جامعه ایرانی تصور میکند شعر را میفهمد
تاریخ انتشار: ۱۰ آبان ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۸۰۹۷۳۱
انتهای بازار مریم کیش، بعد از همه پوشاک و مانتو فروشیها، در انتهای بازار، غرفهای کوچک و جمعوجور با انبوهی از کتاب، خودنمایی میکند. پشت همه کتابها و قفسهها به سختی میتوان مالکش را دید. مردی جوان و بلند قامت با عینکی گرد که با حوصله مراجعانش را در خرید کتاب راهنمایی میکند و آن را بخشی از رسالت خود میداند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بین انتشار « نشانیها اشتباهی مضحکند» و اثر قبلیتان، وقفهای ۶ ساله افتاده است؟ چرا اینقدر طولانی؟
خب به دلیل علاقهای است که به تغییر فضاهای تجربی در شعر دارم؛ چون من جزو شاعران تجربهگرا هستم و مساله تجربه گرایی در شعر برایم بسیار اهمیت دارد. اگر هر شاعر و نویسندهای این فرصت را به خودش بدهد، میتواند فضاهایی متفاوتتر در آثارخود ایجاد کند. در حقیقت این فضاهای جدید میتواند برای مخاطب جذابتر باشد. بیشتر نویسندههای ما تکزا هستند. یعنی یک کتاب را منتشر و به همان فرم و ساختار کار را ادامه می دهند. این مقوله، هم در حوزه ادبیات داستانی و هم در حوزه شعر وجود دارد. شاعرانی که فقط مساله بازار برای آنها حایز اهمیت است. اما اساساً شعر به عنوان یک فضای کوانتومی در حوزه ادبیات به عنوان بالاترین حد هنر، همانطور که در بوطیقای ارسطو از آن صحبت میشود، از برساختن میآید، یعنی ما چیزی را بر چیزی دیگری بنا میکنیم. من خود اگر به عنوان شاعر یک اثری را منتشر کنم و بر اثر قبلی خودم چیزی بنا نکنم اساساً شعری اتفاق نیفتاده است. من معتقدم این برساختن باید همراه با تجربهگرایی باشد و اساساً شاعرهایی که فاقد تجربهگرایی هستند نمی توانند کارهایی را ارائه کنند که برای مخاطب باورپذیر و علاوه بر آن یک تجربه متفاوت نسبت به آنچه که تاکنون خواندهاند باشد. برهمین اساس خودم این فاصله را ایجاد کردم تا فضایی متفاوتتر را نسبت به آثار پیشینم داشته باشم.
مساله مهم دیگر برمیگردد به بازخوردهایی که از منتقدان و خوانشگرهای خود میگیرم. باید ببینم کار به آن حدی که انتظار دارم از نظر فرم و ساختار رسیده است یا نه. بخشی نیز بر میگردد به محیط پیرامون اثر و مخاطب که تا چه اندازه برای پذیرش آمادگی دارد. برای مثال، کتابی در حوزه شعر فرا زبان داشتم با عنوان «صفر مجموع» که برای گرفتن مجوز آماده شد؛ اما متأسفانه تعلیق شد. بنابراین بخشی از این مساله برمیگردد به این که جامعه تا چه حد آماده است تا کتاب عرضه شود یا اینکه چقدر محیط مخاطب و جامعه برای پذیرش آن اثر آماده است.
یک کتاب ممکن است به دلیل سختخوان بودن مورد اقبال واقع نشود اما برخی از ناشران هم این ریسک- که البته من به آن میگویم فرصت- را محفوظ نگه میدارند. انتشار اثر را می پذیرند، اما به ممیزی میخورد و تعلیق میشود.
استقبال مخاطبان از کتاب جدیدتان تا الان چطور بوده است؟
مجموعه «نشانی ها اشتباهی مضحک اند» مجموعه شعرهایم از سال ۹۰ تا سال ۹۹ را در بر میگیرد که به عنوان چهارمین مجموعه از من در ایران و با همکاری انتشاراتی نصیرا منتشر شده است . البته من قبلا مجموعه «من دیگر من» را نیز با این انتشارات منتشر کردم. در اینجا باید اشاره کنم من معتقدم، چرخه حمایتی ما از ناشران از اهمیت زیادی برخوردار است.
