تفرشی: دیپلماسی ایران الگویی برای مقابله با یکجانبهگرایی آمریکاست
تاریخ انتشار: ۲۶ مرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۹۷۷۴۶۳
مجید تفرشی تحلیلگر ارشد مسائل سیاست خارجی، با اشاره به جلسه اخیر شورای امنیت سازمان ملل متحد و ناکامی آمریکا در تصویب قطعنامه تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران گفت: اتفاقی که روز جمعه در جلسه شورای امنیت برای تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران به پیشنهاد ایالات متحده رخ داد، نه تنها در تاریخ معاصر ایران بلکه در تاریخ آمریکا و شورای امنیت هم بینظیر بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه داد: در طولهایی سالهایی که آمریکا به یکی از قدرتهای بلامنازع در عرصه بینالمللی تبدیل شده است و همچنین از زمان تشکیل سازمان ملل متحد و اعمال نفوذ کاخ سفید در امور آن، هیچ وقت آمریکا شکستی به این سختی را تجربه نکرده بود.
دومینیکن چارهای جز دادن رای مثبت به قطعنامه آمریکا نداشت
تحلیلگر ارشد مسائل سیاست خارجی بیان اینکه هیچ گاه این اتفاق رخ نداده بود که تنها یک کشور به قطعنامه پیشنهادی آمریکا رای دهد و مابقی ۱۳ عضو شورای امنیت با آن موافقت نکنند، اظهار داشت: تنها کشوری که به قطعنامه آمریکا رای داد، جمهوری دومینیکن بود که جزو کشورهای تحتالحمایه آمریکا است و تقریبا حیات و ممات آن به آمریکا بستگی داد.
تفرشی با تاکید بر اینکه دومینیکن در جلسه شورای امنیت چارهای جز دادن رای مثبت به قطعنامه آمریکا نداشت و در صورت نبود اجبار، به قطعنامه آمریکا رای نمیداد، تصریح کرد: هیچ کشور دیگری به قطعنامه آمریکا در مورد تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران رای نداد و حتی بریتانیا که اصلیترین متحد آمریکا است و دستراستیترین و محافظهکارترین دولت بر آن حاکم است، هم به قطعنامه آمریکا رای مثبت نداد.
آمریکا همه توان و نفوذ خود را برای تصویب قطعنامه ضدایرانی بهکار گرفت
وی با بیان اینکه مخالفت ۱۳ کشور با قطعنامه آمریکا یک پیروزی تاریخی برای ایران و یک شکست فراموشنشدنی برای آمریکا است، خاطرنشان کرد: دولت آمریکا همه توان، اعتبار و نفوذ خود را برای تصویب قطعنامه ضدایرانی به کار گرفت و در مقاطعی حتی از زبان و ابزار تهدید و ارعاب نیز در این راه استفاده کرد.
به گفته این مورخ و پژوهشگر تاریخ معاصر، اتفاقی که در جلسه شورای امنیت در مورد ایران رخ داد، هیچگاه پیش از این رخ نداده بود. حتی در طول مبارزات ملی شدن صنعت نفت ایران و شکایت بریتانیا از ایران به شورای امنیت و دادگاه داوری بینالمللی، هیچ کدام از این دو نهاد رای مشخص مثبت به نفع ایران ندادند.
مخالفت با قطعنامه آمریکا پیروزی دیپلماسی بر یکجانبهگرایی بود
تفرشی یادآور شد: شورای امنیت و دادگاه لاهه در آن برهه، تنها از خود سلب مسئولیت کردند که موجب شد تهران در عمل پیروز میدان منازعه با لندن باشد. البته آن حادثه نیز افتخاری بسیار بزرگ برای ملت ایران بوده و همچنان هست.
