Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرنگار مهر، ۲۱ شهریورماه در سالشمار ملی کشور به هنر هفتم اختصاص یافته است تا ادای دینی باشد به هنری که مشارکت جمعی را در پی دارد، با این حال این روزها حال سینمای ایران به اندازه دیگر نقاط دنیا هیچ خوب نیست و از گوشه و کنار هم نواهایی هرچندگاه از تعطیلی سالن‌ها شنیده می‌شود.

صنعت سینما در ایران به خاطر دست کم سالی ۸۰ فیلمی که ساخته می‌شود در جغرافیایی سیر می‌کند که درآمدهای آن وابسته به حمایت دولتی است و در نبود امکان اکران فیلم‌های خارجی توان رقابت با غول‌های سینمایی دنیا را ندارد و این موجب شده است اقتصاد هنر هفتم وابسته داخل کشور باشد و اگر هم فیلمی در خارج از ایران امکان پخش جهانی می‌یابد بیش از آنکه کمکی به اقتصاد سینمای ملی کند درآمدی برای شرکت‌های پخش جهانی است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

با رونق گرفتن پردیس‌های سینمایی و سالن‌های سینمای جدید انگاره‌ها پیرامون اینکه سینما ممکن است رونق دوران گذشته را نداشته باشد تصوری اشتباه را به متولیان فرهنگی گوشزد کرد و دست کم در روزهایی که کووید ۱۹ هنوز پخش نشده بود، پخش فیلم در سینماهای مجهز با تصویر و صدای استاندارد نشان داد مردم همچنان به این هنر دلبسته هستند و با وجود دسترسی به شبکه‌های مختلف تلویزیونی و مجازی و غیرمجازی، سینما در سبد خانوارها قرار دارد و تنگاهای اقتصادی هم یارای دور ساختن مردم از سینما را ندارد.

با این حال کووید ۱۹ موجب شد سالن‌های سینما دوباره روی ناخوش کسادی و بی مخاطبی را به تماشا بنشینند و شوربختانه اینکه در این دوره دیگر این مخاطب نیست که تمایلی به سینما رفتن نداشته باشد بلکه از روی ناچاری است که درهای سالن‌های سینما بسته شده و در این میان آنها که در این صنعت قرار دارند بیشترین آُسیب را می‌بینند و شاید ناچار شوند عطای سینما را به لقایش ببخشند.

با این حال هنوز هستند کسانی که سینما را به هر ترفندی زنده نگه داشتند و نگذاشتند چراغ این هنر خاموش بماند.

کرونا هویت سینمای ملی را در خطر قرار داد

علی آذری که یکی از فعالان صنعت سینمای شیراز به شمار می‌رود در گفت و گو با خبرنگار مهر با وجودی که باور دارد پس از همه گیری کرونا عملاً هویت سینمای ملی در خطر قرار گرفته است، می‌گوید: هویت سینما به تماشاگران این هنر است که در ماه‌های اخیر با بحرانی شدن وضعیت کرونا و بسته شدن سالن‌های سینما این روند رو به فزونی گذاشته است.

وی که با راه اندازی سینمای روباز در بافت میانی شیراز چراغ هنر هفتم را روشن نگه داشته است به مناسبت روز سینما عنوان می‌کند: هویت هر سینمایی به واسطه تماشاگرانش مشخص می‌شود نه به واسطه فقط تولیداتی که دارد. بنابر این عملاً اکنون متأسفانه سینماها از چند جهت از جمله کرونا و مسائل و مشکلات مالی و عدم توانایی اقتصادی مردم و ترس از حضور در فضاهای بسته باعث شده است سینما از سبد فرهنگی خارج شود البته این فقط محدود به سینما نیست و شامل کنسرت‌های موسیقی و اجراهای تئاتر هم می‌شود.

آذری دورنمای فرهنگی کشور را با وجود چنین مسائلی نامشخص می‌داند و می‌افزاید: احتمال این می‌رود که بسیاری از سینماها به ویژه سالن‌های خصوصی دچار ورشکستگی بشوند زیرا عملاً سینماداران توانایی پرداخت اجاره بها را ندارند و حتی ممکن است نتوانند حقوق کارکنان خویش را پرداخت کنند.

وی که مسئولیت سینما فرهنگ و پردیس سینمایی گلستان را برعهده دارد، اعلام می‌کند: همه در سال‌های گذشته جشن خانه سینما را شاهد بودیم که بازنگری به سال سینمایی کشور به شمار می‌رفت؛ با اینکه همچنان سینمای ایران در رویدادهای بین المللی موفق است اما آنچه همه را نگران می‌کند آینده سینما در دوران پسا کرونا است.

آیا سینما این دوران را تاب می‌آورد!؟

آذری با پیش کشیدن این نکته که آیا سینما این دوران را تاب می‌آورد، می‌گوید: باید دید در دوره پسا کرونا آیا مردم باز هم به سالن‌های سینما خواهند آمد یا نه!؟ سینماها را پر از رونق خواهیم دید یا خیر!؟

وی با این حال از سرگیری تولیدات سینمایی در قالب VOD و پخش خانگی را نویدبخش می‌داند و می‌افزاید: تعداد بسیاری هم چشم به سینماها بسته‌اند و باید دقت داشت که سینما یک فعالیت اجتماعی به شمار می‌رود که در یک بازه زمانی افراد را گرد هم می‌آورد و کنش فرهنگی در پی دارد.

