پنجشنبه های شهدایی/ شهید ۱۸ ساله فارسی، مهمان ۳۸ ساله کهکیلویه و بویراحمد
تاریخ انتشار: ۱۰ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۴۹۰۷۳۳
به گزارش خبرگزاری فارس از شیراز، شهید سید غضنفر هاشمی پارسایی فرزند مرحوم سید عبدالمناف، متولد ١٣۴٣، یکی از ۱۹ شهید روستای مشایخ دشمنزیاری از توابع شهرستان ممسنی است که در ١١ آبان ١۳۶١ در منطقه عینخوش، به فیض شهادت نائل آمد و در روستای آبرزگه شهرستان لنده کهگیلویه و بویراحمد به خاک سپرده شد.
مردم روستای آبرزگه به رسم مهمان نوازی، همه ساله مراسم با شکوهی برای میهمان خود برگزار میکنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
همرزمان شهید اصرار داشتند که سید غضنفر شهید شده است؛ اما نه سپاه پاسداران و نه ستاد جنگ گزارشی مبنی بر شهادت وی دریافت نکرده بودند و بعد از اینکه خبر زنده بودن پاسدار الماسی به اهالی لنده رسید و شهادت سید غضنفر تایید شد، مردم روستای آبرزگه به رسم مهمان نوازی، همه ساله مراسم با شکوهی برای میهمان خود برگزار میکنند.
شهید سید غضنفر پارسایی بارها در مدارس روستا مورد تشویق قرار گرفت و کمک به محرومین و شرکت در فعالیتهای جهادی، خصوصیت بارز اخلاقی وی بود، در کنار پدر و مادر برای خانواده زحمات فراوانی کشید و والدین شهید تا لحظه مرگ، هر روز یاد این عزیز غریب خود را گرامی میداشتند.
آموزشگاه متوسطه و دبیرستان دخترانه روستای مشایخ متبرک به نام این شهید بزرگوار و عزیز بود که متاسفانه مهاجرت بیرویه و تصمیم لحظهای آموزش و پرورش دشمن زیاری، این آموزشگاه را برای همیشه تعطیل کرد.
شجاعت و هوشمندی او در جبهه غرب زبانزد بود؛ مردم عینخوش و دشتعباس دلاوریهای او را خوب به خاطر دارند
شجاعت و هوشمندی او در جبهه غرب زبانزد بود؛ مردم عینخوش و دشتعباس دلاوریهای او را خوب به خاطر دارند، از همرزمانش نقل شده است که سید غضنفر شبها تنها میرفت و فردا یک گونی اسلحه کلاشینکف تحویل میداد، وقتی از او میپرسیدند اینها را از کجا آوردهای، میگفت: از عراقیها گرفتم، آنقدر این مسأله عجیب و غیرقابل باور بود که بچههای جبهه و جنگ میگفتند باید شاهد بیاوری تا باور کنیم.
یک شب وقتی همه خواب بودند شهید به دل عراقیها میزند و دوباره با اسلحه بر میگردد؛ فردا از او پرسیدند اسلحه آوردی؟ شهید گفت بله اسلحه با شاهد و پشت سنگر را نشان داد و همه دیدیم که یک گونی اسلحه مدفون در خاک بیرون آوردند و چند قدم آن طرفتر سرهای بعثیها را زیر خاک مدفون کرده بود.
علیرضا پارسایی برادر شهید محمد کریم پارسایی در مورد شهید سید غضنفر پارسایی میگوید: اواخر آبان شصت بود، من دانشآموز کلاس اول راهنمایی بودم، یک روز برای گرفتن گچ به دفتر رفتم، دیدم نوجوانی با قامتی ورزیده به دفتر مدرسه آمد او را میشناختم، بسیار با اعتماد به نفس و شجاع بود، سن و سالش از من بیشتر بود، بچههای شرور روستا از او میترسیدند، بارها دیده بودم که از افراد ضعیف دفاع و حمایت میکرد.
گفت میخواهد ادامه تحصیل دهد و برای ثبت نام آمده است، در نوبت بزرگسالان ثبتنام کرد و از فردا به مدرسه آمد.
تا آن زمان تنها شهید دشمنزیاری، برادرم شهید محمدکرم بود که ابتدای جنگ به شهادت رسید، همان سال شهید سعادت رزمجویی و شهید اسدالله پارسایی که هردو دانش آموز بودند هم به درجه رفیع شهادت نائل شدند.
آن سال تحصیلی را به اتمام رساندیم، شهریور ماه بود و دانشآموزان مشغول امتحان بودند، معلمی داشتیم که دانشجوی فیزیک بود و به ما علوم درس میداد، بسیار مومن و خوشاخلاق بود و آن روز هم برای امتحانات، از استهبان به روستای ما آمده بود، قرآن را خیلی زیبا تلاوت میکرد و بخاطر خوبیهایش با همه ما ارتباط خیلی خوبی داشت.
عصر یکی از روزهای شهریورماه، ماشین لندکروزی که بلندگو داشت به روستا آمد، ما که حوالی مدرسه بازی میکردیم، دور ماشین جمع شدیم، خیلی دوست داشتم که خبری تازه از جبهه بشنوم، ماشین برای جمعآوری نیروهای داوطلب به جبهه آمده بود، معمولا هر چند وقت یکبار ماشینی برای جمعآوری آذوقه یا ثبتنام رزمندهها به روستا میآمد.
آن روز معلم شهید ما سید محمد مهدی تابعی، اعلام آمادگی کرد و پشت سر او شهید سید غضنفر پارسایی و شهید حسن پارسایی و جانباز کیوان پارسایی که هر سه رفیق و همسایه بودند نیز اعلام آمادگی کردند و به جبهه اعزام شدند.
کمتر از دو ماه در حالی که ما در کلاس دوم راهنمایی نشسته بودیم، خبر شهادت شهید حسن پارسایی به روستا رسید، پیکر سوخته او را چند پاسدار دفن کردند که کسی او را نبیند.
در همان مراسم خاکسپاری کیوان پارسایی که همرزمشان بود، گفت که سید غضنفر و تابعی هم شهید شدند، اما بنیاد شهید و سپاه پاسداران قبول نمیکردند چون چیزی به آنان اعلام نشده بود.
گویا شب قبل از عملیات شهید سید غضنفر پارسایی و دوستش الماس سعیدی که از اهالی کهگیلویه و بویراحمد بود، پلاک هایشان را با هم عوض میکنند و بنیاد شهید پیکر سید غضنفر را به آنجا برده و دفن نموده بودند، چون پلاک رزمنده لندهای بر گردنش بود.
خانواده سید غضنفر نگران وضعیت فرزند خود بودند تا اینکه دوست سید غضنفر به مرخصی رفت و معلوم شد که پلاکهایشان جابجا شده و شهید سید غضنفر پارسایی به عنوان مهمان در آن سرزمین آرام گرفت.
اهالی منطقه، توسلات زیادی به این شهید غریب داشتهاند و دستگیریهای این شهید در دوران زندگیاش هیچگاه از ذهن مردمان آن دیار پاک نمیشود.یاد و نامش جاوید و گرامی باد.
انتهای پیام/ ن
منبع: فارس
کلیدواژه: شهید شهادت فارس کهکیلویه و بویر احمد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۴۹۰۷۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جان باختن جوان ۲۲ ساله بر اثر برق گرفتگی در شهرستان رودسر
به گزارش خبرگزاری صدا و سیمای گیلان ؛ سرهنگ سید جلالالدین جوانمردی گفت: با گزارشی مبنی بر برق گرفتگی فردی در محدودهی روستای لزرجان شهر واجارگاه رودسر به پلیس ۱۱۰، نیروهای پلیس و عوامل امدادی به سرعت در محل حادثه حاضر شدند.
فرمانده انتظامی رودسر گفت: با بررسیهای انجام شده مشخص شد، پسری ۲۲ ساله که بر روی پُلِ روستای لَزرجان این شهرستان در حال ماهیگیری بود بر اثر برخورد ابزار فلزی ماهیگیری (لانس ماهیگیری) با کابل فشار قوی دچار برق شد و جان باخت.
فرمانده انتظامی شهرستان رودسر با بیان اینکه جسد این جوان برای سیر مراحل قانونی به سردخانه منتقل شد و ابراز تاسف از این حادثه دلخراش ، به شهروندان تاکید کرد در انجام کارهای خود، نکات ایمنی را به دقت رعایت کنند.