با شیطنتهای کودکان در زمان آموزش مجازی چه کار کنیم؟
تاریخ انتشار: ۳۰ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۷۱۱۰۶۲
رویداد۲۴ دکتر مهرنوش دارینی در وبینار زنان و کرونا درباره نگرانی والدین نسبت به بازیگوشی دانش آموزان در آموزش مجازی گفت: والدین باید به جای تهدید و تشویق بیدلیل فرزند، اقدام به نظارت و برنامه ریزی متناسب با خانواده خود کنند، حتی میتوانند به آنها اجازه شیطنت را بدهند تا به مرور زمان دانش آموز به این نوع آموزش عادت کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با بیان اینکه والدین باید از مکانیسم مشوقهای درونی به جای مکانیسم تهدید استفاده کنند، ادامه داد: والین حتی میتوانند در کنار دانش آموز بنشینند و به او اجازه تقلب دهند، اما موازی با آن به او بگویند که یادگیری مهم است و کسب نمره کامل از طریق تقلب ارزشی ندارد.
دارینی افزود: نمیخواهم تقلب کردن را ترویج کنم، اما نیاز است والدین با کودک خود همدلی کنند و باید این نکته را در نظر داشته باشند که فرزند سالم خوشحال با نمره پایین بهتر است تا اینکه فرزند بیمار از لحاط روانی داشته باشیم.
این مدرس دانشگاه معتقد است که اگر با تهدید فرزندان را پای درس بنشانیم قطعا آموزش کیفیت مورد نیاز را به همراه نخواهد داشت. همچنین والدین نباید از فرزندانشان انتظار موفقیت در تمامی دروس و زمینهها را داشته باشند، در نتیجه بهترین راهکار حفظ آرامش والدین و همراهی پدران با آموزش فرزندان و صحبت با فرزندان نیز در این راه موثر است.
بیشتر بخوانید: چند توصیه به دانش آموزان برای خودمراقبتی با مجازی شدن آموزشهابه گفتهی دارینی زنان در خانه نقشهای متفاوتی را میگیرند؛ زمانی که دارای فرزند میشوند نقش مادر، اگر شاغل شوند نقش کارمند و به همین صورت مسئولیتشان نیز با افزایش نقشهایشان گسترده میشود. همچنین افزایش مسئولیت به معنای افزایش فشار است و اگر زنان نتوانند این فشار و بار روانی را کنترل کنند دچار اختلالاتی نظیر اضطراب، افسردگی و... خواهند شد.
این مدرس دانشگاه ادامه داد: اولین نکته در این مسیر برای زنان شناخت تنشهایی است که درگیر آن هستند، سپس باید به مدیریت این تنشها بپردازند چراکه خود کنترلی و مدیریت بر روی خود امری بسیار مهم برای جلوگییری از اختلالات افسردگی، اضطراب و خشم در خانه هستند.
به گفته وی، عدهای به علت نداشتن خود کنترلی در دوران شیوع کرونا دچار تشدید وسواس شدند، عده دیگیری از شرایط موجود خسته و بیتفاوت شدند و برخی برای دوری از این تنشها و رسیدن به سلامت روان نسبت به رعایت پروتکلها بیتفاوت شدند که تمامی این مسایل به عدم مدیریت صحیح شرایط باز میگردد.
دارینی در ادامه به ارایه راهکارهایی برای حفظ سلامت روان زنان در این شرایط اشاره کرد و گفت: زنان ابتدا باید بدانند به عنوان یک انسان چه عاملی منجر به ایجاد این سطح از اضطراب در آنها شده است، سپس برای تمامی آن عوامل درجه اهمیت قایل شوند.
وی با تاکید بر فشارهای اقتصادی جامعه بر مردم و کاهش سلامت روان در این شرایط اظهار کرد: باید به خاطر داشته باشیم که هرگز نباید در موضوعاتی که تحت کنترل ما نیستند تسلیم حس قربانی بودن، شویم. یکی از افتخارات غلط ما این است که من خودم را غرق خانوادهام کرده ام در حالی که مهمترین مساله برای زنان توجه به خود و پرداختن به خود است.
