آمریکای ترامپ و بایدن فرقی ندارد
تاریخ انتشار: ۱۸ آبان ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۸۹۶۱۹۹
امروز بسیاری از اندیشمندان روابط بین الملل بر این مهم اذعان دارند که جهان حاضر درحال گذار به سمت نظم جهانی نوینی است و دیگر سیستم تک قطبی پاسخگوی حکمرانی جهانی نخواهد بود و شیوع ویروس کرونا بر این اوضاع صحه گذاشت و ناکارآمدی ساختارهای کنونی در نظام بینالملل را آشکار ساخت.
نظم نوین جهانی که از آن سخن به میان آمد (پیشبینی می شود تک- چندقطبی باشد(uni_multipolar) متأثر از همهگیری ویروس کرونا و شکل گیری قدرت های نوظهوری است که خواهان نوع جدیدی از حکمرانی جهانی و از طرف دیگر متأثر از افول هژمونی جهانی آمریکا و ابرقدرت بودن انحصاری آن هستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
انحطاط آمریکا
مشکلات اقتصادی امروز در ایالات متحده آمریکا در مواجهه با بحران کرونا خسارت سنگینی را متحمل شده است و با محو شدن حباب اقتصادی که به ظاهر نمادی از وضعیت خوب اقتصادی این کشور داشت و در کنار مشکلات اقتصادی سال ۲۰۰۸ این کشور که به طور کامل برطرف نشده بود دوباره به میدان آمد .
مشکلات ایالات متحده تنها به اینجا ختم نمیشود بلکه امروز همگان شاهد هستند دیگر ساختار و نظم لیبرال دموکراسی آمریکا پاسخگوی عملکرد دولت، حاکمیت و سیاست داخلی این کشور نیست و بلکه سیاست خارجی این کشور نیز به شدت تحت تأثیر واقع شده است. امروز شاهد هستیم که سیستم سیاستگذاری و عملکرد این کشور با بحرانهای دوگانه سیاسی و اجتماعی، محل ظهور تظاهرات و خشونتهای لجام گسیخته و بیسابقه است؛ همانگونه که در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ این کشور کاملامشهود است و این شکاف بین ملت آمریکا و عدم اعتماد به حاکمیت میتواند به چالشی عظیم منجر شود. اگرطبقه میانی و حامیان سیاست خارجی مداخله جویانه آمریکا ازصحنه خارج شوند، زمینه ورود رادیکال ها فراهم می شود و دراین صورت با روشن شدن مسائل داخلی، آمریکا دچار بحران تحولات داخلی خواهد شد و طبیعتا نقش بین المللی خود را بیش از گذشته از دست می دهد.
جامعه آمریکایی دچار دو قطبی شده است و با مشکلاتی همچون فقدان هویت و تمدن دست و پنجه نرم میکند و به فرمایش رهبر معظم انقلاب اسلامی انحطاط سیاسی، مدنی واخلاقی رژیم آمریکا برهمگان آشکارشده است، اما افول تمدنی و هویت تنها به آمریکا منتهی نمیشود ،بلکه دولتهای غربی نیز با آن مواجه شدهاند. در این زمینه مشاهده می شود که چگونه تمدن شیطانی و متوحش غرب، برای نجات خود و از روی استیصال،عصبانیت و دستپاچگی، به سناریوی شیطانی اسلام ستیزی که اقدامی فریبکارانه و حرکتی جاهلانه علیه پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و سلم بود متمسک میشود .
امروز سیاست خارجی آمریکا متأثر از رویکرد رئیس جمهور فعلی این کشور در یکجانبهگرایی،انزواگرایی و نفی پیمانها و نهادهای بین المللی معروف است و به نظر بسیاری از تحلیل گران داخلی این کشور، رو به افول و ورشکستگی است. این درونگرایی آمریکا که گاهی گفته می شود انزواگرایی نیست، اما در واقع روابط راهبردی این کشور حتی با متحدان اروپایی خود را نیز دچار مشکل کرده است.
سیاست امروز آمریکا در قبال جهان حول محور منافع این کشور می چرخد، همانطور که بر اساس سند راهبردی NSS این نکته تصریح شده است:چهار منافع حیاتی و ملی (که به عنوان چهار ستون استراتژی سازمان یافته اند)ستون فقرات این تعهد را تشکیل می دهند:
۱- از میهن ، مردم آمریکا و سبک زندگی آمریکایی محافظت کنید
۲- رونق آمریکا را ارتقا دهید
۳- صلح را از طریق قدرت حفظ کنید
۴- نفوذ آمریکا را پیش ببرید
همچنین دراین سند آمده است؛ ایران از گروه های تروریستی حمایت می کند و صریحاخواستار نابودی ما هستند. سازمان های تروریستی جهادی مانند داعش و القاعده مصمم هستند با ایدئولوژی نفرت انگیز خود به ایالات متحده حمله کرده و آمریکایی ها را رادیکال کنند.
به همین خاطر در جناح شرقی ناتو به تقویت قدرت بازدارندگی و دفاع ادامه خواهیم داد و تلاش متحدان و شرکای خط مقدم برای دفاع بهتر از خود را حمایت خواهیم کرد. ما با ناتو همکاری خواهیم کرد تا توانایی های دفاع هوایی و موشکی یکپارچه آن را برای مقابله با تهدیدات موجود و پیش بینی شده موشک های بالستیک و کروز ، به ویژه از ایران ، انجام دهیم. ما همکاری های ضد تروریسم و امنیت سایبری را افزایش خواهیم داد. بخشی از خاورمیانه محل مورد انتظار برای نفوذ ایران و تهدیدهای جهادی است و این کشورها موضع بسیار سختی در قبال ایران دارند ، اما توافق هسته ای JCPOA(برجام) را نقد نمی کند. بعضی از اهداف مبهم هستند یا ضعیف نمایش داده شده اند. در این بخش ، روند صلح اسرائیل و فلسطین ذکر شده است، اما همچنین بیان می شود که «اسرائیل عامل مشکلات منطقه نیست و کشورها به طور فزاینده ای منافع مشترک با اسرائیل را در مقابله با تهدیدهای مشترک پیدا کردهاند.» این یک اشاره نسبتاعجیب از «متعهد بودن به یک شورای همکاری قوی و یکپارچه خلیج فارس» در زمانی است که به سختی در وضعیت جهانی فعلی شاهد شورای همکاری خلیج فارس را شاهد هستیم. همچنین در مورد تقویت مشارکت استراتژیک ایالات متحده با عراق و ایجاد یک توافق صلح در سوریه بدون هیچ گونه جزئیات صحبت می شودو در همان زمان خواستار اصلاحاتی برای رفع «اصلی ترین نابرابری هایی است که تروریستها از آن سو استفاده می کنند» و در کنار آن حمایت از اصلاحات در مصر و عربستان سعودی حائزاهمیت است. همچنین متعهد می شود که ایالات متحده، حضور نظامی لازم در منطقه را حفظ کند تا متحدان ما در برابر حملات تروریستی محافظت کند و توازن قدرت منطقه ای
مطلوب را حفظ کند. ما به شرکای منطقه ای در تقویت نهادها و تواناییهای آنها ، از جمله در اجرای قانون ، برای انجام اقدامات ضد تروریسم و ضد شورش کمک خواهیم کرد. ما به شرکا کمک خواهیم کرد تا بتوانند از دفاع موشکی قابل همکاری و سایر قابلیت ها برای دفاع بهتر در برابر تهدیدات موشکی فعال استفاده کنند. ما برای خنثی سازی فعالیتهای ثبات زدایی ایران در منطقه با شرکا همکاری خواهیم کرد.
انتخابات آمریکا و تأثیر آن برجمهوری اسلامی
بنابراین شواهد نشان میدهد ساختار سیاسی و تصمیم سازی ایالات متحده به گونهای است که چه بایدن باشد و یا ترامپ، آنها جمهوری اسلامی را خصم خود و مانعی برای تأمین منافع منطقهای و فرامنطقهای خود میدانند، اما آنچه میتواند متصور باشد گسترش حضور آمریکا در منطقه نه لزومابه صورت گسترش ناوگان نظامی، بلکه همراه سازی و اجماع متحدین منطقهای خود چه با روی کار آوردن عناصر خود در رأس این دولت ها و چه تطمیع و تهدید برای آشکار سازی روابط با رژیم غاصب صهیونیستی باشد. در واقع با این اقدام سعی در مشروعیت بخشیدن به حضور خود درمنطقه و رژیم غاصب وحمایت ازآن است، درواقع این اقدامات ایالات متحده را میتوان برای سرپوش گذاشتن برانحطاط وافول ارزیابی کرد؛ غافل از آنکه این سنت الهیاست. «ان الباطل کان زهوقا…»
امروز آنچه مشهود است تلاش آمریکا برای موازنه فراساحلی خود در منطقه با ایجاد تفرقه،ایجاد ضعف در محور مقاومت و تکمیل پازل فشار حداکثری بر جمهوری اسلامی ایران است، اما برای مقابله با سیاست های مداخله جویانه و خصمانه آمریکا عدم اتخاذ سیاست صبر و انتظار و خروج از موضع انفعال می تواند مؤثر واقع شود، اما باید دانست که رویکرد ترامپ و بایدن یکی است ولی تاکتیک ها متفاوت است. بنابراین آمریکای بایدن همان آمریکای ترامپ است و باید دانست هرگونه تغییر موضع از سوی مسئولین برای مذاکره، حماقت و خسرانی بیش نخواهد بود زیرا که اولا، سیاست اعلامی باسیاست اعمالی آمریکا متفاوت است وثانیا،آمریکا جمهوری اسلامی را درموضع ضعف میبیند.
در عین حال یک سناریو که میتواند آمریکا را به عقب نشینی از مواضع نامشروعش وادار سازد؛ ضربه به منافع آمریکا و متحدین منطقهای اوست و لو اینکه به صورت غیرمستقیم باشد.
ذکر این نکته ضروری است که قدرت ایالات متحده آمریکا سه ضلع دارد:
۱- دلار
۲- اقتصاد
۳- ناوگان نظامی
در مورد اقتصاد و ناوگان نظامی آمریکا باید دانست که بسیار آسیب پذیر است. در بحث اقتصاد، اوضاع برآمده از شیوع کرونا حائز اهمیت است،اما در مورد ناوگان نظامی بحثی بسیار مفصل باید، ولی باید دانست که این ناوگان بیش از آنکه خود ساخته باشد ساخته هالیوود است. در مورد سیاست استفاده از دلار آمریکا باید گفت که می توان در جهت آسیب پذیری آن گام های ارزنده برداشت؛ همان سیاستی که اگر ضربه ببیند دوضلع دیگررا به شدت تحت تأثیر قرار خواهدداد.
والله غالب علی امره
سید امیر حسین قاضی زاده - نایب رئیس اول مجلس
منبع: پارس نیوز
کلیدواژه: شیوع ویروس کرونا آمریکا سیاست خارجی آمریکا انتخابات امریکا سیاست خارجی آمریکا شیوع ویروس کرونا جمهوری اسلامی ایالات متحده ناوگان نظامی باید دانست منطقه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.parsnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارس نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۸۹۶۱۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اشتباه مهم من در دوره اول این بود: زیادی خوب بودم!- ترامپ
منبع: تایم
تاریخ انتشار: 30 آوریل 2024
گفتگوی اریک کورتسا با دونالد ترامپ
مترجم: لیلا احمدی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
دونالد ترامپ: سیاستمدار، تاجر و سلبریتی آمریکاییِ ۷۷ ساله است که در خلال سالهای ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۱ چهل و پنجمین رئیسجمهور ایالات متحدۀ آمریکا بود. ترامپ زادۀ نیویورک است و از مدرسۀ وارتونِ دانشگاه پنسیلوانیا، لیسانس اقتصاد گرفته. او ۴۵ سال ریاست «سازمان املاک و ساختوساز ترامپ» را برعهده داشت و از سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۵ مجری و میزبان ریلتیشویِ محبوب «کارآموز» در انبیسی بود.
