وزیر آموزشوپرورش هم نتوانست به شاد وصل شود! | بی اعتمادی ۸۵ درصد والدین به آموزشوپرورش | انتقاد والدین و معلمان از بازگشایی عجولانه مدارس
تاریخ انتشار: ۲۷ شهریور ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۳۲۶۷۵۰
همشهری آنلاین - پروانه بندپی:دو هفته از بازگشایی پس بحث مدارس ایران در سال کرونا میگذرد و پس از انتقادات فراوان به بازگشایی ناگهانی مدارس بدون توجه به وضعیت شیوع کرونا، کم کم مشخص میشود خانوادههای بسیاری به نهاد اصلی آموزش عمومی در ایران، بی اعتماد بودهاند؛ طبق آمارهای سخنگوی وزارت بهداشت تنها ۱۵ درصد از دانشاموزان در تهران به مدرسه رفتهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ایندرحالی است که دیروز حاجیمیرزایی، وزیر آموزش و پرورش در واکنش تلویحی به این آمار گفت: مدارس باید تحت هر شرایطی فعال باشند، وقتی اساس کار را بر آموزش حضوری قرار میدهیم پس باید معلمان در مدارس حضور پیدا کنند و ضمن تدریس به صورت مجازی، به دانشآموزان حاضر در مدرسه نیز آموزش دهند. مدرسه باید زنده و فعال باشد تا انجام کارها و برقراری ارتباطات راحتتر شود. حتی اگر تنها یک دانش آموز هم به مدرسه بیاید یا همه دانش آموزان بخواهند به صورت غیرحضوری درس بخوانند باز هم باید مدارس کشور فعال باشند.
بیشتر بخوانید؛
تهرانیها فرزندانشان را به مدرسه نفرستادند؛ ۱۵ درصد فقط به مدرسه رفتند واکنش وزیر آموزش و پرورش به وضعیت حضور دانش آموزان در مدارس | یک نفر هم به مدرسه برود مدارس باید فعال باشنداز سوی دیگر در همین مدت کوتاه، والدین، به اندازه بسیاری از مردم و حتی بیشتر، اخبار زیادی درباره ابتلای تعدادی از دانشآموزان لرستانی به کرونا، فوت یک دانشآموز خوزستانی بر اثر ابتلا به این بیماری و رعایت نشدن پروتکلهای بهداشتی در بسیاری از مدارس شنیدهاند و بسیار نگران شدهاند. در میان اخبارِ گوناگونِ ابتلای دانشآموزان به کرونا که مسئولان، آن را رد میکنند، شماری از مدارس اعلام تعطیلی کردهاند و گفتهاند که اجباری به حضور دانشآموزان در مدارس نیست.
بیشتر بخوانید؛
اولین ثمره بازگشایی مدارس؛ ۳۹ دانشآموز در لرستان کرونا گرفتند | همگی به مدرسه رفته بودندبازگشایی مدارس که در ابتدا در برخی مواقع با استقبال شماری از والدین هم مواجه شده بود، حالا به انتقاد آنها از آموزش و پرورش تغییر شکل داده است. استدلال والدینِ موافق بازگشایی مدارس این بود که بچهها در خانه هم از آموزش درست و اصولی بازمیمانند و هم در معرض آسیبهای روانی، انزوا، افسردگی و چاقی قرار میگیرند.
۴ چالش کرونایی سال تحصیلی جدید واکنش مخاطبان همشهری آنلاین به بازگشایی مدارس در مناطق هشدار کرونا | ما بچههامون رو که از کوچه پیدا نکردیم! | مناطق زرد هم قرمز میشونداستدلال دیگر این والدین این بود که آموزش مجازی و شبکه «شاد» ضعفهای قابلتوجهی دارد که آموزش بچهها را دچار اختلال کرده است و نمیتوان روی آن حساب باز کرد. اما حالا این خانوادهها هم به صف والدینِ مخالف بازگشایی مدارس پیوستهاند و از آموزش و پرورش و وزارت بهداشت میخواهند که تصمیم بهتری درباره مدارس بگیرند.
نگرانیها از بازگشایی عجولانه مدارس تا حدی بود که رئیس انجمن پزشکان کودکان ایران نیز در نامهای به وزیر بهداشت، درخصوص بازگشایی مدارس در شرایط پاندمی کرونا به نمایندگی از اعضای این انجمن ابراز نگرانی کرد و خواست که از حضور دانشآموزان در مدارس جلوگیری شود. بسیاری از پزشکان نیز قبل از بازگشایی مدارس هشدار داده بودند که بازگشایی حضوری مدارس باید متوقف شود. چراکه این موضوع، شرایط را در پاییز نگرانکننده میکند.
