Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ: هند دومین کشور پرجمعیت دنیاست که قریب به یک ششم جمعیت جهان را در خود جای داده است. تنوع نژادی، فرهنگی، زبانی و مذهبی به این کشور چشم‌انداز شگرفی از یک هارمونی و زندگی مسالمت آمیز را میان اعتقادات گوناگون بخشیده است. این کشور پهناور و متمدن مشرق زمین معجونی از ادیان مختلف و فرقه‌های مذهبی و آئینی گوناگون است که اغلب آنها از هندوئیسم، بودیسم، اسلام و… نشأت گرفته‌اند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

حدود ۷۹.۸ درصد از جمعیت هند را هندوها، ۱۴.۲ درصد را مسلمانان و ۶ درصد را بقیه ادیان و مذاهب تشکیل می‌دهند. هند کشور گفت‌وگوست.

هند همچنین در زمینه سلطه استعمار نیز تاریخی غم‌انگیز دارد. با این اوصاف اما حضور طولانی مدت استعمار در این کشور باعث جنبش‌هایی شد. یکی از این جنبش‌ها جنبش اصلاح طلب برهموسماج نیز در مواجهه با استعمار شکل گرفت. وابستگی فرهنگی ایران در بمبئی هند در تازه‌ترین گزارش ارسالی خود به مهر درباره این جنبش نوشته است. قسمت نخست از این گزارش سه قسمتی را در ادامه بخوانید:

جریان‌های کلیدی در تاریخ هند

بی‌تردید آئین هندویی در زمره مهمترین آئین‌های مذهبی در جهان محسوب می‌شود. فرهنگ کهن، دیدگاه‌ها و فرقه‌های گوناگون، کتب دینی متعدد، خدایان و اسطوره‌ها (اهریمنان و شیاطین)، داستان‌های حماسی، فلسفه و عرفان، همگی از وجوه متمایز و برجسته این آئین هستند. اگر چه اعتقاد به رب النوع‌های کهنی چون شیوا، سرسوتی، ویشنو و… همچنان در بین هندوان رواج دارد و بسیاری از آداب دینی و رسوم اجتماعی دیرینه هند به همان روش گذشته به طور شگفت آوری امروزه نیز برپا می‌شود؛ امّا از سوی دیگر قرن نوزدهم و بیستم شاهد تحوّلات و تغییرات بنیادی در آئین هندوئیسم بوده است. جنبش‌های مذهبی بسیاری به وجود آمد که یا خواهان اصلاحات(reform) در سنّت هندویی بودند و یا از احیا گری (revival) سخن می‌گفتند و یا ترکیبی از هر دو را مدّنظر داشتند. در حقیقت می‌توان گفت که از قرن نوزدهم، هندوها به بازبینی آگاهانه سنّت خود پرداختند و با جرح و تعدیل آن، درجهت اصلاحات دینی و معرّفی سنّت خود، مطابق شرایط دوران جدید کوشش کردند.

در تاریخ هند جدید، سه جریان کلیدی وجود دارد، نخست: غلبه انگلیس بر حاکمان مسلمان و سیطره بر حکومت هند در قرن هجدهم و نوزدهم. در ابتدا کمپانی هند شرقی در سه شهر مهم هند یعنی کلکته، بمبئی و مدرس مراکزی را ایجاد و پس از آن بریتانیای استعمارگر به دنبال دستیابی به تمام نقاط شبه قاره، حضور خود را پررنگ‌تر کرد و در نهایت به سال ۱۸۵۷ موفّق شد حکومت رسمی هند را به دست آورد.

گرچه تا پیش از مستعمره ساختن هند نیز مبلّغان مسیحی در هند فعالیت داشتند؛ اما پس از حضور فراگیر انگلیس است که فرصت برای فعالیت‌های دینی، اجتماعی و فرهنگی مسیحیان مهیّا می‌شود دوم: استقلال هند شکل گیری هند سکولار. تلاش‌های آزادی خواهانه رهبران هندی از جمله جواهر لعل نهرو (۱۹۶۴-۱۸۸۹) و گاندی (۱۹۴۸-۱۸۶۹) سرانجام به نتیجه رسید و هند در ۱۹۴۷ استقلال خود را باز یافت. البته پس از روی کار آمدن حکومت هندی، نوع حکومت رسماً غیر دینی (سکولار) اعلام شد.

