آرزوی روزهای پساکرونا
تاریخ انتشار: ۲۹ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۶۹۶۳۲۰
به گزارش جماران، ایرنا نوشت: هشت ماهی است که کرونا میهمان مان شده است، وقتی از خانه بیرون میرویم فقط به فکر این موضوع هستیم که مبادا این ویروس کشنده ما را هم مبتلا کند یا جان ما را هم بگیرد و ترس میهمان زندگی همه شده است دلمان به هیچ چیزی قرص نیست فقط و فقط میترسیم و این موضوع زندگی را برای همه زهر کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
هر جا میرویم تنها صحبت از کرونا است، خیابانهای شلوغ با مردمی بدون ماسک، بیمارستانهای پر از بیماران کرونایی، زندگی مملو از ترس، دستهایی که شاید برخی مواقع ٢۴ ساعت شسته میشود و محیط خانه، محل کار و تمام اماکن عمومی که بخاطر ترس هر لحظه ضدعفونی میشود، زندگی مردم اینگونه شده است یک زندگی که باب دل هیچکس نیست اما همه باید با آن بسازیم.
پیش از ورود این ویروس به جهان تمام مردم دنیا وقتی از خانه بیرون میرفتند هرآنچه را که خرید میکردند بدون ترس و بدون استفاده از الکل و مواد ضدعفونیکننده به خانه میآوردند اما اکنون زندگی رنگ دیگری گرفته است کرونا که آمد همه چیز تغییر کرد حتی سبک زندگی مان، رفتارهای اجتماعی، روش خوردن و مدل بیرون رفتن از خانه هم شکل دیگری گرفته است.
دیگر هیچکس در خانه و یا خیابان با دوستان یا اقوام دست نمیدهد، روبوسی نمیکند، همدیگر را مانند گذشته به منزل تعارف نمیکنند، دیگر هرچیزی را که از بیرون میخرند مستقیم بر سر سفره نمیبرند. زندگی با کرونا اینگونه شده است البته شاید پس از گذراندن دوران کرونایی همه این عادات و آداب و رسوم رنگ ببازد و همه چیز نسبت به گذشته کمرنگ تر شود اما احساس میکنم اغلب افراد جامعه به نوعی دچار وسواس شده اند.
اما همه میدانیم اگر نتوانیم بر این بیماری غلبه کنیم و زندگی را ببازیم اضطراب و استرس همه وجود ما را خواهد گرفت همانگونه که "شهبانو قهاری" روانشناس و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران میگوید که یکی از معضلاتی که اپیدمی کرونا برای ما به وجود می آورد، اشتغال ذهنی و فکر کردن به مواردی مانند "ابتلا شدن به کرونا، آلوده بودن محیط اطراف، بررسی مداوم خود مبنی بر اینکه آیا دست ما به جای خورده، آلوده نشده باشیم و یا اینکه مبتلا نشده ایم، من حتما کرونا گرفتم الان من یک سرفه کردم حتما مبتلا شدم و غیره" است. در بسیاری از این موارد اشتغال ذهنی آنقدر شدید می شود که به شکل افکار وسواس گونه بروز می کند و این افکار مزاحم وقتی به ذهن ما نفوذ می کنند، ما تلاش می کنیم آنها را از ذهن خود بیرون کنیم ولی اغلب نمی توانیم.
قهاری ادامه می دهد: این اشتغال ذهنی می تواند از ما انرژی بگیرد و عملکرد ما را کاهش دهد و علاوه بر اذیت و آزار ما را دچار استرس می کند. گاهی هم افکار منفی ما، راجع به افرادی است که به دلیل کرونا فوت شدند و دائما به آنها فکر می کنیم؛ دچار غصه، غم و انده می شویم حتی به خاطرات با آنها فکر می کنیم یا کارهایی که می توانستیم برای آنها دهیم.
به گفته وی، رهایی از اشتغال ذهنی یکی از کارهایی است که ما باید برای سلامت روان انجام دهیم. نوشتن این اشتغالات ذهنی و هر چیزی که ذهن ما را مشغول می کند، به ما بسیار کمک می کند تا ذهن ما راحت باشد و در صورت هجوم این افکار منفی استفاده از دارو می تواند، کمک کننده باشد.