به گفته این روانشناس، زنان باید بخشی از زمان روزانه خود را به تفریح و موضوعات مورد علاقه خود بپردازند تا بتوانند از شرایط تنشزای اکنون جامعه خارج شوند چراکه مدیریت خانه به ظاهر کاری ساده است و نادیده گرفتن زحمات زنان باعث ایجاد سردی در محیط خانه و دلزدگی زنان میشود، درنتیجه زنان باید خود را نادیده نگیرند؛ توجه به خود بخشی از زندگی سالم افراد محسوب میشود.
این مدرس دانشگاه افزود: زنان باید انتظارات خود را با شریک زندگیشان در میان بگذارند و فراموش نکنند که نوع ادبیات ما باعث میشود احساس همدلی را از اطرافیان دریافت کنیم و یا نکنیم، بر این اساس زمانی که خانم پس از انجام کارهای خانه به همسرش غر میزد و با ادبیات نا مناسب سخن میگوید نباید انتظار همدلی از او را داشته باشد. منبع: ایسنا لینک کوتاه: کپی در کلیپ بورد کپی لینک خبر های مرتبط
منبع: رویداد24
کلیدواژه: رویداد24 ویروس کرونا آموزش مجازی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rouydad24.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رویداد24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۷۱۱۰۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سندروم استکهلم در مدارس ابتدایی/ فرزندتان را به ربات آزمون دهنده تبدیل نکنید!
عصر ایران؛ امید خزانی*- سندروم استکهلم پدیدهای روانی است که قربانی با آزارگر خود و یا گروگان با گروگانگیر حس همدلی و حتی وفاداری دارد! اما ارتباط این موضوع با مدارس ابتدایی و کودکان معصوم چیست؟
ما - والدین که فرزندانمان را مال خود و نه از خود میدانیم - با این فرشتگان معصوم کاری میکنیم که بیشباهت نیست به پدیده سندروم استکهلم و همدلی با گروگانگیران که برخی از مدارس ابتداییاند.
این تمثیل از آن روست که والدین با دستان خود فرزندان خود را به مدارسی میسپارند که با جان و جسم کودکانشان چون یک گروگان رفتار کنند و حتی در این روند نهایت همکاری را نشان میدهند و حتی خواستار فشاری بیشتر(شما بخوانید آزاری بیشتر) از جانب مدرسه متبوع میشوند.
قبلاً مطلبی با عنوان " آموزش فرزند یا فرزند کشی " در اینجا ( لینک) منتشر شد و مقایسه ای تطبیقی با کشورهای دنیا در روند آموزش ابتدایی آورذه شد که نشان می داد ساعات آموزش ابتدایی در ایران از متوسط آموزش دنیا ۳۰۰ الی ۴۰۰ ساعت بیشتر است و این با همکاری والدین صورت می پذیرد که به نظر نویسنده فاجعه بار است و در گذر زمان باعث فرسودگی کودکان در بستر آموزش میشود. اخیرا کودکی ۹ ساله از نزدیکان را دیدم که در اثر فشار بیش از حد درسی والدین تحصیلکرده اش و الزام آنها برای آمادگی آزمون دچار اسپاسم عضلانی شده بود و کودکی اش به تاراج رفته بود! چند نکته به اختصار در باب این پدیده عرض می کنم:
۱. اگر پدران سنت زده ما خطاب به معلمان می گفتند " گوشت فرزندم مال تو استخوان اش مال من " ؛ این روز ها خیلی از والدین مجوز شدیدتر از این برخوردها را به مدارس فرزندانشان می دهند اما نه در قالب تنبیه بدنی بلکه بسی فراتر؛ تلقین دایمی حس ناکافی بودن! دقت بفرمایید برای یک کودک ۷ تا ۱۰ ساله!
۲. بارها شاهد بوده ام که والدین از مدارس متبوع شان خواسته اند که فرزند ۹ ساله آنها را برای آزمون آماده کنند . آزمونهای بی پایانی چون مدارس تیزهوشان ؛ آزمون مدارس خاص( شما بخوانید مراکز گروگانگیری ویژه) و غیره.