این منتقد سینما پیشه کردن صبر را گزینه کنونی ارزیابی می‌کند و می‌گوید: سینمای روباز هم یکی از راه حل‌ها به شمار می‌رود اما بیشتر یک حرکت دلی است تا فعالیتی در مسیر تجاری؛ تعداد سانس‌های سینمای روباز محدود و میزبان شمار اندکی تماشاگر است و در این بین نزدیک شدن به روزهای سرد و بارانی ممکن است ادامه حیات آن را سخت بنماید اما یکی از راه‌های موجود بود که الگوی آن در جاهای مختلف دنیا مانند فرانسه، اسپانیا، ایتالیا و آلمان اجرا شد و با توجه به فضای باز آن توانست اعتماد مردم را کسب کند.

آذری ادامه می‌دهد: اگر که امکانش باشد که برای یک مدت زمان محدود این نوع اکران فیلم را داشته باشیم شاید پیشنهاد بدی نباشد تا بتوانیم این دوران سخت را طی کنیم.

در سینماهای فرهنگ، گلستان و هنرشهر آفتاب بین ۱۰۰ تا ۱۲۰ نفر بیکار شدند

وی پیرامون میزان آسیبی که همه گیری کرونا به بخش شاغل در سینماهای شیراز وارد کرده است می‌گوید: در سینماهای فرهنگ، گلستان و هنرشهر آفتاب بین ۱۰۰ تا ۱۲۰ نفر بیکار شدند و ای کاش حداقل بیمه بیکاری این افراد داده می‌شد زیرا بسیاری از این افراد سرپرست خانواده هستند و از نظر امرار معاش خیلی مشکل دارند.

آذری تصریح می‌کند: تا زمانی که برای این مشکل راه حلی پیدا نشود و مساعده هایی در نظر گرفته نشود همچنان این مشکلات پا برجاست.

از نظر این فعال سینمایی شیراز، اکران اینترنتی و پخش مشابه در زنده نگه داشتن شوق تماشای فیلم مؤثر است و عنوان می‌کند: قطعاً شور و اشتیاقی را این شیوه پخش فیلم ایجاد می‌کند اما باید در نظر گرفت هیچیک از اینها جای رفتن به سالن سینما را نمی‌تواند بگیرد؛ هرچقدر هم اندازه تلویزیون بزرگ باشد و حتی وجود ویدئوپروجکشن و تجهیزات صوتی مطلوب میلی که در سالن‌های سینما اتفاق می‌افتد را نمی‌تواند ایجاد کند.

در این بین اهالی هنر هفتم همچنان انتظاری که از دولت بعنوان تنها متولی صنعت سینما دارند را تحقق یافته نمی‌بینند و چشم انداز روشنی از آینده آن متصور نیستند.

هنوز بسیاری از آموزشگاه‌های سینمایی و شرکت‌های فیلمسازی موفق به استفاده از تسهیلات مشاغل آسیب دیده از کرونا نشده‌اند.

معاون سینمایی و هنری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان فارس نیز در گفت و گو با خبرنگار مهر می‌گوید: امسال شرایط ویژه ای حکم فرماست که شاید برنامه‌های روز سینما را هم بی نصیب نگذارد اما قرار است دیداری با اهالی سینما داشته باشیم و شرکت‌ها و آموزشگاه‌ها را بازدید کنیم.

بهروز مرامی جدیدی پیرامون آنچه تاکنون برای جبران آسیب‌های ناشی از کرونا انجام گرفته است، اعلام می‌کند: در ابتدا کسانی که تمایل داشتند از بیمه بیکاری استفاده کنند با توجه به مصوبات دولت در اوان همه گیری کووید ۱۹ به اداره کار و امور اجتماعی ارجاع داده شدند اما اکنون هر دستگاهی به زیر مجموعه‌های خود جور دیگری نگاه می‌کند و در بخش فرهنگ سامانه‌ای بنام کارا ایجاد شد تا متقاضیان تسهیلات از این مسیر آسیب‌های وارد شده را اعلام کنند.

مؤسسات و آموزشگاه‌ها فاقد کد بیمه‌ای در نوبت گرفتن تسهیلات

وی ادامه می‌دهد: با وجود اینکه بسیاری از مؤسسات و آموزشگاه‌ها فاقد کد بیمه‌ای بودند دولت اعلام کرد که در صورت داشتن مجوز می‌توانند از این تسهیلات استفاده کنند.

مرامی نگاه دولت را به مراکزی دانست که دارای شخصیت حقوقی هستند و می‌افزاید: پیش فرض بر این است که کمک‌ها به آموزشگاه‌ها، سینما و اماکن فرهنگی و هنری باشد و به تبع آن کارکنان آن مجموعه نیز منتفع می‌شوند.

وی به صورت مصداقی به کارکنان سینماها اشاره کرده و می‌گوید: این موضوع جزئی از وظایف اداره کار و بیمه تأمین اجتماعی است و بیمه بیکاری ویژه این مواقع است حتی اداره کل صمت هم نمی‌تواند به اشخاص به صورت فردی تسهیلاتی بدهد.

