معیار انتخاب یا تعویض نام خیابان
تاریخ انتشار: ۶ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۴۳۱۷۹۲
خبرگزاری آریا - نشانههای شهری و نمادهای شهری از کهنترین، پیچیدهترین، پرنفوذترین ابزاری بودهاند که در جهت ظهور و آشکارسازی مسائل پنهان جهان مادی و معنوی به کار گرفته شدهاند؛ ابزاری که بشر توانسته است به کمک آنها اندیشه و حتی خیال خود را به صورت هنر پدیدار سازد. از همان ابتدا انسان های اولیه با استفاده از نشانه ها میتوانستند منظور خود را به دیگران بفهمانند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این یادداشت را در اصل میتوان مقدمهای دانست برای یادداشتهای بعدی، زیرا از نخستین نشانه فرهنگی که در شهر که ما با آن برخورد میکنیم نام کوچه یا خیابانی است که در آن زندگی میکنیم یا به آن مقصد حرکت می کنیم. اما این نام بر کوچه و برزنها را چه کسی یا با چه اصولی باید برگزید یا تغییر دهد؟
هیچ اتفاق اجتماعی بزرگ بدون آنکه مردم از در خانههایشان بیرون بیایند، از محلههایشان گذر کنند و پا در شاهراههای بزرگ شهر بگذارند رخ نمیدهد. این رخدادهای اجتماعی میتوانند شادی از یک پیروزی، یک تظاهرات و واکنش به یک اتفاق یا هر چیز شبیه به اینها باشد. همین دست اتفاقات مشترک اجتماعی اسباب آن میشود که تنها کارآیی خیابان راه رسیدن به مقصد نباشد و تبدیل به یک خاطره جمعی شود که تمام باشندگان شهر با آن ارتباط پیدا میکنند، با پیادهروهایش، چهارراههایش و درختانش این حس ارتباط اهمیت حفظ خیابان و تلاش برای نگهداری ظاهرش با کمترین تغییرات غیرضروری را موجب میشود زیرا به درستی خیابان بخشی از دارایی روحی و خاطرات جمعی مردمان یک شهر است که وظیفه شهرداری حفظ آن است. خیابان راهی که تنها راه نیست بلکه پرپیچ گذری است تنیده بر خاطرات جمعی. نامگذاریش شاید از هر اتفاق دیگری مهتر باشد. آیا حاکمیت (در غالب شهرداری) حق نامنهادن بر خیابان را دارد یا مردم و تاریخ؟ آیا تغییر نام خیابانها از حقوق حاکمیت است یا مردم و رخدادها؟
اگر قرار است برای خیابانها از نام رجل سیاسی استفاده کنیم این اصل را در تاریخ باید بپذیریم که مردان تاریخ سیاه یا سفید مطلق نیستند. رجال سیاسی [مانند هر انسانی] در شرایطی میتوانند خوب و بد باشند و کسانی که با نام یک خیابان مواجه میشوند حتماً نباید دلیل انتخاب نام آن خیابان را این بپندارند که او در تمام ادوار تاریخی زندگیش یک خادم بوده است بلکه او تنها بخشی از تاریخ این سرزمین است؛ در این صورت است که با هر اتفاقی نام خیابان که مهمترین شناسه بر این خاطره جمعی است عوض نخواهد شد. با این نگاه میتوان نامهای گوناگون بر میادین و خیابانها نهاد و هراسی از هیچ قضاوتی نداشت و محکوم به محوکردن نام مخالفان خود در تاریخ نشد. با این نگاه نامگذاری کار راحتتری خواهد شد اما تغییر نام خیابانها حتی در این حالت کاری اشتباه است زیرا پیوندهای خیابان با نامش و خاطرات جمعی مردم برهم میریزد مگر در یک صورت و آن پیشآمد رخدادی است که وقوع آن بسیار اثربخشتر بوده باشد مانند تغییر نام میدان ژاله به میدان شهدا پس از درگیری مردم با نیروهای نظامی حکومت پهلوی در 17 شهریور 1357 و شهادت مردم معترض که نمونهای مناسب برای موجهبودن تغییر نام است.
منبع: خبرگزاری آریا
کلیدواژه: نام خیابان تغییر نام نشانه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۴۳۱۷۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سرخ و سفید و دوستداشتنی
پیوند موییآنطور که بالا و پایین کردن منابع مختلف به من فهماند، از روز ازل مو برای ایرانیان بسیار مهم بوده است. در ایران باستان، داشتن موی مشکی مجعد چه در خانمها و چه در آقایون نشانه آراستگی به شمار میرفته و موی صاف را یک جور شلختگی میدانستند. در قرنهای بعد، بنا بر آنچه شعرای فارسیزبان برای ما به جا گذاشتهاند، نشانه زیبایی زن ایرانی داشتن موی مجعد مشکی وابروهای پرپشت کمانی شکل بوده است اما قسمت عجیب وجالب این علایق که خودش را درعکسهای دوران قاجار به خوبی نشان میدهد، محبوبیت سبیل وموی صورت برای خانمهاست. همچنین در دورههای مختلف پیوند ابروهای پرپشت و کمانی شکل معشوق، دین و دنیایی از عاشق میبرده.
طلای سیاه
این معیاری که میخواهم درچند خط آینده برایتان بگویم، ازهمانهایی است که گفتنش دردوران ما با این حجم ازهزینه برای صاف کردن دندانها و سفید کردنشان، مسخره به نظر میآید. شنیدهاید که میگویند فلانی، دندان طلاست؟ در ژاپن خبری از روکش طلا نبوده بلکه ماجرا چیز دیگری است. جانم برایتان بگوید که در این کشور، رسمی به نام « اوهاگورو» وجود داشته است که بنا بر آن دندانهایشان را سیاه میکردند تا زیباتر به نظر برسند. از آنجاکه مسأله دندان برایشان خیلی اهمیت داشته، یک معیار عجیب دیگر هم برای خود قرار داده بودند. آنها اعتقاد داشتند کج و کوله بودن دندانهایشان، آنهارا جوانتر و زیباتر نشان میدهد اما اینکه چرا چنین تصوری داشتند؟ ا... اعلم.
گردن دراز
هروقت بیش ازحد در کاری دخالت میکردیم، خانواده تشر میزدند که«مبادا گردندرازی کنی!» حال میخواهم به شما بگویم که درجهان ما زنانی هستند که به گردندرازیهای خود میبالند!دهکدهای درتایلند هست که زنانش گردندرازی میکنند، البته نه به صورت کنایهای بلکه با روش سنتی و سختی گردن خود را دراز میکنند. ساکنان این دهکده از نسل آوارگان برمهای هستندکه بعد از جنگ به تایلند پناه بردهاند. در این سنت برمهای، زنان از۹سالگی یک حلقه برنجی به دورگردن خود میاندازند وتا وقت ازدواج، هر سال یک حلقه به آن اضافه میکنند. آنها معتقدند که با این کار از خود در برابر یورش پلنگها محافظت میکنند و حتی برخلاف آنچه در تصور عامه است، آنها از این روش برای کاهش جذابیت زنانه خود استفاده میکنند تا در امان بمانند. البته درسالهای اخیر،همین موضوع سبب جذب توریست شده است.
پنج برعکس!
نمیدانم اولین بار چه کسی شکل قلب تپنده سینه آدمیزاد را شبیه به عدد پنج برعکس ترسیم کرد و بعد هم آن قدر آن را رواج داد که امکان ندارد کسی بعد ازشنیدن کلمه «قلب» تصوری جدای ازاین داشته باشد.(اگر تصوری جز این دارد، به ما ربطی ندارد!)این علاقه به شکلهای قلبی و وسایل قلبی شکل، آنقدر شدت پیدا کرد که پایش به اتاقهای جراحی کره باز شد. زنان کرهای با به جان خریدن درد و رنجهای زیاد و هزینههای سنگین، تن به قلبی شکل شدن چهرههای خود دادند. گمان آنها بر این بود که با تغییر چهره به شکل قلبی، زیباتر خواهند شد.
ماهپیشونی!
در دوران رنسانس و دردل اروپای از نو متولد شده، استفاده ازلوازم آرایشی شدت پیدا کرده بود و زنان بر صورتهای خود نقاشی میکشیدند. یکی از معیارهای جالب وعجیب آن زمان داشتن پیشانی بلندبوده است؛ زنان برای داشتن این معیار،موهای جلوی سر خود را میتراشیدند تا پیشانیشان بلندتر به نظر برسد.البته ازاین هم فراترمیرفتند و برای زیبا شدن صرفا به تراشیدن موی جلوی سر بسنده نمیکردند، بلکه گمان میکردند با کندن مژههایشان چهرههایی دلربا خواهند داشت پس خودشان راازداشتن مژه هم محروم میکردند و آنها را میکندند.همین معیار را با زمان حال مقایسه کنید! تفاوت درسلیقه و معیارزیبایی زمین تا آسمان است.
خالخالی
خال ازآن ویژگیهایی است که زیبا بودن یا نبودنش حتی در زمان حال هم نسبی و سلیقهای است. بعضی معتقدند که داشتن خال، زیباست و بعضی هم از این دکتر پوست به آن دکتر پوست راه میافتند تا هرچه خال روی بدنشان دارند را محو کنند. شاید برایتان جالب باشد که بدانید در قرن ۱۸میلادی و در کشور انگلستان، زنان برای زیباتر شدن روی صورت خود خال میگذاشتند. قضیه آنجایی جالبتر میشود که میفهمیم این خالها هر کدام یک معنایی داشتهاند. مثلا خال بر گونه راست، نشاندهنده تأهل آن خانم بوده است و خال بالای لب، نشان از مجرد بودن. حال شما بگویید که به نظرتان، خال زیباست یا نه؟