فضای مجازی، تهدید یا فرصت؟| از حاج قاسم تا شهید فخری زاده؛ سانسور شدید قهرمانان ملی ایران توسط مدعیان آزادی بیان
تاریخ انتشار: ۱۰ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۱۵۴۱۴۳
حذف و سانسور شدید قهرمانان ملی ایرانیان در فضای مجازی توسط شبکه های اجتماعی، امروزه به رویه عادی مدعیان حقوق بشر و آزادی بیان تبدیل شده است. - اخبار اقتصادی -
به گزارش خبرگزاری تسنیم«پرونده حکمرانی فضای مجازی»؛ بامداد جمعه 13 دی 1398تروریستهای آمریکایی خودروی حامل سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی را در نزدیکی فرودگاه بغداد هدف قرار دادند که بر اثر این اقدام تروریستی، سردار حاج قاسم سلیمانی و ابو مهدی المهندس و تعدادی از همرزمانش به شهادت رسیدند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پس از شهادت سپهبد حاج قاسم سلیمانی و همراهانش در بغداد، کاربران شبکه های اجتماعی در واکنش به این حرکت تروریستی آمریکا واکنش نشان دادند و با پست های مختلفی ابراز همدردی خود را با این فاجعه نشان دادند. ولی متاسفانه این پست ها به صورت گسترده در فیس بوک و اینستاگرام و سایر شبکه های اجتماعی خارج پایه حذف شد و این مساله واکنش شدید کاربران فضای مجازی در شبکه های اجتماعی را به دنبال داشت.
استوریها و پستهای کاربران حکایت از این داشت که اینستاگرام هر پستی که در آن عکس یا هشتگی از سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی باشد، حذف میکند. اینستاگرام نهتنها عکسهای حاج قاسم، حتی نماز خواندن رهبری بر پیکر مطهر شهید سلیمانی و فیلم هوایی از جمعیت میلیونی تهران هم را از صفحات رسمی در اینستاگرام حذف کرد و همچنین صفحات رسانههای رسمی کشور در اینستاگرام بسته شد.
البته اینستاگرام فقط به پاک کردن پست کاربران و بستن صفحات خبرگزاریها اکتفا نکرد و هر صفحه پردنبالکنندهای را که در آن اسمی از حاج قاسم بود، بست؛ مثل صفحه آستان قدس رضوی با نیممیلیون مخاطب که پس از پوشش مراسم تشییع شهید حاج قاسم سلیمانی در حرم مطهر رضوی بسته شد، یا صفحه سیداحمد خمینی که بیش از 900 هزار فالوئر داشت. اینستاگرام حتی صفحه رسمی جشنواره فیلم فجر را به دلیل انتشار خبر اهدای تندیس سردار شهید حاج قاسم سلیمانی از دسترس خارج کرد!
البته این سانسور شدید منحصر به رسانه ها و خبرگزاری ها نبود؛ بلکه در همین زمینه بسیاری از هنرمندان در صفحه رسمی خود در اینستاگرام چندین پست در رابطه با شهادت سپهبد قاسم سلیمانی گذاشتتند که اینستاگرام اقدام به حذف این پست ها کرد. پستهایی که در همان ساعت اولیه از سوی اینستاگرام و از صفحاتی که تیک آبی و فالوئر بالا داشتند حذف شد. اما بعضی از هنرمندان بار دیگر با تکرار پستهایشان به این کار این شبکه اجتماعی اعتراض کردند. بهاره رهنما، محمدرضا شریفی، رضا صادقی، لیلا اوتادی، رامبد جوان و احسان علیخانی تعدادی از هنرمندانی بودند که پستهایشان درباره شهید حاج قاسم سلیمانی توسط اینستاگرام حذف شد.
در آن وضعیت، سخنگوی شبکه های اجتماعی فیس بوک و اینستاگرام اعلام کردند علت حذف برخی پستهای مرتبط با شهید قاسم سلیمانی، تعهدات این شبکه ها در قبال تحریمهای دولت آمریکا علیه ایران بوده که شامل تحریم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران و فرماندهان آن هم میشود.
