Web Analytics Made Easy - Statcounter

ساعت 24-کارشناس مسائل آمریکا در گفتگویی با تاکید بر اینکه رویکرد جو بایدن با باراک اوباما متفاوت خواهد بود گفت: ممکن است در صورت پیروزی احتمالی جو بایدن شرایط برای ایران دشوارتر از دوره ترامپ شود.

 با نزدیک شدن به پایان رقابت های انتخاباتی آمریکا و مشخص شدن نامزد پیروز آن، حساسیت ها به اوج خود رسیده و کشورهای دنیا چشم به سرنوشت آن دوخته اند تا ببینند آیا ۴ سال دیگر مسیر یکجانبه گرایی، نادیده گرفتن قوانین و مقررات بین المللی و زورگویی ادامه دارد یا اینکه در نهایت این کابوس به پایان می رسد و با آمدن نامزد دموکرات ایالات متحده آمریکا بار دیگر به مسیر عادی خود باز می گردد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

علاوه بر قدرت های بزرگ دنیا و متحدین واشنگتن، ایران نیز یکی دیگر از کشورهایی بوده که بیشترین سطح تنش را با ایالات متحده آمریکا داشته است؛ به خصوص پس از خروج غیرقانونی و یکجانبه این کشور از توافق هسته ای و تحولاتی که در ادامه شاهدش بودیم. در این بین باید منتظر بود و دید که با مشخص شدن نتایج انتخابات سوم نوامبر آینده مسیر روابط ایران و آمریکا به کدام سمت و سو خواهد رفت. امیرعلی ابوالفتح کارشناس مسائل آمریکا معتقد است که هر گونه پیش داوری در خصوص رویکرد بایدن در قبال ایران تنها قضاوت محسوب می شود و باید دید پس از پیروزی ترکیب کابینه او به چه شکل خواهد بود. در ادامه مشروح این گفتگو را می خوانید:


به نظر شما مهمترین عواملی که انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را در سال ۲۰۲۰ در کانون توجهات قرار داده چیست؟ ویژگی بارز این دوره نسبت به دوره های قبل چیست؟

انتخابات ریاست جمهوری آمریکا همواره از اهمیت بالایی برخوردار بوده است. رشد روزافزون شبکه های اجتماعی و رسانه های مختلف امکان رصد بیشتر و فعل و انفعالات انتخاباتی را فراهم کرده است. برخی رسانه ها در گذشته پوشش خوبی از وقایع نداشتند و یا با تاخیر بازتاب می دادند اما در حال حاضر شبکه های اجتماعی از جمله توئیتر به سرعت مخاطب را در جریان شور و هیجان رقابت های انتخاباتی و اخبار مربوطه می گذارد. چنین شرایطی سبب شده تا آگاهی مردم نیز نسبت به جزئیات موضوع بیشتر شود. بخش دیگر به رویکرد و رفتارهای ترامپ در چند سال اخیر بر می گردد که منافع کشورهای دیگر به شدت در تعارض بود. نه تنها دشمنان و رقبای آمریکا بلکه متحدان آن نیز از تبعات چنین رویکردی در امان نبودند. بسیاری از این کشورها از سیاست و نوع برخورد ترامپ به ویژه شعار "اول آمریکا" ناراضی بوده اند.

این موضوع در خصوص همه متحدین آمریکا صدق می کند؟ یا فقط تعدادی معدود؟

به جز تعداد محدودی از کشورهای جهان مانند کشورهای عرب متحد عربستان سعودی و یا رژیم صهیونیستی، کشورهای راستگرا در مرکز و شرق اروپا به علاوه چند کشور در آمریکای لاتین مانند برزیل و کلمبیا، تقریباً تمام کشورهای دنیا منتظر و یا به صورت پنهان امیدوار هستند که بایدن در انتخابات سوم نوامبر پیروز شود تا آمریکا بار دیگر به مسیر همکاری های چندجانبه و جهانی گرایی پیش رود.

همانطور که اشاره کردید کشورهای زیادی خواستار پیروزی ترامپ هستند، این در حالی است که طبق گزارش روزنامه گاردین حتی متحدان استراتژیک ترامپ از جمله انگلیس نیز نیم نگاهی به پیروزی بایدن دارند. حتی انگلیس بوریس جانسون که بحث توافق تجاری این کشور با آمریکا برای آنان بسیار حیاتی محسوب می شود.  به نظر شما دلیل این شکاف در متحدان نزدیک ترامپ چیست؟

ایالات متحده آمریکا تنها زمانی برای متحدانش ارزش دارد که آن کشورها بتوانند مزایایی از آن دریافت کنند. برای مثال واشنگتن زمانی برای کشورهای اروپایی مهم به شمار می رود که بتواند چتر امنیتی، فرصت های اقتصادی مانند توافقات تجاری ایجاد کند. این موارد از نظر ترامپ "سواری مجانی" محسوب می شود. وقتی آمریکا هزینه هایی را که برای حمایت از متحدانش کرده مطالبه می کند بدین معناست که خواستار پایان گرفتن رابطه یک طرفه هستند. در مباحث امنیتی بحث افزایش بودجه دفاعی ناتو نمونه بارز این موضوع است که فشار اقتصادی به متحدین آمریکا وارد می کند. یا در بحث اعمال تعرفه های تجاری که امنیت اقتصادی این کشورها را به مخاطره می اندازد. بنابراین سرخوردگی در این چنین شرایطی طبیعی است؛ کشورهایی که زمانی سود سرشاری از تجارت با آمریکا می بردند و هم اکنون به دلیل وجود چنین شرایطی متضرر خواهند شد. کشورهایی مانند ایران، روسیه و ونزوئلا که مراودات بسیار کمی با آمریکا دارند در تحولات و تغییرات سیاست تجاری در آمریکا ضرری نخواهند دید و چنین وضعیتی بر تجارت کشورهایی چون انگلیس، کانادا، چین و غیره که صدها میلیون دلار با آمریکا مراوده تجاری دارند اثر خواهد گذاشت. بنابراین می توان به خوبی دریافت که کوچکترین تغییر در سیستم تجاری آمریکا می تواند کشورهای زیادی را تحت تاثیر قرار دهد. گرچه این مساله تنها به مسائل تجاری مربوط نمی شود و در موضوعات دیگر مانند مباحث امنیتی نیز روند مشابهی وجود دارد؛ کشوری مانند کره جنوبی که همواره زیر چتر امنیتی آمریکا قرار داشته و ترامپ برای ادامه همکاری دفاعی و امنیتی ۵ میلیارد دلار از آن تقاضا می کند بدیهی است که بر نگرانی این گونه از کشورها افزوده شود. از همین رو امیدوار می شوند که شرایطی مانند قبل از دوره ترامپ بار دیگر در آمریکا حکمفرما شود. آمریکا تا سالهای گذشته نزد متحدانش کشوری بسیار محبوبی بود اما در حال حاضر به یک کشور نامحبوب تبدیل شده است. از آنجایی که آمریکا دیگر نمی تواند بار هزینه های امنیتی متحدانش را به دوش بکشد در سطح افکار عمومی و در بین سیاستمداران محبوبیت خود را به تدریج از دست می دهد.

به غیر از اکثر کشورهای دنیا که نیم نگاهی به پیروزی بایدن دارند، نامزد دموکرات ها در نظرسنجی های انتخاباتی نیز نسبت به ترامپ پیشتاز است. با توجه به تجربه سال ۲۰۱۶ تا چه حد می توان به این نظرسنجی ها اتکا کرد؟ آیا منبع موثقی به حساب می آیند؟

خیر. اولین نکته وجود درصد خطایی در نظرسنجی ها است و برای مثال در برخی ایالت ها فاصله دو نامزد می تواند کمتر از آن درصد خطا باشد. از همه مهتر نتیجه انتخابات آمریکا به طور مستقیم توسط آرای مردمی تعیین نمی شود، بلکه آرای الکترال هستند که می تواند با تغییر چیدمان ایالت ها وضعیت تغییر یابد. ضمن اینکه اگر کار به دیوان عالی آمریکا و یا مجلس نمایندگان کشیده شود که در این صورت نامزدی می تواند پیروز انتخابات شود که در نظرسنجی ها بالاترین میزان محبوبیت را نداشته است. بنابراین با توجه به پیچیدگی های ساختار انتخاباتی آمریکا نمی توان به نظرسنجی ها اتکا کرد. اگر سیستم به گونه ای بود که رئیس جمهور توسط مردم به طور مستقیم انتخاب می شد نظرسنجی ها قابل اتکا بودند.

از نظر شما سیاست خارجی آمریکا در دوران ترامپ و بایدن در قبال ایران به چه شکل خواهد بود؟

در صورت پیروزی ترامپ می توان پیش بینی کرد که مسیر او چه خواهد بود. اما در خصوص بایدن هر گونه اظهارنظر و پیش داوری نوعی قضاوت محسوب می شود. اول از همه او باید در انتخابات برنده شود؛ سپس ترکیب کابینه او به ویژه تیم امنیت ملی مشخص شود. به طور کلی ما با یک فرد روبرو نیستیم و باید تکلیف پست های حساس دولتی مشخص شود تا در آن صورت بتوانیم جهت گیری کنیم که رویکرد او در قبال ایران چه خواهد بود. در حزب دموکرات افرادی به شدت تندرو و ضد ایرانی وجود دارد که در قضیه توافق هسته ای رو در روی اوباما ایستادند. چه بسا از همین افراد تندرو در کابینه استفاده شود؛ برای مثال اگر رابرت منندز وزیر خارجه شود که رویکردی تند را در قبال ایران خواهد داشت.

در خصوص ترامپ چطور او مسیر ادامه کارزار فشار حداکثری را ادامه خواهد داد؟

در خصوص ترامپ نیز نمی توان به صورت صد درصدی رویکرد او را پیش بینی کرد. معمولا در دور دوم ریاست جمهوری یک نامزد تغییرات عمده ای در سیاست ها حاصل خواهد شد. ممکن است ترامپ تغییرات گسترده ای را در کابینه اعمال کند. مثلا پمپئو کنار برود و حتی فردی تندروتر از او مانند تد کروز جانشین وی شود. ترامپ ممکن است سیاست های بی نتیجه خود را که در دور اول جواب نداده مورد بازنگری قرار دهد. این موضوع مربوط به ایران نیست و می تواند شامل طیف گسترده ای از موضوعات شود. در این بازبینی ممکن است مواضع تندتر و یا ملایم تری نسبت به گذشته اتخاذ شود که برای مشخص شدن آن باید منتظر بود و دید که در آینده چه تحولاتی رخ خواهد داد. تمام پیش بینی ها و اظهارنظرهای فعلی همگی بر پایه حدس و گمان استوار است و صحبت از موضوعی می شود که اتفاق نیفتاده است. در نتیجه نمی توان به آنها اتکا کرد.

