رئیس جمهور ۱۴۰۰ اصولگراست یا اصلاحطلب؟
تاریخ انتشار: ۲ آبان ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۷۳۱۹۰۰
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، اصولگرایان همچون ادوار گذشته انتخابات ریاست جمهوری فعالیت خود را در قالب ستادهای انتخاباتی و حتی معرفی کاندیدا از چندین ماه مانده به خرداد سال آینده آغاز کردهاند. نوع فعالیت این جریان سیاسی و همچنین ترکیب کاندیداهای مطرح شده برای انتخابات پیش رو این سوال را ایجاد میکند که آیا اصولگرایان قرار است در سال ۱۴۰۰ با یکدیگر رقابت کنند و یا این احتمال وجود دارد که اصلاح طلبان در دقیقه نود با انجام برخی رایزنیهای درون جریانی و حتی حاکمیتی، چینش کاندیداهای نهایی انتخاب را دستخوش تغییر کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
>>>>> در همین رابطه بیشتر بخوانید؛
مرعشی: هرکس نمیتواند با رهبری هماهنگ باشد کاندیدای ۱۴۰۰ نشود
جامعتین؛ فانوسدار اصولگرایان در انتخابات ۱۴۰۰ خواهد شد؟
مرور اتفاقات اسفندماه سال ۹۸ و ائتلاف در وقتهای اضافی اصولگرایان و همچنین علنی شدن برخی اختلافات بین نمایندگان این جریان در پارلمان، این زنگ خطر را به صدا در آورده که شاید اصولگرایان همچون سال ۹۲ با چند کاندیدا وارد گود رقابت شوند.
محمدحسن قدیری ابیانه اما در خصوص احتمال شکست اصولگرایان در انتخابات سال ۱۴۰۰ نظر دیگری دارد و میگوید؛ اگر تمامی چهرههای موردنظر اصلاح طلبان نیز تأیید صلاحیت شوند، در نهایت یک اصولگرا به پاستور خواهد رفت. او برای این تحلیل به تعداد آرای اصلاح طلبان در اسفندماه سال ۹۸ اشاره میکند و رأی ۷۰ هزار نفری مجید انصاری راشاهدی برای پیش بینی خود معرفی میآورد.
این فعال سیاسی اصولگرا درباره وضعیت پیش روی جریان رقیب (اصلاح طلبان) در انتخابات پیش رو تأکید میکند؛ شورای نگهبان همچون سال ۹۶ توازن بین کاندیداهای دو جریان اصلی سیاسی کشور را رعایت خواهد کرد و اصلاح طلبان نیز به تعداد اصولگرایان در سال ۱۴۰۰ کاندیدا خواهند داشت.
آنچه در ادامه در معرض نگاه شما مخاطبان خبرگزاری خبرآنلاین قرار میگیرد، گفتگو با محمدحسن قدیری ابیانه، فعال سیاسی اصولگراست؛
**********
* آقای قدیری ابیانه! از هم اکنون برخی از شخصیتهای مختلف از جریان اصولگرا به عنوان کاندیدای سال ۱۴۰۰ مطرح میشوند، فکر میکنید تا این اسامی را می توان به عنوان کاندیداهای اصلی این جریان در نظر گرفت؟
افراد مختلفی برای کاندیداتوری انتخابات ریاست جمهوری از هم اکنون برای سال آینده مطرح میشوند که برخی از آنها به نظر میرسد که از هر دو جناح سیاسی عزم جدی برای حضور در عرصه دارند. البته باید منتظر ماند و دید که کدامیک از این افراد از سوی شورای نگهبان احراز صلاحیت میشوند.
تعداد ثبت نام کنندگان انتخابات ریاست جمهوری، باعث مضحکه می شودحتی این امکان وجود دارد که افراد زیادی که شایستگی رئیس جمهور شدن را دارند نیز در انتخابات سال آینده ثبت نام کنند که البته این امکان وجود ندارد همگی آنها از سوی شورای نگهبان تأیید و به عرصه انتخابات معرفی شوند. زیرا عملا رقابت نمی تواند بین دهها یا صدها نفر برگزار گردد. ثبت نام این تعداد نیز به دلیل ضعف در قوانین مرتبط با انتخابات صورت میگیرد.