حال که کرونا معلوم نیست چه زمانی می خواهد از زندگی ما تشریف ببرید بهتر است خودمان همه چیز را بهتر رعایت کنیم و نگذاریم این ویروس کشنده برای همیشه رخنه کند و زندگی را تحت تاثیر خودش قرار دهد هرچند که دیگر خانه ها رنگ سفره های رنگارنگ و پر از انواع غذا برای اقوام را نمیبیند، دیگر تفریح های دورهمی کمرنگ شده و مردم تا حدودی با کرونا زندگی مسالمتآمیز دارند، البته ناگفته نماند که برخی از مردم همچنان دورهمی شبانه و تفریح و مسافرت خود را مانند گذشته دارند و حتی کرونا را در حد یک شوخی میدانند و تا زمانی که گرفتار این ویروس نشوند هیچ چیز را باور ندارند.
وقتی از مردم بدون ماسک سوال میکنیم که چرا ماسک نمیزنی و تنها جوابشان این است که کرونا وجود ندارد و یا وقتی گزارشگران از مردمی که در حال سفر هستند میپرسند چرا به مسافرت میروید و این پاسخ را میشنوند که کرونا فقط یک شوخی است برو مانند گذشته زندگی کن، معلوم است که خیلیها هنوز این مسأله را جدی نگرفتهاند.
حال که زندگی به کام برخی زهر شده و برخی همچنان بر زندگی با کرونا میتازند شاید بهترین مسأله این باشد که دیگر کم آوردیم و زندگی پساکرونایی را می خواهیم تا شاید همه باور کنند که قبل از کرونا چقدر همه چیز عادی بود و ما قدرش را نمیدانستیم.
دوست دارم واقعا مانند گذشته وقتی سواری تاکسی میشوم اول دستگیره و صندلی خودرو را ضدعفونی نکنم، دوست دارم زمانی که بیرون از منزل هستم بدون ترس از مغازه خرید کنم و کیک و آبمیوه از بیرون بخورم.
دوستی میگفت اگر کرونا برود دوست دارم وسط خیابان بنشینم و با دست خاکی و کثیف کیک و آبمیوه بخورم. البته که این مساله پذیرفته شده نیست اما دیگر مردم به تنگ آمده اند و دلشان زندگی پساکرونایی میخواهد.
شاید هیچ وقت فکر نمیکردیم که یک بیماری با ابعاد بسیار ریز تا این حد زندگی همه مردم جهان را تحت تأثیر قرار دهد اما این را هم تجربه کردیم و سختی آن همچنان تنمان را رنجورده است که شاید این همه عذاب بخاطر کرونا باعث شود همه به نوعی نمیدانیم باید چکار کنیم و دلمان برای روزهای قبل از کرونا تنگ شده است.
کاش روزهای آینده بهترین خبری که از همه رسانههای گروهی منتشر میشود خبر شکست کامل کرونا حال یا یا تزریق واکسن یا از هر روش دیگری باشد، دیگر همه خسته شدهایم و دوست داریم زندگی مانند گذشته جریان پیدا کند و ترس در وجودمان نباشد و با عشق به زندگی ادامه دهیم .
البته در این باره قهاری تأکید میکند که به یاد داشته باشیم که اگر ما نتوانیم خواب شبانه کافی و منظم داشته باشیم یا فعالیت بدنی نداشته باشیم، راههای مقابله با بیماری را نشناسیم، همه اینها می تواند موجب افزایش اشتغالات و در نتیجه اضطراب و استرس ما بشود. در نتیجه نمی توانیم از خودمان به خوبی مراقبت کنیم و عملکرد بهتری داشته باشیم، که ذهن ما آرامش بیشتری داشته باشد.
این روانشناس خاطر نشان میکند: تمرین های مدیتیشن مثل تمرین تنفس با حضور ذهن، تمرین های راه رفتن با حضور ذهن و تمرین های دیگری مانند غذا خوردن با حضور ذهن و به طور کلی آگاه بودن از فعالیتهایی که انجام می دهیم، همه اینها به ما کمک میکند که بر دغدغه های ذهنی و استرس خود غلبه کنیم.