تصمیم عجولانه وزیر؛ فقط ۱۵ درصد به مدرسه رفتند!دو روز مانده به ۱۵ شهریور (آغاز سال تحصیلی ۱۳۹۹-۱۴۰۰) ناگهان وزارت آموزش و پرورش اعلام کرد که همه دانشآموزان کشور حتی دانشآموزان مناطق قرمز باید از زمان آغاز سال تحصیلی، ساعتهایی را به صورت حضوری در کلاسهای درس حاضر شوند. موضوعی که موج بزرگی از اعتراض و انتقاد خانوادهها، کاربران شبکههای اجتماعی و حتی نمایندگان مجلس را به دنبال داشت.
سخنگوی کمیسیون بهداشت مجلس هم فرزندش را به مدرسه نفرستاد | بچهها درکی از رعایت پروتکلها ندارند | از تصمیمات یهویی آموزش و پرورش شاکی هستیم ۳ شرط بازگشایی مدارس در دوران کرونا که در ایران رعایت نشد | بازگشایی عجولانه مدارس میتواند فاجعه ایجاد کندبسیاری از والدین همان زمان در شبکههای اجتماعی اعلام کردند که هرگز اجازه نخواهند داد فرزندانشان به مدرسه بروند و ترجیح میدهند یک سال از تحصیل عقب بمانند اما جان خود را به خاطر ابتلا به کرونا از دست ندهند. مخالفتها تا حدی جدی بود که دیروز در آماری ازسوی سخنگوی وزارت بهداشت اعلام شد که فقط ۱۵ درصد از تهرانیها فرزندان خود را به مدرسه فرستادهاند.
سیما لاری، سخنگوی وزارت بهداشت گفته است: «در بحث بازگشایی مدارس بحث حضوری یا غیرحضوری مطرح شد که الان تقریباً به صورت اختیاری برگزار میشود. در تهران از این موضوع استقبال زیادی نشد و تقریباً ۱۵ درصد دانشآموزان در مدارس حضور پیدا کردند. البته ما یک سری مشکلاتی داریم علیرغم اینکه ماسک و ضدعفونی در مدارس هست اما تهویه مسئله مهمی است. در فضای سربسته که تهویه خوبی ندارد و اگر یک نفر مبتلا باشد قطعاً زمینه این است تا دیگران هم مبتلا شوند. الان در این شرایط آب و هوایی که میشود پنجره را باز کرد و تا حدودی مؤثر است اما کمکم که هوا سرد میشود کنترل این مسئله مشکل میشود. و همه این موارد دو هفته بعد در تعداد بستریها و سه چهار هفته بعد در تعداد فوتیهای ما اثر خودش را نشان میدهد.»
چند روز پس از مواجهه با مخالفتها در خصوص بازگشایی مدارس، وزیر آموزش و پرورش روند تصمیمگیری قطعی خود را تغییر داد و اعلام کرد «اجباری به حضور دانشآموزان در مدارس نیست و و اگر بخواهند غیرحضوری آموزش ببینند، اشکالی ندارد. ولی آموزش حضوری در مدارس برقرار است.»
محسن حاجیمیرزایی کمی بعد که اخباری درباره ابتلای چند دانشآموز به کرونا و درگذشت یک معلم به دلیل ابتلا کرونا در رسانهها منتشر شد، اعلام کرد: «به خانوادهها اطلاع دادیم اگر کسی در میان اعضای خانوادهاش مبتلا به کووید۱۹ شده، تا وقتی که از صحت و سلامت او اطمینان پیدا نکرده، نباید به مدرسه بروند.»
بیشتر بخوانید؛
واکنش وزیر آموزشوپرورش به خبر درگذشت یک معلم بر اثر کرونا | علائم کرونا دارند به مدرسه نرونددر این میان بسیاری از خانوادهها، معلمان کارشناسان آموزشی، کاربران شبکههای اجتماعی و مخاطبان همشهریآنلاین علاوه بر انتقاد از برگزاری حضوری کلاسها، تناقضگویی وزیر آموزش و پرورش و تصمیمهای دچار نوسان و شتابناک وی را نیز مورد انتقاد قرار دادهاند و معتقدند اگر تصمیم عجولانه آموزش و پرورش نبود، حالا خبری از ابتلای دانشآموزان به کرونا هم نبود و در میان این همه مشکلات اقتصادی و پیک بیماری و ... که ذهن و زندگی خانوادهها را درگیر کرده، این بحران به جمع بحرانها اضافه نمیشد.
