حس مادر شدن با هیچ بیانی قابل توصیف نیست
تاریخ انتشار: ۹ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۴۷۴۲۸۰
ایسنا/قم زوج هایی که با حضور در مرکز فوق تخصصی درمان ناباروری جهاددانشگاهی قم صاحب فرزند شدند، حس مادرانگی خود را با مخاطبان در میان می گذارند.
وقتی بعد از خروج از اتاق عمل برای اولین دفعه فرزندم رو در آغوش گرفتم برایم قابل باور نبود و احساسی مانند خواب داشتم، زمانیکه صورت فرزندم رو به صورت خودم چسباندم متوجه شدم که رویای چند ساله ام به واقعیت تبدیل شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مادر اترین و آتریسا که بعد از 6 سال موفق به بارداری شده اند، در تعریف ماجرای درمان ناباروری شان، بیان کرد: با اینکه در سن پایین ازدواج کرده بودم اماعلاقه ای فراوان به بچهدار شدن داشتم و اولین بار در سن 15 سالگی برای باردارشدن به پزشک مراجعه کردم اما به دلیل سن پایین ام دکتر مخالفت کردتا سه سال اصرارهای من و مخالفت ها پزشک ادامه داشت.
وی ادامه داد: بالاخره در سن 18 سالگی برای درمان ناباروری اقدام کردم اما علیرغم سه دوره مصرف دارو نتیجه نگرفتم و به پیشنهاد دکتر همراه همسرم به مرکز درمان ناباروری جهاد دانشگاهی مراجعه کردیم که بعد از آزمایش هایی که همراه همسرم انجام دادیم متوجه تنبلی تخمدان خودم و بیماری واریکوسل همسرم شدیم.
وی با اشاره بر اینکه سه ماه بعد از عمل همسرم برای بارداری با روشIUI اقدام کردیم؛ عنوان کرد: سه بار روش IUI را امتحان کردیم اما نتیجه نگرفتیم، با نا امیدی کامل دیگر اقدام نکردیم؛ اما بعد از مدتی به اصرار همسرم دوباره به مرکز مراجعه کردیم که این بار روشIVF را پیشنهاد دادند.
وی با بیان اینکه بعد از مصرف داروها و آمپول های فراوان از هشت تخمکی که خارج کردند چهار جنین تشکیل شد که دوتا از انها را انتقال داده و دو تا دیگر را فریز کردیم؛ ادامه داد: وقتی که مسئول آزمایگاه گفت که خبر های خوبی دارم برایم قابل باور نبود و به خاطر نامیدی و استرس فراوان مرتب سوال میکردم که جواب مثبت است یا منفی؟ وحتی زمانیکه مسئول ازمایشگاه با خنده گفت که خبر خوب یعنی اینکه جواب آزمایش مثبت است، باز هم باور نمی کردم.
وی با بیان اینکه به دلیل سه تجربه نا موفق و تلخ گذشته امیدی به نتیجه گیری نداشتم، اظهار کرد: در طی این دوران همسرم معتقد بود که این دفعه حتما نتیجه میگیریم و صاحب بچه های دوقلو میشویم و خدا را شکر گفته همسرم به حقیقت پیوست و بعد از دوسال رفت وآمد،در اولین دفعه ی امتحان روشIVF نتیجه گرفتیم و صاحب یه دوقلوی سالم وخوشگل شدیم.
مادر اترین وآتریسا با احساسس وصف ناپذیر عنوان کرد: وقتی بعد از خروج از اتاق عمل برای اولین دفعه فرزندم رو در آغوش گرفتم برایم قابل باور نبود و احساسی مانند خواب داشتم،و زمانیکه صورت فرزندم رو به صورت خودم چسباندم متوجه شدم که رویای چند ساله ام به واقعیت تبدیل شده است.
مادر آترین واتریسا در انتها بابیان اینکه در آن دوران بسیار ناامید و پریشان بودم، خطاب به زوجهای نابارور گفت: همیشه با امیدواری کامل به خداوند اعتماد داشته باشند؛ زیرا همه ی اشخاص روزی صاحب فرزند میشوند.
