خانواده تا چه اندازه بر بزهکاری نوجوانان نقش دارد؟
تاریخ انتشار: ۲۹ آبان ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۰۲۷۴۷۷
به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از ساری ،الهام قاسم پور کارشناس روانشناسی و مددکار کلانتری ۱۴ بابل گفت: به سبب احساس ناامنی و ناخشنودی فرد در خانواده و جامعه، وی برای دوری از این وضع به گروهها و دوستانی پناه میبرد که گاه عامل و زمینه ساز انحراف و بزهکاری در وی میشود و از او شخصی خطاکار و بزهکار میسازد.
بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بزه، به سرکشی فرد در برابر اراده اجتماع که به وسیله مقررات تعیین شده است، گفته میشود و بزهکار، کسی است که مرتکب عملی میشود که بنابر قانون برای آن مجازاتی معین شده است، از نظر روان شناسان، گروه بزهکار در شمار یکی از گروههای متنوع ناسازگاران اجتماعی هستند.
براساس پژوهش ها، سه عامل خانواده، مدرسه و اجتماع در بزهکاری نوجوانان تأثیر بسزایی دارد که در ادامه به این عوامل شاره میشود.
الف) رفتار بی ثبات والدین با فرزند: تعداد زیادی از بزهکاران در خانوادههایی بزرگ شده اند که از محبت والدین محروم بوده اند و بیشتر وقتها میان اعضای خانواده ناسازگاری، کدورت و درگیری وجود داشته است. بیشتر بخوانید: با کودکان لجباز مدارا کنید کمبود محبت، شخص را به انتقام جویی هدایت میکند و از سویی، محبت زیاد و غیر منطقی یا دور نگه داشتن کودک و نوجوان از دیگران سبب میشود که کودک، خود را در شمار آدمهای معمولی نداند و از هم سالانش کناره گیری کند و روش اجتماعی زندگی کردن را نیاموزد، در نتیجه، شخصیت منحرفی پیدا کند.
برای نمونه؛ اگر از آغاز خردسالی، هر چه کودک بخواهد در اختیارش بگذارند، در حقیقت، به طور غیر مستقیم به او زورگویی و تجاوز را یاد میدهند و به تدریج، این حالت در وی تقویت میشود و در دوران بزرگ سالی میکوشد به حقوق دیگران تجاوز کند. ب) پای بند نبودن خانواده به ارزشهای اخلاقی و اعتقادی: پای بند نبودن خانواده به اصول و ضوابط اخلاقی و اعتقادی، عامل مؤثر در گسترش بزهکاری نوجوانان است. در ایران، بیشتر بزهکاران از خانوادههایی هستند که به ارزشهای دینی و اعتقادی و اخلاقی پای بند نی ستند. در حقیقت، کودکان مفاهیم اخلاقی درست و نادرست را براساس ارزشها و باورهای والدین خود در کودکی میآموزند.
خانوادههایی که در روابط فامیلی و خانوادگی حریمی برای پوشش یا برخورد خود قائل نیستند و خانوادهای که از حضور ماهواره و فیلمهای ضد اخلاقی در خانه خود ابایی ندارد در واقع بذر کجروی و انحرافهای اخلاقی و بزهکاری را در ذهن و روان فرزندان خود میکارد. ج) تبعیض و تفاوت گذاشتن میان فرزندان بیشتر والدین به فرزندان خوبِ خود بیش از اندازه محبت میکنند و پاداش مادی و معنوی بسیار میدهند و به فرزندان بدِ خود بی مهری کرده و خشونت نشان میدهند بی خبر از آنکه چنین فرزندانی این رفتار والدین با خود را تبعیض و بی عدالتی میدانند، در نتیجه درصدد تلافی برمی آیند و در برابر این گونه رفتارها واکنش نشان میدهند.
تبعیض والدین میان فرزندان، مقایسه فرزندان با یکدیگر و با دوستان و آشنایان، تحقیر و سرزنشهای پی درپی کودکان در حضور جمع و دوستان، به احساس ناامنی، پایین آمدن خودباوری، ایجاد حس حسادت میان فرزندان، نگرانی، ترس و گریز از خانواده در فرزند میانجامد.
اینها خود عواملی هستند برای گرایش نوجوان به ناسازگاری با محیط اجتماعی و خانواده و در نهایت، گرایش به کجروی و بزهکاری. د) درگیریها و اختلافهای خانوادگی و رفتارهای نادرست والدین ریشه بسیاری از ناسازگاریهای جوانان را باید در منش و رفتار والدین آنها در دوره نخست کودکی جست. هنگامی که جوان با مسائل زندگی رو به رو میشود، واکنشهایی نشان میدهد که منبع الهام آنها واکنشهای والدین او در چنین وضعی بوده است.
در این میان رفتار پرخاشگرانه والدین بیشتر از راه دیداری و تقلید آموخته میشود و آثار روانی محیط ناآرام خانواده در دوران کودکی و دوران بلوغ با انواع ناهنجاریها و بیماریهای روانی ظاهر میشود، مشاجره همیشگی پدر و مادر و اطرافیان آثار شومی بر روان فرزند به جا میگذارد.
