سروقامتانِ نصف جهان در دوران دفاع مقدس
تاریخ انتشار: ۳ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۴۰۲۰۱۰
به گزارش ایرنا، در آن دوران که کشور آماج شدیدترین هجمه ابرقدرت های جهان بود، سرداران بزرگی از جنس نور با تکیه بر اخلاص، معنویت و خودباوری به معنای واقعی مدیری مدبر شدند تا از دل پیچیده ترین دسیسه ها و ناامیدکننده ترین حملات، حلاوت تکنیک های دفاعی و پیروزی ها را به منصه ظهور برسانند.
با گذشت دست کم ۴۰ سال از پایان جنگ هشت ساله دفاع مقدس و تقدیم افزون بر ۲۰۰ هزار شهید، نام و یاد رزمندگان و فرماندهان بسیاری به چشم می خورد که اکنون جایشان در بین ما خالیست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از دیار اصفهان نیز دلیرمردان بسیاری در خط مقدم جبهه ها فرماندهی عملیات مختلف را بر عهده داشتند که نام برخی از آنان به دلیل برخورداری از ویژگی های کم نظیر و پیروزی های غرورآفرین پرسوتر است.
شهید همت، اسوه صلابت و اخلاص
شهید "سردار محمد ابراهیم همت" در عملیات پیروزمند بیت المقدس در سمت معاونت تیپ محمد رسول الله (ص) فعالیت و تلاش تحصین برانگیزی را در شکستن محاصره جاده شلمچه - خرمشهر انجام داد.
می توان گفت که او و یگان تحت امرش سهم بسزایی در فتح خرمشهر داشته اند و با اینکه منطقه عملیاتی دشت بود، شهید حاج همت با استفاده از بهترین تدبیر نظامی به نحو مطلوبی فرماندهی کرد.
در سال ۱۳۶۱ با توجه به شعله ور شدن آتش فتنه و جنگ در جنوب لبنان به منظور یاری رساندن به مردم مسلمان و مظلوم لبنان که مورد هجوم ناجوانمردانه رژیم صهیونیستی قرار گرفته بود راهی آن دیار شد و پس از دو ماه حضور در این خطه به میهن اسلامی بازگشت و در محور جنگ و جهاد قرار گرفت.
با شروع عملیات رمضان در تاریخ ۲۳/۴/۱۳۶۱ در منطقه «شرق بصره» فرماندهی تیپ ۲۷ حضرت رسول اکرم (ص) را بر عهده گرفت و بعدها با ارتقای این یگان به لشکر، تا زمان شهادتش در سمت فرماندهی انجام وظیفه نمود. پس از آن در عملیات مسلم بن عقیل و محرم – که او فرمانده قرارگاه ظفر بود – سلحشورانه با دشمن زبون جنگید، در عملیات والفجر مقدماتی بود که شهید حاج همت، مسئولیت سپاه یازدهم قدر را که شامل لشکر ۲۷ حضرت محمد رسول الله (ص)، لشکر ۳۱ عاشورا، لشکر ۵ نصر و تیپ ۱۰ سید الشهدا(ع) بود، بر عهده گرفت.
سرعت عمل و صلابت رزمندگان لشکر ۲۷ تحت فرماندهی ایشان در عملیات والفجر ۴ و تصرف ارتفاعات کانی مانگاه در آن مقاطع از خاطره ها محو نمی شود.
صلابت واستقامت فراموش نشدنی این شهید و الامقام و رزمندگان لشکر محمد رسول الله (ص) در جریان عملیات خیبر در منطقه طلائیه و تصرف جزایر مجنون و حفظ آن با وجود پاتک های شدید دشمن، از افتخارات تاریخ جنگ محسوب می شود.
شهید همت آنچنان با جبهه و جنگ عجین شده بود که در طول حیات نظامی خود فرزند بزرگش را فقط شش بار و فرزند کوچکتر خود را تنها یکبار در آغوش گرفته بود.
روحیه ایثار و استقامت او شگفت انگیز بود. حتی جیره و سهمیه لباس خود را به دیگران می بخشید.
او فرماندهی مدیر و مدبر بود، قدرت عجیبی در مدیریت داشت، بینش سیاسی بُعد دیگری از شخصیت والای او به شمار می رفت.از ویژگی های اخلاقی شهید همت برخورد دوستانه او با بسیجیان جان برکف بود. به بسیجیان عشق می ورزید و همواره در سخنانش از این مجاهدان مخلص تمجید و قدرشناسی می کرد.
این سردار دلاور به همراه معاونش، شهید اکبر زجاجی، سرانجام در عملیات خیبر در جزیره مجنون، در ۱۷ اسفند ۱۳۶۲، دعوت حق را لبیک گفت و به مقام شهادت رسید.
شهید خرازی، فرمانده صبور و خلاق جبهه ها
ابتکار و خلاقیت در کنار سجایای اخلاقی بارز همچون حُسن خلق، مهربانی، تواضع و شجاعت از ویژگیهای« شهید سردار حاج حسین خرازی» فرمانده لشکر ۱۴ امام حسین(ع) اصفهان است که با تکیه بر آن و مقتدرانه، پیچیدهترین عملیات دفاعمقدس را رهبری کرد. همرزمان او را «حسین آقا» مینامیدند.