متاسفانه یکی از اتفاقاتی که در زمان ثبت نام انتخابات ریاست جمهوری رخ میدهد این است که جمع کثیری برای ثبت نام مراجعه میکنند و بعدها شاهد هستیم که رسانههای بیگانه مدعی این موضوع میشوند که شورای نگهبان نزدیک به هزار نفر را رد صلاحیت کرده است. در حالی که قانونگذار باید یک حداقلهایی را برای ثبت نام کنندگان در نظر بگیرد تا شاهد چنین اتفاقاتی که گاهی باعث مضحکه نیز میشود، نباشیم.
باید شرایطی فراهم شود که نامزدهای انتخاباتی به حداقل برسند و تنها افراد شایسته پا به عرصه بگذارند، در این شرایط نیز رسانه ملی میتواند با فرصتی که در اختیار نامزدها قرار میدهد از برخی هزینههای انتخاباتی برای تبلیغات نیز بکاهد. البته رسانه ملی این فرصت را در ادوار مختلف در اختیار کاندیداها قرار داده و بر خلاف کشورهایی همچون ایالات متحده آمریکا، این فرصت تبلیغاتی به صورت رایگان نیز در اختیار افراد قرار میگیرد.
* به نظر شما اصولگرایان میتوانند در انتخابات سال ۱۴۰۰ به ائتلاف برسند؟
گروههای مختلفی وجود دارند که تمایل دارند نامزد انتخاباتی برای سال ۱۴۰۰ معرفی کنند، البته در انتخابات مجلس شورای اسلامی شاهد بودیم که اصولگرایان در نهایت به ائتلاف رسیدند و یک لیست مشترک را در ذیل «شورای ائتلاف نیروهای انقلاب» برای مجلس معرفی کردند.
انتخابات ریاست جمهوری کمی با انتخابات مجلس متفاوت است، زیرا وقتی کاندیدای انتخاباتی تأیید میشود این احتمال وجود دارد که به نفع جریان خود کنار نرود. اصولگرایان یک تجربه بد در این زمینه دارند و در سال ۹۲ کاندیداهای آنها تا پایان در عرصه ماندند. اما در سال ۹۶ آقای قالیباف به نفع آیت الله رئیسی کنار رفت.
با حضور رئیسی، دیگر کاندیداهای اصولگرا عقب نشینی میکنند* فکر میکنید آقای رئیسی دوباره کاندیدا شوند؟
بنده فکر کنم اگر ایشان پا به عرصه رقابت بگذارند، کاندیداهای جریان اصولگرا در سال ۱۴۰۰ از ایشان حمایت خواهند داد و عقب نشینی خواهند کرد.
* به نظر شما در حضور حداقلی اصلاح طلبان در سال ۱۴۰۰، دوباره اصولگرایان در سر یک کاندیدای واحد متحد میشوند و یا این احتمال وجود دارد که یک رقابت درون جریانی رخ دهد؟
به نظر من اگر تمامی اصلاح طلبان مطرح نیز در عرصه حضور پیدا کنند، دوباره یک اصولگرا رئیس جمهور میشود. زیرا در انتخابات سال ۹۸ شاهد بودیم که سر لیست مشترک اصلاح طلبان در تهران در حدود ۷۰ هزار رأی را فقط نصیب خود کرد و در حالی که افراد مستقل اصولگرایان آرای به مراتب بیشتر از سرلیست اصلاح طلبان کسب کردند.
شکست در ۱۴۰۰ برای اصلاح طلبان گران تمام خواهد شدالبته اصلاح طلبان نیز میدانند که از سوی مردم دیگر مورد استقبال قرار نمیگیرند. البته شاید این جریان دوباره یک کاندیدای نهایی به انتخابات معرفی کند که شکست این فرد به معنای شکست سنگین جریان اصلاحات خواهد شد.
احتمال دیگر نیز این است که آنها افرادی از جریان خود را به عرصه بفرستند که مطمئن هستند تأیید صلاحیت نمیشوند و بر همین اساس بعد از این اتفاق بگویند که شورای نگهبان اجازه نداد نامزدهای اصلی این جریان وارد رقابت با سایر کاندیداها شود.