اما کمتر از یک سال از شهادت حاج قاسم سلیمانی، دقیقا این رویه در پی ترور دانشمند هستهای شهید دکتر محسن فخری زاده، دوباره تکرار شد و شبکه اجتماعی اینستاگرام در اقدامی مغرضانه و خلاف آزادی بیان، جلوگیری از انتشار پستهای مرتبط با این ترور ناجوانمردانه را در دستور کار قرار داد و این مساله اعتراض کاربران فضای مجازی را به دنبال داشت.
برای نمونه استوری نورایی توسط اینستاگرام حذف شد. این بازیگر سینما و تلویزیون بعد از شهادت دکتر فخری زاده در یک استوری، بقیه بازیگران و سلبریتی ها را دعوت به واکنش نشان دادن کرد و از آنها خواست که هر نوع تروریسم را محکوم کنند. اما چند ساعت بعد از این اتفاق، اینستاگرام، استوری وی را پاک کرد!
او در واکنش به این اقدام سخیف و ناپسند شبکه اجتماعی مدعی آزادی بیان، این بار نوشتهای را به همراه تصویری از پرچم پرافتخار ایران اسلامی منتشر کرد و نوشت:
اینستاگرام محترم!
استوری که حذف شد کاملاً ضد ترور و جنگ طلبی بود!!!
این پست جهت اعتراض به نقض آزادی بیان از طرف مدعیان آزادی بیان منتشر شده و بهترین عکس برای آن پرچم کشور عزیزم خواهد بود…
بماند به یادگار…
متاسفم برای کسانی که با ننگین شمردن ترور و جنگ مخالفند!!!
از همین پرونده بیشتر بخوانید:
شبکه ملی اطلاعات؛ مولفه راهبردی تأمین امنیت و استقلال در فضای مجازیفضای مجازی، تهدید یا فرصت؟|چرا باید در راهاندازی شبکه ملی اطلاعات تسریع شود؟شبکه ملی اطلاعات؛ ضامن امنیت و اقتدار فرهنگی در فضای مجازیفیلم/ آیا با راهاندازی "شبکه ملی اطلاعات" اینترنت قطع میشود؟!عمل نکردن دولت به الزام قانونیِ راه اندازی شبکه ملی اطلاعاتمبانی دینی و قرآنی راه اندازی شبکه ملی اطلاعات چیست؟«فضای مجازی، تهدید یا فرصت؟»| اشتغالزایی صدها هزار نفری با راه اندازی شبکه ملی اطلاعاتمجمع حکمرانی اینترنت؛ رکن و پایه اصلی حکمرانی جهانی فضای مجازیفضای مجازی، تهدید یا فرصت؟|فرانسه، رتبه اول محدودیت اینترنت در اروپا/جستجوی برخی عبارات در اینترنت ممنوع استفضای مجازی، تهدید یا فرصت؟| آمریکا چطور دسترسی کودکان و نوجوانان به اینترنت را محدود کرد؟وضعیت مطلوب در حکمرانی فضای مجازی چیست؟فضای مجازی، تهدید یا فرصت؟|تأثیرات منفی استفاده افراطی کودکان از گوشی و تبلت چیست؟حجت نظری عضو شورای شهر تهران نیز در اعتراض به حذف پیام تسلیت خود برای شهادت حاج محسن فخری زاده در توئیتر نوشت: اینستاگرام که پس از ترور حاج قاسم سلیمانی، همسو با تروریستها اقدام به حذف تصاویر و مطالب مرتبط با او کرده بود، از دیشب دوبار استوری پیام تسلیتم برای ترور شهید محسن فخریزاده را حذف و اخطار مسدودی اکانت صادر کرد. آزادی بیان برای همه است، نه فقط...
علیرضا داوودنژاد کارگردان سینما نیز درباره حذف پست خود در اینستاگرام گفت: پستی مربوط به وقایع این روزها در اینستاگرام گذاشتم که بار اول حذف شد، بار دوم گذاشتم و برای بار دوم نیز حذف شد، در حالی که فکر میکردم این اتفاق به دلیل اشتباه من باشد، برای بار سوم پست را ارسال کردم، پست در اینستاگرام خودم هست اما برخی از دوستان میگویند که این پست را نمی توانند ببینند.این احتمال را میدهم که این پست توسط اینستاگرام حذف شده باشد.
وی تاکید کرد: این حذف برای من بسیار عجیب بود و به نوعی میتوان آن را یک سانسور در فضای مجازی دانست. مساله جالب این است که صفحه من در اینستاگرام بهروز هم نمیشود.
