Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرگزاری فارس از زنجان، «هاشم علی بختیاری» از رزمندگان پای کار زنجانی در هشت سال دفاع مقدس است، برای مصاحبه تماس می‌گیرم، راضی نیست ولی پس از چند بار تماس و اصرار راضی می‌شود و مصاحبه ما شکل می‌گیرد.

16 سالم بوده که با دستکاری شناسنامه به جبهه اعزام شدم، گردان ما خط شکن بود و اکثرا در مناطق غرب و جنوب بودیم و در حال آموش برای انجام عملیات‌ها بعضی مواقع عملیات لو می‌رفت و ما دوباره آموزش‌های دیگر می‌دیدیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

هاشم علی بختیاری 36 ماه در منطقه بوده و در عملیات‌های کربلای 4 و 5 و عاشورای 2 و تعدادی از عملیات‌های مختلف حضور داشته است، در گردان امام سجاد لشکر 8 نجف اشرف به عنوان خط شکن، معاون دسته و ... خدمت کرده است و در کربلای 4 و کربلای 5 مجروح شده و هم اکنون با 70 درصد جانبازی به زندگی روز مره خود ادامه می‌دهد.

 

فارس: کی به جبهه اعزام شدید و قبل از آن چه می‌کردید؟

بختیاری: قبل از اعزام به جبهه من در دوره راهنمایی درس می‌خواندم سال 60 بود که حین درس خواندن در خیاطی هم کار می‌کردم و به اصطلاح شاگرد خیاط بودم، وقتی دیدم همه جوانان و مردم با شور و شوق برای حضور در جبهه‌ها داوطلب می‌شوند من هم علاقه‌مند شدم، ولی چون سنم کم بود نمی‌توانستم به جبهه بروم من قبل از آن در سال‌های 58 تا 59 بسیج بودم و در پایگاه‌های بسیج دوره آموزشی را سپری کرده بودم و آمادگی اولیه برای رزم را داشتم.

در سال 60 بود که برای آموزش 45 روزه داوطلبان بسیج اعزام شدم به پادگان امام حسن(ع) که حدود 100 نفر را به علت سن کم برگرداندند، همه این افراد یکی یکی برگشتند و ما هفت نفر بودیم که از آن پادگان خارج نشدیم و گفتیم ما برگشتنی نیستیم و به هیچ وجه بر نمی‌گردیم، وقتی مسؤولان سماجت و مقاومت ما را دیدند راضی شدند و به ما هم لباس دادند تا در آموزش‌ها شرکت کنیم.

در ابتدا در پشت خط بودم و کمک کار رزمندگان تا اینکه کم کم اجازه یافتم جلو هم بروم، سال 65 عملیات کربلای 5 بود، بعدها شدم معاون دسته، البته در آن زمان سمت و درجه زیاد مهم نبود بلکه همه باهم برای دفاع از خاک کشور عازم جبهه شده بودیم و چیزی که مهم بود دفاع از آب و خاک ایران اسلامی بود.

رزمندگان زنجانی دو گردان داشتند که یکی از آنها ولی عصر(عج) که غواص بودند و دیگری گردان امام سجاد(ع) که نیروی عملیاتی بودند، همه فرماندهان دوست داشتند به دلیل سر نترس و دلاوری که زنجانی‌ها داشتند با آنها همرزم شوند.

 

فارس: چرا زنجانی‌ها در عملیات‌ها غواص بودند؟

بختیاری: البته بچه‌های زنجانی در بحث غواصی خبره بودند هر چند در زنجان دریا و یا جای خاصی برای غواصی نبود، ولی به دلیل همین شجاعت، دلاوری و جنگ‌آوری که داشتند در بیشتر عملیات‌ها به عنوان غواص و خط شکن حضور داشتند.

می‌گوید یادم هست من هم اصلا شنا بلد نبودم، خوب به یاد دارم  یک روز که برای عملیات به جزیره مجنون رفته بودیم کنار یک جاده خاکی که لب دریا بود، دیدم چندین رزمنده که هیچ کدامشان را نمی‌شناختم و از گردان‌های دیگر بودند در آب شنا می‌کنند من هم هوس شنا به سرم زد، من می‌دانستم که زیاد شنا کردن به ویژه در جاهای عمیق را بلد نبودم و فقط در رودخانه شنا کرده بودم با خودم گفتم همین جا کنار جاده خودم را به آب می‌زنم و دور نمی‌شوم.

با همین فکر من هم، هم پای دیگران وارد آب شدم اول کنار دریا شنا می‌کردم، کمی که گذشت احساس کردم زیر پایم گود است، ابتدا ترسیدم ولی وقتی به خودم مسلط شدم و دست و پا زدم دیدم می‌توانم شنا کنم و خوشحال شدم و اعتماد به نفسم بالا رفت.

