تلاش صهیونیستها برای ترور شهید فخریزاده از کی کلید خورد؟
تاریخ انتشار: ۹ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۱۴۷۸۶۵
رژیم صهیونیستی از سالها پیش برنامهای را برای ترور دانشمندان هستهای ایران آغاز کرده و به دنبال ترور شهید فخریزاده بود.
به گزارش مشرق، «محسن فخریزاده! این اسم را به خاطر داشته باشید.»؛ اینها عباراتی است که «بنیامین نتانیاهو»، نخستوزیر رژیم صهیونیستی در تیرماه سال ۱۳۹۷، هنگامی که یک نمایش تبلیغاتی برای توجیه خروج آمریکا از برجام به راه انداخته بود بر سر زبان آورد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نتانیاهو در آن نمایش تبلیغاتی گفت که دکتر فخریزاده نقشی محوری در پیشرفت تحقیقات و برنامه هستهای ایران داشته است.
با توجه به سابقه رژیم صهیونیستی در توسل به تروریسم برای جلوگیری از موفقیتهای علمی-تحقیقاتی ایران در زمینه هستهای، این اظهارات نتانیاهو در آن زمان یکی از روشنترین اشاراتی بود که از اهداف شوم این رژیم در قبال یکی دیگر از چهرههای برجسته علمی ایران خبر میداد.
البته، نام شهید فخریزاده از مدتها قبلتر در صدر اهداف ترور رژیم اسرائیل قرار داشت و چند اقدام نیز علیه ایشان ناکام مانده بود.
در همین راستا، «رونن برگمن»، نویسنده اسرائیلی در کتابش با عنوان «برخیز و تو زودتر بکش؛ تاریخ سری ترورهای هدفمند اسرائیل» نوشته بعد از آنکه سازمان جاسوسی موساد برنامهای را برای ترور دانشمندان هستهای ایران آغاز کرد، فخریزاده یکی از هدفهای احتمالی بود که در فهرست ترور اسرائیل قرار داشت و به همین جهت، ایران اقدامات حفاظتی از او را افزایش داد.
برنامه ترور رژیم صهیونیستی، آنطور که برگمن توضیح داده از می ۲۰۰۳ توسط «تامیر پادرو»، یکی از معاونان ارشد «مئیر داگان»، رئیس وقت سازمان جاسوسی موساد طراحی شد و به تأیید داگان رسید.
برگمن میگوید پاردو هنگام ارائه این طرح در توضیح درباره ضروت آن گفت: «مفروضه آغازین ما این است که کشوری با فناوریهای پیشرفته و ثروت غنی مانند ایران اگر به دنبال تقویت برنامه هستهای خود باشد سرانجام به آن دست خواهد یافت. به عبارت دیگر، توقف فوری چنین پروژهای یا باید در نتیجه تغییر در ذهنیتها حاصل شود یا در نتیجه تغییر در هویت نخبگان سیاسی در ایران.»
او در ادامه گفت: «در چنین وضعیتی، اسرائیل سه گزینه پیش رو دارد. اول، شکست دادن ایران [در نبرد نظامی]. دوم، تغییر حکومت ایران و سوم، متقاعد کردن نخبگان سیاسی ایران به اینکه هزینه پیگیری برنامه هستهای بیشتر از دستاوردهایی است که آنها از متوقف کردن این برنامه به دست خواهند آورد.»
از آنجا که گزینههای اول و دوم برای رژیم صهیونیستی دستنیافتنی بودند تنها گزینه سوم میماند و تلآویو و مجموعهای از اقدامات پنهانی از خرابکاری در برنامه هستهای ایران گرفته تا ترور ۱۵ شخصیت کلیدی در برنامه هستهای ایران را در دستور کار قرار داد.
موساد البته تنها اگرچه آغازگر این برنامه بود تنها بازیگر آن نبود. در آن زمان، توافقی چهارجانبه میان «سازمان اطلاعات مرکزی» (سیا)، «آژانس امنیت ملی آمریکا» (اناسای)، موساد و «آژانس اطلاعات نظامی اسرائیل» (آمان) برای پیشبرد این طرح مخفیانه به امضا رسید.
البته، برگمن میگوید که سازمانهای اطلاعاتی آمریکا عملیات ترور دانشمندان هستهای را موساد به تنهایی انجام میداد و سازمانهای اطلاعاتی آمریکا مسئولیت اجرای بخشهای دیگری از برنامه مانند اقدامات خرابکارانه در برنامه هستهای ایران یا گردآوری اطلاعات درباره آن را به عهده داشتند.
