ناصر ایمانی: مسئولیت بسیاری از مشکلات دولت به عهده جهانگیری است
تاریخ انتشار: ۱۰ آبان ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۸۱۷۳۳۰
فردا نوشت: اسحاق جهانگیری و محسن هاشمی نامزد نمیشوند. این آخرین خبری است که حزب اصلاحطلب کارگزاران از فعالیتهای انتخاباتی خود داده است. اعلام این خبر از سوی حسین مرعشی سخنگوی کارگزاران موجب شد تا رسانههای بسیاری به گمانه زنی درباره اقدام بعدی این حزب پرداخته و پیشبینی کنند که نداشتن نامزد حزبی، کارگزاران را به کدام سمت سو میرود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آنچه که رسانههای اصلاحطلب ندیده یا نخواستند به آن توجه کنند، اما این بود که مگر اسحاق جهانگیری امکان کاندیداتوری در انتخابات ۱۴۰۰ را داشت و حالا نسبت به آن ابراز بیمیلی کرده است؟ پاسخ به این سوال از نگاه بسیاری از تحلیلگران مسائل سیاسی منفی است. برخی حتی معتقدند که طرح نام وی چیزی بیش از یک بازی سیاسی برای متقاعد کردن اصلاحطلبان در سایر حزبها به ضرورت ائتلاف با لاریجانی، نبوده است.
ناصر ایمانی، فعال سیاسی اصولگرا در گفتوگویی ضمن تاکید بر اینکه «اعلام کاندیداتوریها در شرایط فعلی اصلا محل اعتبار نیست» گفت: «فضای فعلی به این نحو است که یک نفر با یک جایی مصاحبه میکند و از یک نفر به عنوان کاندیدا نام میبرد، بعد آن فرد سوژه رسانهها میشود و چهار روز بعد هم میگوید که اصلاح قصد کاندیداتوری ندارد».
وی افزود: «مسلم بود که آقای جهانگیری در افکار عمومی شرایطی ندارد که بخواهد کاندیدا شود. مسئولیت بسیاری از مشکلات دولت به عهده معاون اول نیز است، چه در آن تصمیمات نقشی داشته یا نداشته باشد. البته در خیلی تصمیمات و اقدامات دولت نیز نقش داشته و به خاطر همین مسائل اصلا نمیتوانست کاندید شود».
این فعال سیاسی اصولگرا ادامه داد: «حتی آقای محسن هاشمی نیز عملکرد ویژهای در شورای شهر نداشته که بتواند با اتکا به آن در افکار عمومی مطرح و کاندیدا شود. این وضعیتی است که بسیاری از اصلاحطلبان الان با آن مواجه هستند. آنان یا مستقیم و یا غیر مستقیم به خاطر حمایتهایی که از دولت و شورای شهر داشتهاند، در وضعیت موجود مقصر هستند لذا شرایط سختی برای معرفی نامزد در انتخابات آتی دارند. اصلا هم بحث شورای نگهبان، رد صلاحیت و ... نیست. واقعیت این است که خودشان مشکل دارند».
وی در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه «با در نظر داشتن این مسائل، میتوان گفت که طرح نام جهانگیری به عنوان یکی از نامزدهای حزبی کارگزاران، یک بازی سیاسی بود تا سایر اصلاح طلبان متقاعد شوند، نامزد اصلاح طلبی در کار نیست و باید با امثال لاریجانی ائتلاف کرد؟» گفت: «واقعیت این است که ما از این به بعد باید سفره کارگزاران را از اصلاح طلبان جدا کنیم. اینها در انتخابات ۹۸ به صورت محترمانه از هم جدا شدند. به خصوص بعد از اظهارنظرهای آقای کرباسچی قبل از انتخابات زمینه این جدایی ایجاد شد؛ لذا میتوان انتظار داشت که هم در انتخابات ۱۴۰۰ کارگزاران یک نامزد داشته و اصلاحطلبان یک نامزد دیگر داشته باشند. حتی ممکن است که کارگزاران با آقای لاریجانی ائتلاف کند و اصلاحطلبان نامزد خودشان در داشته باشند».
ایمانی افزود: «اصلاحطلبان اصرا دارند که نباید دیگر کاندید اجرایی داشته باشند و کارگزاران این ایده را قبول ندارند کما اینکه در انتخابات اسفند ۹۸ هم این استراتژی را نداشتند و گفتند که باید نامزد داشته باشیم. حتی نامزدهایی که به نوعی به ما نزدیک هستند و برای همین سینفر را معرفی کردند. به لحاظ نظری هم دلیل خود مبنی بر حضور در انتخابات را تببین کردند. پذیرفتند که این حضور میتواند به هر قیمتی باشد ولو اینکه نامزدها از کارگزاران نباشند. این اتفاق در انتخابات ۱۴۰۰ نیز محتمل است. هنوز خیلی زمان باقی مانده و ممکن است که به یک کاندیدای غیر اصلاحطلب مثل لاریجانی و ... برسند و اصلاحطلبان نخواهند از او حمایت کنند. یعنی ممکن است که در انتخابات ۱۴۰۰ یک کاندیدای کارگزاران داشته باشیم و یک کاندیدای جریان اصلاح طلب».