وی فرماندهی عملیات کربلای پنج را بر عهده داشت و نیروهای او در این عملیات شکست سنگینی را به ارتش عراق وارد آوردند.
این مجاهد راه حق در ابتدای شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در کردستان حضور داشت و پس از یک سال فعالیت در این ناحیه راهی منطقه جنوب شد و به مدت ۹ ماه به عنوان فرمانده نخستین خط دفاعی، مقابل عراقیها در جاده آبادان- اهواز در منطقه دارخوین با تجهیزات جنگی و امکانات تدارکاتی بسیار کم مقاومت کرد.
او در عملیات شکست حصر آبادان فرماندهی جبهه دارخوین را به عهده داشت و پس از آزادسازی بستان، تیپ امام حسین(ع) را تشکیل داد که بعدها با رشادت ها و جانفشانی های او و همرزمانش به لشکر امام حسین (ع) ارتقا یافت، یگان او در عملیات بیتالمقدس جزو نخستین لشکرهایی بود که از رود کارون عبور کرد و به جاده اهواز – خرمشهر رسید و در آزادسازی خرمشهر سهم به سزایی را ایفا کرد.
این سردار سپاه اسلام پس از آن در عملیات های مختلفی همچون رمضان، والفجر مقدماتی، والفجر ۴ و خیبر در سمت فرماندهی لشکر امام حسین(ع) شرکت داشت، در عملیات والفجر ۸، او فرمانده ی لشکر امام حسین(ع)بود که این لشکر به عنوان یگان عمل کنندهای قوی، لشکر گارد جمهوری عراق را تسلیم خود کرد و پیروزی هایی را در منطقه فاو و کارخانه نمک که از پیچیدهترین منطقه های جنگی بود، به دست آورد.
حسین خرازی ۳۰ ترکش بر تنش اصابت کرده بود و در عملیات خیبر دست راستش را به خدا هدیه کرد؛ اما با این وجود تا جان در بدن داشت در مقابل متجاوزان این سرزمین ایستادگی کرد و در نهایت شربت شهادت نوشید.
به گفته همرزمانش، خرازی با ابتکار ستودنی اش همواره در بدترین شرایط میتوانست تصمیمگیری کند و در بسیاری از موارد شرایط به گونهای بود که بدون تصمیم هوشمندانه عملیات به سرانجام نمی رسید.
در آغاز جنگ ایران و عراق در منطقه دارخوین مسئول خط شد و پس آن در زمان فرماندهی لشکر ۱۴ امام حسین(ع) در عملیات خیبر یکی از دستان خود را از دست داد و سه سال در عملیات مختلف حضور داشت و در نهایت در سال ۶۵ در عملیات کربلای ۵ به مقام شهادت نائل شد.شهید خرازی در عملیات کربلای ۴ با وجود عقب نشینی تمام امکانات سنگینی را در منطقه شلمچه گردآوری کرد و نظرات و تاکتیک های نظامی او به گونه ای بود که در قرارگاه سپاه حرف اول را میزد.
شهید کاظمی، فرمانده شجاع و ریسک پذیر
سردار سرلشگرپاسدار شهید "احمد کاظمی" یکی از خلاقترین، ریسک پذیرترین و هوشمندترین فرماندهان دوران دفاع مقدس بود به طوری که همرزمانش در عملیاتهای مختلف با اتکا به درایت و قدرت اجرایی او، دشوارترین طرحها را در نبرد با دشمن اجرا می کردند.
او در سال ۱۳۳۷ در شهرستان نجف آباد از توابع استان اصفهان در خانواده ای مومن و عاشق اهل بیت عصمت و طهارت(ع) دیده به جهان گشود.
جراحت های فراوان از ناحیه پا و دست که منجر به قطع انگشت دست وی شده بود گویای ایثار و جانفشانی وی در راه حفاظت از انقلاب اسلامی و دستاوردهای نظام مقدس جمهوری اسلامی بود.
این فرمانده دلاور از سال ۱۳۵۹ با حضور در برابر ضد انقلاب در کردستان حرکت جهادی خود را آغاز کرد و تا دفع فتنه و شرارت دشمنان نظام و انقلاب اسلامی در کردستان ماند.
سردار شهید کاظمی از تاریخ یک آذر ۱۳۵۹ تا ۱۰ مهر ۱۳۶۰ فرمانده جبهه "فیاضیه" آبادان بود و به پاس رشادت در دفاع از اسلام و انقلاب و دفع تجاوز دشمن به فرماندهی لشکر نجف اشرف اصفهان منصوب شد.
به دنبال آن فرماندهی لشکر ۱۴ امام حسین(ع) و معاونت عملیات نیروی زمینی سپاه از جمله مسئولیت هایی بود که این سردار دلاور به عهده گرفت.
از سال ۱۳۷۹ فرماندهی نیروی هوایی سپاه به این فرمانده سپرده شد که مدت بیش از پنج سال ادامه داشت تا در مرداد ۱۳۸۴ به پیشنهاد سردار سرلشکر پاسدار سید یحیی صفوی فرمانده وقت کل سپاه، سردار حاج احمد کاظمی به فرماندهی نیروی زمینی سپاه منصوب شد.
