Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایران، رضا نصری، صاحبنظر مسائل بین‌الملل در گفت وگو با روزنامه ایران از تحولات جاری امریکا در آستانه این انتخابات و پیامدهای آن بر توافق هسته‌ای و مناسبات با ایران سخن گفته است.

تحولات انتخابات امریکا با توجه به اوج‌گیری فاز جدید ویروس کرونا در این کشور و مبتلا شدن دونالد ترامپ به این بیماری وارد مرحله جدیدی شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این شرایط از جمله بیماری ترامپ و رفتارهای او در مواجهه با این بیماری (از جمله تصمیم به بازگشت زودهنگام از بیمارستان به کاخ سفید) را تا چه اندازه بر میزان محبوبیت یا کاهش آن در صحنه انتخابات تأثیرگذار می‌دانید؟ دیدگاه‌های ضد و نقیضی پیرامون این مسأله مطرح شده است.

در فضای انتخاباتی امریکا، دو دیدگاه متضاد در ماجرای ابتلای ترامپ به کووید۱۹ با هم رقابت می‌کنند: دیدگاه اول قائل به این روایت است که ترامپ چنان در مدیریت بحران کرونا ضعیف، بی‌پروا، غیرعلمی و شعاری عمل کرده که حتی نتوانسته «کاخ سفید» و اطرافیان و خانواده و خودش را هم از سرایت این ویروس مصون نگه دارد! در واقع - طبق این دیدگاه - ابتلای ترامپ و خدمه کاخ سفید به کرونا نمادی از وضعیت اسفبار کل کشور و بیانگر ضعف مدیریتی وحشتناکی است که تاکنون جان بیش از ۲۱۰ هزار امریکایی را گرفته است. دیدگاه دوم قائل به این روایت است که ترامپ - مانند یک رهبر قوی و دلیر - شجاعانه و عالمانه با ویروس جنگید، بسرعت آن را شکست داد و امروز - با توشه‌ای از تجربه شخصی در مورد چگونگی مبارزه با این بیماری - بر سر کار و خدمت به مردم بازگشته است! حال اینکه جو بایدنِ ترسو، محتاط و ضعیف نه تنها توان جسمی مقابله با چنین ویروسی را ندارد بلکه بی‌جهت و با هراس‌افکنی کاذب صرفاً در پی تعطیلی اقتصاد و تحمیل قرنطینه و لطمه زدن به کسب‌وکار مردم است!
اینکه ماجرای ابتلای ترامپ به کووید۱۹ به نفع کدام نامزد تمام شود، بسته به این دارد که کدام یک از این دو روایت در فضای عمومی و رسانه‌ای بر دیگری غلبه کند. تاکنون به‌نظر می‌رسد روایت اول خریدار بیشتری داشته است؛ هرچند ماجرای کرونای ترامپ از این جهت برای او مفید بود که توانست موضوع فرار مالیاتی پانزده ساله او را - که مهم‌ترین خبر روز در آستانه انتخابات بود - کاملاً به حاشیه براند.

عملکرد دولت ترامپ در مواجهه با بیماری کرونا که به نظر می‌رسد پیامدهای ناشی از آن تأثیرات اقتصادی زیادی را به جای گذاشته تا چه اندازه در تزلزل موقعیت او در رقابت‌های انتخاباتی مؤثر است؟

عملکرد ضعیف دولت امریکا حتی پیش از فراگیرشدن کرونا در این کشور قابل پیش‌بینی بود، چرا که بسیاری از کاستی‌ها در مبارزه با این پاندمی عمدتاً ریشه «ساختاری» دارد. به‌عنوان مثال، عدم هماهنگی دولت‌های ایالتی و دولت فدرال؛ دولت‌ستیزی و «دستورگریزی» بخش عمده‌ای از جامعه در برابر قوانین و دستورات قدرت مرکزی؛ گستردگی حاشیه‌نشینی و ناتوانی قشر بزرگی از مردم در اجرای دستورالعمل‌های بهداشتی؛ تخصیص ناعادلانه امکانات و هزینه بالای درمان؛ فقدان پوشش بیمه درمانی برای ده‌ها میلیون شهروند... همگی از مشکلات ساختاری نظام سیاسی امریکاست که شکست در برابر کرونا را پیش‌بینی‌پذیر کرده بود. اما آنچه بروز کرونا را به زیان ترامپ و جمهوریخواهان تمام کرد این واقعیت است که آنها سال‌ها - نه تنها مانع اصلاح این ساختار بودند بلکه - همچنان بر تداوم سیاست‌های زیان‌بار و غیرمردمی گذشته خود در چارچوب همین ساختار اصرار می‌ورزند. به‌عنوان مثال، به جای ایجاد هماهنگی میان دولت‌های ایالتی و فدرال در این شرایط بحرانی، ترامپ عملاً میان دولت‌های ایالتی دموکرات و جمهوریخواه - حتی در تخصیص بودجه - تبعیض قائل می‌شود؛ به‌جای تشویق مردم به اطاعت از مصوبات نهادهای علمی و دولتی در مورد کرونا، ترامپ همواره از رویکرد نامتعارف و توهمات توطئه گروه‌های افراطی، علم‌ستیز، خرافاتی و «مرکزگریز» برای مقاصد انتخاباتی حمایت می‌کند؛ به جای اِعمال سیاست‌های حمایتی به نفع سلامت مردم، ترامپ و جمهوریخواهان همچنان لجوجانه در تخریب نظام خدمات درمانی موسوم به «اوباماکر» سنگ تمام می‌گذارند! در واقع، بحران کرونا عملاً ساختار مورد حمایت‌ آنها، فلسفه سیاسی آنها و سیاست‌های تبعیض‌آمیزشان را زیر سؤال برده است؛ ضمن اینکه ناتوانی آنها در مدیریت اقتصاد در شرایط بحران را نیز آشکار کرده است.