مدارس کمبود زیاد دارندعلیآبادی، کارشناس آموزش که خود معلم است، در این زمینه به همشهریآنلاین میگوید: با توجه به این که رعایت پروتکلها در مدارس کافی نیست و تعداد زیادی از دانشآموزان نیز سن کمی دارند و درک درستی از بیماری و رعایت پروتکلها ندارند، برگزاری حضوری کلاسها در مدارس اصلا لزومی ندارد. حتی در دبیرستانها هم که بچهها آگاهی بیشتری دارند، اصول بهداشتی کاملا رعایت نمیشود. به این ترتیب بعید نیست دانشآموز مبتلا بشود یا ویروس را به اعضای خانواده خود منتقل کند.
او میگوید: شما هرچقدر هم که پروتکلها را رعایت کنید، وقتی سیستم تهویه کلاس مناسب نباشد، دانشآموزان و معلم نمیتوانند به مدت طولانی ماسک را روی صورت خود تحمل کنند و آن را برمیدارند و همین آمار ابتلا را افزایش میدهد. نمونههای زیادی میبینیم که معلم موقع تدریس، ماسک را دور گردن انداخته یا زیر بینی خود گذاشته است. چون حین تدریس نفسش میگیرد و نمیتواند کمبود هوای پشت ماسک را تحمل کند. دانشآموزان هم همینطور.
این کارشناس ادامه میدهد: من به عنوان یک معلم اصلا مثل مسئولان بالایی معتقد نیستم که علم تعطیلبردار نیست. درست است که به قول وزارت بهداشت ممکن است این ویروس تا سالها با ما باشد، اما میشود مدارس را یک سال تعطیل و در این مدت تجهیزات و امکانات لازم را برای حضور بچهها آماده کرد. مثل زمان جنگ. زمان جنگ مدارس کلا تعطیل شدند و بچهها فقط برای رفع اشکال مدرسه میرفتند. الان شرایط از آن زمان هم بدتر است. چون با ویروس خطرناک و باهوشی سر و کار داریم که خبر نمیکند کی شما را درگیر میکند. البته این را هم بگویم که آموزش و پرورش تمام تابستان را وقت داشت تا یک سری از پروتکلها را پیاده و مثلا دستگاههای تهویه را بهروز کند اما این کار را نکرد و حالا همه کاسه چه کنم دستشان گرفتهاند.
شبکه شاد فقط یک شوخی استاین کارشناس درباره ضعف آموزش آنلاین و کاستیهای شبکه شاد نیز همشهریآنلاین میگوید: با اینترنت ضعیفی که ما داریم، شبکه شاد فعلا برای آموزش جواب نمیدهد. اتفاقا شیوه بسیار خوبی است اما تقریبا دو سال دیگر جواب میدهد. الان در مرحله آزمون و خطاست و همه را پوشش نمیدهد. عصر همین امروز (۲۶ شهریور) وزیر آموزش و پرورش جلسه تصویری زنده با مدیران مدارس سراسر کشور از طریق شبکه شاد داشت اما هیچکس حتی خود وزیر نتوانست وصل بشود و وقتی هم وصل شد، قطعی زیاد داشت. جالب است که مدیران مدارس با اینترنت ۲۰ گیگِ هدیه وزیر ارتباطات از اینترنت استفاده میکنند و این قطعیهای مکرر، اینترنت وزیر جوان را هم زیر سوال میبرد.
علیآبادی میگوید: نکته دیگر این است که خیلی از دانشآموزان کشورمان تبلت و گوشی تلفن همراه ندارند و بسیاری از والدین از عهده خرید آن برای فرزندان برنمیآیند. اصلا گوشیای که تا هفته بعد ۳ میلیون تومان میرود روی قیمتش، چه کسی توانش را دارد که برای فرزندش بخرد؟ گوشی و تبلت رایگان هم که وزیر آموزش و پرورش وعدهاش را داده بود، شعار و وعدهای بیشتر نبود. همین محرومیت از گوشی باعث ترک تحصیل خیلی از دانشآموزان خواهد شد و این خیلی سنگینتر و غمانگیزتر است تا تعطیلی یکساله مدارس.
