اقدامات تل آویو علیه أنصارالله؛ نگرانی از فراگیری قدرت مقاومت یمن
تاریخ انتشار: ۱۴ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۵۳۰۹۶۲
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،از زمان آغاز جنگ فراگیر عربستان سعودی علیه یمن تحت عنوان «طوفان قاطعیت» در سال ۲۰۱۵ میلادی تاکنون طرفهای مختلف منطقهای و بینالمللی در این کشور مداخله جویی کردهاند. بدیهی است که شرایط کنونی یمن تنها متأثر از حملات گسترده و ددمنشانه سعودیها نیست و سلسله اقدامات متحدان ریاض نیز در رقم خوردن این شرایط تأثیر بسزایی داشته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از جمله طرفهایی که همواره از همان ابتدا و حتی پیش از آغاز جنگ سال ۲۰۱۵ در یمن مداخله داشته، رژیم صهیونیستی بوده است. واقعیت آن است که صهیونیستها همواره از بازگشایی یک جبهه جدید از مقاومت در یمن احساس نگرانی کردهاند؛ به ویژه اینکه گروهی همچون «انصارالله» در این کشور وجود داشته و یک ظرفیت بالقوه برای تبدیل شدن به یکی از بازوانِ مقاومت محسوب میشده است.
پس از فراگیری موج بیداری اسلامی در نقاط مختلف غرب آسیا و شمال آفریقا، نگرانیهای رژیم صهیونیستی از ورود احتمالی یمن به دایره کشورهای حامی مقاومت بیش از پیش افزایش پیدا کرد. با گستردهتر شدن دامنه و ابعاد بیداری اسلامی در نقاط مختلف جهان اسلام و جهان عرب صهیونیستها به شدت نگران شدند که مبادا تحت تأثیر موجِ بیداری اسلامی جبههای جدید از مقاومت در مرزهای متحد آنها یعنی عربستان سعودی سَر برآورَد.
از همین روی، رژیم صهیونیستی حمایت از «علی عبدالله صالح» دیکتاتور مخلوع یمن را در دستور کار خود قرار دادند تا بتوانند از این رهگذر مانع از شکل گیری مقاومت در بطنِ یمن شوند. مقامات رژیم صهیونیستی به همین منظور عربستان سعودی را مأمور ارائه حمایتهای همه جانبه به علی عبدالله صالح کردند تا ارکان قدرت وی در سایه فراگیری بیداری اسلامی به لرزه درنیاید. با این حال، این تلاشها در نهایت موفقیت آمیز نبود.
علت این مسأله هم آن بود که مردم یمن به خوبی دریافته بودند که علی عبدالله صالح منافع و مصالح ملی را قربانی اهداف و مقاصد سیاسی کرده و به مُهرهای در دستان آمریکا، سعودی و صهیونیسم تبدیل شده است. یمنیها به این باور رسیدند که عبدالله صالح تنها در راستای اجرای اهداف مثلث مذکور گام بر میدارد و مشکلات و معضلات مختلف در کشور نشأت گرفته از همین تبعیت کورکورانه است.
پس از قطع امید کامل مردم یمن از علی عبدالله صالح، طرفهای منطقهای و بینالمللی از جمله رژیم صهیونیستی به این نتیجه رسیدند که میبایست پیش از آنکه گروههای مردمی در این کشور وارد عمل شوند، خود تغییراتی را در نظام حاکم به وجود آورند؛ به گونهای که تنها تغییراتی در قالب رژیم حاکم ایجاد شود، اما سیاستهای کلی همچون دوره صالح برجای خود باقی بمانند.
بیشتر بخوانید
برچیدن گیتهای بازرسی از ورودی مسجد الاقصی+فیلم انعکاس رسانهای اولین ابرقهرمان مسلمان از نوع آمریکایی! /دورخیز هالیوود برای تخریب هدفمند چهره مسلمانان + تصاویربه همین منظور، «عبد ربه منصور هادی» با حمایتهای منطقهای و بینالمللی روی کار آمد و پس از مدتی بصیرت مردم یمن موجب شد تا او نیز از قدرت به زیر کشیده شود. در این میان، گروهی که نقش محوری در به زیر کشیدن منصور هادی ایفا کرد، «انصارالله» یمن بود که هم در عرصه سیاسی و هم در عرصه نظامی انقلاب این کشور را به سمت موفقیت سوق داد. اینجا بود که صهیونیستها خیلی زود به این باور رسیدند که حزب الله دوم در یمن در حال ظهور است؛ لذا با هماهنگیهای پشت پرده عملیات تجاوزکارانه «طوفان قاطعیت» آغاز شد.
هرچند که سعودیها با هماهنگی متحدان خود در اراضی اشغالی مدعی شدند که هدفشان از عملیات تجاوزکارانه طوفان قاطعیت بازگرداندن مشروعیت به یمن است، اما آنها هدف اصلی و اساسی دیگری را دنبال میکردند؛ هدفی که از سوی صهیونیستها مأمور به انجام آن شده بودند و این هدف، نابودی «أنصارالله» بود. با این حال، گروه مقاومتی «أنصارالله» نه تنها توسط سعودیها و صهیونیستها نابود نشد بلکه توانست نوعی توازن نظامی در مقابله با آنها ایجاد کند.
از همین روی، گروهی که پیشتر عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی در طول سالهای گذشته برای نابودی آن تلاش میکردند امروز به یکی از طرفهایی که در محور مقاومت نقش آفرینی میکند، تبدیل شده است؛ لذا میتوان گفت که انصارالله موجبات فراگیری قدرت مقاومت را فراهم آورد و بنابراین، هندسه جغرافیایی مقاومت به یمن هم رسید.
در حال حاضر، انصارالله علاوه بر موفقیت در ایجاد توازن نظامی در برخورد با ائتلافهای منطقه منطقهای متشکل از عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی، در چارچوب فعالیتهایش در محور مقاومت حتی قدرت چانه زنی برای معاوضه اسرای فلسطینی نزد عربستان با اسرای ائتلاف متجاوز نزد خود را به دست آورده است. در همین ارتباط، پیشتر «عبدالملک الحوثی» در جریان یکی از سخنرانیهای خود از آمادگی کامل صنعاء برای آزادی یک خلبان و ۴ افسر سعودی در مقابل آزادی بازداشت شدگان جنبش حماس در عربستان سعودی سخن گفت.
وی در این خصوص تأکید کرد: «آمادگی کامل خود را برای آزادی یکی از خلبانان اسیر به همراه ۴ افسر و سرباز متجاوز سعودی در مقابل آزادی افراد ربوده شده از جنبش حماس را اعلام میکنیم. نظام سعودی افراد ربوده شده فلسطینی را به اتهام حمایت از یک طرف تروریستی محاکمه میکند و منظورش مجاهدان است».
طرح ابتکاری «عبدالملک الحوثی» نشان میدهد که یمنیها از قدرت چانهزنی بالایی نیز برخوردار گشتهاند؛ به گونهای که حتی میتوانند به عنوان یک طرف تأثیرگذار میان عربستان و جنبش مقاومت اسلامی حماس ایفای نقش کنند. بنابراین، طرح ابتکاری عبدالملک الحوثی، حاکی از قدرت یافتن یمنیها در بعُد سیاسی نیز هست؛ لذا پر واضح است که صهیونیستها، انصارالله یمن را علاوه بر یک خطر نظامی، یک خطر ایدئولوژیک نیز میدانند.
درست به همین دلیل است که صهیونیستها هم صدا با عربستان سعودی و امارات علیه مقاومت یمن نقش آفرینی میکنند و آخرین نمونه این نقش آفرینی را در جریان استقرار پایگاه نظامی رژیم صهیونیستی در شهر عدن به درخواست امارات، شاهد بودیم. به هر حال، عصر امروز یکشنبه «یحیی سریع» سخنگوی نیروهای مسلح یمن از ابعاد بیشتری از نقش آفرینی مخرب صهیونیستها علیه مقاومت یمن پرده برخواهد داشت.
منبع: خبرگزاری مهر
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: عربستان سعودی صهیونیست ها انصارالله آمریکا صهیونیست ها تل آویو سیاسی علی عبدالله صالح رژیم صهیونیستی صهیونیست ها عربستان سعودی بیداری اسلامی نقش آفرینی منطقه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۵۳۰۹۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا حمله صهیونیستها به رفح محکوم به شکست است؟
به گزارش خبرگزاری مهر، «محسن محمد صالح» مدیر مرکز مطالعات و پژوهشهای الزیتونه در گزارشی به بررسی روند جنگ غزه طی ماههای اخیر پرداخته و نوشت که بیش از سه ماه است که اسرائیل تهدید به حمله زمینی به رفح میکند، ولی همچنان در انجام این طرح مردد است. این تردید به علت عدم تمایل تلآویو به حمله نیست، بلکه نگرانی واقعی این رژیم از شکستی است که در نتیجه این حمله دامن آن را میگیرد. در همین رابطه آمریکا و دیگر متحدان تلآویو نیز نسبت به عواقب تلخ و دردناک این حمله به رژیم صهیونیستی هشدار دادهاند.
پایان دادن به جنگ غزه قبل از تلاش برای اشغال رفح و قبل از تحقق کمترین حد از اهداف جنگ برای نتانیاهو و بخش گستردهای از جامعه صهیونیستی یک فاجعه بزرگ به شمار میرود. این بدان معنا است که حماس در این جنگ پیروز شده و پروژه صهیونیستی پناهگاه امن خود در فلسطین اشغالی و قدرت بازدارندگی خود را به همراه هژمونی خود در منطقه از دست داده است. این موضوع باعث حمایت بیشتر افکار عمومی عربی و اسلامی و فلسطینی از محور مقاومت و آرمان فلسطین میشود.
۸ عامل شکست طرح صهیونیستی حمله به رفح
با وجود حیاتی بودن حمله رژیم صهیونیستی به رفح برای بسیاری از سران این رژیم، اما اشغالگران اسرائیلی میدانند که احتمال شکست در این عملیات بسیار بالا است. این موضوع از چند جنبه قابل بررسی است:
نکته اول اینکه حملات زمینی و تخریب وحشیانه مناطق مختلف غزه از شمال گرفته تا مرکز این منطقه بی فایده بودن خود را نشان داده و مقاومت فلسطین بعد از بیش از ۲۰۰ روز از جنگ، تنها بخش بسیار محدودی از توانمندیهای خود را از دست داده و همچنان قدرتمند و تاثیرگذار است و جنگ را مدیریت کرده و تلفات روزانه زیادی به نیروهای اشغالگر وارد میکند. صهیونیستها میدانند که بلافاصله بعد از عقب نشینی اسرائیل، نیروهای حماس خلأ موجود را پر میکنند و به مدیریت روند زندگی مردم در این منطقه خواهند پرداخت.
دومین عامل این است که شبکه پیچیده تونلهای غزه همچنان تاثیرگذاری خود را در مناطق مختلف به ویژه رفح حفظ کرده و نیروهای اشغالگر در حمله زمینی به رفح با مقاومت شدیدی با پتانسیل حرکتی بالا مواجه میشوند که به هیچ وجه امکان محاصره کردن و ریشه کن کردن آن وجود ندارد. نیروهای مقاومت با استفاده از تونلها میتوانند به مناطق مرکزی و شمالی غزه بروند و اسرای صهیونیستی را به مناطق دیگر منتقل کنند، همانطور که پیش از این نیز همین کار را انجام دادهاند. به این ترتیب تلاش برای از بین بردن حماس، نوعی وقت تلف کردن و به تعویق انداختن اعلام شکست است.
سومین نکته اینکه ارتش اسرائیل در شرایط فرسایشی قرار گرفته و با گذشت ۲۰۰ روز از جنگ غزه با تلفات مادی و انسانی بیسابقهای مواجه شده است. این موضوع باعث شده کابینه نتانیاهو مجبور به بازنگری در روند جذب سرباز در سرزمینهای اشغالی شود. روحیه سرخوردگی و شکست و افولِ انگیزه برای جنگ، مهمترین حالت عمومی رایج در ارتش است و سران صهیونیست میدانند که عملیات اشغال رفح نیز بهتر از عملیاتهای گذشته نخواهد بود و دستاوردهای اسرائیل از آن، کشتار بیشتر زنان و کودکان فلسطینی و تخریب مدارس و بیمارستانهای بیشتر است که جز ننگ و عار فایدهای برای آنها ندارد.
چهارمین عامل اینکه ارتش رژیم صهیونیستی با معضلی در رفح مواجه است که حضور فشرده بیش از یک میلیون و ۴۰۰ هزار فلسطینی در این منطقه برای آنها رقم زده است. به این ترتیب امکان عملیات نظامی در چنین حالتی بسیار پیچیده و مشکل است و ممکن است تعداد زیادی از غیرنظامیان در نتیجه این عملیات به شهادت برسند و خشم بینالمللی علیه رژیم صهیونیستی گستردهتر شده و به انزوای بیشتر آن منجر شود.
نکته پنجم اینکه متحدان رژیم صهیونیستی از جمله آمریکا اعتراض گستردهای نسبت به انجام حمله زمینی به رفح دارند. آنها میدانند که خطرات و خسارتهای این عملیات بیش از منافع آن است و چنین عملیاتی فاقد دستاورد واقعی است و فرصت پیروزی در آن بسیار کم است. البته آمریکا اعلام کرده که با چند شرط از حمله زمینی به رفح حمایت میکند، اما نتانیاهو و کابینه وی معتقدند که شروط آمریکا امکان موفقیت آنها در این حمله را تضعیف میکند و خواستار ادامه حمایت نامحدود آمریکا از این حمله هستند.
عامل ششمِ شکست رژیم صهیونیستی در عملیات زمینی رفح این است که مصر به شدت با انجام این حمله مخالف است و باز کردن گذرگاههای خود برای خروج اهالی غزه به سمت منطقه سینا را رد کرده است. رژیم تلآویو همچنان تلاش دارد تایید یا بیطرفی قاهره نسبت به این عملیات را به دست بیاورد که بر اساس اطلاعات موجود تاکنون موفق به این امر نشده است.
هفتمین عامل شکست رژیم صهیونیستی در حمله زمینی به رفح این است که این رژیم دیگر مانند گذشته و ماههای اول جنگ نمیتواند به وحشیگری خود در غزه ادامه دهد، چرا که تمرکز بیشتری از سوی جامعه جهانی به تحولات غزه صورت گرفته و این رژیم به ویژه در پی محاکمه در دادگاه لاهه خود را در انزوا می بیند و به این نتیجه رسیده که جنایتهای وحشیانهاش نتیجه معکوس داشته و باعث گسترش حمایت افکار عمومی از مقاومت شده است.
نکته پایانی و هشتم اینکه رژیم صهیونیستی گرچه برای اجرای حمله خود نیازمند زمان است، اما زمان به نفع تلآویو در حرکت نیست. اوضاع داخلی سرزمینهای اشغالی در نتیجه طولانی شدن جنگ و گسترش خسارتهای اقتصادی و تعطیل شدن گردشگری، بغرنج است.
به صورت خلاصه میتوان گفت گرچه تصمیم سازان رژیم صهیونیستی حمله زمینی به رفح را یک استراتژی اجباری برای خود میدانند، اما این حمله محکوم به شکست است و عواقب بدی برای تلآویو خواهد داشت.
کد خبر 6097259