در مقابل، ترامپ و دستگاه تبلیغاتی‌اش نیز تلاش می‌کنند هرگونه انتقاد به ساختار کنونی را به «رادیکالیسم چپ» (Radical left) نسبت دهند و اینگونه القا کنند که منتقدین او در واقع عناصر دلباخته به «سوسیالیسم» و وابسته به «چین کمونیست» هستند که هیچ ارادتی به مبانی هویت‌ساز امریکا، فلسفه وجودی ایالات متحده و منافع کلان و بلندمدت آن ندارند! حال باید دید افکارعمومی از تجربه کرونا و جدال این دو رویکرد چه درس‌هایی خواهد گرفت و این درس‌ها چه تأثیری بر انتخابات پیش رو خواهد گذاشت. شخصاً معتقدم شکست دولت ترامپ در مدیریت کرونا - بویژه با توجه به پافشاری ترامپ و جمهوریخواهان بر سیاست‌های غلط گذشته و اینکه امریکا در میان کشورهای غربی بالاترین آمار تلفات را دارد - به سود جو بایدن تمام خواهد شد. آمارها و نظرسنجی‌ها هم مؤید این ادعاست.

علاوه بر بحران کرونا وقوع جنجال‌ها و اعتراضات علیه‌نژاد پرستی که اخیراً به‌دنبال کشته شدن یک شهروند سیاه پوست از سوی پلیس امریکا روی داد، چه پیامدهایی برای دولت امریکا به‌دنبال داشت؟

یکی از پیامدهای کشته شدن یک سیاه‌پوست توسط پلیس، شورش‌های متعاقب و حمایت ضمنی و آشکار ترامپ از جریان‌های نژادپرست، تقویت و احیای جنبش‌هایی مانند جنبش «زندگی سیاه‌پوست‌ها ارزشمند است» (Black Lives Matter) و جریان‌های مدنی مشابه بود که عزم راسخی در شکست ترامپ در انتخابات پیش رو پیدا کرده‌اند. کمترین نقش این جنبش‌های اجتماعی نیز افزایش نرخ مشارکت اقشاری خواهد بود که پیش از این کمترین علاقه و انگیزه‌ای به رأی دادن در انتخابات نداشتند. این اقشار می‌توانند در جهت‌دهی به نتایج انتخابات در ایالت‌های کلیدی - یا Swing states - نقش برجسته‌ای ایفا کنند و چالش‌های مهمی بر سر انتخاب مجدد ترامپ ایجاد کنند.

نخستین مناظره انتخاباتی ترامپ و جو بایدن به جای مباحثه به محملی برای مجادله سنگین دو طرف تبدیل شد. به نظر شما این مناظره برنده‌ای داشت؟

به‌طور کلی، سال‌هاست سطح مباحث و گفتمان سیاسی در امریکا بسیار تنزل پیدا کرده است. با تسلط ترامپ بر فضای سیاسی نیز این تنزل شیب تندتری یافته است. این مناظره هم در مجموع خالی از محتوا و بازتابی از همین افول مزمن و چند ساله بود. اما - اگر از محتوا بگذریم - معتقدم از نظر شکل و فُرم، این مناظره به نفع آقای بایدن تمام شد. دلیل‌اش هم این است که پیش از مناظره، ترامپ و دستگاه تبلیغاتی او موفق شده بودند این تصور را در افکارعمومی ایجاد کنند که «ترامپ در دوئل مناظراتی بشدت بایدن را شکست خواهد داد»! حتی بشدت اصرار داشتند که آقای بایدن به‌دلیل کهولت و خستگی قابلیت‌های ذهنی خود را از دست داده و صرفاً به کمک داروهای مخدر و نیروزا در انظار عمومی حاضر می‌شود! انتظار افکارعمومی - حتی در میان طرفداران بایدن - هم چیزی جز شکست مفتضحانه بایدن نبود و اغلب تحلیلگران «مناظرات» را نقطه قوت ترامپ می‌دانستند!

اما جو بایدن در مناظره اول جور دیگری ظاهر شد و نه تنها مغلوب لجام‌گسیختگی‌های ترامپ نشد، بلکه بعضاً با رویکردی تهاجمی و با بکارگیری الفاظ تند و نامتعارف، تفوق و تسلط خود را بر ترامپ به نمایش گذاشت. اگر در مناظرات بعدی هم بتواند - دست‌کم با همین کیفیت - حضور یابد، این «نقطه قوت» را هم از ترامپ سلب کرده و احتمال و شانس پیروزی‌اش را به طرز قابل ملاحظه‌ای افزایش داده است. فعلاً آنچه‌ در تحقیقات میدانی و نظرسنجی‌ها مشهود است این است که ترامپ با اختلاف زیاد رأی طیف معتدل و میانه‌رو حزب جمهوریخواه، اقلیت‌ها، زن‌ها و جوان‌ها را از دست داده است و فعلاً هسته حامیان او را غالباً «مردهای سفیدپوست میان‌سال کمتر از ۶۰ سال» تشکیل می‌دهد؛ ضمن اینکه اقشاری که پیش از این در انتخابات مشارکت بسیار پایینی داشتند (مانند سیاه‌پوست‌ها و جوانان) این دور برای شکست ترامپ فعالانه‌تر در صحنه حضور خواهند یافت.