علیرضا داوودنژاد در پست اینستاگرامی خود در واکنش به ترور شهید محسن فخریزاده نوشته بود: «مملکتی که بنیه دفاعی قوی نداشته باشد باید بازی را واگذار کند ولی اگر بخواهد در بازی اثر گذار باشد باید بنیه دفاعی قوی و توان باز دارندگی مناسب داشته باشد و دستیابی به این بنیه و توان معمولاً با مقاومت و کارشکنی قدرتهایی که از پیش توان بازدارندگی دارند مواجه می شود.»
در پایان باید گفت واقعیت آن است حذف و محدودیت گسترده شخصیت های سیاسی و قهرمانان ملی ایرانیان در فضای مجازی و اقداماتی مثل حذف صفحه انگلیسی و فرانسوی رهبر معظم انقلاب، رئیس قوه قضاییه، فرماندهان سپاه و دانشمندان هسته ای و دفاعی و نیز مسدود کردن حساب کاربران ایرانی در طول یکی دوسال اخیر توسط اینستاگرام، اولین و آخرین باری نخواهد بود که اینستاگرام به بهانه پیروی از قوانین تحریم آمریکا بدان اقدام می کند و این مساله به دلیل فقدان حضور مؤثر حاکمیت و حکمرانی فضای مجازی است. لذا ضروری است برای مقابله با این محدودیت های سازمان یافته علیه کاربران ایرانی در فضای مجازی، مطابق دستور مقام معظم رهبری، راه اندازی سریع شبکه ملی اطلاعات در دستور کار مسئولان قرار گرفته و از نرم افزارهای پیام رسان داخلی و شبکه های اجتماعی بومی حمایت کامل شود تا مردم بتوانند در فضایی آزاد با عاملان ترور فیزیکی و حذف و سانسور شدید قهرمانان ملی خود در فضای سایبری مقابله نمایند و فریاد عدالت خواهی، آزادی، ظلم ستیزی و حمایت از مستضعفان و محرومان دنیا را به سمع و نظر همه آزادگان عالم برسانند.
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: سردار قاسم سلیمانی شهید فخری زاده اینترنت ملی فضای مجازی سردار قاسم سلیمانی شهید فخری زاده اینترنت ملی فضای مجازی راه اندازی شبکه ملی اطلاعات شهید حاج قاسم سلیمانی شبکه های اجتماعی توسط اینستاگرام اینستاگرام حذف محسن فخری زاده فضای مجازی تهدید یا فرصت قهرمانان ملی سانسور شدید شبکه ها حذف شد پست ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۱۵۴۱۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عجیب ترین فرمانده جنگ ایران و عراق /جانشین سپاه خرمشهر و دوست نزدیک سردار سلیمانی را بیشتر بشناسید
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، احمد فروزنده از فعالین سیاسی و مبارزین علیه رژیم پهلوی، از فرماندهان سپاه خرمشهر در زمان فرماندهی شهید جهانآرا و شهید عبدالرضا موسوی و از یاران نزدیک به سردار شهید حاج قاسم سلیمانی، به مناسبت سالروز شهادت سید عبدالرضا موسوی جانشین سپاه خرمشهر،در گفتگویی با جماران، به بیان خاطراتی از این همرزم شهیدش پرداخته است.
مشروح این گفتگو را در ادامه میخوانید؛
آقای فروزنده، از چه زمانی و چگونه شما با شهید سید عبدالرضا موسوی آشنا شدید؟
آقای عبدالرضا موسوی از برادران قبل از انقلاب بود. آشنایی ما نیز به قبل از پیروزی انقلاب اسلامی بر میگردد. فکر میکنم با ایشان در مسجد امام صادق(ع) خرمشهر در قبل از انقلاب با ایشان آشنا شدم. از مسجد امام صادق، مسجد آیت الله خاقانی بود. مسجد فعالی بود و هنوز اینگونه است. تمرکز نیروهای مذهبی – انقلابی در این مسجد بود.
حدوداً مربوط به چه سالی است؟
سال ۱۳۵۵ که بنده نیز در همان سال به زندان رفتم.
بازداشت توسط ساواک؟
بله. بازداشت تا سال ۵۷. دو سال و نیم زندان بودم. قبل از این موقع یعنی به سال ۵۳-۵۴ بر میگردد.