کتابی که با تیراژ بالا منتشر میشود، اگر مخاطب خریداری نکند، آن کتاب به موفقیتی که باید دست پیدا نخواهد کرد و ما در این زمینه خودمان را نمیتوانیم گول بزنیم.
مساله دیگر این است که در همه جای جهان مخاطب شعر محدود است. یعنی شما نمیتوانید انتظار داشته باشید بازخورد کتاب شعر مانند کتابهای ادبیات داستانی و رمان باشد. اما چیزی که یک اثر را پر اقبال میکند میزان دیده شدن آن در جامعه است. مثلاً در کشور های اروپایی و آمریکایی کتاب شعر با تیراژ ۲۰۰ و یا ۵۰۰ جلد منتشر میشود اما در مقابل ۵۰ تا ۱۰۰ جلسه در کشورهای مختلف پیرامون این کتاب برگزار میشود و راجع به آن صحبت میکنند و حتا کتابهای متعددی در راستای خوانش آن کتاب منتشر میشود .
متأسفانه جامعه ایرانی فکر میکند شعر را خوب میفهمد در صورتی که اینگونه نیست. به دلیل این که شعر تنها رسانه رسمی و تعلیمی ما در حوزه ادبیات بوده و بسیاری ازمتلها و مثلها و ظرایف تعلیمی و تربیتی ما در قالب شعر منعکس میشده، این تصور را برای مخاطب ایجاد میکند که از شعر سر در میآورد. در این صورت نیز باید شعرهای صائب تبریزی و بیدل دهلوی و شعرهای سنگینتر مولوی را هم متوجه شود؛ در حالی که اینگونه نیست. اگریک خوانش و بررسی دقیق روی آن شعرها انجام شود، شاید بسیاری متوجه شوند که اصلا ظرائف روانشناختی، جامعهشناختی، فلسفی و..یک اثر چقدر میتواند گسترده باشد.
ما در ایران در حوزه خوانش شعر، تنها کتاب « نام همه شعرهای تو» آقای علی پاشایی را داریم که روی چهار دفتر اول آقای احمد شاملو نوشته شده است. چهار دفتر آقای شاملو شاید مجموعاً به ۱۵۰ صفحه هم نرسد، اما خوانش و بررسی آن کتاب حدوداً ۱۳۰۰ صفحه است. این تنها کتاب خوانشی است که به صورت کاملا حرفهای و فنی در ایران منتشر شده است . گهگاه روی شعر های فروغ و نیما واخوان ثالث هم خوانش هایی صورت گرفته است.
نبود خوانش اثر بین ویژگیهای شنیداری و لذتهای درونی و فهم مخاطب نسبت به اثر و خود اثر فاصله میاندازد. در ایران به خوانش شعر که میتواند فاصله بین اثر و مخاطب را کم کند هیچ توجهی نمی شود. خوانش کمک میکند لایههای زیرین اثر از نظر معنایی و مفهومی برای مخاطب باز شود و مخاطب لذت بیشتری از اثر ببرد.
تا چه اندازه در هنگام سرودن شعر، به محیط پیرامون خود توجه میکنید؟
در نظریه پردازی شعر در جهان دسته بندی های متفاوتی وجود دارد و همینطور که آقای هگلتن هم به عنوان منتقد چپ می گوید نظریه پردازی دیگر در جهان تمام شده است و خیلیها ایراد میگیرند که چرا نظریه پردازی انجام نمی شود. در واقع ورای مباحث هنر برای هنر و هنر برای اجتماع، من فکر میکنم در یک شعر خوب باید ظرفیتهای برساختن و تجربه گرایی وجود داشته باشد. در حقیقت وظیفه شاعر علاوه بر ظرفیتهای برساختن، تبدیل یک پدیده اجتماعی به یک شعور اجتماعی است که به نظر من این مهمترین وظیفه شاعر است.