اما اکنون کرونا به شیوه ای پیش رفته که ذهن همه را درگیر کرده است و شاید سالها پساکرونایی هم نتوانیم برخی از عادات و رفتارهایمان را ترک کنیم و به نوعی شاید وسواس برای همیشه بر خیلی از افراد غلبه کند چون کرونا به حدی پیشی گرفته است که گاهی اوقات احساس میکنیم از گذشته وجود داشته است.
هرچند میگویند ترک عادت موجب مرض میشود اما امیدوارم پس از کرونا بسیاری از این عادات رفتاری ما سر به خاموشی بنهد و همچون گذشته زندگی بدون دغدغه و ترس را تجربه کنیم نه اینکه مانند برخی از خانوادهها حتی شبها را با ماسک می خوابند و برای آنها عادت شده است.
همه آرزو داریم شب که سر بر بالش می گذاریم و فردا صبح چشممان را باز می کنیم بگویند کرونایی دیگر وجود ندارد مردم یا خیال راحت در خیابان ها قدم بزنید و با دوستان و اقوام خودتان دور هم جمع شوید. به امید روزهای پساکرونایی.
البته شرط این موضوع رعایت مسایلی همچون جلوگیری از دید و بازدید فامیل، عدم دیدار با دوستان و سوار یک اتومبیل شدن و گشت زنی در خیابان، نرفتن به داروخانه های شلوغ و عدم تشکیل صف در خارج از داروخانه. رعایت فاصله از یکدیگر در صف خرید، تعارف نداشتن با بزرگترها، سوگوارها، و سایرین و انجام دید و بازدید مربوطه به عید و یا مراسم های دیگر. و یا اصرار به تسلی دادن و تسکین دادن به بازماندگان متوفی از راه نزدیک و رعایت و حفظ فاصله اجتماعی است چرا که کارشناسان میگویند اگر ۷۰ درصد مردم فاصله اجتماعی را رعایت کنند، غیر قابل کنترل است. اگر ۸۰ درصد مردم رعایت کنند، تا ۴ ماه کنترل خواهد شد اما اگر ۹۰ درصد مردم رعایت کنند، تا ۳ ماه آینده کنترل میشود.
پس بیایید برای رسیدن به آرزوی زندگی پساکرونایی زنجیره انتقال کرونا را بشکنیم و مانع انتقال آن به دیگران شویم.
اخبار مرتبط اختصاص 814 تخت بیمارستان های کرمانشاه به بیماران کرونایی سرزنش افراد کرونایی موجب پنهان کردن بیماری می شود برداشت اشتباه و دشمنی با ماسک کاهش رعایت پروتکل ها در روزهای طوفانی کرونا بسیج همه بیمارستان ها و مراکز درمانی خوزستان برای مقابله با موج دوم و سوم کرونامنبع: جماران
کلیدواژه: سهام عدالت نقل و انتقالات لیگ برتر ویروس کرونا کرونا در ایران قطع زنجیره انتقال کرونا پساکرونا وضعیت کرونا سهام عدالت نقل و انتقالات لیگ برتر ویروس کرونا امام خمینی س سید مصطفی خمینی سید احمد خمینی سید حسن خمینی انقلاب اسلامی داشته باشیم مانند گذشته اشتغال ذهنی همه چیز ذهن ما
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۶۹۶۳۲۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«مه مغزی» عارضه جدید کرونا
به گزارش قدس خراسان، سرفههای خشک، تنگی نفس، تب، کاهش اکسیژن خون و گاهی مرگ، سناریو تلخی بود که در دسامبر ۲۰۱۹ در ووهان چین برای جهان نوشته شد و همه را درگیر کرد؛ اما این همه ماجرا نبود و با پایان همهگیری این بیماری مرگبار، حالا در میان روزمرگیهایمان شاهد تنگی نفس و سرفههای خشک روح و روانمان هستیم که بیصدا در گوشهای از زندگی خزیدهاند، گاه مضطرب و دستپاچه، گاه افسرده و زمانی گیج و منگ روی پاهایی لرزان، جسم خسته و بیجانشان را جابهجا میکنند و حتی در خواب هم آرام و قرار ندارند و با کابوسهای شبانه درگیرند. عواقبی که بیشتر از همه گریبانگیر کادر درمان خط مقدم مبارزه با کرونا شد.
