Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایرنا»
2024-04-26@15:12:40 GMT

در دفاع از آزادی بیان و علیه توهین به مقدسات

تاریخ انتشار: ۷ آبان ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۷۸۲۳۷۹

در دفاع از آزادی بیان و علیه توهین به مقدسات

روزنامه ایران چهارشنبه هفتم آبان در یادداشتی به قلم عماد افروغ استاد دانشگاه،  آورده است: در این یادداشت کوتاه به هیچ‌ وجه قصد ندارم که چندان وارد مباحث فلسفی سیاسی درباره آزادی و مناقشات آن شوم، چرا که قبلاً در آثار قبلی‌ام به حد کافی به آن پرداخته‌ام. اما ظاهراً امانوئل مکرون، رئیس جمهوری فرانسه، در دفاع از کاریکاتورهای انتشار یافته درباره پیامبر اکرم(ص)، اشاره به آزادی بیان کرده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اما این چه تفسیر و تعبیری از آزادی است که اجازه توهین به مقدسات را می‌دهد؟ اصولاً آزادی را برای چه می‌خواهیم که توهین و هتاکی به دیگران جایگاه پیدا کند و قابل دفاع باشد؟ اگر آزادی را در نسبت با انسان، نیازها و حقوق او تعریف می‌کنیم، چه نسبتی بین هتک حرمت مقدسات خود و دیگران، با درک ما از انسان، نیازها و حقوق جامع او برقرار است؟


کدام نیاز آدمی توهین به دیگری را موجه و معتبر می‌سازد؟ چرا چیزی که برای خود و قوم و تبار و کیش خود روا نمی‌داریم، برای دیگران روا می‌داریم؟ این حداقل چیزی است که می‌توان درباره حرمت توهین به دیگران گفت. اینکه چیزی که برای خود نمی‌پسندی برای دیگران نیز مپسند. کافی است فرد توجیه‌کننده توهین را در موقعیت مشابه قرار دهیم و عکس‌العمل او را به نظاره بنشینیم.


بحث از نسبت نیاز آدمی و آزادی به میان آمد. اگر نیاز انسان را حسب یک تقسیم‌بندی و یک وجود چهارسطحی اجتماعی (انسان با طبیعت، انسان با دیگری، انسان با روابط و ساختارهای اجتماعی و انسان با خود)، به نیاز به طبیعت، نیاز به برقراری ارتباط و تعامل با دیگران، نیاز به ساختارها و قواعد اجتماعی و نیاز به واکاوی و تأمل در خود که به نیاز معنوی و استعلایی خاصی می‌انجامد تقسیم کنیم، حسب تأمین کدام نیاز، آزادی هتک حرمت و آزار و توهین به دیگران و مقدسات آنها توجیه‌پذیر می‌شود.

ممکن است این‌گونه تداعی شود که بحث آزادی بیان و در نتیجه توجیه‌پذیر شدن و یا نشدن توهین به دیگران تنها در ارتباط با دیگری، قواعد و ساختارهای اجتماعی و خود قابل تأویل است. اما آدمی حتی مجاز نیست که نسبت به طبیعت که خاستگاه برآورده شدن نیازهای معیشتی اوست، نگاهی تحقیرآمیز و از سر اهانت داشته باشد.
در تمام این عرصه‌ها آزادی همراه با مسئولیت است؛ مسئولیت در برابر طبیعت، دیگری، قواعد و ساختارهای اجتماعی و خود. مفهوماً آزادی در ارتباط با این نیازها و مسئولیت‌ها معنا می‌یابد. از سوی دیگر وجه اجتماعی آدمی گواهی است بر اینکه انسان در شبکه‌ای از واقعیت‌ها و پیوندها و تعلقات و گروه‌بندی‌های اجتماعی زیست می‌کند که هرکدام برای او دلبستگی و شیفتگی خاصی به ارمغان می‌آورد که بدون توجه به این دلبستگی‌ها و شیفتگی‌ها، حیات اجتماعی بی‌معنا و امکان‌ناپذیر می‌شود. لذا توهین به این دلبستگی‌ها و شیفتگی‌ها توهین به انسان و حیات اجتماعی اوست.