۱۹ دی سال ۱۳۸۴ حاج احمد کاظمی و تعدادی دیگر از همقطارانش بر اثر سقوط یک فروند هواپیمای نظامی (جت فالکون) در حوالی ارومیه به دیدار حق شتافتند.
شهید کاظمی در بهار سال ۱۳۵۹ پس از فرمان بسیج عمومی بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) برای مقابله با مزدوران شرق و غرب، همراه با سردار شهید غلامرضا صالحی در قالب یک گروه ۶۰ نفری از نجفآباد عازم کرمانشاه و سپس سنندج شد. وی حدود هفت ماه با جدیت در عملیاتهای پاکسازی به مقابله با فتنهانگیزان پرداخت و در یکی از این عملیاتها از ناحیه پا مجروح و به شهر خود منتقل شد.
هنوز زخمهایش التیام نیافته بود که در اواسط آذر همان سال همراه با یک گروه ۵۰ نفری در جبهههای آبادان حضور یافت و فرماندهی یکی از مناطق عملیاتی به عهدهاش سپرده شد که نقش مؤثری در این منطقه و سپس عملیات شکست حصر آبادان ایفا داشت.
از جمله فعالیتهای برجسته شهید کاظمی در دوران دفاع مقدس میتوان به تثبیت تیپ ۸ نجف اشرف اشاره کرد به طوریکه وی با جمعکردن انسانهای بزرگی این تیپ را سازماندهی کرد و در اثنای جنگ، استعداد آن را تا سطح لشکر ارتقا داد و آن را به یکی از مانوریترین یگانهای دفاع مقدس تبدیل کرد.
شهید کاظمی بخش عمدهای از تجهیزات و جنگافزارهای مورد نیاز این لشکر خط شکن را از غنایم به دستآمده از دشمن تأمین کرد.
این فرمانده سپاه، یار و همرزمان سرداران شهید باکری، زینالدین، خرازی، همت و بقایی بود و یکی از برجستهترین و مقتدرترین فرماندهان دفاع مقدس بود و در بیشتر عملیاتها و نبردهای مهم برای بیرون راندن دشمن، حضوری فعال و تأثیرگذار داشت و کمتر عملیاتی بود که نام احمد کاظمی در حماسه آن ثبت نشده باشد.
نقش مؤثر و فرماندهی وی و همرزمان شهیدش در عملیاتهای بیتالمقدس ۱، فتحالمبین ۲، رمضان ۳، والفجر ۸ و کربلای ۵ بارها طعم تلخ شکست را بر کام صدام و لشکریانش فرو ریخت.
آخرین حکم مسئولیت احمد کاظمی، فرماندهی نیروی زمینی سپاه بود که بیستونهم مرداد ۱۳۸۴ از سوی مقام معظم رهبری، فرماندهی کل قوا به ایشان تنفیض شد. وی دارای مدرک کارشناسی ارشد جغرافیای سیاسی و دانشجوی دکترای دفاع ملی بود و به پاس سوابق با ارزش،فرماندهی عالی و قدمت مدیریت بالا از دست رهبر معظم انقلاب، سه مدال فتح دریافت کرد.
شهید آقابابایی، مدیری مدبر در بحران های سخت
شهید "اکبر آقابابایی" در سال ۱۳۴۱ در اصفهان متولد شد. در کودکی و نوجوانی در حرفه سنگبُری فعالیت داشت. با شکلگیری سپاه وارد پادگان ۱۵ خرداد واحد تاکتیک و سلاح شد.
حضور در غرب کشور و پاکسازی منطقه از ضد انقلاب و همچنین ۶ عملیات دوران جنگ، فرماندهی کل عملیات ناحیه شمال غرب و کردستان، حضور فعال در ۳۵ عملیات پاکسازی از جمله فعالیت های شهید آقابابایی است.
وی از سال ۶۰ تا ۶۸ فرمانده تیپ الغدیر سپاه یزد میشود و سال ۶۸ جانشینی لشکر ۱۴ امام حسین(ع) را بر عهده میگیرد و بعدها در سال ۱۳۷۲ به عنوان مسوول عملیات سپاه قدس انتخاب می شود. در لبنان و بوسنی هرزگوین و حتی افغانستان حضور مییابد اما در این سال های آخر که افتخار جانبازی ۷۰ درصد را به دوش میکشد در سحرگاه چهارم شهریور ماه سال ۱۳۷۵ به فیض عظیم شهادت نایل میآید.
مدیریت در بحرانهای سخت، داشتن روح بزرگ و توجه به معیشت نیروها از ویژگی های این شهید والا مقام عنوان شده است.
شهید آقا باباگُلی، فرمانده ای مقید به آموزش
شهید" رضا آقا باباگلی" در سال ۱۳۴۸ در اصفهان متولد میشود و بعدها که جوان است و شور انقلابی دارد در ابتدا وارد جهاد سازندگی آن روزها می شود. او در حالی که به دلیل صافی کف پا از سربازی معاف شده سال ۵۸ در سپاه استخدام می شود و بلافاصله به کردستان میرود.
