ریشه شیعی تصوف الجزایر/ از زیارت قبور اهل بیت تا مجالس الزهرا (س)
تاریخ انتشار: ۲۰ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۵۹۵۰۱۶
به گزارش خبرنگار مهر، سومین قسمت از سلسله گزارشهای «جریانشناسی فرهنگیِ تصوف در الجزایر» به بررسی شیوه آموزشی زوایای متصوفه در الجزایر اختصاص داشت و مختصری نیز درباره نسبت طریقتها و بزرگان آنها با امر سیاست بحث شد.
قسمتهای پیشین این گزارش از لینکهای زیر قابل مطالعه است:
قسمت اول: الجزایریهای خرقهپوش / شکلگیری اولین زاویه تصوف در قرن ۱۱ میلادی
قسمت دوم: معرفی مشایخ فعلی طریقتهای صوفیه در الجزایر
قسمت سوم: آموزشهای اسلامی در زوایای طریقتها / دوری از وهابیت اصل است
در ادامه با آخرین قسمت از این گزارش که از تولیدات رایزنی فرهنگی ایران در الجزایر است، همراه شوید:
انواع زوایای تصوف
زوایای تصوف که در تمام سطوح این جامعه حضور دارند به اعتبارات مختلف قابل دسته بندی هستند که به برخی از آنها اشاره میشود:
۱.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
زوایای شهری به خاظر حضور در جوامع پرجمعیت از بناهایی بزرگتر و شکوهتری نسبت به زوایای روستایی برخوردارند، جمعیت بیشتری در آئینهای عبادی آن شرکت میکنند و خدمات آموزشی، دینی و اجتماعی بیشتری نسبت به زوایای روستایی که کوچکتر و سادهتر هستند ارائه میکنند.
۲. مالکیت زوایا
زوایای تصوف از نظر نوع مالکیت به ۳ قسم تقسیم میشوند:
الف) زوایای دارای ملکیت شخصی: که متعلق به شیخ طریقت و وارثان اوست و تمامی اختیارات درآمدهای مالی در دست مالک است و او هم در مقابل هزینههای امور جاری، تعلیم وتربیت، مجالس و آیینها را از درآمدهای زاویه تأمین میکند.
ب) زوایای مرابطین: این نوع زوایا مالکیت جمعی دارد و درآمدهای آن وقف طلاب علوم دین مقیم زاویه میشود و مؤسس و بانی زاویه و وارثان آن هیچ حقی در درآمدهای زاویه ندارد.
ج) زوایای طلاب: زوایایی هستند که هم آئینهای عبادی جمعه و جماعات، جشنهای مذهبی، از جمله جشنهای متعلق به اهل بیت عصمت و طهارت و قرائت قرآن در آن انجام میشود و هم به آموزش علوم دینی و معارف صوفیانه میپردازد و هم خدمات اجتماعی به مردم و جامعه ارائه میکنند. درآمدهای آن متعلق به طلابی است که در آن درس میخوانند.
۳. ضرایح اولیا
احترام به قبور بزرگان که به طور عمده شیوخ تصوف هستند بین اهل تصوف بسیار رایج است. در شهرها و روستاهای مناطق مختلف کشورهای شمال آفریقا، از جمله الجزایر، مثل مناطق دیگر سرزمینهای اسلامی مقابر متعددی وجود دارد که مورد احترام مردم است، به آنها مقام سیدی، یا ضریح سیدی و به طور کلی ضرایح اولیا میگویند. این مکانها معمولاً از سوی مریدان ساخته و پرداخته میشوند. مردم به زیارت آنها میروند، متوسل میشوند، نذورات خود را پرداخت میکنند و برخی آئینهای صوفیانه را در آن به جا میآورند. وارثان اولیا که متولیان قبور اجداد خود هستند درآمد بسیاری از مقبره داری کسب میکنند.