معاون سینمایی فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس میزان خسارت مالی به صنعت سینمای فارس را نامشخص دانسته و پیرامون اینکه چرا نمی‌توان برآورد کرد، می‌گوید: سینماها فروشی از جانب فیلمها دارند و یک مجموعه سینمایی از ۲ تا ۳ محل درآمدزایی دارد با این حال فقط می‌شود نسبت به مدت مشابه سال‌های قبل که سینماها باز بودند تخمین زد؛ وقتی سینما تعطیل باشد و فیلمی هم روی پرده نباشد خیلی از درآمدها مشخص نمی‌شود.

وی با این حال اعلام می‌کند: تاکنون مالک هیچ سینمایی در استان فارس اعلام ورشکستگی نکرده است.

درخواست کردیم سالن‌های سینما و تئاتر بازگشایی شوند

مرامی زمان آغاز بکار سینماها را منوط به تصمیم ستاد ملی مدیریت کرونا و تصمیمات استانی پیرامون رنگ شهرها دانسته و می‌گوید: با توجه به وضعیت شهرها و اینکه وزیر بهداشت از مدیریت بهداشت و درمان استان در مهار کرونا تقدیر کرد؛ چند روز پیش مکاتبه‌ای با ستاد استانی مدیریت کرونا کردیم که با توجه به از سرگیری فعالیت سایر مشاغل استان فارس، درخواست کردیم سالن‌های سینما و تماشاخانه‌های تئاتر با رعایت پروتکل‌های بهداشتی آغاز بکار کنند.

معاون سینمایی و هنری فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس پیرامون لزوم در نظر گرفتن برهه‌های زمانی که نیاز به سینماهای روباز و حتی «سینما ماشین» را بیشتر می‌کند، عنوان می‌کند: اینها مانند اکران اینترنتی و نمایش مجازی راه حل‌هایی دهان پرکن است که در مقابل تجربه و لذت سینما رفتن، تماشای کنسرت و حتی تئاتر با این شیوه‌ها امکان پذیر نیست.

وی با این حال تمایل بخش خصوصی به ایجاد سینمای روباز و درایوین سینما را منوط به جبران هزینه‌ها دانسته و می‌گوید: شاید بخش خصوصی جبران هزینه‌ها را به این شیوه اقتصادی ندانسته که آن‌را دنبال نکرده است.

مخالفتی با راه اندازی سینمای روباز یا سینه ماشین نداریم

مرامی با این حال می‌گوید: ما به عنوان دستگاهی که مجوز ایجاد چنین فضاهایی می‌دهد مخالفتی با راه اندازی سینمای روباز یا سینه ماشین نداریم و باید سرمایه گذار ابراز تمایل کند یا سیستم مدیریتی به طور کلان در کشور از ایجاد سینمای روباز حمایت کند. وانگهی صاحب فیلم‌ها هم باید فیلم در اختیار این سینماها قرار دهد.

گو اینکه در صورت تمایل سرمایه گذار در این زمینه منوط به اختصاص زمین مناسب به این چنین سینمایی است که به گفته معاون سینمایی فرهنگ و ارشاد فارس، حق بخش خصوصی است که با درنظر گرفتن میزان سود و هزینه و درآمد به چنین وادی پا بگذارد.

مرامی پیرامون شمار کسانی که از تعطیلی صنعت سینما متضرر شدند، می‌گوید: در قالب سینمای ثابت و سینما سلام تعدادی به عنوان نیروهای ثابت ۹۰ نفر هستند که متضرر شدند و افزون بر عوامل سینما تعدادی هم غیرمستقیم در ارتباط با سینما کسب و کار دارند حدود ۳۵ نفر هستند.

کد خبر 5020229

منبع: مهر

کلیدواژه: شیراز فرهنگ و ارشاد فارس سالن سینما علی آذری تعطیلی سینماها روز سینما ویروس کرونا محرم 99 شیراز بازگشایی مدارس آمار کرونا بوشهر گرگان مجلس شورای اسلامی کرمانشاه عاشورا انتخابات مجلس شورای اسلامی شهرکرد مراسم عزاداری شیوع کرونا سالن های سینما معاون سینمایی فرهنگ و ارشاد سینمای روباز آموزشگاه ها صنعت سینما هنر هفتم سالن ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۲۵۶۰۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

از سینمای متفکر به فیلم های کمدی رسیدیم

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، وقتی عمیق و موشکافانه به موضوع نگاه کنیم، خواهیم دید تاثیر نامطلوب این ماجرا در دراز مدت به مراتب بیشتر از سودی است که حاصل سینما می‌شود؛ از گسترش نفوذ تفکر سرمایه‌داری تا محدود شدن سینمای ایران به ژانر کمدی ارائه تصویر نامناسب از سینمای ایران دردنیا و... بخشی از نتایج تبلیغات گسترده فیلم‌ها در شبکه‌های ماهواره است.

