ایمانی: چرا بعضی فکر میکنند جهان خلاصه شده است در غرب و اروپا؟
تاریخ انتشار: ۷ شهریور ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۱۱۵۴۸۴
خبرگزاری مهر: ناصر ایمانی، کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با خبرنگار مهر، با اشاره به فرمایشات رهبر معظم انقلاب پیرامون منوط نکردن مسائل اقتصادی کشور به تحولات خارجی و انتخابات یک کشور، اظهار داشت: قطعاً توجه به مسائل سیاست خارجی و تأثیر آن در کشور به خصوص در عرصه اقتصادی در دولت اول و دوم آقای روحانی زیاد بوده است و به همین دلیل هم رهبری تذکر دادند و اگر این نبود که ایشان اساساً این تذکر را نمیدادند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی عنوان کرد: این خطای جدی در دولت آقای روحانی وجود داشت و صریحاً هم اعلام میشد و مخفی نیست که گفتند با برجام اقتصاد کشور متحول میشود و شرایط کشور کاملاً تغییر میکند. همان زمان هم برخی از صاحبنظران این انتقاد را داشتند که حتی اگر این موضوع واقعی باشد، که نیست، نباید از طرف دولت اعلام شود، زیرا نقطه ضعف ما محسوب میشود و همین هم شد.
این کارشناس مسائل سیاسی افزود: شاید یکی از دلایلی که بعد از روی کار آمدن ترامپ، برجام را پاره کردند به همین دلیل بود که احساس میکردند در ایران توجه بسیار زیادی روی آثار برجام وجود دارد از جمله در اقتصاد و همه شئونات کشور.
ایمانی تاکید کرد: البته از سال ۹۷ که تحریمها جدیتر شد، دولت متوجه شد که اولاً سیاستهایش مقداری اشتباه بوده و ثانیاً حتی اگر متوجه هم نشده باشد دیگر چارهای نداشت به این دلیل که برجام دیگر از بین رفته و تحریمها آغاز شده بود و دولت مجبور بود به تعبیری دیگر آن تفکر سابق را حتی اگر به آن اعتقاد داشت کنار بگذارد و به تقویت اقتصاد داخلی بدون توجه به مسائل سیاست خارجی و کشورهای دیگر و در رأس آن ایالات متحده آمریکا بپردازد.
وی بیان کرد: اینکه واقعاً دولت این موضوع را به لحاظ تفکرش تغییر داده باشد یعنی از تجربیات برجام درس گرفته باشد و یا فعلاً مجبور است که این چنین عمل کند بحث دیگری است، اما عملاً این کار را کرد.
این کارشناس مسائل سیاسی خاطرنشان کرد: اخیراً که نزدیک به انتخابات جدید ایالات متحده آمریکا هستیم در محافل خصوصی شنیده میشود اگر این رئیسجمهور یا آن رئیسجمهور در آمریکا روی کار بیاید چه تأثیراتی ممکن است در اقتصاد ما داشته باشد. یک کاندیدای ایالات متحده اعلام کرده است که ما دوباره به برجام بر میگردیم و این ممکن است برخی از دلها را دوباره به این سمت ببرد که اگر برجام برگردد مشکلات اقتصادی ما حل میشود.
ایمانی افزود: در حالی که چه این دولت و چه دولتهای بعدی که روی کار میآیند باید بنیادین بر این اعتقاد باشند که درست است روابط خارجی بسیار مهم است و هیچکس هم در کشور معتقد نیست که میتوان اقتصاد کشور را به صورت کامل و مطلق به این شکل که دربها را ببندیم و اقتصاد خودمان را پیشرفت دهیم، تقویت کرد و دنیا، دنیایی است که باید با تعاملات و تعادلات اقتصادی کار کرد. اما اینکه بخواهیم فکر کنیم ما بدون توجه به توانمندیهای داخلی منتظر باشیم اگر فلان فرد در آمریکا رئیس جمهور شود ما چنین میشویم و اگر فلان فرد رئیس جمهور شود ما چنان میشویم، این تفکر از بنیان ایراد دارد.
