فیلمبرداری «یدو» به پایان رسید
تاریخ انتشار: ۲۷ مرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۹۹۲۲۰۲
به گزارش حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، «یدو» تازهترین فیلم بلند سینمایی کانون پس از ۶۱ جلسه فیلمبرداری در آبادان، هماکنون در مرحله تدوین قرار دارد.
جعفری در این فیلم که در گونه دفاع مقدس و کودک و نوجوان است، اولین ماههای جنگ تحمیلی در آبادان در حال محاصره را به تصویر کشیده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
محمدرضا مصباح تهیه کننده، علی درخشنده مجری طرح و برنامهریز، مهین عباسزاده و مهدی جعفری نویسندگان این اثر بلند هستند.
ستاره پسیانی، اکبر اودود، سعید آلبوعبادی، میلاد صویلاوی، محمدمهدی آلبوعلی، ریحانه آریامنش، عبدالحلیم تقلبی، حسین پوریده، رضا نوری، طاهره نیکآزاد، مسعود جلالی، معید رامی، مائده رامی، یاسین مسعودی، احمد مسافری و... در این فیلم ایفای نقش میکنند.
مرتضی نجفی مدیر فیلمبرداری، رشید دانشمند صدابردار، میثم مولایی تدوینگر، آیدین ظریف طراح صحنه و لباس و عباس عباسی طراح چهرهپردازی فیلم «یدو» هستند.
محمد برادران جلوههای ویژه بصری و ایمان کرمیان جلوههای ویژه میدانی فیلم «یدو» را بر عهده دارند.
همچنین جمشید بهمنی به عنوان بازیگردان، آرزو نیکپور به عنوان منشی صحنه، امیر اسکندری به عنوان مدیر تولید، عماد سلمانیان به عنوان جانشین تولید، مرتضی اسکندری به عنوان مدیر تدارکات و پویا شاهچهانی به عنوان عکاس با این فیلم سینمایی همکاری دارند.
فیلم «یدو» در راستای مشارکت راهبردی کانون و بنیاد سینمایی فارابی در حوزه سینمای کودک تولید میشود.
یادآوری میشود مهدی جعفری کارگردان فیلم «٢٣ نفر» پیشتر نیز دو فیلم مستند کوتاه «هر کجا برم آسمان مال من است» و «همه روزهای خوب» را با تهیه کنندگی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ساخته است.
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: فیلم سینمایی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۹۹۲۲۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا حسن باقری نمیخواست فرمانده عراقی کشته شود؟
احمد دهقان در گفتگو با رادیو مضمون روایتی قابل توجه از دیدار سردار فتحالله جعفری فرمانده زرهی ایران در دفاع مقدس و فرمانده لشکر یکم عراق در عملیات فتح المبین گفته که در ادامه میخوانید:
فرمانده عراقی کاملاً با دیسیپلین نشست و شروع به حرف زدن کرد و گفت: «من در عملیات فتحالمبین میدانستم ایران میخواهد حمله کند» و داشت برگبرندههایش را برای فرمانده ایرانی رو میکرد.
فرمانده عراقی ادامه داد: «آن شبی که میخواستید حمله کنید، سکوت بود و من به معاون عملیات خودم گفتم سکوت ایرانیها خیلی خطرناک است و اینها امشب حمله میکنند. بعد به نیروهایی که در شوش داشتیم، آماده باش دادیم و گفتم آماده باشید که ایرانیها میخواهند حمله کنند و کشتار راه بیندازید و خلاصه آن کشتههایی که شما دادید بخاطر پیشبینی من بود».
آقای جعفری هیچ چیزی نمیگفت و این حالت داشت مرا دیوانه میکرد! جنگی سر میز شام بود و این جنگ کاملا به سمت عراقیها تمایل پیدا کرده بود.
آقای جعفری شامش را قشنگ خورد و بعد گفت: «تو حسن باقری را میشناسی»؟ فرمانده عراقی گفت: «بله؛ در عملیات فکه شهید شد و اگر او بود، احتمالاً جنگ شما متحول میشد».
آقای جعفری ادامه داد: «حسن باقری دهم اسفند مرا صدا زد و هنگامی که من به قرارگاه رفتم، عکسهای تو را به من نشان داد» فرمانده عراقی جا خورده بود!
آقای جعفری ادامه داد: «حسن باقری به من گفت روی تپه سبز برو (تپه سبز مقابل شوش است) و تمامی آتش منطقه را در دست بگیر؛ طوری که هیچ کس بدون اجازهٔ تو حق تیراندازی نداشته باشد.
حسن باقری گفت که فرمانده گردان مقابل شوش، دیروز با شلیک خمپاره کشته شده و امروز فرمانده لشکر یکم عراق خواهد آمد تا فرمانده گردان جدید را در خط معرفی کند. این فرمانده لشکر آدم ترسویی است و این باید زنده بماند تا ما عملیات خودمان را انجام بدهیم. این باید سالم برود و سالم برگردد؛ چون که معاون او یک بعثی است و اگر فرمانده فعلی کشته شود، او را فرمانده لشکر میکنند؛ پس این فرمانده لشگر باید زنده بماند.»
آقای جعفری گفت: «من آمدم روی تپه؛ تو با دو تا ماشین به خط آمدی؛ فرماندهها را جمع کردی. بعد فرمانده جدید را معرفی کردی و دم غروب با همان ماشینی که آمده بودی، برگشتی من غروب آمدم به حسن باقری گفتم تو سالم آمدی و برگشتی»!