خلبان معروف ارتش که با بالگرد بدون بنزین پرواز کرد /خلبانی که ناجی مردم شد +عکس
تاریخ انتشار: ۲۸ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۶۸۷۶۴۵
باشگاه خبرنگاران جوان نوشت: ارتش جمهوری اسلامی ایران و یگانهای مختلف آن همواره از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی مدافع و پشتیبان مردم و انقلاب اسلامی بودند.
انقلاب که پیروز شد، تمام نیروهای ارتش که در معرض انحلال با توطئه ضد انقلاب و منافقین بودند با حمایت امام خمینی در جایگاه خود تثبیت شده و به مدافعان اصلی انقلاب اسلامی تبدیل شدند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اواخر شهریورماه سال ۱۳۵۹ است، صدام خبرنگاران رسانههای مختلف را برای حضور در نشست خبری در بغداد جمع کرده تا خبر مهمی را اعلام کند. خبرنگاران که منتطر حضور صدام در نشست خبری بودند با حضور او از جا برخاسته تا به او احترام بگذارند، او مباحثی مختلفی را مطرح کرد و به موضوعات مربوط به ایران هم پرداخت. اندکی بعد در نشست خبری خود مطلب مهمی را اعلام کرد و گفت که قصد دارد تا مناطق متعلق به خود در ایران را تصرف کند و ظرف ۳ روز خوزستان و طی ۷ روز تهران را تصرف خواهد کرد و ادامه نشست خبری خود را در تهران برگزار خواهد کرد.
صدام که به خیال خودش حساب همه جا را کرده بود، از غیرت و آمادگی و شجاعت ارتش و نیروهای انقلابی و مردمی ایران بی خبر بود و با حمله ناگهانی خود در ساعت ۱۳/۴۵ دقیقه روز ۳۱ شهریورماه سال ۱۳۵۹ مردم ایران را غافلگیر کرد. اما خلبانان نیروی هوایی ارتش تنها ۳ ساعت بعد از حمله هوایی عراق به شهرهای مهم ایران با اجرای یک عملیات گسترده هوایی صدمات قابل توجه و مهمی را بر پیکره ارتش بعثی وارد کردند. این ایده صدام برگرفته از تجربه جنگ اعراب با رژیم صهیونیستی و به قصد نابودی توان هوایی ایران و فلج شدن کشورمان در حوزه هوایی بود که با مقاومت و پاسخ سریع ایران به این حمله، ارتش بعث ناکام ماند.
مناطق غرب کشور، نخستین مناطق درگیر با دشمن بعثیهمان طور که این شبها در سریال ایلدا در شبکه اول سیما مشاهده میکنیم، ارتش بعث به شکل غافلگیرکننده به کشورمان حمله کرد و قصد داشت تا به سرعت ایران را تصرف کند. اما ارتش به گفته فرماندهانش از یک سال قبل حمله احتمالی رژیم بعثی را با توجه به رصد تحرکات در پاسگاههای مرزی ایران و عراق پیش بینی میکرد و به مسئولان نیز هشدار داده بود. بنی صدر که در آن روزها علاوه بر سمت ریاست جمهوری منصب فرماندهی کل قوا را هم برعهده داشت، هیچ واکنشی به این گزارشها نشان نمیداد.
چندی نگذشت که ارتش بعثی پیشروی زمینی خود را از طریق مرزهای غرب کشور آغاز کرد. یکی از نقاطی که ارتش بعثی به سرعت پیشروی کرد، سرپل ذهاب و قصر شیرین بود و یکی از نقاط مورد توجه برای ارتش بعثی علاوه بر پادگانهای پیاده، پادگان هوانیروز بود. غافل از اینکه شیران دلاوری همچون شیرودی، کشوری، درخشان، سهیلیان و بسیاری دیگر از خلبانان تیزپرواز هوانیروز ارتش در آن جا منتظر بودند تا دشمن بعثی کوچکترین خطایی انجام دهد تا با بالگردهای کبرای خود پاسخی فراموش نشدنی به آنها بدهند.
یکی از این خلبانان شهید که نقش مهمی در حفظ منطقه سرپل ذهاب به عنوان یکی از نقاط استراتژیک در غرب کشور داشت، امیر سرلشکر خلبان شهید حمیدرضا سهیلیان بود.