بنابراین من جزو افرادی هستم که معتقدم هم هنر برای هنر و هم هنر برای اجتماع را باید در یک کار لحاظ کرد و علاوه بر اینکه یک اثرجنبههای هنری و بوطیقایی داشته باشد، باید از دل و متن اجتماع خودش برخاسته باشد. شاعر باید از ویژگیهای تاریخی و اجتماعی خود استفاده کند تا بتواند آن پیوند را با مخاطب خود ایجاد کند. به هر صورت باید از تمام ظرفیتها استفاده شود،که به همین منظور من در آثار خودم این تجربهگرایی را در متن اجتماع میبرم و سعی میکنم با تجربیاتی که برای مخاطب خودم در متن شعرم ایجاد میکنم آن ویژگی ها و ظرفیتهای اجتماعی که میتواند کمک کند تا وضعیت اجتماعی تبدیل شود به شعور اجتماعی را در کارم لحاظ کنم. مثل وقایع و حوادثی که همیشه در پیرامون خود می بینیم . به نظر من یک شاعر باید بتواند بین اشیاء و پدیدهها کشف ارتباط کند تا بتواند جهان را از زاویه دیدمتفاوت از دید مردم عادی نگاه وکیفیتی برای مخاطب ایجاد کند که شکل دیگری از روابط بین اشیاء و پدیده ها را برای مخاطب به ارمغان بیاورد. و من در «نشانی ها اشتباهی مضحک اند» همانطور که از اسم آن معلوم است به دنبال این بودم که نگاهی دگرگون نسبت به موضوعات و پدیدههای اجتماعی لحاظ کنم و اینکه یک پدیده اجتماعی بسته به ذهن مخاطب و ذهن کسانی که درگیر آن معضل و آن پدیده اجتماعی هستند تعریف و باز تعریف می شود؛ اینکه ما بتوانیم کمک کنیم که وجهه های دیگری از پدیدههای اجتماعی را مورد واکاوی و کنکاش قرار دهیم و نگاه دگرگون نسبت به آن موضوع داشته باشیم. در تک تک آثارم به دنبال آن بودم که نوع نگاه متمایزی نسبت به پدیدهها داشته باشم و آن کشف پدیدهها و اشیاء را به شکل دیگری برای مخاطب ایجاد کنم تا مخاطب بتواند یک تجربه متمایزی برای خودش رقم بزند.
البته این مجموعه جدید پختهتر از کارهای قبلی است؛ زیرا در سنین بعد از سی سالگی من سروده شده است. انسان بعد از ۳۰ سالگی به نوعی از پختگی میرسد که جهان را دگرگون میبیند. در مجموعه شعرهای قبلیام با اینکه از تمام این ظرفیتها استفاده میکردم به دنبال تجربه کردن نیز بودم. البته تجربه کردن نه از بعد تجربه گرایی بلکه از آن نظرکه بتوانم آن فرم و ساختار مطلوبم را در اثر لحاظ کنم. اما از آنجا که فرم ته نشین شده ساختار است من در این مجموعه ها به شدت هدفمند عمل کردم یعنی نسبت به سه مجموعه قبلی خودم پختهتر هستند و جهان ویژه خود را دارند.
هدف دیگر من در این مجموعه این بود که سعی کنم تجربه متفاوت از آن چیزی که وضعیت روز شعر ایران است اتخاذ کنم زیرا مهمترین رویکردی که یک اثر جدید می تواند داشته باشد این است که فضای متمایزی را هم نسبت به آثار پیشین آن شاعر و هم نسبت به آثاری که در اجتماع منتشر میشود داشته باشد. زیرا در خود ویژگی یک اثر است که ما مطلوبیت مورد نظر را دریافت می کنیم. به همین جهت من فکر میکنم این مجموعه از روزی که تصمیم گرفتم این اثر را منتشر کنم. چالش های فراوانی برایم داشته است.
ادامه دارد...
برچسبها کتابخانه ایرنا کیش جزیره کیش اختصاصی ایرنا کتابمنبع: ایرنا
کلیدواژه: کتابخانه ایرنا کیش جزیره کیش اختصاصی ایرنا کتاب کتابخانه ایرنا کیش جزیره کیش اختصاصی ایرنا کتاب اخبار کنکور منتشر می شود تجربه گرایی برای مخاطب ظرفیت ها پدیده ها یک اثر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۸۰۹۷۳۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
غیرت؛ دگرگونی عقلانی
«حمیدرضا الداغی» مردی ۴۵ ساله بود که حالا اغلب ایرانیهایی که نامش را به خاطر دارند، او را به عنوان «شهید غیرت» میشناسند؛ فردی که تصمیم گرفت در برابر تعرض به چند بانوی ایرانی از خود غیرت نشان دهد و در دفاع از آنها جان خود را از دست داد.