شهید «مسعود علیمحمدی»، نخستین هدف این همکاری تروریستی بود و دستگاههای جاسوسی رژیم صهیونیستی و آمریکا چند ماه بعدتر «مجید شهریاری» و یک سال بعدتر «داریوش رضایینژاد» و «مصطفی احمدی روشن» را به شهادت رساندند. در این میان، طرح موساد برای ترور «فریدون عباسی دوانی»، رئیس اسبق سازمان انرژی اتمی ناکام ماند.
در سالهای بعد، نام دکتر فخریزاده همواره به عنوان یکی از اهداف رژیم صهیونیستی برای ترور قرار داشت و در اردیبهشتماه سال ۹۷ رسانههای صهیونیستی گزارش شدند که یک عملیات موساد علیه ایشان در سالهای قبلتر (سال ۱۳۸۷ به گفته عباسی دوانی) ناکام مانده است.
پایگاه «واللانیوز» گزارش داده بود که نام آقای فخریزاده از طریق لیست سازمان ملل در اختیار موساد قرار گرفته و ایشان در این لیست تحت عنوان «دانشمند ارشد وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح و رئیس پیشین مرکز تحقیقاتی فیزیک (PHRC)» معرفی شده است.
در این میان از نقش آژانس بینالمللی انرژی اتمی در ترور دانشمندان هستهای ایران نیز نباید غافل ماند. «علیاصغرسلطانیه»، نماینده سابق ایران در آژانس زمانی درباره چرایی منع مصاحبه دانشمندان ایرانی با بازرسان آژانس گفته بود: «نام دانشمندان هستهای ایران که در بازرسیها با آژانس همکاری دارند، توسط آژانس علنی شده و در لیست قطعنامههای غیرقانونی اتحادیه اروپا و شورای امنیت قرار گرفته است. تحریم دانشمندان هستهای ایران که ثابت شد توسط آمریکا و اسرائیل سازماندهی میشوند و اسامیای که در گزارش نام برده شده هدف ترور گروههای ترور این دو کشور و سازمانهای جاسوسی قرار میگیرند. همین تجربه تلخ سبب شد تا زمانی که در مذاکرات موسوم به برجام برای حل و فصل پرونده موسوم به PMD بحث مصاحبه با دانشمندان هستهای پیش آید، رهبر معظم انقلاب اسلامی به شدت در مقابل آن موضعگیری کردند.»
تازهترین سرنخها از تلاش برای ترور فخریزاده را باید در توصیههای لابی صهیونیستی «FDD» -که جزو طراحان اصلی سیاستهای ضد ایرانی واشنگتن است- جست.
«مارک دابوویتز»، رئیس لابی FDD که از افراد نزدیک به حزب لیکود رژیم صیهونیستی است در توصیههای خود در ماه جولای نوشته است: «همزمان با آنکه آژانس بینالمللی انرژی اتمی به کارش در ایران ادامه میدهد سرویسهای اطلاعاتی آمریکا اسرائیل و سایر کشورهای غربی باید تلاشهای مخفیانه برای متوقف کردن برنامه هستهای غیرقانونی ایران را ادامه دهند.»
این پیشنهاد مدیر FDD مانند همیشه در کاخ سفید گوش شنوا داشت و کانال ۱۳ رژیم صهیونیستی هفته پیش گزارش داد دولت ترامپ و رژیم اسرائیل در تلاش هستند از طریق انجام برخی «عملیاتهای مخفیانه» فشار را بر برنامه هستهای ایران افزایش دهند.
اما آیا ترور دانشمندان هستهای ایران کمکی به تحقق اهداف رژیم صهیونیستی و آمریکا در کند کردن فعالیتهای هستهای ایران کرده است؟
برگمن در یادداشتی سال ۲۰۱۸ در نشریه «پولیتیکو» به این سئوال از قول «ایهود باراک» که در زمان اجرای عملیاتهای تروریستی علیه دانشمندان هستهای ایران وزیر جنگ رژیم صهیونیستی بوده پاسخ منفی داده و نوشته است: «برنامه هستهای ایران بیش از آن چیزی که من امید داشتم پیشرفت کرد.»