مرکز فوق تخصصی درمان ناباروری جهاددانشگاهی واحد استان قم در سال بیش از 2هزار 500 نفر مراجعه و با به کارگیری روش های علمی در بالاترین سطح از استانداردهای جهانی همواره آمار موفقیت در عمل های درمانی همسان یا بیش از متوسط جهانی را ثبت کرده است.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: استانی اجتماعی منطقه قم جهاد دانشگاهی قم درمان ناباروري درمان ناباروری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۴۷۴۲۸۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
برای نجات خودم شوهرم را کشتم
اردیبهشت سال ۱۴۰۲ زن جوانی به نام مریم، هراسان از خانهاش خارج شد و در حالی که از قتل شوهرش خبر میداد از همسایهها کمک خواست.
دقایقی بعد مأموران پلیس پاکدشت در محل حاضر شدند و پس از بررسیهای اولیه مشخص شد که مرد ۴۲ سالهای به نام کریم با ضربه کارد به قلبش جان باخته است.
همسر مقتول پس از حضور در پلیس آگاهی به قتل همسرش اعتراف کرد و در تشریح ماجرا به مأموران گفت: ۴ سال پیش با کریم ازدواج کردم، اما از همان روزهای اول زندگیمان به اختلاف خوردیم و مدام باهم دعوا میکردیم تا اینکه خانوادههایمان توصیه کردند اگر بچهدار شویم اختلافهایمان حل میشود. دوسال بعد صاحب فرزند شدیم. اما همسرم هر روز بداخلاقتر از قبل میشد و ما همیشه باهم درگیر بودیم. او سر هر موضوعی من را به باد کتک میگرفت. کار درست و حسابی نداشت و ما همیشه با مشکلات اقتصادی روبهرو بودیم.
وی درباره روز حادثه نیز گفت: صبح خواب بودم که همسرم با کتک بیدارم کرد و از من خواست تا بهسرعت برایش صبحانه آماده کنم. در حال درست کردن چای بودم که به دلیل مخارج نوزادمان با من دعوا کرد و گفت که چرا بچه را از شیرخشک نمیگیری و چرا از پوشک استفاده میکنی؛ من پول خرید شیرخشک و پوشک ندارم و... بعد هم به من گفت که باید گوشی تلفنم را به او بدهم تا آن را چک کند، وقتی من مخالفت کردم به جانم افتاد و کتکم زد، با دستانش گلویم را فشار داد بهطوری که چشمهایم سیاهی رفت، درحالی که برای نجاتم تقلا میکردم دستم به چاقویی خورد و آن را برداشتم و ضربهای به او زدم که روی زمین افتاد و غرق در خون شد.
در این میان پزشکیقانونی نیز در گزارشی علت مرگ را پارگی شریانهای قلب و خونریزی شدید داخلی اعلام کرد.
با تکمیل تحقیقات و اعتراف صریح متهم، صحنه جرم بازسازی شد و پرونده برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه چه گذشت
در ابتدای این جلسه پدر و مادر مقتول از طرف خود و نوه خردسالشان درخواست قصاص کردند.
پدر کریم به قضات گفت: متهم برای تبرئه خودش دروغ گفته، پسرم هیچگاه او را کتک نزده بود. ما نمیدانیم که واقعاً چه اتفاقی افتاده و عروسمان چگونه با بیرحمی پسرمان را به قتل رسانده است، اما هرگز حاضر به مصالحه نیستیم و درخواست قصاص او را داریم.
پس از آن متهم به جایگاه رفت و به قضات گفت: روز حادثه با شوک ضربههای کریم از خواب پریدم بعد هم سر موضوعی با من درگیر شد و گلویم را گرفت، داشتم خفه میشدم و از آنجا که همسرم مرد تنومندی بود، نمیتوانستم خودم را از دستش نجات دهم و چشمهایم سیاهی رفت.
دستم را روی زمین میکشیدم که به یکباره دستم به کارد میوهخوری خورد و آن را جلوی سینهاش گرفتم تا بترسد و رهایم کند، اما چاقو ناخواسته وارد قلبش شد.
آنقدر شوکه شده بودم که نمیدانستم چه کار کنم تا به خودم آمدم از همسایهها کمک خواستم.
در ادامه قاضی از متهم پرسید شما چاقو را برای ترساندن همسرتان جلوی قفسه سینهاش گذاشتید یا برای دفاع از خودتان؟
متهم جواب داد: برای ترساندن همسرم. من چاقو را بین خودم و او قرار دادم تا گلویم را رها کند، اما او قصد جانم را کرده بود.
با پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
روزنامه ایران
باشگاه خبرنگاران جوان اجتماعی حوادث و انتظامی