آیا شهید موسوی هم از مبارزین علیه رژیم پهلوی پیش از پیروزی انقلاب بودند؟
بله از قبل از انقلاب.
وابستگی سیاسی به جناح و یا گروهها و سازمانهای خاصی را داشتند؟
آن زمان حزب خاصی نبود. همین بچه های مذهبی که در داخل مسجد فعال بودند. داخل خرمشهر یک گروه سیاسی هم بود که به جایی وصل نبود؛ یعنی شورای مرکزی و یا نهاد بالا دست نداشتند. همگی مقلد حضرت امام بودند. همین. نه بیشتر از این. شکل کار به این صورت بود. اینگونه نبود که سازمان و تشکیلات باشه و به بالا وصل باشند.
اما سازمان مجاهدین (منافقین) نفرات زیادی را جذب کرده بود.
بله؛ اما بچههای خرمشهر به هیچ کدام از اینها وصل نبود چون شرایط اجتماعی خرمشهر جوری نبود که با آن جریانات وصل باشند. آن سازمانها اساساً دسترسی مناسبی نداشتند که بخواهند نیروهایی را در شهر دور افتادهای مثل خرمشهر شناسایی کنند. اینگونه نبود. هر کس در منطقه خودش فعالیت میکرد. شاید در دانشگاه کسی ارتباط داشته است. وقتی دوستان به دانشگاه رفتند این ارتباطات در دانشگاه برقرار شده باشد. آن هم نه باز با سازمان های معروف و بزرگ که نام بردید، از بچههای انقلابی که توی خود دانشگاه چمران اهواز، جندی شاپور بودند. آدم از شهرهای مختلف مثلاً از تبریز و تهران آمده بودند داخل دانشگاه، از قضاء سیاسی نیز هستند یکدیگر گروهی تشکیل میدهند برای برگزاری اعتصابات و فعالیتهای سیاسی.
ارتباط شما از چه زمانی با شهید موسوی مستمر شد؟
آقا محسن پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایشان را میشناخت؛ بعد از شهادت شهید جهان آرا لحظهای برای جانشینی ایشان درنگ نکردند و شهید موسوی را جایگزین کردند
از وقتی وارد سپاه شدیم؛ چون جنگ شکل گرفته بود. خانه و زندگی ما در معرض تهاجم دشمن بود و خانوادهها از خرمشهر بیرون رفته بودند. در این دوران همواره با هم بودیم. ایشان مدتی عضو شورا بود و بعد از شهادت جهان آرا به عنوان فرمانده سپاه خرمشهر منصوب شد و من هم به در واحد اطلاعات مشغول خدمت بودم.
شهید موسوی نیروی معروفی در خرمشهر بود. چون انسان شناخته شده، متدین و انقلابی بود و جزو نیروهای شناخته شده قبل از انقلاب بود؛ عضو شورای فرماندهی سپاه خرمشهر شد و سپس معاون و پس از شهادت جهان آرا، فرمانده سپاه شد. روال طبیعی اینطور بود. از جایی نفرستاده بودند او را که بیاید و پناهنده بشود. از بچههای خرمشهر بود که با بقیه سپاه را تشکیل دادند.
از نظر روال کاری، شهید موسوی جایگاه فرماندهی شپاه خرمشهر راپیدا کردند؛ همان که شهید جهان آرا فرماندهاش بود. شهید جهانآرا به دلیل ارتباطاتی که آن موقع داشت با خود آقا محسن بعد با محسن رفیق دوست، کسانی که در تهران کار فرماندهی سپاه را داشتند لذا فرد مطرح و جا افتادهای بود؛ عمدتاً آن هم به دلیل فعالیت سیاسی که قبل از انقلاب آنها با یکدیگر داشتند.
از مقطع جنگ شروع بکنیم؛ شهید موسوی تمام آن ۲ سالی که پس از جنگ در قید حیات بودند خود خرمشهر و در همان منطقه خرمشهر، آبادان فعالیت می کردند؟
درمورد شهید موسوی من اینگونه به یاد میآورم که ایشان دانشجو رشته طب بودند؛ همزمان در سپاه خرمشهر هم فعال بودند و عضو شورا بودند و پس از اینکه جنگ شد دانشگاه ها تعطیل شد، دانشگاه اهواز هم تعطیل شد- ایشان آمدند به طور کامل و تمام وقت در جبهه و جنگ و سپاه خرمشهر حضور داشتند. خود ما هم قبلاً آموزش و پرورش درس می دادیم.
