چرا ایران وارد موج سوم کرونا شد؟
تاریخ انتشار: ۲۷ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۶۸۱۰۷۳
صراط:
دکتر "مصطفی شکوهی" با تحلیلی از آخرین وضعیت مبتلایان و مرگ و میر ناشی از کووید ۱۹ گفت: بر اساس آخرین گزارش سازمان بهداشت جهانی، از شروع اپیدمی کرونا تاکنون تقریبا ۳۹ میلیون مبتلا به کووید ۱۹ در سطح دنیا گزارش شده است که از این میان، بالغ بر یک میلیون نفر منتج به مرگ شده است ضمن آنکه باید این تاکید را داشته باشیم که درصد بسیار بالایی از افراد مبتلا به این بیماری به علت نداشتن علائم بیماری یا مبتلا شدن به فرم های خفیف آن در این شمارش ها قرار نمی گیرند و این بدان معناست که تعداد مبتلایان به این بیماری به احتمال بسیار بالایی بیش از ۳۹ میلیون نفری است که تابحال شناسایی و گزارش شده اند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش ایسنا وی با بیان اینکه کشورهای مختلف رویکردی ها متفاوتی در شناسایی مبتلایان دارند افزود: به طور مثال، کشورهای آسیای شرقی سعی بر آن دارند که حتی افراد مشکوک و یا افرادی که با مبتلایان قطعی در ارتباط بوده اند را هم مورد بررسی تست های تشخیصی قرار دهند که منجر به بهبود برآوردها و شمارش ها در آن کشورها شده است اما در برخی دیگر از کشورها مثل آلمان کمی بعد از گسترش اپیدمی در این کشور، تعداد تست های تشیخصی را بطور قابل ملاحظه ای افزایش دادند که این اقدام باعث شد خیلی از مبتلایان، حتی بدون علامت ها نیز شناسایی شوند که این نشان از اهمیت بسیار بالای اقدام سریع در شناسایی افراد مبتلا (علی الخصوص افراد مبتلای بدون علائم) و در نتیجه کنترل این اپیدمی دارد.
تمامی گروه های سنی، از جمله کودکان، مستعد ابتلا به کووید ۱۹ هستند
این اپیدمیولوژیست در پاسخ به این سوال که چه گروه های سنی در معرض ابتلای به این بیماری قرار دارند گفت: در شروع اپیدمی، گزارش ها نشان می داد که گروههای سنی بالغین و سالمندان در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به بیماری کووید ۱۹ قرار دارند، در حالی که گروههای سنی پایین تر از ۱۹ سال کمتر در معرض خطر بودند که علت آن هم مشخص بود چرا که بسیاری از مداخلات بهداشت عمومی ارگان های آموزشی و تفریحی را هدف قرار داده بودند که با این مداخلات، سعی شده بود که مواجهه گروههای سنی پایین را کاهش دهند.
شکوهی ادامه داد: با گذر زمان و با از سرگیری و باز شدن برخی از این مراکز، در معرض خطر بودن گروههای سنی پایین تر هم تا حدودی خودشان را نشان دادند. به طور مثال گزارش مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری ها ایالات متحده (علت اینکه این کشور برای مثال انتخاب شده، این است که داده های به روز شده بهتری را نسبت به سایر کشورهای دیگر دارد)، نشان داده که از کل تعداد مبتلایان در ماه می سال ۲۰۲۰، ۲.۳ درصد آنها در گروه سنی صفر تا ۹ سال و ۵.۱ درصد مبتلایان در گروه های سنی ۱۰ تا ۱۹ سال بودند، در حالی که این اعداد در ادامه اپیدمی افزایش یافتند بطوریکه در ماه آگوست سال ۲۰۲۰ ، تقریبا ۴ درصد کل مبتلایان را گروه های سنی بین صفر تا ۹ سال و ۱۱.۵ درصد کل مبتلایان نیز در گروه های سنی بین ۱۰ تا ۱۹ سال قرار داشتند.
وی افزود: داده های کشور کانادا تا ماه اکتبر سال ۲۰۲۰ هم نشان می دهد که افراد زیر ۱۹ سال تقریبا ۱۱ درصد کل مبتلایان را در برگفته اند، که البته این عدد در اوایل اپیدمی کمتر بود. در مجموع تمامی این آمارها نشان می دهند که تقریبا تمامی گروه های سنی، از جمله کودکان، مستعد ابتلا به این عفونت هستند.
این اپیدمیولوژیست دانشگاه تورنتو کانادا با تاکید بر اینکه دادههای خیلی از کشورها نشان می دهد که مرگ ناشی از کووید ۱۹ در گروههای سنی پایین، کم بوده است افزود: گزارش های علمی نشان می دهند که شکل حاد این بیماری در کودکان خیلی کمتر دیده می شود و داده های تجمیع شده چندین کشور (فرانسه، آلمان، ایتالیا، اسپانیا، بریتانیا و ایلات متحده) تا ماه می سال ۲۰۲۰ نیز نشان داده که فقط ۴۴ مرگ ناشی از کووید در گروه های سنی بین صفر تا ۱۹سال گزارش شده است.