این معلم میگوید: موضوع مهم دیگر این است که بسیاری از معلمان از فضای مجازی آگاهی و اطلاعات زیادی ندارند و نمیتوانند محتوای آموزشی تولید کنند. شما که میدانستید قرار است کلاسها را آنلاین برگزار کنید، باید وقت میگذاشتید و با برگزاری دورههایی، سواد و آگاهی معلمان را در خصوص آموزش آنلاین ارتقا میدادید. با این اوصاف شبکه شاد، یک شوخی بیشتر نیست و اگر مدارس تعطیل شوند، چیزی را از دست ندادهایم. فقط یک لیسانسیه بیکار، یک سال دیرتر به جامعه تحویل داده میشود. همین. البته شاد را به طور مطلق رد نمیکنیم. جای کار و پیشرفت دارد. ولی برای امسال نمیتوان روی آن حساب کرد.
تبلت ۱۵ میلیونی را چه کسی میتواند بخرد؟مرادی، معلم یکی از دبیرستانهای تهران هم درباره وضعیت رعایت پروتکلهای بهداشتی در مدارس به همشهریآنلاین میگوید: پروتکلهای بهداشتی توسط خیلی از مدارس در حد بالایی رعایت میشود اما مساله این است که دانشآموزان خیلی از موارد را رعایت نمیکنند؛ ماسک نمیزنند، با هم روبوسی و همدیگر را بغل میکنند، حتی ما معلمان را در آغوش میگیرند تا اظهار محبت کنند. متاسفانه سطح رعایت پروتکلها بین دانشآموزان دبیرستانی پایینتر و ضعیفتر از دبستانیها است.
او درباره آموزش مجازی هم میگوید: موضوع بعدی، مشکل پوشش اینترنت و دسترسی سخت به شبکه شاد است. شاد به خصوص صبحها که حجم ورودی به آن بالا است، اصلا باز نمیشود و پاسخگو نیست. شما فکر کنید حدود ۱۴ میلیون دانشآموز می خواهند وارد شبکه بشوند و درسهای روز خود را بگیرند اما هم به دلیل ضعیف بودن اینترنت و هم به علت حجم بالای ورودی به شبکه، این امر ممکن نمیشود. کاش شبکه شاد را دستهبندی میکردند تا حجم ترافیک کمتر میشد. مثلا دانشآموزان دبیرستانی یک شبکه ویژه داشتند، دانشآموزان هنرستانی شبکه مخصوص خود و ... . به این ترتیب مشکلات تا حد زیادی کم میشد.
این معلم میگوید: مساله بعدی این است که تبلت خیلی بهتر از موبایل و کامپیوتر شما را به شبکه شاد وصل میکند. من هر سه را امتحان کردهام اما همه که تبلت ندارند. یک تبلت معمولی الان در بازار حدود ۱۵ میلیون تومان قیمت دارد. حالا من معلم تا حدودی دستم به دهانم میرسد و شاید بتوانم یک جوری تبلت برای خود تهیه کنم اما تکلیف دانشآموزان چیست؟ دانشآموزان بیبضاعت چه کنند؟ متاسفانه برای هیچیک از اینها هیچ فکری نشده است.
کد خبر 549889 برچسبها وزارت آموزش و پرورش شبکه اجتماعی دانش آموزان (شاد) كروناويروس معلمان كرونا در ايران مدرسه و مدارس دانش آموزمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: وزارت آموزش و پرورش شبکه اجتماعی دانش آموزان شاد كروناويروس معلمان كرونا در ايران مدرسه و مدارس دانش آموز حضور دانش آموزان در مدارس وزیر آموزش و پرورش رعایت پروتکل ها بازگشایی مدارس دانش آموزان همشهری آنلاین وزارت بهداشت خانواده ها شبکه شاد کلاس ها ۱۵ درصد بچه ها یک سال
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۳۲۶۷۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
طرح «بوم»؛ شکوفایی خلاقیتها یا باری روی دوش معلم؟
به گزارش خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز، از سال ۱۳۹۷ طرحی تحت عنوان «بوم» در مدارس ابتدایی و متوسطه اول کشور به صورت آزمایشی اجرا شد و امروزه تعداد مدارسی که این طرح را اجرا میکنند، افزایش پیدا کرده است.