ممکن است گفته شود که جای نقد کجاست؟ نقد ارزشمندتر از آن است که با هتاکی به حقوق و نیازها و مسئولیت‌ها و واقعیت‌های حیات اجتماعی خلط شود. نقد آداب و قواعد خود را دارد. توهین به مقدسات و هتک حرمت دیگران به نام هر چه انجام شود نباید به نام ارزش والای آزادی و نقد انجام بپذیرد. آزادی و نقد برای خودشکوفایی و بالندگی و سعادت و رهایی آدمی است نه گرفتار شدن در منجلابی از کینه‌توزی‌ها، جهل‌ها و رذالت‌های فردی و اجتماعی.


در آزادی مفهومی طرح می‌شود به نام «آزادی برای چه؟» برای چه چیزی می‌خواهی آزاد باشی؟ این غایت آزادی است که «آزادی از چه» را ارزشمند می‌کند. آزاد باشی که چه بشود؟ «آزادی از چه» را می‌خواهیم که به شکوفایی و بالندگی و رهایی برسیم. نه اینکه آلت دست دیگران و غرق در نفسانیات و لایه‌های پست شیطانی خود شویم. کانت، فیلسوف شناخته شده آلمانی بر آزادی برای اراده‌های پاک و مهذب و استاد مطهری بر آزادی معنوی و رهایی از نفسانیات اصرار می‌ورزند. بدین معنا که آزادی مقدس‌تر از آن است که هر بیخرد و جاهل و متوهمی آن را ابزار توهین به دیگران، آن هم دیگران مقدس، متعالی و مورد قبول پیروان و معتقدان فراوان قرار دهد. بماند که هیچ مکتبی، به نام آزادی، توهین به مقدسات را روا نمی‌دارد. حتی لیبرالیسم که بر «آزادی از چه» اصرار می‌ورزد، در آنجا هم آزادی به معنای رهایی از قید و بندهای غیرضرور تعریف شده است و قید وبندهای ضرور، از جمله عدم آسیب به دیگران، مورد پذیرش واقع شده است.


امروزه شاهد بازگشت به خدا و احیای «من استعلایی» و طرح حق معنوی برای انسان‌ها هستیم. مسلم است که این بازگشت و احیا، منافع بسیاری از خداگریزان و انسان‌گریزان را، ولو به نام دفاع از منافع انسان به مخاطره انداخته است. حیات انسان‌هایی را به مخاطره افکنده است که خواهان تحقق و برآورده شدن نیازهای واقعی مردم نیستند. خواهان حیاتی آزاد، امن، معنوی و سرشار از عدالت برای انسان‌ها نیستند. کماکان مایل به تداوم حیات ارباب-رعیتی و استثماری، دنیازده و غافل از لذات معنوی و نوع دوستی و سرشار از همبستگی و ایثاراند. خواهان مشغول کردن مردم به وجه حیوانی خود با غفلت از وجوه انسانی‌اند.


این مواجهه برای کسی بود که به نام آزادی بیان، آزادی توهین به مقدسات دیگران را روا می‌دارد، اما فرد مورد نقد بنده کوچکتر از آن است که مخاطب بحثی مبنایی و فلسفی باشد. او را باید بیشتر فرد متوهمی دید که در راستای سلاح پوسیده اسلام‌هراسی و یا شعار دیرینه و بی‌ریشه مربوط به قدرت سیاسی فرانسه یعنی سکولاریسم و همسو با منافع صهیونیسم بی‌ریشه عمل می‌کند. چگونه است که نقد هولوکاست در فرانسه مکافات دارد اما توهین به پیامبر عظیم‌الشأن اسلام با هیچ مجازاتی روبه‌رو نمی‌شود؟

