Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش اختصاصی خبرنگار جنایی رکنا، صبح دومین روز شهریورماه امسال مردی با حضور در کلانتری 118 ستارخان از ربوده شدن برادرش به نام صفر اطلاع داد و در ادامه تیمی از ماموران برای بررسی موضوع وارد عمل شدند.

ماموران در بررسی های ابتدایی پی بردند که مرد 50 ساله شب قبل برای رفتن به خانه یکی از بستگانش از خانه خارج شده و ناپدید می شود تا اینکه صبح روز بعد آدم ربایان در تماس با خانواده وی درخواست کردند 130 میلیارد تومان پول نقد یا معادل آن دلار یا الماس بدهند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

تحقیقات پلیسی

همین کافی بود تا به دستور بازپرس سهرابی از شعبه 9 دادسرای امور جنایی تیمی از ماموران اداره 11 پلیس آگاهی تهران برای دستگیری این آدم ربایی میلیاردی وارد عمل شوند.

کارآگاهان در گام نخست پی بردند که آدم ربایان که 3 مرد بودند با خودروی پژو 405 نقره ای رنگ با چراغ گردان پلیس و در نقش مامور در منطقه ستارخان به ربودن مرد 50 ساله کردند.

ماموران در ادامه تحقیقات اطلاع پیدا کردند که مردی به نام شاهرخ از قبل با مرد کارخانه دار اختلاف مالی داشته و سرنخ های به دست آمده از دوربین های مداربسته و شماره پلاک خودروی آدم ربایان، ردیابی های پلیسی را به سمت شاهرخ کشاند.

دستگیری آدم ربایان 130 میلیاردی

کارآگاهان با سرنخ های به دست آمده مخفیگاه شاهرخ و همدستانش در یکی از شهرهای غرب تهران ردیابی شد و ماموران روز پنج شنبه 6 شهریور ماه در یک عملیات غافلگیرانه به مخفیگاه آدم ربایان رفته و موفق به دستگیری 3 آدم ربا شده و مرد کارخانه دار نیز از چنگ گروگانگیران رهایی یافت.

ماموران در بازرسی از مخفیگاه آدم ربایان یک اسلحه کلت کمری و فشنگ جنگی، گاز اشک آور و 3 چاقو به دست آوردند.

شکنجه گاه مرد کارخانه دار

مرد کارخانه دار که در جنوب تهران یک کارخانه سنگ بری دارد در اظهاراتش گفت: قصد رفتن به خانه یکی از بستگانم را داشتم که متهمان مرا به زور سوار بر خودرو کرده و در ابتدا مرا به بیابان های اطراف تهران بردند و چند ساعتی مرا در یک چادر مسافرتی نگه داشتند و مرا هدف ضرب و شتم قرار دادند.

وی افزود: پس از چند ساعت که مرا کتک زدند سوار بر خودرو کرده و به یک خانه بردند و در آنجا مرا تهدید کردند که باید یک الماس به آنها بدهند تا رهایم کنند.

مرد 50 ساله ادامه داد: مرا در این مدت شکنجه کردند و حتی با اسلحه کلت تهدید به مرگ کرده و حتی پاهایم را سوزاندن و می گفتند اگر خانواده ام پول درخواستی یا الماس گرانقیمت را برایش تهیه نکنند مرا خواهند کشت تا اینکه پلیس وارد مخفیگاه آنها شد و آدم ربایان را دستگیر کردند.

اعترافات سردسته آدم رباها

شاهرخ در همان ابتدا به آدم ربایی اعتراف کرد و گفت: من سالهاست که در کار خرید و فروش الماس کار می کنم و چند سال قبل با توجه به شناختی از مرد کارخانه دار داشتم به او پیشنهاد یک معامله الماس دادم.

وی افزود: مرد کارخانه دار یک الماس گرانقیمت از من گرفت و قرار بود پولش را بپردازد اما هیچ پولی به من نداد و در این مدت هر چه از او خواستم تا پولم را بدهد حرفی نمی زد و چون هیچ رسیدی و مدرکی نداشتم نمی توانستم از او شکایت کنم به همین خاطر تصمیم به این کار گرفتم و از دوستانم نیز کمک خواستم که آنها نیز پذیرفتند.

بنا بر این گزارش، متهمان برای تحقیقات بیشتر به دستور بازپرس سهرابی در اختیار ماموران اداره11 پلیس آگاهی تهران قرار دارند.