اهداف دوره ی آموزشی ابتدایی کم و بیش در اکثر کشورهای پیشرفته و حتی با تعریف یونسکو بر ۳ مبنای زیر استوار است : یادگیری مبانی سواد و اعداد؛ یادگیری مهارت های اجتماعی و ایجاد شوق و علاقه برای یادگیری !! در کجای این هدف گذاری جهانی آماده سازی برای آزمون های خاص گنجانده شده است که شمای والدین روان کودک ۹ ساله تان را آزار می دهید و حتی بابت آن هزینه می پردازید؟ این اتحاد والدین و مدارس علیه یه کودک ۸-۹ ساله چه منطق و مبنایی جز کودک آزاری می تواند داشته باشد. البته همه کودکان در اثر فشارهای اینچنینی دچار اسپاسم عضلانی نمی شوند اما آثار ماندگار مخرب روحی بر وجودشان می نشیند! از دوره ابتدایی همان را انتظار باید داشت که عقلای جهان بر آن اجماع کرده اند!
۳. هر نوع آموزش با عنصر انضباط ( دیسیپلین) گره خورده است. گزاره های آموزش در فضای شاد و غیره لزوما در مقام عمل جوابگو نیستند. آموزش برای کودک دوره ابتدایی با محدودیت انضباط پذیری و زمان حداقلی سرو کار دارد. ظرفیت انضباط پذیری یک کودک دوره ابتدایی بسیار محدود و شکننده است. این محدودیت ها قابلیت توسعه دارند اما قطعا در افق ۱۲ ساله باعث فرسایش آموزشی خواهند شد!
۴. بقول فرنگی ها " شیطان در جزییات است " بسیاری از آزمون های متداول آموزشی از جمله achievement test , proficiency test و competency test و Aptitude test که نسخه بومی شده آنها در مدارس ما نیز استفاده می شود با ده ها متغیر و پارامترهای اجرایی و نیروهای مجرب آموزش دیده قابلیت اجرا و نتیجه درست دارند! با زیرساخت های موجود سخت افزاری و نیروی انسانی اشغال در اکثر مدارس ابتدایی نتایج درستی برای این آزمون ها متصور نیست!
۵. آموزش و در کل علوم انسانی بسیار ظریف و شکننده است و از قوانین پوزیتیویستی تبعیت نمی کنند. به این معنا که از درستی گزاره الف و گزاره ب لزوما درستی گزاره ج حاصل نمی شود. اگر موفقیت فرمول واحدی داشته باشد که ندارد آن فرمول در مورد فرزند شما با متغیرهای زیادی سروکار خواهد داشت و لزوما نتیجه نخواهد داد. آنچه که برای موفقیت در اکثر مدارس پایه و ابتدای ما ریل گذاری شده با نوعی آزار و خشونت پنهان گره خورده است و ره به ترکستان می برد ! جاده با کیفیت ؛ خودرو استاندارد ؛ راننده مجرب و ساعت رانندگی استاندارد سفر ایمن را به دنبال دارد !
۶. بارها شنیده ایم که برای ساختن یک کشور از مدارس ابتدایی شروع کنید و نیک می دانیم که کشورهای توسعه یافته ۱۰ درصد تولید ناخاص داخلی را صرف آموزش بویژه آموزش پایه می کنند و آموزش پایه درست از وظایف ذاتی دولت هاست ! بله همه اینها درست است اما عجالتا در فقدان این درایت ها از تبدیل فرزندتان به ربات آزمون دهنده بپرهیزید!
۷. به پشتوانه دو دهه تجربه در آموزش عرض می کنم اکثر برنامه هایی که در قالب فوق برنامه در مدارس غیردولتی ارایه می شود فاقد عمق لازم است و غالبا سطحی است. برای مثال ۳ سال زبان فوق برنامه مدارس تقریبا معادل ۸ ماه آموزش در موسسات معتبر زبان است!
پی نوشت: هر نوع آموزش در هر سطحی که در دوره کودکی ( زیر ۱۲ سال) متصور است قابلیت جبران در دوره نوجوانی را داراست اما و هزار اما که کودکی از دست رفته هرگز جبران پذیر نیست چه برسد به آزار و آسیب های روحی که عمری ممکن است گریبانگیر کودک شما باشد.
---------------------
*دکتریِ آموزش