تمامی زوایا، ضرایح و اماکن مذهبی صوفیان از املاک و موقوفات فراوان برخوردارند به گونهای که یکی از درآمدهای هنگفت عمومی در کشور محسوب میشوند. در دوره تسلط استعمار فرانسه به کشور الجزایر و نیز آغاز روی کار آمدن دولت انقلابی، پس از سال ۱۹۶۲ بسیاری از این موقوفات مصادره شده و به مالکیت دولتها درآمد ولی در دهههای بعد دولتهای حاکم برخی از این اموال را آزاد کرده و به زوایا بازگرداندند.
خدمات اجتماعی زوایا
خدمات اجتماعی که زوایا به مردم ارائه میکنند و هزینه آن را از موقوفات، هدایا، زکوات و کمکهای داوطلبانه مردم تأمین میکنند، عبارت است از: اطعام فقر، ایتام، مساکین، ابن السبیل و طلاب علوم دینی، حل اختلافات و نزاعهای خانوادگی و قومی بین مردم، پناه دادن به در راه ماندگان و مسافران و غریبهها و...
حل اختلافات قومی از سوی زوایا گاهی تا آنجا مؤثر است که میتوانند نزاعهای بین طوایف بزرگ و یا دولتها را نیز شامل شود، البته این بستگی به شخصیت و جایگاه شیخی دارد که برای اصلاح ذات البین پیش قدم شده و میانجیگری میکند.
نقش زوایا و فرق تصوف در حفظ هویت ملی مردم
قاره آفریقا و شمال آن مثل سایر مناطق اسلامی در طول تاریخ صحنه تهاجم تاخت و تاز قدرتهای مختلف بوده و جنگهای بسیار در آن رخ داده است. از جمله استعمارگران اسپانیایی، فرانسوی و… بارها به این مناطق هجوم آورده و هدفی جز محو اسلامیت این سرزمینها و گسترش نفوذ مسیحیت نداشتهاند. در دورههای جدید هم که سرزمینهای عربی مورد تهاجم فکری و عقیدتی گروههای چپ، مارکسیست و سوسیالیست و… بوده است، آنچه عامل حفظ هویت دینی و اخلاقی مردم این خطه شده و با پیش گرفتن برخوردهای گاه انقلابی و گاه مسالمت جویانی هویت دینی مردم، زبان عربی و فرهنگ اسلامی را پاس داشته است فرق تصوف و زوایا بودهاند.
روح معنویت گرایی، اخلاق و همزیستی، مسالمت جویی و سازگاری، فرهنگ خاص صوفیانهای است که در طول تاریخ، در رگ و پوست مردم این خطه ساری و جاری بوده است. البته در سالهای اخیر و با نفوذ فرهنگ غربی (تفرنس) از یک سو و سلفیت و وهابیت از سوی دیگر این فضا دچار آسیب شده است. نفوذ افکار سلفی و وهابیت در الجزایر در آخرین دهه قرن گذشته میلادی با بر جای گذاشتن بیش از ۲۰۰ هزار کشته و میلیونها مهاجر و آواره، فجایع بسیار به بار آورد این اندیشههای تند روانه علاوه بر کشیدن بساط از زیر پای مذهب مالکی و به انزوا بردن آن، بر اصحاب زاویه هم تأثیر تدریجی برجای گذاشته و اندیشههای ظاهر گرایانه اهل حدیث را در بین آنان نفوذ داده است.
زوایا و احیای فکر دینی
با این همه اولیای زوایا با همه نفوذ و جایگاهی که دارند و از نظر تحصیلی هم بسیاری از رهبران و پیروان طریقتهای صوفیانه دارای تحصیلات تکمیلی سطوح بالا در رشتههای مختلف علوم اسلامی، تجربی، فیزیک و ریاضی و حتی هستهای هستند، اما در نظام سازی اسلامی و نظریه پردازی علمی – فقهی و یا فلسفی و کلامی برای همراهی با نیازهای فکری عصر حاضر هیچ دستاوردی از خود بروز ندادهاند و به همان اخلاقیات و اوراد و اذکار معهود و مرسوم و سر سپردن به دستورات شیخ و مراد خویش بسنده کردهاند. و اگر در بین آنان افرادی برجسته و صاحب فکر دینی روشن هم وجود داشته باشد، این خصیصه را نه از میراث صوفیانه بلکه از تحصیلات فقیهانه و فیلسوفانه و خارج از حیطه زوایا کسب کردهاند.