منبع: رکنا

کلیدواژه: سهام عدالت قیمت خودرو محرم جنایی پلیس ضرب و شتم شکنجه اخبار حوادث آدم ربایی الماس تهران میلیاردی ساعت عکس فیلم ایران همسر دختر ویدیو ها عاشورا عزاداری درگذشت پدر مرد کارخانه دار آدم ربایان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۱۴۴۲۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اعترافات تکان‌دهنده همسرکُش‌ها | ۳ جنایت خانوادگی در ۲۴ ساعت رخ داد + تصاویر قاتلان و صحنه‌های قتل

به گزارش همشهری آنلاین، ۳ جنایت وحشتناک خانوادگی در حالی طی ۲۴ ساعت در مشهد رخ داد که ۲ نوجوان دوقلو هم به شدت مجروح شدند و همسرکش‌ها نیز در اعترافاتی تکان‌دهنده به تشریح زوایای مختلف این جنایت‌ها پرداختند.

قتل زن میانسال در دعوای مادر و دختری | دختر جوان تا یک‌قدمی چوبه دار رفت سناریوی خودکشی قتل از آب درآمد | همدستی خیانت‌آمیز زن جوان با مرد همکار روابط سرد عاطفی به جنایت انجامید

اولین ماجرای وحشتناک همسرکُشی بامداد چهاردهم اردیبهشت هنگامی فاش شد که مردی با پلیس ۱۱۰ تماس گرفت و از مرگ همسرش پس از درگیری خانوادگی خبر داد. طولی نکشید که خودروهای پلیس وارد خیابان مهدی آباد ۳۰ در شهرک شهید رجایی شدند و با حفظ صحنه جنایت، مرد تبعه خارجی (افغانستانی) را در حالی به مقر انتظامی انتقال دادند که قاضی ویژه قتل عمد مشهد دستورهای محرمانه‌ای را برای بررسی مقدماتی صادر کرد و خود نیز عازم شهرک شهید رجایی(قلعه ساختمان) شد.

دقایقی بعد گروه تخصصی کارآگاهان پلیس آگاهی مشهد نیز به سرپرستی سرهنگ ولی نجفی (رئیس دایره قتل عمد) نیز به محل جنایت رسیدند و بدین ترتیب تحقیقات می‌دانی قاضی «دکتر صادق صفری» برای بررسی زوایای پنهان این جنایت وحشتناک در حالی ادامه یافت که در ساعت ۲ بامداد تعداد زیادی از اهالی محل نیز در اطراف منزل محل وقوع قتل تجمع کرده بودند. به همین خاطر با دستور مقام قضایی، تدابیر خاصی برای امنیت محل به اجرا درآمد و جسد نیز به پزشکی قانونی منتقل شد.

از سوی دیگر (متهم افغانستانی) تحت الحفظ کارآگاهان به صحنه جنایت انتقال یافت و در حضور قاضی شعبه ۲۰۸ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد به تشریح این جنایت هولناک پرداخت. متهم این پرونده جنایی که حدود ۳۷ سال دارد، در اعترافاتی تکان‌دهنده به مقام قضایی گفت: قبلا با همسر و ۲ فرزندم در قزوین زندگی می‌کردیم اما اختلافات خانوادگی بین ما شروع شد و همسرم سرناسازگاری با من گذاشت. این بود که به پیشنهاد همسرم به مشهد آمدیم و در محله مهدی‌آباد ساکن شدیم. این اختلافات خانوادگی تا حدی پیش رفت که من دچار سوءظن شدم و به همین خاطر روابط عاطفی سردی بین ما به وجود آمد.

متهم همسرکشی در حالی که سعی می‌کرد همه این حوادث تلخ را به مشکل مغزی گره بزند، در ادامه اعترافاتش گفت: من مشکل مغزی دارم. به همین دلیل به همسرم گفتم با من بد صحبت نکن چون این حرف‌ها به درون قلبم می‌رود و سپس به مغزم می‌زند! ولی او توجهی به من نمی‌کرد و مرا از خودش می‌راند تا اینکه امشب باز هم به خاطر همان روابط سرد عاطف، به من کم‌محلی کرد. من هم که به شدت عصبانی شده بودم گلویش را با دستم فشار دادم و زمانی که بی‌جان شد با پلیس ۱۱۰ تماس گرفتم، اما افسر انتظامی گفت شاید هنوز همسرت زنده باشد. این بود که به اورژانس ۱۱۵ هم زنگ زدم و دقایقی بعد توسط نیروهای انتظامی دستگیر شدم.

در پی اعترافات صریح مرد افغانستانی که همسر ۲۵ ساله‌اش را خفه کرده بود، قاضی ویژه قتل عمد از او خواست چگونگی قتل همسرش را به طور عملی روی عروسک خرسی صورتی رنگ فرزندش اجرا کند. او نیز روی کف اتاق دراز کشید و گلوی عروسک را با دستانش فشرد که همه آن‌ها طبق نظر پزشکی قانونی با واقعیت‌های صحنه قتل مطابقت داشت.