ولی بعدها مامور به سپاه مامور شدیم اما ایشان عضو شورا فرماندهی سپاه خرمشهر بود و پس از اینکه شهید جهانآرا در آن حادثه سقوط هواپیما در کهریزک به شهادت رسید توافق شد،که ایشان فرمانده شوند و از آن به بعد ایشان فرمانده سپاه خرمشهر شد و مسیر جنگ و مسیر تعالی سپاه خرمشهر و توسعه وضعیت نیروهای سپاه و غیره در دستور کار همه بود، ایشان هم خب فرمانده بود و طبعاً به دنبال این بود که سپاه خرمشهر ظرفیت خود را افزایش دهد. علیرغم اینکه یک زمانی در خرمشهر فشنگ و گلوله و اسلحه و کلاش برای دفاع نبود، سپاه خرمشهر با درایت ایشان و با همکاری دیگران توانست توپ و خمپاره تهیه کند.
واحد ۱۰۶ داشته باشد؛ سپاه خرمشهر در دوره شهید جهانآرا و در دورهای که ایشان فرمانده بودند، هم ما واحد خمپاره انداز ۸۱ و ۱۲۰ در داخل خرمشهر داشتیم. واحد ۱۰۶ توپ هایی هستند که روی خودرو های جیپ سوار می شوند و معمولاً هم برای زدن ابزار و ادوات نظامی سنگین دشمن هست. کل پرسنل سپاه خرمشهر ۳۰۰ نفر هم نبود، اما ما نزدیک ۱۰-۱۲ تا ۱۰۶ داشتیم. این در عملیاتها مهم بود. معمولاً در عملیاتهایی که انجام میشد، نیروها واحد ۱۰۶ شان حرکت میکردند. این نتیجه درایت خود شهید جهان آرا و بعدش سردار موسوی و دیگر دوستانی که بودند بود.
علیرغم اینکه نیروهای سپاه خرمشهر به درگیریهای چریکی معروف بودند، اما به سرعت توانستد واحد های خمپاره انداز و ۱۰۶ را راه بیاندازند و توپخانه راه اندازی کنند.
همه این تجهیزات از ارتش عراق غنیمت گرفته شده بود؟
بله همگی غنیمتی بودند. توپ ۱۵۵ که یک توپ خیلی بزرگ است هر گلوله اش ۴۵ کیلو وزن خود گوله است.کارهای بسیار بزرگی در دوره ایشان انجام شد که بازدهاش در عملیات آزاد سازی خرمشهر وجود داشت که همه این ابزار و ادوات را به شکل یگانی، بچه های خرمشهر داشتند با فرماندهی، درواقع فرمانده ما، فرمانده سپاه خرمشهر آقای شهید جهان آرا و شهید موسوی بودند ولی یگانی که در آن زمان تشکیل شد، تیپ ۲۲ بدر آقای شهید موسوی اینجور اختیار کردند که خودش سمتی نداشته باشد و آقای عبدالله نورانی را فرمانده تعیین کرد ولی خودش در تمام کش و قوسیهای مربوط به جنگ و عملیات و محدوده عملیات و اجرای عملیات حضور فعال داشت. در تمام شناسایی ها سعی می کرد خودش حضور داشته باشد.
بعد از شهادت شهید جهانآرا؛ همین مسیر با شهید موسوی ادامه یافت؟
ابزار و امکاناتی که جمع آوری شد، مثل توپهای ۵۲ عراقی، توپهای ۱۵۵ ارتش، ۱۲۲ عراقی و ۱۳۰ خودمان. به وسیله اینها سپاه خرمشهر درست شد. اولین واحد ۱۰۶ و توپخانهای که توی سپاه راه افتاده سپاه خرمشهر به اتکای ابزار و ادوات مصادرهای و غنیمتی این کار را توانستند انجام دهند. برای ۳۰۰ نفر پرسنل ۱۶ قبضه سلاح سنگین داشتیم. در هر منطقهای؛ صحنه جنگ را تغییر میدادند. همگی این زحمات با درایت شهید موسوی و خود برادرانی که دست اندرکار بودند صورت گرفت.
