ماجرای اورکتی که جای شهید و رزمنده را عوض کرد/ مرور خاطرات رزمنده کارآفرین
تاریخ انتشار: ۳ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۴۰۳۰۶۳
خبرگزاری فارس مازندران ـ پیغام فتح| روزهایی که کشور ما درگیر جنگ ۸ ساله بود مصادف با ایام جوانی تعداد زیادی از افراد بود، برخی شهید، جانباز، آزاد و عدهای رزمنده و ایثارگر شدند، متولدان دهه ۳۰ و ۴۰ هجری شمسی بیشتر در این گروه قرار دارند.
پس از پیروزی انقلاب در سال ۱۳۵۷، دشمن ساکت ننشست و جنگ تحمیلی را آغاز کرد، ایستادگی و مقاومت کار مهمی بود که باید از جانب نیروهای ما صورت میگرفت، برخی از جوانان در این مسیر جانانه ایستادند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تعدادی از افراد در دوران دفاع مقدس امروز در جنگ نرم اقتصادی همچنان در جبهه مقابل دشمن با آگاهی ایستادگی میکنند، اینها همان رزمندگان و جوانان دیروز و ایثارگران امروز هستند.
*خاطرات یک رزمنده
مصطفی عباسپور متولد سال ۱۳۴۱ اهل شهرستان آمل یکی از جوانان دیروز است که جنگ برایش هنوز تمام نشده، وی دارای تحصیلات در رشته مهندسی صنایع از نیروهای جهاد سازندگی است که بعد از ادغام جهاد سازندگی برای ادامه خدمت تا سال ۱۳۹۲ از نیروهای آب و فاضلاب بود، و امروز گامی بلند در جهت جهش تولید برداشته است.
وی در گفتوگو با فارس، میگوید؛ سال ۱۳۶۰ تا سال ۱۳۶۷ برای حفظ اسلام و مملکت پیرو فرمان امام خمینی (ره) وظیفه شرعی و قانونی خود دانستم و در جبهههای جنگ در جنوب و غرب ایران حاضر شدم تا شاید نقش کوچکی در این مسیر برای دفاع از کشور، قرآن، شهادت، امام و مملکت داشته باشم.
در طی آن دوران با چشم خودم لحظات شهادت رزمندگان زیادی را دیدم، امروز این را با یقین میگویم شهادت تصادفی نیست! کسانی که شهید شدند بهطور حتم به شایستگی لازم و کامل رسیدند و خداوند آنها را طلبیده است، مرام، سیره و رفتار شهدا بینظیر است.
عباسپور ادامه میدهد؛ در طول ۵۸ سال از عمرم زندگی واقعی را جز در آن ایام دفاع ندیدم به قول سردار شهید سلیمانی در آنجا رابطه امام و امت خوب بود، امامم فرمانده جلودار بود و امت پشت سرش حرکت میکردند...
*بیان خاطرهای از صیاد دلها
راستی؛ خاطرهای جالب از شهید صیاد شیرازی دارم که آن زمان فرمانده قرارگاه غرب بود، در پاییز سال ۱۳۶۱ در یکی از عملیاتها به اتفاق گردانمان "سنندج" در عملیات آزادسازی محور سردشت پیرانشهر که جولانگاه اصلی اشرار به پشتیبانی عراق بود، گردان ضربتی ما جلودار بود فکر میکردم از ما جلوتر و نزدیکتر به دشمن کسی نیست ولی در دل شب درست وقتی که به خط دشمن رسیدیم ناباورانه دیدیم که شهید صیاد شیرازی فرمانده قرارگاه غرب روی سیم خاردار دشمن پا گذاشت و به یک به یک نیروها خوشامد میگوید!
صدای لطیف و عمل مسؤولانه او در آن شب تاریک توان گردان را صد برابر کرده بود چرا که در آن شب سرد در جغرافیایی سخت و غم زده با حضورش مایه دلگرمی نیروها شد، او چنین کرد که صیاد دلها شد
این رزمنده ادامه میدهد؛ صدای لطیف و عمل مسؤولانه او در آن شب تاریک توان گردان را صد برابر کرده بود چرا که در آن شب سرد در جغرافیایی سخت و غم زده با حضورش مایه دلگرمی نیروها شد، او چنین کرد که صیاد دلها شد، در طول عمرم این کار او را سرلوحه اعمالم قرار دادم.