سوم: ظهور ناسیونالیسم هندی. ناسیونالیسم هندی در اواخر دهه ۸۰ قرن بیستم، خصوصاً با تخریب مسجد «آیودیا» به اوج خود رسید و هنوز این جریان، بحث برانگیزترین مسائل در خصوص نحوه ارتباطش با سنّت هندویی و ادیان موجود دیگر در هند را به خود اختصاص داده است.

رنسانس هندویی

بررسی هندوئیزم جدید از آن نظر می‌تواند حائز اهمیّت باشد که اولاً میزان ارتباط و پیوستگی دیدگاه‌های نوین دینی را با آن سنّت کهن روشن می‌کند و نیز میزان هماهنگی این اعتقادات را با عقلانیّت و فلسفه جدید یا به طور کلی با اصول فکری و ارزش‌های مقبول جهانی روشن می‌سازد. این میان، دوره رنسانس هندویی نیز حائز اهمیت خاصی است؛ چرا که حلقه واسط میان سنّت و مدرنیته است و شناخت اجمالی جنبش‌های دینی شکل گرفته در آن مقطع زمانی، افقی بازتر و روشن‌تر جهت بررسی دین شبه قاره هند در عصر حاضر به ما می‌دهد.

تحولات اولیه هندوئیسم جدید از دوران تسلّط بریتانیا بر هند تا پیش از استقلال این کشور رخ داده است. دوره‌ای که به اعتقاد برخی از محققان، به «رنسانس هندویی» مشهور است.

این کشور باستانی برای مدت چندین دهه زیر سلطه استعمار بریتانیا بود. با تسلط انگلستان، هند گام‌های بلندی را به سمت مدرنیزه شدن برداشت. با غرب و علوم و فنون آن آشنا شد و از پوسته سنّتی خود بیرون آمد؛ امّا این تنها تمدن مادی و ظاهری غرب نبود که وارد هند شد؛ بلکه فرهنگ و ارزش‌های حاکم بر جامعه غربی نیز به دنبال این تمدّن مادی و ظاهری آمد و همین مسأله بود که به شکل گیری جنبش‌های دینی در شبه قاره هند دامن زد و بر دین هندویی که آمیزه‌ای از اعتقادات دینی و آداب و رسوم بود، نگاهی تازه افکند. این میان به خصوص قشر متوسط و تحصیل کرده جامعه که اولین لایه این برخورد فرهنگی را تشکیل می‌دادند، به بازبینی دین و سنّت خود پرداختند. عوامل بسیاری در این نگرش نوین مؤثّر بود. در واقع می‌توان گفت حکومت انگلیس، لوازمی را برای تحوّلات دینی و فرهنگی هند به همراه خود آورد که از مهمترین آنها می‌توان به نکات ذیل اشاره کرد:

تبلیغ و فعالیّت بیش از پیش مبلّغان مسیحی: گرچه تا پیش از مستعمره ساختن هند نیز مبلّغان مسیحی در هند فعالیت داشتند؛ اما پس از حضور فراگیر انگلیس است که فرصت برای فعالیت‌های دینی، اجتماعی و فرهنگی مسیحیان مهیّا می‌شود. با وجود آن که اسلام و تصوّف اسلامی توانست خود را با فرهنگ هند سازگار کند و در عمق دینداری این سرزمین نفوذ کند؛ امّا دین مسیحیت میان هندوان جایی برای خود باز نکرد و نتوانست وارد بطن سنّت دینی هند شود. یکی از مهمترین عوامل این امر این است که مسیحیت انجیلی Evangelical، اعتقاد به برتری فرهنگ غرب، مدرنیته و مسیحیّت داشت. از سوی دیگر، مبلّغان مسیحی بر تمامی اشکال تعبّد و آداب و رسوم هندویی و حتّی اسلام برچسب عقب ماندگی می‌زدند و به شدّت در برابر آنها عکس العمل نشان می‌دادند. البته برخی از محقّقان غربی در خصوص جنبه‌های رشد مسیحیّت نیز سخن گفته‌اند و گاه در این امر دچار اغراق و دوری از حقیقت نیز شده‌اند. برای مثال جی. ویلکینز می‌گوید: «اگر مسیحیّت در هند تبلیغ نمی‌شد، فرق گوناگون خداپرست در هند بوجود نمی‌آمد.» حال آن که به گواه تاریخ، اگر بخواهیم در خارج از این سرزمین به دنبال علّتی برای این امر باشیم، باید آن را مدیون جریان‌های صوفیانه و چند قرن تلاش عارفان مسلمان دانست و نه مبلّغان مسیحی.

