آژیر هشدار پولی شدن کسری بودجه به صدا درآمد +نمودار
تاریخ انتشار: ۲۵ آبان ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۹۷۹۹۱۷
خبرگزاری فارس: به دلیل محدودیت منابع مالی دولت به خاطر کاهش درآمدهای نفتی، روش فروش اوراق بدهی که در قالب عقد مرابحه طراحی شده است، مورد توجه دولت قرار گرفت.
این ابزار برای استفاده از اوایل سال جاری طراحی شده بود. اما دولت بهدلایل نامعلومی در ابتدای کار تمایلی برای عرضه این اوراق نداشت. تا اینکه بانک مرکزی برای ترغیب دولت بستر عرضه اوراق را فراهم و اولین عرضه از هفته منتهی به 13 خرداد ماه انجام شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در اولین عرضه، 5100 میلیارد تومان اوراق با نرخ 15 درصد به فروش رسید که این میزان فروش با این نرخ فروش بسیار خوبی برای دولت محسوب میشد. روند فروش اوراق بدهی در 8 عرضه اول مناسب بود بهطوری که در این مدت 42 هزار و 410 میلیارد تومان اوراق بدهی به فروش رسید.
اما از ماه سوم بهتدریج مشکلات فروش اوراق بدهی آغاز شد. در ماه سوم میزان کل فروش اوراق به 14 هزار و 740 میلیارد تومان رسید که نسبت به ماه دوم 10 هزار و 620 میلیارد تومان کاهش داشت.
روند نزولی فروش در سه ماهه چهارم (4 هفته چهارم) هم ادامه یافت بهطوری که در این ماه 12 هزار و 460 میلیارد تومان اوراق بهفروش رسید. در ماه چهارم (4 هفته پنجم) فروش اوراق بدهی با یک افت بسیار شدید مواجه میشود. در طول این دوره فقط هزار و 79 میلیارد تومان اوراق فروخته میشود. این وضعیت تقریبا در ماه ششم هم ادامه مییابد. نتیجه کل فروش در 4 هفته منتهی به 20 آبان ماه، 1659 میلیارد تومان است.
آنچه که باعث فروش 17 هزار و 50 میلیارد تومان اوراق بدهی در 4 عرضه اول و 25 هزار و 360 میلیارد تومان در 4 هفته دوم شد، پایین بودن نرخ سود در بازار بینبانکی و افزایش نسبی نرخ سود اوراق ماه دوم عرضه بود. اما در ادامه دولت در برابر افزایش بیشتر نرخ سود اوراق مقاومت نشان داد و همین مساله موجب افت شدید فروش اوراق بدهی شده است.
* ارقام به میلیارد تومان
تاریخ میزان فروش اوراق بدهی نرخ سود اوراق 13 خرداد 5،100 15 درصد 20 خرداد 4،900 15 درصد 27 خرداد 900 15.6 درصد 4 تیر 6،150 15.6 درصد 10 تیر 6،300 17.5 درصد 17 تیر 4،990 17-18.2 درصد 24 تیر 7،900 17،4-19.2 درصد 31 تیر 6،170 17.9-19.9 درصد 7 مرداد 4،400 18.9-20.7 درصد 14 مرداد 2،780 20 درصد 21 مرداد 3،040 18.9-21 درصد 28 مرداد 4،520 20-21.5 4 شهریور 1،830 18.9-21 12 شهریور 2،130 18.9-21 18 شهریور 5،420 18.9-21.5 25 شهریور 3،080 21-19 1 مهر 710 20-21 8 مهر 670 20-21 16 مهر 0 _ 22 مهر 330 20-21 29 مهر 39 21 6 آبان 70 21 14 آبان 1،200 20-21 20 آبان 350 21 جمع 72،939 _* نیاز دولت به فروش 167 هزار میلیارد تومان اوراق دیگر تا پایان سال
به گزارش فارس، مجموع فروش اوراق بدهی دولت 72 هزار و 939 میلیارد تومان بوده اما براساس اظهارات مسئولان سازمان برنامه و بودجه کسری بودجه قطعی دولت در سال 99 معادل 240 هزار میلیارد تومان است و این کسری باید از محل فروش اوراق بدهی تامین شود. بنابراین باید بیش از 167 هزار میلیارد تومان اوراق بدهی دیگر تا 17 هفته باقی مانده از سال 1399 بهفروش برسد.
این رقم به معنای آن است که دولت در حراجهای هفتگی بهطور متوسط هر هفته باید 9 هزار و 823 میلیارد تومان اوراق بفروشد.
* احتمال کسری بودجه 159 هزار میلیارد تومانی برای سال 99
در صورتی که متوسط فروش اوراق بدهی مانند در 4 ماه باقی مانده سال بهطور متوسط 2 هزار میلیارد تومان باشد، مجموع فروش اوراق تا پایان سال جاری به حدود 80 هزار و 939 میلیارد تومان خواهد رسید و به این ترتیب کسری بودجه (با فرض رقم 240 هزار میلیارد تومان کسری بودجه) معادل 159 هزار میلیارد تومان خواهد شد.
* عواقب خطرناک فروش نرفتن اوراق بدهی برای اقتصاد کشور
یکی از راههایی که در شرایط سخت مالی دولتها اتخاذ میکنند، استقراض از بانک مرکزی است. در صورتی که بانک مرکزی معادل 159 هزار میلیارد تومان اوراق بدهی از دولت بخرد، معادل همین رقم به پایه پولی کشور افزوده خواهد شد. براساس آخرین آمارها، حجم پایه پولی در پایان شهریور ماه 372 هزار میلیارد تومان بوده است. بنابراین تزریق 159 هزار میلیارد تومان از محل خرید اوراق بدهی دولت توسط بانک مرکزی، بهتنهایی 42.7 درصد به حجم پایه پولی افزوده خواهد شد و رشد شدید پایه پولی رشد قابل ملاحظه نقدینگی و به تبع آن تورم را در پی خواهد داشت.
* اگر دولت در نرخ سود اوراق بدهی دخالت نمیکرد کسری بودجه بهطور کامل برطرف میشد
در همین رابطه کامران ندری اقتصاددان پولی در گفتوگو با خبرنگار فارس با بیان اینکه دولت میخواهد نرخ اوراق را که 15 درصد تعیین کرده با همان نرخ بفروشد اما این هدفگذاری منطقی نیست، گفت: اگر دولت در نرخ سود اوراق بدهی دخالت نمیکرد کسری بودجه دولت به طور کامل برطرف میشد و حتی میزان خلق پول بانکها کاهش مییافت. درست است که در این میان سهم بخش خصوصی از تسهیلات بانکها کاهش مییابد ولی مشکل اصلی ما این است که با خلق اعتبار بسیار زیاد سطح تقاضای کل در اقتصاد بالا رفته است و نتیجه آن فقط تورم بوده است.
این اقتصاددان با بیان اینکه باید نرخ سود سپرده و نرخ سود اوراق بدهی دولت افزایش یابد، افزود: در حال حاضر باید یک نوع سیاست انقباضی در پی گرفته شود که در نتیجه مشکل دولت را کم میکند و سطح تقاضای بخش خصوصی کاهش مییابد و جذابیت سفتهبازی روی داراییهای موجود هم کاهش مییابد و این در نهایت منجر به کاهش نرخ تورم و کمک به تولید میشود. الان به جای اینکه دارندگان سرمایه به بخش تولید ورود کنند، سرمایه خود را صرف خرید داراییها میکنند و این مساله موجب افزایش نرخ تورم و کاهش رشد اقتصادی و کاهش سرمایهگذاری در اقتصاد شده است.
* ضرورت تجدیدنظر در نرخ سود یا دوره سررسید اوراق بدهی در 17 هفته باقی مانده تا پایان سال
به گزارش فارس، با توجه به اینکه فقط 17 هفته تا پایان سال باقی مانده است، هر چه زودتر دولت باید در رویکرد خود تجدیدنظر کرده و یا نرخ سود را افزایش دهد یا سررسید اوراق را کوتاه کند. ایجاد جذابیت برای فروش اوراق بدهی و تامین بخش عمده کسری بودجه از محل فروش اوراق بدهی مهمترین ابزار برای تامین کسری بودجه و جلوگیری از پولی شدن کسری بودجه خواهد بود.
در حال حاضر کنترل متغیرهای پولی (نقدینگی و پایه پولی) بهوسیله فروش اوراق بدهی دولت مهمترین ابزارهای کنترل نرخ تورم محسوب میشود. اگر از فرصت باقی مانده غفلت شود، سال آینده باید باز هم برای دلایل کاهش ارزش پول ملی در برابر سایر ارزهای ملی و جهانروا بنویسم و بخوانیم و بحث کنیم. کنترل تورم و متغیرهای پولی از مهمترین ابزارهای حفظ ارزش پول ملی و ایجاد ثبات در بازار داراییها ازجمله بازار ارز است.
منبع: فردا
کلیدواژه: کسری بودجه نرخ سود اوراق بدهی میلیارد تومان اوراق بدهی هزار میلیارد تومان فروش اوراق بدهی اوراق بدهی دولت نرخ سود اوراق تا پایان سال باقی مانده بانک مرکزی کسری بودجه پایه پولی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۹۷۹۹۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
همتی: آقایان گمان میکنند با زدن دکمه کنترل نقدینگی، تورم خود به خود کاهش مییابد
آفتابنیوز :
همتی با اشاره به اینکه کنترل نقدینگی اقدام مثبتی است، میگوید: «مدیریت فقط کنترل نقدینگی نیست.»
*اخیراً نرخ تورم سال ۱۴۰۲ از سوی بانک مرکزی اعلام شده که نشان میدهد تورم بهرغم تلاشهای دولت رشد پیدا کرده و حتی رکورد دولت هاشمی را شکسته است. چرا هیچیک از برنامههای دولت برای مهار تورم نتیجه نداد؟
جدولی که در روزهای گذشته منتشر شده آماری است که معمولاً بانک مرکزی به صورت ماهانه برای تادیه دیون و تعهدات به قوه قضائیه ارائه میکند تا به منظور رای دادن در اختیار قضات باشد.
یک نکتهای را باید مورد توجه قرار داد و آن اینکه در صدر جدول نوشته شده بر پایه سال ۱۳۹۵ درحالیکه در اواخر سال ۱۴۰۱ پایه شاخص تورم را اصلاح کردند و سال پایه به ۱۴۰۰ تغییر پیدا کرد؛ بنابراین اگر شما بخواهید براساس سال ۱۴۰۰ این اطلاعات را تعدیل کنید به نظر من به زیر ۵۰ درصد میرسد. یعنی نرخ تورم ۱۴۰۲ بین ۴۸ تا ۵۰ درصد خواهد بود. به این ترتیب اگر بخواهیم دقیقتر بگوییم و براساس سال پایهای که معیار مرکز آمار است که البته بانک مرکزی نیز هماهنگ با مرکز آمار سال پایه را اصلاح کرده، نرخ را اعلام کنیم، عدد ۵۲ برای تورم ۱۴۰۲ باید بین ۴۸ تا ۵۰ درصد اصلاح شود.
*اینکه تورم ۵۰ درصد باشد یا ۵۲ درصد چندان در اصل موضوع تغییری ایجاد نمیکند. به هر حال آنچه مشخص است اینکه دولت در برنامه کنترل تورم موفق نبوده است.
دو نکته را در این زمینه باید اشاره کرد. سال ۱۴۰۲ را با سال آخر دولت دوازدهم که فشار حداکثری وجود داشت نمیتوان مقایسه کرد. در سال ۱۳۹۸ وصولی درآمد نفتی ۱۲ میلیارد دلار بود و در سال ۱۳۹۹ درآمدها به ۷/۵ میلیارد دلار رسید. درحالیکه در سال ۱۴۰۲ بنا بر اعلام وزارت اقتصاد، بانک مرکزی و وزارت نفت درآمد نفتی به ۳۵ میلیارد دلار رسیده است. یعنی پنج برابر درآمد نفتی در سال ۱۳۹۹ سال گذشته درآمد نفتی به دست آمده است.
با این درآمد نفتی و اینکه تاکید میشود صادرات غیرنفتی جهش پیدا کرده و مجموع صادرات به ۷۸ میلیارد دلار رسیده، تورم بین ۴۸ تا ۵۰ درصد اصلاً قابل قبول نیست. من سوالم این است که مسئولان دولت سیزدهم که آمار بانک مرکزی در خصوص تورم نقطهبهنقطه شهریور ۱۴۰۰ مورد تاکید قرار میدادند امروز چرا آمار بانک مرکزی را مورد نظر قرار نداده و آن را مبنای تحلیل قرار نمیدهند؟ پاسخ واضح است. برای اینکه بین آمار مرکز آمار و بانک مرکزی حداقل ۱۰ درصد اختلاف وجود دارد.
نکته دومی که باید به آن توجه کرد این است که حتی اگر بنا بر گفته دولت مبنا را بر نرخ مرکز آمار هم بگذاریم عملکردشان با وعدههایی که در این حوزه داده بودند همجهت نیست. وعده داده بودند تورم را اول نصف میکنند. یعنی در مرحله اول تورم از ۴۶ به ۲۳ درصد کاهش پیدا کند و بعد هم آن را تکرقمی کرده یعنی به زیر ۱۰ برسانند.
امروز با ۴۸ درصد نرخ تورم مواجه هستیم که عملکرد بسیار بدی است و به مفهوم شکست در مبارزه با تورم محسوب میشود؛ بنابراین این دولت نباید ژست کنترل تورم را به خود بگیرد. به نظر من باید از مردم عذرخواهی کنند و بگویند نتوانستیم تورم را کنترل کنیم. تورم ۴۸ درصد به معنای کنترل نرخ نیست. ۴۸ درصد، تورم بسیار سنگینی است. در شرایط بسیار خاص این تورم ممکن است قابل پذیرش باشد. مانند آنچه در سال ۱۳۹۹ اتفاق افتاد و درآمدها به دلیل شیوع کرونا و حضور ترامپ افت شدید پیدا کرده بود و عملاً درآمد نفتی نداشتیم. مهمترین لنگر نرخ تورم، نرخ ارز است.
دولت نه نرخ ارز را توانست کنترل کند و نه تورم را. امروز میبینید که با تزریق بیحد درهم و دلار سعی در تقویت ارزش ریال دارند. البته من این اقدام بانک مرکزی را نفی نمیکنم. به هر حال کنترل نرخ دلار کار خوبی است و باید هم انجام شود. ولی اینکه با ارزپاشی این کاهش نرخ انجام شود مورد پذیرش نیست و این روش هیچگاه جزو سیاستهای من نبوده. تزریق ارز جواب اصلی، اساسی، پایهای، علمی و فنی نیست. راه آن مدیریت درست بازار ارز و شناسایی عوامل مؤثر بر افزایش نرخ ارز است. به هر حال این تورم چه ۵۲ درصد با پایه ۹۵ یا کمتر از ۵۰ درصد با پایه ۱۴۰۰ نشاندهنده عدم موفقیت دولت در کنترل تورم و عدم تحقق وعدههای دولت در این حوزه است.
*دلیل عدم اثرگذاری کاهش رشد نقدینگی بر تورم چیست؟
کنترل رشد نقدینگی اقدام مثبتی است و به نظر من باید ادامه پیدا کند. البته من اطلاع دارم که ریشه کاهش رشد نقدینگی که اتفاق افتاده، کنترل ترازنامه بانکهاست که حتماً آثار رکودی در اقتصاد و تولید خواهد داشت. در هر حال صرفنظر از علت کاهش رشد نقدینگی، این امر میتواند در مهار تورم مؤثر باشد. با این حال باید در نظر داشت که نقدینگی یک واسط است. رئیسجمهور و باقی اعضای دولت نباید روی کاهش رشد نقدینگی مانور دهند. مردم که با نقدینگی کاری ندارند. برای مردم تورم و پولی که از جیبشان میرود مهم است. تورم باید کم شود.
*چرا کنترل رشد نقدینگی و افزایش درآمدهای صادراتی نتوانست منجر به مهار تورم شود؟
مدیریت فقط کنترل نقدینگی نیست. مدیریت و کارآمدی اهمیت دارد. کشور کسری بودجه سنگینی دارد. کسری بودجه و اضافهبرداشت بانکها به اقتصاد فشار میآورد. امروز نرخ بهره تامین مالی در بازار بالای ۴۰ درصد است. نرخ ۴۰ درصد به مفهوم آن است که تعادل سیستم پولی کشور از دستشان خارج شده است. شما نمیتوانید بگویید رشد نقدینگی ۲۵ درصد و نرخ بانکی ۲۳ درصد است، ولی در بازار نرخ بهره تامین مالی ۴۰ درصد باشد.
این نشان میدهد یک جاهایی اشکال وجود دارد. این نشان میدهد یک ناهماهنگی در سیاستهای پولی، ارزی و مالی کشور وجود دارد. تا این ناهماهنگی حل نشود نمیتوان تورم را کنترل کرد. آقایان گمان میکنند با زدن دکمه کنترل نقدینگی، تورم خود به خود کاهش مییابد. رشد اقتصادی هم بسیار مهم است. رشد اقتصادی سال گذشته ناشی از تولید نبوده. عمده آن از محل فروش نفت و رشد بخش خدمات بعد از کرونا به دست آمده است.
بخش غالب رشد بخش خدمات نیز به رشد عملیات واسطههای مالی برمیگردد؛ بنابراین این رشد به بخش تولید واقعی مربوط نمیشود. به نظر من، در حکمرانی مشکل داریم. تا مشکل حکمرانی حل نشود با تکیه بر یک عامل متغیر در سیاستهای پولی نمیتوان تورم را کنترل کرد.
منبع: روزنامه هم میهن