مخالفت قاطع جمعه شب شورای امنیت سازمان ملل متحد با قطعنامه پیشنهادی آمریکا، فقط پیروزی ایران نبود، بلکه پیروزی کشورهای جهان سوم و نظامهایی که زیر سلطه نرفتهاند و همچنین پیروزی دیپلماسی هوشمند و چندجانبهگرایی در برابر یکجانبهگرایی آمریکا برای اعمال قدرت بود.
به گفته این تحلیلگر ارشد مسائل سیاست خارجی، مخالفت قاطع جمعه شب شورای امنیت سازمان ملل متحد با قطعنامه پیشنهادی آمریکا، فقط پیروزی ایران نبود، بلکه پیروزی کشورهای جهان سوم و نظامهایی که زیر سلطه نرفتهاند و همچنین پیروزی دیپلماسی هوشمند و چندجانبهگرایی در برابر یکجانبهگرایی آمریکا برای اعمال قدرت بود.
جوسازیهای شدیدی علیه ایران شده بود
وی با اشاره به واکنشهای صورت گرفته نسبت به رای روز جمعه شورای امنیت ابراز داشت: در خارج از ایران، نهادهای رسمی، اندیشکدهها، رسانهها و تحلیلگران توجه ویژهای به رای شورای امنیت و ناکامی آمریکا داشتهاند و این در حالی است که از قبل جوسازیهای شدیدی توسط تندروها، لابیهای دستراستی، اسرائیل و برخی از کشورهای عربی مبنی بر تضعیف ایران و رای آوردن این قطعنامه شده بود.
تفرشی با اشاره به جوسازی رسانههای فارسی زبان بیان کرد: تا قبل از این نشست دیروز شورای امنیت، رسانههای بینالمللی به همراه نظیر بیبیسی فارسی، منوتو، ایران اینترنشنال و دیگر رسانههای فارسیزبان خارجی، با اشاره به سفرهای فشرده و پی در پی پمپئو و هوک، میگفتند که قطعنامه آمریکا رای میآورد و حتی روسیه و چین هم با آن همراه شده اند.
این پژوهشگر ارشد مسائل بینالملل اضافه کرد: سپس گفتند که روسیه و چین فقط مخالف آن هستند و از وتوی قطعنامه صحبت کردند تا این گونه پیروزی ایران را بیاهمیت جلوه داده و بگویند برجام و ایران به آخر خط رسیدهاند اما در نهایت دیپلماسی ایران نتیجه داد و فقط دومینیکن به قطعنامه آمریکا رای مثبت داد.
تفرشی با اشاره به ادامه جوسازیها علیه ایران اشاره کرد و یادآور شد: این رسانهها حتی پس از شکست خفتبار آمریکا هم به طرز غیرحرفهای و خامدستانهای همچنان در تلاشند تا به مخاطبان خود بقولانند که هیچ موضوع مهمی اتفاق نیافتاده، موضوع برای آمریکا مهم نیست و اگر تلاش ضدایرانی آمریکا در شورای امنیت شکست خورده، فقط به دلیل سوء سیاست ترامپ بوده و ایران هیچ نقشی در این پیشامد نداشته است.
دشمنی با روحانی تا همصدایی با ایرانستیزان استمرار یافته است
وی با اشاره به فضای داخلی در کشور عنوان کرد: در حالی که پیروزی روز جمعه و نشست اخیر شورای امنیت، نتیجه دیپلماسی دولت حسن روحانی تحت سکانداری محمدجواد ظریف است، برخی از جریانهای داخلی میخواهند این موضوع را کماثر و بیارتباط با توفیقات هفت ساله دولتهای یازدهم و دوازدهم نشان دهند.
وی ادامه داد: برای برخی از رقبای داخلی دولت، دشمنی با دولت روحانی، حتی تا ضدیت با منافع ملی و همصدایی با ایرانستیزان خارجی نیز استمرار یافته و لذا دستاوردهای جهانی کشور نادیده گرفته میشود.
پیروزی ایران در شورای امنیت نتیجه برجام است
این تحلیلگر ارشد مسائل سیاست خارجی با تاکید بر اینکه پیروزی درخشان و قاطع ایران در شورای امنیت نتیجه موثر و مستقیم برجام است، گفت: گرفتن اعتبار این پیروزی درخشان از دولت، عملی بیهوده و بیاثر و در واقع اقدامی ضد ملی و ضد اقتدار ایران در عرصه بینالمللی است. این مسئله نتیجه برجام و همچنین خبط و اشتباه محاسباتی آمریکا در خروج از توافق هستهای بوده است.
تفرشی با تاکید بر اینکه پیروزیهای اخیر ایران در مجامع حقوقی بینالمللی و به خصوص دیوان داوری بینالمللی علیه آمریکا هم در راستای همین دیپلماسی فعال و موثر بوده است، اظهار داشت: پیروزی درخشان ایران محصول دیپلماسی سالم، مستمر، بی سروصدا، غیرماجراجویانه و مبتنی بر دانش حقوق و روابط بینالملل ایران است که در تعامل با جامعه جهانی، رهبران دنیا، نخبگان، اندیشکدهها، رسانهها و افکار عمومی بینالمللی به وجود آمده و یک الگوی دیپلماتیک برای سایر کشورهای در مقابل یکجانبهگرایی آمریکاست.
شائبهای نسبت به موفقیت دولت روحانی در مقابله با آمریکا وجود ندارد
برخلاف شکستهای قبلی ایران در شورای امنیت سازمان ملل متحد در سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲، ناکامی آمریکا علیه ایران یک توفیق تاریخی بود که نه باید فراموش شود و نه کماثر شود و اعتبار متعلق به کشور، مردم، دولت روحانی و دستگاه دیپلماسی است.
وی با یادآوری قطعنامههای پیشین شورای امنیت علیه ایران تصریح کرد: برخلاف شکستهای قبلی ایران در شورای امنیت سازمان ملل متحد در سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲، ناکامی آمریکا علیه ایران یک توفیق تاریخی بود که نه باید فراموش شود و نه کماثر شود و اعتبار متعلق به کشور، مردم، دولت روحانی و دستگاه دیپلماسی است.
به گفته این مورخ و پژوهشگر مسائل تاریخ معاصر، با وجود اشکالات جدی که به عملکرد دولت وجود دارد و انتقاداتی که مطرح است، هیچ شائبهای نسبت به موفقیت دولت در ناکام گذاشتن دولت آمریکا برای رسیدن به خواستههای ضد ایرانی خود وجود ندارد.
قطعنامههای ضدایرانی در دولت قبل ۱۵ بر صفر رای میآورد
تفرشی با بیان اینکه در دولتهای نهم و دهم، مسئولان و مقامات کشورهای مختلف به ایران میآمدند و عملکرد دولت وقت ایران را تایید تشویق میکردند اما در پایان در شورای امنیت علیه ایران رای میدادند، خاطرنشان کرد: در دوران قبل از دولت روحانی، اجماع جهانی علیه ایران بود و قطعنامههای ضد ایرانی به صورت ۱۵ بر صفر و ۱۰۰ درصدی و با رای کامل تصویب میشدند.
به گفته این کارشناس ارشد مسائل اروپا، در حالی که امروزه پمپئو و هوک هر روز علیه ایران به کشورهای مختلف میرفتند تا نظر مثبت آنها را بگیرند ولی در عمل توفیقی کسب نکردند.
اتحادیه اروپا قلبا و عملا نمیخواهد با آمریکای ترامپ همراه باشد
وی درباره رای ممتنع کشورهای اروپایی به قطعنامه ضد ایرانی آمریکا ابراز داشت: رای ممتنع در شورای امنیت به معنای مخالفت با قطعنامه پیشنهادی است و فایدهای برای پیشنهاد دهنده ندارد. اتحادیه اروپا قلبا و عملا نمیخواهد با آمریکای ترامپ همراه باشد.