در حال حاضر نقاط قوت رئیس‌جمهوری امریکا که بتواند با اتکا به آنها به پیروزی در انتخابات امیدوار باشد، چیست؟ و اساساً آیا فرصتی باقی مانده که ترامپ با بهره‌گیری از آن بتواند موقعیت خود را بهتر از قبل کند؟ منظورم مشخصاً درباره ایران و ناکامی‌هایی است که حاصل کرده است. لحن او علیه ایران این روزها تندتر از همیشه شده است.

ترامپ دو ویژگی دارد که می‌تواند در انتخابات به نفع او تمام شود؛ ویژگی اول او این است که او موفق شده - بعضاً با استفاده از توئیتر و شبکه‌های اجتماعی - رسانه‌های سنتی را «دور بزند» و ارتباطی بی‌واسطه با پایگاه اجتماعی خود برقرار کند. از این رو، هیچ محدودیتی در تحریف کارنامه خود، بزرگ‌نمایی موفقیت‌هایش، تحریف حقایق و آمارها، انکار شکست‌ها، تحریک عواطف و برانگیختن احساسات مردم، بسیج اقشار خاص و نیروهای افراطی خفته، عوام‌فریبی و یارکشی‌های نامتعارف (از جمله یارکشی‌های خیابانی) ندارد. در واقع، عملاً انحصار خبررسانی و تفسیر خبر را در دست خود گرفته و از این‌رو براحتی به افکار و جهان‌بینی پایگاه اجتماعی خود جهت می‌دهد. ویژگی دوم ترامپ این است که او هیچ ابایی از استفاده از اختیارات و قدرت دولت فدرال برای مقاصد انتخاباتی و سیاسی و حتی شخصی خود ندارد. در سال‌های گذشته، او با همین شیوه نه تنها مانع بسیاری از تحقیق و تفحص‌ها علیه خود شده است، بلکه امروز نیز - با دوقطبی‌سازی میان «ایالت‌های دموکرات و دولت‌های جمهوریخواه» - عملاً با سوءاستفاده از قدرت و اختیارات دفتر ریاست‌جمهوری اجرای برخی سیاست‌ها را منوط و موکول به انتخاب مجدد خود کرده است.
 در حوزه سیاست خارجی هم ترامپ عملاً با استفاده از همین ویژگی‌ها - یعنی برخورداری از رسانه‌ای انحصاری و سوءاستفاده نامتعارف از اختیارات قوه مجریه - برای خود «دستاورد» کاذب درست کرده است! نمایش «عادی‌سازی روابط» و «پیمان صلح» میان امارات و بحرین و اسرائیل؛ یا تحمیل جابه‌جایی سفارت صربستان از تل‌آویو به «بیت‌المقدس» - که ظاهراً بدون اطلاع رئیس‌جمهوری این کشور صورت گرفت - از جمله همین «دستاورد»های زوری و کاذبی است که او برای نمایش‌های انتخاباتی با همین شیوه‌ها به‌نام خود ثبت کرده است. بعید نیست در هفته‌های پیش رو نیز - با توسل به همین روش‌ها - موفق شود مواضع «تاریخی» مشابهی از کشورهای دیگر نیز اخاذی کند تا کارنامه مثبتی در حوزه سیاست خارجه به نمایش بگذارد و در مناظرات ارائه دهد! به‌عنوان مثال، بعید نیست در هفته‌های آینده عمان نیز به جمع دولت‌های عربی که به «عادی‌سازی» روابط با اسرائیل تن داده‌اند بپیوندد و از این‌رو «موفقیت تاریخی» کاذب دیگری به‌نام ترامپ در آستانه انتخابات به ثبت برساند.

«جو بایدن» رقیب دموکرات ترامپ تاکنون در این مبارزه انتخاباتی چگونه ظاهر شده است؟ نقاط ضعف یا قوت او برای پیروزی در این صحنه چیست؟

نقطه قوت بایدن این است که وجهه‌ای کاملاً متضاد با وجهه ترامپ دارد. در امریکا نیز معمولاً - در صورت نارضایتی از دولت روی کار - نماد و تداعی‌کننده «تفاوت» و «تضاد» شانس پیروزی قابل ملاحظه‌ای دارد! به عبارت دیگر، اگر شخصیت ترامپ افراطی و نامتعارف است، بایدن به‌عنوان شخصیتی منطقی و مدبر خود را شناسانده است؛ اگر ترامپ شخصیتی لوده و فاسد است، بایدن به‌عنوان فردی بالغ، محترم، درستکار و «شریف» ایفای نقش می‌کند؛ اگر ترامپ بی‌تجربه و ساختارشکن است، بایدن به‌عنوان سیاستمداری کهنه‌کار، باتجربه و متعارف ظهور پیدا کرده است؛‌ اگر ترامپ نماد یک میلیاردر مغرور و بیگانه با درد و رنج مردم است، بایدن خود را شخصیتی «مردمی»، رنج‌دیده و برخاسته از قشر محروم معرفی کرده است؛ اگر ترامپ نژادپرست است و مدام بر شکاف‌ها و اختلافات داخلی دامن می‌زند، بایدن به مثابه شخصی ظاهر شده که قرار است وفاق و آشتی ملی برقرار کند و آرامش و ثبات را به کشور بازگرداند؛ اگر ترامپ علم‌ستیز و خردگریز است، بایدن خود را فردی علم‌گرا و خردمند معرفی کرده است. ضمن اینکه اگر ترامپ در سطح بین‌المللی شخصیتی منفور و تهدیدآمیز محسوب می‌شود، بایدن خود را عامل آشتی امریکا با متحدین و بازگرداندن کرامت و احترام به واشنگتن جا زده است.

در واقع، معتقدم «تضاد با ترامپ» بارزترین نقطه قوت بایدن در انتخابات پیش رو است و او در ترسیم چنین وجهه و تصویری از خود موفقیت خوبی داشته است. نقاط ضعف او هم یکی تعلق ظاهری او به بافت کهنه و هسته فاسد حزب دموکرات است (که طرفدار چندانی میان اقشار مترقی و جوانان چپ متمایل به برنی سندرز ندارد)، سن بالا، کاریزمای پایین و ضعف‌اش در سخنوری و ارتباط عمومی است. ضمن اینکه حضور پنج‌دهه‌ای او در صحنه سیاسی امریکا او را عضوی از یک سیستم معیوب کرده است که چندان جذابیتی برایش باقی نمانده است!

از منظر نخبگان مرتبط با نهادهای تصمیم گیر، سیاست  فشارحداکثری دولت امریکا درقبال ایران تا چه اندازه موفق بوده است؟

فشار حداکثری امریکا علیه ایران قابل انکار نیست اما آیا ذکر اینکه «ما لطمات سنگینی به اقتصاد ایران زدیم» برای افکار عمومی امریکا و نخبگان آن یک «موفقیت» در سیاست خارجه ترامپ محسوب می‌شود؟ پاسخ قطعاً منفی است! چرا که هدف اعلامی از این لطمات و آسیب‌ها به اقتصاد ایران یکی توقف برنامه هسته‌ای ایران بود که نه تنها محقق نشد بلکه شدت و سرعت بیشتری هم پیدا کرد؛ یکی توقف برنامه موشکی ایران بود که نه تنها به قوت خود باقی است بلکه به واسطه قطعنامه ۲۲۳۱ مشروعیت قانونی  پیدا کرده است؛ یکی «تغییر رفتار ایران در منطقه» بود که آن هم به قوت خود باقی است واشنگتن و تل‌آویو و ریاض همچنان از آن گلایه دارند؛ یکی تمدید تحریم‌های تسلیحاتی بود، که در آن هم موفقیتی حاصل نشد؛ یکی توقف حمایت ایران از «محور مقاومت» بود، که آن هم همچنان تداوم دارد؛ یکی ایجاد بی‌ثباتی در داخل و وادار ساختن نظام سیاسی به پذیرش مذاکرات تحمیلی و شروط مشهور پومپئو بود که آن هم میسر نشد! در واقع، نه تنها هیچ‌یک از این اهداف تحقق پیدا نکرد بلکه امریکا دچار انزوایی کم‌سابقه شد و شکست‌های پی در پی و متعددی نیز در شورای امنیت و مجامع بین‌المللی تجربه کرد! از نظر اعتبار هم، نه تنها دولت ترامپ که «ساختار حقوقی/سیاسی امریکا» در کلیت خود دچار چنان آسیبی شد که ترمیم آن برای دولت بعدی ایالات متحده کاری بسیار دشوار خواهد بود. حقیقت این است که امروز کمتر کسی در واشنگتن سیاست «فشار حداکثری» را سیاستی موفقیت‌آمیز می‌داند. اغلب کارشناسان هم از آسیب‌های حیثیتی، حقوقی، سیاسی و حتی راهبردی‌ِ چنین سیاستی به دولت امریکا انتقادات شدیدی دارند. قطعاً ترامپ قادر نخواهد بود سیاست و اقدامات‌اش علیه ایران را به‌عنوان یک «موفقیت» یا «دستاورد» در کارنامه سیاست خارجی خود جا بزند.

در صورت پیروزی جوبایدن تا چه اندازه احتمال دارد که او به وعده خود برای بازگشت به برجام عمل کند؟ روند اجرای این توافق با پیروزی او چگونه پیش خواهد رفت؟

آقای بایدن از هم‌اکنون اعلام کرده به برجام بازخواهد گشت و آن را سپس سکویی برای مذاکرات متعاقب قرار خواهد داد. برنامه رسمی ستاد مرکزی حزب دموکرات هم همین است، اما عده‌ای در واشنگتن در پی مسدود کردن راه بازگشت بایدن به برجام هستند و می‌کوشند هزینه سیاسی چنین اقدامی را چنان برای او بالا ببرند و موانع حقوقی آن را چنان برافراشته و پیچیده کنند که او از اتخاذ چنین تصمیمی منصرف شود.  ایران می‌تواند در وهله اول از بازگشت دولت بایدن به برجام استقبال کند؛ وقتی این کار صورت گرفت آن دسته از تعهدات فنی «بازگشت‌پذیر» خود را در حد ممکن مطابق برجام مجدداً به اجرا بگذارد.

