زندانی محکوم به قصاص در میاندوآب پس از ۲۴ سال رهایی یافت
تاریخ انتشار: ۳ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۰۷۷۰۹۸
حجتالاسلام عادل گلحسینی روز دوشنبه در جلسه ای که به همین منظور برگزار شد، اظهار داشت: این زندانی ۲۴ سال پیش به علت اختلاف شخصی مرتکب قتل شده بود و پس از رسیدگیهای قضایی رای دادگاه مبنی بر اجرای حکم قصاص صادر شد.
وی بیان کرد: با تلاش همکاران شورای حل اختلاف شعبه ۱۲، وساطت ریشسفیدان و افراد ذینفوذ رضایت اولیای دم برای گذشت از اجرای این حکم گرفته شد و امروز قاتل ۴۹ ساله با رضایت خانواده مقتول دوباره به زندگی برگشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رییس دادگستری میاندوآب گفت: علت طولانی شدن نتیجه این پرونده تلاش مسوولان زندان و افراد مرتبط برای رساندن خانوادههای قاتل و مقتول به تفاهم و صلح بود که با عنایت خداوند و تلاش همکاران منتج به نتیجه مثبتی شد.
حجتالاسلام گلحسینی افزود: از ابتدای سالجاری تاکنون شورای حل اختلاف میاندوآب در زمینه ایجاد صلح و سازش در هفت پرونده منجر به قتل رتبه نخست استانی را به خود اختصاص داده و در سال گذشته نیز با گرفتن رضایت اولیای دم در ۱۲ پرونده منجر به قتل رتبه نخست استانی را کسب کرده بود.
وی با بیان اینکه در سال گذشته در همین زمینه یکی از شوراهای حل اختلاف ممتاز کشوری شناخته شدیم، گفت: اعضای شورای حل اختلاف و ریش سفیدان این شهرستان برای گرفتن رضایت از شاکیان زحمتهای زیادی را متحمل میشوند به طوری که به علت اقامت اولیای دم در شهرهای مرکزی یا شمالی کشور و یا شهرهای همجوار بارها با هزینه و خودروی شخصی به آنجا مراجعه می کنند.
به گزارش ایرنا، قصاص یکی از احکام کیفری در دین اسلام است و تشریع حکم قصاص برای جلوگیری از انتقام های کور و دور از عدالت و جلوگیری از جرات یافتن جنایتکاران در قتل یا ضرب و جرح شهروندان وضع شده است؛ البته در آموزههای اسلامی توصیه زیادی به عفو و گذشت نیز وجود دارد.
سالانه دهها مددجوی زندانهای آذربایجانغربی با رضایت اولیای دم از قصاص یا تحمل حبس آزاد می شوند.
میاندوآب با بیش از ۲۷۷ هزار نفر جمعیت در جنوب آذربایجانغربی واقع است و به عنوان سومین شهر پرجمعیت استان به شمار میرود.
برچسبها سازمان زندانها میاندوآب قوه قضاییهمنبع: ایرنا
کلیدواژه: سازمان زندان ها میاندوآب قوه قضاییه سازمان زندان ها میاندوآب قوه قضاییه اخبار کنکور اولیای دم حل اختلاف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۰۷۷۰۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رضایت حاکمیت به پوشش زنان ۲۰ سال پیش | همان بدحجابانی که کافر بودند!
عباس عبدی در یادداشتی با عنوان «پیشبینی دو دانشآموز» در روزنامه اعتماد نوشت:
اخیرا یک فیلم کوتاه یک دقیقهای بازنشر شده که دو دختر خانم دبیرستانی به مدت یک دقیقه درباره فشارهای اجتماعی نسبت به دختران حرف میزنند. این فیلم تولید سال ۱۳۸۲، یعنی ۲۱ سال پیش است. هر دو دختر خانم که حدود ۱۵ تا ۱۷ساله هستند با حجاب و مقنعه کامل و روپوش مدرسه بدون ذرهای آرایش به خوبی و مسلط حرف میزنند. آنان فشارهای اجتماعی را به خوبی به فنر تمثیل میکنند. جامعه را متحول میدانند که اگر فشار نباشد مردم خود را تطبیق میدهند. ولی اگر جلوی این فنر گرفته و فشرده شود، به جایی میرسد که دیگر، توان حفظ آن را ندارند و یک باره فنر باز میشود.
آنان قاعدهای را با زبانی ساده توضیح میدهند که «مردم از آنچه منع میشوند به آن حریصتر میشوند.» سپس شرح میدهند که چرا مردم به سوی تبلیغات ماهوارهای میروند. اینها عین جملات آن دو دختر خانم نبود ولی مضمون دقیق آنها است. ای کاش میدانستیم که اکنون آنها کجا هستند؟ چه پوششی دارند؟ چه تفکری دارند؟ و آیا همچنان با همان آرامش و متانت سخن میگویند یا به افرادی عصبی تبدیل شدهاند؟
پس از رها شدن این فنر در سال ۱۴۰۱ چه رفتاری از خود نشان دادهاند؟ اکنون نمیدانیم که آن دو دختر خانم چه وضعی دارند ولی از روی موارد مشابه فراوان آنها که در دور و نزدیک میبینیم، میتوانیم بگوییم که سرنوشت آن نسل به کجا رسیده است؟ آنان متولدین دهه ۱۳۶۰ بودند که اواخر جنگ به دنیا آمدند. در دوره اصلاحات به بلوغ رسیدند. ولی هیچ کس وقعی به سخنان بدیهی آنان نداد.
آنان در آن مقطع زمانی دانشآموزانی عادی بودند؛ نه مدرک دانشگاهی داشتند و نه تجربه عمیق سیاسی و اجتماعی، ولی با همان چند سالی که در متن جامعه حضور داشتند، به صورت شهودی و حسی متوجه شده بودند که تحت فشار اجتماعی هستند. آنان چنین میاندیشیدند که تحت فشارند که چگونه فکر کنند، چه بپوشند، کجا بروند، کجا نروند و… و این را حس میکردند، که این فشارها در حال افزایش است و میدانستند که به جایی خواهد رسید که دیگر سیاستمداران و پدرخواندههای جامعه قادر به نگهداری این فنر در حالت فشرده شده نخواهند شد، خسته میشوند و دیر یا زود این فنر رها خواهد شد، و آنگاه باطن جامعه آشکار میشود. باطنی که شاید در یک فرآیند طبیعی و متعارف به گونه دیگری ظاهر شود.
امروز حکومت به پوششی از زنان رضایت میدهد که ۲۰ سال پیش آن را کفر ابلیس میدانست. ولی رسیدن به این پوشش با هزینههای زیاد برای دو طرف بوده، و هنوز هم معلوم نیست که چند سال بعد به کجا برسد؟
این نسل اعم از دختر و پسر و البته دختران بیشتر، نادیده گرفته شدند ولی کسی توان حذف آنان را نداشت و ندارد به همین علت در فردای برداشتن اهرم از روی فنر، به میدانی پرتاب میشوند که خواسته خودشان نبوده است.
پرسش این است که چرا گوش شنوا و ساز و کاری مناسب برای شنیدن آن نجواهای آرام وجود نداشت تا با بحران ۱۴۰۱ مواجه نشویم؟