آقای شهید موسوی بسیار باهوش بود. آن موقع جذب شدن برای پزشکی کار مشکلی بود مثل همین امروز؛ علاوه بر هوش سرشار، از صبر زیادی نیز برخوردار بود. ایشان ظرفیت و توانایی فکری خیلی خوبی داشت. انسان فهیمی بود. فرد مقتصدی بود با اسراف برخورد می کرد؛ هر کاری را با حداقل هزینه جمع میکرد.
یک ویژگی که ایشان داشت دوست نداشت خودش مطرح بشود. به دنبال این بود که کار با کیفیت بالا صورت بگیرد. لذا وقتی قرار بر این شد که برادران سپاه خرمشهر یگان تشکیل دهند و این یگان در آزادسازی خرمشهر ماموریتی را داشته باشد، ایشان هیچ مسئولیتی قبول نکرد. مسئولیتش را به آقای عبدالله نورانی داد و گفت شما فرمانده باش. با توجه به اینکه تقریباً همه از ایشان حرف شنوی داشتند، نکاتی که به ذهنشان میرسید را انجام میداد. آن موقع من خودم مسئول اطلاعات عملیات یگان بودم.
مثلاً شاید یک شب در میان، دو شب در میان ایشان در شناسایی هایی که ما انجام میدادیم حضور داشتند. یعنی خودش در میدان حضور و همراهی پیدا میکرد. یک فرد فرهیختهای بود که خودش برای خودش مهم نبود. تلاشش را گذاشته شده که پیکان حمله به مواضع دشمن خوب طراحی و اجرا بشود و در کیفیت خوبی انجام داد.
فرمودید خیلی از نیرو ها و یگان ها از ایشان حرف شنوی خیلی خوبی داشتند با توجه به اینکه اولین فرمانده سپاه خرمشهر شهید جهان آرا بودند با آن سابقه سیاسی و مبارزاتی و با توجه به کارهایی که در سپاه کردند، بعضاً در جاهای دیگه ای ازسپاه دیده میشود بعد از شهید شدن فرمانده لشکر یا فرمانده تیپ آن تیپ مثل قبل از فرمانده بعدی یا همدل نبود و ارتباط عاطفی را نداشت ولی در اینجا به نظر می رسد این روند ادامه داشته است. یعنی بعد از شهید جهان آرا، شهید موسوی این را ادامه دادند. این موضوع را چگونه می بینید؟
انتخاب درست؛ وقتی افراد درست انتخاب شوند هر کس در جای خودش و دقیقا درست بنشیند این اتفاقی است که رخ می دهد. اما اگر درست ننشیند، یک فردی بر اساس رابطه یا دوستی و رفاقت بیاید بنشیند و نقش در بین آن گروه تشکیلات نظامی نداشته باشد، به جای آنکه تبدیل به یک اتفاق خوب شود، تبدیل به یک اتفاق بد می شود. شهید موسوی بین بچه های خرمشهر محبوبیت داشت و از طرفی دیگر در دوره مبارزه با رژیم هم جزو افراد شاخصی بود که فعالیت میکرد. لذا ایشان مقبولیت عمومی در بین بچه های خرمشهر داشت.
چقدر به نظر کارشناسی و به نظر فرماندهان یگان خودش اعم از فرمانده گردان و گروهان اتکا می کردند؟
ایشان یک فرد تحصیلکرده و فهیم بود؛ در جریان آزاد سازی خرمشهر خودش مسئولیت به عهده نگرفت. این خیلی مهم بود. معمولاً باید اینگونه باشد که کسی که فرمانده سپاه خرمشهر است باید مثلاً فرمانده تیپ ۲۲ بدر میشد. ولی ایشان این کار را نکردند. گفت آقای نورانی شما بیا این کار را انجام بده. من در کنار شما هستم هر جا یگان با مشکل مواجه شد ورود خواهم کرد. در حساسترین موضوع قبل از هر عمیلاتی، شناسایی منطقه عملیات است و بر اساس همین شناسایی قبل عملیات طرح و مانور عملیات شکل میگیرد خودش در شناسایی حضور پیدا میکرد. با گروههای ۷-۸ نفره که برای شناسایی میرفتند؛ ایشان در گروه ها حضور داشت بدون اینکه بخواهد اعمال نظر کند. فرمانده تیم بود ولی ایشان همراه تیم بود.