جیمز میل در ۱۸۲۰ کتابی را با عنوان تاریخ هند بریتانیایی نوشت و تلاش کرد الزام حضور بریتانیای کبیر در میان مردم هند را تحت این علّت که آنان قادر به حکمرانی بر خود نیستند توجیه کند سفر به انگلستان و دیگر کشورهای مغرب زمین و آشنایی با نظام اجتماعی آنها

تأسیس و تحصیل در مدارس انگلیسی زبان: تحصیل در مدارس و کالج‌های انگلیسی، تأسیس دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی در شهرهای مختلف و سخن گفتن به زبان انگلیسی از مواردی بود که به وسیله مبلّغین مسیحی و کارگزاران بریتانیا تشویق و حمایت می‌شد.

غلبه سرمایه‌داری (کاپیتالیسم) و حکومت استعمارگرایانه (امپریالیسم) در جهان: شبکه‌ای از اقتصاد جهانی را به وجود آمد که برای هیچ کشوری راه گریز باقی نگذاشت و در نتیجه برخی منابع بومی را از بین برد.

نقد محقّقان غربی و خصوصاً انگلیسی‌ها از هندوئیزم که پس از آشنایی آنان با سنّت هندویی و آموختن زبان سنسکریت پیش آمد: نقدی که تا حدّ زیادی غیر منصفانه انجام می‌شد و هویّت، فرهنگ، سنّت، دین و نظام اجتماعی هندویی را یکپارچه زیر سوال می‌برد. به گفته ریچارد دیویس، «محقّقان غربی ابتدا به آموختن زبان سانسکریت رو آوردند و پس از آن به سرزنش سنّت هند پرداختند.» وی در کتاب خود به جیمز میل اشاره می‌کند. جیمز میل در ۱۸۲۰ کتابی را با عنوان تاریخ هند بریتانیایی نوشت و تلاش کرد الزام حضور بریتانیای کبیر در میان مردم هند را تحت این علّت که آنان قادر به حکمرانی بر خود نیستند توجیه کند. وی در کتاب خود به شدّت از هندوئیزم انتقاد کرد و آن را آئین شعاری، خرافاتی، غیر عقلانی و تحت نظارت روحانیون دینی نامید و ضمن آن، مسیحیّت را به عنوان عالی‌ترین دین اعلام کرد. همین طرز تفکّر جیمز میل برای چند دهه به وسیله شرکت‌های بریتانیایی به کارمندان انگلیسی تزریق شد تا برتری خود را نسبت به هندیان همیشه مدّ نظر داشته باشند و به هندوان نیز انتقال دهند.

این نوع مواجهه بریتانیا با شبه قاره هند، سبب شد جنبش‌ها و نهضت‌های دینی مهمی در دو طیف متفاوت به وجود آید: طیف اول، کسانی بودند که همان آموزه‌های سنّتی خود را با اعتماد و اطمینان تکرار کرده، بر متعالی بودن دین هندویی تأکید داشتند. هدف اینان، بازگشت به دین اولیه پدران آریایی‌شان بوده است. طیف دوم، کسانی که تحت تأثیر چارچوب ارزشی و قالب علم و دانش غرب قرار گرفتند و در اثر انتقادات وارد بر سنّت خود، به بازبینی مجدّد دین هندویی پرداختند.

