نابودی محیط زیست ایران در ازای 40 هزار تومانِ چینی!
تاریخ انتشار: ۱۷ شهریور ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۲۱۵۹۰۵
به گزارش جماران؛ زهرا کشوری، خبرنگار محیط زیست، در یک رشته توییت در حساب کاربری خود نوشت: «قیمت هر تن سنگ چینی منطقه حفاظت شده بهرامگور 40 هزار تومان است. سنگهای خام در کشتیهای چینی در سواحل ایران فراوری و با قیمت گزاف در دبی به اروپاییها فروخته میشود.
بهانه مسئولان برای معدونکاوی در زیستگاه گور ایرانی توسعه است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
هر کجای «بهرام گور» که دست میگذاری درد میکند! معدنکاوان تیشه به ریشهاش زدهاند! سنگهای چینی بلای جان تنها زیستگاه گورخر ایرانی شدهاند! این توافق سازمان حفاظت محیط زیست و وزارت صنعت، معدن و تجارت بود که راه را برای معدنکاوان به مناطق حفاظت شده باز کرد.
سازمان حفاظت محیط زیست در فارس نیز بین توسعه «نیریز» و حفاظت از منطقه حفاظت شده «بهرام گور» اولی را انتخاب کرد! چراغ سبز را برای معدنکاوان روشن کرد تا آنها با استخراج سنگهای چینی، به گمان خویش، راه توسعه شهر را از وسط منطقه حفاظت شده بهرام گور بگذرانند!
این مسیر با نقض قانون مصوب مجلس - که هرگونه توسعه و فعالیتهای عمرانی را در مناطق چهارگانه و حفاظت شده ممنوع کرده بود - باز شد! تا این سؤال پیش بیاید که آیا خامفروشی سنگهای معدنی از جمله سنگهای چینی توانست توسعه نیریز را رقم بزند!؟ خیر!
سنگهای 10 تنی خام بار کامیون میشود و از طریق اسکله شهید بهشتی چابهار به کشتیهای چینی میرود! در این کشتیها کارخانه سنگبری وجود دارد. پیش از رسیدن کشتیهای چینی به بندر «دبی» سنگها بریده وفرآوری میشوند.سنگهای تراش خورده با قیمتهای بسیار بالا به مشتریان اروپایی فروخته میشود.
تلخی ماجرا به عدم وجود شرکتهای فرآوری در کشور و «خامفروشی» محدود نمیشود! این سنگها حتی به نام ایران هم به بازار بزرگ جهانی نمیروند بلکه دنیا، سنگهای سفید ساختمانی ایران را با نام ترکیه و امارات میشناسند؛ سنگهایی که نمای ساختمانها را در شهرهای اروپایی زینت میدهد.
از این معامله چند تومان دست ایرانیها را میگیرد؟ چند نفر از بومیهای نیریز صاحب شغل میشوند؟ از هر تن سنگ معدنی بین 30 تا 40 هزار تومان به جیب فروشنده ایرانی میرود. معادن نیریز هم مثل بسیاری از معادن کشور نیروی بومی نمیگیرند، پس ایجاد شغل برای نیریزیها هم سرابی بیش نیست.
حال این سؤال پیش میآید آیا از تخریب یک منطقه ارزشمند و از بین بردن یک گونه در حال انقراض ارزشمند، نیریز توسعه مییابد؟! هرچند این سؤال تنها به منطقه حفاظت شده بهرام گور و شهر نیریز محدود نمیشود! و چرخ توسعه در بسیاری از شهرها بر پاشنه عدم توسعه پایدار میچرخد اما پیش از آنکه بولدوزرها نقشههای منطقه حفاظت شده بهرام گور را نقش بر آب کنند، زیستگاه بکر «غوری» را در نیریز فارس بلعیدند! پارک ملی «غوری» چسبیده به بهرام گور است. رگهای معدنیاش ریشریش شده و قوچ و میشهای پرآوازهاش، آواره شدهاند! مراتعش هم از بین رفته است!
بسیاری از ساکنانش هم دامها را فروخته و حاشیهنشین شهر شدهاند. بنابراین تا اینجای کار نه تنها بومیهای منطقه غوری صاحب شغل نشدهاند که دامدارانش هم مراتع سبزشان را از دست دادهاند!