* پس پیش بینی می کنید شورای نگهبان دوباره بخشی از اصلاح طلبان را رد صلاحیت خواهد کرد؟
من فکر میکنم شورای نگهبان هم تعدادی از نامزدهای اصولگرا و هم اصلاح طلب را احراز صلاحیت نخواهد کرد و البته در این دوره اگر نامزد انتخاباتی اصلاح طلب حداقلهای مورد نیاز برای رئیس جمهور شدن را داشته باشد، احراز صلاحیت خواهد کرد. در سال ۹۶ نیز شاهد بودیم که از هر دو جناح سیاسی سه نامزد تأیید شدند تا نوعی توازن بین ایشان از نظر نگرش سیاسی رخ دهد. هرچند که در همان انتخابات نیز از ابتدا معلوم بود آقای جهانگیری قصد رئیس جمهور شدن را ندارد.
احتمال حمایت جبهه پایداری از جلیلی وجود دارد* فکر میکنید اعضای جبهه پایداری در سال ۱۴۰۰ با جریان اصولگرا ائتلاف خواهد کرد و یا با یک کاندیدای مستقل وارد عرصه خواهد شد؟
بنده از زبان جبهه پایداری سخن نمیگویم و تنها تحلیل شخصی خود را ارائه میدهم. اگر یک رقابت درون جریانی بین اصولگرایان رخ دهد، این احتمال وجود دارد که برای مثال آنها از بین آقایان قالیباف و جلیلی، از آقای سعید جلیلی حمایت کنند. اما اگر فضا به گونهای شکل بگیرد که حمایت از یک کاندیدای خاص به نفع جریان مقابل تمام شود، آنها نیز برای رسیدن به یک نامزد مشترک و نهایی تلاش خواهند کرد.
۲۷۲۱۹
منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: انتخابات ۱۴۰۰ اصولگرایان اصلاح طلبان شورای نگهبان سعید جلیلی محمد باقر قالیباف اسحاق جهانگیری احتمال وجود انتخابات ریاست جمهوری انتخابات سال اصلاح طلبان شورای نگهبان یک کاندیدای سال ۱۴۰۰ رئیس جمهور خواهد شد ثبت نام
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۷۳۱۹۰۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
افغانستانیها بمانند یا بروند؟!/ ردّ پای 20 ساله لیدر اصلاحطلبان در مشکلات مردم و ایران
بر اساس منطق حکمرانی و عقلانیت اقتصادی؛ ظرفیتهای یک کشور در حالتی که نیاز به نیروی کار یا تشکّلهای جمعیتی نیست، باید تبدیل به ارزش افزوده شود.
سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
ردّ پای 20 ساله لیدر اصلاحطلبان در مشکلات مردم و ایران
محمد خاتمی، لیدر جبهه اصلاحات به تازگی در سخنانی که سایت جماران آنها را منتشر کرد با طرح این کنایه که امیدواریم بزرگان کشور نگرانی این را داشته باشند که مشکلات را حل کنند(!) گفته است:
"تنها یک سال از برنامه چشمانداز ۲۰ ساله مانده است، باید ببینیم چرا به شاخصهای نهایی آن نزدیک نشدهایم."[1]
*اگرچه ایران اسلامی توانسته است به برخی اهداف خود در سند چشماندازه 20 ساله برسد و برخی از آنها هم نزدیک شود لکن سؤال خاتمی درباره برخی از شاخصها همچنان موجه است و باید به آن پاسخ داد...
نکته اول در قبال پاسخ به سؤال خاتمی این است که بخش زیادی از مجموع 20 سال متعلق به تحقق سند چشم انداز در اختیار مدیریت دولتی اصلاحطلبان بوده است و جا دارد آنها بیشتر از هر کس دیگری به مردم درباره میزان پیشرفت در سند چشمانداز گزارش بدهند.
نکته دوم این است که نمیشود از مسیر پیشرفت حرف زد اما از طوفانها و بلایا و درههای خطرناک دستکند شده در طول مسیر چیزی نگفت!
