Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایران آنلاین»
2024-05-04@23:16:35 GMT

نشانه‌هایی برای سرزنده بودن سینمای ایران

تاریخ انتشار: ۱۹ مرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۹۰۲۹۵۰

نشانه‌هایی برای سرزنده بودن سینمای ایران

خردادماه امسال که اسامی منتخبان سال ۲۰۲۰ جشنواره فیلم کن اعلام شد جای خالی فیلم‌های ایرانی خیلی هم برایمان سؤال‌برانگیز نبود. اگر چه سینمای ایران معمولاً در این جشنواره حرفی برای گفتن داشته و حضورش تأثیرگذار بوده؛ اما فارغ از غوغاسالاری ویروس کرونا و لغو جشنواره (قرار است فیلم‌ها با برچسب کن ۲۰۲۰ در شماری از جشنواره‌های تراز اول سینمایی به روی پرده بروند)

 افول بخت ستاره سینمای ایران در جشنواره‌های بین‌المللی یکی، دو سال اخیر این اشتیاق و توقع را در علاقه‌مندان سینما تقلیل داده بود که منتظر حضور پرافتخار سینمای ایران در مجامع بین‌المللی باشیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اگرچه آخرین موفقیت سینمای ایران مربوط  به برلیناله 2020 است که محمد رسول‌اف خرس طلایی هفتادمین دوره این جشنواره را کسب کرد که آن فیلم هم البته مسائل خاص خودش را داشت. اما در یکی، دو سال اخیر سینمای ایران حضور موفق و پرباری را در جشنواره‌های الف جهانی تجربه نکرده است. هفته گذشته اما اعلام حضور فیلم «خورشید» ساخته مجید مجیدی در بخش مسابقه(شیر طلایی) و «جنایت بی‌دقت» شهرام مکری و «دشت خاموش» احمد بهرامی در بخش افق‌های هفتاد و هفتمین جشنواره فیلم ونیز امیدوارمان کرد که سینمای ایران خیزی دوباره برای حضور در جشنواره‌های معتبر جهانی برداشته است. تکمله این امیدواری اعلام حضور دو فیلمساز زن سینمای ایران در جشنواره فیلم تورنتو بود. چهل‌و‌پنجمین دوره این رویداد سینمایی میزبان دو فیلم «بندر بند» به کارگردانی منیژه حکمت و «خط فرضی» به نویسندگی و کارگردانی فرنوش صمدی خواهد بود. به همین بهانه در گفت‌وگویی با محمد حقیقت، منتقد و کارشناس سینما در فرانسه درباره فرضیه روی‌گردانی جشنواره‌های جهانی از سینمای ایران و یا پررنگ شدن امیدها به ادامه حضور موفق در مجامع بین‌المللی گفت‌وگو کرده‌ایم.
سال گذشته به طور متوسط روزانه ده‌ها خبر از حضورهای بین‌المللی سینمای ایران در جشنواره‌هایی شنیده شد که فاقد وجاهت حداقلی بودند. بر خلاف کثرت این اخبار اما خبرهای امیدوارکننده درباره موفقیت سینمای کشورمان در مجامع جهانی و بخصوص جشنواره الف جهانی کمتر شنیده می‌شود. آیا این عدم موفقیت را می‌توان حاصل شانس یا اتفاق عنوان کرد یا باید آن را نشانه‌هایی معنادار تعبیر کرد؟
همانگونه که اغلب دست‌اندرکاران حرفه‌ای سینما درجریان هستند، بیش از هزارها جشنواره کوچک و بزرگ، (کم اهمیت)، (کمی با اهمیت) و حدوداً 10تایی هم (بسیار با اهمیت) امروزه در سراسر دنیا فعالیت دارند. کشورهایی که شدیداً در زمینه تولید فیلم و بویژه آثار با ارزش فعال هستند، چندان زیاد نیست. سینمای ایران که گاه برخی ازافراد درباره «حضور بین‌المللی» آن بسیار اغراق می‌کنند و هر خبر جزئی را با آب‌وتاب منتشر می‌کنند (که ما امسال مثلاً 1024 حضوربین‌المللی داشته‌ایم!!) باعث توهم در اذهان عمومی شده‌اند و در این شلوغ‌ بازی سخت مقصر هستند. اما جدا از این، امسال سینمای ایران توانست با «شیطان وجود ندارد» اثر محمد رسول‌اف - خرس طلای- جشنواره برلین را به‌دست آورد، که افتخارآمیز است، هرچند این اقبال را به حساب مصلحت‌های سیاسی هم گذاشتند. در همین جشنواره برلین در بخش جنبی فروم نیز «نامو»(بیگانه) اثر نادر ساعی‌ور، اثر واقعاً خوبی بود و شروعی قابل قبول برای این فیلمساز به حساب می‌آید. متأسفانه در جشنواره کن، فیلمی از ایران پذیرفته نشد، اگرچه چند اثر قابل توجه از جمله «شیرجه بزرگ» کریم لک‌زاده و «پوست» برادران ارک و غیره پیشنهاد شده بود. درماه سپتامبر2020 با حضور سه فیلم «خورشید» مجید مجیدی در مسابقه و «دشت خاموش» از احمد بهرامی و «جنایت بی‌دقت» اثر شهرام مکری در جشنواره ونیز، نشان خوبی از سرزنده بودن سینمای ایران وجود دارد و باید آن را به فال نیک گرفت البته درجشنواره‌های دیگر مثل تورنتو «بندر بند» منیژه حکمت و «خط فرضی» فرنوش صمدی نیز از ایران خوشبختانه پذیرفته شده‌اند.
با این نظریه موافق هستید که خورشید سینمای ایران در جشنواره‌های جهانی افول کرده و کشورهای دیگر مثل کره‌جنوبی جای ایران را در سینمای جهان گرفته‌ است؟ آیا تولیدات دو سال اخیر سینمای ایران به لحاظ کیفی، ظرفیت رقابت با فیلم‌های دیگر کشورها را دارا بوده‌اند.
سینمای هر کشور و منطقه‌ای، مثل اروپای شرقی، امریکای لاتین و آسیا، همیشه نتوانسته‌اند هرسال به‌طور یکنواخت تعدادی فیلم‌های قابل توجه تولید کنند، از سینمای ایران هم نمی‌توان توقع داشت که هرساله فیلم‌های مهم و باارزشی به یک اندازه تولید کند. بستگی به شرایط اجتماعی، اقتصادی و غیره هم دارد. شرکت در جشنواره‌ها یک بخش قضیه است؛ اما اینکه فیلم‌های سینمای ایران در بازارهای بین‌المللی به فروش می‌رسد، مسأله دیگری است. دنیای بسیار سختی است و رقابت نیز بسیار پیچیده. بسیاری از فیلم‌های ایرانی که به جشنواره‌های ریز و درشت راه پیدا می‌کنند، الزاماً پخش‌کننده پیدا نمی‌کنند و چه حیف. امروزه که مسأله ویروس همه‌گیر کرونا هم پیش آمده، مشکلات فروش یک فیلم را چند برابر کرده است. در فرانسه، بسیاری از سالن‌ها بسته‌اند. در دیگر کشورها مشکلات به همین شکل است و فعلاً خریداران چندان رغبتی برای خرید فیلم ندارند.
در یک بازنگری تاریخی آیا می‌توان ریشه این مشکل را صرفاً در تولیدات سینمای ایران جست و جو کرد. عرضه و بازاریابی بین‌المللی فیلم‌ها و پخش کننده‌های بین‌المللی سینمای ایران چقدر در دیده شدن این آثار تأثیر دارند؟ و آیا پخش‌کننده بین‌المللی سینمای ایران بدون حمایت مدیران سینمایی، می‌توانند بار اصلی حضورهای کیفی در عرصه‌های بین‌المللی را به دوش بکشند.