محیط بی صفای خانوادگی، درگیریهای لفظی، فقر فرهنگی، بی سوادی والدین، بی نظمی در امور زندگی، اعتیاد به الکل و مواد مخدر، از عواملی هستند که شایستگی و ارزش کانون خانواده را نزد فرزندان خدشه دار میکنند، در چنین وضعی، نوجوان به سبب نداشتن آرامش روانی، به تحصیل و کار خود بی علاقه میشود و همواره نگران و پریشان است و ثبات روحی ندارد، آثار این ناراحتی بعدها در سالهای بلوغ و بزرگسالی به صورت عصیان و پرخاشگری ظاهر میشود و او را به ارتکاب جرایم گوناگون وا میدارد. هـ) طلاق والدین کودکی که از دیدار مادر محروم است و پدر را نیز حامی واقعی خود نمیبیند، لحظه هایش را با ترس، ناامنی، نگرانی و ناامیدی سپری میکند، ادامه یافتن این روند به پیدایش رفتارهای عصبی، حالتهای پرخاشگرانه و به فرار از خانه و مدرسه میانجامد. انتهای پیام/س
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: بنیان خانواده ارزش های دینی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۰۲۷۴۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دغدغه رهبر انقلاب پیرامون فرزندآوری و ازدواج مجرّدان
آنچه در ادامه میخوانید انتشار گزیده ای از بیانات مقام معظم رهبری در خصوص «سبک زندگی اسلامی در بخش خانواده» است که در شماره های مختلف تقدیم علاقهمندان میشود.
بخش حقیقی تمدن نوین اسلامی، آن چیزهائی است که متن زندگی ما را تشکیل میدهد که همان سبک زندگی است. این، بخش حقیقی و اصلی تمدن است، مثل مسئلهی خانواده، سبک ازدواج، نوع مسکن، نوع لباس، الگوی مصرف، نوع خوراک، نوع آشپزی، تفریحات، مسئلهی خط، مسئلهی زبان، مسئلهی کسب و کار، رفتار ما در محل کار، رفتار ما در دانشگاه، رفتار ما در مدرسه، رفتار ما در فعالیت سیاسی، رفتار ما در ورزش، رفتار ما در رسانهای که در اختیار ماست، رفتار ما با پدر و مادر، رفتار ما با همسر، رفتار ما با فرزند، رفتار ما با رئیس، رفتار ما با مرئوس، رفتار ما با پلیس، رفتار ما با مأمور دولت، سفرهای ما، نظافت و طهارت ما، رفتار ما با دوست، رفتار ما با دشمن، رفتار ما با بیگانه.
همه اینها آن بخشهای اصلی تمدن است، که متن زندگی انسان است. «بیانات در دیدار جوانان استان خراسان شمالی، ۱۳۹۱/۰۷/۲۳»
مسئلهی فرزندآوری خیلی مسئلهی مهمی است. چند سال ما این مسئله را مطرح کردیم و گفتیم؛ خب یک عده از دخترخانمهای خوب، خانمهای جوان قبول کردند و عمل کردند لکن در محیط عمومی جامعه اثری از این قضیه نیست. الان آمار فرزندآوری ما به قدر جانشینی هم نیست، یعنی کمتر از جانشینی است، الان اینجوری است. این معنایش این است که ما تا سی سال دیگر یک جامعهی پیر داشته باشیم.
خطر بزرگی است، این از همهی خطرات بزرگتر است. این خیلی مهم است. این احتیاج به تلاش و کار دارد. مسلّماً راههایی هم وجود دارد برای اینکه بشود این را درست کرد؛ باید بنشینید این راهها را پیدا کنید.
یک [مسئله] هم ازدواج مجرّدان است. «وَ أَنْکِحُوا الْأَیامی مِنْکُمْ وَ الصَّالِحینَ مِنْ عِبادِکُمْ وَ إِمائِکُمْ»(۱) این الان واقعاً [لازم است.] گاهی دخترهایی بدون آوردن نام یا گاهی هم با نام، به من نامه مینویسند که طالب ازدواجند و برایشان فراهم نمی شود. یکی از دعاهایی که بنده دائم میکنم برای ازدواج دخترها و پسرهایی است که مایل به ازدواجند و امکان ازدواج ندارند. فکر کنید ببینید چه کار باید کرد؟ همهی اینها قابل علاج است. بایستی این را [علاج کرد].
در مسائل خانواده به نظر من روی این چند موضوع بخصوص باید تکیه کرد و باید راههای عملی پیدا کرد. یکی از کارهای بسیار اساسی در این زمینه فرهنگسازی است؛ باید فرهنگسازی کنید. ببینید چگونه میشود فرهنگسازی کرد؛ بالاخره بروید افکار عمومی را درست کنید، یعنی یک کار بزرگ این است.
کار مردمی هم -که اشاره شد کارهای مردمی و اینها- کاملاً درست است. باید کار از دست مردم گرفته نشود، اگر چه دستگاه حکومت مسئولیت دارد، ما هم مسئولیت [داریم]، در مورد مسائل خانواده ما مسئولیت داریم، دولتها مسئولیت دارند، همهی دستگاههای مختلف حکومتی مسئولیت دارند و باید به وظایفشان عمل کنند لکن این پویش مردمی و حرکت عمومی مردمی نبایستی متوقف بشود؛ کار اساسی را این میکند و دولتها بایستی کمک کنند. «بیانات در دیدار با فعالان و کارشناسان خانواده، ۱۳۹۸/۰۵/۲۴»