گمانه زنی ها درباره سیاست بایدن از آنجا بسیار مطرح است که این باور وجود دارد که سیاست او تا حد زیادی به اوباما شبیه است. آیا واقعا چنین است؟

خیر. آمریکای دوران اوباما با آمریکای دوران ترامپ تفاوت های زیادی دارد. از طرفی بایدن و اوباما نیز کاملا با هم متفاوت هستند. اگرچه او در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما معاونش بوده اما الزاما این دلیل موثقی برای ادامه سیاست های آن دولت نیست. ممکن است رگه هایی از آن دولت در کابینه جدید بایدن وجود داشته باشد اما وضعیت و چشم انداز روابط تهران و واشنگتن احتمال دارد آمریکا را به سمتی ببرد که حتی مواضع سفت و سخت تری نسبت به گذشته علیه کشورمان داشته باشند. همه آن چیزی که در خصوص روابط تهران و واشنگتن می گذرد تمام اتفاقات داخل آمریکا نیست. به تهران نیز مربوط می شود و اینکه تصمیم گیران ما چه رویکردی را اتخاذ خواهند کرد. وجود چنین مسائلی موجب خواهد شد که دولت احتمالی بایدن نیز رویکردی محکم تر و تهاجمی تر علیه ایران داشته باشد. برای جمع بندی باید عرض کنم که ممکن است شرایط برای ایران حتی دشوارتر از دوره ترامپ شود و یا تحولاتی رخ دهد که در نتیجه آن روند برای ما آسان شود.

مقاله منتشر شده اخیر در اندیشکده مطالعات امنیتی انگلیس (RUSI) احتمال درگیری نظامی ایران و آمریکا را با افزایش احتمال تنش ها پیش بینی کرده است نظر شما در این باره چیست؟

تحلیل های متفاوتی در اندیشکده های مختلف مطرح می شود و آنها استدلال ها خاص خود را دارند. اما آنچه که به نظر می رسد این است که آمریکا با هیچ کشوری وارد درگیری نظامی نخواهد شد. به طور کلی استفاده از ابزار نظامی برای تحقق اهداف کلان ایالات متحده آمریکا در قرن بیست و یکم کاملا به حاشیه رانده شده است. چنین موضوعی معطوف به ایران نیست و در مورد همه کشورها صدق می کند. در حال حاضر آنها از ابزارهای قدرتمندتری برخوردار هستند؛ مانند فرامینی که رئیس جمهور آمریکا آن را امضا می کند و قدرت اجرایی به خود می گیرد. آنها با توسل به ابزار تحریم بدون تلفات انسانی به کشوری حمله می کنند و همان اهدافی را دنبال می کنند که در گذشته از طریق جنگ درصدد تحققش بودند. آمریکایی ها به این نتیجه رسیده اند که برای فلج کردن اقتصاد کشوری دیگر نیازی به عزیمت بمب افکن های B۵۲ نیست و همانقدر که نظام بانکی یک کشور را تحریم کنند بسیاری از مراودات مالی دستخوش تغییر و تحولات می شود. بنابراین ما با تغییر ابزار جنگ توسط آمریکا علیه ایران روبرو هستیم. در حال حاضر یک جنگ تمام عیار با استاندار قرن بیست و یکمی بین تهران و واشنگتن در جریان است. بعید است که آمریکا رویه گذشته حمله مستقیم نظامی را علیه ایران به کار گیرد مگر در شرایط بسیار حاد که جان نظامیان آمریکایی در خطر باشد که در آن زمان دست به حملات نقطه ای خواهند زد. اما به طور کلی ابزار اصلی آنها تحریم و حملات سایبری است.

اگر فرض کنیم که بایدن در انتخابات پیروز شود آیا بحث بازگشت به برجام آنگونه که به این راحتی در رسانه ها مطرح می شود تحقق خواهد یافت؟

معتقدم که بایدن به برجام بازنخواهد گشت مگر آنکه شروط آمریکا اجرایی شود. آنها هیچگاه بی قید و شرط به توافق بازنخواهند گشت؛ آنها مابه ازایی را طلب خواهند کرد که می تواند بخشی از آن تغییر در مفاد برجام باشد و گنجاندن مباحث موشکی و غیره در آن مطرح شود. خیلی دور از انتظار به نظر می رسد که اگر ایران و آمریکا در دوره بایدن به اوایل سال ۲۰۱۶ بازگردند. موضوعی که جو بایدن نیز طی مقاله ای در سی ان ان به طور کامل به آن اشاره کرد و شروط ایالات متحده آمریکا را برای بازگشت به این توافق تشریح کرد. اگر این شروط قدرت اجرایی به خود بگیرد می تواند مانع از نفوذ لابی اسرائیل، اعراب و اروپایی شود. تا زمانی که ایران شرایط آمریکا را نپذیرد اساسا این کشور به این توافق بازنخواهد گشت چه برسد به اینکه بخواهیم درباره ممانعت لابی های اسرائیل، اعراب و اروپا صحبت کنیم.

منبع: خبرآنلاین

منبع: ساعت24

کلیدواژه: ایالات متحده آمریکا ایران و آمریکا قبال ایران دوره ترامپ ریاست جمهوری محسوب می شود حال حاضر نظرسنجی ها پیش بینی نظر شما

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۸۳۲۸۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مهار ایران توسط چین؛ چالش‌هایی برای اهرم فشار آمریکا

واشنگتن خواهان مهار پکن در تهران است، اما کارشناسان می گویند این موضوع به این سادگی ها هم نیست.

به گزارش خبرآنلاین نشریه فارن پالیسی در مقاله ای با عنوان "چین واقعاً چقدر بر ایران اهرم دارد؟" نوشت: حتی قبل از اینکه ایران صدها هواپیما بدون سرنشین و موشک را به سمت اسرائیل پرتاب کند، مقامات آمریکایی از چین خواسته بودند تا از نفوذ خود برای متقاعد کردن تهران برای مهار اقدامات تحریک‌آمیز خود و گروه‌های مقاومت در سراسر خاورمیانه استفاده کند.

حمله انتقام جویانه ایران که اولین حمله مستقیم این کشور به خاک اسرائیل بود، ایالات متحده را به استفاده بیشتر از اهرم بالقوه پکن در خاورمیانه ترغیب کرده است. چین مدت‌هاست که بزرگترین شریک تجاری ایران است و مقامات ارشد ایالات متحده از جمله رئیس جمهور جو بایدن، به طور علنی از پکن خواسته‌اند تا به کنترل تهران کمک کند، به ویژه در حالی که ماه‌ها حملات گروه انصارالله در دریای سرخ که توسط ایران تشویق می‌شوند، حمل و نقل جهانی را مختل کرده است. جان آلترمن، مدیر برنامه خاورمیانه در مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌المللی گفت: « حدود یک سوم از کل تجارت ایران با چین شکل می‌گیرد و این کشور به یک محافظ مهم برای منافع ایران در شورای امنیت تبدیل شده است. به نظر من چین تنها کشوری است که بیشترین توانایی را برای نفوذ بر ایران دارد، اگر بخواهد.»

با افزایش تنش بین اسرائیل و ایران، قانونگذاران آمریکا فشار را بیشتر می‌کنند. در تازه‌ترین اقدام، مجلس نمایندگان آمریکا با اکثریت قریب به اتفاق قانون تحریم‌های انرژی ایران و چین را تصویب کرد. این قانون برای هدف قرار دادن شرکت‌های چینی که نفت خام ایران را خریداری می‌کنند و در نتیجه پول را به اقتصاد ایران پمپاژ می‌کنند، طراحی شده است. این لایحه برای تصویب نهایی به سنا منتقل شده است.

جاش گوتهایمر، نماینده دموکرات کنگره گفت: «در حالی که ما اینجا هستیم، ایران از تجارت نفتی خود با چین برای آوردن درآمد ۱۵۰ میلیون دلاری در روز استفاده می‌کند. چین با واردات میلیون‌ها بشکه نفت در روز، ایران را در تجارت نگه می‌دارد و بودجه‌های مهمی را برای برنامه هایی چون توسعه موشکی و تسلیحات هسته‌ای فراهم می‌کند.

اگرچه ایالات متحده به طور فزاینده ای به دنبال چین برای تحت تأثیر قرار دادن ایران است، برخی کارشناسان هشدار می دهند که این موضوع به این سادگی ها نیست.

کمتر کشوری به اندازه چین با ایران روابط اقتصادی قابل توجهی دارد. چین برای بیش از یک دهه بزرگترین شریک تجاری ایران بوده است، یک رابطه طولانی مدت که عمدتا حول محور تجارت نفت بوده است. بین سال‌های ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۳، شرکت‌های چینی واردات نفت ایران را بیش از سه برابر کردند و فروش را به بالاترین حد در ۱۰ سال اخیر رساندند.

اما روابط اقتصادی آنها به لحاظ نفوذ نابرابر است. به عنوان مثال، سال گذشته بیش از ۹۰ درصد صادرات نفت خام ایران به چین بوده است. با این حال، چین تامین‌کنندگان بسیار دیگری فراتر از ایران دارد و عرضه تهران تنها ۱۰ درصد از کل واردات چین را تشکیل می‌دهد.

پاتریشیا کیم، یکی از همکاران موسسه بروکینگز، به فارین پالیسی گفت: پکن به‌عنوان بزرگ‌ترین شریک تجاری و حامی قدرت بزرگ ایران، از کانال‌های ارتباطی ممتاز با تهران برخوردار است و بدون شک نفوذ بیشتری بر این کشور نسبت به ایالات متحده یا متحدانش دارد.

او افزود: «اگر رهبران چین تصمیم بگیرند رویکرد مداخله جویانه تری اتخاذ کنند، سخت است بگوییم که پکن چقدر می تواند تهران را مهار کند.»

ویلیام فیگوروآ، کارشناس روابط چین و ایران در دانشگاه گرونینگن هلند، گفت: در حالی که چین از نظر فروش و تجارت نفت دارای اهرمی است، استفاده از این اهرم هم از نظر سیاسی و هم از نظر لجستیکی چالش برانگیز است.

به عنوان مثال، پالایشگاه های خصوصی چین که در بازار سیاه فعالیت می کنند، به طور غیرقانونی بیشتر نفت ایران را خریداری می کنند، نه پالایشگاه های دولتی. او گفت که این پالایشگاه‌های خصوصی «به‌شدت دشوار است که کنترل شوند» و کنترل مستقیم واردات نفت ایران از چین را برای پکن چالش‌برانگیز می‌کند.

مقیاس سرمایه گذاری چینی ها در ایران که عمدتاً توسط شرکت های خصوصی هدایت می شود، همچنان یک موضوع آزاردهنده در روابط بین دو کشور است. فیگوئروا گفت که چین به طور مزمن در ایران سرمایه گذاری ناکافی کرده است، که شکایت هایی را از سوی تهران برانگیخته و بر تمایل آنها برای تن دادن به فشار چین تأثیر می گذارد.

*ترجمه: ابوالفضل خدائی

کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • پژوهشگر فلسطینی: اعتراضات دانشجویی، نتانیاهو، بایدن و حتی ترامپ را سردرگم کرده است
  • ترامپ طرح مفصلی برای پایان جنگ اوکراین دارد، اما ...
  • مهار ایران توسط چین؛ چالش‌هایی برای اهرم فشار آمریکا
  • درخواست آمریکا از چین برای مهار ایران
  • تایمز: ترامپ طرح مفصلی برای پایان جنگ اوکراین دارد
  • تایمز: ترام طرح مفصلی برای پایان جنگ اوکراین دارد
  •  دولت بایدن و عربستان در آستانه یک توافق امنیتی
  • منابع آگاه: دولت بایدن و عربستان درحال انجام بررسی‌های نهایی درباره یک توافق هستند
  • رابرت کندی به بایدن: کنار بکش تا ترامپ را شکست بدهم
  • درخواست عجیب نامزد مستقل انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا از جو بایدن