۸ بار قصاص برای عاملان قتل عام خانوداگی فجیع در رشت+عکس
تاریخ انتشار: ۱۰ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۴۸۶۳۴۶
با گذشت کمتر از یک سال از قتل ۵ زن و مرد در خانهای در روستای خانچاه کوچصفهان رشت، ۲ متهم این پرونده که یکی از آنها پسر خانواده است هر کدام به ۴ بار قصاص و تحمل ۱۵ سال حبس محکوم شدند.
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ این جنایت هولناک آبانماه سال گذشته رخ داد. بامداد دوشنبه ۶آبانماه بود که فردی با پلیس ۱۱۰رشت تماس گرفت و مدعی شد جوانی با سر و صدا و داد و فریاد در یکی از محلههای روستای خانچاه باعث ایجاد مزاحمت برای همسایهها شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
قربانیان پدربزرگ، پدر، مادر و خواهر محمد به نام حدیثه بودند. پنجمین قربانی نیز دوست و هم دانشگاهی حدیثه به نام سارا بود. مأموران که در همان ابتدا به محمد(پسر ۲۲ساله خانواده) مشکوک شده بودند او را بازداشت کردند. او گفت: من به همراه پدر، مادر، خواهر و پدربزرگم در این خانه زندگی میکردیم. من و خواهرم هر دو دانشجو هستیم. خواهرم دانشجوی رشته مامایی در دانشگاه خلخال است. او روز گذشته به همراه یکی از همکلاسیهایش به نام سارا که اهل یکی از شهرهای کردستان است به خانهمان آمده بود تا تعطیلات را در گیلان سپری کنند. البته همکلاسی خواهرم قبلا هم به خانه ما آمده بود و همه او را میشناختیم. چند ساعت قبل و حدود ساعت ۱۰شب بود که من برای انجام کاری به رشت رفتم اما حدود ساعت ۲بامداد که به خانه برگشتم با اجساد آنها روبهرو شدم.
اعتراف هولناک
اظهارات پسر جوان در حالی بیان میشد که مأموران در جریان بررسیها متوجه آثاری از جراحت روی دست او شدند. محمد مدعی شد که شاید وقتی وارد خانه شده و با دیدن اجساد هول کرده، دستش زخمی شده است اما جراحت وارده بهنظر میرسید ناشی از بریدگی با چاقو باشد. در ادامه معلوم شد که این پسر ۲۲ساله از مدتی قبل با پدرش اختلاف داشته و با او قهر بوده است. همچنین سرنخهای دیگری بهدست آمد که نشان میداد پسر جوان در این جنایت نقش داشته است. در این شرایط بازجویی از او ادامه یافت و متهم تنها چند ساعت پس از دستگیری اسرار هولناکی را برملا کرد.
او که دانشجوی مهندسی صنایع بود گفت: پدر و مادرم به خواهرم بیشتر از من اهمیت میدادند و رفتار خوبی با من نداشتند. احساس میکردم که علاقهای به من ندارند.با خودم نقشه کشیده بودم که اگر آنها را از بین ببرم همه ارثیه خانواده نصیب من میشود. چندبار قصد کشتن آنها را داشتم اما هر بار موفق نشدم تا اینکه روز حادثه رسید. از قبل به یکی از دوستانم به نام حمیدرضا که کارگر نجاری بود گفته بودم که اگر به من در قتل خانوادهام کمک کند، برایش مغازهای در رشت میخرم تا دیگر نیازی نباشد در کارگاه نجاری کارگری کند و بتواند کارگاه خودش را بگرداند.
او گفت: از چند روز قبل از شب جنایت دوست و همکلاسی خواهرم بهنام سارا میهمان ما بود. بعدازظهر روز حادثه اعضای خانوادهام به همراه دوست خواهرم برای تفریح بیرون رفتند. همان موقع به فکر اجرای نقشهام افتادم. با حمیدرضا تماس گرفتم. خودش را به خانه ما رساند. او را در یکی از اتاقها مخفی کردم. حدود ساعت ۸ شب بود که خانوادهام برگشتند. خواهرم و دوستش به خانه تازهساختی که مقابل ملک پدرم بود رفتند. پدر و مادر و پدربزرگم نیز به خانه ویلایی قدیمی در گوشه حیاط. مادرم سرگرم تهیه شام شد. همان موقع سراغ دوستم رفتم که نقشه را اجرا کنیم. در آن لحظه خواهرم در آشپزخانه بود. من سراغ او رفتم و حمیدرضا سراغ دوست خواهرم. داخل آشپزخانه خواهرم را غافلگیر کردم و با چند ضربه عمیق چاقو او را به قتل رساندم. حمیدرضا هم سراغ سارا رفت و از پشت سر به او نزدیک شد و با چند ضربه چاقو او را به قتل رساند. پس از آن منتظر ماندیم که مادرم شام را بیاورد. وقتی مادرم وارد خانه تازهساخت شد، حمیدرضا از پشت سر او را گرفت و من ضربات چاقو را وارد کردم. بعد با هم به خانه قدیمی رفتیم و پدر و پدربزرگم را که در حال استراحت بودند به قتل رساندیم و برای اینکه پلیس را گمراه کنیم، وسایل خانه را بههم ریختیم که صحنهسازی کنیم. اعترافات محمد را همدستش حمیدرضا که ساعاتی پس از او دستگیر شده بود تأیید کرد و پرونده متهمان پس از بازسازی صحنه جنایت و صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری گیلان فرستاده شد.
انکار جنایت
در جریان جلسه محاکمه متهمان، هر چند محمد اعترافات قبلی خود را قبول کرد اما همدستش حمیدرضا تمامی اتهاماتش را رد کرد و مدعی شد که نقشی در جنایت نداشته است. او گفت: محمد همه قتلها را بهتنهایی مرتکب شد. من زمانی که به محل حادثه رسیدم او همه اعضای خانوادهاش به همراه دختری راکه میهمانشان بود به قتل رسانده بود.
پس از پایان این محاکمه، قضات وارد شور شدند و با توجه به اعترافات اولیه متهمان، بازسازی صحنه جنایت و شواهدی که علیه آنها وجود داشت، محمد را به اتهام قتل خواهرش و مشارکت در قتل پدر، پدربزرگ و مادرش به ۴بار قصاص و به اتهام معاونت در قتل سارا به تحمل ۱۵سال حبس محکوم کردند. همچنین حمیدرضا نیز به اتهام قتل سارا و مشارکت در قتل پدر، پدربزرگ و مادر محمد به ۴بار قصاص و به اتهام معاونت در قتل حدیثه، خواهر محمد به تحمل ۱۵سال زندان محکوم شد. پس از صدور این حکم و اعتراض متهمان و همچنین والدین سارا به حکم، پرونده به دیوانعالی کشور فرستاده شد. چرا که والدین سارا معتقدند با توجه به گزارش پزشکی قانونی، علاوه بر حمیدرضا، محمد نیز در قتل سارا مشارکت داشته و او نیز باید به اتهام مشارکت در قتل سارا به قصاص محکوم شود. حالا قرار است قضات خبره دیوانعالی کشور درخصوص این حکم اظهارنظر کنند. درصورت تأیید حکم، شمارش معکوس برای قصاص قاتلان آغاز خواهد شد.
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: قصاص قتل عام قتل عام خانوادگی قتل فجیع قتل سارا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۴۸۶۳۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عضو روحانیت مبارز: بَرجمان از خرجمان بیشتر است
به گزارش «تابناک» به نقل از رویداد ۲۴، سید رضا اکرمی، عضو جامعه روحانیت مبارز تاکید میکند نباید از دولت توقع گره گشایی داشته باشیم. او همچنین معتقد است، تکتک اعضای خانواده باید به فکر کسب درآمد باشند.
بخشهای مهم گفتگوی اکرمی با رویداد ۲۴، را در زیر میخوانید:
*همه میدانیم که گرانی وجود دارد و مردم مشکلات زیادی برای تامین هزینههایشان دارند. به همین دلیل در خانه و خانواده همه افراد باید کار کنند تا همهشان درآمدزا باشند. یعنی یک نفر نمیتواند مخارج خانواده را اداره کند.
*مساله مشکلساز دیگر این است که امروز بَرجمان از خرجمان بیشتر است. خرجمان فقط صبحانه، نهار، شام، لباس و مسکن است. اما برجمان زیاد است که شامل موبایل، سفر و ... میشود. چون معیارها و شرایط زندگی تغییر کرده است، مرد خانواده به تنهایی نمیتواند یک خانواده را اداره کند. اگر همه افراد خانواده به اندازه خودشان تلاش کنند، قطعاً میتوانند خانه را اداره کنند.
*اینکه میگویند، کار نیست را قبول ندارم. کار را که از آسمان یا خارج نمیآورند و باید ایجاد کرد. هر کس که غیرت کاری دارد، امروز برای او کار هست. بیش از ۵ ملیون افغانی در این مملکت کار ساختمانی، کار سنگبری، کار سرایداری میکنند؟ چطور برای افغانها کار هست، برای خودمان ایرانی کار نیست؟ کار هست و ما باید دنبالش برویم.
*ما از قدیمالایام مربایی را که میخوریم، بستهبندی و آماده نمیخریدیم. خانمهای خانه دوزندگی بلدند، خیاطی بلدند، آرایشگاهی بلدند و اوقات فراوان هم دارد. پس اگر بتواند وقتش را خوب تنظیم کند، میتواند در کنار بچهداری به کارهای دیگر هم برسد. خانم من هم ۷ بچه را بزرگ کرده است. هم درس داده و هم سخنرانی کرده و هم کار میکند.
*اینکه میگویند مستاجرین گرفتار هستند، باید همه ایران را در نظر بگیرید و فقط تهران را نبینید. همچنین سهچهارم مردم تهران خانه دارند و یک چهارم مستاجراند. پس برای یک چهارم قیصریه را آتش نزنید.
*درباره اینکه همه از دولت توقع دارند، میگویم دولت مسئول همه چیز نیست. اولا هر کسی مسئول کار خودش است و حق ندارد همه کارها را گردن دولت بیاندازد. دولت باید حمایت و نظارت کند. بنا نیست همه کارها را به دوش دولت بگذاریم و از او بخواهیم، سیر و پیاز ما را تهیه کند. ما در اقتصاد هم بخش خصوصی داریم و هم تعاونی داریم و آخرین بخش دولت است.
*اینکه میگویند، رفت و آمد در تهران مشکل است، دلیلی برای کار نکردن نیست. بنا نیست همه برای شاغل بودن از خانه بیرون بیایند. الان بسیاری از کارها هستند که در درون خانه میتوان انجام داد. در واقع حمل و نقل دو ساعته و سه ساعته روزانه برای موارد خاص است.