وی تصریح کرد: باید با این تفکر مقابله کرد و اقتصاد باید بر اساس توجه به توانمندیها و امکانات داخلی رشد کند. البته این منافاتی با این ندارد که تعاملات و تبادلات خارجی هم وجود داشته باشد. اما آیا این تبادلات و تعاملات خارجی باید صرفاً و عمدتاً با کشورهای غربی باشد؟ مگر دنیا خلاصه شده است در غرب؟ این حرف سی سال پیش درست بود که اقتصاد جهان مساوی است با غرب، اکنون واقعاً این تحولات جهانی تغییر کرده و اقتصاد جهان فقط غرب نیست.
این فعال اصولگرا اضافه کرد: چرا بعضیها هنوز هم وقتی صحبت از تبادلات اقتصادی با کشورهای دیگر میشود، باز هم نگاهشان به آمریکا و اروپا است. نمیخواهیم بگوییم تأثیرات آمریکا و اروپا در اقتصاد ما به صفر برسد اگر چه آنها خودشان به صفر رساندند، اما دنیا بزرگ است و اقتصاد جهان اکنون به سمت شرق تمایل پیدا کرده است. چرا بعضی علی رغم اینها باز هم فکر میکنند جهان خلاصه شده است در غرب و اروپا؟ و فکر میکنند در سی یا چهل سال پیش باقی ماندند و با تحولات جهانی رشد نکردند.
منبع: فردا
کلیدواژه: نتیجه انتخابات آمریکا دولت روحانی ناصر ایمانی رئیس جمهور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۱۱۵۴۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مزه دورکاری در اقتصاد آمریکا
وقتی صحبت از رشد اقتصادی میشود، آمریکا به راحتی اروپا را شکست میدهد. عوامل بسیاری عملکرد بهتر آمریکا را توضیح میدهد؛ از نوآوری در فناوری گرفته تا ذخایر عظیم انرژی از عوامل این اختلاف است. اما یک پاسخ سرراستتر نیز وجود دارد که از پاسخهای قبلی نیز سادهتر است؛ همانطور که رئیس صندوق نفت نروژ در مصاحبهای با فایننشالتایمز در ۲۴آوریل گفت:
به گزارش دنیای اقتصاد؛ «آمریکاییها سختتر کار میکنند.» با این حال به نظر میرسد دورکاری موجب میشود تا کارمندان آمریکایی با وجود برخی ظرافتها و تفاوتها، اندکی اروپاییتر شوند. بر این اساس دورکاری موجب شده تا آمریکاییها کمتر در محل کار حضور داشته باشند؛ اما همزمان با حضور در یک مکان تفریحی، از امتیاز دورکاری بهره ببرند.
در ذهن افراد، کلیشههای اقتصادی مشهوری وجود دارد که عمدتا نادرست هستند؛ اما یکی از استثناها مربوط به این باور است که آمریکاییها ثروتمندترند؛ چون بیشتر کار میکنند. وقتی صحبت از رشد اقتصادی میشود، آمریکا به راحتی اروپا را شکست میدهد. عوامل بسیاری عملکرد بهتر آمریکا را میسازند؛ از نوآوری در فناوری گرفته تا ذخایر عظیم انرژی.
اما یک توضیح تقریبا ساده وجود دارد که چندان بیراه نیست؛ همانطور که رئیس صندوق نفت نروژ در مصاحبهای با فایننشال تایمز در ۲۴آوریل اعلام کرد: آمریکاییها سختتر از اروپاییها کار میکنند. در واقعیت، اعداد نیز این ادعا را تایید میکنند. بر اساس دادههای OECD، بهطور متوسط آمریکاییها ۱۸۱۱ ساعت در سال کار میکنند.