روی آب یک پل چوبی شناور بود که رزمندگان روی آن سوار می‌شدند و به آب می‌پریدند من هم با آنها سوار آن پل شدم و چون با هیچ کدامشان آشنا نبودم و خودم هم یک آدم کم رو بودم و زیاد حرف نمی‌زدم، آنها پل را به حرکت در آوردند و هر از چند گاهی یکی دو نفر از رزمندگان به آب می‌افتادند و به طرف جاده لب دریا برمی‌گشتند.

من فکر می‌کردم که در آخر این پل را کنار جاده برگردانند، بنابراین همانجا نشسته بودم تا پل را برگرداندند، ولی دیدم که همه آنها به آب پریدند و شناکنان کنار جاده برگشتند، پل معلق از جاده دور شده بود و وقتی جاده را نگاه می‌کردم افراد کنار جاده را به اندازه یک بطری نوشابه یا شاید کوچکتر از آن می‌دیدم باید به آب می‌زدم و برمی‌گشتم چون آن طرف دریا خط مقدم بود و من نباید وارد آنجا می‌شدم،  ولی من که به این حد شنا بلد نبودم و نمی‌توانستم برگردم.

از آنجا که آدم کم رویی بودم خجالت می‌کشیدم سر و صدا کنم و کمک بخواهم در هر صورت اگر سر و صدا هم می‌کردم هیچ کس صدای مرا نمی‌شنید، هر از گاهی روی آب برمی‌گشتم استراحت می‌کردم، آسمان را می‌دیدم و دوباره تلاش می‌کردم ولی دیگر امیدم را از دست داده بودم و بار آخر نیز به طرف آسمان روی آب دراز کشیدم و با خدا راز و نیاز کردم و در دلم گفتم خدایا من نمی‌خواهم این گونه بمیرم من برای جنگ آمده بودم و آدم جا زدن نیستم و باید در عملیات شرکت کنم.باد هر لحظه پل را از جاده دور و دورتر می‌کرد، باید کاری می‌کردم و با توکل به خدا به آب پریدم، دست و پا زدم ولی احساس می‌کردم وقتی یک متر جلو می‌روم باد مرا دو متر به عقب می‌راند خسته شده بودم و آنقدر آب خورده بودم که دیگر نایی برای شنا کردن نداشتم.

واقعا خسته شده بودم و توانی برای دست و پا زدن نداشتم، به ائمه معصومین متوسل شدم وقتی به طرف آب برگشتم و برای غرق شدن آماده شده بودم، اما معجزه شده بود نمی‌دانم چگونه ولی حدود دو متر مانده بود که کنار جاده برسم خوشحال شدم و با دست و پا زدن خودم را از آب بیرون کشیدم و دیگر به هیچ کس نگفتم که چه اتفاقی افتاد و بی سر و صدا برگشتم به گردان خودمان و از آن موقع هنوز هم فکرم درگیر این اتفاق است و فکر می‌کنم چگونه من کنار جاده رسیدم.

می‌گوید خدا مرا خیلی دوست داشته است در چند مرحله به طور معجزه آسا جان سالم به در برده‌ام و برای همین خداوند را شاکر هستم.

 

فارس: نحوه مجروحیت خود را تشریح می‌کنید؟

بختیاری: می‌گوید در یکی از عملیات‌ها از 80 نفر گروهان امام سجاد فقط دو نفر زنده و سالم بودند و به عقب برگشتند و من نیز یکی از آنها بودم البته مجروح هم شده بودم.

در مورد نحوه مجروحیت خود می‌گوید، مرحله آخر عملیات کربلای 5 بود که من در آن عملیات از ناحیه صورت مجروح شدم، خمپاره‌ای در جلوی من زمین خورد و تمام ترکش آن سر و صورت مرا در برگرفت.

زمان اصابت ترکش‌های خمپاره به صورتم، با خودم گفتم که کارم تمام است، چون احساس کردم که تمام گوشت صورتم در آتش سوخت و به استخوان رسید و چند لحظه بعد که به خودم آمدم احساس کردم که نه زنده هستم و عقلم کار می‌کند و گوشم می‌شنود.

فارس: کدام ناحیه بدنتان مجروح شده بود؟

بختیاری: وقتی یکی از نیروهای خودی من را بلند کرد، صورتم کاملا متلاشی شده بود و چشمانم بیرون افتاده بود و وقتی دستم را به طرف صورتم می‌بردم دستم پر از گوشت و پوست آویزان می‌شد و داد می‌زدم که این چیست، وقتی می‌خواستم نفس بکشم گوشت در گلویم می‌افتاد و جلوی نفسم را می‌گرفت و زمانی که مرا روی ماشین گذاشتند تا به عقب برگردانند چندین بار بیهوش ‌شدم و دوباره به هوش ‌آمدم درست به خاطر ندارم که چه شد و چه مدت گذشت.