محبت اهل بیت در فرق صوفیه
بر اساس گفته برخی از آشنایان به تاریخ تصوف در شمال آفریقا، صوفیان این منطقه، در اصل شیعیانی بودهاند که پس از سقوط دولت فاطمی توسط صلاح الدین ایوبی، حالت تقیه به خود گرفته و در قالب اهل تصوف به حیات معنوی خود ادامه دادهاند. آنها در ظاهر خود را پیرو مذهب امام مالک ابن انس معرفی کرده و به زوایای صوفیان پناه بردهاند و با گذشت حدود ۱۰۰۰ سال دینورزی در کتمان و تقیه به تدریج تشیع خود را فراموش کردهاند ولی آثار حب اهل بیت و ارادت به مولی امیر المؤمنین هم چنان در آئینهای مذهبی، اذکار و نقاشیهای پردهای در زوایا نمایان است. آنها پردههایی مثل نقاشیهای قهوه خانهای در ایران دارند که در زوایا و ضرائح نصب میکردند که نمونههایی از آن را مشاهده میکنید.
برگزاری مجلس زهرا نیز یکی از این نمونهها است که به طور مرتب در زوایا انجام میشود و در آن به مدیحه سرایی برای اهل بیت پیامبر میپردازند. زیارت قبور ائمه اطهار علیهم السلام نیز یکی از آداب مرسوم در میان اهل تصوف در شمال آفریقا و الجزایر است.
کد خبر 5044707 محمد آسیابانیمنبع: مهر
کلیدواژه: الجزایر تصوف رایزنی فرهنگی حب اهل بیت عرفان اسلامی ترجمه رایزنی فرهنگی پرویز قاسمی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان اربعین حسینی ادبیات جهان جایزه ادبی تازه های نشر اربعین 99 موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران معرفی کتاب کتاب قرقیزستان انتشارات سوره مهر طریقت ها اهل بیت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۵۹۵۰۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بسیاری از اختلالات روانی ریشه جسمانی دارند
تیکهای جسیکا هیوستون زمانی شروع شد که فقط ۱۲ سال داشت. با گذشت زمان، وضعیت او رو به وخامت گذاشت تا اینکه دچار تشنج شد و سریعا به بیمارستان انتقال یافت. پزشکان بیمارستان محلی در دورهام انگلستان، وضعیت او را نادیده گرفتند و گفتند دچار اضطراب شده است و احتمالا زمان زیادی را صرف تماشای ویدئوهای تیک تاک میکند.
جسیکا درواقع از بیماری خودایمنی رنج میبرد که براثر عفونت باکتریایی استرپتوکوک بهوجود میآید. بیماری او نوعی از اختلالات عصب-روانشناختی ایمنی خودکار کودکان مرتبط با عفونتهای استرپتوکوک (PANDAS) بود. وقتی عفونت شناسایی و درمان شد، علائم او درنهایت شروع به بهبود کرد.
خانم هیوستون تنها فردی نیست که دچار اختلال عملکردی در مغز است که با اختلال روانی اشتباه گرفته میشود. شواهد فراوان نشان میدهند مجموعهای از عفونتها میتوانند موجب وضعیتهایی مانند اختلال وسواس فکری-عملی، تیک، اضطراب و حتی روانپریشی شوند. اختلالات التهابی و متابولیکی نیز میتوانند اثرات قابلتوجهی بر سلامت روان داشته باشند، اگرچه روانپزشکان بهندرت آنها را مورد توجه قرار میدهند.
بازاندیشی درباره علت اختلالات روانی میتواند پیامدهای عمیقی برای میلیونها فرد مبتلا به بیماریهای روانی داشته باشد که درحالحاضر بهخوبی تحت درمان قرار نمیگیرند. بهعنوان مثال، بیش از ۹۰ درصد از بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی در طول زندگی به بیماریهای عودکننده مبتلا میشوند. بیش از ۴۶ درصد از کودکان مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی بهبود نمییابند. حدود ۵۰ تا ۶۰ درصد از بیماران مبتلا به افسردگی پس از آزمایش داروهای مختلف درنهایت بهبود مییابند. درک عمیقتر مولفههای زیستی سلامت روان میتواند به تشخیص دقیقتر و درمانهای هدفمندتر منجر شود.