این عدد ۱۵درصد بیشتر از ساعات کار شهروندان اتحادیه اروپا است که میانگین ۱۵۷۱ساعت در سال کار میکنند. این تفاوت فقط محدود به این نیست که اروپاییها چند هفته بیشتر از آمریکاییها را در ساحل بگذرانند. طبق اعلام سازمان بینالمللی کار، روز کاری در بریتانیا، فرانسه و آلمان نیم ساعت کمتر از آمریکا است.
فراغت بهتر است یا ثروت؟با مشاهده این تفاوتها، سوالی که به ذهن میرسد این است کدامیک شیوه بهتری برای زیستن است، پول بیشتر یا وقت آزادتر؟ واقعیت این است که انتخاب سختی برای افراد است. کسانی که در آمریکا هستند طبق برنامههای آمریکایی کار میکنند. کسانی که در اروپا هستند با هنجارهای اروپایی مطابقت دارند.
در واقع سوال کلیدیتر این است که چرا آمریکاییها ساعات بیشتری را کار میکنند. پاسخ به این سوال به یک مشاهده عجیب و جدید منتهی میشود؛ دورکاری موجب شده تا کارمندان گلادیاتور آمریکایی بیشتر شبیه همتایان اروپایی خود شوند.
نخستین حدس نشان میدهد که فرهنگ ممکن است دلیل تغییر ساعات کار باشد. شاید اروپاییها از اوقات فراغت خود بیشتر لذت ببرند. آنها در مورد نحوه گذراندن اوقات فراغت، با شهرهای زیبا، لذتهای آشپزی، کوههای ناهموار و خیلی چیزهای دیگر احاطه شدهاند و تنها یک مسافرت با قطار یا پرواز با تخفیف با آنها فاصله دارند.
ممکن است آمریکا صرفا جذابیتهای کمتری برای ارائه به مسافران داشته باشد و هرآنچه که دارد نیز در پهنه جغرافیایی بسیار بزرگتری پراکنده شده است که تا حدودی توضیح میدهد که چرا اروپا سالانه حدود ۱۵۰میلیون گردشگر، معادل دو برابر آمریکا، از خارج از کشور جذب میکند. نظرسنجیها نشان میدهد که آمریکاییها کار سخت را به خودی خود ارزشمند میدانند. در نهایت این «فردگرایی زمخت» چیزی است که آمریکا را ساخته است.
چوب مالیات بر سر اروپااما مشکل اینکه مساله را در تفاوت فرهنگ خلاصه کنیم این است که تا اوایل دهه۱۹۷۰ بسیاری از اروپاییها بیشتر کار میکردند. ساعات کار در آمریکا همچنان مشابه آن زمان است. تغییر بزرگ این است که اروپاییها اکنون کمتر زحمت میکشند. در نیم قرن گذشته، ساعات کاری در آلمان ۳۰درصد کاهش یافته است.
چیزی فراتر از فرهنگ در حال اثرگذاری است. ادوارد پرسکات، اقتصاددان آمریکایی، به یک نتیجه جنجالی رسید و استدلال کرد که کلید اصلی این معما مالیات است. تا اوایل دهه۱۹۷۰، سطح مالیات در آمریکا و اروپا مشابه بود و ساعات کار نیز به همین ترتیب در یک سطح قرار داشت.
در اوایل دهه۱۹۹۰، مالیاتها در اروپا افزایش یافته بود و به نظر پرسکات، نیروی کار قاره سبز انگیزه کمتری برای کار داشتند. امروزه شکاف قابل توجهی وجود دارد؛ درآمد مالیاتی آمریکا ۲۸درصد تولید ناخالص داخلی است؛ درحالیکه این عدد در اروپا حدود ۴۰درصد است.
اما اثرگذاری مالیات بر عرضه کار چندان ساده نیست. برخی از کارگران ممکن است با توجه به این که میتوانند پول بیشتری را به خانه ببرند، با عرضه ساعات کار طولانیتر به سطوح کمتر مالیات پاسخ دهند. در مقابل، دیگران ممکن است تصمیم بگیرند که درآمد اضافی پس از مالیات به آنها امکان میدهد کمتر کار کنند و همچنان از سبک زندگی مطلوب خود لذت ببرند.
