«بوم و بانو»؛ روایت تاریخ با چاشنی عشق و مذهب
تاریخ انتشار: ۲۶ شهریور ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۳۱۷۳۰۸
در قحطی برنامهسازی هدفمند و منبعث از خلاقیت و دارای روایی دقیق، «بوم و بانو» ما را با روایتی ایرانی به آنسوی تاریخ میبرد. تاریخی که اگر از آن مطلع نباشیم ما را در کنشهای حال حاضرمان نیز دچار خطای محاسباتی جدی خواهد کرد. گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو: در شرایطی که صدا و سیما با خلأ جدی محتوای موثر مواجه شده است و میرود تا مخاطب در این خلأ به سمت و سوی محتواهای جایگزین کشیده شود، تولید مجموعهای که در عین پرداخت دقیق و به دور از تحریف و اغراق به تاریخ، پیوند میان دو فاکتور اساسی «عشق» و «مذهب» را برقرار کرده و با روایت گری جذاب بتواند مخاطب را با خود همراه کند، همان چیزی است که نیاز فوری و حتمی برای جلب مخاطب و ارائه انگارههای درست ذهنی برای او درباره تاریخ و حقایق آن است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«بوم و بانو» محصول و خروجی انباشت سرمایه فکری و تجربه موفق تیم تولیدکنندگان آن است. ذائقه شناسی و مخاطب شناسی دو فاکتور جدی که متاثر از تجربه زیسته سازندگان این سریال است، میتواند مخاطب را با روایت و داستان همراه کرده و ضمن بیان حقایق و برشهای واقعی از تاریخ معاصر کشور، به تکمیل تصاویر ذهنی مخاطبان از آنچه در واقع رخ داده، و زیر و بمهای آن با زبان هنر بپردازد.
شاید بتوان تعهد به تاریخ را ویژگی بارز و قابل توجه و تامل «بوم و بانو» دانست. روایت وقایع اجتماعی تاریخ معاصر از کشف حجاب تا تجدد غربی که با دیکتاتوری رضا خان وارد ایران میشود و حتی روال ممنوعیت عزاداری برای حضرت سیدالشهدا (ع) با زبان هنر و خلق تصاویری که قابل رمزگشایی در ذهن اکثریت مخاطبان است، سبب گرایش بیننده با این مجموعه و داستان پرکشش آن شده است.
علاوه بر تعهد به تاریخ مخصوصا در ترسیم فضاها، بن مایههای پژوهشی این اثر نیز او را از آثار معمول متمایز میکند. این درون مایه سبب میشود مخاطب با دیدن یک درام، متوجه سیر تاریخی رخ دادها نیز بشود. اینکه این نگاه به تجدد و غرب گرایی حاکمان آن زمان چگونه به سمت قلع و قمع داشتههای سنتی و فرهنگ اصیل ایرانی حرکت کرده و چگونه بی کفایتی سیاسی و برخوردهای غیرعقلانی یک حاکم میتواند به سمت و سوی فقیرسازی فرهنگی یک کشور حرکت کند و عناصر قدرت یک کشور را با دست خود به محاق ببرد، از جمله خروجیهای این سریال با لایه بندیهای متن و محتوایی آن است.
تلفیق عناصر متعدد و مورد نیاز برای توفیق در به تصویرکشیدن تاریخ با چاشنیهای هنری مورد نیاز آنچیزی است که با اعتماد به سابقه سعید سلطانی میتوان از آن با خیالی آسوده گذر کرد و در جذر و مدهای داستانی و تاریخی اثر غوطه ور شد و با رفت و برگشت مخاطب به سالیان دور و وقایع آن، نسبت به امروز و تطبیق ادعاهای پهلویهای خارج نشین، دریافت که اگر همان روال تاریخی ادامه مییافت هویت زدایی ایرانی و اسلامی کامل محقق شده بود.
در قحطی برنامه سازی هدفمند و منبعث از خلاقیت و دارای روایی دقیق، «بوم و بانو» ما را با روایتی ایرانی به آنسوی تاریخ میبرد. تاریخی که اگر از آن مطلع نباشیم ما را در کنشهای حال حاضرمان نیز دچار خطای محاسباتی جدی خواهد کرد. باید منتظر و همراه شد و ادامه داستان پرکشش این سریال را در شبکه دوم سیما دنبال کرد.
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: بوم و بانو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۳۱۷۳۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
علت ممنوعیت سریال مصری حشاشین؛ تحریف تاریخ ایران
«حشاشین» سریالی است که این روزها هم درباره محتوا و نوعِ ساختش صحبت میشود، هم کمکاریهای مسئولین ذیربط برای ساخت اینگونه سریالها و هم حذف از پلتفرمهای نمایشخانگی که به واسطه ورود ساترا اتفاق افتاد. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، این روزها سریالی به نام «حشاشین» در کانون توجه منتقدان داخلی و خارجی قرار گرفته که در وهله اول نشان میدهد کشورهای منطقه تأثیرگذاری تجاری، مالی و اجتماعی و فرهنگیِ ساخت سریال و فیلم را به خوبی درک کردهاند و شکلگیری برخی فستیوالها و جشنوارههای مرتبط در این زمینه و البته سرمایهگذاری گسترده در ساخت شهرکهای سینمایی برای تولید پروژههای مشترک با کشورهای پیشرفته در صنعت سینما مشهود است.
