Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرآنلاین، نوذر شفیعی گفت: به نظر من اینکه ترامپ این زمان را برای تحریم زنگنه انتخاب کرده دو دلیل دارد. همانطور که می دانید مبنای آنها برای این تحریم ها فرمان اجرایی است که جورج بوش در سال 2001 آن را مطرح و امضا کرد.  بر اساس ادعای آن زمان بوش این فرمان اجرایی کسانی را که با تروریسم همکاری مالی دارند را مشمول تحریم ها می کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اینکه چرا حالا کاخ سفید به دنبال اجرای همین فرمان رفته است، دو علت می تواند داشته باشد. نخست اینکه ترامپ در عرصه انتخابات تحت فشار است و خود را در آستانه شکست به بایدن می داند و حالا می خواهد در این فرصت باقی مانده از هر فرصتی استفاده کند تا شاید نظر رای دهندگان جلب شود و در واقع به یک موفقیت فرا مرزی احتیاج دارد. دوم اینکه ترامپ می خواهد به گونه ای به تحریم ها علیه ایران عمق ببخشد که در صورت پیروزی بایدن هم مشکلات برای بازگرداندن شرایط به حالت عادی فراوان باشد.

این کارشناس ادامه داد: اگر نگاه کنیم در پیشینه ترامپ رفتارهای این چنینی بسیاری وجود دارد. او اغلب تصمیماتش را به ویژه تصمیماتی که مربوط به حوزه بین الملل و روابط با کشورها و سازمان ها بوده اند، با حب و بغض گرفته است. بارها او امضایی را باطل کرده یا از قراردادی خارج شده، تنها به این دلیل که باراک اوباما آنها را امضا کرده است. به همین دلیل گرفتن چنین تصمیمی اصلا دور از انتظار نیست.

شفیعی تصریح کرد: هم ایرانی ها و هم آمریکایی ها می گویند که تحریم ایالات متحده علیه ایران، تحریم حداکثری است و تا آن اندازه گسترده است که جایی برای تحریم جدید وجود ندارد. اما واقعیت این است که اگر بنا بر ناسازگاری باشد، بهانه های مختلفی می شود گرفت و بر اساس آن هر بار تحریم تازه ای را اعمال کرد. مثلا تحریم علیه اعضای هیات های علمی یا همکاری های علمی و دانشگاهی و .. . اما موضوع این است که آیا این تحریم ها می تواند تاثیری بر اراده ایران بگذارد و کشورمان را به پای میز مذاکره بکشاند؟تا اینجای کار هیچ کدام از این تحریم ها نتوانسته تاثیری بر اراده ایران داشته باشد و تهران از شروطش کوتاه نیامده است. بعید هم هست که پس از این چنین اتفاقی بیفتد. به ویژه در این روزهای باقی مانده، چنین اتفاقی بعید است که بیفتد.

مشروح این گفتگو را اینجا بخوانید.

311311

کد خبر 1449029

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: ایران و آمریکا تحریم تحریم ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۷۹۹۵۹۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تظاهرات در دانشگاه‌های آمریکا به چه معناست؟

فرارو- شمار قابل توجهی از تئوریسن‌ها و تحلیلگران عرصه روابط بین الملل بر این باورند که نظام بین الملل در شرایط کنونی وضعیت به شدت حساس و خاصی را سپری می‌کند. در حقیقت، آن‌ها بر این باورند که جهان در یک پیچ حساس تاریخی است که روند تحولات در آن سمت و سو‌های جدیدی را نوید می‌دهند و به تدریج باید انتظار ظهور واقعیت‌های تازه‌ای را نیز داشت.

به گزارش فرارو، در این چهارچوب، جهان غرب به عنوان بنیانگذار اصلی نظام بین المللی کنونی جهان، موقعیت خود را به شدت در معرض خطر و تهدید می‌بیند. به بیان ساده تر، نظام بین المللی غربی جهان، تکانه‌های سختی را تجریبه می‌کند و هیچ بعید نیست که در سال‌های آتی شاهد فروپاشی هژمونی این نظام بین الملل در عرصه جهانی باشیم.

در این رابطه، برخی اندیشکده‌های معتبر غربی حتی به این مساله اشاره داشته اند که تا پایان دهه ۲۰۲۰ میلادی، هژمونی جهانی آمریکا از بین می‌رود و این کشور از حیث قدرت بین المللی، سقوط قابل توجهی را تجربه خواهد کرد.

با این همه، به طور خاص می‌توان ۳ نشانه مهم و محوری از در خطر بودن هژمونی جهان غرب در چهارچوب معادلات کلان نظام بین الملل را شناسایی کرد.

۱. افول اخلاقی و اقناعیِ هژمونی غربی

شاید هیچگاه به اندازه وضعیت کنونی، افول اخلاقی و قدرت اقناعی هژمونی جهانی غرب، آشکار نشده است. جنگ اوکراین در نوع خود نشان داد که تا چه اندازه قدرت‌های غربی با لغات بازی می‌کنند و ملت‌هایی نظیر اوکراین را سپر بلای اهداف و منافع کلان خود می‌کنند.