وقتی دولت دخالت‌های گوناگون برای ساخت یک فیلم انجام می‌دهد، به خلاقیت‌های فیلمسازان ضربه می‌زند. نمی‌شود از یک طرف بگویید فیلم خوب و باارزش بسازید تا درجهان گل کند و بتوانیم آن را هم بفروشیم و ازسوی دیگر دائم ممانعت‌های گوناگون برای خلق آثار با ارزش ایجاد کنیم. در بسیاری از کشورهای جهان دولت‌ها از بودجه خود که از جیب مردم آن در می‌آید یا از نفت و غیره پشتیبانی می‌شوند، وظیفه دارند در خدمت فرهنگ باشند و کمک کنند و سینما هم یکی از اساسی‌ترین آنهاست. اگر کمکی به فیلمسازان می‌کنند، نباید منت سر آنها بگذارند. برای معرفی و پخش فیلم‌های ایرانی در صحنه بین‌المللی، خوشبختانه شرکت‌های خصوصی در ایران وخارج از آن، که دانش این کار را دارند امروزه وجود دارند که بسیار هم زحمت می‌کشند. اما به نظر من باید حداکثر درصدی که از تهیه‌کننده طلب می‌کنند، 20 درصد بیشتر نباشد. درسال‌های دور که من تا حدی این کار را انجام می‌دادم 10 درصد دریافت می‌کردم وگاه هم پیش آمده بود که رایگان این کار را کرده بودم. وقتی می‌شنوم که فلان پخش‌کننده ایرانی 35 درصد و گاه 40 درصد می‌خواهد از تهیه‌کننده بگیرد، شخصاً آن را درست نمی‌دانم.
فارغ از مسائل سیاسی و تحریم‌ها، عمده دلیل روی‌گردانی و قهر رویدادهای مهم سینمایی جهان با سینمای ایران را چه می‌دانید؟
به‌نظر من قهری وجود ندارد. همه جا اشباع شده است، جا برای همه نیست!
به‌نظر می‌رسد سینمای مستند کشورمان در مسیری معکوس با سینمای داستانی، در دو سال اخیر حضور موفق‌تری در جشنواره‌های جهانی را تجربه کرده است. دلیل دیده شدن آثار مستند در مجامع بین‌المللی را چه می‌دانید؟
سینمای مستند اگرچه محدود دیده می‌شود، اما کنجکاوان خوبی دارد. اگرچه تعداد آنها بسیار کم است.
با توجه به بضاعت سینمای ایران که بخشی از آن در ویترین جشنواره فیلم فجر به نمایش گذاشته شد و برخی هم به خاطر مسائل مختلف از این رقابت بیرون ماند و همچنین آثار دردست تولید سینمای ایران از جمله فعالیت فیلمسازانی چون اصغر فرهادی و وحید جلیلوند چقدر می‌توان به حضور موفق سینمای ایران دلخوش کرد.
درایران فیلمسازان خوب زیاد هستند. فقط نباید روی دوسه نفر فوکوس کرد. به دیگران برمی‌خورد و صحیح نیست البته که اصغر فرهادی و وحید جلیلوند، فیلمسازان خوبی هستند و قابل احترام، اما یادمان باشد که گویا سال گذشته حدود 170 فیلم در ایران تولید شده و استعدادهای خوبی بین آنها بخصوص در میان سازندگان فیلم کوتاه دیده می‌شود. با گنده کردن یکی، دواسم، دیگران را درحاشیه قرار ندهیم.