شهید آقاباباگلی مُتبحر در آموزش است و مدتی در پادگان غدیر اصفهان می ماند و سپس مسئولیت واحد تحقیقات نظامی را عهده دار می شود. بعد از آن در سال ۱۳۶۲ هم بعنوان مسئول واحد آموزش های تخصصی قرارگاه کربلا کارش را ادامه میدهد.
این شهید در عملیاتهای فتح یک و کربلای ۴ و ۵ می رزمد اما در اول بهمن ماه سرد سال ۶۵ در عملیات کربلای ۵ به آسمان ها پر میکشد.
بها دادن به نیروها، ایجاد انگیزه در افراد، پیش قدم شدن در کارها، ایثار و از خودگذشتگی، اهمیت دادن به بیت المال و تربیت تک تیرانداز، تدوین جزوه آموزش تک تیزانداز از مهمترین کارها و خصوصیات شهید آقاباباگلی است.
شهید افشار، "ذاکر قریب البکا"
اطرافیان به شهید "جلال افشار" لقب "ذاکر قریب البُکا" داده بودند.
وی سال ۱۳۳۵ در محله دردشت اصفهان به دنیا می آید.جلال افشار در سال ۱۳۵۳ برای تحصیل و طلبگی به قم می رود و از محضر آیت الله قدوسی، مدیر مدرسه حقانی آن سال ها بهره ها می برد. وی در سال ۱۳۵۸ بعد از ورود رسمی به سپاه، به پادگان ۱۵ خرداد می رود و واحد سیاسی، عقیدتی سپاه و تربیت مربی را راه اندازی می کند و بعد از مدتی تربیت و آموزش نیروها را برعهده می گیرد.
مرحوم پرورش درباره اش می گوید: "او اسماً جلال بود و پیوسته در حال کمال..."
شهید افشار ظهر بیست و دومین روز از ماه مبارک رمضان(۲۴ تیرماه ۶۱) در عملیاتی با نام رمضان بر اثر انفجار گلوله توپ با اصابت ترکش به پهلو، جاودانه می شود.
شهید "عباس کِردآبادی"، چترباز ماهرعملیات
ولادت شهید در سال ۱۳۴۴ در محله کردآباد شهر اصفهان اتفاق می افتد. دوره سربازی را در شیراز می گذراند و بیشتر از ۶۰ بار با چتر از هواپیما می پرد. بعد از پیروزی انقلاب همزمان در تربیت ملعم و چتربازی ارتش پذیرفته می شود اما به سپاه و تیپ ۱۴ امام حسین(ع) که کمی بعد به لشکر ارتقا می یابد، می رود.
او درکار جدی اما با همرزمان بسیار بامحبت و مهربان بود. وی در سحرگاهان تاریک و روشن آذرماه سال ۱۳۶۰ بر اثر اصابت ترکش توپ به پهلو به شهادت می رسد.
شهید "علی میرمُجربیان" سیّد شهدای آموزش
نخستین رژه هماهنگ نیروهای مسلح توسط شهید میرمجربیان سازماندهی می شود. شهیدی که در سال ۱۳۴۱ در اصفهان متولد شده و بعدها در دبیرستان خوارزمی درس می خواند اما برای بهره مندی از دروس حوزوی و انقلابی به مدرسه ذوالفقار منتقل می شود.
اوایل جنگ تحمیلی وارد ایلام می شود و علیه بنی صدر و خیانت های وی مدارکی جمع و جور می کند تا به محضر علمای قم ببرد.
این شهید را با لقب «سیّد شهدای آموزش» می شناسند. چرا که بنای آموزش را به شکلی اساسی و بنیادین در سپاه پی ریزی کرد و دوم اینکه بدون هیچ امکاناتی و تنها با سرمایه توکل بر خدا اقدام به راه اندازی دوره های تخصصی مانند آموزش توپخانه کرد.
این مرد میدان رزم، یازدهم آبان ماه سال ۱۳۶۱ در حالی که مشغول شناسایی و یادداشت برداری صحنه های عملیات بود بر اثر اصابت راکت های هلی کوپتر بعثی ها به فیض شهادت دست می یابد.
شهید "محمد وجدانی"، موسس آموزشکده های رزمی
این شهید نقش موثری در راه اندازی آموزشکده رزمی سپاه پادگان امام علی(ع) داشت.
وی بامداد یازدهم آبان ماه سال ۱۳۶۱ غسل شهادت می کند و ظهرگاهان همان روز، راکت های هلی کوپتر دشمن پی در پی فرود می آیند و او را به سرمنزل جاودانه مقصود می رسانند.دفترچه خاطرات شهید حکایت از تلاش و تحقیق های وی در راه اندازی و شکوفایی واحد آموزش و هچنین پادگاه شهید آیت اله صدوقی، تا آخرین ثانیه های زندگی دارد.
شهید "سیداحمد حجازی"، پایه گذار نیروی دریایی
این شهید سال ۱۳۳۴ متولد شد. در دوران پهلوی ۲ مرحله دستگیر می شود و در بیدادگاه سفاکان آن رژیم تا سر حد مرگ شکنجه می شود اما زیرک است و اعتراف نمی کند.