این طرح مخفف عبارت «برنامه ویژه مدرسه» است و قرار بود براساس بند ۵ -۵ سند تحول بنیادین و بند ۲ -۱۳ برنامه درسی ملی، بخشی از برنامه درسی در اختیار مدرسه قرار بگیرد و با افزایش اختیار عمل مدارس، به نوعی انعطاف در برنامه آموزشی ایجاد کرده و فعالیتهایی که دانشآموزمحور هستند را در مدارس گسترش بدهیم.
بیشتر بخوانید طرح شهاب آموزش و پرورش بعد از ۱۲ سال چه دستاوردی داشت؟ / استعدادیابی تنها روی کاغذمحمود امانی طهرانی مشاور علمی سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی و مولف کتاب راهنمای عمل برنامه ویژه مدرسه (بوم) درباره جزئیات این طرح میگوید: بوم یا برنامه ویژه مدرسه یعنی اینکه مدیریت مدرسه، شورای مدرسه و معلمان مدرسه اجازه دارند و میتوانند برای زمان معینی از آموزش رسمی مدرسه، خودشان موضوع و محتوا ارائه دهند. همچنین مواد آموزشی تولید کنند، آموزش دهند، ارزشیابی کنند، کارنامه ارائه دهند و به طور کامل یک برنامه درسی را طراحی و اجرا کنند.
وی افزود: محتوای برنامه ویژه مدرسه از نظر من از ۳ جنس است؛ یک جنس، محتواهایی هستند که یک موضوع مناسب و جذاب آموزشی را ارائه میدهند؛ این موضوعها در ساحتهای ششگانه تربیت (تربیت اخلاقی، اعتقادی و عبادی، تربیت علمی و فناوری، تربیت اجتماعی و سیاسی، تربیت هنری و زیبایی شناخت، تربیت اقتصادی و حرفهای، تربیت زیستی و بدنی) وجود دارد؛ مثلا درباره یک موضوع علمی یا دینی یا اجتماعی یا ورزشی یا شغلی و ... محتوایی تدارک دیده میشود و به دانش آموزان ارائه میشود.
براساس گفتههای طهرانی در این طرح هر معلمی در عین اینکه مسئولیت تدریس کتاب درسی خود را برعهده دارد، ۲ هفته از تدریس را خالی میکند و برای این ۲هفته پیشنهادی جدید میدهد یا ممکن است برنامه جدیدی ارائه نکند اما تحت مدیریت خودش، فردی را بیاورد و برنامهای را ارائه دهد.
از این صحبتها و شروع آزمایشی طرح تقریبا پنج سال گذشته اما آیا طرح در اجرا موفق بوده و توانسته در بهبود عملکرد مدارس موثر باشد؟ از معلمان پرسیدیم که بعد از پنج سال این طرح چطور اجرا میشود و یکی از معلمان ابتدایی تهران در این خصوص به ایسکانیوز گفت: برای اجرای طرح بوم هر بار چیز جدیدی از معلمان درخواست میکنند. در سالهای اخیر اجرای طرح اینگونه بوده که ما باید مهارتی به دانشآموز بیاموزیم که با کمک آن بتواند کسب درآمد کند. آموزشها باید در مجموع ۶۰ ساعت باشد و هر هفته تقریبا ۲ ساعت زمان بگذاریم.
مقایسه صحبتهای ایدهپرداز طرح و معلمان نشان میدهد که قدم اول در اجرا یعنی آموزش و تفهیم نحوه اجرا برای معلمان و مدیران به درستی شکل نگرفته است یعنی مدیر مدرسه و معلمی که مجری است، به درستی نمیدانند که باید چه کاری انجام بدهند و چطور میتوانند طرح را اجرا کنند.
از جهتی موانعی هم سر راه اجرای طرح وجود دارد که میتواند مانع تحقق اهداف طرح شود. معلم دیگری در این باره به ایسکانیوز گفت: در ظاهر ۲ ساعت در هفته برای اجرای طرح زیاد نیست اما آموزش و پرورش از ما میخواهد که چندین طرح را همزمان با هم پیش ببریم و زمان گذاشتن برای همه آنها دشوار است.
حجم بالای کتابهای درسیوی با اشاره به اینکه حجم بالای کتابهای درسی هم مانعی برای اجرای طرح است، عنوان کرد: از طرفی کتابهای درسی در سالهای اخیر دشوارتر از قبل شده و ما باید روی تدریس کامل مباحث کتاب وقت بگذاریم؛ پیش از این کتاب طوری طراحی شده بود که دانشآموز بدون حضور در کلاس و با کمک اولیا میتوانست درس را متوجه شود و تمرینهای بسیاری هم در کتاب وجود داشت اما امروز هم تعداد تمرینها کم و مباحث متعدد مطرح شده است.
