جور دیگر باید دید
تاریخ انتشار: ۳۰ مرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۰۲۹۴۹۴
چشمهایم روشن... چشمها را باید شست... کور از خدا چی میخواد؟ دو چشم بینا...
رقیه توسلی
چشمهایم روشن... چشمها را باید شست... کور از خدا چی میخواد؟ دو چشم بینا...
نیفتادهام به هذیان گویی. بهگمانم طبیعی باشد برای کله سحر. وقتی خروسان همسایه هنوز مشغول قوقولیاند که ملتفت میشوی «گل ترمه» و مادرجانش پریدهاند توی ماشین و فرتی خودشان را با کادویی رساندهاند به تو.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ساعت 8 صبح است و کمتر از دو ساعت خوابیدهام. خسته و مچاله، پاکت باز شده روی میز را ورانداز میکنم. مغزم، کم سوت نمیکشد. هر چه بیشتر میبینمش، سلولهای خاکستریام بیشتر قدرت تجزیه و تحلیلش را از دست میدهند. از هر زاویهای این کادو را نمیفهمم. نمیفهمم چرا باید یک گلدان مریض رو به موت را برایم هدیه بیاورند که یک برگ بیشتر ندارد!
دلخور نمیشوم چون عشقشان را میشناسم. پُرسؤال میشوم.
فکر و خیال را اما وا میگذارم و پا میشوم. باید به گلدان محتضر برسم. آب و ناز و آفتاب برایش از اهم واجبات است. از کابینت، پرنده سفالی کوچک پایهداری میآورم و میکارم کنار تک برگ تا تنها نماند و بی همصحبت. اسمش را هم میگذارم «مردادک». بس که ناز و کوچک و بیحال است و میبرمش روی بالکن که به گلدانهای دیگر معرفیاش کنم.
برمیگردم. کله میکنم توی فریزر تا ببینم وعده مرغی هست که بساط زرشک پلو علم کنم یا نه، که تلفن خانه زنگ میخورد. میروم سر وقتش. گلی جان است آنور خط. سلامم را که میشنود دیگر مجال نمیدهد و یک بند حرف میزند. از من و گلدان و حال قشنگ و انرژی مهربان. از خودش و دستهایش که دانه دانه گلبرگهای این گل را کنده طول هفت ماه. از مادرش که پیشنهاد داد این گلدان بلاگرفته را بسپریم دست خاله که او شاید کاری کند بلکه نمیرد.
خواهرزاده جان، قطع که میکند، غِرّه میشوم و درجا یاد جملات کتاب «پریدخت» میافتم. آنجا که میگفت: بیگم باجی! کم زنانهگری یادمان نداده است. گردن گوسفندی را در غوره و بادمجان عمل میآوریم که بیا و ببین.
یاد «عزیز» که ورد زبانش بود: عزیزکم! گل جماعت، هم گوش دارند هم چشم و هم قلب.
پی نوشت:
بی بروبرگرد، «مردادک» خوش قدم است، چون این همه سال رفت و تازه امروز دوزاریام افتاد که چرا میگویند قضاوت نکن. اگر هم کردی، زود قضاوت نکن.
منبع: قدس آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۰۲۹۴۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بوفون: دو بار تا آستانه پیوستن به رم رفتم
به گزارش "ورزش سه"، جانلوئیجی بوفون، دروازهبان افسانهای یوونتوس، بار دیگر در مصاحبه اخیر خود اعتراف کرد که در گذشته نزدیک بود به آاس رم ملحق شود.
بوفون در مصاحبه با لارپوبلیکا به این موضوع اشاره کرد که چگونه بین او و جالوروسی ارتباطی برقرار شد که در نهایت نتیجه نداد: «در سال 2001 وقتی بازیکن پارما بودم، تقریباً چیزی تا انتقال به رم فاصله نداشتم ولی به خاطر یکسری جزئیات انتقال نهایی نشد. من در نهایت به یوونتوس رفتم. همچنین وقتی جامهای جهانی 2006 و 2010 تمام شد، میتوانستم به هر تیمی بروم. در سال 2007 حداقل دو تیم ایتالیایی من را میخواستند و در سال 2011 دوباره در راه رم بودم، زیرا در یوونتوس مشکلاتی داشتم. مونتالی به من زنگ زد و از او خوشم آمد. اما سپس کونته مربی یوونتوس از من خواست که بمانم.»