اگر بایدن می‌گوید متحدین امریکا نگران برنامه موشکی ایران هستند، ایران می‌تواند بایدن را تشویق به سوق دادن متحدین‌اش به مذاکره مستقیم با ایران - احیاناً در چارچوب «طرح صلح هرمز» نماید؛ اگر می‌گوید نگران فعالیت‌های نظامی ایران در منطقه است، می‌تواند توقف فروش سلاح به کشورهای خلیج فارس را در برابر چنین مطالبه‌ای مطرح کند؛ اگر بحث از حضور ایران در عراق و سوریه مطرح می‌شود، ایران نیز می‌تواند شرط محاکمه و اجرای عدالت در مورد آمران و عاملان ترور سردار سلیمانی و خروج نیروهای مسئول از این دو کشور را مطرح کند؛ اگر بحث از تحدید برنامه هسته‌ای و تمدید بندهای موسوم به «بند غروب» (Sunset provisions) می‌کند، ایران نیز می‌تواند در مقابل آن از شرط تحدید دائمی برنامه هسته‌ای عربستان و خلع سلاح هسته‌ای اسرائیل و اِعمال یک رژیم بازرسی سخت و دائم در مورد آن را مطرح کند؛ ضمن اینکه بحث دریافت خسارت بابت خروج دولت امریکا از برجام و تحمیل تحریم‌های غیرقانونی و همچنین ارائه تضمین‌های حقوقی و قانونی لازم برای عدم ترک مجدد برجام را نیز ابلاغ کند؛در هر حال، صرف بازگشت سریع امریکا به برجام هم التهاب بازار ارز و کالا را می‌خواباند، هم یک آرامش نسبی به فضای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور بازمی‌گردند و هم مجال تنفسی ایجاد می‌کند تا ایران با طمأنینه و تفکر گام‌های بعدی را بردارد. معتقدم مانع‌تراشی بر سر بازگشت سریع بایدن به برجام تمام این امتیازات را می‌سوزاند، ضمن اینکه اجماع مجددی در سطح جهان علیه ایران شکل می‌دهد.

 همه نظرسنجی‌ها تا الان حکایت از برتری «جو بایدن»از ترامپ دارد این در حالی است که چهار سال پیش هم نظرسنجی‌ها از برتری کلینتون خبر می‌داد اما نتیجه دیگری حاصل شد تا چه اندازه می‌توان به نتیجه این نظرسنجی‌ها اکتفا کرد؟

نظرسنجی‌ها در زمان رقابت ترامپ و کلینتون هم چندان اشتباه نبود؛ در آن زمان هم نظرسنجی‌ها حکایت از پیشروی خانم کلینتون داشتند که در واقع هم او با اختلاف ۲٪ در سطح کشوری برنده آرای عمومی علیه ترامپ شد؛آنچه موجب شکست خانم کلینتون شد، شکست او - با اختلاف اندک - در چند ایالات چرخشی (Swing state) شد. اما امروز همین نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد بایدن با اختلافی فاحش از ترامپ جلو افتاده و حتی در  ایالت‌های کلیدی هم فعلاً پیش افتاده است؛ با توجه به فاصله او با ترامپ و نزدیکی انتخابات - اگر اتفاق غیرمترقبه‌ای نیفتد - احتمال پیروزی بایدن را بالا می‌دانم.

با این همه به نظر می‌رسد بین ایران و امریکا نوعی بی‌اعتمادی حاکم است. ناظر بر این موضوع تحولات بین دو کشور را چگونه باید ارزیابی کرد.

معتقدم ایران از نظر قدرت سخت‌افزاری، از نظر قدرت نرم،  مهارت در صحنه دیپلماسی،  قدرت نفوذ، از نظر ظرفیت «روابط عمومی» و از نظر جایگاه بین‌المللی به حدی از توان و قابلیت رسیده است که می‌تواند به مثابهٔ یک «قدرت بزرگ» با هر دولتی در جهان - از جمله دولت امریکا - بدون واهمه از «فریب خوردن» و «واگذاری منافع خود» بر سر میز مذاکره بنشیند و بعضاً حتی شرایط خود را به طرف مقابل تحمیل کند؛ در واقع، اگر می‌پذیریم که ایران یک قدرت تأثیرگذار جهانی شده است، لاجرم باید بپذیریم ایران نیز باید مانند یک قدرت جهانی بر سر حوزه نفوذ و حضور خود، توازن تسلیحاتی و دیگر مؤلفه‌های امنیت و قدرت با سایر مدعیان و رقبای استراتژیک به تفاهم برسد؛همان‌طور که روسیه و چین نیز - به‌عنوان دو قدرت بزرگ جهانی - بر سر همین مؤلفه‌ها مدام با امریکا و اروپا و دولت‌های غربی به مذاکره می‌نشینند و بعضاً مبادرت به ایجاد تعادل و توازن می‌کنند. آنها می‌دانند که در غیر این صورت، باید با طرف مقابل به تقابل نظامی روی بیاورند - که با توجه به توان تخریبی طرفین - به نفع هیچ‌یک از آنها نیست.

