زن آزارگر، صحنه شکنجه سگی را در فضای مجازی منتشر کرد!
تاریخ انتشار: ۹ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۱۳۹۰۰۱
او را هدف میگیرد. با اسلحهای که به سمتش گرفته، نگاهشمیکند. همه چیز برایش مثل یک شوخی میماند. اما ثانیهای بعد گلوله حیوان را نقش بر زمین میکند. سگ، هدف شلیک این زن آزارگر قرار میگیرد. غرق خون میشود. صدای نالهاش بلند میشود.
اینها سکانسهایی از یک کلیپ غمانگیز در کرمانشاه است. زن جوانی که از آزار حیوانات لذت میبرد، فیلمی ناراحتکننده را در فضای مجازی منتشر کرد و اقدام هولناکش را در برابر دید مردم جامعه قرار داد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ورود دستگاه قضائی و پلیس
این فیلم مردم را تحتتأثیر قرار داد و آنقدر دستبهدست چرخید که در نهایت پلیس وارد عمل شد. باید هرچه زودتر این زن بیرحم دستگیر میشد. مأموران پلیس کرمانشاه موضوع را به صورت ویژه در دستور کار خود قرار دادند.
شهرام کرمی، دادستان عمومی و انقلاب استان کرمانشاه صبح امروز به این مسأله واکنش نشان داد. او از دستگیری زنی خبر داد که سگهای ولگرد را آزاد میداد.
بازداشت زن سگآزار
او به فیلمی که در فضای مجازی منتشر شده و در آن زنی اقدام به شلیک گلوله به سمت یک سگ میکند، اشاره کرد و گفت: «انتشار این فیلم منزجرکننده که عملی غیراخلاقی و خلاف انسانیت بود، جریحهدارشدن افکار عمومی را به دنبال داشت؛ بنابراین در این راستا، دستگاه قضائی استان دستور شناسایی و دستگیری این زن حیوانآزار را صادر کرد. قرار شد به شکلی قاطع برخورد قانونی با او صورت گیرد. در نهایت نیز این زن روز هشتم آذر با تلاش اطلاعاتی ضابطان دستگاه قضائی شناسایی و دستگیر شد، همچنین پرونده قضائی برای او تشکیل شده است.»
اعدام سگهای ولگرد
پس از شناسایی این زن و دستگیری او مأموران پلیس دریافتند که این زن نخستین بارش نبوده که اقدام به حیوانآزاری میکند. با بررسیهای به عمل آمده مشخص شد که او قبلا نیز تلاشهایی برای اعدام چندین سگ ولگرد داشته است. اما هنگامی که قصد انجام چنین کار بیمارگونهای را داشته، با دخالت همسایگان تلاشش ناکام مانده است.
تا اینکه این زن در آخرین اقدامش با تفنگ یک سگ را مورد هدف قرار داده و با شلیک گلوله آن را مجروح میکند. او از اقدام خود نیز فیلمی گرفته و در فضای مجازی پخش میکند.
این در حالی است که دادستان کرمانشاه خبر از مساعدبودن حال سگ مجروح داد: «سگی که توسط این زن مجروح شده بود، تحت مداوا قرار گرفته و طبق نظر دامپزشکان وضعیت مساعدی دارد.»
پروندهای مشابه
اما این نخستین زنی نیست که دست به چنین اقدام هولناکی میزند. درواقع این زن در چهار سال اخیر، دومین زنی است که از آزار حیوانات لذت میبرد و حتی آن را در معرض دید عموم قرار میدهد. پیش از این نیز پروندهای مربوط به حیوانآزاری، سروصدای بسیار زیادی به پا کرد. دختری که چهار سال پیش به خاطر کلیپهای ترسناک و بیرحمانهاش معروف شد. اوایل سال95 بود که این پرونده روی میز پلیس قرار گرفت. دختر جوانی با انتشار چهار ویدیو در اینستاگرام از رفتار خشن خود با حیوانات پرده برداشت.
کلینیک حیوانآزاری
این دختر کلینیک نگهداری از حیوانات داشت. او حتی برای کارش تبلیغات هم کرده بود. به دلیل همین تبلیغات افرادی نیز حیوانات خود را نزد این دختر امانت دادند. اما او با انتشار کلیپهای وحشتناک پرده از رفتار خشن خود با حیوانات برداشت. با این حال، ادعا کرد که در این کلینیک از حیوانات به روش خودش نگهداری میکند و آنها را آموزش میدهد.
در یکی از کلیپهای بسیار خشن این فرد، او پایش را روی گلوی سگ گذاشت و اقدام به واردکردن فشار به گلوی سگ میکرد. در کلیپی دیگر نیز سر سگها را به زمین کوبید.
تجمع و اعتراض
پس از انتشار این کلیپ تعدادی از افرادی که حیوانات خود را برای نگهداری به این فرد سپرده بودند، مقابل خانه او تجمعکردند. آنها خواستار تحویلگرفتن حیوان خود شدند، ولی این دختر آزارگر مخالفت کرد و حیوانات را به صاحبانشان تحویل نداد. سرانجام نیز با دخالت کلانتری محله موضوع با تحویلدادن حیوانات به پایان رسید.
اختلالات روانی آزارگران خشن
این در حالی است که روانشناسان چنین اقدامی را ناشی از اختلالات روانی فرد میدانند. به اعتقاد آنها این مسأله در هر فردی و در هر کجای دنیا اگر دیده شود، به نوعی نشان از اختلال شخصیت فردی است. در نتیجه این موضوع محدودیت جغرافیایی ندارد. معمولا این افراد از مرزهای سلامت روان فاصله گرفتهاند. به گفته روانشناسان حیوانآزاری، معمولا ناشی از عدمآگاهی است. این افراد با مقولهای به نام حقوق حیوانات آشنا نیستند. درواقع از نظر کارشناسان، جامعه ما به اندازه کافی در بحث آموزش پیشرفت نداشته است و آموزش میتواند بسیاری از مسائل را کنترل کند. این موضوع طبیعتا بسیار موثرتر از مجازاتهای انضباطی و انتظامی خواهد بود.
منبع: فرارو
کلیدواژه: کرونا قیمت دلار شکنجه سگ سگ فضای مجازی حیوان آزاری حیوان آزار
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۱۳۹۰۰۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پدر، مادر، ما متهمیم ...
وقتی در اتوبوس انسانهایی را میبینی که بعد از دوران پرتلاطم کرونا علیرغم مریضی هنوز با ماسک و دستمال بیگانهاند و با عدم رعایت خود دهها نفر را در این شرایط سخت درگیر بیماری میکنند ، وقتی در کوچه تنگ ، با ماشین کنار میکشی تا ماشین روبرو بدون دردسر عبور کند و در ادامه نگاه طلبکارانه را دشت میکنی، وقتی در جشن چهارشنبهسوری ،به جای آتش بازی و جشن و شادی و استفاده از وسایل امن امروزی با مواد محترقه وحشتناک و خطرناک جشن تاریخی با فوت بیش از ۲۰ نفر و مشکلات بیمارستانی بیش از ۲۰۰۰ نفر را نظاره می کنی ، وقتی در عصر حاضر هنوز بنا به عدم رعایت بدیهیات و اصول اولیه بهداشت فردی باید با بوی نامطبوع و کثیفی بسوزی و بسازی ، وقتی در زندگی امروزی هنوز اصول اولیه آپارتمان نشینی را جانیفتاده میبینی ، وقتی توانایی و درک و فهم مردم از روابط متقابل در تمامی نقشها را در مرز فاجعه رصد میکنی ، وقتی آمارهای فرهنگی ، اجتماعی را به گِل نشسته میبینی ، وقتی ...
چندیست به رفتار و کردار عموم مردم بیشتر حساس و دقیق شدهام و گویی هرچه بیشتر دقیق میشوم عمق دردناک ماجرا بیشتر هویدا میشود.
آنچه میبینم چیزی جز زوال فرهنگی نیست. دیگر کار از معضلات بزرگ فرهنگی گذشته، مشکلات به عدم رعایت سطوح ابتدایی فرهنگ رسیده.هرچند دیدن این زوال در جامعه ایی که کتاب در آن تبدیل به کالای لوکس شود و خرید کتاب فراموش شود و لیست کتاب های پرفروشش هم بنا به محتوای کتاب برق شوقی در چشمت نمی اندازد، جامعه ایی که پرفروش ترین فیلمهایش فیلم های کمدی دم دستی هستند و فیلم های اخلاقی و فرهنگی حوصله دیده شدن نمی یابند ، جامعه ایی که کافه هایش از پاتوق بحث های روشنفکری به پاتوق بازی های مافیایی تغییر جهت داده ، جامعه ایی که از زنگ هنر و فرهنگ در ساختار آموزشی اش چیزی جز اسمی نمادین باقی نمانده ، جامعه ایی که اساتید دانشگاهی که الگوهای جذاب سنین جوانی هستند از تهی سرشار شده و چیزی به تعداد انگشتان دست از آنها باقی نمانده، جامعه ایی که رسانه اش خوراک فرهنگی تزریق نمی کند و بنا به شکاف عمیق کارسازی اش را از دست داده پیش بینی این وضعیت چندان عجیب نبوده و نیست.