معلم پایه ابتدایی ادامه داد: یکی از کتابهایی که تغییرات بسیار داشته و سنگینتر شده، درس ریاضی است که تمرینهای کمی هم دارد و ما مجبور هستیم با تکرار مبحث، به یادگیری کودک کمک کنیم. در این شرایط زمانی برای خلاقیت و اجرای طرح «بوم» باقی نمیماند.
کلاسهای پرجمعیت و فشار کاری روی دوش معلموی افزود: وجه دیگر ماجرا اینجاست که کلاسهای ما پرجمعیت هستند و از استاندارد تعریف شده که ۲۵ دانشآموز است، بسیار بیشتر هستند. چطور میتوان از معلم انتظار داشت که پنج یا ۶ طرح را در کنار تدریس پیش ببرد و توجه داشته باشد که کیفیت کار هم بالا باشد. بیشتر همکاران آموزش اوریگامی (ساخت اشکال با کمک تا کردن کاغذ) را انتخاب میکنند که راحتتر از دیگر موارد است و بچهها هم استقبال میکنند؛ چراکه تجربه آموزش مهارتی مثل قلاببافی برای کودکان نشان داده که این کار میتواند خطراتی برای آنها داشته باشد و معلم هم توانایی کنترل بیش از ۴۰ دانشآموز را ندارد.
این معلم با بیان اینکه یکی از مشکلات مهم در این حوزه آموزش ندیدن معلمان است، گفت: من باید خودم مهارتی را آموزش دیده باشم که آن را به دانشآموز هم آموزش بدهم. درحقیقت اجرای طرح «بوم» محدود شده به پر کردن فرمهای تشریفاتی که فقط بگوییم طرح را اجرا کردیم. علاوه بر این بسیاری از معلمان حتی نمیدانند که طرح «بوم» چیست و چه کاری باید انجام دهند.
وی ادامه داد: کمبود نیرو هم باعث شده تا مدارس ما معلم ورزش، پرورشی و مشاور نداشته باشند و از معلمهای دیگر بخواهند که این خلا را پرکنند و در این شرایط کاری هم روی دوش معلمان اضافه شده است. این طرحها شاید ماهیت خوبی داشته باشند اما مشکلات ما زیرساختیتر از این است و اول باید مشکل کمبود معلم و مدرسه را حل کنیم تا فرصتی برای اجرای ایدههای دیگر هم باقی بماند.
مدرسه هزینه استفاده از مربی را نداردمعلم ابتدایی توضیح داد: علاوه بر این آوردن مربی از بیرون مدرسه هم هزینهبر است. مدارس هم در رفع نیازهای اولیه خود ماندهاند و با بودجهای که میگیرند به پرداخت قبوض فکر میکنند؛ در این شرایط پولی نمیماند که بخواهند برای آموزش خارج از کلاس دانشآموزان هزینه کنند.
به گزارش ایسکانیوز، طرح «بوم» روی کاغذ طرح خوبی است و اهداف بلندی دارد اما آموزش و پرورش باید ابتدا زیرساختها را درست کند تا یک طرح به نتیجه برسد وگرنه بدون اینکه تغییری در عملکرد مدارس ایجاد شود و کیفیت ارتقا پیدا کند، صرفا فشار کاری معلمان را بیشتر میکند.
تراکم بالای کلاسهای درس و کمبود معلم خود یکی از اصلیترین چالشهای موجود است چراکه معلم باید زمان کافی داشته باشد تا بتواند به تک تک دانشآموزان رسیدگی کند. از جهتی حجم کتابهای درسی و مباحثی که باید ارائه شود با طرحها همخوانی ندارند و معلم نمیداند به کدام یک رسیدگی کند.
گذشته از همه اینها یکی از مشکلات اساسی آموزش و پرورش در اجرای بیشتر طرحها، ضعف در دورههای ضمن خدمت است. تا ابعاد کامل یک طرح برای معلم روشن نشود، آموزش کافی نبیند که چطور آن را اجرا کند، اجرای طرح موثر نخواهد بود. نیروی کارآمد و آموزش دیده کیفیت کار را بالا میبرد و وقتی پای آموزش بلنگد، نمیتوان انتظار داشت که به اهداف بزرگ برسیم.
انتهای پیام /
پرستو خلعتبری کد خبر: 1228375 برچسبها وزارت آموزش و پرورش