کد خبر 557192 برچسب‌ها ایران و آمریکا

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: ایران و آمریکا تا چه اندازه دولت امریکا علیه ایران نظرسنجی ها پیدا کرده سیاه پوست اگر ترامپ نقطه قوت سیاست ها جو بایدن نه تنها هسته ای پیش رو

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۶۳۳۶۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اعلام تحریم‌های جدید آمریکا و انگلیس علیه ایران/ افتتاح سرکنسولگری ارمنستان در تبریز/ افشای جزئیات تماس اخیر ترامپ و بن سلمان/ تکذیب از سرگیری مذاکرات با عربستان از سوی انصارالله

 

بین الملل تابناک: اعلام تحریم‌های جدید آمریکا و انگلیس علیه ایران، افتتاح سرکنسولگری ارمنستان در تبریز، افشای جزئیات تماس اخیر ترامپ و بن سلمان، تکذیب از سرگیری مذاکرات با عربستان از سوی انصارالله و احضار سفیر آلمان از سوی وزارت خارجه چین از مهم ترین خبرها و رویدادهای منطقه ای و بین المللی در 24 ساعت گذشته بوده اند.

اعلام تحریم‌های جدید آمریکا و انگلیس علیه ایران

یک رسانه غربی از اعمال تحریم‌های جدید از سوی آمریکا و انگلیس علیه ایران به بهانه‌های مختلف خبر داد.

به گزارش رویترز، وزارت خزانه داری آمریکا اعلام کرد که آمریکا تحریم‌های جدیدی را علیه ایران اعمال می‌کند.

این وزارتخانه تاکید کرد که فعالیت‌های دفاعی ایران را هدف قرار داده است.

رویترز همچنین گزارش داد: انگلیس اشخاص و نهادهای مربوط به بخش دفاعی ایران را تحریم می‌کند.

وزارت امور خارجه انگلیس با صدور بیانیه‌ای اعلام کرد که دو شخص و چهار شرکت مرتبط با شبکه تولید پهپاد در ایران را به فهرست تحریم‌های خود اضافه کرده است.

به نظر می‌رسد این تحریم‌های انگلیس و آمریکا نیز مانند تحریم‌های گذشته کشورهای غربی علیه کشورمان به بهانه حمایت از جریان‌های محور مقاومت در منطقه و عملیات تنبیهی ایران علیه رژیم صهیونیستی با استفاده از موشک‌ها و پهپادهای مختلف و همچنین در راستای حمایت از رژیم کودک کش صهیونیستی صورت می‌گیرد.

افتتاح سرکنسولگری ارمنستان در تبریز

دولت ارمنستان بر تصمیم خود مبنی بر افتتاح سرکنسولگری در تبریز تاکید کرد.

دولت ارمنستان در جلسه روز پنجشنبه کابینه، بر تصمیم خود درباره افتتاح کنسولگری این کشور در تبریز تاکید کرد.

«حسین امیر عبداللهیان» وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در روزهای نخستین زمستان گذشته و در نشست خبری مشترک با «آرارات میرزویان» همتای ارمنستانی خود در ایروان گفته بود: «ارمنستان کشور دوست و همسایه خوب ماست. در دیدار با وزیر خارجه ارمنستان موافقت تهران را برای افتتاح سرکنسولگری جمهوری ارمنستان در شهر تبریز اعلام کردیم و امیدواریم در هفته‌های آغازین سال جدید میلادی با حضور وزیر خارجه ارمنستان شاهد افتتاح رسمی این سرکنسولگری در تبریز باشیم».

در سال ۲۰۲۲ و در دیدار «نیکول پاشینیان» نخست‌وزیر ارمنستان و «سید ابراهیم رئیسی» رئیس‌جمهوری اسلامی ایران نیز ۲ طرف درباره ارتقای سطح همکاری‌های تجاری بین ۲ کشور و همچنین این موضوع که افتتاح سرکنسولگری ارمنستان در تبریز می‌تواند بر ارتقای سطح همکاری‌های اقتصادی تاثیر مثبتی داشته باشد، به توافق رسیدند.

رسانه‌های ارمنستان نوشته‌اند که در اکتبر سال ۲۰۲۲ سرکنسولگری ایران در قاپان ارمنستان افتتاح شد و افتتاح سرکنسولگری این کشور در تبریز، این اقدام دوجانبه را تکمیل می‌کند.

آن‌ها همچنین با اشاره به اینکه استان آذربایجان شرقی ایران با استان سیونیک ارمنستان هم‌مرز است، گفته‌اند افتتاح کنسولگری در تبریز باعث توسعه بیش از پیش روابط تجاری و گردشگری خواهد شد.

امیرعبداللهیان در دیدار میرزویان همچنین گفته بود: موافقت دولت ارمنستان در ایجاد سرکنسولگری ایران در منطقه قاپان باعث شده که تردد ایرانیان و همکاری‌های ترانزیتی ۲ کشور تسهیل شود.

افشای جزئیات تماس اخیر ترامپ و بن سلمان

شبکه آمریکایی «سی ان ان» جزئیات تماس اخیر دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا و محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی را فاش کرد.

 این شبکه گزارش داد لیندسی گراهام، سناتور جمهوری خواه به عنوان یک کانال دیپلماتیک اصلی بین بن سلمان و دولت جو بایدن، رئیس جمهور کنونی ظاهر شده است؛ کانالی که تلاش‌هایی را که در دوره ترامپ برای دستیابی به توافق عادی سازی روابط بین عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی آغاز شد، افزایش داد.