تفرشی ادامه داد: من در جلسات مختلفی شرکت کردهام و بارها شاهد بودم در سطوح میانی و حتی ارشد مقامات و اندیشمندان اروپایی، حتی در بریتانیا که اصلیترین متحد آمریکاست، از دولت ترامپ یک تنفر عمیق و جدی وجود دارد.
شاکله کنونی برجام هم برای اروپا دستاورد بااهمیتی است
وی با تاکید بر اینکه شاکله کنونی برجام - هرچند خیلیها آن را یک جنازه میدانند – برای اروپاییها یک دستاورد با اهمیتی محسوب میشود، بیان کرد: هرچند اروپا کوتاهیهای فراوان و جدی نسبت به برجام داشته و نتوانسته یا نخواسته به تعهداتش عمل کند، ولی حفظ برجام برایشان از اهمیت زیادی قائل بوده و اقدام آمریکا را عملی در ضدیت با موجودیت اتحادیه اروپا تلقی میکنند به گونهای که حتی بریتانیا هم متوجه این موضوع هست و با آمریکا همراستا نشده است.
تفرشی افزود: حفظ برجام و دستاوردهای حداقلی آن از سوی اروپا، اقدامی به منظور پاس داشتن دستاورد سیاسی – امنیتی اتحادیه اروپا است و هم اعتباری برای چندجانبهگرایی آنها در مقابله با یکجانبهگرایی و ترامپگرایی.
نباید اقدامات ایذایی واشنگتن و متحدانش را نادیده گرفت
سیاست داخلی و خارجی ایران خالی از اشکال نبوده است. اکنون زمان مناسبی است که با حسن استفاده از این پیروزی تاریخی به بازنگری در نواقص و اشکالات پرداخته شود تا این قبیل توفیقات ادامه یافته و ضمن تلاش برای بهبود مناسبات بینالمللی و رفع تحریمهای ناعادلانه، با بازنگری در برنامهریزی و مدیریت راهبردی کشور، در زندگی و آینده مردم، تاثیرات آشکار مثبتی داشته باشد.
به گفته این تحلیلگر ارشد مسائل سیاست خارجی، توفیق تاریخی جمعه شب ایران علیه زورگویی و قلدرمآبی آمریکا، پایان راه چالش ایران برای احقاق حق خود در جامعه جهانی نیست و نباید اقدامات ایذایی و تخریبی واشنگتن و متحدانش را دست کم و نادیده گرفت.
وی با بیان اینکه ایران نیازمند تداوم، گسترش و جدیتر گرفتن راهکارهایی چون دیپلماسی عمومی برای احقاق خود در برابر هژمونی آمریکا است، یادآور شد: سیاست داخلی و خارجی ایران خالی از اشکال نبوده و انتقادات جدی بر آن وارد است. اکنون زمان مناسبی است که با حسن استفاده از این پیروزی تاریخی به بازنگری در نواقص و اشکالات پرداخته شود تا این قبیل توفیقات ادامه یافته و ضمن تلاش برای بهبود مناسبات بینالمللی و رفع تحریمهای ناعادلانه، با بازنگری در برنامهریزی و مدیریت راهبردی کشور، در زندگی و آینده مردم، تاثیرات آشکار مثبتی داشته باشد.
به گفته تفرشی، ایران همچنان نیازمند بازنگری و بهینهسازی در سیاستهای داخلی و خارجی است، چون افکارعمومی داخلی، بدون مشاهده جدی عینی بهبود وضع اقتصادی کشور، به اندازه لازم و کافی به قدر و ارزش این دستاورد یگانه جهانی پی نخواهند برد. منبع:ایرنا
منبع: پارسینه
کلیدواژه: تفرشی پارسی خبر برجام روسیه شورای امنیت سازمان ملل متحد قطعنامه آمریکا رای یکجانبه گرایی آمریکا ایران در شورای امنیت قطعنامه پیشنهادی ناکامی آمریکا اتحادیه اروپا پیروزی ایران دولت روحانی علیه ایران بین المللی آمریکا هم رسانه ها رای مثبت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.parsine.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارسینه» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۹۷۷۴۶۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
برنامه بایدن برای مقابله با جنبش دانشجویی حامی فلسطین چیست؟
شکل گرفتن جنبش دانشجویی حامی مقاومت فلسطین و معترض به جنایات صهیونیستها در غزه که این روزها فعالیت شدیدی در سراسر آمریکا دارد، زنگ خطری جدی برای آینده بایدن در سال انتخابات ریاستجمهوری است. - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، دولت آمریکا بخوبی به این مساله واقف است که در پی از دست دادن رای مسلمانان، حالا با سرکوب شدید جنبشهای دانشجویی به سمت از دست دادن رای جوانان آمریکایی نیز میرود. دولت بایدن که این روزها در حال تصمیمگیری درباره نوع مواجهه با دونالد ترامپ در عرصه رقابتهای انتخاباتی است، حالا فرصت را مغتنم شمرده تا با حمایت صددرصدی و قاطعانه از رژیم صهیونیستی، رای لابی صهیونیستی و یهودیان آمریکا را برای خود تضمین کند و اجازه ندهد این گروه از رایدهندگان به سمت کمپین انتخاباتی ترامپ بروند اما همین اقدام احتمالا باعث شود سبد رای او باز هم در جامعه آمریکایی کوچک و کوچکتر شود.
گسلهای اجتماعی موجود در جامعه آمریکا - که همواره در تاریخ این کشور وجود داشته - بعد از سال 2016 و روی کار آمدن ترامپ، عمیق و عمیقتر شده است و حالا غیر از مساله سیاه و سفید، یک درصد و 99 درصد و لیبرال و محافظهکار، گسل اجتماعی جدیدی دهان باز کرده که میتواند نتیجه انتخابات را تا حد زیادی دچار تغییر کند. بایدن سال 2020 با این وعده انتخاباتی راهی کاخ سفید شد که از عمق گسلهای اجتماعی جامعه آمریکا کم و سعی کند دوقطبی سیاسی موجود را تا حد زیادی کاهش دهد اما او همانطور که در انجام سایر وعدههایش شکست خورد، در این زمینه نیز نهتنها شکست خورد که شرایط را بسیار بدتر از قبل ساخت.
اگرچه ترامپ با صحبتهای نژادپرستانه و سیاستهای خود، زمینه فعال شدن گسلها را فراهم کرد اما بایدن آنها را تبدیل به آتشفشان واقعی کرد. از سال 2020، مساله سیاه و سفید همچنان در جامعه آمریکایی حل نشده باقی مانده است؛ بحران مهاجران همچنان به قوت خود باقی است و مساله شکاف اقتصادی با ولخرجیهای دولت او در عرصه سیاست خارجی و فرستادن پول مالیاتدهندگان آمریکایی به اوکراین، اسرائیل و تایوان، هر روز بیشتر از قبل میشود. او حالا با حمایت بیشرمانه خود از جنایتهای صهیونیستها در غزه، گسل دیگری را در این جامعه باز کرده و از این میترسد که گدازههای آتشفشانی آن تمام جامعه آمریکا را دربر گیرد.