ترامپ در سال ۲۰۱۷ با ۳٫۵ میلیارد دلار ثروت، در فهرست ثروتمندترین افراد جهان قرار گرفت. او در سال ۲۰۱۶ نامزد انتخابات مقدماتی ریاستجمهوری شد و بهراحتی همۀ رقبا حتی هیلاریکلینتون را کنار زد. ترامپ تنها کسی است که بدون پیشینۀ سیاسی یا نظامی به ریاستجمهوری آمریکا برگزیده شده. او در ماههای نخست ریاستجمهوری، شمار زیادی از برنامههای کلیدیِ باراک اوباما را کنار گذاشت.
ترامپ آمریکا را از «شراکتِ ترانسپاسیفیک» (مشارکت سیاسی و اقتصادیِ کشورهای حاشیۀ اقیانوس آرام) و «پیمان پاریس» (توافقنامه در باب تغییرات اقلیمی) خارج کرد، بخشهایی از «پیمان کوبا و آمریکا» را لغو کرد «نیل گرساچ» و «برت کاوانا» را به دیوان عالی منصوب کرد و ورود شهروندان شش کشور با بیشترین جمعیت مسلمان (از جمله ایران) را به آمریکا با محدودیت مواجه کرد. از مهمترین وقایع دوران ریاستجمهوری او، باید به خروج آمریکا از «برنامۀ جامع اقدام مشترک (برجام)»، اعمال «سیاست فشار حداکثری» و تحریمها علیه ایران، کشتن«ابوبکر بغدادی» (رهبر داعش)، دیدار تاریخی با «کیمجونگاون» (رهبر کرۀ شمالی)، جنگ تجاری با چین، اقدام برای کشیدن دیوار مرزیِ آمریکا و مکزیک، خروج از شورای حقوق بشر سازمان ملل، به رسمیتشناختن اورشلیم بهعنوان پایتخت اسرائیل، کشتن [سردار شهید] قاسم سلیمانی (فرماندۀ سپاه قدس) و قراردادن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در لیست گروههای تروریستی اشاره کرد.
"اریک کورتِسا"، تحلیلگر ارشد، ستوننویس نشریۀ تایم و پژوهشگر سیاسی است که عموماً بر تحلیل رخدادهای کنگره، اخبار ویژۀ دونالد ترامپ و سیاست ملی متمرکز است. (نیاز به توضیح ندارد که هدف از انتشار این مصاحبه آشنایی با دیدگاه های تازه فردی است که شاید دوباره رییس جمهوری آمریکا شود و به همین خاطر تغییری داده نشده و اگر به ضرورت نکته ای اضافه شده باشد در قلاب (کروشه) آمده.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
عصر ایران/ ترجمه: دونالد ترامپ فکر میکند اشتباه مهمِ دورۀ نخستِ ریاستجمهوریاش را دریافته است. او میگوید: «من زیادی خوب بودم.»
جمعه دوازده آوریل، بیش از یک ساعت در کاخ رؤیاییاش واقع در پالمبیچ (شهرکی در فلوریدا) گپ میزنیم. دستیاران در نهارخوری طلاکاریشدۀ مشرف به زمین چمن، انتظار میکشند. وقتی اصرار میکنند مصاحبه را به پایان برسانم، بسیاری از مقامات پیشینِ کابینه را نام میبرم که اینبار از حمایت از ترامپ امتناع کردهاند. برخی علناً هشدار دادهاند که او خطری برای جمهوریت است. از او میپرسم چرا رأیدهندگان باید به شما اعتماد کنند، درحالیکه برخی افرادی که از نزدیک با شما کار کردهاند، اعتمادشان را از دست دادهاند؟
واکنش ترامپ مثل همیشه کوبنده است و مشاوران ارشد پیشین خود را تحقیر میکند، اما انگار موج حملات، درس بزرگتری به او داده است. میگوید: «من به آنها اجازه دادم دست از کار بکشند، چون قلب دارم و نمیخواهم شرمندۀ کسی باشم.» ولی فکر نمیکنم بار دیگر اینطور رفتار کنم. از حالا با کسی تعارف ندارم.»
با گذشت شش ماه از انتخابات ریاستجمهوری 2024، ترامپ نسبت به هر زمان دیگری در هر یک از مبارزات انتخاباتی پیشین خود، موقعیت بهتری برای پیروزی در کاخ سفید دارد. او در اکثر نظرسنجیها، ازجمله در چندین ایالت از هفت ایالتی که احتمالاً نتیجه را تعیین میکنند، با اختلاف اندک از جو بایدن پیشی گرفته است. اما من نیامده بودم که در مورد انتخابات و مصیبتی که پس از آن پیش آمد، صحبت کنم یا اینکه از او بپرسم چگونه به اولین رئیسجمهور پیشین - و شاید آیندۀ - آمریکا بدل شده که با محاکمۀ جنایی مواجه میشود. میخواستم بدانم ترامپ در صورت پیروزی در دور دوم ریاستجمهوری چه خواهد کرد و چشماندازش را از زبان خودش بشنوم.
آنچه در دو مصاحبه با ترامپ و گفتوگو با بیش از دهها تن از نزدیکترین مشاوران و معتمدانش بر من آشکار شد، خطوط کلیِ نوعی «ریاستجمهوری امپراتوری» است که آمریکا و نقش آن در جهان را دگرگون میکند. ترامپ به من گفت که برای پیشبرد «عملیات اخراج» برای بیرونراندن بیش از 11میلیون مهاجر از کشور آماده است. مایل است «اردوگاههای بازداشت مهاجران» را بسازد و ارتش ایالات متحده را در مرز و داخل کشور مستقر کند. او به ایالتهای قرمز (جمهوریخواه) اجازه میدهد بر بارداری زنان نظارت کنند و کسانی را که ممنوعیت سقط جنین را نقض میکنند، تحت پیگرد قانونی قرار دهند. به گفتۀ مشاوران ارشد، او بنا به صلاحدید شخصی، از دریافت وجوه اختصاصیافته از سوی کنگره جلوگیری خواهد کرد.
ترامپ مایل است دادستان ایالات متحده را اخراج کند، چون فرمان او مبنی بر محاکمۀ شخصی را اجرا نمیکند و «سنت اجرای قانون مستقل» را که به زمان تأسیس آمریکا برمیگردد، نقض کرده است.
او برای هریک از حامیانش که متهم به حمله به ساختمان کنگرۀ ایالات متحده در 6 ژانویه 2021 هستند، درخواست عفو دارد. بیش از 800 نفر از آنها به گناه خود اعتراف کردهاند یا از سوی هیئتمنصفه محکوم شدهاند. او ممکن است به یاری همپیمانِ درحالِ جنگش در اروپا یا آسیا نیاید، اگر تشخیص دهد که آن کشور برای دفاع از خود هزینۀ کافی نمیکند. او خدمات مدنی ایالات متحده را از بین میبرد، گارد ملی را بهدلخواه در شهرهای آمریکا مستقر میکند، دفتر آمادگی برای مقابله با بیماری همهگیر کاخ سفید را میبندد و دولت را با افرادی پر میکند که از ادعای واهی او مبنی بر تقلب در انتخابات 2020 حمایت کردهاند.