این شبکه آمریکایی افزود که در آخرین سفر گراهام به عربستان سعودی در اواخر ماه گذشته میلادی، او و بن سلمان با ترامپ تماس گرفتند. طبق این گزارش، این تماس تقریباً پنج دقیقه طول کشید.

دو فرد آگاه از این تماس به این شبکه گفتند: «مکالمه دوستانه و بیشتر شامل تبادل نظر و گفت‌وگوهای غیررسمی درباره انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بود.»

یکی از این منابع گفت: «در مقطعی ترامپ آمار و ارقام نظرسنجی‌های خود را اعلام کرد»، در حالی که این ۲ منبع گزارش دادند که «توافق عادی‌سازی روابط حتی یک بار هم در آن تماس مطرح نشد».

این تماس خلاصه شد به اینکه چگونه ترامپ در خصوص دستیابی به توافقی که مقامات آمریکایی، اسرائیلی و سعودی آن را برای دستیابی به «ثبات پایدار در خاورمیانه» حیاتی می‌دانند، «در افق ظاهر می‌شود».

افراد مطلع از این موضوع به سی ان ان گفتند در حالی که رئیس جمهور سابق از مذاکرات مربوط به سازش آگاه است، اما «در این مذاکرات دخالتی ندارد».

این شبکه اشاره کرد نگرانی واقعی در میان برخی از شرکت کنندگان در مذاکرات جاری وجود دارد که «ترامپ ممکن است تلاش کند هر گونه توافقی مربوط به دولت بایدن را خنثی کند، نظیر آنچه در اوایل سال جاری انجام داد و از جمهوری خواهان در کنگره خواست تا از توافقنامه مهاجرتی بین ۲ حزب حمایت نکنند.

افراد نزدیک به ترامپ می‌گویند که رئیس‌جمهور سابق معتقد است که اگر بتواند به کاخ سفید بازگردد، می‌تواند در مورد توافق بهتری با سعودی‌ها مذاکره کند و همچنین به دنبال مشارکت یا کار فعالانه برای خنثی کردن هر نوع توافق عادی سازی روابط در دوران بایدن نیست».

۲ مقام آمریکایی گفتند که تماس ترامپ با محمد بن سلمان «در کاخ سفید به مذاقشان خوش نیامد» اگرچه آنها به صراحت گفتند که هیچ مدرکی دال بر تأثیر آن بر مذاکرات بین نمایندگان بایدن و همتایان سعودی آنها وجود ندارد».

گراهام مقامات بایدن را از آن تماس مطلع کرد و گفت که آنها «درک می‌کنند که چرا او می‌خواهد ترامپ را در جریان قرار دهد».

سناتور گراهام به سی‌ان‌ان گفت که «همه کار انجام می‌دهد تا اطمینان حاصل شود که توافق در زمان بایدن منعقد می‌شود، تا حدی به این دلیل که معتقد است بایدن شانس بیشتری برای بسیج حمایت دموکرات‌ها در کنگره خواهد داشت».

تکذیب از سرگیری مذاکرات با عربستان از سوی انصارالله

دولت صنعا از سرگیری مذاکرات با عربستان که رهبری ائتلاف سعودی در یمن را بر عهده دارد را تکذیب کرد و آمریکا و انگلیس را مسؤول اجازه ندادن به تحقق توافق صلح دانست.

 وزارت امور خارجه دولت صنعا از زبان یک منبع رسمی که توسط خبرگزاری یمنی «سبأ» گزارش شده است، گفت: «آنچه روزنامه اماراتی (البیان) و برخی دیگر از رسانه‌ها درباره بازگشت مذاکرات منتشر کرده‌اند، تکذیب می‌کنیم. آنچه در این گزارش آمده کاملا نادرست است.»

وی ادامه داد: هنوز هیچ یک از موارد ذکر شده در این گزارش به ما ارائه نشده است، بلکه سازمان ملل هر از چند گاهی اشاره‌هایی در این باره می‌کند اما آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها به دلیل موضع یمن در حمایت از مظلومیت ملت فلسطین نمی‌توانند اجازه توافق در این مرحله را بدهند.

او توضیح داد که «به سازمان ملل تاکید کرده است که طرح نقشه‌ای که با طرف سعودی به آن دست یافته شده ربطی به حوادث غزه ندارد و قرار نیست ربطی به آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها داشته باشد».

وزارت خارجه یمن در پایان گفت: به هر حال ما به موضع آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها اهمیتی نمی‌دهیم و همانطور که مشخص است با آنها درگیر هستیم.

چهارشنبه گذشته، دفتر هانس گروندبرگ فرستاده سازمان ملل متحد اعلام کرد که در تماسی با لرد احمد از ویمبلدون، وزیر مشاور انگلیس در امور خارجه، مشترک المنافع و امور توسعه خاورمیانه داشت، وی در مورد ضرورت حفظ محیطی که از گفت‌وگوی سازنده و راه‌های دستیابی به پیشرفت در نقشه راه بین‌المللی حمایت می‌کند بحث و گفت‌وگو کرده است.

سه‌شنبه گذشته، گروندبرگ در ریاض با رشاد العلیمی، رئیس شورای رهبری یمن و شایع الزندانی، وزیر امور خارجه در دولت مستعفی در مورد تلاش‌ها برای احیای روند سیاسی در یمن، تحت نظارت سازمان ملل، گفت‌وگو کرد.

نماینده سازمان ملل دوشنبه گذشته از برگزاری گفت‌وگو با «انصارالله» و مقامات عمانی خبر داد که در آن راه‌های دستیابی به پیشرفت در نقشه راه سازمان ملل برای یمن و ضرورت کاهش تنش‌ها در منطقه خاورمیانه که ناشی از درگیری رژیم صهیونیستی و فلسطینی‌ها در غزه و حملات ارتش یمن در ۲ دریای سرخ و عرب و خلیج عربی و خلیج فارس است، مورد بحث و بررسی قرار گرفت.

گروندبرگ در اواسط آوریل اعلام کرده بود که «شتاب دستیابی به توافق بین طرف‌های درگیر در یمن به دلیل تحولات نوار غزه، ضعیف و کند شده است». وی تاکید کرد که این مسائل «فضای میانجی‌گری را بسیار پیچیده کرده‌اند».

وی افزود: در صورت برقرار نشدن آتش‌بس در غزه و متوقف نشدن کامل حملات در دریای سرخ و خلیج عدن، خطر تشدید تنش همچنان وجود دارد.

در آن زمان، فرستاده سازمان ملل نسبت به «عواقب جدی نه تنها برای یمن، بلکه برای کل منطقه، در صورت غفلت از روند سیاسی در یمن و ادامه مسیر تنش‌ها» هشدار داد و بر لزوم تصمین این مساله تاکید کرد که حل مناقشه در یمن با حل و فصل مسائل دیگر مرتبط دانسته نشود.

۲۳ دسامبر گذشته، گروندبرگ در بیانیه‌ای اعلام کرد که طرف‌های یمنی متعهد به اجرای اقداماتی شده‌اند که شامل اجرای آتش‌بس شامل تمام یمن، اقداماتی برای بهبود شرایط زندگی و مشارکت در آماده‌سازی برای ازسرگیری یک روند سیاسی فراگیر تحت نظارت سازمان ملل می‌شود.

وی این اقدام را «گامی مهم» توصیف کرد و گفت: «با طرفین برای تهیه نقشه راه تحت نظارت سازمان ملل متحد که شامل این تعهدات باشد و از اجرای آنها حمایت کند، همکاری می‌کنم.»

احضار سفیر آلمان از سوی وزارت خارجه چین

سفیر آلمان در پکن روز (پنجشنبه) به علت طرح اتهام‌هایی از سوی برلین مبنی بر دستگیری چند جاسوس مرتبط با چین به وزارت خارجه این کشور احضار شد.     به گزارش تارنمای شبکه خبری دویچه وله، «پاتریشیا فلور» امروز پنجشنبه در حساب ایکس خود نوشت: پس از دستگیری چهار آلمانی به اتهام جاسوسی برای سرویس‌های مخفی چین، من به وزارت خارجه چین احضار شدم.   چین پیشتر اتهام فعالیت جاسوسی در آلمان را «قاطعانه» رد کرده و از برلین خواسته است که وجهه پکن را خدشه‌دار نکند.   سفارت چین در برلین روز دوشنبه اعلام کرد: ما از طرف آلمانی می‌خواهیم که بهره‌برداری از اتهام جاسوسی به منظور خدشه‌دار کردن وجهه و بدنام کردن چین را متوقف کند.   مقام‌های برلین همان روز گفتند که سه آلمانی را به ظن همکاری با سرویس مخفی چین و انتقال فناوری به پکن برای مقاصد نظامی بازداشت کرده‌اند.   «نانسی فیزر» وزیر کشور آلمان گفت که دولت تهدیدهای ناشی از جاسوسی چین در تجارت، صنعت و علم در آلمان را رصد می‌کند.   بازداشت این افراد یک هفته پس از آن انجام شد که ««اولاف شولتس» صدراعظم آلمان به چین سفر کرد تا درباره همکاری‌های تجاری چین و روسیه در بحبوحه جنگ اوکراین، مالکیت معنوی و سیاست‌های بازار آزاد گفت‌وگو کند.  

دیگر خبرها

  • پیشی گرفتن ترامپ از بایدن در نظرسنجی‌ها
  • کنایه بایدن به ترامپ: با یک بچه ۶ ساله رقابت می‌کنم
  • انتقاد بایدن از ترامپ در مهمانی در کاخ سفید
  • اسرائیل درمانده است ایران قواعد بازی را تغییر داد | این جمله یک اشتباه بزرگ از سوی بایدن بود
  • انتقاد از دستورالعمل صادر شده توسط یک مسئول در قوه قضاییه:طبق قانون اساسی نمی‌توانید ثبت شکایت و دادخواست از دولت را ممنوع کنید
  • عالم غرب مدرن وارد دوران بحران انحطاط خود شده است
  • زرشناس: عالم غرب مدرن وارد دوران بحران انحطاط خود شده است
  • بایدن: قصد دارم با ترامپ مناظره کنم
  • دستاورد گواهی ۳۰ درصدی چه بود؟/ تولید زیر بار فشار دستورالعمل ها
  • اعلام تحریم‌های جدید آمریکا و انگلیس علیه ایران/ افتتاح سرکنسولگری ارمنستان در تبریز/ افشای جزئیات تماس اخیر ترامپ و بن سلمان/ تکذیب از سرگیری مذاکرات با عربستان از سوی انصارالله