روزنامه اعتماد با محمدمهدی عسگرپور، رییس هیات‌مدیره خانه سینما در همین باره گفت‌وگویی انجام داده و نظرش را درباره تبلیغ فیلم‌ها در شبکه‌های ماهواره‌ای جویا شده است که ادامه می‌خوانید:

جناب عسگرپور! بحث درباره تبلیغات فیلم‌های سینمای ایران در شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی‌زبان، به امروز و دیروز و امسال و پارسال مربوط نمی‌شود و اصلا نکته جدیدی در سینمای ایران نیست، اما همان‌طور که می‌دانید این موضوع از سال گذشته رویکرد جدیدی پیدا کرده است، نظر شما درباره این موضوع چیست؟

همان‌طور که اشاره کردید، بحث تبلیغات در شبکه‌های ماهواره‌ای قدمت دارد، قبل‌تر محدودیت زیادی روی این تبلیغات اعمال می‌شد اما در حال حاضر این محدودیت‌ها ظاهرا کمتر شده است، این موضوع از جایی شروع شد که تهیه‌کنندگان، تولیدکننده‌ها و پخش‌کننده‌ها احساس کردند از کانال‌های داخلی برای معرفی فیلم‌شان به جایی نمی‌رسند و نمی‌توانند از امکانات داخلی که در گذشته کارایی داشت بهره ببرند، امکانات داخلی در گذشته کارایی داشت و محدودیت کمتر داشت اما در حال حاضر کارایی خیلی کمی دارد و در عوض محدودیت زیادی دارد، پس تصمیم گرفتند برای تبلیغات فیلم‌شان به دنبال امکاناتی باشند که کارایی داشته باشد. اگر نمودار این اتفاق را رسم کنید خودتان متوجه می‌شوید مجموعه‌ای از عوامل
در کنار هم قرار می‌گیرد و دست به دست هم می‌دهد تا فیلمساز به شبکه‌های ماهواره‌ای پناه ببرد. رویکردی که قبل‌تر تجربه نشده در حال حاضر این است که سینماگران از صداوسیما به عنوان بازوی تبلیغاتی نمی‌توانند بهره ببرند، ضمن اینکه اقبال به شبکه‌های صداوسیما هم کم است وازطرفی صدا وسیما عمدتا محصولات خاصی مدنظر دارد و برای همان فیلم‌ها تبلیغ می‌کنند از امکانات شهری هم که هیچ کمکی به سینماگران نمی رسد، برای سینماگران تنها امکان معرفی فیلم‌شان کانال‌های ماهواره‌ای باقی می‌ماند.

انگار تبلیغ فیلم‌ها برای یک تعداد فیلم است‌.

نکته مهمی که نباید از نظر دور داشت این است که تبلیغات ماهواره برای یک تعداد فیلم کاربرد دارد و برای دیگر فیلم‌ها شاید موفقیتی نداشته باشد.انگار که در و تخته با هم جور شده باشند فیلم‌های پرمخاطب در این شبکه‌ها تبلیغ می‌شوند، البته بده و بستانی هم این وسط صورت می‌گیرد و راه برای تبلیغ فیلم‌های کمدی بیشتر باز می‌شود، اینکه این مسیر تا کی ادامه دارد و در ادامه به چه شکلی صورت می‌گیرد، نمی‌شود پیش‌بینی کرد امافارغ از کیفیتی که فیلم‌ها دارند که ماآنهارا د وست داشته باشیم یا دوست نداشته باشیم هراثری امکان تبلیغ باید داشته باشد. صاحب اثرباید مسیری را برای معرفی محصولش باز کند وقتی در داخل کشورمان بیشتر امکانات و درها به روی فیلم‌سازان بسته است و فضای تبلیغات فیلم‌ها در خدمت یکسری محصولات مختص حاکمیت است راه‌چاره‌ای برای فیلمسازان باقی نمی‌ماند. به‌رغم اینکه مدیران دولتی (سینما) جلسات مکرر با مسوولان رسانه ملی بگذارند و از جلسات‌شان عکس بگیرند و تفاهمنامه هم امضا کنند اما در عمل می‌بینیم این تفاهم‌ها اجرایی نشده کما اینکه الان تعاملات به صفر نزدیک است.

بحث خروج سرمایه از کشور و هزینه‌ای که برای شبکه‌های ماهواره می‌شود دراین مسیر چقدر اهمیت دارد.

حتما موضوع مهمی است، حتما اگر تهیه‌کنندگان سینمای ایران امکانات داخلی کارآمد برای‌شان فراهم می‌شد، فضای داخل کشور را به تبلیغات در رسانه‌های خارج ترجیح می‌دادند. وقتی مجاری تبلیغ در داخل بسته و بی‌کیفیت می‌شود و از سوی دیگرتبلیغات در شبکه‌های ماهواره‌ای هزینه کمتر و کارایی بیشتر را متوجه صاحب اثر می‌کند، سینماگر خود به خود به خارج از کشور سوق داده می‌شود.

در لابه‌لای صحبت‌تان اشاره کردید که بده و بستانی بین تبلیغ فیلم‌ها و ماهواره‌ها صورت می‌گیرد. بیشتر در این خصوص توضیح می‌دهید؟

به این معنی که تبلیغات فیلم‌های ایرانی برای شبکه‌های ماهواره‌ای سود خوبی دارد، یعنی با افزایش مخاطب آنها همراه می‌شود، شما دقت کنید در چند سال اخیر صداوسیما که با افت مخاطب همراه بوده اما شبکه‌های ماهواره‌ای پرمخاطب‌تر شدند، کشور همسایه ما ترکیه در صادرات سریال رتبه بسیار بالایی دارد و این باعث می‌شود فعالیت‌ها در این کشور گسترش پیدا کند یا در کشور کره، در ساخت سریال‌های پرمخاطب موفق بوده. وقتی شبکه‌های ماهواره‌ای اقدام به پخش این سریال‌ها می‌کنند با رشد مخاطب همراه می‌شوند. تقویت شبکه‌های ماهواره‌ای باعث می‌شود سینماگران ما هم به سمت آنها بیشتر گرایش پیدا کنند و این باعث می‌شود تبلیغات به سمت ماهواره‌ها بیشتر شود واین یعنی تعامل.