تأثیرات روحی- روانی کرونا بر کادر درمان پررنگتر از بقیه بود
یک عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد در این باره به خبرنگار ما میگوید: اگرچه استرس شغلی در همه مشاغل وجود دارد؛ اما در حرفههایی که با سلامتی انسانها مرتبط هستند، این موضوع اهمیت و فراوانی بیشتری پیدا میکند. هرچند کادر درمان، نقش مهمی در حفظ و بهبود سطح کیفی مراقبتهای بالینی و سلامت جامعه ایفا میکند؛ اما این قشر از جامعه به اقتضای وظایف شغلی و شرایط خاص محیط کار در مواجهه با تهدیدهایی هستند که میتواند با اعمال فشارهای شدید روانی، سلامت آنها را در ابعاد مختلف جسمانی، روانی و اجتماعی به مخاطره انداخته و موجب تضعیف عملکرد کاری آنان شود.
۶۰درصد کادر درمان در برخی از جوامع، از فرسودگی شغلی رنج میبرند
دکتر زنیره سلیمی اضافه میکند: شیفتهای کاری فشرده و زیاد، مشاهده رنج و مرگ بیماران، استرس ناشی از بیماری، تصمیمگیریهای بالینی دشوار، مسئولیتهای حرفهای و مراقبت از بیماران از جمله شایعترین عوامل استرسزایی هستند که پرسنل، روزانه در محیطهای بیمارستانی و درمانی با آن روبهرو میشوند و گاهی سلامت روان آنها را به مخاطره میاندازد و گاهی عملکردشان را تحت تأثیر قرار میدهد.
وی با بیان اینکه به دلیل استرس مزمن در این افراد، ریسک بالای بروز اضطراب و فرسودگی شغلی نیز برای آنها در درازمدت محتمل است، عنوان میکند: بر اساس مطالعات صورت گرفته، مشخص شده حدود ۶۰درصد کادر درمان در برخی جوامع از فرسودگی شغلی رنج میبرند.
این روانپزشک یادآور میشود: چنین حوادث تروماتیکی، میتوانند احساس امنیت افراد را کاهش دهند، واقعیت مرگ را به آنها یادآوری کنند و عوارض مضری بر سلامت روان افراد داشته باشند.
سلیمی متذکر میشود: علائم و اثرات روانشناختی منفی این همهگیری از جمله اختلال استرس پس از سانحه، اضطراب، افسردگی، ترس، استرس و مشکلات خواب، فرسودگی شغلی و تغییر عملکرد روزانه در کادر درمان بسیار شایع بود. همچنین برخی ویژگیهای اختصاصی کووید۱۹ مانند همراهی آن با بیماری شدید و مرگ و میر، قدرت سرایت بالا و اینکه بسیاری از مبتلایان بدون علامت هستند، زمینهساز افزایش اضطراب سلامتی در افراد بود.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد با بیان اینکه کادر درمان به ویژه جزو گروههای آسیبپذیر در این دوران بیسابقه بودند، میگوید: این افراد به دلیل افزایش احتمال تماس با ویروس در محیط بالینی، در خطر بالاتری برای ابتلا به عفونت بوده و ترس زیادی از انتقال آن به اعضای خانواده و عزیزانشان داشتند. سایر عوامل استرسزا شامل اضطراب سلامتی، طولانی شدن زمان قرنطینه، ناامیدی، نگرانی، درماندگی، خستگی، کمبود لوازم محافظتی، اطلاعات ناکافی و آگاهی محدود از این ویروس، شایعات مختلف در سطح جامعه، ابهام و غیرقابل پیشبینی بودن شرایط، مسائل مالی، باورهای منفی درباره واکسیناسیون و انگ ناقل بودن منجر به کاهش سلامت روان و افت کیفیت زندگی کاری کادر درمان شد.
سلیمی خاطرنشان میکند: در کل میتوان گفت نگرانی از ابتلا به بیماری و مرگ یا انتقال بیماری به خانواده، فشار کاری زیاد، شیفتهای متناوب و ساعت کاری زیاد، نگرانی از کمبود وسایل محافظتی، فشار فیزیکی ناشی از تجهیزاتی مانند ماسک، شیلد و گان، محدود شدن استقلال و دستورالعملهایی که موجب افزایش کار و نبود فراغت و مرخصی برای آنها میشد، نگرانی از ناتوانی در انجام درست کارها، مواجهه با خشم و پرخاشگری بیماران و خانوادههایشان، مواجهه با مرگ بیماران و سوگواری خانوادهها، تنش و نگرانی در مورد مدیریت امور خانواده، مواجهه با انگ بیماری و طرد شدن به خاطر کار در محیط پرخطر، همه و همه موجب فشار مضاعف روانی بر کادر درمان شد تا جایی که هنوز هم با گذشت چند سال از همهگیری کرونا برخی افراد درگیر مشکلات روحی ناشی از آن هستند. به خصوص افرادی که سوگوار شدند و عزیزانشان را از دست دادند؛ چراکه اغلب در آن شرایط امکان برگزاری مراسم عزاداری به صورت کامل وجود نداشت و این افراد سوگ حل نشده دارند و برخی همچنان به ما مراجعه میکنند و تحت درمان هستند.موضوع سوگ پایان نیافته و تبعات آن در کادر درمان خیلی پررنگتر بود.
بروز اختلال شناختی در ۴۵ درصد افرادی که کرونا را تجربه کردند
وی متذکر میشود: اختلالات شناختی ناشی از کرونا یکی از تبعات این بیماری بود. ویروس کرونا میتواند تأثیرات مخربی روی مغز انسان داشته باشد به طوری که سبب مشکلات حافظه، تمرکز، نقص توجه و سایرعملکردهای شناختی مغز میشود. این مشکلات شناختی حتی در افرادی که بیماری خفیف کووید را تجربه کردند نیز دیده میشود.
سلیمی ادامه میدهد: در ۴۰ تا ۴۵ درصد افرادی که مبتلا به کرونا شدند، اختلال شناختی بروز کرده و ۲۷ درصد افرادی که دچار این بیماری شدند، عملکرد حافظه و توان مغزیشان به وضوح دچار افت شده است. این اختلال در برخی بیماران بهبود یافته شدید بوده به طوری که پس از مدتها هم که دوباره مورد بررسی قرار گرفتند، تغییر چندانی در عملکرد شناختی آنها رخ نداده بود.
این استاد دانشگاه تشریح میکند: اختلالات شناختی طیف وسیعی دارد و از یک مشکل کوچک در حافظه و تمرکز و نقص توجه تا بیماریهای سنگین و جدی مانند آلزایمررا در بر میگیرد. در واقع افرادی که به کووید مبتلا میشدند به خصوص افراد جوان، وقتی پیش ما میآمدند، اظهار میکردند حافظهشان مثل قبل نیست و نمیتوانند تمرکز کافی در انجام کارها داشته باشند.
بروز اختلال خواب در ۷۰ درصد افراد
این روانپزشک اضافه میکند: بیماری کرونا عملکرد اجرایی مغز را تحت تأثیر قرار داده؛ یعنی علاوه بر تأثیر مستقیمی که ویروس بر سلولهای مغز گذاشت، اختلال خوابی که ایجاد میکرد موجب تشدید اختلال شناختی میشد تا ۷۰ درصد بیماران کووید به ویژه در کادر درمان دچار اختلال خواب شدند و با علائم بیخوابی، پرخوابی، خوابآلودگیهای روزانه، کابوسهای شبانه و خوابهای منقطع به ما مراجعه میکنند.