منبع: ایران آنلاین

کلیدواژه: سینمای ایران در جشنواره بین المللی جشنواره ها جشنواره فیلم دو سال اخیر حضور موفق پخش کننده فیلم ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۹۰۲۹۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دین سینما به امام صادق‌(ع) چه زمانی ادا می‌شود؟

این اهمیت از آن‌روست که با توجه به آمارهای منتشر شده از‌سوی نهادهای علمی کشور بیشتر مخاطبان ایرانی به موضوعات دینی اهمیت می‌دهند و براساس آخرین پیمایش مرکز تحقیقات صدا وسیما نیز پربیننده‌ترین برنامه‌های رسانه‌ملی برنامه‌های مذهبی هستند. اما این‌که چرا تاکنون درصنعت فیلمسازی و سریال‌سازی به چنین موضوع مهمی کمتر پرداخته شده نیاز به بررسی بیشتری دارد.   سینما و فیلمسازی مذهبی  سینما ذاتا هنری قصه‌گو و در عین‌حال وابسته به تکنولوژی محسوب می‌شود و به همین جهت بستر خوبی برای طرح روایت و داستان‌های برآمده از باورها و عقاید انسان‌ها در طول تاریخ است. همچنین به‌دلیل بدیع و مدرن بودن، ابزارهای نامحدودی در اختیار دارد که می‌تواند در اذهان مخاطبان عمیقا اثرگذار باشد. از آغاز شکل‌گیری سینما در اواخر قرن نوزدهم تا به امروز، جادوی سینما این امکان را فراهم کرده تا سینماگران، دغدغه‌های اعتقادی و مذهبی خود را از طریق این رسانه به نمایش بگذارند. به‌طورکلی این تولیدات دارای اهمیت استراتژیک هستند و می‌توانند در نمایش و قرائت مطلوب مردم درخصوص ادیان، مهم و پرطرفدار باشند.   چرا سینمای دینی در ایران شکل نمی‌گیرد سینمای ایران اسلامی که به‌عنوان مرکز اصلی تجمع شیعیان دنیا، سال‌هاست در تولیدات انواع فیلم‌های سینمایی با رویکردهای انسانی و اخلاقی خوش درخشیده اما به‌نظر می‌رسد تاکنون برای تولیداتی از نوع سینمای دینی حرف چندانی برای گفتن نداشته باشد؛ آن‌هم در شرایطی که جریانات انحرافی صهیون و وهابیت، تمام سپاه خود را برای به تصویر کشیدن دوران صدر اسلام به‌گونه‌ای که مطلوب خودشان است، به میدان آورده‌اند. از ساخت فیلم و حکمرانی بر سینمای هالیوود تا بودجه‌ریزی و سریال‌سازی در کشورهای حاشیه خلیج‌فارس و خاورمیانه برای تحریف تاریخ شیعه و دوران امامت اولاد نبی اسلام‌(ص) آن هم بدون رعایت ابتدایی‌ترین ملاحظاتی که می‌توان داشت.   تحریف تاریخ شیعه مصداق فراوانی را می‌توان از میان تولیدات عربی درباره تحریف تاریخ شیعه هم‌راستا با تفکر ضدایرانی مثال زد اما متأخر‌ترین آنها می‌تواند مجموعه‌هایی مانند «اِمامُ الْفُقَهاء» یا «حشاشین» باشد که این روزها نامش سر زبان‌ها افتاده است. این تولیدات نمایشی گرچه از‌سوی برخی با سهل‌انگاری دنبال می‌شود اما ماجرای آنها عمیق‌تر از مباحثی چون جنبه سرگرمی صنعت فیلمسازی است و تلاش می‌شود تا با القای تصویری غلط، زمینه تحریف تاریخ را فراهم کند.به طور مثال این مجموعه‌های تلویزیونی نه فقط به‌دور از اهداف سیاسی و ضد‌شیعی ساخته نشده‌اند بلکه دقیقا می‌دانند چه هدفی را دنبال می‌کنند و قرار است چه تصویری از اسلام و شیعه به جهان ارائه نمایند تا در نهایت آنچه در اذهان در مورد اسلام و تشیع شکل می‌گیرد، به نفع خودشان و در راستای تضعیف اندیشه ولایی شیعیان باشد که امروز رسانه‌ها‌ و اندیشمندان صهیونیستی چنین تفکری را مانع جدی حیات خود می‌دانند.   