*کاری که فرمانده کرد را فراموش نمیکنم
خاطرم هست در سال ۱۳۶۶ به همراه دانشجویان بسیجی دانشکده فنی امام محمدباقر ساری و استاد صابریتیلکی عازم جبهه جنوب شدیم، بعد از جابهجایی در محل قرارگاه جهت رسیدگی به امور روزمره لیست خدمات با عنوان شهرداران روز را تنظیم کرده و نام استاد را بنا بر احترام در لیست خدمات قرار ندادیم ولی پس از اینکه استاد متوجه این کار شد لیست جدیدی تنظیم کرد و نام خودش را اضافه کرد، آخر دوره نوبت خودش شد کارهای خدماتی را انجام داد، صداقت آن روزها در سنگر با هیچ هیج قابل تعویض نیست!
*خبر شهادتم همه جا پیچید!
وی اضافه میکند؛ یادم هست در یکی از عملیاتهای غرب محور سردشت و پیرانشهر محدوده روستای مراوان یکی از همرزمان که بچه شهرستان طبس بود درخواست تعویض اورکتش را با اورکتی که من داشتم را داد؛ من هم دلش را نشکسته و قبول کردم، ولی او لحظاتی بعد از تعویض اورکت به شهادت رسید "انسان کاملی بود و لیاقتش را هم داشت" با توجه به نام روی اورکتش به نام عباسپور گزارش شهادتش پخش شد.
وقتی سرو صدایش پیچید و متوجه شدم در آخرین لحظات سر بالینش حاضر شدم و موضوع را به بچههای محور گفتم که فامیلیاش محمدنژاد است و کت مرا پوشیده بود چون در خط شهید شد با همان اورکت دفن شد.
شهدا کاملترین، باشعورترین و پاکترین افراد ساکن این کره خاکی بودند که قبل از شهادت وصیتنامه خودشان را با آرامش و حس معنوی خاص مینوشتند، اگر وصیتنامه همه شهدا را بگردیم در آن اسمی از مسائل مادی و امروزی پیدا نخواهیم کرد.
*جنگ تمام نشده!
آقای عباسپور یادآور میشود؛ بنا بر آیههای قرآن، خداوند یارانش را نصرت میدهد، بارها و بارها دیدیم که در جنگ تن به تن یک نفر حریف بیش از ۲۰ نفر بوده است، هر لحظه از روزهای جنگ پر از خاطرات تلخ و شیرین و آموزنده بود که مجال بیان کردن وجود ندارد.
امروز که سالها از جنگ میگذرد، دشمن دست بر نداشته و جنگ نرم و اقتصادی بهراه انداخته که سنگینتر از جنگ سالهای قبل است، من بنا بر فرمایش و دستور مقام رهبری راستای تولید و اشتغال و جهش تولید و حمایت از تولیدات داخلی مشغول آموزش و کارهای ترویجی در بخش کشاورزی در حوزه گل و گیاه و آموزش در حد توان خودم هستم.
*کارآفرینی در روستای پدری/ اینجا آموزش رایگان است
این رزمنده کارآفرین میگوید؛ در روستای پدریام "بازیک" که سابقه ۴۵ سال تولید در بخش تولید گل و گیاه دارم، بعد از بازنشستگی بهصورت گسترده اقدام به تولید گل و گیاه گل و توسعه گسترده آن کردم، از حدود ۱۰ سال قبل گلخانه را از حالت سنتی به صنعتی تبدیل کرده و یک بخشی از آن را با زیربنای ۵۰۰ متر به حوزه ترویجی تبدیل کردیم تا جوانان بیکار که پول کمی دارند از طریق آموزش و حمایت ما وارد بازار کار شوند.
* در روستا طلاق و بیکاری نداریم!
انجام این کار موجب شد تا امروز بتوانیم با جرأت بگوییم که در حال حاضر به پشتوانه پرورش گل و گیاه در روستای ۱۷۰ خانواری ما طلاق و بیکاری وجود ندارد که هیچ از جای جای استان نیروی کار و خرید و فروش داریم، در طول روز در این روستا کسی بیکار نیست و مجال صحبت کردن ندارد!
آقای عباسپور خاطرنشان میکند؛ در این منطقه و در محدوده شهرستان محمودآباد آب و خاک استعداد بیشتری برای پرورش گل و گیاه دارد از این رو میتوان اینجا را قطب پرورش گل و گیاه در استان دانست، من در گلخانهای که دارم علاوه بر تولید و پرورش گل و گیاه به جوانان و علاقمند بهصورت رایگان آموزش ارائه کرده و برای اشتغال حمایتشان میکنم، همچنین سعی کردم برای کارآفرینی برای چندین نفر بهصورت مستقیم و غیرمستقیم نقشی کوچکی در زمینه اشتغالزایی داشته باشم.
*به جهاد در گلخانه ادامه خواهم داد
این رزمنده کارآفرین در پایان تاکید میکند؛ برای من جهاد تمام نشده دیروز در پشت سیمخاردارها و میادین جنگ با لباس سربازی و امروز در گلخانه با لباس خاکی، از کشور و خاکم دفاع خواهم کرد.
به گزارش فارس؛ اینها بخشی از صحبتهای این رزمنده بود، وی خاطرات زیادی از آن روزها دارد که گویی هنوز برایش تازه بوده و خودش را در آن میادین تصور میکند، حاصل درسهایی که از فرماندهان و انسانهای بزرگ و شهدا گرفته ایثار از مال به تبع از خودگذشتی از جان است، جالب این است که خیلی مایل نبود از کارهای خوبش بگوید چرا که همچون سیره شهدا نوعدوستی را وظیفه خود میدانست!
انتهای پیام/۸۶۰۴۸/ج
منبع: فارس
کلیدواژه: رزمنده خاطرات جنگ کارآفرینی گلخانه کارآفرینی گلخانه پرورش گل و گیاه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۴۰۳۰۶۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خاطرات جانباز آزادهای که چهره سال هنر انقلاب فارس شد
خبرگزاری مهر - گروه استانها - سروش سلیمی: مراسم انتخاب چهره شاخص هنر انقلاب اسلامی در سال ۱۴۰۲ در حالی امسال در استان فارس برگزار شد که این آئین هیچ حاشیهای نداشت و آرشیو عکسهای برنامه هم گواه لبخند حاکی از رضایتی بود که حین خواندن نام نهایی بر لبان حضار حتی رقبای چهره شاخص هنر انقلاب نشست؛ آزادهای که عکاس شد.
هفته هنر انقلاب اسلامی رویدادی است که با هدف گرامیداشت یاد و خاطره شهید سیدمرتضی آوینی و تقدیر از هنرمندان انقلابی برگزار میشود. شهید آوینی که صدای خاصش در کنار دوربین فیلمبرداریاش برای ما یادآور روایت فتح و ثبت لحظههای ناب حماسه عشق و ایثار دفاع مقدس بود و حال این جایزه در استان فارس به کسی تعلق گرفته که تلاش دارد راه و آئین آوینی را برود. هم جانباز جبهه و جهاد است و هم قاب دوربینش همچنان لحظههای ناب را ثبت میکند. با هم پای صحبتهای وی نشستیم.
احمدرضا مداح در گفتوگو با خبرنگار مهر ابتدا در معرفی خود گفت: متولد خرداد ۱۳۴۷ در شهر شیراز هستم؛ فعالیتهای حرفهای خود را از سال ۱۳۸۴ با حضور در خبرگزاریهای ایثار و نوید شاهد به صورت حرفهای آغاز کردم و در خبرگزاریهای مختلف به ویژه خبرگزاریهای انقلابی فعالیت مستمر داشتهام و هم اکنون نیز در خبرگزاری فارس مشغول خدمت هستم.
چهره شاخص هنر انقلاب در سال ۱۴۰۲ در استان فارس در خصوص زمینه حرفهای فعالیتهای خود و علایقش خاطرنشان کرد: بیشتر در حوزههای اجتماعی و ایثار و شهادت فعالیت دارم اما علاقه خودم به جز حیطه مسائل اجتماعی و حوزه ایثار و شهادت در زمینه عکاسی خبری و مستند اجتماعی است و به مسائل اجتماعی به خصوص آسیبهای اجتماعی توجه ویژهای نشان میدهم.
احمدرضا مداح انتخاب خود به تأیید هیأت داوران به عنوان چهره شاخص هنر انقلاب اسلامی ۱۴۰۲ را ابتدا لطف خدا و سپس مرهون لطف شهدا میداند. وی در پاسخ به این سوال مهر که مهمترین کلیدواژه گزارشهای تصویریاش چه بوده است میگوید: مردم و انعکاس دغدغههای آنها مهمترین دغدغهام بوده است.
مداح، حرفه عکاسی و خبرنگاری را ورا و فراتر از حضور در نشستها و جلسات از پیش تعیین شده میداند و معتقد است خبرنگار و عکاس خبریِ خوب کسی است که سوژهها را بیافریند و تولید کند نه اینکه منتظر بنشیند تا آفیش شود بلکه باید خودش به دنبال سوژهها بگردد.
از وی میپرسم نقطه عطف کار رسانهای احمدرضا مداح را کدام برهه میدانی و میگوید: فعالیتهایم در دوره شیوع کرونا کلی سر و صدا به پا کرد و آن دوران و مشاهده مجاهدتها و ایثار کادر درمان برایم یادآور دوران دفاع مقدس بود. گزارشم راجع به محیط زیست مهارلو و ورود فاضلاب به این تالاب زیبا که انعکاس گستردهای نیز داشت و مسؤولان را به تکاپو واداشت هم از دیگر فعالیتهای خبرساز دوران حرفهای ام است که تمام دوربینها و توجهات را به آن سو برد.
وی همچنین میگوید: ترک خوردن نقش رستم بر اثر فرونشست زمین آنهم به دلیل حفر بی رویه چاههای آب نیز سوژه دیگری بود که خیلی سر و صدا کرد و توانستم توجه مسؤولان را به صیانت بهتر از میراث کهن نیاکانمان جلب کنم.
مداح در ادامه در حالی که بغض میکند میگوید: وداع خانوادهها با شهدا و تشییع پیکر شهدای گمنام از جمله گزارشهای تصویری است که در آن آنچه را که به تصویر میکشم با عمق وجودم درک میکنم و تمام آن لحظات حاوی اشک و عشق و احساس برایم چون گوهری گرانبها است.
وی در ادامه میگوید: در کل گزارشهایی که در ارتباط با مشکلات مردم، محیط زیست، حوزه ایثار و مسائل فرهنگی و اجتماعی کار کردهام را دوستتر میدارم تا گزارشهایی که مرتبط با ادارات است و هرگاه میبینم گزارشم اثرگذار بوده و باعث رضایت مردم شده انگیزهام مضاعف میشود.
از او میخواهم از حضورش در جبهههای جهاد بگوید. تداعی خاطرات همرزمانش لبخندی از سر رضایت بر لبانش مینشاند اما به محض اینکه کلامش به بازگویی خاطرات اسارت میرسد با تکان سری از سر تالم و اندوه ناشی از خاطرات تلخ اسارت اینگونه بیان میکند: آبان ۱۳۶۲ زمانی که اول دبیرستان بودم وارد جبهه شدم و تقدیر اینگونه رقم خورد که ۲۴ اردیبهشت ۶۵ در کانال بجلیه اسیر شوم.
آری درست پیش از عملیات والفجر مقدماتی، احمدرضا، تخریبچی این عملیات در یک عملیات ایذایی در بجلیه عراق با موج انفجار مینی که قرار بود خنثی شود، مجروح و سپس اسیر میشود و پس از طی تلخترین روز و روزگار عمرش در زندانهای بعثی، دوم شهریور ۱۳۶۹ در قالب دهمین گروه از آزادگان سرافراز به میهن اسلامی باز میگردد.
نمایشگاههای زیادی در مورد احمدرضا مداح یا حاوی آثار وی تاکنون برپا شده و اکنون این آزاده جانباز سرافراز شیراز یک عنوان دیگر را نیز از امروز با خود یدک خواهد کشید. چهره شاخص هنر انقلاب اسلامی استان فارس.
هرچند درد و رنجی که وی و دیگر آزادگان سرافراز کشورمان کشیدهاند را هیچگونه نتوان به تصویر کشید اما شاید این دو نفره پدر دختری و لبخندی که بر لبان دختر وی نشسته اندکی از محنتش بکاهد.
چهره شاخص هنر انقلاب اسلامی استان فارس در سال ۱۴۰۲ از امروز الگوی بسیاری از کودکان و نوجوانانی است که نه آن دوران را دیدهاند و نه خوب درکش کردهاند اما برای آنها احمدرضا مداح تداعیگر نوجوانان و جوانانی است که برای آرمانهای خود از تمام هستیشان گذشتند تا اینک شاهد بالندگی انقلاب باشند.
کد خبر 6087425