بدهی آمریکا دو برابر اندازه اقتصاد این کشور می شود!
تاریخ انتشار: ۲ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۳۸۷۸۱۰
دفتر بودجه کنگره آمریکا اعلام کرد سال آینده آمریکا بیش از تولید ناخالص داخلی خود بدهی خواهد داشت.
به گزارش ایسنا، دفتر کنترل بودجه کنگره در گزارشی هشدار داد با تداوم روند فعلی تا سال ۲۰۵۰ میزان بدهی آمریکا به دو برابر میزان تولید ناخالص داخلی این کشور خواهد رسید. تا پایان امسال نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی بزرگ ترین اقتصاد جهان به ۹۸ درصد خواهد رسید و سال آینده میزان بدهی از اندازه اقتصاد این کشور هم بزرگ تر خواهد شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دولت آمریکا در نتیجه شیوع کرونا و کاهش فعالیت های تجاری مجبور شد یک بسته حمایتی بزرگ را اجرایی کند که اصلی ترین نقش را در افزایش سرسام آور بدهی این کشور داشته است. به گفته این گزارش، بدهی رو به افزایش دولت های محلی و دولت فدرال باعث شده است اقتصاد در برابر افزایش نرخ بهره و تامین مالی این بدهی ها آسیب پذیرتر از گذشته باشد و ریسک وقوع یک بحران مالی افزایش پیدا کند.
به گفته میشل پترسون- مدیر بنیاد پترسون، در طول ۳۰ سال اخیر میزان بدهی این کشور همواره روندی صعودی را تجربه کرده است و این مساله باعث ایجاد شک و تردید در باثبات بودن مسیر مالی شده است. کرونا ویروس روند افزایش بدهی ها را تشدید کرده و این مساله با توجه به پیامدهای ویران کننده آن نیازمند اقدامی قاطع و فوری از سوی سیاست گذاران است.
پترسون با بیان اینکه پرداختن به مساله بدهی یک مساله اضطراری و مهم در آمریکا است افزود: تنها از این طریق است که می توانیم مطمین شویم برای آینده و رسیدن به یک رشد پایدار که باعث رفاه نسل های بعد شود، آماده هستیم.
پیش از این صندوق بین المللی پول با هشدار نسبت به روند صعودی بدهی های آمریکا گفته بود در میان مدت، پرداختن به مساله بدهی و کاستن از میزان کسری بودجه و بدهی های دولتی باید یکی از اصلی ترین اولویت های سیاست گذاران آمریکا باشد.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: حجم بدهی امریکا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۳۸۷۸۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۳ مساله تاثیر گذار بر تحولات منطقه
مسائل مختلفی این روزها بر تحولات منطقه سایه انداخته است. اما در این بین میتوان به سه مساله که به نظر میرسد تاثیر بیشتری بر تحولات منطقه دارند، اشاره کرد. یکی از این مسائل تجمعات اعتراضی در دانشگاههای آمریکا، اروپا، استرالیا و کاناداست که موجی جهانی را علیه جنایات رژیم صهیونیستی در غزه و سیاستهای آمریکا ایجاد کرده است. تاثیر اعتراضات دانشجویی به حدی است که مقامات آمریکایی نمیتوانند، بیتفاوت از کنار آن عبور کنند. به همین دلیل رئیس جمهور آمریکا نیز به مهم واکنش نشان داده است.
نباید فراموش کرد که تحت تاثیر اعتراضات دانشجویی و مردمی به جنایتهای رژیم صهیونیستی در غزه اقدامات مناسبی نیز در برخی کشور رقم خورد است. برای نمونه اعتراضات در ترکیه سبب شد، مقامات این کشور تصمیم بگیرند تا روابط تجاری خود را با اسرائیل قطع کنند. علاوه بر این کلمبیا نیز چنین رویکردی را در پیش گرفته است.
مساله دوم که تحولات منطقه تحت تاثیر آن قرار دارد، عملیات «وعده صادق» است. برای نمونه این اقدام ایران واکنش آمریکا و متحدانش را در پی داشته است و اثرات آن را در سفر وزیر امورخارجه آمریکا به منطقه و تحرکات مربوط به آتشبس میتوان دید. افزون بر این گروههای مقاومت نیز در سایه عملیات وعده صادق اقدامات گستردهتر و جدیتر را علیه جنایات رژیم صهیونیستی در دستور کار قرار دادهاند. برای نمونه یمنیها وارد چهارمین مرحله از برنامههایشان برای حمایت از مردم غزه شده و اعلام کردهاند که حوزه عملیاتی آنها به مدیترانه نیز گسترش پیدا کرده است. حزب الله لبنان نیز این روزها مراکز جدیتری را مورد حمله قرار میدهد.
در این بین مسائل داخلی رژیم صهیونیستی را باید سومین مسالهای دانست که این روزها روی تحولات منطقه سایه انداخته است. به عبارت دیگر موج استعفاهایی که رژیم صهیونیستی با آن رو به رو است در کنار گسترش تظاهرات علیه کابینه بنیامین نتانیاهو از دیگر مسائلی است که این روزها روی تحولات منطقه تاثیر گذار است.
در این بین اظهار نظرها درباره برقراری آتش بس نیز بیش از گذشته منتشر میشود و میتوان گفت احتمال برقراری آتش بس در حدود ۲۱۰ روزی که از جنگ در غزه میگذرد این روزها بیشتر است. اما توقف جنگ برای نتانیاهو به معنای سقوط و شکست در جنگ است. در واقع این روزها آمریکاییها در حال بررسی این مساله است که بین بنیامین نتانیاهو و برقراری آتش بس کدام یک را انتخاب کنند؟
این در حالی است که در این شرایط حماس توانمندتر از گذشته درصحنه مذاکرات غیر مستقیم ظاهر شده است و پذیرش آتش بس به معنای پیروزی حماس و مقاومت است. این مساله نشان میدهد که رژیم صهیونیستی در عرصه دیپلماسی نیز بسیار ضعیف است.