مراقبت ها و آزارهای ساواک باعث می شود مدت ها به لبنان و سوریه سفر کند. بعدها در پادگان ۱۵ خردا اصفهان بعنوان اولین مربی تخریب کارش را آغاز می کند. در نبرد افغانستان نیز از طریق سازمان نصر به یاری مسلمانان آن ولایت می شتابد. مسئول تدارکات و عضو فرماندهی منطقه ۶ کشور می شود و سنگ بنای نیروی دریایی سپاه را می گذارد.
یک ماه قبل از شهادت به پابوس امام رضا(ع) می رود و شهادت می طلبد تا اینکه بالاخره در پنجمین روز از بهمن ماه سرد و سوزان سال ۶۰ در حال خنثی کردن مین های دشمن به ملکوت اعلی عروج می کند.
افزایش بُرد آر پی جی ۷ ، تولید مواد منفجره و پنبه باروتی از ابتکارات شهید حجازی است.
نزدیک به ۳۰۰ هزار رزمنده از استان اصفهان در جنگ تحمیلی شرکت کردند و این استان در هشت سال دفاع مقدس حدود ۲۳ هزار و ۵۰۰ شهید تقدیم کرده است.
امسال افزون بر ۲ هزار برنامه به مناسبت هفته دفاع مقدس در این استان برگزار می شود که بیشتر آنها با توجه به شیوع کرونا، بصورت مجازی و در فضای باز و با رعایت پروتکلهای بهداشتی اجرا خواهد شد.
برچسبها دفاع مقدس شهید اصفهان اقتدار 40 شهید حسین خرازی پروندهٔ خبری چهلمین سال دفاع مقدسمنبع: ایرنا
کلیدواژه: دفاع مقدس شهید اصفهان اقتدار 40 شهید حسین خرازی دفاع مقدس شهید اصفهان اقتدار 40 شهید حسین خرازی اخبار کنکور عملیات کربلای ۱۴ امام حسین ع فرماندهی لشکر عملیات ها عملیات خیبر احمد کاظمی راه اندازی شهید کاظمی بر عهده دفاع مقدس ماه سال لشکر ۱۴ بر اثر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۴۰۲۰۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فرماندهی که در تمامی مسئولیتها موفق بود
شامگاه ۲۹ فروردین ۱۴۰۰ بود که سپاه پاسداران خبری تلخ و باورناپذیر را منتشر کرد؛ عروج سردار حجازی جانشین فرمانده نیروی قدس سپاه، خبری بود که به یکباره منتشر شد و همگان را در بهت فرو برد. سیدمحمد حجازی همانطور که عمری خالصانه و بدون ادعا زیست و خدمت کرد، شهادتش نیز مظلومانه بود. او آنطور خدمت کرد که شایسته مردان خدا بود؛ بیریا، بیحاشیه، بیادعا و بدون هیچ چشمداشتی.
پرونده جهادی و خدمتی شهید حجازی با آن چهره محجوب که کمتر مقابل دوربین قرار میگرفت، مملو از خدمات و سمتهایی بود که او به هیچ کدام از آنها به چشم جایگاه نگاه نمیکرد. بار و مسئولیتی بود که باید انجام میداد و برایش فرقی نمیکرد عنوان آن سمت چه باشد و سختیهایی داشته باشد.
ملاک نبود کجا خدمت کند
سردار سیدمجید میراحمدی از همرزمان قدیمی شهید حجازی در همین خصوص میگوید: «یکی از ویژگیهای برجسته سردار حجازی این بود که بنا به میلشان انجام وظیفه نمیکردند! بلکه بنا به تکلیف و اثربخشی خودشان انجام وظیفه میکردند. حقیقتاً ملاک نبود کجا خدمت کنند و چه مسئولیتی داشته باشند. ملاک اصلی برای سردار حجازی فقط انجام تکلیف بود. ایشان قبل از پیروزی انقلاب اسلامی یک مبارزه جدی را با رژیم پهلوی شروع کردند و در همان عنفوان جوانی دستگیر شدند و به زندان افتادند. سردار حجازی از همان زمان یک مبارز و مجاهدی خستگیناپذیر بودند.»
میراحمدی میافزاید: «ایشان هر سمتی را پذیرفتند، بر اساس همین تکلیف مداری بود. اگر در لبنان به یاری جبهه مقاومت در کنار سیدحسن نصرالله شتافتند باز بر اساس همین روحیه و ویژگی بود. شهید حجازی به عنوان امین و مستشار در کنار سیدحسن نصرالله حضور داشتند و حضورشان در لبنان بسیار تأثیرگذار بود. پس از شهادت حاج قاسم سلیمانی نیز وقتی به ایشان جانشینی سردار قاآنی پیشنهاد شد، شهید حجازی با توجه به روحیه تکلیف مداریاش مسئولیت جانشینی فرماندهی نیروی قدس را پذیرفتند.»
همنشینی با علما و صلحا
روحیه تکلیفمداری، تبعیت محض از ولیفقیه و خدمت بیادعا در نظام اسلامی به دلیل خودسازیهایی بود که شهید حجازی انجام داده بود. به قول یکی از همرزمانش: «ایشان دستورالعملی جهت خودسازی شخصی داشتند. اینطور نبود که باری به هر جهت زندگی کنند. برای خودشان استاد اخلاق داشتند و ارتباطات بسیار نزدیکی با علمای برجسته اخلاق مثل حضرت آیتالله مرحوم بهاءالدینی، آیتالله جوادی آملی و آیتالله حسنزاده آملی داشتند. تعاریفی که حضرت آیتالله جوادی آملی بعد از شهادت ایشان به کار بردند گویای شخصیت بزرگ شهید حجازی است. سردار حجازی در مقطعی احساس تکلیف کردند که باید با رژیم ستمشاهی مبارزه کنند، در این مسیر قرار گرفتند و به مبارزه انقلابی پرداختند.»
آیتالله جوادی آملی در اولین سالگرد شهادت حجازی گفته بود: «سردار حجازی در مقاطع گوناگون و تا پایان عمرش با اسلام و رهبری بود. در ردههای مختلف سپاه مدیریت کرد و همچنین در جنگ حضور داشت.»
سیداحمد و سیدمحمد، پیشکسوتان سپاه
شاید کمتر کسی بداند شهید حجازی از جمله نفراتی بود که در تشکیل سپاه نقش داشت. او به همراه برادر بزرگترش شهید سید احمد حجازی در امور آموزشی و پشتیبانی دورههای اول سپاه نقش داشتند. مرحوم حجتالاسلام سیدمجید حجازی برادر شهیدان درباره فعالیت دو برادر بزرگترش در سپاه گفته بود: «سید احمد متولد سال ۱۳۳۴ و سید محمد متولد سال ۱۳۳۵ بود. فقط یک سال فاصله سنی داشتند و به همین خاطر بسیار با هم صمیمی بودند. بعد از پیروزی انقلاب هر دو به عضویت سپاه درآمدند و از پیشکسوتان این نهاد انقلابی بودند. سید احمد از آنجایی که دورههای تخریب و انفجار را پشت سرگذاشته بود، در دوره اول سپاه به آموزش نیروی جوان این نهاد انقلابی پرداخت. سیدمحمد هم همراهیاش میکرد. بعد، چون پدرمان از معتمدان بازار بود، دو برادر در پشتیبانی و تدارکات نهاد تازه تأسیس شده سپاه فعالیت کردند.»
دوری از جبهه را برنمیتافت
یکی دیگر از همرزمان شهید سیدمحمد حجازی هم از حضور او در جبهههای دفاع مقدس میگوید: «در همان ابتدای جنگ سیدمحمد به جبهه رفت و مسئول اعزام نیروها به جبهههای جنوب کشور بود. تا مرحله جانشینی قرارگاه قدس هم پیش رفت. سردار حجازی سالهای زیادی از دفاع مقدس را در جبهه حضور داشت و حضورش هم تأثیرگذار و مهم بود. در مقطعی هم ایشان بنا به خواسته فرمانده کل سپاه به عنوان فرمانده سپاه خراسان منصوب شد و به مشهد رفت. این مسئولیت بنا به تکلیفی بود که فرمانده کل سپاه بر دوشش گذاشته بود و ایشان هم پذیرفت، در حالی که هیچ تمایلی برای فاصله گرفتن از جبهههای جنگ نداشت. سردار حجازی در ادامه خدمتش هم همین روحیه را حفظ کرد، یعنی هرجا که تکلیف میشد میرفت.»
عملکرد موفق در بسیج
بعد از دوران دفاع مقدس و زیر نظر مقام معظم رهبری، بسیج به نیروی مقاومت بسیج ارتقا پیدا کرد که اتفاق بزرگی بود. هرچند راهاندازی این نیرو با فرماندهی سردار افشار بود، اما سردار شهید سیدمحمد حجازی از سوی سردار افشار به عنوان رئیس ستاد این نیرو معرفی شد و از این طریق، حجازی یکی از تأثیرگذارترین افراد در راهاندازی نیروی مقاومت بسیج بود.
شکیل معاونتهای مختلف و مشخص کردن شرح وظایف این نیرو از اقدامات شهید حجازی بود. سردار مجید خراسانی در این خصوص میگوید: «سردار حجازی در ساختارسازی و کادرسازی بسیار موفق بودند. به گونهای که حضرت آقا در پیام مربوط به شهادتشان فرمودند که سردار حجازی در هرجایی بوده موفق بوده است. شهید حجازی در حقیقت پایههای یک سازمان بدیع در دنیا و جهان اسلام را به نام نیروی مقاومت بسیج طراحی و به کادرسازی آن کمک کردند. در کارهای ابتکاری که رهبری انتظار داشتند نمونه بودند و در این موارد کمتر مثل ایشان سراغ داریم. به خصوص اینکه نیروی مقاومت یک سازمان و مجموعه مردمی است و معمولاً راهاندازی مجموعههای مردمی، پیچیدگی، لطافت، دقت و شرایط خاص خودش را دارد.»
کادرسازی و ساختارسازی استثنایی
خراسانی همچنین میگوید: «کادرسازی موفق دومین هنر سردار حجازی بود که در این مورد بسیار موفق عمل میکردند. شهید حجازی در کادرسازی و ساختارسازی استثنا بودند. در ادامه مسیر خودشان و در بحرانیترین شرایط کشور از نظر سیاسی و امنیتی به عنوان فرمانده نیروی مقاومت بسیج معرفی شدند. ایشان گام دوم ساختارسازی خودشان را در این دوره با ابتکارات و روشهای جدید انجام دادند. شهید حجازی در راهاندازی، توسعه و ادامه مسیر در بسیج خیلی تلاش کردند.»
از جمله اقدامات شهید حجازی در بسیج، تشکیل و راهاندازی مجموعه بسیج سازندگی بود. حجازی بخش عمدهای از دیدگاههای خودش را در رابطه با بسیج از مقام معظم رهبری میگرفت و بخش دیگری مربوط به ابتکاراتش در جهت توسعه بسیج بود. سردار حجازی حرکت نمونهای را برای راهاندازی حوزه سازندگی نیروی مقاومت بسیج در مناطق محروم کشور پایهگذاری کرد.
حضور مؤثر در جبهه مقاومت اسلامی
یکی دیگر از خدمات ارزنده سردار شهید سیدمحمد حجازی حضورش در جبهه مقاومت اسلامی بود. او سالها در لبنان خدمت کرد و در کنار سیدحسن نصرالله حضور داشت و امین او بود. شهید حجازی از سال ۱۳۹۳ به لبنان رفت و بیش از پنج سال حضور مستشاری در این کشور را تجربه کرد.
شاید یکی از بهترین تعاریف در خصوص حضور مؤثر شهید حجازی در جبهه مقاومت اسلامی را بتوانیم در جملات سیدحسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان بیابیم. نصرالله پیرامون حضور شهید حجازی در لبنان گفته است: «سالهاست او را از طریق حضورش در میان خود میشناسیم. او یک فرمانده حکیم، مجاهد و مهاجر در راه خدا بود. او برای ما برادری بزرگ و پشتوانهای قوی، یک فداکار وفادار، الگوی اخلاقی، یک روشنفکر با تجربه و همچنین رفیق، دوست و یاری مخلص برای شهید بزرگ حاج قاسم سلیمانی (رضوان الله علیه) به ویژه در این سالهای سخت و سرنوشت ساز در زندگی ملت، منطقه و مقاومت ما بود.»
پدر موشکی حزبالله لبنان
به شهید حجازی لقب پدر موشکی حزبالله لبنان را داده بودند. حجتالاسلام علی شیرازی نماینده سابق ولیفقیه در نیروی قدس سپاه در این باره گفته است: «وقتی رهبر معظم انقلاب دستور علنی دادند که باید هم غزه و هم کرانه باختری را تجهیز کنیم، همه نیروها برای اجرای این فرمان وارد میدان شدند. در غزه امکان ارسال سلاح نیست، اما این امکان وجود دارد که دانش را به مردم آنجا انتقال داد. سردار حجازی همراه حاج قاسم برای مقاومت و شکست رژیم اشغالگر قدس تلاش کردند و با توجه به اینکه امکان ارسال تجهیزات به نوار غزه وجود نداشت، آنها دانش موشکی را به آنجا منتقل کردند که در این رابطه سردار حجازی سهم عمدهای داشت. جمهوری اسلامی برای حزبالله ماهی نگرفت، بلکه به آنها ماهیگیری آموزش داد. به همین واسطه، امروز دست مردم غزه و کرانه باختری پرتر از قبل است. زمانی دست مردم فلسطین برای جنگ با رژیم صهیونیستی سنگ بود، اما امروز جنگ موشک است و در آینده امیدواریم مردم غزه پهپاد بسازند و با افزایش دانش در همه زمینهها به عمر رژیم صهیونیستی پایان دهند.»
زخم اساسی به قلب صهیونیستها
بعد از شهادت حاج قاسم سلیمانی، شهید حجازی به جانشینی نیروی قدس سپاه میرسد. او به عنوان یکی از فرماندهان ارشد نیروی قدس، چه آن زمان که در لبنان حضور داشت و چه زمانی که جانشینی سردار قاآنی را برعهده گرفت، آنقدر عملکرد موفقی داشت که خاری در چشم صهیونیستها بود.
به قول سیدعلی حجازی، فرزند شهید: «در پنجسال و نیمی که حاجآقا (شهید حجازی) در لبنان بودند، دوری پدر و مادرمان واقعاً برای ما سخت شده بود. مضاف بر این سختیها، تهدیدها هم خیلی زیاد بود و صهیونیستها مدام در رسانههای خود اسم حاجآقا را میبردند. اینها نشان میداد که صهیونیستها برای ترور، دست روی حاجآقا گذاشتهاند. وقتی من و خانواده به حاجآقا گلایه میکردیم که چرا بازنمیگردید، ایشان همیشه به ما میگفت که کارهایی را شروع کردهایم که میخواهیم به نتیجه برسند و اگر برای بازگشت اصرار کنم، ممکن است این کارها ابتر بمانند، البته الان بحمدالله آن کارها دارد ادامه پیدا میکند. شهیدحجازی واقعاً زخم اساسی به صهیونیستها زد.»
عاقبت این فرمانده رشید سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که خط جهاد را از جبهههای دفاع مقدس تا بلندیهای جولان ادامه داده بود، در شامگاه ۲۹ فروردین ۱۴۰۰ به شهادت رسید. پس از عروج آسمانی او بود که مقام معظم رهبری در پیامشان به همین مناسبت گفتند: «عمری سراپا مجاهدت، فکری پویا، دلی سرشار از ایمان راستین و آکنده از انگیزه و عزم راسخ و نیرویی یکسره در خدمت اسلام و انقلاب، خلاصهای از شخصیت این مجاهد فی سبیلالله است. او در مسئولیتهای بزرگ و اثرگذار در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خدمت کرده و در همه آنها سربلند و موفق بوده است.»
خاطره سردار قاآنی از همراهی با شهید حجازی در عملیات خیبر
مدیریت عالی سیدمحمد زیر بمباران دشمن
در خیبر برای اولین بار قرار بود از داخل آب به آن وسعت عبور کنیم. به همان میزان که برنامهریزی برای انجام عملیات میشد، شاید سختتر از آن، برنامهریزی برای آماده کردن نیروها و تأمین نیازهای پشتیبانی و... نیاز بود و برنامهریزی برای نیروهایی که در خط بودند کار مهم و اساسی بود. شب اولی که نیروها حرکت کردند، برادر عزیز سردار حجازی با عشق و علاقه و با اهتمامی که داشتند در عملیات حضور داشته باشند، آمده بودند اداره قرارگاه شط علی را برعهده داشته باشند؛ اعم از اعزام نیروها، تأمین امکانات مورد نیاز و... همه این برنامهریزیها برعهده ایشان بود. برادرمان آقای حجازی در آن بمباران شدید، نیروها را سامان میدادند. کمی بعد حدود ۱۰ الی ۱۲ فروند بالگرد اعم از ۲۱۴، شنوک و کبری برای تأمین نیروها آمدند. آقای حجازی خیلی با نشاط و با روحیه آمدند بچهها را سوار این بالگردها کرده و حرکت کردند به سمت منطقه عملیاتی و به موقع به منطقه مورد نظر رسیدند.
به این ترتیب آن منطقه حفظ و نهایتاً کار تصرف جزایر کامل شد و استحکام پیدا کرد. غرض اینکه در آن شرایط بحرانی، ایشان با تسلط توانست اوضاع را ساماندهی کند. به کار تسلط و کنترل داشت و بچهها را ساماندهی میکرد. شکر خدا نیروها به موقع به منطقه رسیدند و کار عملیات پیش رفت و جزایر تثبیت شد. سالها بعد از اتمام دفاع مقدس، شرایطی پیش آمد تا در جبهه مقاومت باز همراه این شهید بزرگوار باشیم. البته خدمات ایشان به جبهه مقاومت بسیار زیاد است و نمیشود از همه آنها گفت.
محسن رضایی فرمانده وقت سپاه در دفاع مقدس:
حجازی از ابتدای جنگ مسئولیتهای خطیری داشت
محسن رضایی، فرمانده سپاه در بخش قابل توجهی از دفاع مقدس میگوید شهید سیدمحمد حجازی از ابتدای دفاع مقدس مسئولیتهای خطیری در جبههها داشت. متن زیر بخشی از گفتههای رضایی در همین خصوص است: «در عملیات رمضان، شهید حجازی جزو افراد مطرح بود. من که با فرماندهان صحبت میکردم با ایشان هم مکالمه داشتم. ایشان در آن مقطع مسئولیت توجیه گردانها را برعهده داشت. نیروهایی را که میآمدند توجیه و تقسیم میکرد. بخشی از صحبتهای خودم با ایشان را که مربوط به عملیات رمضان میشود هنوز دارم. در جلسهای همراه با آقای اشجع بودیم (از بچههای قدیمی جبهه و جنگ) که سیدمحمد (شهید حجازی) به من میگوید برادر محسن در مورد وضعیت نیروهای تیپها هماهنگ کنیم. من میپرسم چقدر نیرو از استانها آمدهاند که تقسیم شوند. ایشان میگویند تا فردا ۱۴ گردان و یک گروهان در اختیار ماست. آمار مجروحان و شهدا را به ما ندادند. تا فردا (تیپ) امام حسین (ع) به ۱۴ گردان رسیده و (تیپ) ۲۳ هم ۱۵ گردان شده است. یک گردان را هم پخش کردیم و... همینطور آقای حجازی توضیح میدهد که گردانهای اعزامی چه آماری دارند و چطور تقسیم میشوند.
این صحبتها مربوط به عملیات رمضان است، تاریخ ۳۰ تیر ۱۳۶۱. اینطور نیست که ایشان آخر جنگ به سطحی از ردههای بالا رسیده باشد. از همان ابتدای جنگ حدش این بوده که مسئولیت توزیع نیروهایی را داشت که از استانها میآمدند و ایشان منطقه به منطقه، گروه به گروه میدادند و این نیروها پخش میشدند.»
منبع: روزنامه جوان
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی