Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرگزاری فارس از مشهد به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی نماینده ولی‌فقیه در خراسان رضوی، آیت‌الله احمد علم‌الهدی در سی‌امین هفته برگزار نشدن نماز جمعه در مشهد مقدس، مطالبی را در مورد دفاع مقدس و پذیرش قطعنامه ۵۹۸ توسط امام راحل، متارکه جنگ امام حسن (علیه السلام) با معاویه و «صلح» خواندن آن، جریان تحریف و تلاش برای استفاده از تحریف تاریخ برای مقاصد سیاسی در قالب «خطبه مجازی» جمعه ۴ مهرماه در حرم امام رضا (علیه‌السلام) ایراد کردند که در ادامه می‌خوانید:

بسم‌الله الرحمن الرحیم

الحمدالله، اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و اشهد ان محمد عبده و رسوله و اشهد ان امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) علی بن ابی طالب و اولاده المعصومین هم حجج الله علی الخلق اجمعین.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اللهم صل و سلم علی عبدک و حبیبک و رسولک محمد سیدالاولین و الآخرین و علی عترته الهداة المعصومین سیما علی امام المنتظر المهدی روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداه.

عبادالله، اوصیکم و نفسی باتقوالله

همه شما برادران، خواهران و خودم را به تقوای الهی سفارش می‌کنم.

امروز دو خصوصیت دارد، یک خصوصیت سالروز شهادت امام مجتبی (علیه‌السلام)، میوه دل صدیقه اطهر سلام‌الله علیها بر حسب یک روایت و خصوصیت دومی که امروز، جمعه‌ای است که در هفته دفاع مقدس قرار دارد.

بین این دو مسئله یک نکته مشترکی موجود است که توجه شما عزیزان را به این نکته مشترک عرض می‌کنم که عبارت است از نکته‌ای که مقام معظم رهبری در فرمایشاتشان چندی قبل فرمودند که «تحریف بدتر از تحریم است»؛ معمولأ جریان‌ها و عواملی که درصدد تثبیت اندیشه‌های انحرافی و نظریات باطل خودشان هستند، از تحریف استفاده می‌کنند یعنی موقعیت‌ها و خصوصیت‌هایی که در تاریخ زندگی اجتماعی مردم رخ داده چه مربوط به صدر اسلام و چه مربوط به آنچه که در عرصه زندگی ما به وجود آمده است را بر خلاف واقعیت تحریف می‌کنند.

تحریف تاریخ برای توجیه مذاکره با آمریکا

کسانی که امروز در خط مذاکره با آمریکا هستند و چنین می‌پندارند که مذاکره با آمریکا، خاتمه بخش تمام مضیقه‌ها و فشارهای اقتصادی است که استکبار جهانی دارد بر ما وارد می‌کند، این‌ها در مقام اثبات نظریه باطل خودشان به تحریف تاریخ متوسل می‌شوند و جریان مذاکره با آمریکا را تنزیر می‌کنند به دو قضیه؛ یکی این که امام بزرگوار ما در پایان جنگ تحمیلی، قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفتند و دوم به جریان صلح امام حسن مجتبی (علیه‌السلام) با معاویه در حالی که هر دو قضیه در مسئله مذاکره با آمریکا به هیچ وجه قابل مقایسه نیست.

قطعنامه ۵۹۸ که در پایان جنگ به وسیله امام بزرگوار پذیرفته شد، در زمانی بود که ما پیروز جنگ بودیم، بر دشمن مسلط شده بودیم که امام قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفتند و تعبیر امام از پذیرش این قطعنامه این بود که «جام زهر نوشیدند»، زهر نوشیدن امام رضوان‌الله تعالی در حالی که ما پیروز جنگ بودیم به این خاطر بود که به نتیجه نهایی شهادت شهدایی که در دوره دفاع مقدس سرمایه‌گذاری کردیم، نرسیدیم؛ اگر آن روز جنگ ادامه پیدا می‌کرد که صدام را براندازی می‌کردیم و نظام بعث عراق به دست ما در عراق سقوط کرده بود، آمریکا بر عراق مسلط نمی‌شد و مردم مظلوم عراق بعد از مظالم جانکاهی که از حاکمیت حزب بعث و صدام کافر تحمل کرده بودند، به این همه جنایات نابکارانه آمریکایی‌ها در عراق مبتلا نمی‌شدند که متأسفانه هنوز هم گرفتار و مبتلا هستند.

قصد آمریکا از مذاکره، مسلط شدن بر کشور است

اگر جنگ ادامه پیدا می‌کرد تا این که نجات عراق به دست ما بود، این مظالم بعدی به سر مردم عراق نمی‌آمد چون امام فرمودند «جنگ تا رفع فتنه» و رفع فتنه این بود که نه تنها ما در جنگ پیروز شویم، عراق نیز نجات پیدا کند، از آنجا که امام قبل از رفع فتنه ملزم به پذیرش قطعنامه ۵۹۸ شدند، فرمودند من زهر نوشیدم اما در زمانی بود که ما پیروز بودیم و بر دشمن مسلط شدیم اما آمریکا در مذاکره‌اش می‌خواهد ما را تسلیم کند و آمریکا بر ما مسلط شود.

امام حسن (علیه‌السلام) با معاویه صلح نکرد، متارکه جنگ کرد

عین همین قضیه در جریان صلح امام حسن (علیه السلام) بود، البته صلح امام حسن صلح نبود، متارکه جنگ بود؛ وجود مقدس امام حسن (علیه‌السلام) در مقابل معاویه وقتی به مصاف جنگ قرار گرفتند، معاویه با تزویر و جنگی که انجام داد، لشکر امام را از هم پاشاند، ۸۰ هزار نفر از لشکر امام، شب خوابیدند و صبح به لشکر معاویه پیوستند، لشکر از هم پاشیده شد، این نبود که امام باید با یک عدد اندک از صحابه و یارانش مثل سیدالشهدا جنگ را ادامه می‌داد تا کشته شود، اگر جنگ ادامه پیدا می‌کرد، مسئله به کشته شدن امام مجتبی (علیه‌السلام) تمام نمی‌شد، معاویه امام حسن (علیه‌السلام) را می‌کشت و بعد می‌گفت مردم از من خواستند که امام حسن (علیه‌السلام) را بکشم!

یعنی زمینه را طوری آماده کرده بود که همین یاران امام حسن (علیه‌السلام) که به معاویه گرویده بودند، این‌ها از معاویه تقاضا کنند که امام مجتبی (علیه‌السلام) را بکشند و به این وسیله با کشتن امام حسن (علیه‌السلام)، هم بر مردم، بر اسلام و بر امت مسلط می‌شد و هم رگه و جریان امامت و ولایت قطع می‌شد چون اگر امام حسن (علیه‌السلام) به شهادت می‌رسیدند، باید امام حسین هم کشته می‌شدند، دیگر جریان انقلاب کربلا و تداوم امامت پیش نمی‌آمد بنابراین وجود مقدس امام حسن (علیه‌السلام)، مصلحت را در متارکه جنگ دیدند و از جنگ کنار کشیدند.

معاویه، مستکبری جنایت‌کار

برادران و خواهران، معاویه یک غاصب خلافت تنها نبود، یک مستکبر بود که در مقام قدرت‌یابی به هر جنایتی دست زد، حکومت معاویه نه از نظر مردم مشروعیت داشت که مردم با او بیعت کنند و نه از طرف خدا مشروعیت داشت که معاویه یک خلیفه تعیین شده از طرف خدا باشد، مستکبری بود که با یک تزویر، نه تزویر و شیطنت سیاسی، با تزویر جنایت‌گرانه در میدان جنگ، آدم‌ها را خرید و بر مردم مسلط شد، مردم او را نپذیرفتند و به صورت یک خون‌خوار و عنصر مستبد دیکتاتوری که کشورگشایی کند، بر امت اسلام مسلط شد.

در یکی از احتجاجاتی که وجود مقدس امام حسن (علیه‌السلام) بعدأ با معاویه داشتند، معاویه به امام حسن (علیه‌السلام) گفت «مردم شما را نخواستند، ما را خواستند»، جوابی که امام حسن (علیه‌السلام) دادند، مضمون آن جواب را بنده از زبان خودم با یک تشبیه عرض می‌کنم؛ گرگی به رمه گوسفند حمله می‌کند و گوسفندی را در چنگ خودش می‌گیرد، آن لحظه‌ای که این گوسفند در کام گرگ قرار دارد، گرگ ادعا می‌کند این گوسفند مرا خواسته است؛ آیا این حرف درست است؟ حرفی که معاویه زده مثل این مثال است، مردم اینطور در کام معاویه قرار گرفتند، یک عده را خرید و عامه مردم هم فکر زندگی‌شان بودند، نقش گوسفند را داشتن که در مقابل حمله این گرگ درنده هیچ دفاعی نکنند و در نهایت مردم در کام معاویه به‌عنوان یک گرگ درندده قرار گرفتند نه این که حکومت معاویه از طرف مردم مشروعیت داشته باشد، این وضعیت آن زمان بود.

حالا مذاکره با آمریکا واقعأ تنزیر دارد با صلح امام حسن (علیه‌السلام) و متارکه جنگ ایشان با معاویه؟ ما الان به لطف خدا در منطقه به‌عنوان یک قدرت مطرحیم، جریان ما که جریان مقاومت است، هم آمریکا و هم ازناب آمریکا را در منطقه مستأصل کرده، در چنین شرایطی، آمریکا می‌گوید با ما مذاکره کنید که تسلیم ما شوید، درست است ما برویم؟ این با قصه صلح امام حسن (علیه‌السلام) که همه یارانش او را رها کردند، امام تنها ماند و حتی بعضی از افرادی که در لشکر امام حسن (علیه‌السلام) باقی ماندند و به لشکر معاویه نرسیدند، ریختند به سر امام مجتبی (علیه‌السلام) و اموال ایشان را غارت کردند، آیا ما در چنین شرایطی هستیم؟

همه عمر امام حسن (علیه‌السلام) در مبارزه گذشت

آن روز امام حسن (علیه‌السلام) متارکه جنگ کردند نه این که با معاویه صلح کنند، امام حسن (علیه‌السلام) در طی ۱۰ سال عمر خودشان در جریان به قدرت رسیدن معاویه، همه زندگی‌شان در مبارزه گذشت، مظلومیت امام حسن (علیه‌السلام) در شهادت ایشان نیست؛ امروزی که لخته‌های جگر امام مجتبی (علیه‌السلام) در میان تشت ریخت، در حقیقت روز پایان مظلومیت امام حسن (علیه‌السلام) بود.

برادران و خواهران، امام حسن (علیه‌السلام) در مثلث شومی قرار داشتند، یک ضلع مثلث معاویه خون‌خوار جنایتکار دشمن اسلام و پیغمبر بود، یک ضلع مثلث افراد طرفدار و حامیان امام حسن (علیه‌السلام) که خودشان را به معاویه فروختند و آن‌طرف میز واقع شدند و ضلع سوم، دوستان نادان باقی‌مانده‌ای بودند که وضعیت را درک نمی‌کردند، هی به امام حسن نق می‌زدند و «یامذل ‌المؤمنین» خطابش می‌کردند، توهین می‌کردند که چرا جنگ با معاویه را ترک کردید، چرا جنگ را ادامه ندادید که ما به فیض شهادت نائل شویم و شما هم شهید شوید! شهید شدن تنها نبود، صدها بلای دیگر به سر اسلام می‌آمد، وضعیت را درک نمی‌کردند و امام را اذیت می‌کردند.

مظلومیت امام حسن مجتبی در بین امت

جابر بن عبدالله انصاری می‌گوید شیعیان خیلی به من مراجعه و انتقاد می‌کردند از امام حسن (علیه‌السلام) که چرا از جنگ با معاویه دست کشید و معاویه ستمگر را بر مردم مسلط کرد، یک روز آنقدر به من گفتند که من نیز تحت تأثیر قرار گرفتم، در بین راه به امام مجتبی (علیه‌السلام) رسیدم و عرض کردم «چرا با معاویه ساختید؟»، می‌گوید تا این جمله را گفتم، دیدم اشک در چشمان امام مجتبی (علیه‌السلام) حلقه زد، فرمود «جابر تو هم می‌گویی؟ مثل منی با معاویه می‌سازد در حالی که مادر من فاطمه هست؟» خیلی آقا مظلوم بود.

برادران و خواهران، مظلومیت امام مجتبی (علیه‌السلام) را می‌خواهید تصویر کنید؟ یک آقایی در کوچه که می‌آید یا مذل المؤمنین خطابش می‌کند، در مسجد که می‌رود، خطیب معاویه بالای منبر به بابایش علی دشنام می‌دهد؛ برادرم، آیا تو طاقت داری کنار خیابان که راه می‌روی، یک موتورسواری از کنارت رد شود، یک نفر روی ترک آن نشسته و یک فحش به امیرالمؤمنین بدهد، برای شما قابل تحمل است؟ من و تو علی را بیشتر دوست داریم یا امام حسن (علیه‌السلام) که میوه دل امیرالمؤمنین بود؟ امام حسن (علیه‌السلام) در مسجد می‌نشست، خطیب بالای منبر می‌رفت و به بابایش علی دشنام می‌داد، در خانه‌اش هم که می‌آمد، سرش را کنار سر قاتلش می‌گذاشت، این در زندگی داخلی امام مجتبی (علیه‌السلام) بود، امروز دیگر مظلومیت‌های امام حسن (علیه‌السلام) تمام شد.

همان وقتی که زینب آمد و تشت پر خون را از جلوی برادرش برداشت، کنیزها دیدند زینب این تشت پر خون را از کنار بالین امام حسن (علیه‌السلام) برداشت، آمد کنار حیاط، چوب کوتاهی را به دست گرفته و دارد این خون‌ها را بهم می‌زند، یک مرتبه زینب یک صیحه زد، روی زمین افتاد و غش کرد، کنیزها ریختند و خانم را به حال آوردند، خانم چرا این حال را پیدا کردید؟ فرمود چشمم به لخته‌های جگر بردارم در تشت خون افتاد.

ای خدا، این زینب، زینبی است که طاقت ندارد لخته‌های جگر برادر را در میان تشت ببیند، چطور سر بریده برادر را در میان تشت زیر چوب خیزران ببیند؟ آنجا دیگر زینب غش نکرد و از حال نرفت، آیا دیدن لخته جگر برادر در تشت سخت‌تر است یا دیدن سر بریده برادر زیر چوب خیزران؟ چرا آنجا زینب غش نکرد؟ چون آنجا زینب مسؤول بود، باید کاری می‌کرد این بچه‌های یتیم، سر بریده بابا را زیر چوب نبینند، با این دامن و پیرهن جلوی چشم بچه‌ها را می‌گرفت اما همین که صدای چوب بلند شد، یک نازدانه‌ای از جا حرکت کرد و صدا زد عمه! ببین این ظالم با سر بریده بابا چه می‌کند.

خدایا به مظلومیت امام مجتبی (علیه‌السلام) در مضجع منور امام هشتم (علیه‌السلام) در مقابل این گنبد مطهر، تو را قسمت می‌دهیم به مظلومیت و جگر پاره‌پاره امام مجتبی (علیه‌السلام)، هرچه زودتر پایان نکبت، نفرت، جریان ظلم و ستم استکبار و عزت اسلام و مسلمین، فرج و ظهور مولایمان بقیه‌الله را تعجیل بفرما؛ پروردگارا، ارواح مطهره شهدا و روح مطهر امام بزرگوار را از اشک و عشق ما بهره‌مند بگردان، سایه پر برکت مقام معظم رهبری بر سر ما مستدام بدار، دشمنان ناپاک ما در جبهه‌های کفر و نفاق و استکبار، ذلیل و نابود و ریشه کن بگردان؛ پروردگارا، توفیق اقامه عزا و سوگ سالار شهیدان و عزیزان خدا تا پایان ماه صفر آنطوری که شایسته مقام ولایت اهل بیت است، به همه ما کرامت بفرما.

والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته

انتهای پیام/

منبع: فارس

کلیدواژه: نماینده ولی فقیه در خراسان رضوی آیت الله احمد علم الهدی امام جمعه مشهد تحریف تاریخ مذاکره با آمریکا مذاکره با آمریکا مظلومیت امام صلح امام حسن علیه السلام تحریف تاریخ قطعنامه ۵۹۸ امام مجتبی متارکه جنگ سر بریده مسلط شد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۴۱۶۱۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دلایل مظلومیت امام صادق(ع) از زبان آیت‌الله علم‌الهدی

نماینده ولی فقیه در خراسان رضوی گفت: اگر امام صادق(ع) در امور سیاسی مداخله نمی‌کرد و در برابر حکومت عباسیان ادعایی نداشت، مسلماً این ظلم و ستم در حق حضرت روا داشته نمی‌شد اما اصل امامت به تشکیل نظام رهبری و تشکیلات حکومت اجتماعی است. - اخبار استانها -

به گزارش خبرگزاری تسنیم از مشهد، آیت‌الله سیداحمد علم‌الهدی در آیین عزای سالروز شهادت امام صادق(ع) که با حضور انبوه زائران، مجاوران و اقامه‌کنندگان اجتماع صادقیون مشهد در رواق امام خمینی(ره) حرم مطهر رضوی برگزار شد،اظهارداشت: ارزشمندترین سوگواره امام صادق(ع)، همین محفل و مجلسی است که شما در آن هستید. همین که روی فرش علی‌ابن موسی‌الرضا(ع) برق اشک خود را به ساحت قدسی نوه مکرم آن ولی خدا نشان می‌دهید تا عزادار امامی باشید که حرم ندارد و امروز به‌جز تعداد مختصری از شیعیان، هیچکس در جوار مرقد مطهرش اقامه عزا نمی‌کند.

نماینده ولی فقیه در استان خراسان رضوی با تأکید بر ضرورت شناخت دلایل مظلومیت امام صادق(ع) خاطرنشان کرد: شهرت اصلی امام صادق(ع) در میان ائمه اطهار(ع) به علم، دانش و تربیت اصحاب و شاگردان است اما آن‌چه باید در روز شهادت ایشان بیش از پیش موردتوجه قرار بگیرد، مظلومیت این امام همام و فلسفه مظلومیت ایشان است. باید بدانیم دلیل مظلومیت امام صادق(ع) چه بود و اساساً چرا حضرت تا این اندازه با برخورد قهری، سلبی و جنایتکارانه حاکمیت وقت روبرو می‌شد.

وی ادامه داد: از وجود اقدس امام صادق(ع) نقل شده که فرمود «مَن لَم یَعرِف سوء ما اتی عَلَینا مَن ظَلَمنا وَ ذهاب حَقنا وَ ما رَکبنا بِه فَهُوَ شَریک مَن اَتی اِلَینا فیما وَ لینابه» یعنی هرکس برای درک ظلمی که بر ما رفت، تلاش نکند و بر آن نکوشد، شریک همان ظالمی است که در مقابل ما عمل کرده است. این حدیث راوی اهمیت این شناخت است.

عضو مجلس خبرگان رهبری تصریح کرد: همه باید بدانند که این ظلم به‌طور انحصاری بر امام صادق(ع) روا داشته می‌شد و سایر علمای بلاد اسلامی نه تنها موردظلم نبودند بلکه از طرف حاکمیت منصور دوانیقی ملعون حمایت می‌شدند. این ظلم هم محدود به خوراندن زهر و شهادت حضرت نیست بلکه مربوط به تلاش مستمر و مداوم بنی‌عباس برای سرکوب و تحقیر جریان تشیع است که در طول سالیان دراز دنبال شد.

وی تأکیدکرد: نه تعلیم دین، نه تربیت شاگرد و نه آموزش علوم طبیعه هیچکدام علت اصلی مظلومیت حضرت نیست. امام صادق(ع) فقط یک عالم نبود که عده‌ای دورشان را بگیرند و فقط علوم دین فرابگیرند. امام صادق(ع) در مقام حجت بالغه الهی ادعای امامت داشت و این ادعا از نظر دستگاه حاکم به عنوان یک آفت قطعی در برابر استمرار قدرت و حکومت آن‌ها به شمار می‌رفت. اگر امام صادق(ع) در امور سیاسی مداخله نمی‌کرد و در برابر حکومت عباسیان ادعایی نداشت، مسلماً این ظلم و ستم در حق حضرت روا داشته نمی‌شد.

آیت الله علم‌الهدی با بیان اینکه امامت سیاسی، تکلیف ذاتی ائمه اطهار(ع) بوده است، گفت: برادران عزیز، خواهران گرامی، امام فقط شاگردپرور و عالم نیست. اصل امامت به تشکیل نظام رهبری و تشکیلات حکومت اجتماعی است. عمده وظیفه امام به این است که در پیشامد شرایط و موقعیت ها، یک نظام حاکمیتی تشکیل بدهد و به موازات امامت مرامی، امامت سیاسی جامعه را هم به دست بگیرد.

وی بیان کرد: سرچشمه همه مظالمی که در حق اهل بیت(ع) روا داشته شد، همین امامت سیاسی بود. به‌خاطر همین موضوع بود که علی‌ابن ابی‌طالب(ع) را در محراب، حسین ابن‌علی(ع) را در گودی قتلگاه و سایر امامان معصوم را هرکدام در یک مقام به شهادت رساندند و در طول حیات بابرکتشان نیز انواع و اقسام جنایت‌ها را درحق آن ها و پیروانشان انجام دادند. امامت سیاسی دشمن دارد. دشمنی که یک زمان حتی در مسجد شمشیر بر فرق ولی خدا می‌زند، یک زمان با اسب بر پیکر امام شهید می‌تازد و یک زمان نیز همچون منصور دوانیقی ملعون، امام صادق(ع) را با دست بسته و لباس خانه در خیابان پشت اسب می‌کشاند. این قساوت دشمن خداست و امروز هم دشمنان دین این‌چنین هستند.

انتهای پیام/282/.

دیگر خبرها

  • سیره و روش امام صادق(ع) تعامل با اهل سنت بود
  • تمسک به وجود نازنین امام صادق(ع) برای امت اسلامی یک ضرورت است
  • آیت‌الله حسینی همدانی: هنوز سران بعضی کشورها که باید در خط مقدم مبارزه با اسرائیل باشند خوابند/ دانشجویان باطن حقوق بشر آمریکایی را نمایان کردند/ هیچ‌کدام از رسانه‌هایشان نمی‌توانند برخورد پلیس را عادی جلوه دهند
  • دو توصیه کوتاه از امام صادق علیه‌السلام
  • مذاهب اسلامی برای کسب فیض به محضر امام صادق(ع) شرفیاب می شدند/ امام صادق(ع) مورد تأیید تمام مذاهب اسلامی هستند
  • حامیان شعار زن، دختران دانشجو را در کف خیابان لگدمال می‌کنند
  • یادداشت| امام صادق(ع) و نگاه ویژه به شهر مقدس قم
  • اقدامات بی بدیل امام صادق علیه السلام در حفظ و صیانت از روایات
  • مراسم عزاداری امام جعفر صادق علیه السلام در لنگرود
  • دلایل مظلومیت امام صادق(ع) از زبان آیت‌الله علم‌الهدی