آقای خاتمی آیا میداند که اثر فتنه او و دوستانش در سال 88 بر سرعت پیشرفت کشور و زیاد شدن تحریمها علیه مردم ایران چه بود؟
3 دوره "تحریم انتخابات" که خاتمی حامی آن بود چه؟ آیا تحریم انتخابات که عملا به معنی هدف گرفتن شقیقه نظام سیاسی کشور است هیچ تأثیری در کاهش سرعت پیشرفت کشور نداشته است؟
"سیاهنمایی از اوضاع کشور و دعوت دائم مردم به خیابان" که قاتق نان اصلاحطلبان در شب و روز بود را چطور باید ارزیابی کرد؟
خاتمی باید بداند که بخش اعظمی از وقت و انرژی و تدبیر کشور طی 20 سال گذشته صرف مقابله با این توطئههای خانمانسوزی شده است که هر یک به تنهایی میتوانست تمام ابعاد زندگی و اقتصاد و معیشت و امنیت مردم را با مخاطره مواجه کند. اما نظام اسلامی در مقابل تمام این دسیسههای خطرناک ایستاد و در عین حال به یک هژمونی جهانی تبدیل شد که امروز نه تنها از معیشت مردمش دفاع کرده است بلکه همپیمانان خود در اقصی نقاط جهان را نیز زیر چتر حمایت خود دارد. و ایضا درخشش موشکهای ایران در آسمان تلاویو نیز که حتما به سمع و نظر آقای خاتمی رسیده است.
ملاحظه میشود که ایران علیرغم تمام توطئههایی که بخش بزرگی از آنها نیز عامل داخلی داشته؛ اما به جایگاه امروزینی رسیده است که عده کثیری در جهان با اطلاق هژمونی به ایران موافقت یافتهاند.
پس باید واقعیت مطلوب ایران را دید و البته سؤالات فوقالذکر را هم از آقای خاتمی و دوستانش پرسید!
درباره وضعیت پیشرفت ایران در سند چشمانداز 20 ساله همچنین خوانش این تحلیل 2 سال قبل مشرق که با عنوان "اشکها و لبخندهای سند چشم انداز ۱۴۰۴؛ امروز کجا هستیم!؟" منتشر شد نیز خالی از لطف نیست.
***
کارنامههایی که باید آنها را به مردم معرفی کرد
آیتا... محمدجواد فاضل لنکرانی، رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) طی سخنانی در مراسم تجلیل از استادان منتخب این مرکز گفته است: استادان حوزوی باید از جهت معیشت تأمین شوند.
به گزارش شفقنا، او در عین حال تصریح کرده است: برخی از تلاش های آیت الله اعرافی در تأمین معیشت استادان به ثمر رسیده است.[2]
*اذعان آیتا... فاضل لنکرانی به کارآمدی مدیریت حوزههای علمیه یک اذعان باارزش و حاوی این معناست که کارآمدی نصبالعین برنامههای مدیریت حوزههای علمیه است.
کارآمدی موثر و دور از شعارزدگی و نمایش که میبینیم مورد اشاره استادان حوزه نیز قرار گرفته است و همگان وظیفه داریم برای معرفی آنها به مردم تلاش کنیم.
دقت شود که معنای "کارآمدی" و مدیریت اصولی همین است و باید اثرات چنین مدیریتی آنچنان ملموس باشد که جامعه هدف نیز بتواند دقیقا بدانها اشاره کند.
آیتا... علیرضا اعرافی که از اعضای مجلس خبرگان نیز هست؛ مدتی قبل در نامهای سرگشاده به رئیسجمهور با برشمردن ایرادات طرح نهضت ملی مسکن به عدم توانایی عمده مردم برای بازپرداخت اقساط این طرح اشاره کرده بود.[3]
***
نگاهی به الزامات "حکمرانی پیشرفته اسلامی" برای مهاجرین خارجی
افغانستانیها بمانند یا بروند؟!
محمد کرمی، استاندار سیستان و بلوچستان به تازگی طی سخنانی در دیدار با جمعی از مدیران استانی و شهرستانی پیرامون ظرفیتهای صنعتی و پیشرفت این استان گفته است: همکاری ایران با کشورهای همسایه و برعکس باید در یک چرخه مثبت باشد تا موفقیت متقابل را ممکن سازد چون همه این کشورها مکمل یکدیگر هستند و باید از ظرفیتهای یکدیگر استفاده کنند.
