قاتل پیرزن به قصاص محکوم شد
تاریخ انتشار: ۲۲ شهریور ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۲۵۹۴۲۳
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، این حادثه خونین در شهریور سال ۶۶ و زمانی که متهم پسری ۱۸ ساله بوده در شهرک احمدیه حوالی تهران رخ داد. یکی از ساکنان محل با پلیس تماس گرفت و گفت صدای فریادهای پیرزن همسایه را شنیده و وقتی برای سرکشی به خانهاش رفته، ناگهان پسری نوجوان هراسان از خانه فرار کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در ادامه تحقیقات پسر مقتول نیز به کارآگاهان گفت: من به همراه مادر و همسر و فرزندم در این خانه زندگی میکنیم روز حادثه همراه همسرم برای شرکت در مراسم ترحیم یکی از بستگان به شهرستان خدابنده رفته بودیم، چون دخترم خیلی کوچک بود، تصمیم گرفتیم در این سفر یک روزه او را نبریم و او را نزد مادرم گذاشتیم، اما پس از بازگشت از مسافرت دریافتیم که مادرم را کشتهاند.
بیشتر بخوانید
زن جوان با همکاری مرد غریبه خواهرش را به قتل رسانداز سوی دیگر کارآگاهان به تحقیق از همسایهای که جسد پیرزن را پیدا کرده و با پلیس تماس گرفته بود، پرداختند که وی گفت: روز حادثه وقتی صداهای پیرزن را شنیدم به کوچه آمدم همان موقع پسر جوانی را دیدم که از خانه فرار کرد چهرهاش شبیه برادر فریبا یکی از همسایههایمان بود البته مطمئن نیستم.
در حالی که تحقیقات از سوی کارآگاهان جنایی پلیس آگاهی تهران برای حل معمای این جنایت مرموز آغاز شده بود مشخص شد برادر ۱۸ ساله فریبا از چند روز قبل به خانه او آمده بوده است. اما وقتی مأموران به سراغ این خانواده رفتند دریافتند فریبا و خانوادهاش مدتی بعد از این جنایت اقدام به جابه جایی محل زندگیشان کردهاند؛ بنابراین فرضیه دخالت این خانواده در قتل پررنگتر شد. در حالی که تحقیقات برای شناسایی فریدون ادامه داشت، پلیس محل زندگی این خانواده را شناسایی کرد، اما آنها مدعی شدند از برادرشان اطلاعی ندارند بنابراین تحقیقات برای دستگیری وی به بنبست خورد تا اینکه در سال ۹۷ یعنی ۳۱ سال بعد از این جنایت فریدون که مردی میانسال شده بود، از سوی پلیس دستگیر شد.
فریدون پس از انتقال به اداره آگاهی بدون اینکه مقاومت کند، به قتل پیرزن اعتراف کرد.
در دادگاه چه گذشت
به دنبال اعتراف این مرد کیفرخواست پرونده صادر و برای رسیدگی به شعبه ۷ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
در ابتدای جلسه رسیدگی بعد از اینکه کیفرخواست علیه متهم خوانده شد، پسر مقتول به عنوان تنها، ولی دم در جایگاه قرار گرفت و گفت: پس از مرگ مادرم ما محل زندگی خود را تغییر دادیم و به منطقه اکبرآباد رفتیم. روز حادثه من و همسرم برای شرکت در مراسم ختم یکی از بستگان به شهرستان خدابنده رفته بودیم و دختر چهار سالهام پیش مادرم بود وقتی برگشتیم، مادرم کشته شده بود. پلیس بعد از این سالها با اظهارات یکی از همسایهها که قاتل نوجوان را هنگام خروج از خانهمان دیده بود توانست رد فریدون را پیدا کند. اگرچه ۳۳ سال از این ماجرا گذشته و من خودم سالخورده شدهام، اما برای قاتل مادرم اشد مجازات و قصاص میخواهم.
سپس متهم روبهروی قضات ایستاد و گفت: قبول دارم پیرزن همسایه را کشتم. اما در آن زمان بچه بودم و تحت تأثیر افکار بچگانه و به قصد سرقت پولهای پیرزن دست به این کار زدم. من پشیمان هستم. باور کنید در سالهایی که فراری بودم، همیشه عذاب وجدان داشتم.
متهم در توضیح آنچه اتفاق افتاده بود، گفت: من در یک خانواده فقیر زندگی میکردم یک روز پدرم من را از خانه بیرون کرد. خیلی حالم بد بود. به خانه خواهرم رفتم و مدتی در آنجا بودم. تا اینکه روز حادثه وقتی خواهرم در خانه نبود، من مقابل در خانه نشسته بودم که دیدم پیرزنی در حیاط خانه روبهرویی در حال غذا دادن به بزش است. وسوسه شدم که از خانهاش دزدی کنم. وارد خانه پیرزن که شدم تا من را دید، داد و فریاد کرد. خیلی ترسیدم. به سمت من حمله کرد و من را زد وقتی روی زمین افتادم در همان لحظه کنار دستم یک چاقو دیدم، آن را برداشتم و به سمتش حمله کردم. او را با چاقو زدم، پیرزن فریاد زد و از همسایهها کمک خواست من از ترس او را به داخل حمام خانه بردم و چند ضربه دیگر هم زدم و دستش را بستم که نتواند پشت سر من بیاید. بعد همه خانه را گشتم، اما اصلاً پولی پیدا نکردم و بعد هم فرار کردم و به خانه خواهرم برگشتم و تلفنی ماجرا را به مادرم گفتم. من، مادر و خواهرم را تهدید کردم در این باره به کسی حرفی نزنند و بعد هم فرار کردم.
