مطهری: اگر تقاضای بیعت یزید هم نبود، امام حسین (ع) قیام میکرد
تاریخ انتشار: ۱۰ شهریور ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۱۴۳۰۰۰
استاد دانشکده الهیات و معارف دانشگاه تهران گفت: همه حرکتهای امام حسین (ع) از ابتدا حساب شده بود و همه پیش بینی شهادت را میکردند و امام هم این را قبول داشت.
علی مطهری طی سخنانی در هفتمین شب از مجموعه برنامههای عاشورا و امروز ما که در کانون توحید برگزار میشود، گفت: در بحث حماسه حسینی اولین سرفصل، اثبات حماسه بودن حادثه کربلاست، در برابر این نگاه که عاشورا را نه یک حماسه، بلکه یک تراژدی میداند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با طرح این سوال که آیا عاشورا یک واقعه اجتناب ناپذیر بود یا امکان داشت اتفاق نیفتد و میشد جلوی آن را گرفت؟ گفت: برای ریشهیابی واقعه عاشورا باید به سال هشتم هجری و فتح مکه برگردیم که ابوسفیان و امویها به تعبیر عمار یاسر، به ظاهر مسلمان شدند اما اسلام نیاوردند. برخی محققان اهل سنت، امویان را از همان ابتدا یک حزب میدانستند که از اسلام آوردن برای رسیدن به قدرت استفاده کردند.
مطهری گفت: در زمان شیخین، تا حدودی سیره پیامبر رعایت میشد، اما انحراف بزرگ از زمانی آغاز شد که یزید برادر معاویه، استاندار شام شد و سپس معاویه جای او را گرفت.
نماینده سابق مجلس ادامه داد: بعد از خلیفه سوم، معاویه علاوه بر نیروی سیاسی و حکومت و نیروی اقتصادی یعنی ثروت، از عنصر دینی برای خونخواهی عثمان استفاده کرد و از برخی صحابه و تابعین نیز برای جعل حدیث و ایجاد مشروعیت برای خود و تخریب امیرمومنان بهره برد.
استاد دانشگاه تهران افزود: امیرمومنان در تشریح برخورد با فتنه خوارج، اشاره میکند که چشم فتنه خوارج را درآورده و آنها را حق جویانی که بسوی باطل رفتند، معرفی میکند. اما بنی امیه را فتنه بزرگتر و ترسناک معرفی میکند که از جایگاه خدا و صاحب با مردم برخورد میکنند و بخصوص خواص و نخبگان و روشنفکران جامعه را دچار بلای شدید کرده و فهمیدگان جامعه را از بین میبرند. همه حرامهای الهی را مرتکب میشوند و اسلام را وارونه جلوه میدهند.
وی با اشاره به این که «پس از امیرمومنان، اهل بیت بعنوان یک نیروی اجتماعی فعالیت میکردند» گفت: در مقابل، معاویه که چهل سال حکومت شام و خلافت را برعهده داشت، در این دوران بسیاری از رسوم جاهلی مانند تعصب و برتری اعراب بر غیرعرب و بر نیزه کردن سر مخالفان را دوباره رواج داد و به طور کلی تعصب جاهلی را که اسلام میرانده بود، زنده و مخالفان را ترور و منتقدان را سرکوب کرد و سرانجام خلافت را تبدیل به سلطنت و موروثی کرد.
مطهری گفت: امام حسین(ع) در چنین شرایطی قیام کرد و خروج ایشان اجتناب ناپذیر بود، امام ده سال در زمان معاویه سکوت کرد چون معاویه برخلاف یزید حفظ ظاهر میکرد و البته اگر تقاضای بیعت یزید هم نبود، امام قیام میکرد. چون احساس کرد اگر قیام نکند اثری از اسلام نمیماند.
این استاد دانشگاه دلیل امام حسین(ع) برای انتخاب روز «ترویه»، قبل از روز عرفه برای خروج از مکه را اطلاعرسانی بیشتر به مسلمانان دانست و گفت: در این روز، زوار زیادی برای ادای فریضه حج وارد مکه میشوند. این اسلوب و روش امام حسین بود و بردن اهل بیت با خود به سمت کوفه، خارج شدن در روز ترویه و حتی ندای یاری خواستن در روز عاشورا با گفتن جمله مشهور «هل من ناصر ینصرنی» از دیگر مولفههای این روش به شمار میآیند و امام با همه این روشها میخواست پیام قیام به شکل بهتری به افراد بیشتری برسد.
وی ادامه داد: بنابراین همه حرکتهای امام از ابتدا حساب شده بود و همه پیش بینی شهادت را میکردند و امام هم قبول داشت و در پاسخ به اینکه چرا زن و بچه را با خود میبری، فرمود خداوند میخواهد مرا شهید و اهل بیتم را اسیر ببیند که البته این خواستن خدا، خواستن تشریعی خداست، نه اراده تکوینی و اجباری، بلکه اختیاری است و امام با بردن اهل بیتش، عملا روشنگری را تا قلب حکومت اموی و کاخ یزید برد.
