مولوی و تداوم راه فردوسی در احیای هویت فرهنگی
تاریخ انتشار: ۸ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۴۶۳۹۱۶
در میان شاعران بزرگ زبان فارسی، فردوسی و مولوی در احیای فرهنگ و هویت ایرانی- اسلامی ما نقش پررنگتری دارند و خطوط اصلی سیمای فرهنگ پارسی، در شاهکار این دو شاعر نامآور جلوه گر میشود.
قدس آنلاین: به دیگر سخن مولوی ادامه دهنده راه فردوسی در احیای هویت فرهنگی و کرامت از دست رفته هموطنان خویش است و عصاره فرهنگ ایرانی پس از شاهنامه فردوسی، در مثنوی معنوی نمود مییابد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در قرنهای نخست پس از ورود اسلام به ایران، به دنبال تسلط اعراب بر ایران و تحقیر مردم این سرزمین، زبان و فرهنگ ایرانی در معرض خطر قرار داشت بنابراین نیاز به سرودن اثری بود که هویت ملی مردم این سرزمین احیا کند. نهضت شعوبیه و شاهنامههای منظوم و منثور نیز در این راستا به وجود آمدند و سرانجام فردوسی با سرودن شاهنامه، گذشته نیک نیاکان خود را زنده کرد و احیاگر هویت ملی مردم خویش شد.
پس از عصر فردوسی هویت ایرانیان به نوعی دیگر خدشهدار شد و به تدریج مسائل گوناگون اجتماعی و فرهنگی موجب از بین رفتن عزت فردی ایرانیان گردید بنابراین نیاز به سرودن حماسهای بود که کرامت از دست رفته ایرانیان را بازگرداند. شعرای بزرگی چون سنایی و عطار برای این آرمان بزرگ فرهنگی، کار خود را شروع کردند و سرانجام در قرن هفتم هجری مولوی با سرایش مثنوی احیاگر هویت فرهنگی مردم عصر خویش شد.
مولوی شاعری دانشمند و عارف است؛ نابغهای که علوم مکتبی زمان خود و آداب اخلاقی و فرهنگی ایران را به کمال دریافته و پس از اجتهاد در شریعت به سیر در طریقت، پرداخته است. این شاعر بزرگ اوج قله عرفانی و احیاگر هویت انسانی است. او کژیها و ناراستیهای جامعه زمان خویش و انحرافات فردی و اخلاقی انسانها را در اشعارش باز مینماید و مهر و نشان نقد خود را بر عناصر گوناگون فرهنگ زمانه مینهد. در میان آثار مولوی، مثنوی یک شاخص است و دایرهالمعارف حیات فکری و روحی ملت ایران به شمار میآید.
دکتر شفیعی کدکنی مثنوی معنوی را بزرگترین حماسه عرفانی بشری میداند که خداوند برای زنده نگه داشتن فرهنگ و تمدن ایرانی به زبان فارسی هدیه کرده است. در مثنوی نیز مانند شاهنامه، بحث مبارزه خیر با شر و نیکی و بدی مطرح است. اگر در شاهنامه دشمن، بیرونی و ظاهری است در مثنوی دشمن اصلی فرد در درون اوست و انسان این توانایی را دارد که پس از شکست نفس خویش، خود را دوباره بیافریند و این یک ویژگی حماسی است. پیامبر(ص) نیز جهاد با نفس را جهاد اکبر میدانند که از جهاد بیرونی که جهاد اصغر به شمار میآید، ارزش بیشتری دارد. نام بسیاری از شخصیتهای بزرگ شاهنامه چون رستم، کیقباد و کیخسرو را نیز در مثنوی مییابیم. مولوی این شخصیت ها را در مثنوی به عنوان نماد انسان کامل و در راستای هدف فرهنگی خود میآورد؛ چنانکه هفت خوان رستم در شاهنامه که به کشتن دیو سپید میانجامد، در مثنوی به هفت وادی سلوک سالک برای کشتن دیو نفسانی، تبدیل میشود. بنابراین فردوسی و مولوی دارای هدف فرهنگی مشترکی هستند و متناسب با اقتضای زمان به دو شیوه گوناگون شاهکار ادبی خود را سرودهاند، اگر شاهنامه حماسه ایران پیش از اسلام است، مثنوی حماسه ایران پس از اسلام است. به بیان دیگر ملی گرایی فردوسی و انسان گرایی مولوی هر دو دارای زیرساختی آرمان گرایانه هستند و در یک خط سیر تاریخی قرار دارند. این موازات و همسانی فکری و آرمانی به حدی است که به اعتقاد پژوهشگران اگر مولانا در زمانه فردوسی بود شاهنامه را میسرود و اگر فردوسی در عصر مولانا می زیست آفریدگار مثنوی میشد!
انتهای پیام/
منبع: قدس آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۴۶۳۹۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حاج شیخ غلامرضا حسنی نماد هویت و تاریخ مجاهدات در شهر ارومیه است
به گزارش خبرگزاری صداوسیمای استان آذربایجان غربی،حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد خلیل پور عضو شورای اسلامی شهر ارومیه در نشست هفتگی کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای اسلامی شهر ارومیه با اشاره به ششمین سالگرد رحلت حاج شیخ غلامرضا حسنی "مجاهد نستوه آذربایجان" گفت: یکی از نمادهای هویت و تاریخ مجاهدت و رشادت های مردم آذربایجان در زمان انقلاب در شهر ارومیه حاج شیخ غلامرضا حسنی بوده و شهرداری ارومیه باید برای برگزاری هرچه باشکوهتر برنامه بزرگداشت رحلت آن مرحوم از هیچ تلاشی را دریغ نکند.
وی افزود: سازمان فرهنگی و اجتماعی شهرداری باید در برگزاری ویژه برنامه های مناسبتی در شهر و همچنین سازمان سیما،منظر و فضای سبز شهری شهرداری در فضاسازی و آذین بندی های سطح شهر اهتمام ویژه داشته باشد.
عضو شورای اسلامی شهر ارومیه با انتقاد شدید از ضعف اطلاع رسانی روابط عمومی های شهرداری بیان کرد: ضعف روابط عمومی ها در مباحث اطلاع رسانی در ویژه برنامه ها، مراسمات و پروژه های عمرانی و خدماتی مدیریت شهری مشهود است.
دکتر خلیل پور در بخشی از سخنان خود با اشاره به اینکه یکی از رسالت های اصلی سازمان فرهنگی ، اجتماعی و ورزشی شهرداری ایجاد شور و نشاط برای مردم بوده اظهار کرد: فصل تابستان شهر ارومیه پتانسیل و فرصتی بی نظیر برای برگزاری جشنواره ها و نهایت استفاده در تحقق رسالت سازمانی می باشد.
وی با اشاره به ضرورت نامگذاری کلیه پل های سطح شهر ارومیه به یک نام و یا نماد یادآورشد : برخی از پل های شهر مزین به نام های مقدس همچون (پل مادر و پل خاتم الانبیاء و ... بوده و تزیین ها و فضا سازی پل ها تا حدودی متناسب با نام آنها انجام شده و در سایر پل های سطح شهر هم اقداماتی نظیر آنها انجام شود.
عضو شورای اسلامی شهر ارومیه در پایان خاطرنشان کرد: به عنوان مثال پل غیر همسطح آذربایجان که چند سطح آن به فاز بهره برداری رسیده است، سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری ارومیه میتواند با فضاسازی متناسب با نام پل اقدام و تصویری از "شهید مهدی باکری به عنوان تبلور غیرت آذربایجان "در آن استفاده کند.