برداشت چوب خط قرمز سازمان جنگل هاست
تاریخ انتشار: ۱۷ آبان ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۸۸۵۸۱۶
ممنوعیت بهره برداری چوبی از جنگل های شمال بر پایه صراحت ماده ۳۸ قانون برنامه ششم توسعه خط قرمز سازمان جنگل هاست و در مدیریت درختان شکسته، افتاده و آسیب دیده، علیرغم ظرفیت های موجود ماده قانونی فوق الذکر، تمام جوانب و حساسیت های رویشگاهی رعایت می شود.
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ در پی درج مطالبی دربرخی شبکه های اجتماعی با عنوان «برگرداندن بهره برداری چوبی به جنگل های هیرکانی» معاونت امور جنگل سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری کشور ضمن تکذیب مطالب مذکور جوابیه ای را بشرح ذیل منتشر نمود:
جنگل های هیرکانی و جایگاه بی نظیر آن در منابع طبیعی کشور از آن درجه اهمیت برخوردار است که طرح موضوعات مختلف پیرامون آن به سرعت در سطح جامعه مورد توجه قرار گیرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سیاست اصولی سازمان جنگل ها در چگونگی مدیریت جنگل های شمال، که نشات گرفته از اسناد بالادستی و تکالیف قانونی و همچنین آخرین یافته های علمی و دستورالعمل های فنی FAO است، مدیریت واحد ونظام مند درقالب حوضه های آبخیز برمبنای معیارهای پایداری جنگل (SFM) وبا لحاظ همه ابعاد اکولوژیکی ، اجتماعی واقتصادی این منابع است.
براین اساس مطالعات طرح مدیریت پایدار منابع طبیعی منطقه هیرکانی در جریان بوده و تا کنون اقدامات شایسته ای ازجمله مطالعات نیمه تفصیلی به منظور ارزیابی توان وتعیین کاربری های درخور به انجام رسیده است. دراین میان تاکید می گردد که اصل ممنوعیت بهره برداری چوبی از جنگل برپایه صراحت ماده ۳۸ قانون برنامه ششم توسعه به مثابه خط قرمز سازمان در پی ریزی هر گونه طرح مدیریتی مدنظر قرار گرفته وحتی در مدیریت درختان شکسته، افتاده و آسیب دیده ، علیرغم ظرفیت های موجود ماده قانونی فوق الذکر، تمام جوانب و حساسیت های رویشگاهی را رعایت می نماید.
آنچه اخیرا براساس دغدغه های رییس سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری کشور در برون رفت از معضلات حفاظتی، درشرف بررسی های کارشناسی قرار گرفته، بازنگری در طرح های خاص حفاظتی با رویکرد اقدامات فنی اجتناب ناپذیر و با تاکید برعدم برداشت درختان جنگلی وصرفا برای دوران گذار تا تکمیل مطالعات اصولی و تحقق اجرای طرحهای مدیریت پایدار جنگل بوده، چرا که اصولا اعتقاد دارد به درازا کشیدن نتایج مطالعات مدیریت پایدار، اولا توجیه مناسبی برای مدیریت حفاظت بدون طرح مدون نبوده و ثانیا کیفیت مطالعات در دست اجرا نباید تحت الشعاع محدودیت های زمانی ویا احیانا مضایق اعتباری قرار گیرد.
از این رو برابر تاکیدات مکرر ریاست سازمان در جلسات ستاد ملی هیرکانی مبنی بر رعایت اصل ممنوعیت بهره برداری چوبی از درختان، تصریح می نماید همه سناریوهای مدیریتی دقیقا منطبق بر قانون برنامه با هدف حفاظت فنی و فیزیکی واستراحت جنگل مورد برنامه ریزی قرار خواهد گرفت.
لذا متهم نمودن سازمان جنگل ها به تاثیرپذیری از برخی محافل غیرعلمی، با توجه به وظایف و اختیارات اجرایی و لزوم پاسخگو بودن دستگاه متولی منابع طبیعی، اجحاف درحق بدنه فنی ونادیده گرفتن زحمات همه جنگلبانان قلمداد خواهد شد.
بدیهی است معاونت امور جنگل با همراهی همه ارکان سازمانی با همدلی و هم افزایی لازم در جهت سیاست های متخذه و تحقق وظایف و ماموریت های محوله از هیچ کوششی برای بهینه نمودن حفاظت از این منابع خدادادی دریغ نخواهد نمود.
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: چوب جنگل های هیرکانی سازمان جنگل ها برداشت چوب بهره برداری چوبی سازمان جنگل ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۸۸۵۸۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
غفلت در بهرهبرداری از میادین مشترک نفت و گاز، چه بر سر آینده اقتصاد می آورد؟
به گزارش خبرآنلاین منابع نفت و گاز محدودند و هر روز هم از میزانشان کاسته میشود و از سوی دیگر، سوختهای فسیلی به واسطه تأثیرات سوئی که بر زیستبوم کره زمین میگذارند، اگر جایگزین مطمئنی برایشان پیدا شود، جایگاه و ارزش خود را در صنعت و اقتصاد جهان از دست خواهند داد؛ چنانکه امروز شاهد گسترش سوختهای پاک و انرژیهای سبز هستیم؛ ازاینرو حتی این احتمال وجود دارد که زودتر از آنکه منابع نفت و گازمان تمام شود، بیارزش و بیمشتری بماند.
روزنامه شرق نوشت: پس چاره چیست و چه باید کرد؟ خرجکردن منابع و سرمایههای ملی در کشور به چنان مرز بحرانی رسیده که دیگر قطعا زمان و فرصت نداریم که چرخ را از نو اختراع کنیم و نسخههای بیمایه و فاقد پشتوانه اجرائی و عملیاتی ارائه دهیم. تنها گزینه پیشرو، گامزدن در مسیر تجربههای امتحان پسداده و به ثمر نشسته است. تجربه همانهایی که مانند ما منابع خدادادی دارند، چه در داخل کشورشان و چه در میادین مشترک؛ اما با نگاهی متفات، درآمدهای حاصل از فروش نفت و گازشان را در عوض هزینهکرد برای بودجههای جاری به کانالهای سرمایهگذاری هدایت کرده و امروز، فصل خوشهچینیشان رسیده؛ کشورهایی مانند نروژ یا همسایگانی مانند امارات و قطر.
نفت و گاز برای این کشورها سرمایه ملی بوده، سرمایه را سرمایهگذاری کردند و هزینههایشان را هم از کنار همان سرمایهگذاریها تأمین میکنند؛ نگاهی که شاید در کشور ما با راهاندازی حساب ذخیره ارزی و بعد هم صندوق توسعه ملی گامهای نخستینش برداشته شد؛ اما از همان گام نخست و قدم اول فراتر نرفت؛ چراکه این مهم، نیازمند عزمی ملی و خواستی همگانی است؛ اینکه منابع ملی را به کانال سرمایهگذاری هدایت کنیم تا حق آیندگان را هم حفظ کنیم و سهم آنها را هم پیشخور نکنیم، نیازمند همراهی و همگامی همه سیاستگذاران و تصمیمگیران و مجریان است.
صندوق توسعه ملی در مدت قریب به سه سال گذشته سعی بر آن داشته تا این مفهوم را برای تمام ارکان اقتصادی کشور تبیین و تفهیم کند که کارکرد و اساسنامه این صندوق، ایفای نقش در کسوت یک صندوق بیننسلی است تا منابع ملی را سرمایهگذاری کرده، خلق ثروت و ارزش کند و در نهایت، هم ساکنان امروز و هم اهالی فردا را منتفع سازد؛ اما نهتنها شاهد همراهی و همگاهی نبوده؛ بلکه تمام انرژی و ظرفیتهایش را صرف آن کرده تا سنگهایی را که پیش پایش نهادهاند، بردارد؛ آنهم برای آینده فرزندان این سرزمین. افق روشن صندوق توسعه ملی که با عنوان حکمرانی نوین مطرح شد و چشماندازش وصول مطالبات ملی و معوق و هدایت در راستای ارزشآفرینی برای مردم ایران بوده، امروز به جنگی فرسایشی بدل شده است.
و اما در میانه این کشمکش، آنچه ذبح میشود، منفعت مردم ایران است و بدونتردید برنده بازی، همسایگانی هستند که از تعلل و بیعملی ما سود میبرند؛ سرمایهگذاری صندوق توسعه ملی در میادین مشترک نفت و گاز به منظور افزایش برداشت از منابعی که همسایه با تمام توان و ظرفیت از آن برداشت میکند، فرصت طلایی برای خلق ثروت و افزایش سرمایه و منابع ملی بود؛ فرصتی که با تنگنظری و بخشینگری به اضمحلال رفت و تنها کشورهایی را که با آنها میادین مشترک داریم، شادمان کرد.
کشوری مانند قطر که میدان گازی پارس جنوبی را با ما به اشتراک دارد، نهتنها با تمام توان و ظرفیت در حال برداشت است؛ بلکه همواره و هرروزه سرمایهگذاری در این میدان را افزون میکند تا کاهش افت فشار در پی برداشت مستمر، حجم تولید و صادراتشان را کاهش ندهد؛ اما ما در این سوی مرز تنها اقدامات آنها را به نظاره نشستهایم و قدم از قدم برنمیداریم. بحمدالله توجیهها و بهانهها جور است: کشور در شرایط تحریم است و توان سرمایهگذاری تازه را نداریم و الخ... . اما صندوق توسعه ملی دقیقا در چنین شرایطی طرحی را ارائه داد که حجم بالایی از سرمایهها را به میادین مشترک نفت و گاز گسیل میکرد و حاصلش افزایش برداشت درخورتوجه از میادین بود که هم سرمایه ملی را افزون میکرد و هم با پرداخت سهم دولت، گشایشی ایجاد میکرد و مرهمی میشد بر اقتصاد ملی؛ اما حیف و صد حیف که منفعت ملی فدای بخشینگری شد.
23302
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901962