این محقق دانشکده بهداشت دانشگاه تورنتو در بخش دیگری از گفت و گودر پاسخ به چرایی ورود زودتر ایران به موج سوم کرونا قبل از سایر کشورهای دنیا نیز گفت: همه کشورهای دنیا یک «زمان طلایی» را در اختیار داشتند تا بتوانند از اوج گرفتن بیماری جلوگیری کنند. کشورهایی مانند کره جنوبی، سنگاپور و هنگ کنگ توانستند از این زمان طلایی استفاده کرده و این اپیدمی را مهار و مدیریت کنند. اما خیلی از کشورهای دیگر از جمله ایران متاسفانه از این زمان طلایی که در اختیار داشتند به خوبی استفاده نکردند.
با بستن سوراخ بر روی موش، صورت مسئله را پاک نکنیم
شکوهی با تاکید بر اینکه برای عفونت ها یا بیماری هایی این چنینی که به شکل تصاعدی پیش می روند، اگر در روزهای اول اپیدمی اقدامی صورت نگیرد، مهار آن برای سیاستگذاران دیگر به این راحتی نخواهد بود افزود: وقتی یک موش وارد خونه می شود و سوراخی درست می کند، نمی توان با بستن آن سوراخ انتظار داشت که دیگر آن موش را مشاهده نکنیم. تا خود موش را نگیریم و آن را از خانه دور نکنیم، موش می تواند از هر سوراخ دیگری خود را دوباره به ما نشان دهد. اگرچه این یک مثال ساده است، اما به خوبی نشان دهنده چرایی عدم کنترل و مهار این ایپدمی، این غول سرکش، در کشور ما و خیلی از کشورهای دیگر دنیا است.
این اپیدمیولوژیست با اشاره به اینکه کنترل این ایپدمی نیازمند به کار گرفتن همه اقدامات با هم است تصریح کرد: همه اقدامات باید با هم انجام شوند تا اینکه بتوانیم تا حدی خوش بین به کنترل این اپیدمی باشیم. یک خودرو برای اینکه به کار بیفتد و راه برود نیازمند داشتن همه اجزای مورد نیاز و فعال بودن همه آنها در زمان حرکت است. نمی توان انتظار داشت که چون خودروی ما ۴ چرخ و یک فرمان و یک بوق دارد پس باید به خوبی کار کند. موضوع کنترل اپیدمی کووید ۱۹ هم به همین شکل است. برای اینکه پاسخ درستی از اقدامات بگیریم، ما نیازمند مداخلات در سطح بسیار وسیع و البته همه مداخلات با هم بودیم.
وی ادامه داد: تعطیلی چند مراکز آموزشی، ورزشی، تفریحی، مذهبی و ... اگرچه اقدامات لازم بودند، اما کافی نبودند. برای اینکه این دو مفهوم را بهتر درک کنیم (که می توانند برای توجیه عدم کنترل کووید ۱۹ کمک کننده باشند)؛ فکر کنید که شما یک صوت از راه دور را می شنوید اما گویا نیست. برای اینکه این صوت را بفهمیم، تنها لازمه آن ناشنوا نبودن نیست، بلکه حتی برای افراد شنوا هم چندین لازمه دیگر همزمان وجود دارد: باید به آن نزدیک تر شویم تا بهتر متوجه شویم، باید زبان آن صوت را هم بدانیم، باید آن صوت واضح باشد و ... بنابراین، برای اینکه ما بتوانیم بهتر این ایپدمی را کنترل کنیم، نیاز داریم "همه اقدامات لازم" را با هم به کار بگیریم.
دیدن تجمع بسیار بالای افراد داخل متروها در تهران باعث نگرانی است
این دکترای اپیدمیولوژی و آمار حیاتی با بیان اینکه در ایران، ما هنوز نمی توانیم به شکل مناسب و قابل قبولی فاصله گذاری های اجتماعی و فیزیکی را به خوبی رعایت کنیم، افزود: دیدن تجمع بسیار بالای افراد داخل متروها در تهران باعث نگرانی است؛ که البته در خیلی از این موارد، باید سیاستگذارن را مقصر اصلی معرفی کرد. در خیلی از کشورهای دنیا، تجمعات بسیار نزدیک بالای ۵ یا ۱۰ نفر با شدیدترین واکنش ها همراه می شود، اما در ایران این موضوع از اهمیت بالایی برخوردار نبوده است. تجمعات مذهبی و غیرمذهبی اگرچه کاهش هایی داشته اند، اما باید قبول کنیم که اقدامات بسیار بیشتری و بزرگتری را نیاز داشتیم.
شکوهی ادامه داد: اگرچه تست های تشخیصی بیشتر شده اند، اما نیازمند تست های بیشتر با پوشش جمعیتی بیشتری هستیم. به طور مثال می توانستیم مراکز ارائه دهنده تست های تشخیصی را از بیمارستان ها و آزمایشگاهها به محله ها و مناطق متعدد داخل شهر و یا حتی مراکز سیار برده که رفت آمد افراد کمتر شوند (کاری که کره جنوبی به خوبی اجرا کرد و موفق شد). می توانستیم پوشش اجباری ماسک ها را از همان روزهای اول اپیدمی شروع کنیم (کاری که کشور ویتنام به خوبی انجام داد). ما وقتی فرصت های طلایی روزهای ابتدایی را از دست دادیم، نمی توان انتظار داشت که مردم به راحتی به دستورالعمل های وزارت بهداشت عمل کنند.
وی با تاکید بر اینکه در همان روزهای اول می توانستیم فرهنگ سازی کرده و خطرات ناشی از این بیماری را با مردم به اشتراک گذاشته و همه مردم را با دستورالعمل ها همراه کنیم تصریح کرد: فرهنگ شست و شوی مکرر دست ها در طول این اپیدمی با تاخیر همراه بود. زدن ماسک با تاخیر همراه بود. شناسایی افراد با تاخیر همراه بود و هنوز هم هست. تعطیلات یا به شکل نامنظم اجرا شدند و یا به شکل نیمه تعطیلی در آمدند که عملا اهمیت این مداخله را زیر سوال می برد. در این میان، ناهماهنگی های نهادهای دولتی، مذهبی، غیرمذهبی و ... با ستاد ملی مدیریت کرونا هم بی تاثیر نبود. یکی از اهمیت زدن ماسک می گفت، یکی دیگر خیر. یکی از تعطیلی تجمات می گفت، یکی دیگر خیر؟ یکی نسخه های کشوری برای مدیریت کرونا می پیچید، یکی از نسخه های استانی و حتی شهرستانی صحبت می کرد. یکی سفرها را بهانه می کند، یکی دیگر عدم کنترل سفرها. یکی از اهمیت انتشار داده های استانی خبر می داد، یکی به انتشار داده های کشوری بسنده می کرد. همه این عوامل دست به دست هم دادند تا ما نتوانیم به خوبی این اپیدمی را مهار کنیم.
اولین و مهمترین مقصر در این اتفاق کیست؟
این اپیدمیولوژیست ادامه داد: نکته دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد این است که متاسفانه فرهنگ بسیار بدی داریم که در وقوع چنین مشکلاتی، "مردم" به عنوان اولین و مهمترین مقصر معرفی می شوند، اما در خیلی از کشورهای دنیا، دولت به عنوان اصلی ترین مقصر در عدم مهار یک بحران معرفی می شوند. در همین اپیدمی کووید ۱۹ هم به وضوح آن را دیدیم. عدم هماهنگی ها در مدیریت و کنترل این اپیدمی در سطح اول مدیریتی باعث شد به جای اینکه مسئولان بتوانند مردم را هدایت و راهنمایی کنند، در برخی موارد می دیدیم که این مردم بودند که به سیاستگذاران فشار می آورند تا اینکه پروتکل هایی را برای کاهش انتشار این اپیدمی ارائه کنند. عدم رعایت پروتکلهای بهداشتی از سوی عده ای از مردم در خیلی از موارد توسط دولت بزرگنمایی می شد تا از مسئولیت بزرگی که بر گردن خودشان بود شانه خالی کنند. در همین موارد هم، حاکمیت می توانست جدی تر، مدیرتر، مدبرتر و بهتر عمل کند اما متاسفانه چنین اقداماتی مشاهده نشد.
این پژوهشگر دانشکده بهداشت دانشگاه تورنتو با تاکید بر اینکه دوره ای بودن، ناقص بودن، عدم هماهنگی ها، و عدم همراهی های سیاسی، مدنی و مذهبی در اجرای درست مداخلات بهداشتی عمومی از عللی است که باعث تکرار موج های بیماری می شود افزود: اگرچه سعی بر اجرای برخی مداخلات می شود، اما از آنجایی که این مداخلات نامنظم، غیر جامع، دوره ای و برای مدتی کوتاه بودند، و همه اقدامات با هم همراه نمی شوند، به همان موضوع موش داخل خانه تبدیل می شد که یک روز فکر می کردیم جلو آن را گرفته ایم اما روز دیگر از جایی دیگر سر در می آورد. برای اینکه انتظار داشته باشیم که پاسخ مناسبی از مداخلات در آینده داشته باشیم، باید مداخلات را از رویکرد "پشت سرهم" به رویکرد "همزمان و با هم" در آوریم که در این میان برخی از اقدامات را می توان بیش از پیش جلو برد و سریعتر نتیجه گرفت.