بین شهدا افتاده بودم با اینکه صورتم متلاشی شده بود و چشمانم نمی‌دید و دستانم نیز شکسته بود، ولی هیچ دردی نداشتم و می‌دانستم که زنده هستم و با چند شهید روی هم افتاده بودیم، خودم را به زحمت کنار کشیدم و دیگر چیزی نفهمیدم تا صبح که برای جمع کردن و کمک به مجروحان آمدند و مرا عقب بردند.

من به هوش می‌آمدم و دوباره از هوش می‌رفتم گاهی که احساس می‌کردم گرم شدم و دوباره چیزی نمی‌فهمیدم، گاهی احساس می‌کردم سردم شده و می‌لرزم و گاهی احساس می‌کردم، مرا حرکت می‌دهند، ولی نمی‌فهمیدم کجا هستم و چه کاری روی من انجام می‌شود.

 

فارس: ماجرای انتقالتان به سردخانه را تشریح می‌کنید؟

بختیاری: در مرحله‌ای که مرا به بیمارستانی در تهران منتقل شدم، این گونه شنیده‌ام که می‌گفتند تو ابتدا در میان شهدا بودی و مشمپا(نایلون) پیچت کرده بودند و چون صورتت کاملا از بین رفته بود هیچ کس فکر نمی‌کرد که زنده باشی ولی بعدا فهمیدیم که زنده هستی و برای کمک‌رسانی و عمل‌های جراحی به بیمارستان انتقال داده شدی.

من اصلا نمی‌دانستم که دست‌هایم نیز شکسته است، بعد که دیدم در بیمارستان در گچ انداخته‌اند می‌گفتم که دستان من که سالم بود، چرا گچ گرفته‌اید که گفتند از ابتدا دست‌هایت شکسته بود.

 

فارس: چه مدت در بیمارستان بستری بودید؟

بختیاری: حدود یک سال من در بیمارستان بستری بودم و 11 عمل جراحی بر روی من انجام شد، پس از آن حدود 4 تا 5 سال من برای عمل‌های جراحی در بیمارستان‌های مختلف بودم، با خودم می‌گفتم که بعد از عمل‌ها به جبهه برمی‌گردم که جنگ تمام شد و قسمت من نیز جانبازی بود.

عکس‌العمل‌های مردم از چهره‌ کنونی من مختلف بود، گاهی می‌پرسیدند که چرا این گونه شده افرادی به من نشانی دکتر و بیمارستان می‌دادند و سعی می‌کردند مراعات حال من را بکنند، ولی من زیاد در جامعه و بین مردم حاضر نمی‌شوم و به افرادی که از موضوع خبر نداشتند ماجرا را نمی‌گفتم و می‌گفتم، تصادف کرده‌ام.

 

فارس: ظاهرا تا چند سال پیش نمی‌توانستید از راه دماغ نفس بکشید، تشریح می‌کنید؟

بختیاری: عمل‌های مختلف و زیادی بر روی من انجام شده است، ولی من تا سه سال پیش توان نفس کشیدن از راه بینی را نداشتم و شبها اذیت می‌شدم و نمی‌توانستم بخوابم و به دکترهای زیادی در تهران مراجعه کردم، ولی کسی نمی‌توانست کاری انجام دهد که سه سال پیش یک گروه جراحی از آلمان به تهران آمده بودند که من را نیز عمل کردند که خدا رو شکر جواب گرفتم و عمل موفقیت آمیز بود.

من در 20 سالگی مجروح شدم و آن زمان به خاطر وضعیت ایجاد شده خیلی اذیت می‌شدم که چهره‌ای واقعا نامتعارف داشتم و هیچ کس حتی حرفم را نمی‌فهمید که چه می‌گویم ولی با عمل‌های جراحی و تلاشی که کردم امروز خدا را شکر می‌کنم.

فارس: بعد از جنگ چه کردید و الان به چه کاری مشغول هستید؟ 

بختیاری: چند سال پیش یک شرکت پیمانکاری راه انداختیم تا از ادارات کار بگیریم تا برای عده‌ای زمینه کار را ایجاد کنیم، ولی دیدم که روند کار با روحیات و اخلاق من سازگار نیست، دیگر دنبالش را نگرفتم.