نسل جدید جوانان آمریکا که در دانشگاهها و دانشکدههای این کشور مشغول تحصیل بوده و قرار است بزودی در مناصب مدیریتی آن حضور پیدا کند، حالا با دولتی روبهرو است که به آسانی بسیاری از ارزشهای این جامعه - که برای به دست آوردنش هزینه زیادی صرف شده است - توسط آن تهدید میشود. آزادی بیان در دانشگاهها که در دهه 60 میلادی با جنبش دانشجویان به ثمر نشست و در نهایت منجر به شکلگیری اعتراضات بزرگ به جنایات آمریکا در جنگ ویتنام و نقض حقوق بشر در داخل این کشور علیه جامعه سیاهان شد، حالا به راحتی با یک تماس تلفنی از طرف روسای دانشگاهها با پلیس یا گارد ملی زیر سوال میرود. معترضان به جنایات صهیونیستها و افراد فعال در جنبشهای دانشجویی که تا پیش از این در نهایت با اتهاماتی نظیر بستن راهها راهی دادگاه میشدند، حالا با اتهام حمایت از تروریسم باید در انتظار حکمهای سنگین باشند و همانطور که در برخی رسانههای آمریکایی کم و بیش به آن اشاره میشود، فضای سیاسی آمریکا در زمان ریاستجمهوری بایدن، به سمت ایجاد یک «مککارتیسم» جدید برای حذف صدای منتقدان پیش میرود. سوالی که هماکنون درباره نتیجه جنبشهای اخیر وجود دارد این است: آیا جنبش دانشجویی اخیر در حمایت از فلسطین، میتواند مانند جنبشهای دانشجویی دهههای 60 و 70 میلادی یا حتی جنبش مقابله با آپارتاید در دهه 80 میلادی، نتیجه خاصی با خود به همراه داشته باشد و به تغییر سیاستها در کاخ سفید منجر شود؟ آیا دانشجویانی که یک بار توانستند لوایح حقوق مدنی سیاهپوستان و حق رای را در دهههای 60 و 70 میلادی در کنگره به تصویب برسانند و رئیسجمهور وقت آمریکا را مجبور کنند به جنگ و جنایت در ویتنام پایان دهد، حالا هم میتوانند اقدامی انقلابی در زمینه صلحطلبی و مقابله با آپارتاید در اسرائیل انجام دهند؟ آیا دانشجویانی که زمانی توانستند ادامه جنبش تسخیر والاستریت در سال 2011 میلادی را به کمپین انتخاباتی دموکراتهای پیشرو (از جمله برنی سندرز) در انتخابات 2016 ببرند، میتوانند هماینک نیز باعث ایجاد موجی جدید در فضای سیاسی واشنگتن شوند؟
نکته مهم در پیروزیهای قبلی جنبشهای دانشجویی همراه شدن آنها با سایر جنبشهای اجتماعی بود؛ جنبشهایی نظیر جنبش حقوق مدنی سیاهپوستان، جنبشهای کارگری و... . در شرایط حاضر نیز به نظر میرسد جنبش حمایت از مردم فلسطین در شرایطی میتواند با پیروزی و تغییر سیاستها همراه باشد که بتواند به جذب سایر جنبشهای اجتماعی در آمریکا بپردازد. جنبشهای کارگری، جنبشهایی علیه تبعیض نژادی و جنبش قدیمی تسخیر والاستریت یا جنبشهای فعالتری چون جنبشهای زیستمحیطی، در نهایت با همکاری یکدیگر میتوانند توجه بخش مهمی از افکار عمومی و سیاستمداران را به موضوع فلسطین و غزه جلب کنند.
البته دولت بایدن نیز درسهای خاص خود را از تاریخ جنبشهای مدنی در آمریکا فراگرفته و حالا با راهکارهای جدیدتری به مصاف دانشجویان میرود.
1- سرکوب موقت: نخستین ابزار دولت بایدن که توسط برخی روسای دانشگاهها و فرمانداران مانند گرک ابوت، فرماندار تگزاس نیز تشویق میشود، تلاش برای سرکوب موقت جنبشهای دانشجویی با اعمال خشونت و بازداشتهای گسترده است.
آنها تصور میکنند درست مانند روزهای ابتدایی جنگ در غزه و جنبش دانشجویی دانشگاههای هاروارد، امآیتی و پنسیلوانیا که با خشونت سرکوب و روسای دانشگاهها نیز مجبور به استعفا شدند، میتوانند با ارعاب دانشجویان، آنها را از اعتراض به جنایات صهیونیستها و حمایت دولت بایدن از این جنایات بازدارند.