وی به برخی از این اقدامات اشاره کرد و به ایسنا گفت: از جمله این اقدامات با هزینه های کمتر و پاسخ دهی سریعتر می توان به مواردی همچون «فرهنگ سازی شستوشوی مکرر دست ها و کاهش تماس دست با صورت»، «پوشش ماسک از جلوی درب منزل تا برگشتن به منزل که لازمه آن فراهم کردن کافی ماسک های موثر است»، «تشویق روز افزون مردم به فاصله گذاری های اجتماعی و فیزیکی (البته که در مجامع بین المللی، تاکید روی فاصله گذاری فیزیکی است، اما باید روی هر دوی فیزیکی و اجتماعی برای مدتی قابل توجه در ایران تاکید کرد)»، «کاهش حضور افراد در مکان هایی که احتمال تجمع وجود دارد»، «تشویق به دورکاری برای شغل هایی که توانایی آن وجود دارد»، «تشویق مردم برای چک کردن روزانه سلامتی خود که در صورت داشتن هر گونه علائم بتوانند اقدمات مناسبی را انجام دهند» و «ارائه (یا افزایش ارائه) محلول های شست و شو الکلی در مکان های شلوغ و پر رفت و آمد» و ... اشاره کرد.
رنگبندی استانها از همان اول اشتباه بود
شکوهی با تاکید بر اینکه این اقدامات باید در سطح کشور اجرا شود (نسخه ای که باید برای کل کشور پیچید) ادامه داد: اما ممکن است برخی از این مداخلات در برخی استانها نسبت به برخی دیگر با شدت بیشتری در نظر گرفته شود. این بدان معنی است که باید استانها را در مدیریت این اپیدمی مستقل کرد و نمی توان همه کشور را برای مدیریت بهتر این عفونت به یک چشم نگاه کرد. استانها باید بتوانند مداخلاتی موثر متناسب با مردم آن استان در نظر بگیرند. رنگ بندی های قرمز و سبز و ... برای طبقه بندی استانها از همان اول اشتباه بود و از بکار گیری چنین عبارتهایی باید اجتناب می شد.
این اپیدمیولوژیست خطاب به دولتمردان توصیه کرد: داده های کشوری را در اختیار محققان دانشگاهی قرار دهید تا بهتر بتوانیم آنها را تجزیه و تحلیل کنیم و مدلهای علمی مستند بر داده های کشور خودمان را تولید کنیم. وزارت بهداشت (یا ستاد ملی مدیریت کرونا) داده های مرتبط با بیماری کووید را نه خود به شکلی علمی آنالیز می کند نه به محققان دانشگاهی این مجوز داده می شود که بهتر بتوانند روندها و الگوی بیماری در کشور را ترسیم کنیم.
وی در ادامه در پاسخ به این سوال "که چرا در کشوری مانند چین با جمعیت بالای خودش توانسته اند این بیماری را تا حدود زیادی کنترل کنند اما در ایران، آمریکا و برخی کشورهای اروپایی این بیماری هنوز تحت کنترل در نیامده است؟" و " چین چه اقدامات برتری نسبت به سایر کشورها انجام داده که توانسته این بیماری را بیشتر کنترل کند؟" به ایسنا گفت: ما اگر شدت مداخلات در چین را با سایر کشورهای دیگر مقایسه کنیم، متوجه این تفاوت ها در مدیریت و کنترل ایپدمی خواهیم بود. اگرچه به نظر می رسد که چین هم در شروع این اپیدمی مداخلات را کمی با تاخیر اجرا کرد (بر اساس گزارش های منتشر شده از چین)، اما زمانی که مداخلات را اجرایی کرد، سرعت عمل و شدت اقدامات در نوع خود بی سابقه بودند به شکلی که به آن به عنوان اقدامات تهاجمی قلمداد شدند.
شکوهی ادامه داد: کل شهر وهان در استان هوبای چین را قرنطینه کردند. بدان معنی که ممنوعیت های رفت و آمدی برای تمامی ساکنین شهر به غیر از شرایط اورژانسی را به حداقل رساندند. البته برای کاهش سرعت چنین اپیدمی هایی با سرعت بالای انتشار چنین اقداماتی نیاز بود، اما در کنار این اقدامات چین خیلی خوش شانس بود که اپیدمی به خارج از این استان سرایت نکرده بود. رویکردهای بکار گرفته در چین را نمی توان در سایر کشورهای دیگر اعمال کرد چرا که اپیدمی در خیلی از کشورهای دیگر غیر از چین از حالت متمرکز به حالت منتشره تبدیل شده بود.
رویکرد کشورهای جنوب شرق آسیا، فعالانه بود نه منفعلانه
این اپیدمیولوژیست دانشگاه تورنتو با اشاره به اینکه کشورهایی همچون کره جنوبی، تایوان، و هنگ کنگ با توجه به تجارب قبلی که از اپیدمی های «سارس» و «مرس» گرفته بودند، توانستند سریعتر اقدام کرده و مداخلات را در سطحی وسیع اجرا کنند گفت: به عبارتی، این کشورهای آسیای شرقی از همان روزهای اول شروع اپیدمی رویکردی فعال را پیش گرفتند در حالی که خیلی از کشورهای دیگر دنیا رویکردی منفعلانه را داشتند. در رویکرد فعال، نیروهایی بهداشتی و درمانی با افزایش تست ها و مداخلات، به دنبال افراد هنوز شناسایی نشده می گردند (افراد بدون علامت)، اما در رویکرد منفعلانه، مثل کشور خودمان، مسئولان بهداشتی در مراکز درمانی و بیمارستانی منتظر هستند که بیماران خودشان به آنها مراجعه کنند. در حالت منفعلانه، ویروس هنوز در سطح جامعه در حال انتشار است و نمی توان انتظار داشت که به این راحتی آن را کنترل کرد. چنین رویکرد منفعلانه ای در خیلی از کشورهای اروپایی و آمریکایی دیده می شد.
وی افزود: در حقیقت برای اینکه متوجه شویم کشورهای موفق چه کارهایی کردند که کشورهای غیر موفق مثل ایران، خیلی از کشورهای اروپایی و آمریکایی نتوانستند انجام دهند، چین نمی تواند مثال خوبی باشد. باید مثالها را متوجه کشورهای آسیای شرقی همچون کره جنوبی، تایوان، هنگ کنگ، و سنگاپور کرد. باید بهتر باشد بپرسیم این کشورها چه اقداماتی کردند. این کشورها با افرایش تست های تشخیصی، تسریع در توزیع ماسک، ردیابی افراد مشکوک یا افرادی که با افراد مبتلا در ارتباط بوده اند، افزایش مراکز سیار و مراکز محله ای برای تشخیص موارد محتمل، و جداسازی فعال افراد مبتلا و قرنطینه افراد مشکوک توانستند تا حد بسیار زیادی اپیدمی را در همان روزها و یا ماههای اولیه کنترل کنند. کره جنوبی رویکردی موفق به اسم "تست، ردیابی، جداسازی، درمان" داشت که توانست به خوبی این اپیدمی را مهار کند.
چرا اپیدمی در برخی از کشورها خسته کننده شده است؟
این دکترای اپیدمیولوژی و آمار حیاتی با تاکید بر اینکه "درک کردن خطر"، "همراه کردن مردم با دستورالعمل های بهداشتی"، "اقدامات سریع"، "مداخلات جامع بهداشت عمومی"، "فعال سازی همزمان اقدامات کنترلی" و "شناسایی فعال موارد احتمالی" همراه با تجارب قبلی که از چنین اپیدمی هایی داشتند توانست به چنین کشورهایی کمک کنند که بهتر اپیدمی کرونا را مدیریت کنند خاطر نشان کرد: شاید عدم توجه به اهمیت مداخلات "بهداشت عمومی" به معنای واقعی از یک طرف، و تکیه بیش از حد به مداخلات "درمانی و بیمارستانی" از طرفی دیگر به عنوان مهمترین مشکلات کشورهای دیگر در مهار و کنترل این عفونت باشند.
شکوهی افزود: چند ماه پیش، بنده و همکارانم در یک مقاله کوتاه نحوه مدیریت و کنترل کرونا در کشورهای آسیای شرقی (مثل کره جنوبی، ویتنام، تایوان، و هنگ کنگ) را با کشورهای اروپایی و آمریکایی مقایسه کردیم و اشاره کردیم چرا کشورهای اسیایی شرقی به خوبی توانستند در کنترل این ایپدمی موفق عمل کنند اما خیلی از کشورهای دیگر خیر. کشورهای موفق آسیای شرقی همه در چند موضوع مشترک عمل کردند که یکی از آنها «اهمیت زمان در مدیریت چنین بحرانهای بهداشتی» بود. در سریعترین زمان اپیدمی کووید ۱۹ را به عنوان یک مشکل بهداشتی در نظر گرفتند. دیگر اینکه «راه حل های بهداشت عمومی را نسبت به راه حل های بیمارستانی ودرمانی در اولویت قرار دادند». مثلا کره جنوبی، در سریعترین زمان ممکن، تست های تشخیصی را گسترش داد، برنامه های غربالگری را در سطح گسترده ای اجرایی کرد، افراد بیمار را جدا و نظام مراقبت آن کشور افراد مشکوک را ردیابی کرد و آنها را در قرنطینه قرار داد.