با این حال، جنگ غزه تیر خلاصی به جهانی از تئوری پردزای‌های غربی‌ها با محوریت برسازی تصویری انسانی و آرمانی از خود در جهان بشریت بود. جهانی که مدعی بوده نقطه اوج کلیه ارزش‌های متعالی و انسانی است و اساسا جهانِ مقابل آن چیزی جز اردوگاه شَر نیست. اکنون به وضوح مشخص شده که نه تنها دیگر ملت‌های جهان آگاهی قابل توجهی را در مورد نفاق و استاندارد‌های دوگانه قدرت‌های غربی پیدا کرده اند بلکه حتی در خاک خودِ قدرت‌های غربی نظیر آمریکا نیز جامعه دانشگاهی و افکار عمومی، به نحوی گسترده علیه نظام حکمرانی این کشور و همدستی آن با جنایات گسترده صهیونیست‌ها در جنگ غزه به پا می‌خیزند و یک نَه بزرگ را به آنچه دموکراسی و رویای آمریکایی ادعا شده و می‌شود، می‌گویند.

موضوعی که حقیقتا ضربه‌ای بزرگ به گفتمان حکمرانی و سیاسی آمریکا است و تا حد زیادی موقعیت و جایگاه این کشور در عرصه نظام بین الملل را تضعیف و پوشالی بودن شعار‌های دور و دراز و متعالی اش را پیش چشم همگان قرار داده است.

۲. ضعف اهرم رسانه برای هژمونی غربی

هژمونی غربی در نظام بین الملل تا حد زیادی متکی به ابزار رسانه و تبلیغات بوده است. این در حالی است که در شرایط کنونی جریان‌های سیاسی و رسانه‌ای غربی دست به هر اقدامی می‌زنند تا افکار عمومی خود را قانع کنند که خروش و قیام علیه نظام‌های حکمرانی غربی، گزینه خوب و درستی نیست و واقعیت‌ها دقیقا همان چیزی‌هایی هستند که این نظام‌های حکمرانی مطرح می‌کنند.

 در سطوح نخبگانی و عمومی در جوامع غربی روند‌ها و رویه‌های متفاوتی در حال شکل گیری هستند. موضوعی که هم تحت تاثیر استاندارد‌های دوگانه جهان غرب و هم متنوع‌تر شدن منابع دریافت اخبار و واقعیت‌ها است. معادلاتی که همه و همه یک رکن مهمِ هژمونی غرب در نظام بین الملل که همان عنصر و اهرم تبلیغات است را از کار انداخته و از واقعیت‌های تازه‌ای رونمایی کرده است.

۳. حملات معنادار به جهانِ غیرغربی

در سال‌های اخیر نظام‌های حکمرانی در غرب و به طور خاص در آمریکا، حملات گسترده و بی‌منطقی را علیه گسترش حضور و نفوذ و قدرت دیگر قطب‌های قدرت در عرصه روابط بین الملل در دستورکار قرار داده اند. به عنوان مثال، جهان غرب به شدت نسبت به توسعه نفوذ ایران در منطقه غرب آسیا و یا مناطقی نظیر آفریقا و آمریکای لاتین حساس بوده و انواع و اقسام حملات تبلیغاتی و رسانه‌ای را در این رابطه علیه ایران معطوف کرده است. در مورد چین نیز سال هاست که توسعه نفوذ این کشور در قاره‌ای نظیر آفریقا، با حملات سنگین تبلیغاتی همراه شده و سعی شده تصویر یک بازیگر خطرناک از چین در قاره آفریقا ارائه شود. در مورد روسیه نیز عینا یکچنین رویکردی رواج دارد.

در این چهارچوب، همینکه جهان غرب و هژمونی غرب در عرصه نظام بین الملل، به این نقطه رسیده که با حملات تبلیغاتی و رسانه‌ای به مصاف رقبای بین المللی خود می‌رود، گواهی روشن بر تضعیف اهرم‌های میدانی و در دسترس آن است. موضوعی که به زعم برخی تحلیلگران برجسته حوزه روابط بین الملل، نمودی عینی از دست پاچگی غرب در مواجهه با واقعیت‌های جدید نظام بین الملل را نیز به نمایش می‌گذارد.

دیگر خبرها

  • تظاهرات در دانشگاه‌های آمریکا به چه معناست؟
  • ایران هفت شخص و پنج نهاد آمریکایی را تحریم کرد
  • ایران ۷ شخص و ۵ نهاد آمریکایی مرتبط با جنگ علیه فلسطینیان را تحریم کرد
  • اعلام تحریم های ایران علیه افراد و نهادهای آمریکایی و انگلیسی/  نامه ایران به شورای امنیت در رد اتهامات اسرائیل/ حمله آمریکا و انگلیس به شمال یمن/ اعلام برگزاری رزمایش نظامی آمریکا و پاکستان
  • تحریم‌های جدید ایران علیه آمریکا
  • ایران ۷ شخص و ۵ نهاد آمریکایی را تحریم کرد
  • ایران ۵شرکت و ۷شخص حقیقی آمریکایی را تحریم کرد + جزئیات | بیانیه مهم وزارت خارجه
  • تحریم های جدید ایران علیه آمریکا
  • ایران ۵شرکت و ۷شخص حقیقی را تحریم کرد + جزئیات | بیانیه مهم وزارت خارجه
  • انتقاد کره شمالی از تحریم‌های اخیر آمریکا علیه ایران