نماینده پیشین تهران در مجلس عوامل بیعت خواستن یزید و دعوت مردم کوفه را عوامل درجه دوم دانست که قیام امام حسین(ع) در نبود این عوامل نیز انجام میشد و توضیح داد: استنصار و طلب کمک امام برای جذب چند نفر یار بیشتر در جنگ نبود، چون کمکی به پیروزی نمیکرد، بلکه برای رساندن پیام خود به جهان اسلام بود و اینها همه تلاشهایی برای ایجاد یک حماسه است که بزرگتر و رساتر شود. در واقع همه اقدامات امام حسین در عاشورا در جهت رساندن پیام حماسه حسینی بود و پیام رسان اصلی این حادثه حضرت زینب (س) بود.
وی گفت: کسانی که میگویند عامل اصلی، دعوت مردم کوفه بود، عاشورا را یک حادثه اجباری و امام را در یک بن بست معرفی میکنند و این از ارزش کار امام حسین کم میکند.
مطهری همچنین در پاسخ به این سوال که «آیا حرکت حسینی ترکیبی از نفی حکومت اموی و اثبات حکومت علوی نبود؟» گفت: حماسه بودن عاشورا منافاتی با این ندارد که اگر امام حسین پیروز میشد، در کوفه که مرکز دوستان اهل بیت و امیرمومنان بود، حکومت تشکیل میداد. برخی ادعا کردهاند امام حسین به دست شیعیانش شهید شد که البته اینها شیعه نبودند، اما تحت تاثیر اغفال منافقین اموی، سی هزار نفر قربت الی الله برای قتل امام آمده بودند. در واقع عده کمی منافق زیرک، اکثریت مومنان ساده لوح را فریب دادند.
وی در پاسخ به این که «دلیل غالب بودن رویکرد تراژیک به حماسی چیست؟» پاسخ داد: بخشی مربوط به ذائقه مردم و شیوه فعالیت مداحان و سخنرانان است که جنبه سوگ را بر حماسه غلبه میدهند و البته نسبت به گذشته یعنی دوره قاجار و قبل انقلاب بسیار بهتر شده و با آگاهی مردم، تحریفات کمتر اثرگذار است.
منبع: ایران آنلاین
کلیدواژه: امام حسین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۱۴۳۰۰۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مریم خمینی نوه امام در خارج از کشور چه کاره است؟
به گزارش تابناک به نقل از عصر ایران، خانم معصومه حائری یزدی همسر آیتالله سید مصطفی خمینی و دختر آیتالله شیخ مرتضی حایری یزدی صبح روز ششم اردیبهشت ۱۴۰۳ خورشیدی در تهران درگذشت.
وی مادر سید حسین و مریم خمینی بود. حجتالاسلام سید حسین خمینی از اوایل دهه ۶۰ عملا از عرصه های رسمی و رسانهای کنار است و خواهر او (نوه امام خمینی) هم در خارج از کشور زندگی میکند و به طبابت و کارهای علمی اشتغال دارد و خانواده برای دفن مادر منتظر بازگشت اوست. (دو فرزند دیگر در کودکی درگذشته بودند).
از نکات شگفتآور زندگی خانم حایری این که به رغم آن که عروس ارشد امام خمینی و منتسب به یک خاندان بزرگ و مشهور روحانی دیگر هم بود زندگی بسیار عادی و گاه توام با سختی و رنج داشته است.
او شیفته سید مصطفی خمینی بود و خاطرات هجران او را با اشک بیان میکرد و همچون اعضای خانواده امام که آقا مصطفی را «داداش» خطاب میکردند او هم عادت کرده بود همسرش را این گونه خطاب و حتی بعد از فقدان چنین یاد کند.
با این که عروس ارشد امام اهل مصاحبه با رسانهها نبود اما برای اولین بار اول آبان ۱۴۰۰ و به مناسبت چهلوچهارمین سالگرد درگذشت مشکوک سید مصطفی خمینی گفتوگویی با او منتشر شد که بسیار مورد توجه قرار گرفت خصوصا جاهایی که حکایت از نگاه امروزین آقا مصطفی خمینی داشت و تصویر متفاوتی از فرزند فقید امام ترسیم میکرد.
درباره فرزندان چنین گفته بود: «خدا چهار فرزند به من داد که دو تا از آنها از دنیا رفتند و الان تنها حسین و مریم برای من باقی ماندهاند. هر دو دختر بودند و یکی در ایران و یکی در نجف از دنیا رفت. اولی چند روز بعد از به دنیا آمدن از دنیا رفت و علتش هم این که اوضاع ما در آن ایام به خاطر مسائل انقلاب خیلی ناجور و نامناسب و دگرگون بود و در همان ایامی که تازه این دختر به دنیا آمده بود، نیروهای دولتی وارد منزل ما شدند و هول و هراس ایجاد کردند و حال خود من خیلی بد و خراب بود و شاید این بچه بر اثر همان مسائل مُرد و از دنیا رفت.
دومی هم بلافاصله بعد از تولد و بر اثر یک بیماری کشنده از دست رفت؛ البته برخی به من میگفتند که این فرزندم، پسر بوده ...»