از دیرباز، رشته روانپزشکی بهجای اینکه بر علل زمینهای متمرکز باشد، حول توصیف و طبقهبندی علائم متمرکز بوده است. راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی (DSM) در سال ۱۹۵۲ منتشر شد و حاوی توصیفات، علائم و معیارهای تشخیصی است. گرچه این راهنما به یکدستشدن تشخیصها کمک کرده است، بدون درنظر گرفتن مکانیسمهای پشتصحنهی اختلالات روانی بیماران را گروهبندی میکند.
بین علائم افسردگی و اضطراب همپوشانی زیادی وجود دارد و برخی این سوال را مطرح میکنند که آیا این موارد واقعا بیماریهای مجزایی هستند. درعینحال، افسردگی و اضطراب به شکلهای مختلفی وجود دارند. برای مثال، اختلال هراس با و بدون آگورافوبیا تشخیصهای متفاوتی هستند، اما ممکن است تفاوتهای معناداری بین آنها پیدا نکنیم. این امر میتواند به تنوع بالای بیماران شرکتکننده در کارآزماییهای دارویی منجر شود و به علت اشتراکات کم و اختلافات زیاد میان شرکتکنندگان، این آزمایشها نتیجهای حاصل نکنند.
تلاشهای پیشین برای یافتن مکانیسمهای علّی برای بیماریهای روانی چالشبرانگیز بوده است. در سال ۲۰۱۳ موسسه ملی سلامت روان سعی کرد از پژوهش برپایهی طبقهبندیهای مبتنیبر علائم DSM فاصله بگیرد. بودجه هنگفتی صرف پژوهش درمورد فرایندهای بیماری مغز شد با این امید که ژنها را مستقیما به رفتارها پیوند بزند. اما این ایده درنهایت شکست خورد و بیشتر ژنهای کشفشده اثرات کوچکی داشتند.
ژنها گرچه ممکن است در ابتلا به اختلالات روانی نقش داشته باشند، بهتنهایی پاسخ این موضوع نیستند. لودگر تبارتز ون الست، استاد روانپزشکی و رواندرمانی در بیمارستان دانشگاه فرایبورگ آلمان میگوید بسیاری از اختلالات مانند اسکیزوفرنی، اختلال نقص توجه-بیشفعالی، اضطراب و اوتیسم میتوانند براثر اختلال ژنتیکی ۲۲q۱۱.۲ ایجاد شوند که در آن بخشی از کروموزوم ۲۲ حذف شده است.
در سال ۲۰۰۷ مطالعات انجامشده در دانشگاه پنسیلوانیا نشان داد ۱۰۰ بیمار با علائم روانپزشکی یا نقایص شناختی درواقع دچار نوعی بیماری خودایمنی بودند. بدن آنها درحال ایجاد آنتیبادی علیه گیرندههای کلیدی در سلولهای عصبی به نام گیرنده NMDA بود. این امر به تورم مغز منجر میشود و میتواند طیف وسیعی از علائم ازجمله پارانویا، توهم و پرخاشگری را ایجاد کند. بیماری توصیفشده آنسفالیت گیرنده ضد NMDA نام گرفت و در بسیاری از موارد با حذف آنتیبادیها یا استفاده از داروهای ایمنیدرمانی یا استروئیدها قابل درمان بود. مطالعات انجامشده روی بیمارانی که اولین دوره روانپریشی را داشتند، نشان داده است بین ۵ تا ۱۰ درصد آنها آنتیبادیهای حملهکننده به مغز را نیز داشتند.
بهنظر میرسد در موارد نادر اختلال وسواس فکری-عملی میتواند توسط سیستم ایمنی نیز ایجاد شود. این وضعیت در PANDAS دوران کودکی مشاهده میشود که خانم هیوستون در سال ۲۰۲۱ مبتلا به آن تشخیص داده شد. این اختلال گاهی در بزرگسالان هم دیده میشود. مرد ۶۴ سالهای زمان زیادی را صرف کوتاه کردن چمنهای حیاط خانه خود کرد، اما روز بعد دچار احساس پشیمانی و گناه شد. پژوهشگران دریافتند این علائم ناشی از حمله آنتیبادیها به نورونهای مغز او است.