منبع: الف
کلیدواژه: انتخابات ۱۴۰۰ اصلاح طلبان اصلاح طلب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۸۱۷۳۳۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
واکنش عباس عبدی به سخنان مهدی نصیری: اصلاحطلبی و براندازی دو راهبرد غیر قابل جمع است
به گزارش جماران؛ گفت و گوی عباس عبدی تحلیلگر مسائل سیاسی با خبرآنلاین در پی می آید:
پس از گفتگوی آقای نصیری با بیبیسی انتقادهای زیادی بویژه از سوی اصلاحطلبان داخلی مطرح شد دلیل آن چیست؟
واقعیت این است که در این مورد خاص اصولگرایان عزیز هستند که باید موضعگیری صریحی میکردند، آنان که درباره همه چیز برای اعلام موضع پا به رکاب هستند در این مورد سکوت کردهاند. ولی چون نمیخواهند به انتساب گذشته ایشان اشاره شود یا به این علت که به درستی گمان میکنند موضعگیری آنان فاقد نفوذ است زحمت این کار را بر دوش اصلاحطلبان انداختهاند.
فکر میکنید که چرا آقای نصیری فرایند عبور از منتهیالیه حکومت را تا منتهیالیه اپوزیسیون طی کرده است؟ و چرا با ایشان برخورد نشد و به راحتی اجازه خروج هم داشتند.
واقعیت این است که گرچه عبور این فاصله از سوی آقای نصیری موجب تعجب است ولی خیلی هم فوری رخ نداده است و چند سال طول کشیده است. این پدیده در میان جناح اصولگرایان حاکم مسبوق به سابقه است و تا کنون افراد زیادی این مسیر را رفتهاند. علت هم این است که آنان از نزدیک شاهد موارد بیصداقتی یا توطئهچینی و دودوزهبازی و در نهایت عمق اندک افکار در آن سو هستند. ابتدا خود را توجیه میکنند و میگویند انشاالله گربه است ولی وقتی زیاد شد از درون خالی میشوند و کافی است یک تجربه منفی شخصی هم پیدا شود و به یکباره از آنها عبور نمایند.
درباره عدم برخورد و آزادی خروج هم بیش از آن که نکتهای متوجه آقای نصیری باشد مربوط به تبعیضها و بیعدالتیهای رفتاری جاری است که موجب میشود کسانی را برای زدن کوچکترین حرفی احضار کنند و برای حجاب چنین تحت فشار قرار گیرند، دیگران با بیان تندترین مواضع آزاد باشند. در واقع باید با همه همینگونه با سعه صدر مواجه شوند. امیدواریم که چنین شود. مبنای رفتار نباید سیاسی باشد باید قضایی محض باشد.
فارغ از اینها به نظر شما ایشان چرا رفت؟
ما وظیفه داریم همان را که گفته باور کنیم مگر این که شواهد دیگری در نقض آن بیان شود. ولی مشکل آقای نصیری این است که به دلائل پیشگفته و سوابق موجود، احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزارههای اعلام شده ایشان همدلی کند، لذا همه در پی یافتن طرح و برنامهای پیچیده در پشت ماجرا هستند. با این حال باید منتظر بود تا حقیقت روشن شود.
به نظرتان آن طرف از او استقبال خواهند کرد؟
پاسخ به این پرسش سخت است. آن طرف نیروهای پراکنده و با وابستگیها و کارفرمایان سیاسی و فکری و حتی مادی گوناگونی هستند. بعلاوه در سطح اظهار نظر که افراد حرفهای خودشان را میزنند ولی در سطح همکاری بعید میدانم که با وجود چنین وضعی اعتماد کسی برای اقدام عملی جلب شود.
به عنوان آخرین سوال فکر میکنید ایده او برای کسانی جذاب است؟
دنیای سیاست بیش از این که دنیای ایدهها باشد دنیای قدرت است. میان قدرت و ایده باید رابطه نزدیکی باشد. این حرفها را دیگرانی هم در خارج زدهاند ولی بسرعت به حاشیه رفتهاند. در شرایط کنونی همان کسانی که علیه آنان حرف میزد، قدری از این فضا بهرهمند میشوند. به نظرم یک دو راهی قرار خواهد داشت که هر دو سویش زیان است.
ولی ایده او بیشتر ناشی از این است که سیاست به امری شخصی تقلیل یافته و گویی ارادههای افراد به تنهایی منشأ اثرات تعیین کننده است. بعلاوه براندازی قابل جمع با اصلاحطلبی نیست. فارغ از این که با کدامیک موافق باشیم یا خوب بدانیم راه میانبری هم وجود ندارد. برخی خواستهاند تحت عنوان تحولخواهی راه میانه نشان دهند در حالی که تحولخواهی بر مضمون و محتوا تاکید دارد که هم میتواند شامل اصلاحطلب شود و هم برانداز.
در حالی که این دو شیوه فعالیت سیاسی هستند. مثل زمان انقلاب که همه برانداز شدند با محتواهای کاملا متفاوت و حتی متضاد از یکدیگر. شیوه و راهبرد سیاسی قابل میانبر زدن نیست.