سلیمی تشریح میکند: کووید در مناطق مهمی از مغز سبب تسریع پیری سلولهای مغزی میشود و احتمال خطر ابتلا به بیماریهای قلبی عروقی و عصبی مانند آلزایمر، پارکینسون و سایر بیماریهای شناختی را افزایش میدهد. ما به وضوح دیدیم سالمندان و افرادی که بیماری زمینهای داشتند، دچار اختلالات شناختی جدی و مزمن شدند، به خصوص علائم آلزایمر تشدید شد.
وی میگوید: دربیماران آلزایمر مراجعهکننده، پس ازهمهگیری کووید، عواملی همچون قرنطینه کرونا و کاهش روابط اجتماعی و رفت و آمدهای حضوری، سبب تشدید علائم شناختی شده بود. در افرادی که بر اثر کرونا بستری میشدند، مشکلات شناختی خیلی واضحتر از بقیه بود.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد در ادامه به یکی دیگر از تبعات کرونا اشاره و اظهار میکند: کرونای طولانی علائمی شبیه سندرم مزمن دارد و بسیاری از افرادی که کووید را از سر گذراندند، به سندرم خستگی بعد ویروس مبتلا شدند که شامل مجموعهای از علائم است؛ علائم و نشانه هایی که پس از بهبود بیماری کرونا در افراد بروز کرد و آنها را برای هفتهها، ماهها و حتی سالها درگیر خستگی و دردهای مزمن، احساس مهمغزی، تنگی نفس و اختلال در حافظه و توجه و افسردگی کرد. بروز این نشانهها در خانمها، افرادی که سن بیشتر یا بیماری زمینهای داشتند، بیشتر بود و با استراحت هم برطرف نمیشد البته خیلیها با گذشت زمان به تدریج بهبود یافتند.
بروز مهمغزی در ۳۰ درصد افرادی که به کووید ۱۹ دچار شدهاند
سلیمی عنوان میکند: حدود ۳۰ درصد افرادی که به کووید۱۹ دچار شدهاند، یک وضعیت روانشناختی طولانی با عنوان مهمغزی را گزارش کردهاند؛ این اختلال شامل علائم کاهش و ضعف حافظه و مشکل در تمرکز است و توضیحی که بیماران در مراجعه به ما داشتند این بود که انگار وضوح ذهنیمان کم شده، فعالیتهای روزانه را فراموش میکنیم، در انتخاب کلمات مشکل داریم و وقتی میخواهیم صحبت کنیم، در به یاد آوردن کلمات مشکل داریم. احساس سردرگمی و کند پیش رفتن کارهایی که پیش از این به راحتی و در زمان کمتری انجام میشد، آشفتگی افکار، کاهش انرژی، بیحسی عاطفی و تغییرات خلق و خو از دیگر نشانههای مهمغزی است. در واقع مهمغزی روی حافظه، تمرکز و عملکرد روزانه فرد اثر میگذارد و متأسفانه در برخی افراد هنوز پس از گذشت یکی دو سال از تمام شدن همهگیری کرونا همچنان علائم با شدت و ضعف گزارش میشود، به ویژه در کادر درمان چون استرسهای روزانهشان بیشتر است.
وی ادامه میدهد: ما در گروه روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد چندین مطالعه درخصوص اثرات کرونا بر بروز یا تشدید اختلالات روانی و شناختی داشتیم و نتایجی که بدست آمد، خیلی شبیه نتایج مطالعات بینالمللی بود. در پژوهشی که داشتیم متوجه شدیم کادر درمانی که در خط مقدم مبارزه با کرونا کار میکردند بیشتر در معرض اضطراب کرونا، اضطراب سلامتی، افت کیفیت زندگی، افسردگی و استرس مزمن قرار داشتند. همچنین کادر درمانی که ساعات بیشتر و شیفتهای متوالیتری در بخشهای کرونا کار کردند، نسبت به افرادی که در بخشهای کمخطرتر فعالیت داشتند، مشکلات روانشناختی بیشتری را تجربه کردند. در تمام پرسشنامهها و مصاحبههایی که در این پژوهش انجام دادیم، فرسودگی شغلی کادر درمان نسبت به سایر پرسنل غیر درمان، بسیار بیشتر بود.
خبرنگار: مـعصومـــه مؤمنیــان