بازگشت به مجادله
تاریخ انتشار: ۲۱ مرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۹۳۵۵۴۲
گروه سیاست سایت فردا: «کارگزاران یک رأس بزرگ است با بدنه اجتماعی کوچک» این را علی شکوریراد دبیرکل حزب اتحاد ملت میگوید و به این نتیجه میرسد که «چنین حزبی دستاورد انتخاباتی ندارد». این اظهارات که در گفتوگویی با سایت «انتخاب» بیان شده در واقع جلوه تازهای از یک اختلاف کهنه است. دعوای کارگزاران و اتحاد ملت اگرچه اکنون و در آستانه انتخابات بالا گرفته، اما ریشهدارتر از این حرفها است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این اختلاف نظر که بسیار هم جدی و اساسی است تا کنون بارها و در بزنگاههای مختلف خودنمایی کرده است. شاهد این مدعا همین انتخابات اخیر مجلس و شکافی است که در جریان اصلاح طلب ایجاد شد. پیش از انتخابات که قرار بود «سامانه سرا»، مکانیسم انتخاب کاندیداهای اصلاحات در تهران و شهرستانها باشد و این ایده نیز از اتحاد ملت برخواسته بود، اما با انتقادات زیادی از طرف کارگزاران سازندگی مواجه شد و غلامحسین کرباسچی دبیرکل این حزب در چندین نوبت به آنها تاخت و علناً با آن به مخالفت برخاست. کرباسچی در توئیتی نوشته بود: «واگذاری تهیه لیست انتخاباتی اصلاحطلبان به بدنه اجتماعی: آنچه انتخابات را معنادار میکند و به مردم رغبت رأی دادن میبخشد، نتیجه رأی دادن است و نه مناسک آن. شکلگرایی و مناسکگرایی سیاسی چه برای حکومت چه برای اصلاحات بیراهه است. به فکر کارآمدی اصلاحات باشیم». وی در ادامه نوشته بود که «بدنه اجتماعی اصلاحات از پایین به بالا شکل میگیرد، نه از بالا به پایین! چه کسی حق دارد بدنه اجتماعی اصلاحات را انتخاب کند؟ آنان باید ما را انتخاب کنند یا ما آنان را؟! بگویید در مجلس یازدهم چه میکنید تا مردم درباره رأی دادن و ندادن به شما تصمیم بگیرند. برای مردم اهمیتی ندارد که چگونه نامزد شدهاید، مهم این است که چه میکنید».
دعوای لیستدر انتخابات ۹۸ نیز شاهد بودیم که چطور کارگزاران با رویکرد خود وارد میدان شد و تصمیم جمعی اصلاح طلبان و رویکرد اتحاد ملت مبنی بر عدم ارائه فهرست در همه حوزهها پشت کرد. این رویه چنان اصلاح طلبان را مکدر کرد که شاهدبودیم کانال تلگرامی اصلاحات نیوز، نوشت: «کارگزاران که طی این سالها بر اساس «منفعت» و نه اصالت و اخلاق تصمیم گیری کرده است، امروز نیز طرح جدایی از اصلاح طلبان را با راهبردِ ایجاد انشقاق در این جریان کلید زده است.»
اختلافات مذکور به جایی رسید که روز جمعه ۲۵ بهمن ماه لیست انتخاباتی حزب کارگزاران منتشر شد. در این لیست که عنوان «یاران هاشمی» را داشت افرادی از احزاب اصلاح طلبی را در خود جای داده بود، اما اتحاد ملت جزء این احزاب نبود.