یک مطالعه اخیر توسط یوزف سیگوردسون از دانشگاه استکهلم بررسی کرد که در دوران اصلاح نظام مالیاتی در سال۱۹۸۷، کارگران ایسلندی چگونه به یک سال تعطیلی مالیات بر درآمد واکنش نشان دادند. اگرچه افرادی که انعطافپذیری بیشتری داشتند؛ بهویژه افراد جوانتر در مشاغل پارهوقت واقعا ساعات بیشتری را صرف کار کردند، افزایش کلی ساعات کار نسبت به آنچه مدل پرسکات میگفت ناچیز بود.
مقررات تاثیرگذار استبه نظر میرسد در تعیین میزان عرضه نیروی کار، مقررات اهمیت بیشتری دارد. قوانین اروپا به کارگران قدرت زیادی میدهد و مواردی، چون سیاستهای سخاوتمندانه مرخصی والدین و قوانین سختگیرانهتر در مورد اخراج کارکنان را دربرمیگیرد.
بسیاری از کشورهای اروپایی سعی میکنند برای زمان کاری محدودیتهایی قائل شوند، مثلا فرانسه هفته کاری را ۳۵تعریف کرده است. این سقفها تا حدودی نادرست بودهاند و نتوانستند آنطور که طرفداران آن میخواستند، اشتغال را افزایش دهند. آنها همچنین حفرههای زیادی دارند. با این حال اکثر مطالعات تایید میکنند که این مقررات ساعات کاری را کاهش دادهاند.
پول همهچیز نیسترابطه مهم دیگر این است که با ثروتمندتر شدن افراد، معمولا آنها میخواهند کمتر کار کنند. مقاله اخیر صندوق بینالمللی پول نشان میدهد که در اروپا، میان سرانه تولید ناخالص داخلی و ساعات کار ارتباط قوی وجود دارد. مردم کشورهای ثروتمندتر مانند هلند معمولا کمتر از کشورهای فقیرتر مانند بلغارستان کار میکنند.
با این حال، این سوال همچنان باقی است: آمریکاییها از بسیاری از اروپاییها ثروتمندتر هستند، پس چرا آنها همچنان بیشتر کار میکنند؟ شاید اوقات فراغت یک مساله کنش جمعی باشد. آمریکاییها ممکن است بخواهند از روسای خود مرخصیهای طولانیتر بگیرند؛ اما نگران هستند که بهعنوان افراد تنبل دیده شوند.
مقالهای در سال۲۰۰۵ توسط آلبرتو آلسینا از دانشگاه هاروارد و همکارانش استدلال کرد که اتحادیههای قویتر اروپا در واقع این مشکل اقدام جمعی را با مبارزه برای مرخصی با حقوق حل کردند که درنهایت قانون شد. آمریکا، با وجود اتحادیههای ضعیفتر، یکی از معدود کشورهایی است که مرخصی با حقوق اجباری ندارد.
دورکاری کار خود را میکندیکی از پیشرفتهای جدید و جذاب، اختلاف در ساعات دورکاری است. در سال ۲۰۲۳، نظرسنجی جهانی از نهادهای کاری نشان داد که کارمندان تمام وقت در آمریکا ۱.۴ روز در هفته از خانه کار میکنند؛ درحالیکه در اروپا ۰.۸ روز این کار را انجام میدهند. استفاده از این تقسیم بندی، بر دادههای ساعات کاری گردآوریشده توسط OECD نتیجه قابل توجهی به همراه دارد:
اروپاییها و آمریکاییها اکنون تقریبا به یک اندازه در محل کار، معادل ۱۳۰۰ساعت وقت میگذرانند. به عبارت دیگر، ۱۵درصد اضافی از کاری که آمریکاییها سالانه انجام میدهند، اکنون از خانههای خودشان یا گاهی اوقات در ساحل و شاید از یک شهر در اروپا انجام میشود. آمریکاییها همچنان سختتر کار میکنند، اما لذتبخشتر از گذشته این کار را انجام میدهند.