متاسفانه در داخل کشور نه تنها چنین تعاملی اصلا وجود ندارد که اصلا به گسترش فعالیت و تقویت رسانه ملی فکر نمی‌شود، اما آقای عسگرپور تا به اینجا بیشتر درباره سطح ماجرا صحبت کردیم، یعنی دریافت‌های مستقیم از تبلیغات فیلم‌ها در ماهواره‌ها را بررسی کردیم، اما اینجا بد نیست کمی زیربنایی به این ماجرا بپردازیم، شما اشاره کردید اگر نمودار رسم کنیم تمام راه های فیلمسازان به خارج می‌رسد، ولی ما هم برای شما از جنبه دیگر نمودار رسم می‌کنیم و از تناقض‌ها و تبعیض‌ها در این نمودار می گوییم‌. اگرچه در وهله اول این فروش قطعا برای بخشی از سینمای ایران مفید است اما پرسش اینجاست چرا مدیران سینما این فروش را به دوران مدیریت خود نسبت می‌دهند و این فروش را از عملکرد مطلوب خود ناشی می‌دانند؟ مگر سهم عمده فروش از تبلیغات ماهواره نیست‌؟ مگر ماهواره در معنای کلی کلمه امر مذمومی نیست؟ آیا این تناقض نیست؟

به عقیده من تبعاتی که این ماجرا دارد بسیار مهم است.

از سوی دیگر پرسشی که مطرح می شود اگر مدیران به دنبال گردش اقتصاد و فروش فیلم‌ها در سینما هستند چرا از اکران و نمایش فیلم‌های اجتماعی خوب مثل برادران لیلا و تفریق و... جلوگیری می‌کنند؟ اگر فروش خوب است چرا سینمای اجتماعی را محدود کردند؟ چرا قاطبه سینماگران شاخص اجتماعی امروز بیکار هستند و نمی‌توانند کار کنند؟ این تناقض نگران‌کننده نیست‌؟ به عنوان مثال اکران فیلم اجتماعی از رخشان بنی‌اعتماد یا اصغر فرهادی آن‌هم بدون تبلیغ در ماهواره‌، آیا پرفروش نخواهد شد؟ چرا این فیلمسازان نباید امروز فیلم بسازند؟ اصلا اگر فروش خوب است چرا تبلیغ در ماهواره‌ها را رسما اعلام نمی‌کنند؟

اتفاقا معتقدم در دوره‌ای هستیم که مخالفین سینمای متفکر ایران که مایلند شمایل غیرعمیقی ازسینمای چند دهه گذشته وجود داشته باشد، با بخشی از آقایان حاکمیت در کنار هم قرار گرفتند و با هم خواسته یاناخواسته هم‌جهت شده‌اند. به بیانی دیگر مجموعه‌ای از حاکمیت نظری دارد و بیشتر اوقات درحدشعاراز ارزش‌ها می‌گوید بدون اینکه توان توضیح درست داشته باشد با سینمای متفکر که غالبا دیدگاه انتقادی دارد مقابله می‌کنند، در خارج از کشور هم طی چندسال گذشته جریان‌هایی شکل گرفته که مایل است سینمای تفکربرانگیز ایران حضوررسمی نداشته وحالا این دو جریان در کنار هم به سینمای ایران لطمات جدی می‌زنندهرچند در ظاهر با هم مخالفند اما در عمل کنار هم هستند، در پاسخ به سوال شما باید بگویم که بله فعلا بخش مهمی از سینمای ایران فعال نیست‌. عده ای از فروش فیلم‌ها سودهایی می‌برند که اتفاقا نوش جان‌شان، در شرایطی قرار گرفتیم که اگر نقد می‌کنیم باید بلافاصله تمجید هم کنیم، چون معمولا از جانب مدیران کم تسلط سطحی‌نگر به منتقدان وضع موجود حمله می‌شود که شما با موفقیت همکاران‌تان مخالفید و شما اساسا با موفقیت سینما مخالفید و به این نحو سینماگران را به جان هم می‌اندازند، به همین دلیل لابه‌لای صحبتم می‌گویم که باور کنید از فروش فیلم‌های همکاران خوشحالم اما وقتی حرف از رونق می‌زنیم این واقعا مربوط به بخش نسبتا کم سینمای ایران می‌شود. مفهوم و واژه رونق گستردگی دارد و ما وقتی از رونق صحبت می‌کنیم از یک صنعت حرف می‌زنیم. از رونق صحبت می‌کنیم اما نزدیک به ۷۰درصد همکاران کارگردان ما چندسال است که بیکارند. این کجایش اسم رونق دارد؟ البته تعداد زیادی از سالن‌های سینما به واسطه بعضی فیلم‌ها پرمخاطب می‌شود که این می‌شود سود ‌صاحبان سالن ولی تعداد کمی از کارگردانان و تهیه‌کنندگان ما کار می‌کنند، حتی تعداد کمی از بازیگران ما کار می‌کنند. شما به فیلم‌ها و سریال‌ها نگاه کنید، چند بازیگر هستند که در حال حاضر مشغول به کار هستند پس بقیه کجا هستند؟