وی ادامه داد: افزایش تست های تشخیصی برای کشور ویتنام حتی امکان پذیر نبود (بخاطر هزینه های بالای آن)، اما با پاسخ سریع در قبال جداسازی بیماران، ردیابی افراد مشکوک و قرنطینه آنها، پوشش گسترده و همگانی ماسک سعی کردند که انتقال، جابجایی و بار ویروس را در سطح جامعه کاهش دهند. این کشورها به خوبی می دانستند که پاشنه آشیل کنترل و مدیریت اپیدمی های با سرعت انتشار بسیار بالا، "شناسایی افراد بدون علامت" است در حالی که کشورهای اروپایی و آمریکایی روی خدمات بیمارستانی تمرکز داشتند. این اشتباه را ایران هم تکرار کرد به شکلی که همه بیمارستانها و مراکز درمانی را درگیر درمان (یا مدیریت در درمان) کرونا کرد. جدای از اینکه تخت خالی در بیمارستانها کمتر دیده می شود، این نوع رویکردهای نه چندان کارآمد باعث خستگی کادر درمان، خستگی مریض ها و دریافت کنندگان خدمات، خستگی مردم، و حتی خستگی مسئولان هم شده است.
منبع: صراط نیوز
کلیدواژه: موج سوم کرونا اپیدمیولوژیست کشورهای اروپایی و آمریکایی خیلی از کشورهای دیگر کشورهای آسیای شرقی گروه های سنی پایین خیلی از کشورهای گروه های سنی دانشگاه تورنتو تست های تشخیصی داده های کشور بهداشت عمومی سایر کشورهای کشورهای دنیا همه اقدامات افراد مشکوک سایر کشورها افراد مبتلا بسیار بالای روزهای اول کره جنوبی سال ۲۰۲۰ کووید ۱۹ هنگ کنگ ۱۹ سال تست ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.seratnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «صراط نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۶۸۱۰۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شوآف «خودروهای برقی» در ایران
فرارو- علیرضا نادعلی سخنگوی شورای اسلامی شهر تهران پیرامون برخی حواشی قرارداد برقیسازی ناوگان عمومی پایتخت، گفت: «پس از آنکه دلالها و مافیای خودرو نتوانستند نقشهها و منافع کلان و نجومی خود را در موضوع خرید خودروهای برقی تأمین کنند، اکنون بازوی رسانهای این باند با پولپاشی میان برخی افراد و رسانهها تلاش میکند تا مانع از اجرایی شدن ورود تکنولوژی خودروهای برقی توسط دولت سیزدهم شود.»
به گزارش فرارو، این سخنان نادعلی در شرایطی مطرح شده که مهدی ضیغمی، رئیس سازمان توسعه تجارت اخیرا خبر از ورود خودروهای پرتعداد برقی به کشور داده است. خودروهایی که به گفته ضیغمی ۵۵۰۰ عدد هستند و باید دید چه زمانی وارد بازار مصرف خواهند شد.
حسن کریمی سنجری، مدیر طرح خودروهای برقی وزارت صمت از آخرین وضعیت پیشرفت این طرح گفت و توضیح داد: «برای خودروهایی که کمتر از ۲۰ هزار یورو قیمت دارد و برای حمل و نقل عمومی و تبدیل شدن به تاکسی مناسب است، یک درصد تعرفه واردات تعریف شده، اما برای خودروهایی که بین ۲۰ هزار یورو تا ۳۰ هزار یورو قیمت قرار دارند ۱۱ درصد و برای خودروهایی که بین ۳۰ هزار تا ۴۰ هزار یورو قیمت دارند ۲۶ درصد تعرفه واردات تعریف شده است.»
وی همچنین گفته است: «مدیر طرح خودروهای برقی وزارت صمت در ادامه از استقرار ۱۵ ایستگاه شارژ خودروهای برقی در تهران گفت و افزود: در تلاش هستیم در ماه آینده از ایستگاههای شارژ در اصفهان رونمایی شود و البته راهاندازی این ایستگاهها تنها به کلانشهرهای تهران و اصفهان محدود نمیشود.»
با وجود این سخنان کریمی سنجری، کارشناسان حوزه خودرو، تردیدهایی را درباره کافی بودن تعداد ایستگاههای شارژ در نظر گرفته شده مطرح میکنند. ضمن این که در خصوص قدرت خرید خودروهای برقی و زیرساختهای برقی نیز اطلاعات کافی در دسترس نیست. این همان موضوعیست که وزارت صمت نیز به آن اذعان دارد و اعلام کرده است: «تا زمانی که وزارت نیرو برق ایستگاهها را تامین نکند نمیتوان ایستگاهها را توسعه داد.»
