آثار شگفت آور کمک به فقیر
تاریخ انتشار: ۱۴ آبان ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۸۵۳۴۵۲
به گزارش جام جم آنلاین و به نقل از تبیان؛ در حدیثی از پیامبر عزیز اسلام (صلی الله علیه و آله) وارد شده است که حضرت فرمود: «هر کس دل مؤمنی را شاد کند، مرا شاد نموده و هر که مرا شاد نماید خدا را شاد نموده است.» برابری شاد نمودن دل مؤمن با شادی خدا چیزی نیست که ما با عقل قاصر خود بتوانیم آن را درک نماییم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بین مردم جامعه، آن قشر که از همه نیازمندتر و کمک رسانی به آنها بر همه لازم و ضروری است، فقرا جامعه هستند.
خداوند بی همتا در کلام نورانی خود به کرّات مؤمنین را به انفاق و کمک رسانی به فقرا و مستمندان سفارش فرموده است. از باب نمونه به یکی از آیات نورانی قرآن کریم در این زمینه اشاره می نمایم: خداوند مهربان در سوره ی مبارکه بقره در بیانی بسیار لطیف و زیبا می فرماید: «یا ایها الذین آمنوا أنفقوا من طیبات ما کسبتم و مما اخرجنا لکم من الارض» ؛ ای کسانی که ایمان آورده اید، از بهترین چیزهایی که بدست آورده اید و از آنچه از زمین برایتان بیرون آورده ایم، انفاق نمایید.
این سفارشات نورانی از ناحیه آن قدرت بی مثال، بیانگر اهمیت فوق العاده مسئله کمک رسانی به فقرا و تنگدستان است.
و لذا بر مؤمنین خدا باور است که در این جهت از خود ذرّه ای تعلّل و سستی نشان نداده و با گوش جان به سخنان دلربای حضرت حق گوش فرا دهند، تا در مقابل از آثار مفید و برکات مادی و معنوی آن بهره ی کافی و وافی را برده باشند.
مواظب باش گول شیطان را نخوری
مؤمن در زندگی می کوشد که به خوشبختی هر دو سرا نائل آمده و با دستان خود آبادانی دنیا و آخرت را رقم زند ولی همواره بر سر راه جادّه ی خوشبختی با مانعی بزرگ روبرو است که چون سد عظیمی در پیش روی اوست. آن مانع عظیم کسی نیست جز شیطان رجیم، او دشمن قسم خورده ای است که هرگز در گمراه ساختن انسان ها عقب نشینی نکرده بلکه کمر همت را بسته و با تمام قوا به میدان آمده تا با طناب گمراهی، انسان را از آغوش رحمت الهی دور و در چاه تاریک هلاک اخروی واقع سازد.
شیطان دشمن نابکار و موجود خطرناکی است که هدفش بر هم ریختن اساس خوشبختی دنیا و آخرت آدمی است، و لذا به جرأت می توان گفت: او دشمن شماره یک انسان است.
وسوسه های شیطان ممکن است که مانع از انفاق و صدقه و کمک رسانی به فقیر شود، حتّی ممکن است در پرداخت زکات و خمس و سایر انفاق ها تأثیر سوء گذارد، و لذا نباید فریب وسوسه های پوچ و بی اساس او را بخوریم.
در موضوع کمک رسانی به فقرا، ترفندی که شیطان به کار می بندد این است که به انسان وعده فقر و تهیدستی می دهد به این صورت که در دل آدمی وسوسه می کند که اگر انفاق کنی اموالت کم شده و در نتیجه خود دچار فقر و تنگدستی می شوی، ولی ما باید به هوش باشیم که این وسوسه ها پایه و اساسی ندارد و به هیچ وجه نباید به آن بها داد.
یکی از کارهای بسیار مهم زندگی مؤمن که مورد تأکید خدا و رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) و ائمّه معصومین (صلوات الله علیهم اجمعین) است که همیشه باید در لیست برنامه های ضروری او باشد، مسئله ی برآوردن حاجات مؤمنین و گره گشایی از زندگی آنهاست. اهمیّت این موضوع در حدّی است که پی بردن به آن از حد ظرفیت عقل آدمی خارج است
خداوند بی نیاز در کلام روح بخش خود در این باره به زیبایی می فرماید: (الشیطان یعدکم الفقر و یأمرکم بالفحشاء و الله یعدکم مغفره منه و فضلاً و الله واسع علیم) ؛ شیطان شما را وعده ی تهیدستی می دهد و به زشتی وا می دارد و خداوند به شما وعده ی آمرزش و بخشش خود را می دهد و او وسعت بخش داناست.
بنابراین ترک انفاق و صدقه به خاطر ترس از فقر و تهیدستی از وسوسه های مسموم شیطان است و مؤمن هرگز نباید خود را به خاطر این فکر غلط از خصلت زیبایی کمک رسانی به فقیر محروم نماید.
آثار شگفت آور کمک رسانی به فقیرشاید شما خواننده محترم با این سؤال مواجه باشید که این همه سفارش و تأکید بر مسئله دستگیری از فقرا برای چیست؟! حتما آثار مفید و درخشانی بر آن مترتب است که مورد پافشاری خدا و اولیاء الهی قرار گرفته است؟!
در پاسخ باید گفت: که شما دوست عزیز، درست حدس زدید، موضوع ارزشمند دستگیری از فقرا و مستمندان دارای آثار بسیار مفید و ارزنده ای است که آشنایی با آنها موجب شگفتی و تعجّب فراوان است، که ما در ادامه به پاره ای از این آثار درخشان اشاره می کنیم:
ریشه کن شدن فاصله طبقاتی
یکی از بزرگترین مشکلات اجتماعی، که همواره بشر با آن مواجه است – علی رغم پیشرفت های صنعتی و مادی – فاصله طبقاتی است، به این معنا که در یک سو عدّه ای غرق در ثروت و ناز و نعمت بوده و از بهترین وسایل آسایش و رفاه بهره مند باشند و در سوی دیگر عدّه ای به اندازه ای در فقر و نداری غوطه ور باشند که حتی از تهیه لوازم ضروری زندگی (از قبیل غذا، لباس، مسکن، لباس ساده و ...) عاجز باشند، طبیعی است که در چنین جامعه ای رنگ عدالت و برابری به چشم نیاید. در چنین اوضاع تأسف باری، اضطراب، نگرانی، بدبینی و جنگ و دشمنی و نا امنی، امری اجتناب ناپذیر خواهد بود. زیرا در این جوامع غیر انسانی، درهای مددرسانی و کمک رسانی اجتماعی به روی فقرا بسته است و فقرا برای اداره زندگی خویش نیاز به منبع درآمدی دارند که با آن مخارج زندگی را تأمین نمایند، وقتی مردم جامعه دست رد بر سینه پر درد و سوخته ی فقرا می زنند، آنها چاره ای جز پناه آوردن به مشاغل کاذب و مفسده انگیز (از قبیل فروش مواد مخدّر، سی دی های مبتذل، عکس های مستهجن و ...) ندارند و در پاره ای از موارد در اثر شدّت فقر و نداری پا را فراتر نهاده و به مفاسد اخلاقی (خود فروشی، عمل شنیع زنا و ...) که اساس و بنیان نظام اخلاقی و رفتاری یک جامعه را بر هم می زند، روی می آورند.
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: کمک به فقیر آثار انفاق شیطان کمک رسانی کمک رسانی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۸۵۳۴۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شیطان با نقاب خواستگار
به آنها نزدیک میشوم و بعد از پایان کارهای اداری پرونده، از مادر و دختر میخواهم تا علت حضورشان در اداره چهارم پلیس آگاهی را که اداره رسیدگی به پروندههای فقدانی است، برایم توضیح بدهند.مادر آهی میکشد و میگوید یک ماه است که به خاطر این خانم خواب و خوراک نداریم، آبرویمان رفته و همسرم مرا مقصر میداند و فکر میکند به خاطر بیتوجهی و نظارت ضعیف من این اتفاقات برای دخترمان افتاده است.به خدا از نظر من همهچیز طبیعی بود و دخترم هم مثل سایر دانشآموزان سرگرم درس و مدرسه بود. من یک درصد هم حدس نمیزدم زیر این ظاهر آرام و سربهزیر، یک موجود سرکش پنهان شده که از ۱۱سالگی مشغول گفتوگوی تلفنی و مجازی با پسری است که کیلومترها با تهران فاصله دارد .دو سال پنهانی با هم در تماس بودهاند و در این مدت آن پسر عکسهایی از خودش برای آیدا میفرستد که دخترم فکر میکند با یک جوان تحصیلکرده و مرفه سروکار دارد. بالاخره این فرد موفق میشود دخترم را فریب داده به شهر محل سکونتش در شرق کشور بکشاند. باورتان نمیشود من و پدرش تا امروز که همکارانتان خبر پیدا شدن آیدا را به ما دادند، چه شرایط سختی را پشت سر گذاشتیم. فکر اینکه چه بلاهایی ممکن است سر دخترم آمده باشد و اینکه اصلا او را دوباره زنده و سالم میبینم یا نه، مرا دیوانه کرده بود.من نمیدانم دیگر چه چیزی باید به شما بگویم. لطفا از خودش بپرسید که نتیجه خوشباوری و اعتمادش به یک پسر غریبه چه بود و در این مدت چه شرایطی داشت؟
بعد از این حرف مادر، نگاهی به دخترک میاندازم که همچنان از شرم سرش را پایین انداخته است. مادر باعصبانیت میگوید: تو که با این رفتارهایت ثابت کردی خیلی جسور هستی و سر نترسی داری، حالا خجالتی شدی؟برای خانم مشاور تعریف کن چه اتفاقاتی برایت افتاده است. اشک در چشمان آیدا حلقه میزند و میگوید: من که گفتم پشیمانم. خانم به خدا من به اصرار دوستم با آن پسر حرف زدم، وگرنه من اصلا چه میدانستم که دوستپسر یعنی چه؟دوستم اصرار کرد و من هم وارد رابطه تلفنی با او شدم و بعد هم از طریق فضای مجازی با هم در ارتباط بودیم تا اینکه بعد از یکی، دو سال اصرار کرد برای دیدنش بروم. من با توجه به عکسهایی که برایم فرستاده بود، فکر میکردم آدمحسابی و تحصیلکرده است و خانواده خوبی دارد. پنهانی راهی شهر محل سکونتش شدم اما همین که به کوچه و محلهشان رسیدم، نظرم عوض شد؛ وارد خانهشان که شدم یک خانه ۳۰متری کثیف و بههمریخته بود.مجید به همراه مادرش زندگی میکرد. اولین صحنهای که با آن مواجه شدم، مادرش بود که یک گوشه خانه نشسته بود و مشغول وزنکردن و بستهبندی مواد شیشه بود. بعد از یک روز اقامت در آن خانه متوجه شدم مجید هم به شیشه اعتیاد دارد و چندین بار موقع مصرف شیشه در صورت من هم فوت کرد و قصد داشت مرا هم معتاد کند. فکرش را بکنید من با چه ذهنیتی راهی آنجا شده بودم و حالا با چه آدمهایی سروکار پیدا کرده بودم .نه راه پس داشتم، نه راه پیش؛ از ماندن در آنجا احساس خطر میکردم و نمیدانستم قصد آنها از کشاندن من به خانهشان چیست؟ ازسوی دیگرروی تماس باوالدینم وبرگشتن به خانه را نداشتم.چند روزی به همین منوال گذشت وهمکاران شما برای بردن من آمدند. من واقعا خوشحالم و امیدوارم والدینم مرا ببخشند. من روزهای بسیار سختی را پشت سر گذاشتم و از صمیم قلب از اینکه از خانه فرار کردم و خام وعدههای یک پسر معتاد شیشهای شدم، متاسف و پشیمانم.امیدوارم مادر و پدرم مرا ببخشند و فرصت دوبارهای به من بدهند تا همان دختر خوب و عاقلی که از من انتظار داشتند، بشوم. من با این سن کم، زندگی در کنار یک پسر معتاد و مادرموادفروشش را تجربه کردم و این چیزی است که تا آخرعمر ازذهن من پاک نخواهد شد.امکان داشت اتفاقات بدتری برای من بیفتد. من خوب میفهمم که اینجا بودنم درست مثل عمر دوباره است.
حامی نوجوانان باشید
سرگرد سمانه مهربانی، رئیس اداره اجتماعی وفرهنگی پلیس آگاهی تهران دراینباره میگوید: دوران بلوغ و نوجوانی حساسترین مرحله رشد فرزند شماست؛ دورانی که فرزند بیتجربه شما باید دست دردست شما آن را پشت سربگذارد .شما بهعنوان والدین باید با مطالعه و ارتقای سطح دانش و آگاهی خود برای رویارویی با چالشهای پیشرو آماده باشید. پیش از بزهدیدگی فرزند باید او را با ویژگیهای دوران بلوغ و نوجوانی آشنا سازید. به فرزندتان بیاموزید احساسات و گرایش وی در این سن نسبت به جنس مخالف فقط تمرینی برای نقشهای بزرگسالی است وهرگز نباید با جدیگرفتن این احساسات و تمایلات، آینده درخشان تحصیلی شغلی و عاطفی خود را با مشکل مواجه سازد.در صورت ناتوانی دربرقراری ارتباط صحیح با فرزند و احساس خطر نسبت به رفتارهای مشکلآفرین وی سریعا با یک مشاور متخصص درامور نوجوانان مشورت کنید.دوست فرزند خود باشید تا در صورت بروز هرگونه مشکل یا چالش در زندگی شما اولین کسی باشید که موردمشورت و درددل قرار میگیرد.درغیر این صورت فرزند شما به دوستان و همسالان خود روی میآورد که با راهکارهای ناپخته و اشتباه؛ فرزند شما را هرچه بیشتر در پرتگاه سقوط و چرخه باطل اشتباهات قرار میدهند.