به گزارش ایسنا، وطن امروز به مناسبت سالگرد شهادت حمیدرضا الداغی نوشت: غیرت، واژهای نامآشنا در بین مردم ایران است که در تعابیر مختلفی از آن یاد شده است. اغلب غیرت را برای مردان به کار بردهاند و آن را جزئی از ویژگیهای مردانه دانستهاند. به این واژه که در ادبیات عمومی ما نیز کاربردهای فراوانی دارد، میتوان با ادبیات مختلفی رجوع کرد. غیرت یکی از شاخههای «مسؤولیت اجتماعی» که به طور فطری در انسان نهفته است. از سوی دیگر برخی افراد در جامعه تلاش کردهاند تا مفهوم غیرت را به مفاهیم نازلتر تقلیل دهند؛ «حسادت جنسی»، «تعصب»، «حصربندی فعال» و... از جمله برچسبهایی است که در سالهای اخیر به مفهوم غیرت نسبت داده شدهاند، گویی که غیرت یک نقص است که باید آن را سرکوب کرد. برخی نیز پا را فراتر گذاشته و این مفهوم را به صفتی حیوانی تقلیل دادهاند. بر اساس ادعای این دسته از افراد، غیرت یک واکنش زیستشناختی است که نوعی واکنش به ربایش جنس مخالف قلمداد میشود؛ این دسته از افراد معتقدند در شرایط قانونمندی دنیای مدرن به دلیل اینکه ربایش افراد جرمانگاری شده است، لذا غیرت نیز امری سنتی تلقی شده و دیگر کاربردی ندارد! اما آیا میتوان مساله غیرت را به امری زیستشناختی تقلیل داد؟
ابنفارسی معتقد است غیرت دارای ۲ ریشه است: یکی از آنها به معنای «صلاح، اصلاح و منفعت» است و دیگری به «اختلاف بین ۲ چیز» دلالت دارد. در اصطلاح نیز غیرت به اشکال متعددی که تقریبا مشابه هستند، تعریف شده است. ملااحمد نراقی، غیرت را تلاش برای حفظ چیزی که نگهداری آن مهم است، میداند؛ چیزی که فضایل نفسانی است و ناشی از شجاعت، بزرگمنشی و قوت نفس است. اما میتوان یکی از دقیقترین تعبیرها را از علامه طباطبایی دریافت کرد. این مفسر و فیلسوف بزرگ معتقد است: غیرت یک اخلاق حمیده و ملکات فاضله است و عبارت است از دگرگونی حالت انسان از حالت عادی و اعتدال به طوری که انسان را برای دفاع و انتقام از کسی که به یکی از مقدساتش اعم از دین، ناموس یا جاه و امثال آن تجاور کرده از جای خود میکند و این صفت غریزی صفتی است که هیچ انسانی به طور کلی از آن بیبهره نیست. هر انسان را که فرض کنیم - هر قدر هم که از غیرت بیبهره باشد - باز در برخی موارد غیرت را از خود بروز میدهد.
علامه طباطبایی با عام دانستن مفهوم غیرت، این نکته را تبیین میکند که زمانی که شما در حراست از هر امر مقدسی از حالت اعتدال خروج میکنید و دگرگون میشوید، در واقع رگههای غیرت در شما فعال شده است. حال گاهی این غیرت نسبت به خانواده به کار گرفته میشود، گاهی عمومیتر نسبت به زنان و دختران استفاده میشود و گاهی نیز دفاع از وطن است.
بهتر است این مساله را با چند سوال پیش برد، اساسا امر مقدس برای یک جامعه چطور ساخته میشود و چه چیزهایی برای مردم مقدس شمرده میشود؟ این مساله از آن جهت دارای اهمیت است که اگر شما موضوعی را مقدس نشمارید طبعا فطرت شما نیز برای دفاع از آن فعال نمیشود. سوال بعد این است که دستهبندی امر مقدس توسط چه کسی یا چه کسانی انجام میشود؟ یعنی چه کسی این دستهبندی را پیش روی یک جامعه قرار میدهد که چه مسالهای مقدس است و در صورت تعرض و تجاوز به حدود آن، شما باید از خود غیرت نشان دهید. شاید در نگاه نخست پاسخ به این سوالات عرفی تلقی شود، یعنی آنچه در ادبیات عمومی جامعه مقدس شناخته شود در نتیجه همان است اما اساسا اینگونه نیست، بلکه غیرت امری فرهنگی است که از تاریخ یک جامعه برخاسته است. زمانی که آرش جان خود را در کمانی قرار میدهد و آن را رها میکند، در واقع نسبت به مرزهای یک سرزمین غیرت نشان میدهد. این فرهنگ به واسطه شاعران و نویسندگان و تاریخنگاران به نسلهای بعدی منتقل میشود و دولتها و حاکمیتها وظیفه دارند تا نسبت به آن اهتمام داشته باشند. این مساله از آنجا لازم توجه است که سست شدن پایههای غیرت در بین اقشار یک جامعه منجر به فروپاشی اجتماعی خواهد شد.