بعد از این ماجرا چند سال برای کار به شهرستان رفتم و وقتی فهمیدم آبها از آسیاب افتاده و پلیس ردی از قاتل پیرزن پیدا نکرده است به تهران برگشتم، ازدواج کردم و صاحب فرزند شدم، ولی هر چه کار میکردم پولم برکت نداشت همیشه در فقر و بدبختی بودم، عذاب وجدان رهایم نمیکرد. همیشه این جمله مادرم که میگفت خون ناحق پای آدم را میگیرد در گوشم بود و میدانستم یک روز گرفتار میشوم. حالا که سالها از این ماجرا گذشته خیلی پشیمانم. من به خاطر بچگی دست به چنین اشتباهی زدم. حالا به خاطر بچههایم درخواست بخشش دارم.
در پایان جلسه قضات شعبه ۷ دادگاه کیفری استان تهران وارد شورشدند و با توجه به اینکه فریدون هنگام ارتکاب جرم، آگاه و متوجه رفتارش بوده، وی را به قصاص محکوم کردند.
منبع: ایران
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: اخبار حوادث قتل روز حادثه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۲۵۹۴۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پسر روانی مادر پیرش را کشت و آتش زد / «صدایی از من میخواست از مادرم انتقام بگیرم»
ساعت ۱۰ شب شنبه ۱۵ اردیبهشت ساکنان ساختمانی در محله وردآورد صدای درگیری و مشاجره مادر و پسر همسایه طبقه سوم را شنیدند. به گزارش خبرآنلاین،دقایقی بعد ناگهان صدای زن همسایه خاموش شد اما استشمام بوی شدید سوختگی که کل ساختمان را پر کرده بود همسایهها را از خانههایشان بیرون کشید. بهدنبال بوی دود و سوختگی، آنها به طبقه سوم رسیدند و دریافتند این بو از خانه مادر و پسر میآید. بلافاصله آنها با آتشنشانی و پلیس تماس گرفتند. وقتی همسایهها پشت در خانه رسیدند پسر جوان فریاد میزد: «بروید! اگر از اینجا دور نشوید خودم را با اسید میسوزانم.» لحظاتی بعد مأموران کلانتری وردآورد و آتشنشانی وارد محل شده و از پسر جوان خواستند تا در را باز کند. اما تهدیدهای او ادامه داشت و فریاد میزد: اگر کسی نزدیک شود خودم را با اسید میسوزانم. از آنجایی که صدایی از زن صاحبخانه به گوش نمیرسید، مأموران احتمال دادند که بلایی سر پیرزن آمده باشد.با این احتمال موضوع به بازپرس کشیک قتل و کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت اعلام شد. با حضور تیم جنایی در محل و پس از دقایقی صحبت با پسر جوان، او تسلیم شد و در را باز کرد. با ورود تیم جنایی به محل آنها با جسد پیرزن جلوی در آپارتمان روبهرو شدند که در حال سوختن بود. خانه بهم ریخته و کنار جسد چاقو، پیچ گوشتی و ظرفی افتاده بود که پسر جوان مدعی بود داخل آن اسید است و میخواسته با آن، خودش را بسوزاند. امدادگران آتشنشانی، بلافاصله جسد را خاموش کردند. یکی از همسایهها در تحقیقات میدانی کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت گفت: این پسر مشکل روحی و روانی دارد و حتی مدتی هم در مرکز درمانی بستری بود. شب حادثه صدای مشاجره او و مادرش را شنیدم که مادرش میخواست او قرصهایش را بخورد اما وی امتناع میکرد. اعتراف به قتل پسر جوان که وضعیت روحی خوبی نداشت در رابطه با جنایتی که مرتکب شده بود، گفت: مادرم مدام میگفت تو دیوانهای و باید قرصهایت را بخوری. این کلمات مرا تحریک کرد. حس بدی به من دست داده بود و صداهایی میشنیدم که از من میخواست از مادرم انتقام بگیرم. وقتی داخل آشپزخانه بود به سمتش رفتم و چاقو و پیچ گوشتی را از آشپزخانه برداشتم و به او حمله کردم. مادرم فرار کرد و من دنبالش دویدم و او را زدم بعد روی جسد بنزین ریختم و آن را به آتش کشیدم. با دیدن شعلههای آتش تازه متوجه شدم که چهکار کردهام. پشیمان شدم و تصمیم گرفتم با اسید خودم را بکشم. به سراغ ظرفی رفتم که داخل آن اسید بود. من نمیتوانستم بدون مادرم زندگی کنم.
در بررسی محتویات بطری، مشخص شد که داخل بطری جوهر نمک بوده اما متهم تصور میکرده که داخل آن اسید است. پسر جوان که وضعیت روحی مناسبی نداشت به دستور بازپرس جنایی بازداشت و برای بررسی سلامت روانی به پزشکی قانونی منتقل شد. کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: دستگیری قاتل فراری دو میهمان عروسی در مخفیگاهش ربایش دختر نوجوان در ازای ۱۰۰ میلیارد ریال در جنوب تهران قتل زن و مرد میانسال در شهر ری درپی اختلافات مالی