اخیراً، بلیندا لنوکس، مدیر گروه روانپزشکی دانشگاه آکسفورد، آزمایشهایی را روی هزاران بیمار مبتلا به روانپریشی انجام داده است. او میزان آنتیبادیها را در نمونههای خون حدود ۶ درصد از بیماران پیدا کرده است که عمدتا گیرندههای NMDA را هدف قرار میدهند. او میگوید مشخص نیست چگونه مجموعهای از آنتیبادیها میتوانند علائم بالینی مختلف از تشنج گرفته تا روانپریشی و آنسفالیت را ایجاد کنند. همچنین مشخص نیست چرا این آنتیبادیها ایجاد میشوند یا میتوانند از سد خونیمغزی (غشایی که دسترسی به مغز را کنترل میکند) عبور کنند. او فرض میکند آنتیبادیها از سد خونیمغزی عبور میکنند و ازطریق اتصال به هیپوکامپ بر حافظه تاثیر میگذارند و به هذیان و توهم منجر میشوند.
دکتر لنوکس میگوید برای درک آسیبهایی که سیستم ایمنی میتواند به مغز وارد کند، به بازاندیشی پزشکی نیاز است. او درحال انجام کارآزماییهایی در این زمینه است.
مطالعهی بیماران مبتلا به روانپریشی ناشی از سیستم ایمنی نشان میدهد طیف وسیعتری از استراتژیها ازجمله حذف آنتیبادیها و مصرف داروهای ایمنیدرمانی یا استروئیدها میتوانند درمانهای موثری باشند.
افراد مبتلا به آنسفالومیلیت میالژیک/سندرم خستگی مزمن (بیماری عفونی که با مجموعهای از مشکلات شناختی مانند مشکل تمرکز و توجه همراه است) زمانی نادیده گرفته یا دچار تمارض تشخیص داده میشدند. پژوهشهای جدید نشان میدهد آنسفالومیلیت میالژیک هم با اختلالات ایمنی و هم با اختلالات متابولیک مرتبط است.
اختلالات متابولیک نیز میتوانند بر سلامت روان تاثیر بگذارند. مغز عضوی به شدت انرژیخواه است و تغییرات متابولیکی مرتبط با مسیرهای انرژی در اختلالات مختلفی ازجمله اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی، روانپریشی، اختلالات خوردن و اختلال افسردگی عمده نقش دارد.
در دانشگاه استنفورد، کلینیک روانپزشکی متابولیک وجود دارد که در آن بیماران به کمک تغییر رژیم غذایی و سبک زندگی همراه با دارو درمان میشوند. یکی از حوزههای فعال تحقیقاتی در این کلینیک، مزایای بالقوه رژیم کتوژنیک است که در آن مصرف کربوهیدراتها محدود است.
رژیم غذایی کتوژنیک بدن را مجبور میکند برای تامین انرژی چربی بسوزاند و مواد شیمیایی معروف به کتونها را ایجاد کند که میتواند در زمان محدود بودن مقدار گلوکز بهعنوان منبع سوخت در مغز استفاده شود.
کرک نایلن، رئیس گروه علوم اعصاب خیریه آمریکایی بازوسکی گروپ که بودجه پژوهشهای مغز را تامین میکند، میگوید ۱۳ کارآزمایی در سراسر جهان درحال انجام است تا اثرات درمانهای متابولیک را بر بیماریهای روانی جدی بررسی کند.
نتایج اولیه نشان داده است گروه بزرگی از بیماران بهطرز معناداری به این درمانها پاسخ میدهند. داروها، گفتگو درمانی، تحریک مغناطیسی مغز و شاید درمان با الکتروشوک برای این گروه از بیماران موثر نبوده است.
فقط درک سیستم ایمنی و سوختوساز نیست که درحال بهبود است. اکنون حجم عظیمی از دادهها با سرعت بیسابقهای تجزیهوتحلیل میشود تا ارتباطی را آشکار کنند که قبلا از دید پنهان بوده است. این امر درنهایت میتواند به درمانهای شخصیتر و بهتر منجر شود.
اوایل اکتبر سال ۲۰۲۳ زیستبانک بریتانیا دادههایی را منتشر کرد که نشان میداد افراد مبتلا به دورههای افسردگی دارای سطوح بالاتری از پروتئینهای التهابی مانند سیتوکینها در خون خود بودند. طبق مطالعهای دیگر، حدود یکچهارم از بیماران افسرده شواهدی از التهاب خفیف را نشان میدادند. آگاهی از این موضوع میتواند مفید باشد، زیرا پژوهشهای دیگر نشان میدهند بیماران مبتلا به التهاب به داروهای ضدافسردگی پاسخ ضعیفی نشان میدهند.
پیشرفتهای تازهای در رابطه با درک علل زمینهای اختلالات روانی پیشرو است. گروهی از پژوهشگران درحال بررسی راههای مختلفی برای بهبود تشخیص ADHD هستند؛ مثل طبقهبندی بیماران به زیرگروههای مختلف که برخی از آنها قبلا ناشناخته بودند. گروههای مختلف پژوهشگران در سه بیانیه مختلف در فوریه ۲۰۲۴ خبر کشف نشانگرهای زیستی را اعلام کردند که میتواند خطر زوال عقل، اوتیسم و روانپریشی را پیشبینی کنند.
جستجو برای ابزارهای تشخیصی بهتر نیز احتمالاً با استفاده از هوش مصنوعی تسریع میشود. شرکتی به نام Cognoa درحال استفاده از هوش مصنوعی برای تشخیص اوتیسم در کودکان با تجزیهوتحلیل فیلمهایی از رفتارهای حرکتی آنها در اتاق انتظار پزشکان است.
موسسه علوم زیستی کمی (QBI) در کالیفرنیا از هوش مصنوعی برای ایجاد نقشه کاملا جدیدی از تعاملات بین پروتئینها و شبکههای مولکولی که در اوتیسم نقش دارند، استفاده کرده است. این کار یافتن ابزارهای تشخیصی و درمانی را تا حد زیادی تسهیل خواهد کرد.
تحولاتی که به آنها اشاره شد، امیدوارکننده است. اما بسیاری از مشکلات را میتوان با کاهش فاصلهای که امروزه بین عصبشناسی و روانپزشکی وجود دارد، حل کرد. عصبشناسی اختلالات فیزیکی، ساختاری و عملکردی مغز را مطالعه و درمان میکند درحالیکه روانپزشکی که با اختلالات روانی، عاطفی و رفتاری سروکار دارد. دکتر لنوکس آیندهای را تجسم میکند که در آن وقتی فردی که دچار اختلال روانی ناگهانی پس از عفونت ویروسی شده است با درمانهای استاندارد بهبود پیدا نمیکند، آزمایش آنتیبادی انجام شود.
بهگفتهی دکتر تبارتز ون الست، شکاف بین عصبشناسی و روانپزشکی در کشورهای آنگلوساکسون (شامل آمریکا، بریتانیا، کانادا و نیوزیلند) بیشتر است. در کشور آلمان، روانپزشکی و عصبشناسی به هم نزدیکتر هستند، بهطوریکه عصبشناسان درزمینهی روانپزشکی آموزش میبینند و روانپزشکان نیز یک سال تحت آموزش درزمینهی عصبشناسی قرار میگیرند. این امر کارهای پژوهشی را آسانتر میکند.
دکتر تبارتز ون الست برای بیشتر بیمارانی که برای اولین به مبتلا به روانپریشی یا سندرمهای روانپزشکی شدید دیگر تشخیص داده میشوند، امآرآی مغز، الکتروانسفالوگرام، تستهای آزمایشگاهی برای التهاب و پونکسیون کمری تجویز میکند تا با پیدا کردن سرنخهایی از علت بیماری، درمانهای بهتری برای آنها ارائه شود.
منبع: زومیت
باشگاه خبرنگاران جوان علمی پزشکی کلينيک