این اسمش را می‌توانیم رونق بگذاریم؟

رونق بخشی ازسینماست ونه سینما به مفهوم کلی، به نظر من مسوولان لطف کنند واژه رونق را این‌قدر به کار نبرند.این اعداد و فروش سالن های سینما بخش کمی از کل مجموعه سینما را شامل می‌شود، در صورتی‌که در حال حاضر می‌بینیم به جای آنکه زمینه‌ای ایجاد شود تا کورسوی امید ایجاد شود تا بقیه اهالی سینما هم بتوانند کار کنند اما جریان نظارتی به گونه‌ای عمل می‌کنند که تنها بخشی از سینما فعال است و بخش زیاد دیگری غیرفعال، اینکه اسمش رونق نیست، درحالی که مزیت نسبی فرهنگی و هنری سینمای ایران با سینمای جدی و تفکربرانگیز بوده است که من معتقدم این بخش را در حال حاضر به مقدار بسیار زیادی از دست دادیم، مگر اینکه فیلمسازان با شرایط اقتصادی و روحیات خودشان فیلمی تولید کنند و در دنیا منتشر کنند که آن قسمت از سینما کارکرد خودش را دارد، ولی درخصوص فیلمسازان صاحب اصول وسبک عملازمینه‌ای برای فعالیت‌شان وجود ندارد و اگر هم بخواهند فعالیت کنند، نمی‌توانند چون قواعدی که در سینمای ایران در حال حاضر وجود دارد با قواعدی که آنها به آن پایبند هستند فاصله دارد و به آن تن نمی‌دهند.

اینجا همان جایی است که همان دو جریانی که گفتم برای از بین بردن بخش مهمی از سینمای ایران که حضورشان مزیت نسبی است همگام می‌شوند.امیدوارم سازندگان فیلم‌های پرفروش فراموش نکنند که بخشی از امکان فعالیت مستمری که برای آنها به وجود آمده مرهون فعالیت درخشان فیلمسازان روشنفکر و متفکر است که مسیررابرای سینمای پرآوازه ایران شکل داده تا برای جریان‌های مختلف محترم شمرده شود، تصور اینکه به تدریج سینمای متفکر از زیست بوم سینمای ایران حذف شود و بقیه این زیست بوم که فعلا مترادف شده با فیلم‌های کمدی بتواند بار فرهنگی سینما را به دوش بکشد بسیار ساده‌انگارانه است.

جالب، سکوت مدیران در این باره است‌.

مدیران که فعلا تلاش‌شان روی فروش بالا به هر قیمتی است و ظاهرا آن‌قدر پروانه ساخت فیلم کمدی صادر شده یا درخواست شده که خودشان به این موضوع پی بردند.

حتی اعلام کردند که دیگر فیلم کمدی در اولویت ما نیست و گفتند درخواست پروانه ساخت برای فیلم کمدی ندهید.

الان سینما یک مدل خاص رواج پیدا کرده است، قبل از انقلاب می‌گفتند مرحوم بیک ایمان‌وردی درسال چند فیلم همزمان با هم کار می‌کرد طوری که ممکن بودبا همان لباس فیلم اول سر فیلم دوم و سوم هم حاضر می‌شد، الان شما نگاه کنید اکثر پلان فیلم‌های پرفروش خیلی شبیه هم شده‌اند، (باز اینجا تاکید می‌کنم که این نوع فیلم‌ها باید ساخته شود و فروش داشته باشند) ولی کیفیت هم باید داشته باشند یا نه؟ البته من بیشتراین مشکلات را از نگاه وعملکردمدیران می بینم که نگاه بلندنظرانه به اداره سینما ندارند تا زمینه ایجاد شود که فیلمسازانی که مزیت نسبی برای سینما هستند هم فعالیت کنند. غم‌انگیزتر آنجاست که امروز بخش رسمی سینما که تریبون دارند به بخش دیگر و ارزشمند سینما حمله می‌کنند. شما به فهرست چهل ساله سینمای ایران و فیلم‌هایی که در سینمای ایران ساخته شده، نگاه کنید ببینید از کجا به کجا رسیدیم.

اتفاقا به نکته‌ای اشاره کردید که مدنظر ما بود. دوره‌ای بود که عباس کیارستمی پرچمدار سینمای ایران بود، درحالی که الان سینمای کمدی فاقد کیفیت پرفروش می‌شوند و مدیران از این فروش فخر می‌فروشند و فیلم‌های کمدی پرچمدار سینمای ایران شده و جهان هم ما را با این فیلم‌های کمدی رسمی می‌شناسد. جناب عسگرپور! نیک می‌دانید اگر ما به تبلیغات فیلم‌ها در ماهواره‌ها ایراد می‌گیریم بخش‌های مختلف دارد. یک بخش هم همین نگاهی است که جهان به سینمای ایران از طریق ماهواره‌ها دارد.

در دهه شصت زمانی که جنگ بود مدیران ما تلاش کردند ارتباطات بین‌المللی برقرار کنند درحالی که ایران درگیر جنگ با عراق بود بخش فرهنگی کار خودش را بکند و ایران با فیلم‌هایش در جهان شناخته شود و نگاه‌ها به سمت ایران باشد. اواخر دهه شصت بود که هفته فیلم ایران در امریکا برگزار شد و تعداد زیادی از فیلمسازان شناخته شده و معتبر فیلم‌های‌شان در این رویداد شرکت کرد. همان زمان که مخالفان تظاهرات به راه انداخته بودند وخاطره معروف عباس کیارستمی با پرویز صیاد هست که به او گفت من بیرون سالن با پلاکارد می‌ایستم تو به سالن برو و فیلم ببین.

می‌خواهم بگویم آن زمان این‌گونه از سینمای روشنفکر دفاع می‌کردند شما درنظر بگیرید که الان هفته فیلم دراروپاوامریکا برگزار کنیم چه دستاوردی آقایان برای نمایش آثارموردعلاقه‌شان در این رویداد دارند؟ سینمای متفکر و روشنفکر را که از بین بردند، این فیلم‌های پرفروش می‌شوند نماینده سینمای ایران؟ البته من معتقدم نسل جوان با استعداد زیادی داریم که می‌توانند پرچم‌های سینمای ایران در دنیا راهمچنان بالا ببرند اما یازمینه کار برای‌شان فراهم نیست یا مجبورند به سمت پول و سرمایه و دلخوشی سینماداران بروند ودرچرخه کمدی‌سازی مدل فعلی قرار بگیرند و این برای سینمای ایران نه تنها بد است که فاجعه است. زمانی بود که در جشنواره‌های مهم خارجی هر سال فیلمی به صورت رسمی از ایران داشتیم. در حال حاضر فقط بگیر و ببند و توبیخ است که چرا فیلم‌ها بدون مجوز در جشنواره‌های خارجی شرکت می‌کنندو وزارت ارشاد مجبور است جلوی این فیلم‌ها را بگیرد. درحالی که باید فضای کار برای سینماگران باز شود تا فیلم‌ها در مسیر رسمی و بدون دعوا در چنین رویدادهای معتبری شرکت کنند. قبلا رنگ‌آمیزی تنوع فیلمسازان در سینمای ایران زیاد بود ولی در حال حاضر بخش زیادی از سینماگران دیگر امکان فعالیت ندارند. ازطرفی غلبه نگاه امنیتی رایج دردستگاه‌های امنیتی برنگاه فرهنگی مدیران روزگار ناخوشایندی رابرای سینما رقم زده است.

جناب عسگرپور! نکته‌ای که در آخر به آن اشاره کنیم، آیا تبلیغات ماهواره‌ای که فروش هرچه بالای فیلم‌های سینمای ایران آن‌هم به صورت تبعیض‌آمیر به دنبال دارد، باعث نفوذ تفکر سرمایه‌داری در سینما می‌شود؟ چون در حال حاضر در سینما همه چیز به پول خلاصه شده، تهیه‌کننده‌ها فیلم کمدی می‌سازند چون بازگشت سرمایه دارد و حرف پول در میان آنهاست، سینماداران فیلم کمدی اکران می‌کنند چون بازگشت سرمایه دارد، جالب اینکه فیلمسازان مدعی تفکر هم سمت ساخت فیلم کمدی رفتند، آیا رواج چنین تفکری درست است؟ نکته مهم‌تر اینکه آیا وقتی تهیه‌کننده‌ای از نمایش فیلمی سود هنگفت می‌کند آیا این دریافت هزینه نباید در سینما منتشر شود؟ یا اینکه فقط مختص به تهیه‌کننده است؟ از این منظر که در کشورهای خارج از سودهای کلان حاصل از فیلم‌های پرفروش تهیه‌کننده باید دو، سه فیلم تجربی هنری بسازد و دست فیلمسازان جوان را بگیرد... در ایران انگار اوضاع فرق می‌کند. نظر شما در این مورد چیست؟

با توصیه‌های اخلاقی نمی‌توان یک زیست بوم را اداره کرد، تهیه‌کننده و سرمایه‌گذار ما هم حاصل شرایط کشور هستند، با مجموعه‌ای از دولت مواجهیم که از راه‌های گوناگون از مردم عوارض و مالیات و... می‌گیرد، هزینه‌های زندگی را به ‌شدت بالا می‌برد، ارزش پول ملی را به بدترین حالت می‌رساند و بعد توقع فرزندآوری و حال خوب و نشاط از مردم دارند. واقعا نمی‌دانم با چه رویی چنین توقعاتی از جامعه دارند؟ دیگر دست در جیب مردم کردن جزو ساختار کشور شده است.

تهیه‌کننده و سرمایه‌گذارونهایتا تولیدفیلم هم محصول همین شرایط است (همین‌جا بگویم که اغلب با سرمایه‌گذار در سینما مواجه هستیم تا تهیه‌کننده). شما به صنعت خودروسازی نگاه کنید. همین چند وقت پیش بود که رسما اعلام شد که یک شرکت خودروساز نزدیک به چند هزار میلیارد از مردم زیادی گرفته است با خودم گفتم اگر فقط همین یک مورد مدیران خودروسازی مجبور شوند پول زیاد گرفته شده از مردم را به آنها پس دهند مردم به این نتیجه می‌رسند که با نظامی مواجه هستند که با عدالت با آنها رفتار می‌کند و حقوق آنها را رعایت می‌کند ولی نتیجه چه شد می‌فهمید در یک جریانی این تبلیغات باید اتفاق می‌افتاد، همین و بس، اصلا مگر سابقه‌ای از پس دادن وجود داشته که این دومی‌اش باشد؟ در چنین زیست بومی دیگر به سختی می‌شود از تعهد و اخلاق و سلامت فرهنگی گفت. وقتی هم به دست‌اندرکاران جدیدی که سود زیادی برده‌اند از مسوولیت اجتماعی می‌گویی در ظاهر تایید می‌کنند ولی در دل پوزخند می‌زنند، به نظرم خیلی تقصیر آنها نیست، چراکه بیشترشان در زیست بومی که شالوده‌اش در عملکرد مسوولین مشخص است، رشد کرده‌اند.

آقای عسگرپور! به عنوان پرسش آخر با تبلیغات فیلم‌ها در ماهواره موافق هستید یا مخالف؟

مخالفم اما به تهیه‌کننده‌ها حق می‌دهم وقتی در داخل با بی‌مهری مواجه می‌شوند برای بازگشت سرمایه به ماهواره متوسل شوند. وقتی صحنه کشور ما از نخبگان خالی شده، وقتی مدیران ما فهم دقیقی از اداره حوزه‌های فرهنگ و هنر را ندارند، وقتی می‌گوییم فروش بالای چند فیلم رونق کل سینما به شمار نمی‌رود، تازه از آنجا مساله ما با آنها شروع می‌شود و آنها سینماگران را به جان هم می‌اندازند که شما از فروش فیلم همکاران‌تان راضی نیستید و مساله را سخیف جلوه می‌دهند.

در دوره‌ای هستیم که مخالفین سینمای متفکر ایران که مایلند شمایل غیرعمیقی از سینمای چند دهه گذشته وجود داشته باشد، با بخشی از آقایان حاکمیت در کنار هم قرار گرفتند و با هم خواسته یا ناخواسته هم‌جهت شده‌اند.
اگر نقد می‌کنیم باید بلافاصله تمجید هم کنیم، چون معمولا از جانب مدیران کم تسلط سطحی‌نگر به منتقدان وضع موجود، حمله می‌شود که شما با موفقیت همکاران‌تان مخالفید و شما اساسا با موفقیت سینما مخالفید و به این نحو سینماگران را به جان هم می‌اندازند.
از رونق صحبت می‌کنیم اما نزدیک به ۷۰درصد همکاران کارگردان ما چندسال است که بیکارند، حتی تعداد کمی از بازیگران ما کار می‌کنند، شما به فیلم‌ها و سریال‌ها نگاه کنید چند بازیگر هستند که در حال حاضر مشغول به کار هستند پس بقیه کجا هستند؟
الان هفته فیلم در اروپا و امریکا برگزار کنیم چه دستاوردی آقایان برای نمایش آثار مورد علاقه‌شان در این رویداد دارند؟ سینمای متفکر و روشنفکر را که از بین بردند، این فیلم‌های پرفروش می‌شوند نماینده سینمای ایران؟
معتقدم نسل جوان با استعداد زیادی داریم که می‌توانند پرچم‌های سینمای ایران در دنیا را همچنان بالا ببرند، اما یا زمینه کار برای‌شان فراهم نیست یا مجبورند به سمت پول و سرمایه و دلخوشی سینماداران بروند و در چرخه کمدی‌سازی مدل فعلی قرار بگیرند و این برای سینمای ایران نه تنها بد است که فاجعه است.
زمانی بود که در جشنواره‌های مهم خارجی هر سال فیلمی به صورت رسمی از ایران داشتیم. در حال حاضر فقط بگیر و ببند و توبیخ است که چرا فیلم‌ها بدون مجوز در جشنواره‌های خارجی شرکت می‌کنند و وزارت ارشاد مجبور است جلوی این فیلم‌ها را بگیرد. درحالی که باید فضای کار برای سینماگران باز شود تا فیلم‌ها در مسیر رسمی و بدون دعوا در چنین رویدادهای معتبری شرکت کنند.
دیگر دست در جیب مردم کردن جزو ساختار کشور شده است. تهیه‌کننده و سرمایه‌گذار و نهایتا تولید فیلم هم محصول همین شرایط است.
به‌رغم اینکه مدیران دولتی (سینما) جلسات مکرر با مسوولان رسانه ملی بگذارند و از جلسات‌شان عکس بگیرند و تفاهمنامه هم امضا کنند اما در عمل می‌بینیم این تفاهم ها اجرایی نشده کما اینکه الان تعاملات به صفر نزدیک است.

۲۲۰۵۷

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900028

دیگر خبرها

  • سالن‌های نمایشی ۲ روز تعطیل می‌شود
  • آخرین وضعیت بیرانوند برای همراهی پرسپولیس در بازی با سپاهان
  • اندر احوالات وضعیت نامشخص بیرانوند
  • ثبت رکورد پرمخاطب‌ترین روز سال برای «ملت» و «باغ کتاب»
  • بلیت سینما بعد از دو ماه دوباره گران شد
  • وضعیت نامشخص بیرانوند برای بازی مقابل سپاهان
  • عاشقانه شمس و مولانا رکورد کمدی‌ها را زد/تغییر ناگهانی دبیر اقوام
  • رکورد فروش روزانه سینما شکسته شد
  • استقبال بیش از ۱۸ هزار مخاطب از سینما‌های تصویر شهر
  • از سینمای متفکر به فیلم های کمدی رسیدیم