این روزها اهمیت استفاده از خودروهای برقی در سراسر جهان رو به افزایش گذاشته است و آژانس بینالمللی انرژی با اعلام رشد ۳۵ درصدی فروش خودروهای برقی در جهان طی سال گذشته میلادی، پیشبینی کرد امسال یکی از هر پنج خودروی فروخته شده در جهان، برقی باشد. بر اساس گزارش این نهاد بینالمللی که روز سهشنبه ۴ اردیبهشت در سایت آن منتشر شده، سال گذشته ۱۴ میلیون خودرو برقی در جهان فروخته شد و امسال این رقم به ۱۷ میلیون دستگاه خواهد رسید. فارغ از مسائل اقتصادی، خودروهای برقی طی سال گذشته باعث عدم انتشار ۱۳۰ میلیون تن گازهای گلخانهای در جهان شد.
با توجه به این شرایط پرسشهایی مطرح است از جمله این که موانع توسعه واردات خودروهای برقی به کشور چیست و آیا زیرساختهای واردات گسترده خودروهای برقی در کشور وجود دارد؟ بابک صدرایی، کارشناس و فعال حوزه خودرو در گفتگو با فرارو به این پرسشها پاسخ داده است:
زیرساختهای واردات گسترده خودرو برقی آماده نیستبابک صدرایی به فرارو گفت: «طرح موضوع خودروهای برقی در کشور ما بیشتر حالت تبلیغاتی و شوآف دارد. متاسفانه برخی، پشت درهای بسته نشسته و محاسباتی را انجام میدهند، بدون آن که زیرساختهای کشور را مدنظر قرار دهند. طبیعتا این داستان زیبایی است که خودرو برقی وارد کنیم و اگر خودرو برقی وارد کنیم در مصرف بنزین صرفه جویی میشود. اما پرسش من از این افراد این است که در کشوری که بنزین به قیمت لیتری ۱۵۰۰ الی ۳ هزارتومان یا حتی ۸ هزارتومان فروخته میشود، چه مشوقهایی برای استفاده از خودرو برقی داریم و اصلا چه زیرساختهایی برای استفاده از خودروهای برقی در کشور اندیشیده شده است. حتی برخی از همین ایستگاههای شارژ فعلی که داریم به علت عدم هماهنگی با وزارت نیرو، برق ندارند. واردات و توسعه استفاده از خودروهای برقی، پروژهای است که باید به کمک چندین سازمان و نهاد اجرایی شود. متاسفانه در کشور ما این سطح از هماهنگی به ندرت انجام میشود.»
وی افزود: «فارغ از مسائلی که اشاره کردم بحث انگیزه خریداران نیز مطرح است. خریدار با چه انگیزهای تصمیم میگیرد خودرو برقی بخرد؟ خودرویی که نه از زیرساختهای کافی برخوردار است و نه تست بلندمدت شده است. آیا خودرو برقی که قصد داریم وارد کنیم، در شهرها و مناطق مختلف ایران تست شده و از کویر تا مناطق جنگلی را به راحتی طی میکند؟ این بسیار مهم است که کشوری مثل ایران که به لحاظ گستردگی و تنوع اقلیمی، شرایط ویژهای دارد، آزمونهای خودروهای برقی را به شکل دقیق تری انجام دهد. در کشورهای اروپایی، استفاده از خودروهای برقی به دلیل یکسانتر بودن شرایط اقلیمی شهرهای مختلف و کمتر بودن گستردگی جغرافیایی، خرید خودرو برقی، ریسک کمتری دارد. این را نیز فراموش نکنیم که وضعیت جادههای کشور و فرهنگ رانندگی ما نیز با سایر نقاط جهان و به ویژه اروپا، بسیار متفاوت است. همه این موارد، اما و اگرهایی است که یک سیاستگذار باید هنگام تصمیم گیری مد نظر داشته باشد. حدود ۱۵ سال است که چین برای دستیابی به ایده توسعه خودروهای برقی در حال تغییر زیرساختهای برقی خود است. اگر هم اکنون خودرو برقی را وارد ساختمانهای کشور کنیم، چند ساختمان توانایی شارژ خودروهای برقی را در پارکینگهای خود دارند، آن هم بدون اختلال در سیستم توزیع برق؟»
خرید خودرو برقی در ایران هنوز توجیه اقتصادی ندارداین کارشناس حوزه خودرو در ادامه گفت: «خودرو برقی نیاز به فرهنگ سازی مصرف کننده دارد. دولت باید مشوقهایی برای ایجاد فرهنگ استفاده از خودروهای برقی ایجاد کند. افزون بر اینها بحث قیمت خودرو برقی با توجه به تورم و کاهش ارزش ریال در برابر دلار را هم داریم، هم اکنون خودروهای برقی حداقل ۳۰ الی ۴۰ درصد گرانتر از خودروهای دیزلی هستند. خودرو در ایران، یک کالای سرمایهای است، بنابراین بسیاری از افرادی که مایل به خرید خودرو برقی باشند، از خود میپرسند که آیا در صورت تمایل به فروش خودرو برقی به عنوان یک سرمایه، این محصول به اندازه خودرو دیزلی، ظرفیت سرمایهای خواهد داشت؟ حتی سیستم تاکسیرانی ما نیز از ظرفیتها و زیرساختهای توسعهای کافی برخوردار نیست. با حرف درمانی نمیتوانیم رشد کنیم. وزیر صنایع سال گذشته در تلویزیون گفت که تا پایان سال ۱۴۰۲ ما حداقل ۷۰ هزار تاکسی برقی در کلانشهرها خواهیم داشت. اکنون در سال ۱۴۰۳ ما چند تاکسی برقی در کلانشهرها و تهران میبینیم؟ وعدههای طولانی و غیرقابل اجرا دادن به شهروندان، دیوار بی اعتمادی بین مردم و مسئولان ایجاد میکند.»
