چرا برخی کرونا را دروغ می نامند؟
تاریخ انتشار: ۱۷ آبان ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۸۸۱۹۱۷
یک متخصص بیماری های داخلی و فعال رسانه، با بیان اینکه اخبار جعلی سعی در دروغ نشان دادن کرونا دارند، عنوان کرد که شرایط بیماران کرونایی از آنچه در رسانههای رسمی اعلام میشود هم سختتر است.
به گزارش ایسنا؛ دکتر مصطفی جلالی فخر در نشست آنلاین «کرونا ویروس؛ رسانه و آگاهی بخشی» درباره نحوهی مواجهه اخبار جعلی با کرونا که این بیماری را دروغ مینامند، توضیح داد: این مسئله سوءاستفاده از روانشناسی اضطراب است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دکتر جلالی فخر افزود: در مرحله بعد میگویند پس این آدمهایی که می میرند چه؟! بعد به خودشان پاسخ می دهند اینها از چیز دیگری میمیرند. بعد سیتی اسکنها را هم دروغ میپندارند و همه چیز را انکار میکنند.
این فعال رسانه در پاسخ به این پرسش که چرا در اوایل آمدن کرونا، رسانهها دچار سردرگمی بودند؟ پاسخ داد: زیرا کرونا یک ویروس و اتفاق جدید بود. علم پزشکی هم از قبل اطلاعات کافی نداشت و الان هم بعد از ۹ ماه نمیتوانیم بگوییم کاملا کرونا را میشناسیم. در ابتدا تصور نمیکردند کرونا تا این حد گستردگی و کشندگی داشته باشد و از طرفی میترسیدند جامعه دچار وحشت شود. برای همین رسانهها به سمت کوچکپنداری کرونا رفتند، حتی صداوسیما هم همین کار را کرد. برخی کشورهای دیگر هم که به اقتصاد بازار آزاد وابستگی دارند سعی میکردند کرونا را بزرگ نکنند و در آمریکا هم رییس جمهورش کرونا را جدی نمیگرفت. این سردرگمی رسانهای به دلیل عدم شناخت کافی بود اما به تدریج این نگاه عوض شد.
او افزود: گاهی رسانهها در حد شوخی کرونا را پایین میآورند. در صداوسیما کارشناسان طب سنتی را میآورند که درمانهای غیرعلمی را پیشنهاد میدهند زیرا اتاق فکر ثابتی نیست. مدیریت متمرکزی برای کرونا نیست و اگر هست قدرت کافی ندارد که سایر مراکز از آن تبعیت کنند.
جلالی فخر با بیان اینکه مهمترین ویژگی برای یک خبرنگار شرافت است، عنوان کرد که یکی از آسیبها این است که خبرنگاران شیفته تعداد بازدید خبر میشوند و میخواهند خبر پربازدیدتری داشته باشند و برای همین ممکن است تیتری بزنند که واقعیت ندارد.
او در همین زمینه به کارشناسان صداوسیما اشاره کرد و گفت: یک نفر در صداوسیما گفته من واکسن گیاهی کرونا را کشف کردم و رسانه ها هم خبرش را کار کردند. خیلی ها نمیگوید واکسن شما کجاست و چرا این همه تلافات داریم؟!
او با انتقاد از کسانی که به اسم طب سنتی درمانهای غیرعلمی به مردم پیشنهاد میدهند، گفت: یک بیمار دیابتی تزریق انسولین را به خاطر یک داروی سنتی قطع کرده بود و با قند ۶۰۰ و رو به مرگ به بیمارستان آمد. گفتیم جلوی دوربین بگو چه شده است، گفت میترسم بلایی سرم بیاورند؛ یعنی اینها یک شبکه برای خود تشکیل دادهاند که گردش مالی چشمگیری ایجاد کرده و به کسانی که باید جلوی این فرآیند غیراخلاقی را بگیرند نفع میرساند. در بیمارستان به خاطر این درمانها تلافاتی هم داشته ایم؛ مثل بخور جوش شیرین و دود عنبر نسا. بعضی از همکاران پزشک عمومی ما متاسفانه به خاطر اینکه شرایط شغلی خوبی وجود ندارد روی ناآگاهی مردم موج سواری میکنند و وارد این بازی میشوند که عنوان دکتر هم دارند و این قصه را پیچیدهتر میکند، مردم هم فکر میکنند چون دکتر است حتما درست می گوید. کسی که هفت سال درس خوانده به خاطر مسایل معیشتی وارد این کارها میشود.