تصویری تحریف شده از امام صادق‌(ع)  به عنوان نمونه مجموعه «اِمامُ الْفُقَهاء» که در رابطه با زندگی امام صادق‌(ع) به کارگردانی سامی جنادی سوری و نویسندگی حامد العلی کویتی با حمایت شرکت کویتی الخیر در ۳۰ قسمت ساخته شده و در سال ۱۳۹۱ از شبکه العراقیه در عراق پخش گردید و پس از آن شبکه الکوثر صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران نیز البته با برخی اصلاحات، از‌جمله پوشاندن چهره مبارک بنیان‌گذار مذهب شیعه‌(ع) و پدر بزرگوارشان، آن را به نمایش گذاشت، تلاش شده تا روایتی تاریخی از خلفای اربعه ارائه دهد و با توجه به نهضت علمی که امام باقر(ع) و امام صادق‌(ع) پایه‌گذاری کردند، این موضوع را اثبات کند. این در حالی است که این سریال با توجه به جایگاه این دو امام شیعه در پی اثبات جریان خلافت است اما از این امامان و خلافت برحق آنها چیزی نمی‌گوید.همین امر سبب شد برخی‌ مراجع تقلید در کشورهای مختلف اسلامی از این سریال انتقاد کنند. «اِمامُ الْفُقَهاء» اگرچه مدرسه علمیه امام صادق‌(ع) در مسجد النبی‌(ص) و پرورش فقها و علما در آن مدرسه را به تصویر کشیده است، اما به امامت این امام بزرگوار و نشان دادن شخصیت وی در حد یک فقیه، بسنده کرده که چنین رویکردی در مجموعه‌ای که مدعی روایت زندگی امام صادق‌(ع) است، نمی‌تواند بی‌هدف بوده باشد.بر همین اساس باید این سؤال را مطرح کرد، آیا واقعا ساخت فیلم و سریال در خصوص بنیان‌گذار مذهب شیعه وظیفه سینما و تلویزیون ایران نیست؟    حشاشین در مقابل تفکر شیعی در راستای بررسی تولیدات فیلمسازی و سریال‌سازی، باید گفت سریال حشاشین نیز که در ماه رمضان امسال پخش شد و تلاش کرده جنبش شیعه اسماعیلیه را همراستا با داعش به تصویر بکشد را هم باید در این رابطه ارزیابی کرد. اسماعیلی‌ها نام خود را از اسماعیل بن جعفر، فرزند امام صادق‌(ع) گرفته‌اند. آنها برخلاف شیعیان اثنی‌عشری، که امام موسی کاظم‌(ع) برادر کوچک‌تر اسماعیل را به عنوان امام پذیرفته‌اند، معتقد بودند اسماعیل جانشین امام صادق‌(ع) بوده است. همین تفکر انحرافی حالا دستمایه جریان‌های صهیونیستی شده تا از زبان کشورهای سکولار اسلامی فیلمی ساخته شود که تفکر شیعی را با داعش ساخته شده توسط غرب پیوند زنند و به جهانیان نشان دهند که تفکر داعشی هم‌راستا با تفکر شیعی است‌ و با تحریف تاریخ، کذبیات تفکری خود را جای حقیقت اندیشه شیعیان جا بزنند.   سینما حق دستکاری تاریخ را ندارد با بازخوانی انتقادات و واکنش‌هایی که امروزه از سوی منتقدان به چنین آثاری می‌شود، می‌توان به‌خوبی دریافت که جریانات صهیونیستی چگونه از دو‌قطبی‌سازی و پاک‌کردن تاریخ بهره می‌برند. به‌طور مثال شاید فیلمنامه‌ای با یک قصه اجتماعی و عاشقانه این امکان را برای فیلمساز فراهم کند تا دخل و تصرفی در موضوع ایجاد نماید اما فیلمساز طبیعتا حق دستکاری تاریخ و وقایع شناخته شده را ندارد، به‌خصوص اگر درام به شخصیتی