یک نوع آموزش مدیریت و کنترل و مراقبت فردی فعالیت زیر مجموعه با حضور خودش اعمال می شد. و اگر جایی نیاز بود تذکری، راهکاری و پیشنهادی داده بشود، ایشان می داد و همه نیز قبول می کردند؛ چون فرماندهشان بود و همه او را قبول داشتند. خب آن موقع اینگونه نبود که بر اساس دستور عزل و نصب صورت بگیرد بخصوص که سپاه تازه راه افتاد بود. لذا با توجه به مقبولیت عمومی پیشنهاد شد که ایشان به جای شهید جان آرا فرمانده سپاه خرمشهر باشد.
آیا ایشان حساسیتی نسبت به جان افراد تحت فرماندهی خود داشتند؟ این موضوع چقدر برای ایشان مهم و حیاتی بود؟ بعضاً مطرح میشود که فرماندهان سپاه در این موارد کوتاهی داشتند!
اصلاً اساس اینکه ایشان می آمد شناسایی می کرد چه بود؟ وظیفه ای نداشت که زیاد کار شناسایی را انجام بدهد. این شناسایی برا ی چه انجام می شد؟ برای اینکه ما یگان را نیروهایی که داریم چگونه از خطر عبورشان بدیم که بتوانند بیشترین ضربه را به دشمن بزنند، دشمن را در یک جاهایی دور بزنند یا توی نیروهایش شکاف به وجود بیاورند. این اتفاق اگر بیافتد طبعاً تلفات نیروی انسانی ما پایین میآید. آن موقع که ما ابزار شناسایی مثل هواپیما بدون سرنشین نداشتیم. لذا بر اساس شناسایی ها و طرح مانور و طرح عملیات بررسیهای میدانی خود پرسنل بیشتر صورت میگرفت، نیرو های اطلاعات عملیات یا نیروهای میخواستند عمل بکنند.
در این حادثه ای که رخ داد با توجه به اینکه یگان ۲۲ بدر در حساسترین نقطه قرار بود عمل بشود، فرماندهان گردانها، معاونین گردانها؛ اینها همگی میرفتند منطقه تا ارزیابی داشته باشند ببینند هر کس از کجا و چگونه باید برود. لذا در جواب این فرمایش که شما میگویید آیا ایشان به جان افراد حساس بود یا نبود یا همینطور به خط دشمن یا نه؟ نه. به چه دلیل، به این دلیل که خودش حضور پیدا میکرد. مسیری که نیرو میخواهد برود و دشمن را دور بزند یا نقطهای که میخواهد به دشمن حمله بشود.
لذا حضور ایشان به دلیل بیکاری یا اشتیاق شخصی حضوری پیدا کردن در ماموریت ها نبود؛ بلکه برای پوشش این فرمایشی که جنابعالی می گویید حداکثر ضربه و حداقل تلفات را در برنامه کارمان داشته باشیم.
چگونه از شهادت شهید موسوی با خبر شدید؟
آن موقع که ایشان شهید شد – اینطور در یادم هست که - ما در مرحله ۱ عملیات آزادسازی بیتالمقدس را شروع کرده بودیم و رسیده بودیم به جاده. در مرحله دوم باید می رفتیم تا مرز. مرحله سوم از خطوط دفاعی که دشمن از شرق یعنی از رودخانه تا مرز به سمت شرق و جنوب کشیده بود باید مانور میدادیم. ایشان در مرحله اول فکر میکنم وسط بمباران هوایی و ایشان بر اساس بمباران هوایی شهید شد. تمام امعاء و احشاء ایشان بیرون ریخته بود. یعنی چنین اتفاقی برای ایشان افتاد. آن موقع که این اتفاق افتاد، همه سوگوار شدن؛ علاقه زیادی به فرمانده خودشان داشتند. در اوایل سپاه و در دوران جنگ اینگونه نبود که ابلاغی باشد. ایشان را براساس شناخت و مقبولیتی که در پرسنل داشت او را فرمانده سپاه گذاشتند.
لذا بر این اساس توی روحیه برادر ها تأثیر منفی داشت ولی ما هم راهی جز ادامه جنگ نداشتیم. بیایم به عزاداری و اینها برسیم چون همه باید داخل خطوط دفاعی میماندند تا از مواضعی که تصرف کردند، دفاع بکنند. از طرفی هم باید می رفتیم پیش روی می کردیم و خرمشهر را آزاد می کردیم. وضعیت اینگونه بود.
27219
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903597