غیرت در متون اسلامی مبتنی بر ۵ مولفه است:
۱- مولفه بینشی است (ایمان و عدم کفرورزی)
۲- مولفه هیجانی عاطفی است (عدم سختدلی، حمیت و عزت نفس)
۳- مولفه رفتاری است (پرهیز از موسیقی و شجاعت)
۴- مولفه ارتباطی است (کنترل ارتباط با نامحرم، کنترل ظاهر همسر، جلوگیری از خرید غیرضروری، محافظت از همسر در برابر نگاه بیگانه و عدم سختگیری بیمورد)
۵- مولفه جنسی است (عدم ارتباط جنسی با نامحرم و عفتورزی)
آنطور که گفته شد، غیرت ابعاد گسترده و بههمپیوستهای دارد که فرد باید آنها را در خود پیدا کند و دولتها باید زمینه تقویت آنها را فراهم کنند.
«حمیدرضا الداغی» مردی ۴۵ ساله بود که حالا اغلب ایرانیهایی که نامش را به خاطر دارند، او را به عنوان «شهید غیرت» میشناسند؛ فردی که تصمیم گرفت در برابر تعرض به چند بانوی ایرانی از خود غیرت نشان دهد و در دفاع از آنها جان خود را از دست داد. او ساعت ٢١ هشتم اردیبهشت در یکی از معابر شهری سبزوار به منظور دفاع از همشهریان خود از سوی چند جوان بشدت مورد اصابت ضربات سلاح سرد قرار گرفت و به فیض شهادت نائل آمد.
حالا بهتر است مساله را به گونهای دیگر مورد بررسی قرار دهیم: «فردی که در برابر ظلم به یک فرد یا افراد دیگر وارد درگیری میشود، بدون آنکه پیش از آن شناختی نسبت به آن فرد مورد ظلم واقع شده داشته باشد، آیا رفتاری زیستشناختی از خود بروز داده است؟ امام صادق علیهالسلام میفرماید: مرد برای اداره منزل و خانواده خود به ۳ خصلت نیاز دارد که اگر در طبیعت او نباشد، باید خود را با تکلف به آنها وادارد: خوش رفتاری، گشادهدستی سنجیده و غیرت برای حفاظت از آنها.
جامعه ایرانی طی سالهای اخیر هجمههای زیادی را علیه مساله «غیرت» تجربه کرده است. کمپینهای مختلفی چون «زن ناموس هیچکس نیست» از جمله همین موارد است که هر از چند در شبکههای اجتماعی داغ میشود. این مساله با هدف سرکوب موضوع «غیرت» از سوی مهاجمان مورد استفاده قرار میگیرد و بهانههای مختلفی نیز دارد. لذا لازم است جامعه نسبت به مفاهیم غیرت همواره حساس باشد. البته هست اما در سالهای اخیر و بویژه پس از روزهای حوادث ۱۴۰۱، گویی نوعی وادادگی همراه با لجاجت وارد رفتار برخی از مردم جامعه شده است. در حالی که برخی مردم ما نسبت به عواقب این وضعیت آگاه هستند اما بر اساس نوعی فرهنگ تحمیلی گویی تمایل دارند از ریشههای فرهنگی و اعتقادی خود فاصله بگیرند یا اینکه القای این فاصله را نوعی بهروز بودن و امروزی بودن جلوه دهند. از این جهت شخصی چون شهید الداغی در بین مردم میروید و بار دیگر این مساله را به ما یاد آوری میکند. ۲ سال پیش در هشتم اردیبهشت ۱۴۰۱ ما دوباره به این موضوع فکر کردیم که زن در جامعه ایرانی امری مقدس است، فراتر از همه ادعاهای غرب که زن را یک موجود عادی ابزارگونه میبیند.
انتهای پیام