به گزارش ایرنا، او به ارتباط ایران با افغانستان اشاره کرد و افزود: افغانستان درخواست کرده با کارخانههای فرآوری ایران به صورت مشترک سرمایه گذاری کند و از آن طرف بخشی از استخراج معادنشان را به این طرف بیاورند و از این طریق میتوانند از معادنشان استفاده کنند.
کرمی تصریح میکند: اگر اقتصاد افغانستان را درست کنیم قطعا اقتصاد ایران نیز بهره میبرد. از آن طرف نیاز نیست افغانستانیها را از ایران خارج کنیم"![4]
*سخنان استاندار محترم کاملا صحیح است الّا در بخش آخر که میگوید با عنایت به پیشرفت ایران و توسعه همکاری با کشورهای همسایه از جمله افغانستان آنگاه نیازی نیست افغانستانیها را از ایران خارج کنیم!
باید دانست که بر اساس منطق حکمرانی و عقلانیت اقتصادی؛ ظرفیتهای یک کشور در حالتی که نیاز به نیروی کار یا تشکّلهای جمعیتی نیست؛ باید تبدیل به ارزش افزوده شود نه اینکه در اختیار اتباع خارجی قرار گیرد.
زیرا در این حالت مفهوم مرز و ملت و حکمرانی و پرچم مورد استشکال قرار میگیرد.
بله! ما با افغانستانیها برادریم و همدرد آنها در مصائب و مشکلات افغانستان هستیم. و ایضا بر اساس همین برادری و همکیشی بود که مهاجران جنگزده افغانستان را پذیرفتیم و همچنان نیز میزبان آنها (اعم از شیعه و سنی) هستیم.
اما به لحاظ منطق حکمرانی؛ افغانستانیها باید به کشورشان بازگردند و در خاک خودشان نموّ داشته باشند.
چه در این حالت است که سطح همکاریهای دو کشور نیز میتواند ارتقای بیشتری بیابد چون بخشی از جمعیت بازگشته؛ دارای استعداد و تخصصی هستند که در ایران اسلامی به دست آوردهاند و لذا اکنون که در سنین ثمردهی هستند، میتوانند کمککار کشور و حکومتشان باشند.
از سوی دیگر ایران اسلامی نه تنها در گستره جمعیت فعلی خود بلکه در گستره جمعیت بسیار بیشتر (که نیازمند آن است) نیز نیازمند تمام ظرفیتهای خویش است و هر توجیهی برای اختصاص بخشی از این ظرفیت به اتباع خارجی مسموع نیست. مگر همانطور که اشاره شد در حالت نیاز به نیروی کاری که مشاغلی را در داخل کشور میزبان بر عهده بگیرد که شهروندان بنا به هر دلیلی در آن شغلها نیستند. پدیدهای که البته در ابعادی از اقتصاد ایران هم بروز کرده و برای جبران آن میتوان در کنار افغانستانیها به اتباع کشورهای دیگری غیر از افغانستان هم نگریست.
منحیثالمجموع باید این مسئله نصبالعین مدیران حکمرانی خاصّه در وزارت کشور باشد که ترتیباتی اتخاذ کنند تا اتباع محترم افغانستانی نه تنها فیالفور به کشور مادر بازگردند بلکه تدابیری هم برای حاضرین افغانستانی در ایران (اعم از مجاز و غیر مجاز) لحاظ شود تا هم حضور معیشت و کارکرد آنها برای خودشان و برای حاکمیت ایران بهینه شود و هم اگر نیازی به کار یا تخصص آنان در بازار کار ایران وجود دارد؛ فیالفور به سمت آن شغل راهنمایی شوند.
این الزامات "حکمرانی پیشرفته اسلامی" بایستی مد نظر تمام مسئولان و مدیران کشور باشد و هرگز از آنها تخطی نکنند.
***
1_https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1630446
2_https://fa.shafaqna.com/?p=1788220
3_khabaronline.ir/xk5dz
4_https://irna.ir/xjQrZz