2- تعریف اتهامات امنیتی برای معترضان: دومین راهکار دولت بایدن- و البته کنگره آمریکا- تعریف کردن اتهام امنیتی برای معترضان است. این همان راهکاری است که برای متهمان حادثه 6 ژانویه نیز به کار برده و منجر به حکمهای سنگین برای معترضان به نتایج انتخابات شد. این بار کنگره آمریکا بلافاصله شعار «فلسطین؛ از نهر تا بحر» را شعاری در جهت محو اسرائیل از نقشه دنیا دانست و حامیان این شعار را همراهان تروریسم خطاب کرد. در مرحله بعد این شعار، یک شعار نژادپرستانه خوانده شد و اتهام «ضدیهود» نیز به اتهامات معترضان اضافه شده و اعتراض به صهیونیسم با عنوان اتهام نژادپرستانه «ضدیهود» شناخته شد. حالا در راهپیماییها و تحصنهای اعتراضی دانشگاهیان، کسانی که از این نوع شعارها سر دهند، بلافاصله دستگیر شده و باید دید تا مدتی دیگر، دادگاهها چه اتهاماتی را علیه آنها مطرح میکنند.
3- پروندهسازی برای معترضان: پروندهسازی برای معترضان و حامیان آنها و خارج کردن افراد رادیکال از حلقه افراد فعال در عرصه سیاست و کشاندن میانهروها به حلقههای جامعه سیاسی آمریکا که تاثیر کمتری بر سیاستها دارند، از جمله دیگر راهکارهایی است که دولت بایدن برای سرکوب اعتراضات و کشاندن آن به عرصههای دیگر در پیش گرفته است. او گمان میکند مانند جنبش تسخیر والاستریت و حل شدن این جنبش در کمپین انتخاباتی برنی سندرز در سال 2020، میتواند آنها را به سمت ساکت شدن و حل شدن در فضای تمکین از سیاستهای واشنگتن رهنمون کند. بر همین اساس است که دانشجویان در شرایط فعلی تهدید به محرومیت از تحصیل یا محرومیت از به کارگیری در مشاغل دولتی میشوند.
4- فرار از رویارویی با دانشجویان معترض: تاکنون تنها مایک جانسون، رئیس تندرو و جمهوریخواه مجلس نمایندگان به دانشگاه کلمبیا رفته و با دانشجویان معترض روبهرو شده است که او هم آنها را تهدید کرده است در صورت ادامه روند اعتراضشان، باید با گارد ملی آمریکا روبهرو شوند. رسانههای آمریکایی اما در مقابل گفتهاند با توجه به نزدیک شدن فصل جشنهای فارغالتحصیلی در دانشگاههای آمریکا که معمولا با حضور عوامل دولتی، از جمله رئیسجمهور یا معاون او برگزار میشود، دولت بایدن اعلام کرده است امسال بایدن و کاملا هریس حضور کمتری در دانشگاهها خواهند داشت و احتمالا حضور بایدن به بازدیدی اجمالی از یک دانشکده نظامی ختم خواهد شد.
همه این راهکارها نشان میدهد بایدن تلاش دارد این بحران را با کمترین سر و صدا به پایان ببرد و بعد به فکر چارهای جهت گرفتن رای همین دانشجویان در چند ماه آینده باشد. بر همین اساس است که رسانههای آمریکایی طی چند روز گذشته تبلیغات وسیعی درباره اجرایی شدن طرح بخشودگی وامهای دانشجویی توسط دولت بایدن را آغاز کردهاند. حالا باید منتظر ماند و دید آیا این اقدامات میتواند باعث سرد شدن جنبش دانشجویی نسبت به تحولات اخیر در غزه شود یا عمق جنایتهای صهیونیستها در فلسطین، جنبش دانشجویی سال 2024 را نیز به صدر جنبشهای تاثیرگذار در آمریکا بازمیگرداند.
منبع: وطن امروز
انتهای پیام/