ترامپ همان است که بود، با همان اهداف و نارضایتیها؛ اما چیزی در سر دارد که او را مصممتر و خویشباورتر از همیشه مینمایاند. میگوید: «وقتی برای اولین بار به واشنگتن رفتم، افراد معدودی را میشناختم و باید به مردم تکیه میکردم.» حالا شرایط جور دیگری است. مسئولیتهای زیادی دارم و از سرسختانِ حزبجمهوریخواه گسستهام. گارد قدیمی شکستخورده و هوادارانِ باقیمانده، مردم هستند. ترامپ درحالی وارد دور دوم ریاستجمهوری میشود که با انبوهی از سیاستگذاریها و کارکنان وفادار همراهی میشود. همگی برنامههای مفصلی همسو با چشمانداز او دارند. میآید تا قدرت را در دستان مردی متمرکز کند که اشتهایش برای قدرت سیریناپذیر است. "کِلین کانوی" (مشاور نزدیک او) میگوید: «فکر نمیکنم چشماندازش معمای بزرگی باشد، اما مردم از شجاعت او حیرت خواهند کرد.»
دادگاهها، قانون اساسی و کنگره نظرات متفاوتی در مورد تحقق اهداف ترامپ دارند. واشنگتن نیز راههای متعددی برای مقابله دارد. افشای اطلاعات در مطبوعات آزاد، حفاظت از افشاگران، نظارت بازرسانکل و موانع قضایی، کماکان وجود دارند. اگر ترامپ برنده شود، اردک لنگ* است.
*اردک لنگ در اصطلاحات سیاسی، سیاستمدار یا مقام منتخبی است که جانشینش از پیش انتخاب شده یا به زودی انتخاب خواهد شد.
او بهرغم نظر برخی از حامیان، به تایم میگوید: «در پی لغو یا نادیدهگرفتنِ ممنوعیت قانون اساسی در دورۀ سوم نیست.» افکار عمومی ناظر قدرتمندی است. ترامپ در میانۀ اعتراضات مردمی ناچار شد از شدت برخی از ابتکاریترین طرحهای دور نخست، ازجمله سیاست جداسازیِ خانوادههای مهاجر بکاهد؛ همانطورکه "جورج اورول" در سال 1945 نوشت: «توان دولتها در پیشبرد برنامههایشان به خلقوخوی عمومیِ کشور بستگی دارد.»
این که میگویند هر انتخابات، نقطۀ عطف است، اینبار به حقیقت میپیوندد. چشمانداز ترامپ برای حامیانش بیکران است و با حمایت جنبشی قدرتمند متشکل از پیروان واقعی، نوید انقلاب میدهد. حضور دوبارۀ او برای خیلی از کشورها و جهان، هشداردهنده است. "داگلاس برینکلی" (مورخ ریاستجمهوری) میگوید: «دور دوم ریاستجمهوری ترامپ میتواند «پایان دموکراسی ما» و تولد نظام نوینی مبتنی بر ریاستجمهوریِ استبدادی باشد.»
ترامپ نزدیک غروب به پاسیوی مارالاگو (عمارت تاریخیاش) قدم میگذارد. مهمانان اعیانش، استیک واگیو و برانزینوی کبابشده میل میکنند. روی صندلی مینشیند و همه برای تشویقکردن درنگ میکنند. شب درخشانی است. "استیو وین" (غول میلیاردر قمار و کازینو) هم اینجاست. "مایکجانسون"، (رئیس مجلس نمایندگان)، پس از کنفرانس مطبوعاتیِ مشترک با رئیسجمهور پیشین شام میخورد و قوانینی را برای ممانعت از رأیدادنِ غیرشهروندان پیشنهاد میکند. میگوید: «رأیدادنِ آنها در انتخابات فدرال، غیرقانونی و حیرتآور است». حالش بهوضوح خوب است و از این همراهی و حمایت سیاسی در لوای ترامپ، خوشحال به نظر میرسد.
ادامه دارد...