قطعا نگاه ایده آل گرایانه ندارم و می دانم در هر جامعه ایی (حتی جوامع پیشرفته فرهنگی) هم فیلم های کمدی و تفریحات سرگرم کننده طرفداران خودش را دارد و همچنین آگاهم که بخشی از این تغییرات حاصل مناسبات و اقتضائات زندگی امروزه است اما صحبت از تناسب و تعادل است. وقتی تناسب و تعادل به کلی برهم خورد و فیلمها و صفحات و تفریحات دم دستی و سطحی فاصله ی کیلومتری با موارد تحلیلی و قابل تامل و فاخر می یابد نتیجه متفاوت و غم انگیز می شود.
آری، در هر جامعهایی حاکمیت و دولت با فرهنگسازی از طریق دو ابزار قدرتمند رسانه و فضای آموزشی که در دستانش است نقش اساسی ایفا می کند و برکمتر کسی پوشیده نیست که فرهنگسازی در وهله اول وظیفه دولت و حاکمیت است تا با ابزارهای قدرتمندش فرهنگ سازی کند و جهت دهد و در ادامه نیز خانواده. اما وقتی در ساختار کلان این هدف را کم رنگ وکارکرد تاثیرگذاری اش را کم رمق می یابی، یا جهت دهی اش را جهت دهی مناسب تحلیل نمیکنی و خانواده را نیز به عنوان بازیگر فعال بعدی، به دلیل حضور در همین بستر اقتصادی فرهنگی در اکثر موارد غیرموثر و پیرو می یابی چه باید کرد؟
آیا باید ایستاد و این سقوط دهشتناک را نظاره کرد ؟ آیا همچون اقتصاد و ... کاری از دستمان برنمی آید؟
نقش افراد (به ویژه بنا به فراگیر شدن فضای مجازی ) در ریز موارد چه می شود؟
در این خصوص شاید نتوان در بُعد کلان کاری کرد و این فرصت بنا به موارد گفته شده در حیطه و توان ما نباشد یا در نگاه بدبینانه تر از دست رفته باشد و فرآیندی جدی تر و قوی تر و متفاوت تر برای احیایش نیاز باشد ، اما در خصوص ریز موارد و خرده فرهنگها نقش افراد کمرنگ نیست
اینکه در رانندگی اینچنینیم، اینکه بدیهیات بهداشتی اولیه را نمی دانیم، اینکه موارد ابتدایی آداب و معاشرت را بلد نیستیم ،اینکه با هنر رابطه نا آشناییم ، پای چیزی بیش از کمکاری دولت و حاکمیت در میان است..
به نظرم برخلاف اقتصاد و سیاست های کلان سیاسی که نمیتوان در بعد فردی چندان کارساز بود، در بحث فرهنگی شاید بتوان تلنگر و جریانی ایجاد کرد. جریانی هرچند کوچک.
شاید در عصری که فضای مجازی محرومیت و محدودیت های دانستن و یادگیری را از بین برده و از طرفی هر صفحه مجازی خودش نقش یک بیلبورد را ایفا می کند ،عضویت در گروههای منتشر کننده مطالب مفید ، خواندن و بازنشر تلنگرهای فرهنگی در فضاهای مجازی مان می تواند خود به خود نقش موثری در بیداری ما و در ادامه، جامعه ایجاد کند. باید از فضای مجازی نه فقط در جهت خرید وسرگرمی و پُرکردن اوقات فراغت که گاها برای دِین فرهنگی مان بهره ببریم.
باید آستین ها را بالا زد، زوال فرهنگی با سرعتی عجیب در حال پیشروی ست . معضلی که تحملش از زوال اقتصادی و سیاسی به مراتب سخت تر است چرا که اگر دلخوشی و تکیه گاه فرهنگی مان هم از دست دهیم، تحمل بار اقتصادی ،سیاسی دیگر غیرممکن خواهد بود.
پس، از آنچه داریم برای آنچه میتوانیم اصلاحش کنیم نهایت استفاده را ببریم.
همرفیق ،همشهری، همکار و هم میهنی عزیز ، حداقل با رعایت موارد اولیه فرهنگی و اضافه کردن چند پیجِ خوب ادبی، روانشناسی ، تحلیلی و اندیشه ایی به صفحات مورد علاقه خود و اضافه کردن عادت مطالعه روزنامه و کتاب خوب چرخه زوال فرهنگی را به سهم خود بشکن و در سال جدید از فضای مجازی ،درکنار استفاده کاری یا پُر کردن اوقات فراغت برای خواندن ، تامل کردن ،تغییر کردن و در ادامه بازنشر مسائل فرهنگی برای استفاده دیگر دوستان بهره ببر . ساده ترین و کمترین کارهایی که بدون هزینه یا با حداقلی ترین هزینه می توانیم انجام دهیم و جای هیچ بهانه جویی در آن نیست.
قصد شعار دهی های کلیشه ایی ندارم اما چاره ایی نیست، تا دیرنشده خانه تکانی فرهنگی کنیم و برای نجات تتمه بارقه های سوسو زننده فرهنگی بکوشیم.
که گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم
به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل
*فعال اجتماعی
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903032