برهموسماج

برهموسماج (انجمن برهمن‌ها یا روحانیون دینی) اولین جنبش اصلاح طلبانه است که در ۱۸۲۸ رسماً شکل گرفت. مؤسّس این حرکت، «راجا رام موهان رُی» Ram Mohan Roy Raja (1772 1833) نام دارد. همچنین وی را «پدر هند جدید» نیز نامیده‌اند.

ادامه دارد…

کد خبر 5029011 محمد آسیابانی

منبع: مهر

کلیدواژه: هندوستان رایزنی فرهنگی استعمار انگلستان هفته دفاع مقدس ترجمه تازه های نشر معرفی کتاب انتشارات سروش گردشگری تجدید چاپ رایزنی فرهنگی ادبیات جهان انقلاب اسلامی ایران دفاع مقدس انتشارات علمی و فرهنگی سازمان اسناد و کتابخانه ملی دفاع مقدس جنگ تحمیلی تاریخ هند شبه قاره سن ت خود سن ت هند مسیحی ت جنبش ها ت دینی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۳۶۷۵۳۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دینِ انسانیت در حال فراگیر شدن است

به گزارش مبلغ دینِ انسانیت عبارتی است که به گوش بسیاری از ما آشناست و افراد زیادی پیدا می شوند که با این اعتقاد که اصل در زندگی انسانیت است، کم کم به این باور رسیده اند که می توانند همین اعتقاد خود را به عنوان دین برگزینند. نشست «چالش‌های فراروی اخلاق دینی در عصر فناوری اطلاعات و هوش مصنوعی» از سلسله نشست‌های دین و چالش‌های روز با ارائه حجت الاسلام المسلمین دکتر حسینعلی رحمتی عضو هیئت علمی پژوهشگاه قرآن و حدیث در تاریخ ۲۹ فروردین سال جاری به همت پژوهشگاه قرآن و حدیث برگزار شد و به موضوع مهم نسبت اخلاق و دین پرداخته است:

حسینعلی رحمتی در ابتدای این نشست به پاسخ این سوال پرداخت که با توجه به گستردگی و فراگیر شدن فضای مجازی و هوش مصنوعی کدام یک از آموزه‌های اخلاقی و دینی ما به چالش کشیده شده است؟

دکتر رحمتی در تعریف چالش گفت: هر سوال و دغدغه جدی نظری یا موقعیت دشوار علمی چالش محسوب می‌شود و فضای مجازی امروزه زمینه ساز چالش شده‌ است. ایشان در این جلسه چند نمونه از چالش‌های نظری و عملی مربوط به اخلاق را عنوان کردند. بخشی از این چالش‌ها از جمله جهت دهی فضای مجازی به معرفت اخلاقی، سبقه تئوریک و نظری دارند؛ با ورود هوش مصنوعی این چالش جدی شده است. از دیدگاه دینی بین عمل و نظر ارتباط است و این نشان می‌دهد سامانه معرفتی شما می‌تواند روی باورها، جهت‌گیری‌ها و رفتار اخلاقی شما اثر بگذارد. امروزه بوسیله هوش مصنوعی یکی از کارهایی که ممکن است رخ دهد، اینست که وقتی اطلاعاتی به شما می‌دهد اطلاعاتی با سمت و سوی مشخص می‌دهد و اگر سنخ این اطلاعات متناسب با خداناباوری باشد و کم کم سامانه معرفتی شما را تغییر دهد، مثلاً عمداً یا سهوا به شما دروغ بگوید یا حریم خصوصی دیگران را نقض کند و به شما این ایده را دهد که اشکالی ندارد، با توجه به رابطه‌ای که بین نظر و عمل هست نظر شما را تغییر می دهد و روی عمل شما تاثیر می گذارد.