جالب است با دست خود داعش را به عنوان مستمسک اسلام‌هراسی خود به وجود می‌آورند و مورد حمایت مالی و غیرمالی قرار می‌دهند، اما با ابزارهای هژمونیک و رسانه‌ای در اختیار خود می‌کوشند تا حقیقت مقابله‌کنندگان اصلی با داعش به بوته فراموشی سپرده شود. اگر اسلام‌هراسی با وجود داعش توجیه‌پذیر است، چرا اسلام ناهراسی با وجود مسلمانان باشرفی همچون شهید سلیمانی توجیه‌پذیر نباشد؟ طرفه آنکه همین نماد و مقابله با منبع اسلام‌هراسی توسط خود علم‌کنندگان آن به شهادت می‌رسد. عجب دنیای وقیحی توسط آدم‌های نااهل و بی‌دین رقم خورده است. البته این ظاهر دنیاست؛ دنیا باطنی دارد که همواره سر بزنگاه رخ عیان کرده و هم‌اکنون نیز در حال رخ عیان نمودن است.


سخن پایانی بنده مربوط به تذکار این موضع بدیهی است که به هیچ‌وجه مقابله به مثل به مخیله مسلمانان، به دلیل باورهای قرآنی و اعتقاد به انبیای عظام خطور نخواهد کرد. آن هم در عصر بازگشت به خدا و پربار شدن گفت‌وگو و تعاملات بینا دینی. البته انتظار است که مسلمانان به دلیل باورهای دینی مستحکم خود در دفاع از ارزش‌های مقدس خود با تظاهرات و تدابیر مختلف نسبت به موضع مذبوحانه رئیس جمهوری فرانسه، امانوئل مکرون، واکنش پرشور نشان دهند. نشان دهند که هنوز میل به معنویت و حیات اخلاقی و عشق به مردان پاک و انبیای الهی، بویژه پیامبر اکرم(ص) استوار و پر صلابت است و پر شورتر از گذشته در جریان و در جوشش و غلیان است.
 

منبع: روزنامه ایران برچسب‌ها فرانسه عماد افروغ پیامبر اکرم امانوئل مکرون روزنامه ایران

منبع: ایرنا

کلیدواژه: فرانسه عماد افروغ پیامبر اکرم امانوئل مکرون روزنامه ایران فرانسه عماد افروغ پیامبر اکرم امانوئل مکرون روزنامه ایران اخبار کنکور توهین به دیگران توهین به مقدسات اسلام هراسی توجیه پذیر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۷۸۲۳۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

غیر از متخصص به الگوهایی که به درد انسان امروز بخورد نیاز داریم

به گزارش خبرنگار مهر، مراسم بزرگداشت حکمت الله ملاصالحی عصر دیروز (سه شنبه چهارم اردیبهشت ماه) در سالن فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.

ان‌شاءالله رحمتی، استاد فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی و سردبیر مجله حکمت و معرفت گفت: من هیچ وقت شاگرد مستقیم آقای ملاصالحی نبوده ام اما در مراسم امروز تعاریفی که بقیه راجع به ایشان داشتند برایم بسیار جالب بود. به همین دلیل فکر می‌کنم خیلی صلاحیت صحبت درباره ایشان را ندارم.وجود آقای ملاصالحی غیر از همه مواردی که مطرح شد یک مورد مهم‌تر هم دارد و آن هم اینکه ایشان یک محقق واقعی هستند. البته منظور من از محقق در اینجا شخصی که تحقیق می‌کند نیست بلکه منظورم متحقق به حقیقت شدن است.

وی افزود: سهروردی در یکی از رساله‌هایش می‌گوید کسانی که به آسمان نگاه می‌کنند سه دسته هستند. دسته اول افراد عوام هستند که با سر به آسمان نگاه می‌کنند. دسته دوم کسانی هستند که با دیده تخصص به آسمان می‌نگرند، مثل منجمان. دسته سوم هم کسانی هستند که آسمان را به چشم محقق (متحقق به حقیقت شدن) می‌بینند.آقای ملاصالحی از این منظر جزو دسته سوم است. محققانی امثال آقای ملاصالحی در دنیای امروز ما کبریت احمر و کیمیا هستند که به راحتی هم قابل دیده شدن نیستند.

رحمتی ادامه داد: وقتی در قرآن نگاه می‌کنیم می‌بینیم که درباره عبرت از گذشتگان بسیار صحبت شده است. ممکن است برخی عبرت را به معنای پند گرفتن بدانند اما برخی هم عبرت را به معنی عبور از وجه مجهول به معلوم می‌دانند که به نظر می‌رسد سلوک آقای ملاصالحی هم از این جنس است.

این استاد فلسفه اضافه کرد: متأسفانه در فضای دانشگاهی امروز ما فقط متخصص تربیت کردیم نه محقق به معنایی که گفتم. این در حالی است که ما به غیر از متخصص به الگوهایی نیاز داریم که از آنها یاد بگیریم و داشته‌هایشان به درد انسان امروز بخورد.

وی در پایان گفت: زمانی که آقای ملاصالحی بیمار بودند بنده هر از گاهی سراغ ایشان را می‌گرفتم و این اولین بار بود که یک بیمار خیلی پرشور درباره بیماری اش حرف می‌زد و مثل همه بیمارها شکایت از درد و بیماری نمی‌کرد. انگار ایشان همان عبوریی که پیش از این اشاره کردم را نسبت به بیماری هم داشتند.

زبان و بیان شیوا و قوی ملاصالحی

مهرداد ملک زاده، باستان شناس و پژوهشگر کشورمان سخنران دیگر این مراسم گفت: سخن گفتن فی البداهه درباره آقای ملاصالحی بسیار سخت است چون نمی‌شود حق مطلب را به خوبی ادا کرد. نزدیک ۱۰ سال پیش وقتی نشان دکتر نگهبان را به ایشان تقدیم کردیم در آن جلسه گفتم که ایشان چه مقامی نزد اندیشه و صاحبان تفکر دارند.

وی افزود: ویتگنشتاین در یکی از کتاب‌هایش گفته فلسفه بحث الفاظ است و آقای ملاصالحی و شیوه سخن گفتنشان هم مظهری از همین گفته ویتگنشتاین است. البته من هیچ وقت افتخار شاگردی رسمی آقای ملاصالحی را نداشتم اما زمانی که در فرهنگستان نزد ایشان بودم بسیار از شیوه اندیشه شأن آموختم. حکمت ملاصالحی زبان و بیان بسیار قوی دارد. درست مثل چیزی که ویتگنشتاین درباره فلسفه گفته است.

ملک زاده در پایان خاطره جالبی از اولین مواجه اش با ملاصالحی بیان کرد.

حمیدرضا ولی پور، عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی در ادامه این مراسم گفت: به عقیده من مهمترین کاری که ایشان کردند ایجاد پیوند فلسفه و باستان شناسی است. خیلی از مردم درباره باستان شناسی یک نوع نگاه ایندیانا جونزی دارند. ما هم وقتی در دهه شصت وارد دانشگاه و شاگرد ایشان شدیم با چنین تصویری درس خواندن را آغاز کردیم ولی با استادی مواجه شدیم که از جنس و سنخ دیگری صحبت می‌کرد.او ما را به اندیشه و فکر کردن وا داشت.

کد خبر 6087728 سارا فرجی

دیگر خبرها

  • بیانیه ۱۷ کشور به سرکردگی آمریکا علیه ملت فلسطین در غزه
  • ۸ موقعیتی که نیازی نیست درباره آنها به دیگران توضیح دهید
  • آیا انسان واقعا «اختیار» دارد؟ اسپینوزا پاسخ می‌دهد
  • پیام هشدارآمیز القسام: زمان برای آزادی اسرای صهیونیست رو به پایان است + فیلم
  • حماس: تعطیلی مسجدالاقصی، مشروعیتی به اسرائیل نمی‌دهد
  • آزادی فردی و اجتماعی باید مطابق شریعت باشد
  • غیر از متخصص به الگوهایی که به درد انسان امروز بخورد نیاز داریم
  • تظاهرات گسترده در تل‌آویو علیه دولت نتانیاهو
  • دشمن برای موضوع حجاب برنامه داشته و نباید بدون برنامه مقابل این دشمن هنجارشکن قرار بگیریم
  • ۱۰ میلیارد تومان اعتبار برای نوسازی سینما آزادی