«جشنواره کتاب و رسانه» بیتوجهی به خبرنگاران کتاب را جبران کردهاست
تاریخ انتشار: ۱۸ آبان ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۸۹۷۹۲۶
دبیر تحریریه خبرگزاری قدس آنلاین بیان کرد: اگر آثار برجسته خبرنگاران این حوزه را برجستهتر نکنیم، این مخاطره وجود دارد که چیزی بهنام خبرنگاری کتاب در فضای رسانهای کشور باقی نماند و مهمترین کارکرد جشنواره، دیدهشدن فعالیت خبرنگاران کتاب در رسانههای کشور است.
آرش شفاعی، روزنامهنگار و دبیر تحریریه خبرگزاری قدس آنلاین در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، درباره ارزیابی خود از تاثیرگذاری عملکرد هجده دوره جشنواره کتاب و رسانه در آستانه نوزدهمین دوره این رویداد گفت: اگر از منظر خبرنگاران و فعالان رسانهای حوزه کتاب یعنی از دید کسانی که این رویداد برای آنها برگزار میشود، به جشنواره کتاب و رسانه نگاه کنیم، باید گفت که جشنواره توانسته بخشی از یک غفلت بزرگ و جدی در حوزه رسانههای کشور را در مورد خبرنگاران فرهنگی؛ بهویژه خبرنگاران حوزه کتاب، پوشش بدهد و بیتوجهیها را جبران کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: متاسفانه در کشور ما همواره در روزنامههای سیاستزده، به خبرنگاران کتاب به چشم خبرنگاران درجه دو و یا درجه سه نگاه شدهاست و تمامی توجهها بهسمتی رفته است که خبرنگاری کتاب، ماهیت فرهنگی نداشتهباشد. خبرنگاری حوزههای سیاسی و اقتصادی بیشتر در کشور مورد توجه بوده و اگر هم به خبرنگاری حوزه فرهنگی توجهی شدهاست، بیشتر در حوزههایی با وجه عامهپسندانهتر همچون سینما و یا در حد کمتری، موسیقی بودهاست.
شفاعی بیان کرد: همیشه به امر خبرنگاری کتاب، بیشتر به چشم یک فعالیت جنبی، غیرتخصصی، کند و حاشیهای نگاه شدهاست تا به چشم یک فعالیت رسانهای جدی. درحقیقت؛ بخشی از کارکرد جشنواره کتاب و رسانه، یادآوری این واقعیت به خود اهالی رسانهاست که خبرنگاری کتاب، یک حوزه تخصصی و جدی در کار رسانه بهشمار میآید و برخلاف آنچیزی که بهنظر میآید، نیازمند تخصص روزنامهنگارانه و ویژهای در حوزه کتاب و نشر است.
به گفته دبیر تحریریه خبرگزاری قدس آنلاین، اگر جشنواره کتاب و رسانه بتواند غفلت تاریخی صورتگرفته در مورد خبرنگاران کتاب را برطرف و یا از تلاش آنها تجلیل کند، این خبرنگاران را به جامعه رسانه معرفی کند، بخشی از وظیفه خود را انجام دادهاست.
این روزنامهنگار درباره ضرورتهای برگزاری جشنواره کتاب و رسانه توضیح داد: همین که جشنواره کتاب و رسانه توانسته تا دوره نوزدهم بهخوبی فعالیت کند، قابل توجه و تقدیر است. در شاکله کار حرفهای رسانهای، خبرنگاران فرهنگی و درمیان آنها، خبرنگاران حوزه کتاب، اهالی مظلومی هستند که همیشه در صف توجه رسانهای، در انتهای صف ایستادهاند و اگر قرار باشد که رویدادهایی چون این جشنواره نیز برگزار نشود، این اندک توجه و تجلیلی هم که از فعالیتهای حرفهای خبرنگاران کتاب انجام میشود، دیگر وجود ندارد.
وی ادامه داد: جشنواره کتاب و رسانه میتواند جنبه آگاهی و آموزشی هم داشتهباشد؛ یعنی به کسانی که قرار است در فضای فرهنگ رسانهای کشور فعالیت کنند، از فضای تخصصی حوزه کتاب و نشر سخن میگوید که دارای چه استانداردهایی است و نمونههایی از این آثار استاندارد حوزه کتاب را به جامعه علاقهمندان معرفی خواهد کرد. اگر آثار برجسته خبرنگاران این حوزه را برجستهتر نکنیم، این مخاطره وجود دارد که چیزی بهنام خبرنگاری کتاب در فضای رسانهای کشور باقی نماند و مهمترین کارکرد جشنواره، دیدهشدن فعالیت خبرنگاران کتاب در رسانههای کشور است.
شفاعی با اشاره به تاثیرگذاری برگزاری جشنواره کتاب و رسانه در ارتقاء سطح کیفی آثار خبرنگاران کتاب عنوان کرد: اصولا خیلی معتقد نیستم که جشنوارهها به ارتقاء سطح کیفی یک روند کمک میکنند. جشنوارهها رویدادهایی هستند که از دل یکسری روندها بیرون میآیند تا بخشهایی از آن را برجسته کنند و کارکردهای تبلیغاتی و تشویقی داشتهباشند. بههمین دلیل با برگزاری جشنواره نمیتوانیم روندی را تغییر داده و یا اصلاح کنیم. تغییر روندها، بهعلتها و معلولهای چندعلیتی بستگی دارد.
به گفته دبیر تحریریه خبرگزاری قدس آنلاین، مهمترین ادعایی که جشنواره میتواند داشتهباشد، این است که بهعلاقهمندان حوزه کتاب و مردم عادی نشان بدهد که در فضای رسانه، فعالیتی بهنام خبرنگاری تخصصی حوزه کتاب وجود دارد. البته ممکن است که آثار دارای استاندارد و برگزیده جشنواره بر کیفیت آثار دیگر اعضای این حوزه تاثیرگذار باشد و آنها را بهبود ببخشد؛ اما اینکه بهصورت بنیادی و جریان جدی، اصلاح روند داشتهباشد را بعید میدانم.
این فعال رسانهای درباره جایگاه خبرنگاران حوزه کتاب و تاثیرگذاری بر جامعه و حوزه نشر بیان کرد: خبرنگاری حوزه کتاب در کشور، علیرغم سابقه بسیاری که دارد، هنوز دارای شناسنامه، چارچوبها و استانداردهای لازم نیست. بههمین دلیل، رسانههای این حوزه دارای یکسری ایرادات و مخاطبان رسانه نیز دارای ابهاماتی هستند. خبرنگاری حوزه کتاب و فرهنگ، بخشی از کار روزنامهنگاری است و بههمین دلیل باید تمامی استانداردها و مولفههای روزنامهنگارانه را رعایت کند.
شفاعی در پایان گفت: بسیاری در جامعه فکر میکنند که هرکسی که در مورد کتاب مطلبی نوشت و در رسانهای منتشر کرد، خبرنگار کتاب محسوب میشود. این حوزه تعریفها، تقسیمبندیهای مشخص و استانداردهای حرفهای و روشنی در دنیا و ایران دارد.
وی تاکید کرد: در کنار اینکه جشنوارههایی چون کتاب و رسانه و مانند آن برگزار شود و از اهالی این حوزه تجلیل شود، باید نسبت به موضوع خبرنگاری کتاب تحقیق کرد تا کسی فکر نکند که خبرنگاری حوزه کتاب، صرفا نقد یک کتاب در رسانه است. هرچه بتوانیم در بحث نشاندادن نمونههای برجسته و درخشان فعال باشیم و بتوانیم این حوزه را از لحاظ استانداردهای علمی پربار کنیم، در مجموع خبرنگاری حوزه کتاب رشد خواهد کرد.
انتهای پیام/
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: جشنواره کتاب و رسانه آرش شفاعی قدس آنلاین جشنواره کتاب و رسانه خبرنگاری حوزه کتاب خبرنگاران کتاب خبرنگاری کتاب حوزه کتاب رسانه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۸۹۷۹۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کیفیت و بیتوجهی: دست اندازی در جاده پیشرفت راهسازی ایران
سال ۱۸۵۲ بود که بشر برای نخستینبار در خیابانهای شهر پاریس آسفالت ریخت. از آن به بعد، این فناوری نفتی محبوبتر شد و با رشد صنعت خودرو، ضرورت پیدا کرد. کشوری در جهان نیست که خیابان آسفالت نداشته باشد.
به گزارش پدال، هر بار که از خانه خود بیرون میآییم، آسفالت یکی از اولین تصاویری است که آن را میبینیم؛ هرچند که کمتر به چشم میآید. بنابراین میتوان با اطمینان گفت که نقشی اساسی در زندگی ما دارند.
متاسفانه با وجود اینکه کشور ما یکی از اصلیترین و بزرگترین تولیدکنندگان نفت جهان به شمار میرود، در فراهمآوری آسفالت باکیفیت برای شهروندانش مشکل دارد. پس در این مقاله بر آن شدیم که نگاهی به این مسئله داشته باشیم که اصلا آسفالت خوب چگونه است؟ چه پیشنیازهایی برای تولید آن وجود دارد؟ سپس به مشکلات اصلی راهسازی شهری و بینشهری نگاهی میاندازیم.
در انتها هم به پاسخ شهرداریها به معضل سرعت یعنی دستاندازها ادای احترام خواهیم کرد. اما پیش از هر چیزی، شایسته است نگاهی مختصر به نحوه تولید آسفالت داشته باشیم.
آسفالت چگونه تولید میشود؟ابتدا سنگدانههای سرد مانند شن و ماسه به خشککن منتقل میشوند. سنگدانههای خشکشده با استفاده از صفحه ارتعاشی در اندازههای مختلف دستهبندی میشوند و به ترکیب قیر و مواد فیلر میرسند تا ذخیرهسازی شوند.
واحد کنترل کیفیت، استاندارد آنها را بررسی میکند. در این فرایند از آسفالت بازیافتی هم استفاده میشود که میزان آن باید درحد طبیعی باشد وگرنه افزایش آن باعث کاهش کیفیت آسفالت خواهد شد.
چه آسفالتی «خوب» است؟شاید برای مصرفکننده، صافترین و تیرهترین و خطکشیشدهترین شکل آسفالت بهترین آن باشد اما پیش از تبدیل کردن خیابان به پیست مسابقه باید به نکاتی توجه شود.
کیفیت بالای قیر، دانهبندی مناسب سنگدانه در مرحله تولید، مقاومت فشاری مناسب و استفاده درست از گیلسونایت، زیرسازی درست، سطح روان آسفالتکاری، مقاومت کششی خوب، مقاومت در برابر ترکخوردگی و قیمت مناسب از جمله ویژگیهای اصلی یک آسفالت درخور هستند. با در نظر داشتن این فاکتورها، بهتر میتوان به خیابانها و جادههای داخلی نگاه کرد و آنها را ارزیابی کرد.
چرا آسفالت خوب مهم است؟نهایتا چه راه خاکی باشد و چه آسفالت، خودروهای ما آن را میپیمایند. اما در پذیرش این واقعیت نهچندان خوشایند دو فاکتور مهم وجود دارد: نخست آنکه بهعنوان شهروندان این سرزمین باید بدانیم که لایق خدمات شهری درست و مناسب هستیم.
هرچند این کلیشه در سراسر جهان وجود دارد که «مردم باید حقشان را از مدیران، طلب کنند» اما هیچگاه نباید این مسئله باعث شود تا جایگاه خود را فراموش کنیم. هدف اصلی ایجاد یک سازمان خدماترسانی است نه بهانهتراشی!
دوم آنکه بهرهمندی از آسفالت مناسب میتواند تاثیر بهسزایی روی سلامت خودروهای ما داشته باشد. بخش بزرگی از خودروهای بازار داخلی بیکیفیت هستند. شرایط اقتصادی مشتری ایرانی را مجاب کرده تا به پایینترین سطح امکانات مانند سیستم تهویه و بالابر برقی شیشه بسنده کند (هرچند این مورد هم تا چندی پیش بهعنوان آپشن معرفی میشد).
پس اگر خودروی بیکیفیت را در خیابان یا جاده بیکیفیت قرار دهید، نتیجه آن چیزی جز افزایش استهلاک خودرو، ناراحتی سرنشینان و افزایش دردسرهای سازمانها نیست.
تصور کنید یک خیابان مهم و پرتردد در شهر ۶۰ هزار نفری «الف»، کیفیت مناسبی دارد، بهاندازه کافی بزرگ است و بهجای دستاندازهای بیامان، از خطکشی درست و سیستم ترافیکی هوشمندانه استفاده میکند و صدالبته مانند سطح کره ماه، مملو از چاله نیست.
تردد خودروها در این مسیرها سروصدای کمتری در کابین ایجاد میکند. خطکشیها هم میتوانند به حرکت مردم نظم بیشتری بدهند تا حرکت ترافیک روانتر باشد. در نتیجه، آرامش راننده و سرنشینانش بیشتر حفظ میشود که خود، روی کیفیت رانندگی و کاهش تصادفات تاثیری مثبتی خواهند گذاشت.
علاوهبر آن، شهر ظاهر مرتبتری میگیرد و سطح رضایت عمومی از زندگی در آنجا افزایش پیدا میکند. اگر خیابانهای شهرهای زیبا یک فاکتور مشترک با یکدیگر داشته باشند، آن آسفالت و خیابانکشی مناسب است.
از دید نگارنده، در زمینه زیبایی شهری، پس از آسفالت و ساختمانهای مرتب، خودروها اهمیت پیدا میکنند. من هم دوست دارم با خرید یک دستگاه پورشه ماکان به زیبایی شهرم کمک کنم اما همانطور که در مقالات دیگر اشاره کردهام، گاراژ خانهام برای آن جا ندارد!
آیا مشکل خیابانها و جادههای ما اینقدر جدی است؟بیشک پاسخ این سوال، یک «بله» بهوسعت ایران است. پیشتر در مقالهای جداگانه به نبود آیندهنگری در طراحی شهری اشاره کرده بودیم که میتوانید آن را از بخش مقالات مرتبط (ابتدای مطلب) مشاهده کنید. کیفیت پایین زیرسازی یکی از اصلیترین معضلات راهسازی ایران است. مسئولان راهداری و شهرداریها بهگونهای در انجام پروژهها «صرفهجویی» میکنند که انگار اگر یک پروژه با کیفیت «عالی» به اتمام برسد، آن مسئول را تبعید خواهند کرد.
سازمانهای ما برای حفظ سرمایه و جبران کمبود بودجههایشان از کیفیت خدمات کم میکنند اما دریغ از آنکه همین انتخاب باعث خرج و نگرانی بیشتر برای مردم و خود سازمان مربوطه میشود. نمونه آن هم در مناطق مسکونی و جادههای بینشهری کم نیست.
اگر شما هم یک مسیر را روزانه طی کنید، با چالهها و خرابیهای آن آشنا میشوید. برای اینکه از وضعیت جاده سایر نقاط کشور هم با خبر باشید، کافی است یکبار بلیط هواپیما تهیه نکنید و با پژو یا سمندهای زرد خطی از شهر «الف» به «ب» بروید.
کوهی به نام سرعتگیرنمیدانم چه کسی، چگونه و در نتیجه چه اتفاقی استفاده از دستانداز در خیابانها و بهویژه، جادههای کشور مناسب و «عقلانی» دانسته است؟ از زمانی که بهعنوان یک کودک دوچرخهسواری یاد گرفتم، با دستانداز سر کوچه مواجه شدم.
به یاد دارم که به من میگفتند وجود آنها برای کاهش سرعت مردم و موتورسواران ضروری است. تا اینکه با خودرو در جادههای شمال کشور، از خراسانشمالی تا گیلان، سفر کردم و با دستاندازهای بیشمار روبهرو شدم.
دستاندازهایی که اگر با سرعت قانونی جاده از آنها عبور کنید، حتما اتفاقی ناگوار برای شما یا خودروتان رخ خواهد داد. بیشک شماری از آنها هم فاقد تابلوی هشدار هستند که خود احتمال عبور نامناسب از روی دستانداز را افزایش میدهد.
برایم سوال است که چگونه مردم کشورهای دیگر از تاجیکستان گرفته تا ایالاتمتحده به اندازه ما به دستانداز نیاز ندارند؟ یعنی ما موتورهای بیشتری داریم؟ با توجه به جمعیت کشور آمریکا این مورد بعید است. آیا خودروهایمان سریعتر هستند؟ گمان نمیکنم چون حتی مردم تاجیکستان هم به انواع مرسدسبنز و بنتلی دسترسی دارند پس قطعا سریعتر نیستیم.
آیا رانندگی پرخاشگرانهای داریم؟ پس چرا مسئولان توانمندتری برای «مدیریت درست» رفتارهای ترافیکی روی کار نمیآیند؟ دوست دارم این مطلب را با همان سوالی که آغاز کردم خاتمه دهم: چرا کشور نفتخیز ایران، همچنان از مسیرهای بیکیفیت رنج میبرد؟ چرا از دست سرعتگیرها راحت نمیشویم؟
کانال عصر ایران در تلگرام