کدام خلبان ارتش ناجی سرپل ذهاب بود؟امیر سرتیپ خلبان شهید حمیدرضا سهیلیان ۲۸ فروردین ماه سال ۱۳۳۳ در یکی از محلات تهران و در خانوادهای مذهبی چشم به جهان گشود. تحصیلات دوران ابتدایی و دبیرستان را در تهران گذراند و در سال ۱۳۵۰ موفق به اخذ مدرک دیپلم شد. سال ۱۳۵۱ بود که به علت شوق و علاقه خود به خلبانی وارد هوانیروز ارتش شد تا از کشور و مردمش دفاع کند. او در ابتدا دورههای نظامی، زبان انگلیسی، تخصص پرواز در تهران را طی کرد و برای طی آموزشهای نهایی خود به مرکز آموزش هوانیروز اصفهان اصفهان اعزام و پس از گذراندن دورههای مربوط به تخصص پرواز با بالگرد کبرا فارغ التحصیل شد.
شهید سهیلیان پس از فارغ التحصیلی با درجه ستوان سومی به پایگاه یکم رزمی هوانیروز کرمانشاه اعزام شد تا به عنوان اولین واحد خدمتی خود در آن جا مستقر شود. یکی از ویژگیهایی که او را به شخصیتی ممتاز و متعهد تبدیل کرده بود، این بود که او ایمان و تخصص را با یکدیگر داشت. او یکی از خلبانانی بود که به همراه خلبانان همدوره خود همچون شهید کشوری و شیرودی پروازهای بی شماری را بر فراز مناطق آشوب زده غرب کشور انجام داد.
یک سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی یعنی در سال ۱۳۵۶ با خانم سوسن رجبیان ازدواج کرد که حاصل این ازدواج یک دختر به نام هانیه بود که در هنگام شهادت پدر تنها یازده ماه سن داشت. شهید سهیلیان در دوران پیش از پیروزی انقلاب اسلامی هم نیز از یاران انقلاب اسلامی در ارتش بود به نحوی که همسر ایشان درباره فعالیتهای سیاسی شهید میگوید: «با توجه به سانسور و اقدامات امنیتی شدیدی که وجود داشت، ارتشیها نمی توانستند فعالیت زیادی انجام دهند. ولی سهیلیان با شهید کشوری به خارج از پادگان می رفتند و در مساجد اعلامیهها را می گرفتند. شبانه به پادگان می بردند و آن جا به انتشار و پخش آن بین ارتشیها و سربازها اقدام میکردند.»
انقلاب که پیروز شد، شهید سهیلیان به همراه همرزمانش شهیدان شیرودی، کشوری، پیشگاه هادیان، داورزاده و سایر همرزمان خود به قصد مقابله با ضد انقلاب پروازهای بسیاری را انجام دادند.
آخرین پرواز شهید سهیلیان و دیدار با معبودآخرین پرواز او روز بیست و یکم مهرماه ۱۳۵۹ و در منطقه کوره موش انجام و در آن به شهادت رسید. نحوه شهادت او بدین گونه است؛ دشمن که از مرزهای کشورمان عبور کرده بود در حال نزدیک شدن به شهر سرپل ذهاب بود که خلبانان هوانیروز ماموریت پیدا میکنند تا پیش از رسیدن دشمن بعثی به این منطقه با آنها مقابله کنند. شهیدان سهیلیان و داورزاده خلبانانی بودند که روز ۲۱ مهرماه سال ۱۳۵۹ به قصد نابودی دشمن بعثی به پرواز درآمدند.
شهید سهیلیان و دیگر اعضای گروههای پروازی هوانیروز ارتش در این درگیری تلفات بیشماری به تانکها و نیروهای دشمن وارد کرده و دشمن را مجبور میکنند تا کیلومترها عقب نشینی کند. آخرین گردش پروازی این خلبان شجاع هوانیروز مصادف میشود با اصابت گلوله توپخانه دشمن به بالگردش که منجر به شهادت او و همپروازش میشود. هنگامی که گلوله توپخانه به بالگرد او اصابت میکند بلافاصله با شهید شیرودی تماس میگیرد و از او تقاضا میکند تا در پادگان سرپل ذهاب حضور پیداکند. اما وقتی که شهید شیرودی به پادگان میرسد با جنازه سوخته شهید سهیلیان مواجه میشود. شهید شیرودی نیز ۷ روز پس از شهادت شهید سهیلیان در همان منطقه به شهادت میرسد.
پروازهای این گروه پرواز و انهدام تجهیزات دشمن که به سرعت در حال پیشروی به سوی سرپل ذهاب بودند مانع از سقوط این شهر به دست دشمن بعثی شد و به همین دلیل بعدها نیز لقب ناجی سرپل ذهاب را به شهید سهیلیان دادند.