چالش دوم در این حوزه، تضعیف نظریه نیاز اخلاق به دین است، ما معتقدیم بین دین و اخلاق رابطه است و مکمل یکدیگرند. فضای مجازی و داده‌هایی که در آن است به مرور زمان مخاطب خداباور را به این می‌رساند که برای اخلاقی بودن نیاز به دین نیست، دین انسانیت را مطرح می‌کند و دوگانگی‌های بین دین و اخلاق ایجاد می‌کند و کم کم مخاطب را به این می‌رساند که می‌شود انسان اخلاقی باشد بدون اینکه دین‌دار باشد.

چالش بعدی، بی‌نیازی از تدوین متون دینی یا آموزه‌های اخلاقی از دین است؛ یعنی به کمک هوش مصنوعی اصول اخلاقی زندگی را مشخص کنیم، دستورات اخلاقی را از آن بگیریم و نیاز به کتاب دینی نداشته باشیم.

چالش دیگر تضعیف عواطف اخلاقی است، وقتی عاطفه داشته باشیم، نسبت به هم نوع خود و موجودات دیگر شفقت و دلسوزی داریم و نسبت به محیط زیست احساس مسئولیت می‌کنیم. فضای مجازی می‌تواند عاطفه را ضعیف و رابطه ماشینی را تعریف کند. در آموزه‌های دینی گفته شده که دیدن چهره پدر و مادر عبادت است و صله رحم و حضور در محضر علما سفارش شده است. فضای مجازی این آموزه‌های اخلاقی را تضعیف می‌کند و به مرور زمان بی‌عاطفه بودن را به انسان می‌دهد.

و چالش دیگر نسبی گرایی است. آموزه‌های دینی قائل به مطلق بودن اصول اخلاقی است، فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی ما را به نسبی‌گرایی معرفتی و فرا اخلاقی می‌رسانند. در این فضا ترویج انواع دیدگاه‌های اخلاقی دیده می‌شود و کم کم مخاطب به این نتیجه می‌رسد که چرا فقط نگاه اخلاقی ما درست باشد و این نسبی‌گرایی در هر عرصه‌ای که باشد، تبعیت‌ها و پیامدهایی دارد که ممکن است با آموزه‌های دینی ما سازگار نباشد.

چالش بعدی بحث فاعل اخلاقی است، دستورات اخلاقی ناظر به انسان بوده است. با آمدن ماشین‌های هوشمند، ماشین‌ها انسان گونه و انسان نما می‌شوند و این سوال مطرح می‌شود؛ آیا آموزه‌های اخلاق دینی ما برای ماشین‌های هوشمند هم کاربرد دارد یا خیر؟ اگر این ماشین‌ها را صرفاً ابزار بدانیم مانند کامپیوتر هیچ‌گاه نمی‌گوییم که فاعل اخلاقی است، اما هوش مصنوعی یک وسیله نیست و از شی بودن تبدیل به موجود شده‌است و صرفاً یک ابزار محسوب نمی‌شوند، زیرا قدرت پردازش دارد، آگاهی دارد و ممکن است قدرت اختیار برای آنها به وجود آید و بتوانند مستقل عمل کنند؛ به همین دلیل است که در برخی کشورها ربات‌ها را به عنوان شهروندهای آینده می‌پذیرند. پس این چالش مطرح می‌شود که آیا این ماشین‌ها صرفاً ابزار هستند یا فاعل اخلاقی هستند.

چالش دیگر جاودانگی انسان است. در نگاه دینی ما هرچه مربوط به خدا است جاودان است و مابقی فانی‌اند. با فراگیر شدن فناوری‌های جدید، مانند هوش مصنوعی این بحث ذکر شده است که جلوی فرایند پیر شدن انسان‌ها و مرگ آنها را بگیریم و این ایده به جایی برسد که انسان‌ فناناپذیر است، این در مقابل دیدگاه دینی ما چالش‌های بسیار جدی ایجاد می‌کند.

یکی دیگر از چالش‌هایی که فضای مجازی به طور مستقیم و غیر مستقیم ایجاد کرده است اخلاق و جنسیت و خانواده است. فضای مجازی و محتوایی که در آن وجود دارد در دیدگاه‌ها و باورهای ما در مورد اخلاق مربوط به خانواده تاثیر بسیار گذاشته است. فضای مجازی و فناوری جدید اصل ازدواج، فرزندآوری، وظایف زن و مرد را دچار تهدید کرده است و بحث‌هایی مانند ازدواج سفید و روابط غیر متعارف که چالش در این زمینه بسیار است.

وی در ادامه به بحث چالش‌های عملی نسبت به فضای مجازی پرداخت. تضعیف الگوهای اخلاقی سنتی؛ در اخلاق سنتی و دینی ما الگوها و اسوه‌های اخلاقی جایگاه مشخص دارند. پیامبر اکرم، ائمه، عالمان اخلاق، انسان‌های با فضیلت و... الگوهای اخلاقی اند. وجوه اشتراک این‌ها این است که شناخته شده‌اند . فضای مجازی و گسترش شبکه‌های اجتماعی میدانی را فراهم کرد که الگوهای اخلاقی جدیدی پا به عرصه وجود گذاشتند. این الگوها سابقه سلوک اخلاقی ندارند و نزد اساتیدی آموزش ندیده‌اند و چه بسا غیر اخلاقی هم باشند و آنچه که به اسم اخلاق ترویج می‌کنند با هیچ اخلاق دینی و غیر دینی سازگاری ندارد و این ناشی از فضایی است که ایجاد شده است.

چالش بعدی در حوزه عملی مربوط به توسعه هوش مصنوعی است، هوش مصنوعی را تا چه اندازه می‌توان توسعه داد. در اخلاق دینی ما هر کاری حدومرز دارد. توسعه فناوری این را زیر سوال می‌برد و بحث منفعت و سودآوری را تا هر کجا که بتواند پیش می‌برد و این پیامد خطرناکی دارد و خلاف آموزه‌هایی است که در اخلاق دینی ما است. حتی کسانی که نگاه دینی ندارند نسبت به این موضوع دغدغه دارند؛ زیرا هوش مصنوعی ایجاد چالش‌هایی در زندگی فردی و اجتماعی افراد می کند.

بحث بعدی تصمیم گیری اخلاقی و تزاحم‌ها به طور خاص است. یک کاربر ساده هر لحظه در معرض این دوگانگی‌های تصمیم گیری قرار می‌گیرد، پدر و مادرها بر سر دوراهی تصمیم‌گیری نسبت به اجازه فرزندش برای حضور در این فضا قرار می‌گیرند.

بحث بعدی قباحت زدایی از رذائل است، در این فضا قباحت می‌ریزد و زشتی‌ها کمرنگ شده است و کم کم از این فضا به زندگی واقعی و فیزیکی می‌رسد.

چالش بعدی احترام است در آموزه‌های دینی انسان سفارش به احترام شده است حال در این فضا ویدیوهایی می‌بینید که بسیار در آن به پدر و مادر استاد و شاگرد و... بی‌احترامی شده است.

دکتر رحمتی در پایان سخنان خود با بیان اینکه برای مواجهه با این چالش‌ها باید همدلی و همفکری زیادی بین سیاستگذاران و برنامه‌ریزان فرهنگی کشور صورت گیرد.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1898685

دیگر خبرها

  • ۱۱ آلاینده بیماری زای مخفی در خانه
  • «اکبر زنجانپور» در نوزدهمین دوره شب کارگردان تجلیل خواهد شد
  • تولید سالیانه یک میلیون و ۳۰۰ هزار تن پسماند صنعتی در هرمزگان
  • ملت‌های مسلمان، یهودی، مسیحی و بودایی حقوق فلسطینیان را از کشورهای حامی رژیم صهیونیستی مطالبه می‌کنند
  • معرفی کتاب «فیزیک خداباوری»
  • جشن عبادت وبندگی ۲۲۰ دانش آموز بادرودی
  • دینِ انسانیت در حال فراگیر شدن است
  • چگونگی استفاده بیماران از سامانه انتظامی نظام پزشکی
  • تنش سیاسی مراکش و الجزایر بخاطر پیراهن فوتبال!
  • جنجال در فوتبال آفریقا به خاطر طراحی یک پیراهن! + عکس