غائله انتخاب شهردارارائه لیست کارگزاران در انتخابات مجلس، اما تنها نمود بیرونی این اختلاف نیست. پیش از آن نیز این دو حزب اصلاح طلب رویاروی هم ایستاده بودند و شاهد این مدعا دعواهایی است که در جریان انتخاب شهردار تهران بعد از ماجرای محمدعلی نجفی است. همان وقت که کارگزارنیها از زد و بند اتحاد ملت و اعتماد ملی برای به کرسی نشاندن گزینه مورد نظر خود میگفتند. شاهد آنکه محمد قوچانی در سرمقاله روزنامه کارگزاران ارگان رسمی حزب کارگزاران (۲۳ اردیبهشت) با انتقاد از عملکرد اتحاد ملتیها نوشت: «در درون شورای شهر تهران گونهای از فراکسیونیسم شکل گرفته است که در نهایت بهضرر جبهه اصلاحات منجر خواهد شد... سران حزب دوست و برادر حزب اتحاد ملت در حذف نامزدهای رقیب و قرار دادن سه نامزد از یک حزب در فهرست یکچهارم نهایی انجام دادند بهشدت ضد جبههای بود که در نهایت نتیجه منطقی این چپروی و تکروی حذف هر سه نامزد که در میان آنان افراد مناسبی هم بودند شد.»
بالاگرفتن اختلافاتگذشته از این بحثهای قدیمی، اما، دعوای اخیر دوباره بالا گرفته است. انتخابات آتی و وضعیت شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان نیز بهانه آن است. شورای عالی و رئیس استعفا داده آن یعنی محمدرضا عارف بارها مورد نقد کارگزاران قرار گرفته است. غلامحسین کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران حتی اخیر در مصاحبهای با روزنامه «جهان صنعت» گفته بود که باید تعارف را با عارف و دیگران، حتی بزرگان اصلاح طلب مثل سیدمحمد خاتمی را کنار گذاشت. (نقل به مضمون)
حالا که عارف استعفا داده و شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان عملا از کار افتاده است، بخشی از موضوع اختلافی بین اتحاد ملت و کارگزاران از میان رفته است، اما موضوع مشارکت در انتخابات و چگونگی این مشارکت همچنان باقی است. اظهارات اخیر علی شکوریراد، دبیرکل حزب اتحاد ملت که به نوعی کارگزاران را حزبی بدون پشتوانه اجتماعی و منفعت طلب معرفی میکند مصداق بارز این اختلافات است.
منبع: فردا
کلیدواژه: اختلاف اصلاح طلبان کارگزاران اتحاد ملت بدنه اجتماعی اصلاح طلبان اصلاح طلب اتحاد ملت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۹۳۵۵۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ترامپ سر به سر ایران خواهد گذاشت؟ /هشدار رسانه اصلاح طلب به دولت رئیسی درباره ۲ خطر در کمین ایران
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، روزنامه اصلاح طلب هم میهن در گزارشی نوشت؛
مجلۀ آمریکایی تایم در گفتوگویی اختصاصی با دونالد ترامپ، رئیسجمهوری پیشین و شاید آیندۀ آمریکا از او دربارۀ برنامههای دورۀ دوم در صورت پیروزی پرسیده است. از این مصاحبه چنین برمیآید که از آنچه در دورۀ اول انجام نداده نهتنها پشیمان نیست که قصد دارد با قاطعیت ادامه دهد و این بار بیملاحظات قبلی و حتی سخن از تلافی هم به میان آورده است.
بازگشت ترامپ بهعنوان یکی از جدیترین خطرات برای اروپا هم مطرح شده و از این رو تنها ایران در معرض تهدید او قرار ندارد و اگرچه هنوز با قاطعیت نمیتوان گفت بازگشت او قطعی است اما باید برای بازگشت او سناریوهایی تدارک دید و باور به اینکه همهشان مثل هم هستند در دوران بلوغ جمهوری اسلامی پذیرفتنی نیست.
مهمترین خطر بازگشت ترامپ برای ایران برخلاف تصور این نیست که امکان احیای برجام را منتفی میسازد چون همین حالا هم بخت احیای برجام بالا نیست. اگر ترامپ بازگردد دو خطر اصلی متوجه ایران خواهد بود و جا دارد به این دو بیاندیشند:
نخست اینکه به احتمال زیاد تکلیف اوکراین را یکسره میکند و بعید است بگذارد جنگ اوکراین بیش از این ادامه یابد. حال با تسلیح و تجهیز بیشتر یا توافق با روسیه اما این وضع بعید است ادامه یابد. در این حالت ایران نمیتواند مانند حالا نفت صادر کند. اگر صادرات نفت خام ایران از ۲۰۰ هزار بشکه در اواخر دولت روحانی به یک میلیون بشکه در روز رسیده (و آمار رشد اقتصادیای که دولت به آن میبالد نیز ناشی از همین است) به خاطر این نیست که جو بایدن چشم خود را به روی فروش نفت به چین بسته بلکه ناشی از جنگ اوکراین است که نمیتوانند همزمان خریداران و مشتریان را از چند نقطه در تنگنا بگذارند و محدودیتهای بندر درگیر جنگ را جای دیگر باید جبران کنند. پس مهمترین آسیب ایران میتواند کاهش فروش نفت باشد آن هم نه به خاطر منتفی شدن برجام که به سبب تعیین تکلیف جنگ اوکراین.
نکته دوم اینکه ایران از سه تحول بازگشت طالبان در افغانستان، جنگ اوکراین و غزه سود برده و در اصطلاح فوتبالی سه بر صفر جلوست و ترامپ اگر بخواهد سر به سر ایران بگذارد این برتری سه بر صفر را باید از بین ببرد. چگونه؟ اول: ناامن کردن مرزهای شرقی و تضعیف بازار هرات. دوم: تغییر وضعیت غزه بهگونهای که ایران از آن سود نبرد و سوم: همان که در بالا اشاره شد: اوکراین.
به یاد آوریم که در سال ۱۳۵۹ و در همان مجلس اول دو نماینده با دو دیدگاه کاملاً مخالف در غالب امور داخلی در مورد مشترکی هشدار دادند و آن هم این بود که بعد از مرگ شاه ادامه گروگانگیری آمریکاییهای شاغل در سفارت سالبه به انتفاء موضوع است و موجب روی کار آمدن رقیب جیمی کارتر خواهد شد.
دکتر ابراهیم یزدی و شیخ محمد منتظری نمایندگان تهران و نجفآباد تأکید داشتند استمرار ریاستجمهوری جیمی کارتر به سود ماست نه روی کار آمدن رونالد ریگان ولی تفکری که باور داشت تفاوتی با هم ندارند رفتاری وارونه داشت و کاری کردند که نهتنها ازاین برگ به سود ایران و کارتر استفاده و او وامدار جمهوری اسلامی در دوره دوم نشود بلکه به عکس درست روزی گروگانها در فرانکفورت تحویل فرستادگان واشنگتن شدند که پیروزی ریگان مسجل شده بود و در پی آن سه دورۀ پیاپی کاخ سفید در اختیار جمهوریخواهان بود (دو دوره ریگان و یک دوره بوش پدر).
در حال حاضر ایران نمیتواند برای ماندن بایدن کار خاصی انجام دهد مگر آنکه نقش ویژهای در غزه یا اوکراین ایفا کند اما باید برای فردای احتمالی ترامپ سناریو داشت؛ فردایی که ترامپ درصدد جبران آن برتری در سه حوزه برخواهد آمد و اگر نه برتری که انتفاع. از تحول افغانستان نفع امنیتی و اقتصادی (بازار هرات و اضافه شدن به بازار سلیمانیه)، از تحول اوکراین نفع سیاسی و اطمینان از وتوی قطعنامهها در شورای امنیت سازمان ملل و از غزه نفع سیاسی چراکه اکنون به جای پیمان ابراهیم و نزدیک شدن اسرائیل به مرزهای ایران دانشگاههای آمریکا و حتی کانادا شاهد اعتراضات سراسری است و تکاپوی تشبیه حماس به داعش به شکست انجامیده و موج حمایت از فلسطینیها همه جا برخاسته است.
مهمترین مراقبت و هوشیاری وزارت خارجه باید حفظ همین سه موقعیت باشد تا ترامپ آنها را منتفی نکند و به هدر ندهد. در اصطلاح فوتبالی مراقب سه گل خودمان باشیم! در غزه البته با فاجعه انسانی روبهروییم و در اوکراین در اندازهای کمتر. مراد از سه گل در اینجا برتری در سیاست خارجی و تغییر موازنه قدرت است.
۲۷۲۱۸
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902918