وی افزود: «برای پروژه خودروهای برقی باید یک برنامه بلندمدت تدوین شود و با شعار و وعدههای ناگهانی نمیتوان همه چیز را تغییر داد. ما نیاز به تغییرات اساسی در دو زاویه داریم، نخست فرهنگ سازی و دوم توزیع زیرساختهای مهم و اساسی از جمله برق. همچنین باید مشخص شود چند خودرو در سال و بر اساس کدام توان ارزی وارد کشور خواهیم کرد. اصلا تصور کنیم مافیای خودرو هم حقیقت دارد و اجازه واردات خودرو برقی را نمیدهد، حال فرض کنیم که همین امروز این مافیا نابود شده است، در چنین شرایطی، با کدام توان و زیرساخت و ارز قرار است خودروهای پرتعداد برقی وارد کنیم؟ حتی اگر ۲۰۰ هزار خودروی ۲۵ هزار دلاری وارد کشور کنیم، میشود ۵ میلیارد دلار. با این وضعیت تحریمها و ارز، قرار است چگونه این کار را انجام دهیم؟ با ۵ هزار و ۱۰ هزار خودرو که تغییری در کشور ایجاد نمیشود. ما سالی ۱ میلیون و سیصدالی چهارصدهزار خودرو به بازار میریزیم. در کنار این خودروها با ۵ هزار و ده هزار خودرو برقی چگونه میخواهیم تحول ایجاد کنیم؟»
نمیتوانیم سیکل معیوب تولید خودرو بنزینی را ادامه دهیماین کارشناس بازار خودرو در ادامه گفت: «این حقیقت را باید بپذیریم که حتی کشورهای اروپایی و آمریکایی هم نمیتوانند مدعی باشند که به سرعت برق و باد به سمت خودروهای برقی حرکت خواهند کرد. اخیرا مدیرعامل تویوتا در گفتگویی جملههای بسیار جالبی را مطرح کرده و گفته است: «رفتن به سمت دنیای خودروهای برقی، یک کار بسیار هیجان انگیز، اما بدون مطالعه است.» به همین دلیل معتقدم ما باید در کشور، سبد متنوعی از خودروها را داشته باشیم یعنی خودروهای هیبریدی، برقی و بنزینی. سپس قدم به قدم با فراهم شدن زیرساخت ها، سهم بازار این خودروها را تغییر دهیم. درواقع زمانی که زیرساختهای خودروهای برقی قدرتمندتر شد، سهم بازار این نوع خودرو را افزایش دهیم؛ بنابراین نمیتوانیم تصمیم لحظهای بگیریم و ادعای واردات گسترده خودرو برقی را داشته باشیم. فقط کافیست به این نکته فکر کنیم که چقدر زمان لازم است تا به همان اندازه که پمپ بنزین داریم، ایستگاههای شارژ خودرو برقی داشته باشیم.»
وی افزود: «هر چه که تولید بشود مفهوم کالا ندارد. آن چیزی مفهوم کالا را دارد که تابع تعدادی، استانداردهای بین المللی باشد و بر مبنای خرد طراحی شده است. فرض کنید ما به خودروسازمان بگوییم خودرو برقی تولید کند. خودرو برقی با چه پلتفرمی، با چه کیفیتی و با چه قیمتی قرار است تولید شود؟ آیا دوباره میخواهیم همین سیکل معیوبی را که اکنون در خودروهای دیزلی با قیمت بالا، بهره وری پایین و بی کیفیت داریم در خودروهای برقی نیز تکرار کنیم؟ اگر پاسخ منفی است، باید نگاهمان را به بازار، رقابت و تولید تغییر دهیم. اگر قرار باشد به شکل انحصاری، باز هم فقط به دو خودروساز بگوییم ۸۰ درصد بازار مال تو است به جایی نمیرسیم. ما باید درسهایی را که حوزه تولید خودرو بنزینی گرفتیم در خودروهایی برقی به کار ببندیم. زمانی در حوزه تولید خودرو برقی موفق خواهیم بود که از انحصار خارج شده و خودروهایی با طراحی و کیفیت بهتر بسازیم.»