تاریخی بپردازد که در یک دوره زمانی خاص نقش فعالی داشته است؛ این نقدی است که وجیهه عبدالرحمن از بازیگران سینمای عرب به‌تازگی بر سریال «حشاشین» مطرح کرده است. متاسفانه پدیده جعل تاریخ در درام تاریخی عرب و ترکیه بسیار وجود دارد، چراکه آنها فیلمنامه‌ها را از بین رویدادهایی برمی‌گزینند که مواضع قهرمانانه را تقویت و افتخارات و پیشینیان‌شان را ستایش می‌کند و این قطعا به نفع درام نیست و وقتی این درام درخصوص به تصویر کشیدن شخصیت‌های ارزشمند دینی جمع زیادی از مردم دنیا باشد، اشکال چنین رویکردی بیشتر نمود پیدا می‌کند.حتی برخی منتقدان شبکه‌های عربی نیز در مورد این سریال گفته‌اند: این مجموعه نمایشی در ابتدا و انتها ماحصل خیال بوده که از تاریخ الهام گرفته شده است.    وقتی صهیون برای کوبیدن اسلام سیاسی دست به‌کار می‌شود ساخت سریال‌هایی چون حشاشین از سوی جریان صهیونیستی که امروز در ضعیف‌ترین جایگاه خود قرار دارد راهبری می‌شود تا با کوبیدن اسلام سیاسی در ایران، اخوان‌المسلمین در مصر و حماس‌ در فلسطین که بزرگ‌ترین دشمن آنها محسوب می‌شود و جریان مقاومت را در منطقه پدید آورده‌اند به جریان تندروی ساخته شده توسط آمریکا داعش نسبت دهد که اسلام‌هراسی را در دنیا تقویت کند.    در جنگ روایت‌ها چه کردیم؟ حالا در این جنگ روایت‌ها، سینمای ایران شیعی برای روایت صادق از زندگی پدر مکتب جعفری چه کرده است؟ گرچه تلویزیون ایران درخصوص صدر اسلام و حوادث کربلا تولیدات قابل دفاعی داشته و می‌توان به مجموعه‌هایی مانند مختارنامه، امام علی(ع)، معصومیت از دست رفته، ولایت عشق، تنهاترین سردار و... اشاره کرد که هر‌کدام دوره‌ای از تاریخ اسلام را مورد بررسی قرار داده‌اند اما در این بین، جای یک فیلم سینمایی یا سریال در شأن بنیان‌گذار مذهب شیعه، به‌شدت احساس می‌شود.همان‌طور که بر همه روشن است، تاریخ تمدنی غرب بدون وجود آورده‌های علمی مسلمانان قطعا به جایی نمی‌رسید یا دست‌کم این دستاوردهای دانشمندان و عالمان اسلام بود که کتابخانه‌های غرب را تا دوره‌ای از تاریخ پر کرد.طبیعتا تمدن کنونی جهان، ازتلاش ملل گوناگون در طول تاریخ شکل گرفته است وسهم اسلام در پیدایش وتوسعه این تمدن، بیش ازدیگر تمدن‌ها نباشد، کمتر نیست. پرسش اینجاست که آیا سینمای ایران ظرفیت ساخت فیلمی برای بیان این تاریخ را ندارد یا ما با فقر سینماگران دغدغه‌مند و شیعه مواجه هستیم؟   دوران سینمای سکولار گذشته است علوم و تمدن اسلامی از مسیرهای مختلفی به غرب منتقل شد که ترجمه کتب عربی به زبان‌های اروپایی و تدریس و استفاده از کتب عربی که دانشمندان مسلمان آنها را در مراکز علمی نوشته یا ترجمه کرده بودند، بیشترین تاثیر را داشت. شاید این توضیحات برای اثبات اهمیت توجه به اقدامات اساسی امام صادق(ع) و جهاد علمی که او ایجاد کرد، کافی است تا متوجه باشیم که تا چه اندازه پرداخت به زندگی این دانشمند زمان، گردآورنده علوم اسلامی و سپس انتشار آن به سراسر دنیا و حتی تاثیرش بر شکل‌گیری غرب در سینما و تلویزیون اهمیت و جذابیت دارد. مردم ایران مخاطبانی مشتاق به تماشای آثار نمایشی با مضامین مذهبی و دینی هستند.در همین ماه رمضان گذشته واقعا روشن شد که دوران «تلویزیون، رسانه‌ای با ماهیت سکولار است» گذشته و نه‌فقط تلویزیون که سینما نیز تشنه تولیداتی با مضامین ارزشمند است؛ چراکه مخاطب سینمای امروز نیز چنین خواسته‌ای دارد و فیلم‌های دفاع‌مقدس یا انقلابی همیشه در ایران پرفروش بوده‌اند.   جای خالی استکبارستیزی رئیس مکتب جعفری در سینما می‌توانیم با یک روایت دقیق و جذاب سینمایی، حقانیت شیعه و تاثیراتی را که بر فرهنگ بشری گذاشته، ثابت کنیم و این بار ما به‌عنوان شیعیان ۱۲امامی و باورمند به مهدویت بگوییم غرب چگونه غرب شد و حالا با فاصله از همان دستاوردها امروز به چه نقطه‌ای از اضمحلال فرهنگی رسیده است؟! در حقیقت دوران زندگی امام صادق(ع) را از هر منظری که مورد توجه قرار دهیم، سرشار از قصه‌ها و پیروزی‌های علمی و فرهنگی است که موجب شکل‌گیری دوران طلایی اسلام شد و تمامی این دستاوردها قابلیت نمایشی‌شدن دارد؛ ضمن این‌که امروز که جهان علیه هر نوع استکبار برخاسته و آزادگان مسلمان و غیرمسلمان خواهان برچیده‌شدن رژیم صهیونیست هستند، بهترین فرصت برای بیان وجوه استکبارستیزی رئیس مکتب جعفری است و سینما باید دست‌به‌کار شود تا در این جنگ رسانه‌ای از موثرترین و فراگیرترین رسانه‌ها، یعنی فیلمسازی برای تولید محتواهایی متناسب با فرهنگ شیعی بهره برد و چه روایتی مهم‌تر و ضروری‌تر از روایت زندگی امام صادق(ع)؟! سینما قصه می‌خواهد،  حادثه و قهرمان نیاز دارد و دوران امام صادق یکی از توفانی‌ترین ادوار تاریخ اسلام است که از یک سو اغتشاش‌ها و انقلاب‌های پیاپی متعددی را تجربه کرده، از جمله قیام خونخواهان امام حسین(ع) و از سوی دیگر در این دوره تاریخی شاهد برخورد مکاتب، ایدئولوژی‌ها و تضاد افکار فلسفی و کلامی هستیم که ناشی از برخورد امت اسلامی با مردم کشورهای فتح‌شده با دنیای خارج است. در آخر این‌که به نظر روایت این دوران طلایی از اسلام شیعی در سینما کمی همت، دغدغه و اسلام‌شناسی می‌خواهد تا فیلمنامه‌نویسان و کارگردانان سینمای ایران دست‌به‌کار شوند و مدیران سینمایی و صدا‌وسیما را کنار خود ببینند و دست و دلبازانه برای فتح و پیروزی شیعیان، این بار نه مانند صدر اسلام با فدا کردن خون؛ بلکه با تخصیص بودجه کافی، بهره‌مندی از فناوری و استفاده از افراد باسواد و آگاه، آثاری نمایشی تولید کنند و مرزهای فرهنگی و هنری را درنوردند.

دیگر خبرها

  • عکس | حضور یک بازیگر سینما در مسابقات بین المللی تنیس
  • «هفت» از امشب روی آنتن می رود /موضوع سینمای‌ جنایی
  • سری جدید برنامه «هفت» از امشب در قاب تلویزیون
  • تجلیل سایت کمیته بین المللی پارالمپیک از ملی پوش اردبیلی گلبال
  • «هفت» از امشب راهی آنتن تلویزیون می‌شود + ساعت پخش
  • «هفت» از امشب راهی آنتن می‌شود/ بررسی موضوع جنایی
  • ایساتیس پرمخاطب‌ترین فیلم هنر و تجربه
  • «فسیل» در نمایش برخط هم رکورد زد
  • دین سینما به امام صادق‌(ع) چه زمانی ادا می‌شود؟
  • گشایش دومین نمایشگاه بین المللی ابزار و یراق آلات ساختمانی ایران در تبریز