شرکت ما یک شرکت پیمانکاری بود که از ادارات کار می‌گرفتیم و انجام می‌دادیم ولی دیدم که باید برای گرفتن کار مسؤولان مربوطه از ما طلب پول و رشوه می‌کنند و من باید در قبال دریافت مجوز کار به آنها رشوه بدهم و پول آن را بعدا از جیب کارگران و کارمندان شرکت کسر کنم، وقتی با خودم حساب و کتاب کردم دیدم من آدم شیرینی، رشوه و زیر میزی بده نیستم دیگر دنبال کار را نگرفتم و به وضعیت کنونی راضی شدم.

با اینکه دعا می‌کنم خداوند جنگ را از دنیا دور کند، ولی آن روزها را من دوران را رویایی می‌دیدم چرا که در آن دوران فرمانده با یک بسیجی کم سن و سال هیچ فرقی نداشتند و در عملیات‌ها فرماندهان در کنار رزمندگان حاضر بودند و می‌جنگیدند.

در آن زمان فرماندهی مانند مهدی زین‌الدین وقتی می‌خواست برای طراحی یک عملیات برود کنار بسیجیان در پشت ماشین تویوتا می‌نشست و با همه هم صحبت می‌کرد و به رزمندگان روحیه می‌داد.

بازگویی خاطرات «لشکر سلیمانی‌ها» در طول هشت سال دفاع مقدس نشان می‌دهد که بسیجیان در دوران دفاع از خاک پاک کشورمان از همه چیز خود گذشتند تا خاک مقدس اسران اسلامی در دستان دشمنان نماند.

انتهای پیام/73002/ق

منبع: فارس

کلیدواژه: شهید بیمارستان نفس بابا رجب استان زنجان لشگر سلیمانی ها کربلای 5 فرماندهی شهید زین الدین بسیجی احساس می کردم عملیات ها کنار جاده شده بودم دست و پا سال پیش هیچ کس عمل ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۰۷۱۵۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

برخورد قانونی با سوء استفاده کنندگان از قانون معافیت سربازی

به گزارش خبرگزاری مهر، سردار تقی مهری، رئیس سازمان وظیفه عمومی فراجا، گفت: برابر ماده ۶۰ قانون جرایم و مجازات خدمت وظیفه عمومی کسانی که با ارتکاب اعمالی چون جعل شناسنامه، مهر، امضا، کارت پایان خدمت، کارت معافیت، استفاده از شناسنامه دیگران، اعمال نفوذ، شهادت کذب، گواهی خلاف واقع، مکتوم داشتن حقیقت، اخذ رشوه یا فریب دادن مشمول موجبات معافیت خود یا دیگران را از خدمت وظیفه عمومی فراهم سازند، به اتهام آنان در دادگاه صالحه رسیدگی شده و با رعایت شرایط و امکانات خاطی و دفعات و مراتب جرم و مراتب تادیب از وعظ و توبیخ و تهدید به حبس تعزیزی از یکسال تا ۵ سال محکوم می‌شوند.

رئیس سازمان وظیفه عمومی فراجا، گفت: چنانچه تقلب یا جعل و یا اخذ رشوه تأثیری در وضعیت مشمول نداشته باشد، مرتکبین با رعایت شرایط و امکانات خاطی و دفعات و مراتب جرم و مراتب تادیب از وعظ و توبیخ و تهدید به انفصال از یکسال تا ده سال از خدمات دولتی و ضبط رشوه به عنوان جریمه و شش ماه تا سه سال حبس محکوم خواهند شد.

این مقام ارشد انتظامی خاطرنشان کرد: مشمولان و خانواده‌های آنان برای کسب اطلاعات بیشتر می‌توانند از طریق پایگاه اطلاع رسانی سازمان به نشانی www.vazifeh.police.ir و یا کانال سازمان در پیام رسان های داخلی (سروش،ایتا و روبیکا) به نشانی khabaresarbazi@ از آخرین اخبار مربوطه مطلع شوند.

کد خبر 6097121

دیگر خبرها

  • عملیات نظامی ایران با این حرکت عجیب، موفق به پایان رسید /ماجرای شهادت و مفقودالاثری ۱۸ اسیر چه بود؟
  • مشمولان سربازی مراقب باشند حبس نخورند!
  • عملیات جستجوی کودک ۵ ساله توسط سگ های زنده یاب | ویدئو
  • واکنش سازمان نظام وظیفه درباره این نوع معافیت از سربازی
  • مجازات معافیت غیرقانونی از سربازی اعلام شد
  • ۵ سال زندان در انتظار این مشمولان سربازی
  • مجازات معافیت غیرقانونی از سربازی چیست؟
  • برخورد قانونی با سوء استفاده کنندگان از قانون معافیت سربازی
  • میقاتی دریافت رشوه از اروپا برای نگه داشتن پناهجویان سوری را تکذیب کرد
  • یمن: عملیات در دریای مدیترانه بزودی آغاز می‌شود؛ تدارک یک میلیون رزمنده