البته نکته جالب توجه اینجاست که این کشورها ساخت سریال با محور تاریخ کشورهای مختلف همسایه خود علاوه بر ساخت سریال براساس اسطورههای تاریخی خود را دستور کار قرار دادهاند و جای تردید نیست تمدن کشورمان ایران نیز دستمایه برخی از این تولیدات شده است، روزی غربیها با فیلم «300» دست به کار میشوند و تاریخ ایران را به گونهای دیگر (تحریفآمیز) روایت میکنند و امروز هم «حشاشین» متولد میشود.
این سریال چند نکته انتقادی را به وجود آورد؛ اول کمکاری مسئولین امر را نشان میداد که همتی برای سااخت سریالهای تاریخی و پرتره وجود ندارد و سالها باید منتظر بمانیم تا سریالی اصطلاحاً در قالب الف ویژه به سرانجام برسد حال آنکه کشورهای دیگری در جهان عرب همچون دستاندرکاران «حشاشین» با کمترین زمان چنین سریال با کیفیت ساختاری را ارائه دادند. در وهله دوم اما این سریال به تحریف تاریخی پرداخته که اگر کماکان مسئولین امر به وعده و وعید ادامه دهند و خبری از کار عملیاتی نباشد این تحریفات در ذهنِ نسل جدید به واقعیتهای تاریخی تبدیل میشود.
شاید وقت آن رسیده که ساخت سریالهای فاخر درباره میراث ملموس یا ناملوس ایران را برنامهریزی کنیم تا مبدأ این شخصیتها با چهرهای غیرواقعی در ذهن مخاطبان خارجی یا حتی داخلی کشورمان تثبیت نشوند.
زیرسوال بردن تاریخ با "حشاشین"، تلنگر جدی به سریالسازاننکته دیگر انتشار گسترده آن در کشور ایران که به واسطه پلتفرمِ در نمایشخانگی و شبکههای اجتماعی اتفاق افتاد نیازمند ورودِ ساترا بود که چند روزی است هیاهوی آن برپا شده است. پس از ورودِ ساترا و حذف آن از پلتفرمهای نمایشخانگی برخی ساترا را به خاطر این ورود محکوم و بخش عمدهای دیگر این ورود را تحسین کردهاند.
اما مشخص نیست چرا عدهای اصرار دارند چنین سریالهایی در سطح گستردهای پخش شود و نسل جدید خصوصاً نظارهگر چنین تحریفات تاریخی در آثار نمایشی باشد. البته نباید این انتقادها را هم نادیده بگیریم که چرا به جای این همه سریالِ آپارتمانی، زودبازده و حتی تاریخی معطوف به دوران قاجاریه، به فکرِ ساخت آثار نمایشی که بتواند تاریخ ایران را روایت کند، نیستیم که «حشاشینها» جزو برنامههای کشورهای خارجی است حتی تاریخ و قهرمانان و واقعیتهایش را از آنِ خود کنند و روایتگرِ اصلی این اتفاقات، آنها باشند.
به دنبال اعلام ممنوعیت پخش سریال «حشاشین» در پلتفرمها و حذف این مجموعه نمایشی از نمایشخانگی، پیمان جبلی رئیس صداوسیما هم درباره پخش نشدن این سریال در ایران واکنش نشان داد: «ساترا مسئولیت دارد تا جلوی پخش محتوای تحریف شده که به درک اجتماعی لطمه میزند و افکار عمومی را منحرف میکند را بگیرد. سریال حشاشین براساس واقعیت نیست، بلکه تحریف تاریخ است و ساترا برای پخش آن به سکوها تذکر داده و سکوها هم حذف کردند.»
چرایی ممنوعیت را البته چند روزِ گذشته مسئولین ساترا هم اعلام کردند که «پخش سریال های خارجی در پلتفرهای داخلی پس از انتشار مورد بررسی قرار میگیرند و اصطلاحاً سریالهای خارجی مشمول ممیزی پسینی هستند، به همین دلیل انتشار سریال مصری «حشاشین» از امروز توسط معاونت پایش و نظارت ساترا براساس رای و نظر شورای صدور مجوز ساترا ممنوع اعلام شد.
سریال «حشاشین» محصول کشور مصر است و روایت آن از تاریخ اسلام متضمن تحریفهای فراوانی است که به نظر میرسد با رویکرد سیاسی مغرضانه تولید شده است. بر همین اساس طبق نظر شورای صدور مجوز ساترا انتشار سریال «حشاشین» (The Assassins)، در رسانههای صوت و تصویر فراگیر ایران مورد تأیید نیست.»
هرچند این سریال در نگاه اول سعی کرده روایتی از زندگی حسن صباح و ترکان سلجوقی و فرقه اسماعیلیه را به تصویر بکشد، اما به شکلی ناشیانی این روند تاریخی را بدون درنظر گرفتن فواصل معنادار میان دوران زندگی شخصیت اصلی با برخی شخصیتهای مطرح شده مثل عمر خیام و خواجه نظام الملک را بهم مرتبط کرده که میتواند نقطه عطف شکلگیری سئوالی باشد که اصولاً؛ چرا باید کشور دیگری تاریخ ما را آنهم کاملاً ناشیانه روایت کند؟
انتهای پیام/