پس از بررسی ابعاد مختلف این جنایت، متهم به قتل با دستور قضایی به دایره قتل عمد پلیس آگاهی منتقل شد تا تحقیقات بیشتری در این باره صورت گیرد.

اتهام قتل عمد برای زن صیغه‌ای

در حالی که هنوز ماجرای همسرکشی مرد افغانستانی ادامه داشت، حدود ساعت ۱۵ بعدازظهر چهاردهم اردیبهشت زنی با اورژانس ۱۱۵ مشهد تماس گرفت و مدعی شد همسرش با ضربه چاقو مجروح شده است اما وقتی امدادگران اورژانس به محل حادثه واقع در خیابان کشاورز ۵ رسیدند، با جسد مردی حدود ۳۳ ساله روبه‌رو شدند که بر اثر وارد آمدن تیغه چاقو به قفسه سینه به قتل رسیده بود. بنابراین طولی نکشید که نیروهای انتظامی در جریان قتل قرار گرفتند و مراتب را به قاضی ویژه پرونده‌های جنایی مشهد اطلاع دادند.

دقایقی بعد، با حضور قاضی دکتر صادق صفری در محل وقوع حادثه، تحقیقات گسترده قضایی در حالی آغاز شد که گروه تخصصی کارآگاهان پلیس آگاهی نیز وی را همراهی می‌کردند. جسد مربوط به مردی به نام «علی‌اصغر-ر» بود که در پذیرایی طبقه دوم ساختمان و کنار پنجره مشرف به خیابان افتاده بود. در همین حال همسر صیغه‌ای مقتول که مدعی بود باردار است درباره این جنایت هولناک به مقام قضایی گفت: حدود ساعت ۱۴:۳۰ بود که شوهرم با همین وضعیت از بیرون وارد خانه شد و در حالی که به من می‌گفت «کمکم کن» عقب‌عقب رفت و کف پذیرایی افتاد. او بیرون از منزل درگیر شده بود و من اطلاعی از این ماجرا نداشتم!

این زن جوان در حالی خود را بی‌خبر از ماجرای درگیری همسرش نشان داد که اظهارات او برای قاضی ویژه قتل عمد باورپذیر نبود چراکه درپی این ادعاها، قاضی صفری دستور بررسی‌های دقیق درباره وجود لکه‌های خون روی پله‌ها و حتی کفش‌های مقتول را نیز صادر کرده بود و کارآگاهان نیز با بررسی‌های دقیق هیچ نشانه‌ای از وقوع جنایت در خارج از منزل را پیدا نکردند. این بود که «فاطمه-د» زیر رگبار سوالات انحرافی و تخصصی قرار گرفت.

او در اثنای اظهاراتش به اختلافات شدید خانوادگی اشاره کرد و گفت: مقتول شوهر صیغه‌ای من است. او دیشب از شمال کشور به منزل آمد و چنین تصور کرد که فردی به غیر از من داخل خانه است به همین خاطر درگیری بین ما شروع شد و او با لگد در ورودی منزل را شکست که آثار آن هنوز هم وجود دارد. من هم با کلانتری محل تماس گرفتم که آن‌ها به منزل آمدند و این حوادث را صورت جلسه کردند. امروز ظهر هم وقتی از بیرون منزل به خانه بازگشت، زخمی بود و به من گفت «کمکم کن!»

در حالی که زن جوان همچنان ادعای خود را تکرار می‌کرد، ناگهان قاضی ویژه قتل عمد از وی درباره جراحت‌های روی دستش پرسید که متهم با نگرانی و اضطراب گفت: این زخم‌ها مربوط به درگیری شب گذشته با شوهرم است. من از او باردارم و دلیلی ندارد که دروغ بگویم.

در پی ادعاهای این زن جوان، قاضی صفری اتهام قتل عمد شوهرش را به وی تفهیم کرد و بدین ترتیب او در اختیار کاراگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت تا بررسی‌های بیشتری در این باره صورت گیرد.

قتل همسر با ۲۴ ضربه چاقو

زوایای ۲ ماجرای وحشتناک همسرکشی در حالی زیر ذره‌بین تحقیقات قضایی قرار داشت که ناگهان صدای زنگ تلفن در بامداد پانزدهم اردیبهشت نیز خواب را از چشمان قاضی ویژه قتل عمد مشهد ربود. خبر همسرکشی دلهره آور سومین ماجرای همسرکشی طی ۲۴ ساعت گذشته بود که مقام قضایی را به خیابان شهید چراغچی ۵ کشاند. اما این حادثه زمانی وحشتناک‌تر شد که سرگرد سید قطبی (رئیس تجسس کلانتری خواجه ربیع) از وخامت حال نوجوان دوقلو نیز خبر داد که هدف ضربات هولناک چاقو قرار گرفته بودند. به همین دلیل سومین ماجرای همسرکشی اهمیت ویژه‌ای یافت چراکه هر لحظه احتمال داشت خبر تلخ دیگری در بی‌سیم‌های پلیس به گوش برسد.

طولی نکشید که با حضور قاضی شعبه ۲۰۸ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد در محل وقوع جنایت تحقیقات درباره این حادثه وحشتناک وارد مرحله جدیدی شد چراکه «الهه» (زن ۳۰ ساله) با ۲۴ ضربه چاقو به قتل رسیده بود و دختر و پسر دوقلو (خواهر و برادر مقتول) نیز در بیمارستان شهید هاشمی‌نژاد بستری شده بودند.

پیگیری‌های قضایی نشان داد «الناز» (دختر۱۶ ساله) به خاطر وضعیت وخیمی که داشت به اتاق عمل انتقال یافته و زیر عمل جراحی قرار گرفته است، اما وضعیت «الیاس» کمی بهتر از خواهر دوقلویش بود. در همین حال متهم به قتل که با حضور به‌موقع گروه کارآگاهان و نیروهای تجسس کلانتری خواجه ربیع اطراف منزل پدرش دستگیر شده بود، مورد بازجویی تخصصی قرار گرفت و به قاضی دکتر صادق صفری گفت: سال ۹۳ با همسرم ازدواج کردم. البته قبل از او همسر دیگری هم داشتم. اوایل ارتباط دو همسرم با یکدیگر بسیار خوب بود و من هم ۲۲ سال کارمند یکی از موسسات مالی اعتباری بودم که اکنون نیز فعالیت دارد ولی بعداز آنجا بیرون آمدم.

وی افزود: در این شرایط اختلافات بین همسرانم نیز آغاز شد و به حدی رسید که به ناچار همسر اولم را طلاق دادم. او از همان ابتدا مخالف ازدواج مجدد من بود ولی من توجهی نمی‌کردم تا اینکه مدتی بعد به همسرم سوءظن پیدا کردم و با آنکه مسیر قانونی را در پیش می‌گرفتم ولی باز رضایت می‌دادم و پرونده مختومه می‌شد.

خلاصه این اختلافات به جایی رسید که همسرم از حدود ۱۰ روز قبل با حالت قهر منزل را ترک کرد و به خانه پدرش رفت و در همین حال هم اصرار به طلاق داشت. امشب هم وقتی او را با آرایش غلیظ دیدم، با او تماس گرفتم ولی مانند همیشه ماجرا را انکار کرد و مرا برای دعوا فراخواند. من که برای گفتگو با همسرم به منزل پدرش رفته بودم، ناگهان به خاطر پاسخ‌های سربالای او عصبانی شدم و چاقو را بیرون کشیدم. در حالی که ضرباتی را بر پیکر همسرم وارد می‌کردم، خواهر و بردارش جلو آمدند که آن‌ها را هم با چاقو زدم.

تحقیقات افسران دایره تجسس که با نظارت مستقیم سرهنگ روح ا... شجاعی (رئیس کلانتری خواجه ربیع) و با دستورهای محرمانه مقام قضایی ادامه داشت، بیانگر آن بود که زوج مذکور دختر ۷ ساله‌ای دارند و «رضا-ب» (متهم) قبل از دستگیری قصد خودکشی داشت که با حضور به موقع نیروهای انتظامی این تصمیم وی نافرجام ماند.

کد خبر 849243 منبع: خراسان برچسب‌ها خبر مهم ازدواج - طلاق قتل - قاتل حوادث ایران

دیگر خبرها

  • آدم ربایی در شیراز
  • گروگان ۵۶ ساله از دست آدم‌ربایان در شیراز رهایی یافت
  • بازدید دادستان تهران از دادسرای ناحیه ۳۸
  • کوتاه شدن مدت زمان رسیدگی به پرونده‌ها
  • رهایی گروگان ۵۶ ساله از دست آدم ربایان در شیراز
  • اعترافات تکان‌دهنده؛ ۳ جنایت خانوادگی در ۲۴ ساعت
  • اعترافات تکان‌دهنده همسرکُش‌ها / ۳ جنایت خانوادگی در ۲۴ ساعت
  • اعترافات تکان‌دهنده همسرکُش‌ها | ۳ جنایت خانوادگی در ۲۴ ساعت رخ داد + تصاویر قاتلان و صحنه‌های قتل
  • حکم 10 ساله محرومیت هوادار سپاهان؛ رسیدگی قضایی به تخلف در دادسرا
  • اعترافات ناامیدکننده رایان بابل: در لیورپول تنها و مضطرب بودم