او همان کسی بود که بر خلاف دستور مقامات بالا، از تخلیه و عقب نشینی پادگان سرپل ذهاب خودداری کرد و تا پای جان برای دفاع از کشورمان ایستاد. پس از او، شهید شیرودی از سقوط پادگان و پیشروی ارتش بعثی جلوگیری کرده بود.
خلبانی که شهید کشوری پس از شهادت او گریستشهید کشوری و شهید سهیلیان با یکدیگر انس بسیاری داشتند و از دوستان خوب یکدیگر بودند. هنگامی که او به شهادت رسید، ضربه سختی به کشوری زد و او روزهای زیادی را در سوگ نشست.
بعد از شهادت شهید سهیلیان، دوستان شهید کشوری به شدت مواظبت میکردند تا او از این خبر مطلع نشود. وقتی از رادیو خبر شهادت حمیدرضا را شنید، به شدت گریست و برایش عزاداری کرد و گفت که انتقام دوستش را از نیروهای عراقی میگیرد. او میگفت: «از وقتی حمیدرضا شهید شده، احساس میکنم یک بالم شکسته و نمیتوانم پرواز کنم. اگر جنگ تمام شود و من زنده بمانم، در کرمانشاه نمیمانم، چون اینجا بدون حمیدرضا هیچ لطف و صفایی ندارد!»
کدام خلبان ایرانی با بالگرد بدون بنزین پرواز کرد؟در یکی از عملیات های هوایی، بالگرد ایشان مورد اصابت گلوله های دشمن قرار گرفت و قسمت باک بنزین بالگرد سوراخ شد. به گفته دوستان، حمیدرضا در شرایطی قرار گرفته بود که می بایست بالگرد را در همان منطقه می نشاند و خودش به عقب برمی گشت. ولی ایشان برای این که بالگرد به دست دشمن نیفتد، به هر سختی و زحمتی که بود خود را به پایگاه کرمانشاه رساند و بالگرد را سالم به زمین نشاند. از آن به بعد، دوستان، لقب خلبان بی باک را برای او انتخاب کردند و ایشان را با این نام صدا می زدند.
شهید سهیلیان خیلی مهربان بود. یکی از سربازان گروهان ایشان پس از شهادتش تعریف می کرد شهید سهیلیان طوری در برابر زیردستان تواضع نشان می داد که ما خودمان را در برابر ایشان حقیرتر احساس می کردیم.
برچسب ها: بالگرد ، ارتش جمهوری اسلامیمنبع: خرداد
کلیدواژه: بالگرد ارتش جمهوری اسلامی انقلاب اسلامی شهید سهیلیان شهید شیرودی شهید کشوری ارتش بعثی نشست خبری سرپل ذهاب دشمن بعثی غرب کشور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khordad.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خرداد» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۶۸۷۶۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دلسوزی شاگرد منتظری برای شهید مطهری/ تشکیل 700 پرونده برای مشاوران املاک یک استان!
"بانیان آشوب" مادام که هست و نیست خود را در به خیابان کشاندن مردم میجویند؛ نه هیچ پاسخی میشنوند و نه هیچ قصدی برای اقناع شدن دارند.
سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
دلسوزی شاگرد منتظری برای شهید مطهری!
محمد سروشمحلاتی، فردی که رسانههای اصلاحطلب گاهی از وی با عنوان استاد و گاهی آیتالله نام میبرند؛ به تازگی در یادداشتی که خبرگزاری شفقنا آنرا منتشر کرد به افکار شهید مطهری در مقوله امر به معروف و نهی از منکر پرداخت و مدعی انزوای تفکر مطهری در جامعه کنونی شد!
سروش محلاتی که شاگرد مرحوم منتظری است در بخشی از این یادداشت مینویسد: آیت الله مطهری بقدری از حرکتهای جاهلانه ای که بنام نهی از منکر انجام میشود ناراحت بود که میگفت: بهتر اینکه ما جاهلها امر به معروف و نهی از منکر نکنیم ، چه منکرها که بنام امر بمعروف و نهی از منکر بوجود نیامده (حماسه حسینی) او بجای آنکه مردم را تحریک به نهی از منکرهای جاهلانه و خودسرانه کند، به آنها هشدار می داد که چون معروف و منکر را نمیشناسند و روش صحیح آن را نمیدانند در این عرصه وارد نشوند: خیال کردیم برویم و امر به معروف و نهی از منکر کنیم ؟! از شما می پرسم اصلا من و شما میفهمیم که امر به معروف و نهی از منکر چیست و چگونه باید انجام شود؟ به نظر استاد مطهری، ضرر و زیانی که از راه اجرای جاهلانه نهی از منکر برده ایم، از ترک نهی از منکر نبرده ایم. یعنی اگر ما نهی از منکر نکنیم خسارت کمتری به دین اخلاق وارد میشود!
او همچنین میافزاید: فقه مطهری جدای از عقلانیت نبود لذا وقتی به امر به معروف تاکید میکرد، فقط آن را در قلمرو شیوهها و روشهای مورد تایید علوم اجتماعی ، مشروع و مجاز میدانست و در زمانی که بقول خودش کسی غیر از پند و بند نهی از منکری نمی شناخت، میگفت: روانشناسی و جامعه شناسی می خواهد تا انسان بفهمد که چگونه امر به معروف کند و تشخیص دهد منکر از کجا سرچشمه میگیرد؟
سروشمحلاتی در خاتمه مینویسد: اینک مطهری در میان ما نیست ولی یا اندیشه و فکر او در میان ما زنده است ؟ آیا امروز ما نیز مانند مطهری امر به معروف را میشناسیم و میشناسائیم ؟ آیا نهاد امر به معروف در جامعه ما بر مبنای اندیشه مطهری شکل گرفته و عمل می کند ؟ امروز هر چند خلأ مطهری دردناک است ولی تاثر بیشتر آن است که این خلأ را با شِبه مطهریها پر کرده ایم. مصیبت بزرگ امروز ما این است اندیشههای متحجرانه بَدَلی ، جای تفکر روشنگرانه مطهری را گرفته و مطهریِ امام در غربت و انزوا قرار داده است![1]
*قبل از آنکه نیاز باشد یک شاگرد و رهرو مرحوم منتظری که از قضا کارنامه فکری خوبی هم ندارد مطهری را تفسیر کند؛ نیاز است تا مطهری را "به روایت عقلانیت" خواند و تفسیر کرد.
همان بیتالغزلی که شهید مطهری، خود متمسّک به آن بود و همان را ترویج میکرد.
مطهری چه میخواست به جز حرکت نظام اسلامی بر مسیر عقلانیت، بر مسیر ولایت فقیه و بر مسیر اسلام؟
پر واضح است که امروز نظام اسلامی بر همین مسیر در حال طی طریق است و مشکلات هم عارضه طبیعی هر حرکتی است.
در بحث مظاهر آشکار امر به معروف و نهی از منکر نیز همچنانکه میبینیم نظام به سیاق مبارزه با مخالفان حجاب که در دوران حیات شهید مطهری آغاز شد؛ همچنان بر همان طریق راه میسپرد و البته با مفسدان اقتصادی نیز در هر منصب و جایگاهی برخورد میکند.
لذاست که اظهارات سروشمحلاتی مبنی بر اینکه "مطهریِ امام در غربت است" هیچ مصداق عینی کلانی ندارد.
البته تقلاهایی در این زمینه وجود دارد که باید با آنها برخورد کرد!
کما اینکه مثلا شاهد بودیم شخص آقای سروشمحلاتی چند سال قبل در اظهاراتی بر خلاف سبک و سیاق شهید مطهری گفته بود: "حکومت بدون ولایت فقیه طرفداران زیادی در حوزه علمیه دارد"!
فهم اینکه اگر شهید مطهری زنده بود درباره برخورد با بدحجابی -که از زمان حیات خودش آغاز شد- چه نظری میداشت و یا با چنین سخنانی چگونه برخورد میکرد؛ هرگز کار سختی نیست...
***
حاکمیت پاسخگو نیست!
ذبح عقلانیت در مسیر خیابان
محمدرضا تاجیک، تئوریسین اصلاحطلب و از حامیان اغتشاشات 1401 در بخشی از یک یادداشت که انصافنیوز آنرا منتشر کرد، نوشته است:
"شاید بتوان جامعۀ امروز ایران را «جامعۀ تردید و پرسش» نامید، اما شاید کمتر بتوان نهاد قدرت مسلط در ایران امروز را «نهاد تدبیر و پاسخ» دانست. در این شرایط، چنانچه اهالی قدرت از «رویگرداندن» روی نگردانند و با تردیدها و پرسشهای فزایندۀ جامعۀ مردمان، مواجههای از سر مسئولیت و عدالت نداشته باشند، باید شاهد تعمیق و گسترش (و بهتبع، رادیکالیزه و ستیهندهتر شدن) روی گرداندن اکثریتی از آحاد جامعه از نهاد حکومت و قدرت باشیم."[2]
*ضربالمثلی وجود دارد که میگوید:"آنکه به خواب رفته را میتوان بیدار کرد ولی کسی که خودش را به خواب زده باشد هرگز بیدار نمیشود".