با 220 دهنه معدن، منطقه غوری را آش و لاش کردند.جنوب شرق نیریز میشود غوری. غوری منطقهای دارد به نام دزدان! منطقه دزدان را هم به کرمان دادند تا معدنکاوان، دزدان را هم بکاوند. از مراتع سرسبز دزدان هم تنی لخت ماند و سنگهای لاشه لاشه!مراتع و زندگی دامدارانش نیز باهم از بین رفت!
معدنکاوان البته همچنان به کاویدن غوری مشغولند! خرداد ماه سالجاری بود که مردم غوری جلوی بولدوزرهای آنها ایستادند تا حقوق عرفی مرتعداری خود را از شرکت خصوصی «ایمیدرو» بگیرند! این شرکت معدنکاوی در پهنه بهرام گور را در انحصار خود دارد.
کوه مشکان بهرام گور هم از معدنکاوی این شرکت در امان نیست.صدها معدن کوه مشکان را زخم زدهاند! در کوه مشکان هم مردم جلوی بولدوزرها ایستادند تا از برداشتهای غیر اصولی از معادن سنگ مرمریت منطقه جلوگیری کنند! آنها بیش از هر چیزی نگران قنات «جاماسب حکیم» در 500 کیلومتری مشکان هستند!
.
معدنکاوی در نیریز تنها گور ایرانی را تهدید نمیکند. عرصه را بر جبیرها و آهوهای بهرام گور نیز تنگ کرده.مردم منطقه گورخرهای منطقه را یک سرمایه زیستی میدانند.این گورها گاهی از منطقه خارج میشوند و به زمینهای کشاورزی صدمه میزنند اما مردم آنها را به منطقه حفاظت شده هدایت میکنند.
درختان بنه، بادام، کلخنگ، ارس در ارتفاعات، درختچههای گز، قیچ، کاروان کش، بوتههای درمنه، انغوزه، زیره، آویشن، کاکوتی و... هم از معدنکاوی رنگ باخته است. تخریب آبخوانها هم یکی دیگر از پیامدهای توسعه بیتوجه به پایداری سرزمین است.
حال یک سؤال بزرگ ذهن افکار عمومی منطقه و فعالان حوزه محیط زیست را به خود مشغول کرده است! آیا تخریب یک منطقه حفاظت شده، از بین بردن صدها گونههای حیوانی، گیاهی و درختی، بیکار کردن دامداران، تخریب آبخوانها و قناتهای منطقه، ارزش هر تن 40 هزار تومان را دارد؟
آیا با هر تن 40 هزار تومان منطقه توسعه مییابد یاجیب سرمایهدار خصوصی پر میشود؟ چرامسئولان به جای آنکه بولدوزرها را به جان مناطق حفاظت شده بیندازند وجوامع بومی را بتارانند، کارخانههای فرآوری را ایجاد نمیکنند تابا برداشت کمتر از معادن و فرآوری آنها، حداقل توسعه در عمل اتفاق بیفتد.
آیا زمان آن نرسیده که بدنام کردن محیط زیست به نام «محیط ایست» و ساختن یک مترسک از محیط زیست بهعنوان مانع توسعه کشور، پایان یابد و توسعه بنیادی مبتنی بر حفاظت از محیط زیست روی میز تصمیمگیری مسئولان برود؟!»
اخبار مرتبط 35 مورد گزارش حیوان آزاری به مرکز فوریت های سایبری محیط زیست رییس سازمان محیط زیست: وقف دماوند مربوط به 400 سال پیش است گلایه فعالان محیط زیستی درباره کم کاری در اطفای حریق جنگل های کوهدشت: طوری رفتار می کنند که انگار اتفاقی نیفتاده است نامه محیط زیست به رییس دستگاه قضا در رابطه با وقف بخشی از دماوند واکنش رئیس کمیته محیط زیست شورای شهر به خبر وقف کوه دماوند تبدیل ضایعات ساختمانی به آجرهای دوست دار محیط زیست جنگل های هیرکانی میراث جهانی هستند نه جای زباله ریختن!منبع: جماران
کلیدواژه: سهام عدالت نقل و انتقالات لیگ برتر ویروس کرونا محیط زیست محیط زیست ایران تخریب محیط زیست منطقه حفاظت شده بهرام گور سهام عدالت نقل و انتقالات لیگ برتر ویروس کرونا امام خمینی س سید مصطفی خمینی سید احمد خمینی سید حسن خمینی انقلاب اسلامی منطقه حفاظت شده بهرام گور هزار تومان محیط زیست شده اند سنگ ها نی ریز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۲۱۵۹۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ردهبندی مناطق حفاظتی محیطزیست
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، مسألە حفاظت ازمحیطزیست در ایران مانند آن چه در اندیشە فلسفی سایر نقاط جهان نیز مشابه آن روی داده است، در پارادایم طبیعتگرایی ظهور یافت.