منبع: مشرق
کلیدواژه: کرونا اعتراضات آمریکا شهید محسن فخری زاده رژیم صهیونیستی بنیامین نتانیاهو محسن فخری زاده مشرق شهید ترور دانشمندان هسته ای ایران برنامه هسته ای ایران رژیم صهیونیستی فخری زاده برای ترور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۱۴۷۸۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
علیرضا عسگری؛ سوژهای سوخته برای فرار از شکست
داستان سردار علیرضا عسگری بازنشسته سپاه و اولین فرمانده رسمی سپاه لبنان و معاون بازرسی وزارت دفاع در دولت خاتمی از آنجا آغاز شد که این فرد در ۱۸ آذر ۱۳۸۵ در جریان سفری به ترکیه، ناپدید شد.
به گزارش مشرق، حسن رشوند طی یادداشتی به بررسی گزارش اینترنشنال درباره علیرضا عسگری پرداخت. این تحلیلگر سیاسی در این باره نوشت: بار دیگر پس از ۱۷ سال، یک سوژه سوخته امنیتی با گزارشی که «اینترنشنال» در پنجم اردیبهشت ماه منتشر کرد، محور خبری – تحلیلی برخی منابع و افراد قرار گرفت. اینترنشنال با ارائه گزارشی با عنوان «علیرضا عسگری؛ از سردار رضا چیفتن تا مستر جان دوو»، پس از ۱۷ سال تلاش کرده این سوژه را برجسته و در میان اخبار مهم این روزها که سراسر آمریکا را به جهت اعتراضات گسترده در دانشگاههای این کشور در حمایت از مردم غزه و نسل کشی صهیونیست ها فرا گرفته، کمرنگ کند.
در صدد بازخوانی آنچه در سال ۱۳۸۵ اتفاق افتاد و در صدر اخبار آن روزها قرار گرفت، نیستیم. اما بدنبال این پاسخ هستیم که چرا اینترنشنال - این رسانه اجاره ای در خدمت نظام سلطه - در این مقطع زمانی به این سوژه پرداخته است. داستان سردار علیرضا عسگری بازنشسته سپاه و اولین فرمانده رسمی سپاه لبنان و معاون بازرسی وزارت دفاع در دولت خاتمی از آنجا آغاز شد که این فرد در ۱۸ آذر ۱۳۸۵ در جریان سفری به ترکیه، ناپدید شد و در طول این ۱۷ سال، اطلاعات ضد و نقیض زیادی در باره او در فضای رسانه ای در داخل و خارج منتشر شده است. برخی سفر او به سوریه و پس از آن به ترکیه به بهانه تجارت زیتون و... را برنامه ای هدفمند از سوی وی برای پناهندگی و همکاری با سرویس های جاسوسی دانسته و برخی دیگر کشاندن او به سوریه و ترکیه را با هدف ربایش و نه از روی اختیار می دانند.
اینترنشنال در گزارش اخیر خود تلاش کرده او را همکار سازمان سیا معرفی کرده و این همکاری را خیلی بیشتر از زمانی اعلام کند که او به سوریه و ترکیه رفته و سپس ناپدید شده است و در این گزارش با استناد به سخنان همسر او و سفرش به تایلند در سال ۱۳۸۴ و احتمال ارتباط گیری او با عوامل سیا پیوند داده است. اینتر نشنال به نقل از سخنان سردار احمدی مقدم در تاریخ ۲۵ آذر ۹۱ در مراسم ششمین سالگرد مفقود شدن عسگری - در صورت درست بودن انتساب این سخنان به احمدی مقدم - مدعی است عسگری یک روز قبل از رفتنش به سفر تجاری سوریه و ترکیه به دفتر او رفته و گفته: «او گفت شاید دیگر همدیگر را نبینیم. من آمدهام اینجا تا حرفهایی را به شما بزنم که بعدا آن را پیگیری کنید.»این جمله یعنی عسگری میدانست که دیگر قرار نیست به کشور برگردد و با برنامه می خواست باقی زندگیاش را با یک هویت تازه بگذراند و آنچنان که در ادبیات سیاسی و حقوقی آمریکا رایج است او از این به بعد «مستر جان دوو» که نامی برای افراد با هویت ناشناس است، در آمریکا یا آلمان که می گویند یکی از این دو محل زندگی اوست، زندگی کند.
اما در رابطه با گزارش هدفمند اینترنشنال و زمان انتشار این گزارش در این مقطع زمانی چند نکته وجود دارد:
۱ - برجسته دیدن نقش علیرضا عسگری در داشتن اطلاعات فوق محرمانه در زمینه های هسته ای و نظامی و شناخت مقامات کلیدی درگیر در برنامه هسته ای و نظامی ایران و همکاری اطلاعاتی او با سرویس های جاسوسی شاید در مقطعی که عسگری اشتغال داشته، حائز اهمیت بوده باشد ولی نباید فراموش کرد که عملا برنامه هسته ای ایران از زمانی که آژانس روی آن سوار و برای ایران پرونده تشکیل داد به سالهای ۱۳۸۲-۱۳۸۳ برمی گردد و در آن مقطع برنامه هسته ای ایران از چنین گستردگی که امروز برخوردار است، برخوردار نبوده است. عسگری هم در آن مقطع نه به جرم جاسوسی، بلکه به جرم مسایل مالی و اخلاقی دستگیر و ۱۸ ماه در زندان بود. بعد از آزادی هم هیچ ارتباطی با بخش های نظامی یا هسته ای و... نداشته است.
حداکثر بهره برداران از عسگری در سرویس های جاسوسی می تواند به همان میزانی باشد که موساد در ایران عملیات انجام داده است. مثلا با توجه به مسئولیت او در معاونت بازرسی وزارت دفاع می توان عسگری را در لو دادن محل کانتینر های اسناد تاریخ گذشته و اعلام شده هسته ای ایران به آژانس بین المللی انرژی هسته ای آنهم نه زمانی که به شور آباد منتقل شد، دانست. برفرض که عسگری کسی بوده که شهید محسن فخریزاده را به عنوان شخصیت محوری برنامه نظامی هستهای جمهوریاسلامی به آمریکا معرفی کرده است، دیگر دانشمندان هسته ای شهید ما که هیچ ارتباط تشکیلاتی با مسئولیت سازمانی او نداشته اند و تازه در سالهای ابتدایی دهه ۹۰ این افراد به جرگه دانش هسته ای ما پیوسته اند، با کدام کانال اطلاعاتی دشمن به شهادت رسیده اند؟
۲ - این نوع پروژه تعریف کردن و نام بردن از عسگری بیش از آنکه حاوی اطلاعات و داشتن نقش های برجسته برای عسگری در لو دادن برنامه های نظامی و هسته ای ایران باشد، احتمال دیگری را در ذهن متبادر می کند و آن اینکه منبع یا منابع دیگری در اختیار دشمن است و برای نسوزاندن مهره خود از یک مهره سوخته استفاده می کنند تا بتوانند در شرایط مناسب برنامه ترور یا هر اقدام دیگر خود را عملیاتی کنند.
۳ - نباید فراموش کرد که دشمن زبون صهیونیستی و مهره گردان اصلی او یعنی آمریکا در عملیات غرور آفرین «وعده صادق» ضربه سنگینی را متحمل شده است و برای فرار از این شکست بزرگ، بدنبال انحراف افکار عمومی از این شکست است. رژیم صهیونیستی و دستگاه اطلاعاتی آن با عملیات «طوفان الاقصی» حماس غافلگیر و گیج و مبهوت شده بود و ۸ ماه است که با وجود شخم زدن غزه و کشتار جنون آمیز ۳۳ هزار زن و کودک در این باریکه، نتوانسته دستاوردی را به درست آورد و عملیات وعده صادق سپاه نیز تیر خلاص را بر دستگاههای امنیتی – اطلاعاتی این رژیم و دستگاه اطلاعاتی آمریکا که پشتیبانی کننده اصلی آمریکا از رژیم صهیونیستی است، وارد کرد. بنابراین، انتشار گزارش اینترنشنال و بازی با مهره سوخته ۱۷ سال پیش را باید عاملی برای توجیه شکست های اطلاعاتی آمریکا و صهیونیست ها دانست.
افتضاح این شکست تا آنجاست که تاکنون سه مقام نظامی اطلاعاتی و امنیتی رژیم استعفا داده اند و این ننگ بزرگی برای آمریکا، اسرائیل و دیگر حامیان غربی آنهاست که تلاش دارند این موجود رو به مرگ را احیا کنند.
۴ - با شکست اطلاعاتی و میدانی اسرائیل در طوفان الاقصی و عملیات وعده صادق ایران، به نظر می رسد غرب با محوریت آمریکا و فشار به آژانس بین المللی انرژی اتمی در صدد باز کردن پرونده جدید هسته ای و موشکی برای کشورمان است و ممکن است اقدام به برخی اطلاعات غلط در این زمینه در روزها و ماههای پیش رو در این دو زمینه داشته باشد و با انتشارگزارشی از علیرضا عسگری در پی اعتبار بخشی به اطلاعات غلط خود است تا بگوید با توجه به مسئولیت او در دوره ای، این اطلاعات داده شده و البته غلط قابل استناد است که این سناریوی طراحی شده از هم اکنون محکوم به شکست است.