ادعای تاجیک مبنی بر پاسخگو نبودن حاکمیت امروز ایران را اگر با توجه به ضربالمثل پیش گفته و البته با عنایت به سوابق اغتشاشمحور تاجیک بخوانیم؛ آنگاه همه چیز برای یک ذهن منطقی در جای خود قرار خواهد گرفت.
"بانیان آشوب" مادام که هست و نیست خود را در به خیابان کشاندن مردم میجویند؛ نه هیچ پاسخی میشنوند و نه هیچ قصدی برای اقناع شدن دارند.
آنها صرفا با شنیدن "ملودی خشونت" به وجد میآیند و طبعا در این مسیر هیچ عقلانیتی در کار نیست.
حاکمیت ایران به لحاظ عقلانی پاسخ تمام شبهات را میدهد.
لکن نمیتوان انتظار داشت کسی که قبل از اغتشاشات 1401 گفته بود "دلیلی برای صبر مردم نمیبینم"، کسی که اغتشاشات 1401 را "جشن جنبش با خشونتی الهی" توصیف کرده بود و هماو که دست به تحریم انتخابات زد؛ قصدی برای اقناع شدن و یا دعوت مردم به قضاوت عقلانی در قبال پاسخهای حکومت اسلامی داشته باشد.
آقای تاجیک فرد با مطالعهای هستند. لکن مطالعه بدون عقلانیت و عقلانیت بدون تصمیم بر سر نفسانیت؛ هیچ انتفاعی برای عاقبتبخیری و سعادت نخواهد داشت!
***
تشکیل 700 پرونده برای مشاوران املاک 1 استان!
رییس اداره بازرسی و ارزیابی عملکرد اداره کل راه و شهرسازی استان قزوین گفته است: ۶۹۱ فقره پرونده برای مشاورین املاک متخلف در استان تشکیل شده که از این میان ۱۲۴ واحد پلمب شدند.
سیامک پزشکیفر در مصاحبه با ایرنا همچنین میافزاید: ارزش ریالی جرایم متخلفین معادل ۳۶ میلیارد ریال بوده که از این مبلغ ۱۲ میلیارد ریال وصول شده است.
او میگوید: یکی از مهمترین معضلات حوزه مسکن، سوداگری مشاوران املاک است. این افراد –اخلالگر- در گرانفروشی مسکن و اجارهبها نقش اساسی دارند و از این رو باید نسبت به ساماندهی فعالیتهای آنها اقدام شود.
پزشکیفر تصریح کرد: به منظور تنظیم و کنترل املاک و مستغلات، گشتهایی در استان قزوین از سال گذشته آغاز شده و تاکنون از بین ۲ هزار و ۶۴۶ بازدید در سطح استان ۷۴۳ مورد تخلف ثبت شده است.
این مسوول؛ نداشتن پروانه کسب و نرخنامه، نداشتن کد رهگیری، صادر نکردن فیش رسید کمیسیون وجوه دریافتی و گرانفروشی در بحث اخذ کمیسیونهای مصوب استان را عمده تخلفات محرز در بنگاههای املاک برشمرد.[3]
*ما قضاوت درباره اعداد و ارقام فوقالذکر مبنی بر شیوع تخلف و میزان بالای برخورد را به قضاوت مخاطبان محترم میگذاریم.
ما همچنین این سؤال را که کرارا در وبلاگ مشرق مطرح کردهایم مجددا میپرسیم که علت این ولنگاری و احساس فضای باز برای تخلف اقتصادی و گرانفروشی و جرایم مرتبط چیست و چرا متخلفان بازار احساس نمیکنند که یک شمشیر بُرّا و ناظر در پیرامون آنها وجود دارد که نباید از فرامینش تخلف کرد؟!
لازم به ذکر است که در بحث مسکن؛ هماکنون مدتهاست که دستور رئیسجمهور مبنی بر اعمال سقف برای اجاره بها اعمال نمیشود و علت این اعمال نشدن نیز مشخص نیست.
***
1_ https://fa.shafaqna.com/?p=1786486
2_ https://ensafnews.com/514146
3_ https://irna.ir/xjQrdR