نرگس آذری (دانشجوی دکتری جامعهشناسی سیاسی) در مقالهای با عنوان «در باب ضرورت یک انقلاب شناختی در جامعهشناسی ایرانی» به این موضوع اشاره میکند که اهمیت به محیطزیست به مثابۀ نوعی بینش در مقابل انسانمحوری فزاینده عصر توسعه و مدرنیسم قد علم کرده است و رویکرد طبیعتمحورانهای را شکل داده که در آن محیطزیست نیازمند توجه و مراقبت فوری است.
* محیطزیست و مناطق حفاظت شده
به زعم این پژوهشگر حفاظت از محیطزیست نیازمند تعریف محیطزیست در تقابل با فعالیتهای انسانی دانسته شده است و از همینجا مرزهای محیطزیست در آن چه اکنون به عنوان مناطق چهارگانه حفاظت شده میشناسیم پدید آمد. شکلگیری این مرزها به زمان تصویب قانون شکار به عنوان اولین قانون محیطزیستی کشور و ایجاد مناطق ممنوعه در سال ۱۳۴۲ برمیگردد.
او در ادامه مینویسد در آن زمان با توجه به وسعت کشور و بودجههای محدودی که در اختیار شورای شکار قرار میگرفت، تشخیص داده شد اگر عمده منابع اعتباری به مناطقی تخصیص داده شود که به لحاظ بومشناختی اهمیت ویژهای دارند، موجب موفقیت بیشتر در حفاظت از آن مناطق خواهد شد. بنابراین نواحی حفاظتی که بعداً مناطق حفاظت شده نامیده شد به وجود آمد. در این مناطق شکار ممنوع بود مگر آنکه مجوز لازم از شورای شکار گرفته شود.
* ردهبندی مناطق حفاظتی محیطزیست
آذری مینویسد مراتع و جنگلهای واقع در مناطق حفاظت شده تابع محدودیتهایی بود که از سوی شورای شکار و وزارت کشاورزی و منابع طبیعی اعلام شده بود و با تصویب قانون شکار و صید در سال ۱۳۴۶ و تأسیس سازمان شکاربانی و نظارت بر صید، مفاهیم پارکهای ملی و مناطق حفاظت شده به روشنی تعریف گردید.
آذری در ادامه توضیح میدهد که تا قبل از تأسیس سازمان حفاظت محیطزیست در سال ۱۳۵۰، حدود ۶ پارک ملی و ۳۵ منطقۀ حفاظت شده شکل گرفت. بدین ترتیب حدود هفتاد سال پیش، ترسیم این مرزها با انگیزه ایجاد امکان حفاظت با توجه به محدودیتهای موجود، محیطزیست مورد حمایت و حفاظت را به نام محیطزیست معرفی کرد و چهار طبقە حفاظتی با نامهای پارکهای ملی، پناهگاههای حیاتوحش، مناطق حفاظتشده و آثار طبیعی ملی تعریف و ردهبندی شد.
* جهان مدرن و محیطزیست
این پژوهشگر در ادامه مینویسد در کشور تمام تلاش براین بود که مناطق حفاظت شده با ملاکهای جهانی و حتی نامهای رایج منطبق شود که در ایران آنها با نام مناطق چهارگانۀ محیطزیست شهرت دارند. اما این مرزها هرگز نیازی به انطباق با زیستبوم تاریخی جامعۀ پیرامونی در خود ندیدهاند؛ اگرچه این ظهور صنایع و شهرهای مدرن و نیازهای فزایندهاش بود که محیطزیست را متأثر میساخت.
این نویسنده در جمعبندی این پژوهش به این موضوع اشاره میکند که آنچه در تعیین مناطق چهارگانه، به عنوان تهدید نهایی معرفی و توسط مرزها تهدید شد عمدتاً فعالیتهای جامعۀ روستایی بود. جامعهای که به واسطۀ همین اعلان جنگ، خود را برای گسترش مرزهای جغرافیایی و مرزهای بهرهبرداریاش حریصتر کرد، جدالی که تاکنون برای تعیین حدود مرزها از دوسوی این جبههها ادامه دارد. موقعیتی که در میانه نبرد قانون و منافع نابودی محیطزیست در همە ابعاد و شاخصهایش را هدف گرفته است.
انتهای پیام/