این پزشک در پاسخ به این سوال که چقدر بازتاب کرونا در رسانهها واقعگرایانه است؟ گفت: در حقیقت این تطابق وجود ندارد و ما هم به عنوان کادر درمان میخواهیم نگرانی فقط به حدی به جامعه وارد شود که تاثیری در پیشگیری داشته باشد زیرا نگرانی خودش باعث کاهش ایمنی میشود. ما برخی از ویژگیها و اعجاب ترسآور کرونا را منتقل نمیکنیم زیرا ترس را بیشتر میکند. ما بیشتر از بقیه میترسیم؛ چراکه میبینیم این ویروس چه کار میکند. اینکه سرمان را در برف فرو کنیم خیانت به جامعه است. باید مقداری ترس مبتنی بر واقعیت را به جامعه منتقل کنیم تا مردم رعایت کنند. با این همه توصیه اوضاع این است و هنوز به جایی نرسیده که بگوییم جامعه کارش را درست انجام میدهد. شرایط بیمارستانها و سردخانههایی که جا برای کروناییها ندارند منتقل نمیشود. ایسنا یک گزارش از بهشت زهرا(س) و اجساد کروناییها داشت که افکار عمومی را منقلب کرد. بهتر از این ها هم میشود اطلاعرسانی کرد و نیاز به شفافیت بیشتری داریم البته نه اینکه همه چیز هم منتقل شود.
جلالی فخر درباره وظیفه و نقش صداوسیما در شرایط حساس کنونی عنوان کرد: صداوسیما باید شبکههای مختلف خودش را از نظر فکری سامان دهی کند و بی برنامه نباشد. باید ارجاعات علمی و پزشکی داشته باشد و از کسانی که جایگاه علمی دارند و در این زمینه فعال هستند مشاوره بگیرد. همچنین به ستاد مقابله با کرونا به عنوان یک مرجع نگاه کند و درباره کسانی که مردم را اغفال کرده و به مهلکه میفرستند، روشنگری کند. کسانی هستند که مردم را فریب میدهند که کرونا خیلی جدی نیست و زیادی بزرگ شده یا دستورات غیرعلمی میدهند؛ اینها باید توسط رسانه آگاهیبخشی شود تا مردم آگاه باشند. بخشی از تلفات ما به این خاطر است که مردم نمیدانند و فریب میخورند.
این متخصص داخلی درباره اینکه آمار قربانیان کرونا چقدر با واقعیت تطابق دارد؟ اظهار کرد: اعداد اعلام شده کمتر از میزان واقعی است اما این یک رفتار تعمدی نیست بلکه ملاک آماری بر اساس پروتکل جهانی مبناهایی دارد. باید پی سی آر بیمار مثبت بوده و در بیمارستان بستری بوده باشد تا فوت به علت کرونا ثبت شود. بخش مهم ماجرا این است که ما بر اساس تست پی سی آر عمل نمیکنیم، خیلیها سیتی اسکنشان کرونا را نشان میدهد و درمان را شروع میکنیم. قضاوت بالینی پزشک مهمترین مبنای تشخیص ماست. خیلیها در خانه درمان میشوند چون تخت خالی نیست. برای همین بسیاری از فوتیها به عنوان بیماران کرونایی ثبت نمیشوند.
او افزود: علاوه بر این، کرونا عوارضی مثل سکته قلبی دارد که آن هم جزو کرونا محسوب نمیشود. یعنی شخص کرونا گرفته درمان شده و تستش منفی شده است اما پس از رفتن به خانه سکته کرده است. اینها هم کرونا است اما به عنوان مرگ ناشی از کرونا قلمداد نمیشود.
جلالی فخر یکی از دلایلی که مردم برای کسب اطلاعات و اخبار به منابع غیررسمی روی آوردهاند را اینگونه شرح داد: بخشی از آن به خاطر هم زمانی سوء مدیریت اقتصادی و فشار اقتصادی بر مردم است که آنها را عصبی و کلافه کرده است. این نارضایتی تعمیم پیدا کرده و مردم به اخبار رسمی هم بی اعتماد شدهاند. مردم به اشتباه فکر میکنند هر چه صداوسیما میگوید خلافش درست است؛ در صورتی که درباره کرونا اینطور نیست. برخی حتی پزشکان را هم در ردیف جناح های سیاسی قلمداد میکنند و به ما هم اعتراض میکنند که چون وابسته به فلان مرکز هستیم کرونا را جدی نشان میدهیم.
او با بیان اینکه اعتماد نداشتن به رسانه های رسمی باعث اقبال نسبت به مراکز اطلاعرسانی جعلی شده است که کرونا را شوخی قلمداد میکنند، افزود: اوایل رسانههای رسمی را متهم میکردند که کشتههای کرونا را کمتر اعلام میکنند و الان میگویند بیشتر از واقعیت اعلام میکنند تا مردم بترسند و به مشکلات اقتصادی فکر نکنند. اما اگر همین روزی چهارصد نفر را هم باور کنیم با یک فاجعه انسانی روبه رو هستیم، یعنی در ۱۰ روز ۴ هزار نفر از بین میروند.
دکتر جلالی فخر در پایان درباره از بین رفتن کرونا و جهش این ویروس توضیح داد: مهمترین و واقع بینانهترین امکان، پایان پاندمی با واکسن است که فعلا در حدی نیست که به آن امیدوار باشیم. واکسنهایی که در روسیه و چین تولید شدند خیلی جدی نشدند. بهترین واکسن، متعلق به آکسفورد است که آن هم هنوز کارآزمایی مرحله سومش تمام نشده است. جهش ویروس هم میتواند خوب یا بد باشد. ما زمانی ویروس سارس را داشتیم که به صورت ناگهانی با خودش نابود شد. میتواند برعکس هم بشود؛ یعنی ویروس جهشهایی کند که کشندگیاش بیشتر شود یا تبدیل به ویروس جدیدی شود که واکسن ساخته شده برای آن بی اثر باشد. اما آن چیزی که بیشتر محتمل است رسیدن به واکسن و پایان پاندمی است.
لینک کوتاه: asriran.com/003AMZمنبع: عصر ایران
کلیدواژه: کرونا رسانه ها آدم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۸۸۱۹۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
از «نیکا» تا «یسنا»
عصر یکشنبه، ۹ اردیبشهتماه در روستای «یلی بدراق» از توابع بخش «پیشکمر» شهرستان کلاله خبر پیچید که «یسنا دیدار» دختر چهارسالهای که مردم روستا کمابیش او را میشناختند، گم شده است.
خبر، در یکی دو روز اول حوالی همان روستا چرخید و اول مردم ده، زمینهای کشاورزی را به دنبال او گشتند و بعد با ورود نیروهای امدادی و انتظامی هم تیم جستوجو بزرگتر شد و هم نگرانیها. مردم روستاهای اطراف هم بسیج شدند و هرکس بهنوبه خود میکوشید سهمی در یافتن دختربچه روستایی داشته باشد؛ جوانترها لابهلای ساقههای بلند و انبوه گندم را میگشتند، زنها برای تیم مردمی و امدادی غذا میپختند و مسنترها با دعا چشمانتظار یافتن یسنا بودند.
این تکاپوی خودجوش باعث شد گمشدن یسنا، مورد توجه شبکههای اجتماعی و سپس رسانههای رسمی قرار بگیرد و بهاصطلاح ترند شود. بعدازظهر پنجشنبه ساعتی قبل از غروب آفتاب پنجمین روز گمشدن یسنا بود که رسانهها خبردادند یکی از کایتسواران امدادی او را در دل یکی از مزارع شناسایی کرده است و دختربچه ترکمن زنده و سالم پیدا شد.
یسنا در همان نقطهای پیدا شد که امدادگران قبلا آنجا را جستوجو کرده بودند و همین موضوع در کنار وضعیت ظاهر و جسمانی دختربچه ۴ ساله، این ظن را تقویت کرد که او ربوده شده بود. دادستان عمومی و انقلاب کلاله امروز خبر داد با توجه به شواهد و قراین به دست آمده، ظن بازپرس پرونده مبنی بر ربوده شدن کودک کلالهای تقویت شد و در این راستا چند نفر به عنوان مظنون به پلیس آگاهی احضار شدند. با آغاز روند بازپرسی و قضایی درباره گمشدن یسنا، کاربران در شبکه اجتماعی به بحث تأثیر حساسیت جمعی چه در دل یک روستا و چه در فضای مجازی در پیداکردن دختربچه ۴ ساله پرداختند.
موضوع گمشدن یسنا با یک موضوع دیگر که آن هم درباره یکی از دختران کشورمان بود، همزمان شد؛ یعنی مرگ «نیکا شاکرمی» که واپسین روز شهریورماه ۱۴۰۱ جنازهاش در ساختمانی واقع در خیابان لبافینژاد تهران پیدا شد و شواهد حاکی از این بود که او با پرتابکردن خودش از یک ساختمان نیمهکاره خودکشی کرده است.
تصاویر حضور نیکا شاکرمی در اعتراضهایی که پس از فوت مرحومه مهسا امینی شکل گرفت در کنار صحبتهای ضدونقیض مادر و خاله او سبب شد رسانههای فارسیزبان معاند ادعا کنند او از سوی مأمورانی که در صحنه ناآرامیها حضور داشتند، کشته شده است. ادعایی که از سوی مسئولان انتظامی و قضایی کشورمان با استناد با شواهد، تصاویر و مستندات رد شد، اما «بیبیسی جهانی» سهشنبه هفته گذشته تلاش کرد با یک سند مخدوش، موضوع «نیکا شاکرمی» را نبش قبر کند.
اگرچه تناقضهای فاحش گزارش بیبیسی درباره زمان فوت و مکان یافتن جسد نیکا شاکرمی در کنار گافهای آشکار، این رسانه را ناچار به ارائه این توضیح کرد که آنچه منتشر کرده اسناد اصلی نیست و «بازسازی» شده است، اما موضوع در شبکههای اجتماعی داغ شد. برخی از فعالان رسانهای و سیاسی نیز بدون پرداختن به این تناقضها، چشمبسته، صفر تا صد روایت بیبیسی را پذیرفتند و ضمن بازنشر آن، فضای شبکههای اجتماعی بهویژه در توئیتر را لبریز از هیجان و احساسات کاذب کردند. وضعیتی که سبب شد برخی از اسناد و تصاویر در پرونده قضایی نیکا شاکرمی که به گفته مسئولان برای حفظ آبروی مرحومه نیکا شاکرمی و خانوادهاش رسانهای نشده بود، در پاسخ به شبهات بیبیسی و مطالبه افکار عمومی بهناچار منتشر شود. همزمان قوه قضاییه خبر داد، دادستانی تهران شماری از اهالی رسانه را که با بازنشر روایت بیبیسی امنیت روانی جامعه را مخدوش کردند، احضار شدهاند.
مروری کوتاه بر واکنش افکار عمومی وگروههای مختلف اجتماعی به دو موضوع یادشده در هفته گذشته از حساسیت جامعه ایرانی به موضوعاتی حکایت دارد که بهنوعی با دختران کشورمان پیوند دارد؛ از یسنای ۴ ساله گرفته تا نیکای ۱۶ ساله. حساسیتی که در باورهای مذهبی، انسانی و اخلاقی ایرانیان ریشه دارد و اگرچه بیتردید نقطه قوت فرهنگ ایرانی-اسلامی مردم کشورمان است، اما از سوی دستگاههای امنیتی و رسانهای کشورهای دیگر به عنوان دستمایه جدی برای تحریک عواطف عمومی شناسایی شده است.
هرچند فروکشکردن بلافاصله واکنشها در شبکههای اجتماعی درباره گزارش مخدوش و ساختگی بیبیسی در موضوع نیکا شاکرمی بعد از مشخصشدن گافها و تناقضها نشان از فهم و بلوغ رسانهای کاربران داشت، اما نمیتوان از آنچه ساعاتی بعد از انتشار گزارش بیبیسی در توئیتر فارسیزبانان گذشت، غفلت کرد. وضعیتی که این واقعیت را یکبار دیگر هم به نهادهای مسئول و هم فعالان رسانهای و سیاسی یادآوری کرد که هرگونه کنش و واکنش به موضوعات و اخباری که درباره دختران سرزمینمان مرتبط است، حساسیتی مضاعف میطلبد.
منبع: نورنیوز
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی