ساحل امن تالابهای اردبیل برای پرندگان مهاجر
تاریخ انتشار: ۲۴ آبان ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۹۶۵۴۵۰
خبرگزاری آریا - تالاب های استان اردبیل در مسیر کوچ هزاران قطعه پرنده مهاجر از مناطق سردسیر سیبری به مناطق گرم جنوب، نقاط امنی هستند که با تلاش محیط بانان و همکاری مردم برای زمستانگذرانی این مهاجران فراهم شده است.
ایرنا ، تالاب های دریاچه میل مغان و کشت و صنعت پارسآباد، تالاب توپراق کندی، سد گیلارلو، سد سبلان، سد ملااحمد، شورابیل، نئور، سد یامچی و پتهخور از جمله مکانهایی هستند که پاییز و زمستان هر سال میزبان جمعیت فراوانی از انواع پرندگان مهاجر هستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گفته سعید شهند، مدیرکل حفاظت محیط زیست استان اردبیل، بیش از 52 هزار هکتار عرصه تالابی در استان وجود دارد که همه ساله میزبان پرندگان مهاجر هستند.
مسوولان حفاظت محیط زیست استان اردبیل میگویند که با اقدامات ضروری از جمله اعلام ممنوعیت شکار در تالابها و مناطق حفاظتشده در فصل مهاجرت، تشکیل گروههای گشت و کنترل و نیز آماده باش محیطبانان بویژه در شمال استان در حراست از پرندگان مهاجر تلاش میشود.
به گفته آنها، فرهنگسازی مراقبت از پرندگان مهاجر در بین شهروندان بومی نیز باعث شده تا کمتر کسی سراغ شکار این موجودات زیبای طبیعت رفته و بندرت شاهد ایجاد بازار پرندگان حتی به نوع پنهان آن در منطقه هستیم.
پرندگان مهاجر از جمله انواع قو، غاز، چنگر، باکلان، درنا، حواصیل، آبچلیک ،خودکا، اردک سیاه کاکول، فلامینگو، هواسیلها، کاکائی نقرهای و سرسیاه، بالابان، طرلان، مرغابی ، اردک سرسبز، سرحنایی و گونههای دارای اهمیت بینالمللی از جمله درنای سیبری و غاز پیشانی سفید کوچک پاییز از نواحی سرد شمالی بویژه منطقه سیبری وارد کشور شده و گروهی از آنها تا فرارسیدن بهار در استان اردبیل باقی میمانند و تعدادی نیز پس از مدتی استراحت و تغذیه، به مناطق گرمتر از جمله حاشیه دریای خزر مهاجرت میکنند.
همچنین جمعیت کثیری از پرنده حمایت شده زنگولهبال که به نوعی پرنده بومی مناطق شمالی استان هستند هر سال از جمهوری آذربایجان به تالابهای شهرستانهای بیله سوار، پارسآباد و اصلاندوز مغان شمالی اردبیل مهاجرت میکنند.
بهنام برزگر ، رییس اداره حفاظت محیط زیست بیلهسوار مغان هفته پیش از مهاجرت دها هزار قطعه پرنده حمایت شده زنگولهبال به زیستگاههای طبیعی شهرستانهای شمالی استان اردبیل خبر داد و گفت: ماموران اجرایی یگان حفاظت محیط زیست این شهرستان حین انجام ماموریت گشت و کنترل دستهای از پرندگان مهاجر حمایت شده زنگوله بال را در حال ورود از کشور همسایه جمهوری آذربایجان به زیستگاهها و مناطق طبیعی این شهرستان مشاهده کردند.
وی افزود: زنگوله بالها که با نام محلی مزمک شناخته شدهاند همه ساله در این مواقع جهت زمستانگذرانی بصورت مهاجر به زیستگاههای منطقه مغان بویژه شهرستان بیلهسوار مهاجرت میکنند.
رییس اداره حفاظت محیط زیست بیلهسوار مغان افزود: این گونه پرنده از خانواده میش مرغها در دشتهای سرسبز ، مزارع و کشتزارهای بزرگ به سر برده و در این مناطق به صورت مهاجر و میهمان دیده میشود.
بر اساس اعلام کارشناسان، بیش از 550 گونه از پرندگان مهاجر همه ساله در پاییز و بهار به تالابهای استان اردبیل مهاجرت میکند.
تنطیم اکوسیستم و ایجاد فرصتهای گردشگری و علمی پرندگان مهاجر
کوچ زمستانی و بهاری پرندگان مهاجر به تالابهای مختلف استان اردبیل تنها یک اتفاق و حادثه عادی نیست بلکه این جانواران تاثیرات بسزایی در تنطیم اکوسیستم منطقه و غنای آن دارند.
تنطیم چرخه طبیعت با حضور انواع پرندگان مهاجر موجب چرخش طبیعی زنجیره حیات در بسیاری از تالابهای استان اردبیل شده و چه بسا اگر روند مهاجرت نبود این چرخه و در نهایت حیات تالابهای طبیعی در استان دچار خسارت شده و در معرض نابودی قرار میگرفت.
همچنین پرندگان مهاجر در مدت حضور در تالاب های استان اردبیل علاوه بر تنظیم اکوسیستم منطقه نقش باارزشی در زمینه تقویت فرصت های گردشگری دارند و میتوان از آن در سرمایهگذاریها در بخش اکوتوریسم بهره برد.
در کنار آن، فرصتهای مطالعاتی و تحقیقاتی برخی از گونههای نادر که از نظر بینالمللی نیز مهم هستند با مهاجرت پرندگان به تالابهای استان فراهم میشود، فرصت سرشماری پرندگان مهاجر، شناسایی گونههای در معرض انقراض نسل و نیز اقدامات حمایتی نیز از جمله مزایای مهاجرت این پرندگان در استان هستند.
بهنام برزگر، رییس حفاظت محیط زیست بیلهسوار با تاکید بر ضرورت حفاظت پرندگان مهاجر بویژه زنگولهبال گفت: همه ساله پرنده کمیاب زنگولهبال برای تداوم حیات به شمال استان اردبیل پناه میآورد و بایدی تدابیر لازم جهت حفاظت از این گونه انجام گیرد.
وی با بیان اینکه سالانه سرشماری از پرندگان مهاجر انجام میشود، اضافه کرد: پرنده زنگولهبال از گونههای در معرض خطر است و با مهاجرت این پرنده گشتهای کنترلی افزایش پیدا کرده و به صورت مداوم ماموران یگان حفاظت محیطزیست، زیستگاههای منطقه را کنترل و پایش میکنند.
برزگر با اشاره به اینکه زنگوله بال و سایر پرندگان مهاجر میتوانند به عنوان ظرفیت گردشگری طبیعی استان مورد توجه قرار گیرند، گفت: با توجه به ویژگیهای زیستی و پراکنش جهانی این گونه جزو پرندگان نزدیک به تهدید بوده و در ضمیمه یک کنوانسیون منع تجارت بینالمللی گونههای در معرض انقراض قرار دارند.
شکارچیان غیرمجاز تهدید کننده حیات پرندگان مهاجر
شکارچیان غیرمجاز همیشه تهدیدکننده حیات وحش بودهاند و استان اردبیل نیز با وجود گشتهای محیطبانان از فعالیت غیرقانونی این سلاح بدستان در تالابها و نیز مناطق حفاظت شده در امان نیست.
این شکارچیان به صورت پنهانی و در مواقعی با ایجاد کومههای شکار اقدام به شکار پرندگان میکنند.
این کومهها (پوری) غالبا بصورت مخفیگاه برای شکار پرندگان و در محل چشمهها، آبگیرها و آبشخورها دایر شده و شکارچیان از طریق آن اقدام به شکار غیرمجاز پرندگان میکنند.
سعید شهند ، مدیرکل حفاظت محیط زیست استان اردبیل میگوید: امسال شکارچیان بسیاری در استان شناسایی و از آنها دهها قبضه سلاح مجاز و غیرمجاز کشف و ضبط شده است.
مهدی کسایی ، رییس اداره حفاظت محیط زیست خلخال هم از شناسایی و جمعآوری 22 باب کومه شکار غیرمجاز در منطقه حفاظت شده آقداغ این شهرستان خبر داد.
وی بیان کرد: در نیمه نخست امسال 26 پرونده قضایی تخلفات شکار و زیست محیطی در محاکم قضایی خلخال و هشجین تشکیل شده است.
او با اشاره به افزایش تخلفات مربوط به صید و زندهگیری پرندگان زینتی در مناطق حفاظت شده آقداغ خلخال از تشکیل هفت مورد پرونده برای صیادان غیرمجاز در محاکم قضایی این شهرستان خبر داد و گفت: در حال حاضر از مجموع چهار پاسگاه محیطبانی واقع در محدوده منطقه حفاظت شده آقداغ خلخال سه پاسگاه فعال و محیطبانان مستقر در آنها در مقابله با غارتگران حیات وحش و محیط زیست منطقه فعالیت داشته و یک پاسگاه محیطبانی نیز به علت جانمایی نامناسب در زمان احداث غیرفعال است.
محمد مجرد ، رییس اداره حفاظت محیط زیست شهرستان پارسآباد نیز گفت: چندین نفر شکارچی متخلف که در این شهرستان اقدام به شکار و زندهگیری پرندگان حفاظت شده و تحت مراقبت میکردند، دستگیر شدهاند.
وی بیان کرد: در حال حاضر هیچگونه مجوز شکار از سوی این اداره برای شکارچیان صادر نمیشود.
سعید شهند، مدیرکل حفاظت محیط زیست استان اردبیل هم گفت: برای حفظ و حراست از گونههای نادر حیوانی هر گونه شکار و صید در استان ممنوع است.
وی گفت: دوستداران حیات وحش ضمن ممانعت از شکار و صید یا زندهگیری پرندگان و تخریب زیستگاههای تالابی، در صورت مشاهده هرگونه تخلف و یا هرگونه مورد تلفات یا بیماری با شماره 1540 تماس بگیرند.
پرندگان مهاجر و معضلی به نام آنفلوآنزای پرندگان
در این حال معضلی به نام بیماری آنفلوآنزای پرندگان که منشاء انتقال احتمالی آن در کشورمان به پرندگان مهاجر نسبت داده میشود، نگرانیهایی را در استان موجب شده است.
مدیرکل دامپزشکی استان اردبیل با اشاره به شیوع بیماری آنفلوآنزای فوق حاد پرندگان در کشورهای روسیه و قزاقستان به شهروندان استان بویژه فعالان صنعت طیور هشدار داد که مراقب تهدید این بیماری باشند.
به گفته بهلول تکلوی، شروع فصل سرما و آغاز مهاجرت پرندگان مهاجر به مناطق مختلف استان از یک طرف و رخداد بیماری در کشورهای روسیه و قزاقستان از طرف دیگر احتمال ورود ویروس این بیماری و درگیری طیـور صنعـتی و بومی استان را تشدید میکند.
وی اضافه کرد: پرندگان آبزی، وحشی و مهاجر بدون ابتلا بـه ایـن بیماری میتوانند ویروس را تا مسافتهای طولانی انتقال دهند.
تکلوی از شهروندان و روستاییان خواست از ورود به زیستگاههای پرندگان مهاجر و تماس مستقیـم بـا ایـن پرندگان و شکـار آنها خودداری کرده و ضمن گزارش تلفات غیر عادی به نزدیکترین مرکز دامپزشکی از خرید طیور روستایی و بومی خودداری کنند.
مدیرکل دامپزشکی استان اردبیل در عین حال از آمادهباش این اداره کل برای مقابله با شیوع احتمالی بیماری آنفلوآنزای فوق حاد پرندگان خبر داد و گفت: تاکنون موردی از این بیماری در استان مشاهده نشده است.
سعید شهند ، مدیرکل حفاظت محیط زیست استان اردبیل هم گفت: وضعیت بیماری آنفلوآنزای فوق حاد پرندگان مهاجر در تالابها و آبگیرهای استان اردبیل از چند ماه پیش در حال پایش است.
وی اظهارداشت: گشتهای تخصصی پایش آنفلوآنزای فوق حاد پرندگان مهاجر از شهریورماه امسال در تالابها، آبگیرها و سایر زیستگاههای مهاجرپذیر استان اردبیل در حال اجرا است.
به گفته وی ، هدف از این بازدیدها پایش بیماری و مراقبت در حیات وحش و پرندگان آبزی، کنارآبزی و مهاجر در زیستگاهها و عرصههای آبی است که شناسایی به موقع کانونهای بیماری در حیات وحش مطمئنا در مهار و کنترل بیماری به ما کمک خواهد کرد.
مدیرکل حفاظت و محیط زیست استان اردبیل ادامه داد: هر ساله با سرد شدن هوا و ورود پرندگان غیربومی به تالاب ها، آبگیرها و سایر زیستگاههای استان اردبیل احتمال انتقال و شیوع بیماری آنفلوانزای فوق حاد پرندگان افزایش مییابد که پایش و کنترل تالاب ها به عنوان یکی از کانونهای شیوع بیماری حائز اهمیت است.
وی اظهارداشت: با بررسیهای صورت گرفته تاکنون هیچ گونه تلفات، مورد مشکوک و رفتار غیرطبیعی دال بر وجود بیماری آنفلوآنزای فوق حاد پرندگان در بین جمعیت پرندگان وحشی مشاهده نشده است.
در هر حال پرندگان مهاجر بعنوان یکی از چرخه های طبیعت از نیازهای محیط زیست بوده و میبایست با آن به صورت منطقی رفتار کرد، در عین مراقبت از این نعمت خداوندی میبایست مواظب تهدیدهای احتمال آن نیز بود.
این پدیده طبیعی فرصتی اقتصادی و اجتماعی نیز است که میتواند در خدمت رشد و توسعه استان اردبیل قرار گیرد و باید از این فرصت استفاده بهینه شود.
منبع: خبرگزاری آریا
کلیدواژه: مدیرکل حفاظت محیط زیست استان اردبیل بیماری آنفلوآنزای فوق حاد پرندگان رییس اداره حفاظت محیط زیست استان اردبیل پرندگان مهاجر زیستگاه ها تالاب ها تالاب ها زنگوله بال بیله سوار حفاظت شده همه ساله حیات وحش
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۹۶۵۴۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حـذف کودکان مهاجر از سلامت
حتی وقتی پانزدهم اسفندماه سال گذشته، سخنگوی وزارت بهداشت خبر داد که خدمات درمانی برای کودکان زیر ۷ سال در مراکز درمانی دولتی رایگان شده، باز هم این کودکان مهاجرند که نادیده گرفته و حذف شدند.
به گزارش هممیهن، سل میگیرند، بیماریهای عفونی و پوستی به جانشان میافتد، سرماخوردگی و بیماریهای فصلی همراه همیشگیشان است، دچار سوختگی میشوند و عفونتها رهایشان نمیکند. بیماریهای تالاسمی، هموفیلی و سرطانها هم در میانشان دیده میشود. کودکان مهاجر، افغانستانیهایی فراری از جنگ، طالبان، فقر و تنگدستی، با وسایلشان بغچه شدند و با خانوادههای آشفته و سرگردانشان راهی ایران. گروهی سر از خیابانها درآوردند، گروهی از کارگاههای زیرزمینی و در کشور غریبه، نه در مدارس صندلی دارند، نه در مراکز درمانی، تختی برایشان خالی شده. آنها شهروندان غیرقانونی هستند که حتی به وقت بیماری، اگر پولی نداشته باشند که اغلب هم کارگرند و ندار، چارهای جز رنجوری ندارند.
فعالان حقوق کودک و آنها که در زمینه آموزش و درمان کودکان مهاجر بهویژه افغانستانیها فعالیت میکنند، میگویند که وزارت بهداشت در یک دوره، بخش قابلتوجهی از هزینههای درمان این کودکان و بهطور کلی بیماران افغانستانی و مهاجر را پرداخت میکرد، اما حالا که اوضاع اقتصادی به هم ریخته و بیمارستانها فقیرند، حمایتها هم قطرهچکانی شده و بخش مددکاری بیمارستانها خدمتی برای این گروه ندارد. حتی وقتی پانزدهم اسفندماه سال گذشته، سخنگوی وزارت بهداشت خبر داد که خدمات درمانی برای کودکان زیر ۷ سال در مراکز درمانی دولتی رایگان شده، باز هم این کودکان مهاجرند که نادیده گرفته و حذف شدند.
رایگانشدن خدمات درمانی برای کودکان زیر ۷ سال از مهرماه سال گذشته مطرح شد. آن زمان وزیر بهداشت اعلام کرد، کودکان در این گروه سنی، در بیمارستانهای دولتی خدمات رایگانی دریافت میکنند. بهرام عیناللهی، این کودکان را آیندهسازان کشور خوانده و گفته بود که این طرح، به اجرای بهتر قانون جوانی جمعیت کمک میکند. چراکه به گفته سخنگوی این وزارتخانه در نیمه اسفندماه، موضوع رایگانشدن همه خدمات سرپایی و بستری کودکان زیر ۷ سال در راستای اجرای قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت، در هیئتدولت تصویب شده است.
پدرام پاکآیین گفته بود: «با ابلاغ مصوبه خدمات درمانی رایگان کودکان، همه بیمههای پایه، مکلف به پرداخت ۱۰۰ درصد تعرفه دولتی برای همه خدمات درمانی، سرپایی و بستری کودکان زیر ۷ سال هستند.» خدماتی مانند معاینه، آزمایشگاه، تصویربرداری، توانبخشی، همچنین استفاده از کیت غربالگری نوزادان در مراکز دولتی دانشگاهی کشور، تحت پوشش این طرح قرار دارد.
این مسئول در وزارت بهداشت این را هم گفته بود که: «آن بخش از خدماتی که ممکن است تحت پوشش بیمههای پایه نباشد، تا سقف تعهد سازمانهای بیمهگر از محل دیگری تأمین خواهد شد.»
چند روز پیش هم سعید کریمی، معاون درمان وزارت بهداشت تاکید کرد که هرگونه درمان سرپایی و بستری بدون پرداخت هزینه از جیب بیمار انجام میشود. همه بیمارستانها ملزم به رعایت آن هستند و اگر کودکی را پذیرش نکنند، با آنها برخورد میشود. مردم تخلفات را به سامانه ۱۹۰ اطلاع دهند. او این را هم اضافه کرد که دارو، تحت پوشش این برنامه نیست.
این برنامه وزارت بهداشت از اسفندماه سال گذشته کلید خورد، اما آنطور که برخی منابع میگویند، بودجهای برای آن در نظر گرفته نشده و عملاً اجرا نمیشود. اینها را یونس عرب، مدیرعامل انجمن تالاسمی ایران میگوید. به گفته او، از سال ۷۶ تا دو سال پیش، درمان بیماران تالاسمی رایگان بود، اما حالا سالانه نزدیک به ۱۰ میلیون تومان هزینهشان میشود که باید از جیب پرداخت کنند، درمان رایگان بیماران زیر ۷ سال شعار است و در این مدت گزارشی مبنی بر رایگان بودن آن اعلام نشده است.
تاخیر برای دیالیز به دلیل فقرشرط دیگر این طرح، اما پوشش بیمهای است، با همین شرط بسیاری از مهاجران خط میخورند؛ کودکان مهاجری که بهدلیل ورود غیرقانونی به ایران، توانایی استفاده از خدمات درمانی رایگان ندارند و در ادامه روندی که پیشازاین هم وجود داشت، پروسه درمانشان، کامل نمیشود. همه اینها در شرایطی است که بهگفته مدیرعامل انجمن بیماران تالاسمی، بیشتر مبتلایان به تالاسمی در میان مهاجران غیرایرانی کودک هستند؛ از نوزاد تا نهایت ۱۵-۱۴ ساله. آنها برای هربار دیالیز، باید دو میلیون تومان و برای استفاده از داروی خوراکی آهنزدا، دو میلیون تومان دیگر هزینه کنند. ۵۰۰ هزار تومان هم پول ویزیت و داروهای دیگر میشود.
عرب میگوید که گاهی میتوان برای این بیماران از بیمارستانهای دولتی تخفیف گرفت و داروهای اهدایی را در اختیارشان قرار داد. این موضوع شامل بیماران فاقد هویت هم میشود: «ما نمیگذاریم این بیماران اذیت شوند.»
انجمن بیماران تالاسمی به آنها کارت اختصاصی داده و از طریق همین کارت، به عدد ۱۵۰۰ مهاجر افغانستانی مبتلا به تالاسمی رسیدهاند؛ افرادی که اغلب سنشان کم است. درمان آنها در کشور مبدأ نامناسب بوده و این موضوع روی حالشان در ایران تاثیر گذاشته. بیشترشان ساکن تهران، گلستان و سیستان و بلوچستاناند. او میگوید که در بسیاری از موارد این بیماران توانایی مراجعه ندارند، مثلاً باید ۲۰ روز یکبار تزریق انجام دهند، اما گاهی به ۴۰ روز میرسد که فشار زیادی به بیمار وارد میشود.
البته این موضوع هم تنها شامل بیماران غیرایرانی نمیشود، بیماران ایرانی بهویژه در جنوب کشور هم گاهی بهدلیل هزینههای بالا، جلسههای تزریقشان با تاخیر انجام میشود، چون با پول یارانهای که میگیرند، زندگی میکنند. او در ادامه صحبتهایش به کمکهای بینالمللی برای درمان بیماران غیرایرانی در ایران اشاره و انتقاد میکند که این نهادها، صلاحیت شناسایی این بیماران را ندارند: «شورای مهاجرت نروژ ـ سازمان امور پناهندگی نروژی - یا همان انآرسی، بودجه سالانهای از کمیسیون اروپا برای کمک به این بیماران دریافت میکند، اما عملاً این اتفاق نمیافتد. ما با اداره کل مهاجران وزارت کشور، کمیساریای عالی پناهندگان و... صحبت کردهایم که این شورا صلاحیت لازم برای تشخیص موارد حیاتی کمکدرمانی را ندارد و این کار باید از سوی نهادهای مدنی انجام شود، آنها برای این بیماران هزینه چندانی نمیکنند، هرچند تحت نظر وزارت کشور فعالیت میکنند.»
وضعیت شیوع بیماریها در افغانستان نامناسب است، هرچند وقت یکبار خبری از شیوع یک بیماری در این کشور منتشر میشود و از آنجایی که این افراد در رفتوآمد همیشگیاند، خطر انتقال این بیماریها به داخل کشور هم وجود دارد. مثل خبری که سهروز پیش منتشر شد و نشان دادکه سه بیماری از داخل افغانستان وارد کشور شده است؛ آبله مرغان، سرخک و آنفلوآنزا که در سطح مناطق تحت پوشش دانشگاه علومپزشکی مشهد دیده شده است.
مددکاری بیمارستانها جمع شدهعلیاکبر اسماعیلپور، یکی از فعالان مدنی و مدیر یکی از مؤسسههای مردمنهاد در مناطق آسیبدیده است که در زمینه مهاجران افغانستانی و حمایت از کودکانشان فعالیت میکند. او میگوید، تاکنون خبری درباره رایگانشدن درمان کودکان زیر ۷ سال نشنیده، اما بهطور کلی اگر هم چنین اتفاقی بیفتد، قطعاً کودکان افغانستانی را شامل نمیشود: «ما همیشه هزینههای زیادی برای درمان این کودکان پرداخت میکنیم و دراینزمینه انجمن پویش همیاری با کودکان فعالیت زیادی کرده و هزینههای درمان این کودکان را پرداخت میکند.»
به گفته او، بخش مددکاری بیمارستانها جمع شده و کاری برای مهاجران نمیکند وقتی هم بخواهند با آنها حساب کتاب کنند، بهعنوان یک خارجی قیمتها را اعلام میکنند. او درباره اینکه اگر مورد حادی به آنها گزارش شود چه اقدامی انجام میدهند، توضیح میدهد که از ارتباطها و انجیاوهای دیگر کمک میگیرند. بیمارستانها بهندرت تخفیف میدهند.
کمک مالی سازمانهای بینالمللی در دولت قبلپیمان حقیقت طلب، مدیر پژوهش انجمن دیاران است؛ انجمنی که در زمینه پیگیریهای حقوقی مهاجران فعالیت میکند. او میگوید که آنها بهطور مستقیم با این مسائل در ارتباط نیستند، اما در دولت قبلی اقدامی که صورت گرفت این بود که با همکاری وزارت رفاه، وزارت کشور و وزارت بهداشت، بخش زیادی از هزینههای درمان این افراد ازسوی سازمانهای بینالمللی پرداخت میشود؛ هم برای کودکان، هم برای بزرگسالان، اما کودکان در اولویت بودند. حالا، اما مشخص نیست که این هزینهها پرداخت میشود یا خیر: «نمیتوانستند این هزینهها را در بخش آموزش، از این سازمانها بگیرند، اما در بخش درمان میگرفتند. آن سازمانها هم هماهنگ بودند. مثل انآرسی، یو ان و... حالا نمیدانیم این اقدامات انجام میشود یا خیر.»
بااینهمه او تاکید میکند که نباید تفکیکی در گرفتن خدمات درمانی وجود داشته باشد: «در پیماننامه جهانی حقوق کودک و حتی در قوانین داخلی مثل قانون حمایت از کودکان و نوجوانان، تابعیت را بهرسمت نشناختهاند یعنی کودک مهاجر هم حق بهرهمندی از تمام این تسهیلات را دارد: «شرایط بیمارستانها بهدلایل اقتصادی خوب نیست و ضعیفتر از گذشته شدهاند و نمیتوانند از این کودکان حمایت کنند. ازسویدیگر این کودکان مهاجر بهویژه افعانستانیها، از یک شرایط جنگی و از یک کشور فقیر آمدهاند، طبیعتاً بیماریهای زمینهایشان نسبت به کودکان ایرانی بیشتر است؛ مخصوصاً در زمینه تغذیه.»
فقط بیمهشدههابااینهمه، اما محمدمهدی ناصحی، مدیرعامل سازمان بیمه سلامت تاکید میکند که تنها کودکانی که تحتپوشش بیمه هستند، میتوانند از این طرح استفاده کنند. او میگوید: «برای بهرهمندی از این خدمات، مهاجران باید بیمه شوند که شرایط آن هم فراهم شده است. دراینزمینه تفاهمنامهای با سازمان ملی مهاجرت انجام شده که این افراد میتوانند با پرداخت حق بیمه، یکسال بیمه شوند، تعرفهها هم نسبت به هزینه درمان، بالا نیست.» براساس اعلام او، این افراد، در صورت داشتن کد یکتا، به مراکز پیشخوان دولت مراجعه میکنند و خودشان را بیمه میکنند. با آنها هم همکاری خوبی صورت میگیرد.
با اینکه فعالان مدنی حوزه کودک میگویند که بیمارستانها بهدلیل شرایط اقتصادی، معمولاً کمکی به این افراد و خانوادههایشان نمیکنند، اما ناصحی تاکید میکند که همکاری خوبی در بیمارستانها با این افراد صورت میگیرد و حتی گاهی خود بیمارستان هزینه را پرداخت میکند.
کودکان درگیر بیماریهای عفونی، پوستی و تغذیهاییکی از فعالان کودک که نزدیک ۱۰ سال سابقه فعالیت در زمینه درمان کودکان را داشته هم تایید میکند که اغلب هزینههای درمان کودکان مهاجر را خیران پرداخت میکردند. او که نخواست نامش در گزارش بیاید، میگوید که حجم مراجعههای بیمارستانهای دولتی بسیار بالاست و اولین قدمی که برای پرداخت هزینه بیماران نیازمند انجام میشود، مراجعه به بخش مددکاری بیمارستانهاست، اما این بخش هم در سالهای اخیر بهدلیل بالا رفتن میزان مراجعهها، همچنین سیاست وزارت بهداشت در ارتباط با مهاجران، کارایی چندانی ندارد.
وزارت بهداشت به این بیماران در پرداخت هزینههایشان، نه اینکه تخفیف ندهد، بلکه تخفیفها بسیار ناچیز است و اگر هم مورد حادی بوده و پولی جور نشده، کودک بیمار هم از درمان بازمانده است. به گفته او، این موضوع برای کودکان ایرانی بدون شناسنامه هم صادق است: «خانوادههای ایرانی برای دولتی حسابشدن هزینههای درمان خود و فرزندانشان، باید استشهاد محلی جمع کرده و یک فرآیند قانونی طی کنند که باتوجه به شرایط و فقر فرهنگی این خانوادهها، عملاً اینکار انجام نمیشود.»
به گفته این فعال مدنی، نهادهای مردمی همواره کمک میکنند تا هزینههای درمان این کودکان تامین شود: «کودکان در مناطق حاشیهای، با انواع بیماریها ازجمله بیماریهای عفونی مواجهاند، دلیل آن هم فقر و سوءتغذیه آنهاست. آنها درگیر سرماخوردگی، آنفلوآنزا و سویههای مختلف کرونا هستند و بهدلیل شرایط خاصی که دارند، بدن ضعیفتری نسبت به سایر کودکان دارند و مستعد ابتلا به انواع بیماریها هستند. بیماریهای پوستی را هم باید به این دایره اضافه کرد. برخی از این کودکان در زمینهای کشاورزی کار میکنند، گروهی زبالهگرد هستند و بیشازهمه در معرض ابتلا به بیماریهای پوستی قرار دارند.»
مراجعه دیرهنگام درماناو براساس تجربه ۱۰ ساله فعالیت در این حوزه تاکید میکند که درصد تخفیف بیمارستانها پایین است، مثلاً اگر ۱۵-۱۰ میلیون تومان هزینه درمان شود، آنها یک تا دو میلیون تومان تخفیف میدهند و مابقی را خانوادهها باید تامین کنند. وقتی این هزینهها بالا میرود، خانوادهها هم دیرتر مراجعه میکنند و کودک درگیر وضعیت اورژانسیتری میشود: «ما شاهد بودیم در خانوادههای درگیر اعتیاد، زمانیکه کودک دنداندرد میگرفت، روی دندان کمی مواد میگذاشتند تا آرام بگیرد، چون توانایی مراجعه به مرکز درمانی ندارند.»
براساس اعلام او، گاهی ایرانیانی که شناسنامه دارند، بهدلیل اینکه باید سهمی از پرداختیها را داشته باشند، باز هم نمیتوانند برای درمان مراجعه کنند: «بیمه سلامت حتی برای خود ایرانیان هم پوشش وسیعی ندارد. یادم است که ما کودکان مبتلا به سرطان، پیوند مغز و استخوان و درگیر مشکل قلبی داشتیم که خیلی هم بیماریشان حاد بود، آنها توانایی درمان در مراکز درمانی را نداشتند.»
او ادامه میدهد: «ما در دورهای که در قالب یک نهاد رسمی فعالیت میکردیم، بارها با مسئولان جلساتی برگزار کردیم و حتی به تفاهمنامهای رسیده بودیم که یک کُد شناسایی برای این کودکان بدون شناسنامه داده شود تا آنها از طریق همین کُدها بتوانند یکسری موارد درمانی یا درمان اورژانسی داشته باشند. این تفاهمنامه تا جایی پیش رفت، اما بهمحض تغییر دولت، برنامهها متوقف شد.» این فعال مدنی، درباره وضعیت درمان کودکانی که بیماریهای خاصتری مانند سرطان، تالاسمی، هموفیلی و... دارند، توضیح میدهد که این کودکان از سوی برخی نهادهای تخصصی مورد حمایت قرار دارند.
به گفته این فعال مدنی، تعداد ورودی کودکان بیمار به بیمارستانهایی مانند امامخمینی، مرکز طبی کودکان، بیمارستان مفید و... آنقدر بالاست که قشر متوسط ایرانی بهدلیل گرانی درمان، مدتها در صف انتظار باقی میمانند، چون توانایی پرداخت در بیمارستانهای خصوصی را ندارند. میزان مراجعه به بیمارستانهای دولتی، روزانه ۶۰-۵۰ نفر است. حتی وقتی برخی از نهادهای مردمی دراینزمینه اقدامی انجام میدهند، بخش مددکاری بیمارستانها آنقدر سرشان شلوغ است که دیگر حواسشان به معرفی این افراد به نهادهای مربوطه نیست.
ازسویدیگر بهدلیل شرایط اقتصادی، آنها نمیتوانند تخفیفهای زیادی به این بیماران بدهند. البته دراینمیان هم وزارت بهداشت رویکرد انسانمحوری در زمینه درمان ندارد و به این بیماران بهعنوان توریست سلامت نگاه میکند، درحالیکه این کودکان از فقر و بدبختی وارد کشور شدهاند.» او درباره بیماریهایی که بین کودکان مهاجر شایع است هم توضیح میدهد و به یک غربالگری اشاره میکند که ۶-۵ سال پیش انجام شد و نشان داد که در کورههای محمودآباد، میزان ابتلا به سیل در میان کودکان جدی است که احتمالاً بهدلیل کار کردن آنها با آجر و خاک بود که این مسئله را تشدید میکرد.
به اعتقاد او، درمان کودکان، ایرانی و غیرایرانی ندارد. این کودکان در سالهای اول زندگیشان بهسر میبرند، آسیبپذیرترند و نمیتوانند از خود مراقبت کنند. در کنار کودکان، زنان هم نیاز به حمایت دارند؛ چراکه در مناطق حاشیهای و در خانوادههای درگیر اعتیاد، بارِ زندگی بر دوش زنان است و اگر آنها بیمار شوند، کل خانواده آسیب میبیند.
سلامت، ایرانی و خارجی نداردطاهره پژوهش، پیشازاین مدیرعامل انجمن حمایت از حقوق کودکان بود و حالا عضو این انجمن است. او سابقه سالها فعالیت برای حوزه کودکان آسیبدیده دارد و حالا میگوید که از زمان دولت آقای خاتمی، بحث بر سر این بود که همه از طریق سازمان تامین اجتماعی بیمه شوند و دفترچه داشته باشند، تا دولت روحانی هم چندین دفترچه برای این کودکان و خانوادههای مهاجر صادر شد: «یکی از کودکان ما درحالحاضر بهدلیل ابتلا به سندروم گیلنباره ـ که یک بیماری نادر التهاب دستگاه عصبی محیطی است ـ مبتلا شده که هزینه بسیار زیادی دارد و یکی دیگر در پی انفجار نارنجک در چهارشنبهسوری سال گذشته، بستری است. آنقدر هزینه این بیماران بالاست که کارکنان بیمارستان پول جمع کردند تا توانستند هزینههای درمان را پرداخت کنند.»
او درباره خبر اخیر وزارت بهداشت درباره درمان رایگان کودکان زیر ۷ سال تاکید میکند که چنین چیزی را شاهد نبودهاند: «تا جایی که ما با این موضوع درگیر بودهایم، ندیدم که هزینههای درمان برای کودکان زیر ۷ سال رایگان باشد.» او هم میگوید که معمولاً در مواجهه با کودکان مهاجر بیمار، سراغ خیران میروند: «بهدلیل گرانشدن دارو، شرایط این کودکان بسیار سخت است. آنها دچار مشکلات سوءتغذیه، بلوغ زودرس، مشکلات تنفسی، مشکلات دندانپزشکی و... هستند. آنها هم نسبت به درمان آگاهی ندارند، هم امکاناتی در اختیارشان قرار نگرفته. برخی از این بیماریها کهنه میشود و درنتیجه هزینه درمانشان هم بالا میرود.»
او به پیماننامه حقوق کودک که همه کودکان را در بهرهمندی از خدمات، یکسان در نظر گرفته، اشاره میکند: «طبق پیماننامه حقوق کودک، دولت متعهد شده که تمام امکانات پزشکی و بهداشتی را برای این کودکان فراهم کند، در عمل، اما چنین اتفاقی نیفتاده است. ما در جلسهای که با وزارت بهداشت درهمینزمینه داشتیم، با این پرسش نماینده وزارتخانه مواجه شدیم که شما هزینههای درمان را تامین میکنید؟ ما گفتیم که نهادهای مدنی توانایی پرداخت این هزینهها را ندارند.
آنها غیردولتی هستند و هیچ جایی در بودجهشان این هزینهها در نظر گرفته نشده است. وزارت بهداشت میگوید، پول ندارد و حالا که بحث درمان کودکان زیر ۷ سال است، آنها از چه کانالی میخواهند این بودجه را تامین کنند؟» براساس اعلام او، بنابر ماده ۲۸ پیماننامه حقوق کودک، امکانات پزشکی و درمانی باید برای تمام کودکان فراهم شود، این شامل تمام کودکانی میشود که در ایران زندگی میکنند. نمیتوان گفت که با شیوع یک ویروس، تنها کودکان ایرانی واکسینه شوند.
پژوهش میگوید که در دورهای سازمان ملل و سازمان امور پناهندگان، درصدی از هزینههای درمان را پرداخت میکرد؛ حدود ۷۰ درصد. اما باز هم این مسئله برای کودکان دارای کارت انجام میشد. بعد از حکومت طالبان، کودکانی که وارد کشور شدند، با معضلات زیادی مواجه بودند ازجمله بیماریهای درماننشده: «به نظر میسد یک سیاست مهاجرتی درست، میتواند بسیاری از این مشکلات را حل کند، یعنی کودکانی که وارد کشور میشوند در جایی ثبت شوند. وقتی کسی بهعنوان شهروند یا پناهنده در جایی زندگی میکند، باید از امکانات پزشکی هم بهرهمند شود. اگر سیاست مهاجرتی اصلاح شود، مردم هم خیالشان راحت میشود. سلامت، موضوعی نیست که بتوانیم ایرانی و خارجی کنیم. فاکتوری برای کل جامعه است و دولتها متعهد شدهاند، برای منافع کشور فعالیت کنند.»