Web Analytics Made Easy - Statcounter

فائزه هاشمی رفسنجانی گفت: جریان اصلاحات را آقای خاتمی رهبری می کند و ایشان هم بیشتر تحت تاثیر نظرات و افکار حزب اتحاد ملت است.

به گزارش خبرآنلاین، نماینده مجلس پنجم بود اما پایانِ دوران نمایندگی به معنای پایان فعالیتش در زمین سیاست نبود؛ هرچند همواره تحت عنوان دختر آیت الله هاشمی رفسنجانی مورد خطاب قرار گرفته است  اما تا حد زیادی توانست خود را از زیر سایه نام پدر خارج کند و با شخصیتی مستقل در اذهان شناخته شود و برای همین است که  با شنیدن نام فائزه هاشمی رفسنجانی اظهارات و اقداماتش در عرصه سیاست و زنان در ذهن تداعی می‌شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 

بهانه برای آنکه به سراغ فائزه هاشمی رفسنجانی برویم و گپ و گفتی با او داشته باشیم کم نبود. از شائبه‌ها و شایعه‌ها حول حزب کارگزاران گرفته تا اختلافات زیر پوست جریان اصلاحات و ریاست جمهوری زنان در انتخابات ۱۴۰۰ همه و همه ما را رو به روی فائزه هاشمی رفسنجانی نشاند تا از او سوال‌هایمان یا شاید سوال‌هایتان را بپرسیم. 

سرعتش در صحبت‌ کردن آنقدر زیاد است که گاهی مخاطب از چیدن کلمات در کنار یکدیگر عقب می‌ماند؛ «من از کسانی بودم که سال ۹۸ در انتخابات مجلس شرکت نکردم و در چند مصاحبه هم گفتم که نه تنها منطقی برای مشارکت در این انتخابات نیست،برعکس دلایل قوی برای عدم مشارکت وجود دارد»، وقتی صحبت‌ها به انتخابات و مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری می‌رسد این جمله را با همان سرعت  به زبان می‌آورد؛ انتقاداتش به اصلاح‌طلبان کم نبود و حتی این انتقادات متوجه لیدری جریان اصلاحات و شخص سید محمد خاتمی هم شد. 

فائزه هاشمی درباره علاقه حزب کارگزاران برای تبدیل شدن به پدرسالار اصلاحات نیز گفت: «جریانی که پدرسالار است حزب اتحاد  ملت است که نزدیکترین به آقای خاتمی است، جریان اصلاحات را آقای خاتمی رهبری می کند و ایشان هم بیشتر تحت تاثیر نظرات و افکار این حزب است.»

صحبت‌ها به ریاست جمهوری زنان و حرف‌های دوپهلوی اعضای شورای نگهبان درباره کاندیداتوری و تائید صلاحیت زنان در انتخابات ریاست جمهوری هم رسید و او هم احمد خاتمی را مخاطب قرار داد و گفت: «ایشان که عضو فقهای شورای نگهبان هستند گفتند رجل یعنی مرد و هیچ زنی نمی تواند رئیس جمهور شود. آقای خاتمی شما که مثلا" فقیه هستید و قرآن را بلدید، تعدادی آیه داریم که رجل را به معنای انسان به کار برده است و شما این را نمی دانید؟» 

در ادامه مشروح گفتگوی  خبرآنلاین با فائزه هاشمی، عضو حزب کارگزاران را بخوانید.

خانم هاشمی! گفتگو را با موضوع حزب کارگزاران شروع کنیم؛ در افکار عمومی این تفکر جا افتاده است که این حزب، حزبی خانوادگی است، برخی هم معتقدند که کارگزاران به دنبال ایفای نقش پدرسالاری در جریان اصلاحات است، پاسخ شما به این اظهارات چیست؟

کارگزارانی که چندین سال است تقریبا" در جریان اصلاحات تصمیم گیر مؤثر نیستند چگونه می خواهند نقش پدرسالاری را ایفا کنند. با این نظر موافق نیستم. درست است که وزرا یا معاونان بابا این حزب را تاسیس کردند و شعارها و اهداف حزب کارگزاران از تفکرات توسعه ای بابا بود، ولی به خاطر ندارم که بابا به آنها گفته باشد این کار را کنید یا نکنید، مگر اینکه خودشان مشورت می کردند و بابا هم نظر خودش را می گفت، اینطور نبود که این حزب توسط بابا هدایت شود.

اینکه کارگزاران نقش پدرسالارانه را در جریان اصلاحات بازی می کنند درست نیست. جریانی که پدرسالار است حزب اتحاد  ملت است که نزدیکترین به آقای خاتمی است، جریان اصلاحات را آقای خاتمی رهبری میکند و ایشان هم بیشتر تحت تاثیر نظرات و افکار این حزب است.مواردی بوده که کارگزاران با آقای خاتمی در یک موضوعی بحث کرده اند، پیشنهاد دیگری داده اند اما ایشان بدون منطقی آن را قبول نکرده یا منطق ضعیفی داشته که قابل قبول نبوده است.بنظرم اینگونه که می گوئید نیست.


*منبع مالی حزب کجاست؟ آیا آن هم وابستگی به خانواده آیت الله دارد؟

خیر، معمولا دبیر کل تامین مالی می کند، اعضای حزب حق عضویت پرداخت می کنند و اگر دستشان برسد کمک هم می کنند. 


*جایگاه کارگزاران در جریان اصلاحات کجاست؟ شما خودتان کارگزاران را راست مدرن یا معتدل یا کاملا اصلاح طلب می دانید؟

دوره به دوره فرق می کند. کارگزاران یک حزب اصلاح طلب است، از زمان تاسیس به دنبال توسعه بوده، یک گروه تکنوکرات هستند که از نظر من به همین دلیل بهترین است، چون اعضای آن مدیرانی هستند که معمولا" واقع بینانه و بدور از شعار و احساسات و سیاست زدگی فکر و عمل می کنند. البته این را نیز بگویم که چند سالی است که مثل اکثر احزاب اصلاح طلب شاخص های اصلاح طلبی کمتر در آنها دیده می شود.


*یعنی  به اصولگرایان گرایش پیدا کرده اند؟

بیشتر در کنار حاکمیت قرار گرفته اند.


*خانم هاشمی! این روزها صحبت از انتخابات ۱۴۰۰ زیاد می‌شود  اما موضوعی که می توان آن را یک معضل جدی در انتخابات خرداد ۱۴۰۰ دانست  بحران مشارکت  است، یعنی همان چیزی که در سال ۹۸ دیدیم و احتمال تکرار آن در ۱۴۰۰ است. به نظر شما احزاب، گروه ها و جریان های سیاسی  قرار است مردم را چگونه متقاعد کنند که دوباره پای صندوق بیایند؟

من از کسانی بودم که سال ۹۸ در انتخابات مجلس شرکت نکردم و در چند مصاحبه هم گفتم که نه تنها منطقی برای مشارکت در این انتخابات نیست، برعکس دلایل قوی برای عدم مشارکت وجود دارد. از آن موقع تا کنون هم نکته مثبتی که انگیزه برای رأی دادن در انتخابات ۱۴۰۰ بوجود آورده باشد اتفاق نیفتاده، متقاعد کردن مردم به اعمال افراد، احزاب و مقامات بستگی دارد. اینکه گفتم کارگزاران و بسیاری دیگر از احزاب اصلاح طلب مدتی است از اصلاحات فاصله گرفته اند یکی از دلایلی است که مردم از صندوق های رأی فاصله گرفته اند، میگویند که اگر قرار است ما به اصلاح طلبان رأی دهیم وآنها بخواهند بر کارهای حاکمیت سرپوش گذارند و یا خودشان همان خطاها و سیاست های غلط را دنبال و تکرار کنند، چرا رأی دهیم؟

اصولگرایان را که نمی خواهیم و تکلیفشان معلوم است، اصلاح طلبان هم بعد از پیروزی ها در سه انتخابات قبل از ۱۳۹۸ عملکرد قابل دفاعی نداشتند، پس از اینها هم راضی نیستیم. بدین ترتیب رای ما یک نمایش و ابزار شده است برای بهره برداری در مسیر نادرست.

لذا مهمترین راهی که وجود دارد عملکرد است و نه شعار و حرف، یعنی اگر قرار است اصلاح طلبان مردم را راضی کنند تا رای دهند باید عملکرد شان طوری باشد که مردم باور کنند که خودشان روند دموکراتیک و توسعه یافته و شاخص های اصلاح طلبی را دارند. نشان دهند که حاضرند بخاطر شاخص های اصلاح طلبی هزینه بدهند. منظور من جدل و براندازی نیست، ولی اگر اصول و آرمانی داریم باید پای آن بایستیم و نمی توانیم از آن عبور کنیم.

اگر در عمل نشان داده شود که بعید میدانم در این فرصت کوتاه چنین شرایطی محقق شود شاید عده ای رأی دهند. من معتقدم که رای ندادن در ۱۳۹۸ نتیجه  خشم از اصولگرایان نبود، قبلا" رأی می دادند تا شاید اصلاح طلبان کاری کنند و از اصولگرایان خلاص شوند، متأسفانه اصلاح طلبان هم جامعه را نا امید کردند. پس چرا به اصلاح طلبان رأی دهیم.اگر قرار است در نهایت همه مثل هم باشند.به نظر من در شرایط فعلی دلیلی برای رای دادن وجود ندارد، البته بخاطر نتیجه انتخابات امریکا ممکن است اتفاقاتی در کشور بیفتد و انگیزه هایی برای رأی دادن ایجاد شود. 

 

*یعنی فکر می کنید روی کار آمدن بایدن می تواند نقطه امیدی برای انتخابات و حضور اصلاح طلبان باشد؟

نه،به روشهای اینطرف برمی گردد، چگونه می خواهیم از روی کار آمدن بایدن برای منافع ایران و حل مشکلات کشور استفاده کنیم.آن روش ها است که ممکن است عده ای را متقاعد کند تا رای دهند.من اگر امریکایی بودم و یا به عنوان یکشهروند جهانی اگر حق رأی داشتم به آقای ترامپ رای نمی دادم، ولی برای ایران ایشان را ترجیح می دادم. دموکرات ها قبلا هم روی کار بودند، اگر ما از این رفتارهای غیر معقول دست بر نداریم فرق آنچنانی در دراز مدت ندارد، بعد از یک تأثیر روانی کوتاه مدت باز همان آش و همان کاسه است.

*در دی ماه ۹۶ و اعتراضات ۹۶، یک شعاری از  دل این اعتراضات بیرون آمد و آن «اصلاح طلب اصولگرا دیگه تمومه ماجرا » بود که به یک معنا عبور از اصلاح طلبی و اصولگرایی بود. به نظر شما الان در این مقطع ما به پایان اصولگرایی و اصلاح طلبی رسیده ایم؟

نه، آن شعار بخاطر نا امیدی مردم به ویژه معترضین از اصلاح طلبان بود چون آن موقع اکثر این احزاب و افراد اصلاح طلب بیانیه هایی دادند و یا چیزهایی گفتند و عملا" در کنار حاکمیت و آن سرکوب ها ایستادند و یک جوری حرف ها و اعمال آنها را تایید کردند. اصلاح طلبان بهتر از هرکسی می دانند که معمولا" عده ای را بین معترضین می فرستند تا اخلال کنند و بعد به این بهانه جمعیت را سرکوب کنند.اصلاح طلبان می دانند که این اخلالی نیست که معترضین شروع کرده باشند، به همین دلیل هم آن بیانیه ها و اظهار نظرها قابل قبول نبود. جریان اصلاح طلبی ما راه را اشتباه رفته ولی اصلاح طلبی تمام شدنی نیست، مگر راهی جز اصلاحات وجود دارد؟

* با توجه به اینکه اقبال مردم کم شده است آیا ما می توانیم بگوییم نیاز به یک جریان سومی است؟

من هم چنین اعتقادی دارم، چون عملکرد اصولگرایان معلوم سال‌ها است که معلوم است و اصلاح طلبان هم در این چند سال اخیر در مجلس و شهرداری ها و شورای شهر و ریاست جمهوری عملکرد خودشان را نشان دادند. بنظر می رسد هدف اصلی برای مدیران بیشتر بقا است تا توجه به شاخص های توسعه و پیشرفت و کشورداری خوب. اعتقاد دارم که اگر کشور می خواهد در مسیر درستی قرار گیرد باید از دست این دو جریان سیاسی خارج شود و یکسری مدیر واقعی غیر ایدئولوژیک که یا حذف شده اند، یا خود کنار رفته اند و یا از کشور رفته اند بر سر کار بیایند. دچار سوء مدیریت هستیم و با این شاخص های مدیریتی موجود حتی در دولت آقای روحانی هم کمتر مدیر شایسته ای انتخاب شد و حتی در شهرداری ها هم، انتهای مدیریت ما همین است،  من اعتقاد ندارم که آقای روحانی فقط دچار فشارها و موانعی بوده که اصولگراها برای او ایجاد کردند، بخشی از آن هم به سوءمدیریتی برمی گشت که در دولت وجود داشت.


*شما به عملکرد اصلاح طلبان در شورای شهر هم انتقاد  وارد کردید. یعنی به آقا محسن هم انتقاد دارید؟

بله. تصمیمات در شورای شهر بر اساس رأی اکثریت است، محسن ۱ نفر بین ۲۱ نفر است، محسن مدیریت رأس را به تنهایی ندارد محسن  قبلا در مترو و دانشگاه آزاد بوده و مدیریت موفق خود را نشان داده، اینجا خودش تصمیم گیر نهایی نیست و مجموعه باید تصمیم گیری کند. عملکرد شورای شهر و شهرداری ها هم عملکرد مناسبی نبوده. مهمترین عملکرد شورای شهر انتخاب شهردار بود، عملکرد سه شهردار تهران در این دوره و اکثر شهرهای دیگر قابل دفاع نیست.

* انتقادات زیادی را متوجه اصلاح طلبان می‌دانید این انتقادات چقدر  به لیدری آقای خاتمی وجود دارد؟

متأسفانه خود اصلاح طلبان هم دموکرات نیستند و در درون خودشان اعتقاد واقعی به دموکراسی ندارند، این موضوع به لیدری آقای خاتمی هم برمی گردد، در شورای عالی اصلاح طلبان افراد بیشتر بر اساس سلیقه آقای خاتمی حضور دارند، سیستمی وجود ندارد که چند درصد زنان، چند درصد جوانان و کلا چه ترکیبی آنجا باشند، بخشی از نا امیدی اصلاح طلبان از جمله خودم همین جا است، همچنین این روند دموکراتیک در احزاب هم کمتر وجود دارد، خود اصلاح طلبان در درون خودشان نیاز به اصلاحات جدی دارند.

*اگر قرار باشد اصلاح طلبان برای لیدری یک جایگزین انتخاب کنند...

نشنیده ام کسی دنبال جایگزین باشد، چنین صحبتی نیست. اگر کسی نقد می کند به این معنی نیست که دنبال جایگزین است، نقد می کنند تا اصلاح شود، اصلاحات را باید از خودمان شروع کنیم. 


* اصلا می شود جایگزینی برای لیدری گذاشت؟

هرچیزی شدنی است، ولی الان چنین تفکری وجود ندارد، حداقل من چیزی نشنیده ام.


*الان نقش مجمع روحانیون کجاست؟ آنها چقدر می توانند این لیدری را به عهده گیرند؟

این ها حزبی هستند مثل سایر احزاب اصلاح طلب، برجستگی ویژه ای ندارند که بخواهند لیدر باشند یا دیگران آنها را بعنوان لیدر بپذیرند.

*به نظر شما در بحث انتخابات ۱۴۰۰ مجمع روحانیون چقدرمی توانند آن وحدت را ایجاد کنند؟

نظر خاصی در این باره ندارم.

*این سوال را بر اساس جلساتی که اخیرا مجمع روحانیون مبارز برگزار کرده است می‌پرسم

اگر جلسات درون حزبی است، تصمیمی که یک حزب درون خودش می گیرد نمی تواند آن را به سایر احزاب تعمیم دهد مگر اینکه جلساتی بگذارند و از همه احزاب دعوت کنند همانطور که گفتم اطلاعی در این زمینه ندارم.

*این احتمال وجود دارد که شورای عالی  سیاست گذاری کلا کنار گذاشته شود و ساز و کار مشابه دیگری شکل گیرد؟

تا جایی که می دانم صحبت ها برای اصلاح این شورا بود. مثلا پیشنهاد شد که به جای شورای عالی، پارلمان اصلاحات تشکیل شود که اعضای آن تعریف شده باشند، کسی سلیقه ای عمل نکند و برآیندی واقعی از همه اصلاح طلبان فعال باشد، یعنی رهبر اصلاحات امتیازات خاص نداشته باشد، احزاب بر اساس عملکردشان، و نه بصورت برابر در این پارلمان نماینده داشته باشند، جایگاه زنان و جوانان مشخص باشد، اولین پیشنهاد دهنده پارلمان اصلاحات هم بنظرم کارگزاران بود، بعد از آن احزاب دیگر هم یکسری پیشنهاداتی دادند. یعنی شورای عالی سیاست گذاری تکامل پیدا کند و با شاخص های واقعی اصلاح طلبی تطابق بیشتری داشته باشد.

*در بحث مشارکت اصلاح طلبان در انتخابات آینده دو نگاه وجود دارد. عده ای میگویند باید منتظر شویم و ببینیم شورای نگهبان چه اقدامی میکند(گزینه ها را تایید یا رد می کند)، عده ای هم میگویند به هر نحوی باید در انتخابات شرکت کنیم. نظر شما چیست؟

با شرایط فعلی من مخالف شرکت کردن هستم و دلایل آن را توضیح دادم.


*یعنی بخاطر انتقاداتی که به خود اصلاح طلب‌ها وارد می‌دانید؟

تا حدودی بله. چون ما به چه کسی رای دهیم؟ به اصلاح طلبی که وقتی وارد حاکمیت می شود همان شود؟ به کسی  که عملکرد اصلاح طلبی نداشته باشد؟ چرا رأیمان را به صندوقی بیاندازیم که باعث تقویت سیاست های اشتباه شود و فایده ای برای کشور و جامعه و مردم هم نداشته باشد.


*با نگاهی که الان به تحرکات جریان ها و گروه های اصلاح طلب دارید چه پیش بینی برای انتخابات ۱۴۰۰ دارید؟ آیا قرار است اصلاح طلبان به مدل ۸۴ برسند که با چند کاندیدا آمدند یا به مدل ۹۲ برسند که حتی کاندیدای اصلاح طلب را بیرون کشیدند و با یک اصولگرا اجماع کردند؟

واقعیت این است که در سال ۹۲ آقای عارف در مجموعه اصلاح طلبان رأی نیاورد. کسانی که به آقای روحانی رسیدند هم بخاطر حمایت بابا بود (که متاسفانه بعد از فوت بابا ایشان یک مدل دیگر شد و نمی دانیم آن قدرت و قوت کجا رفت و چگونه ناپدید شد و در مسیر غلطی قرار گرفت) به هرحال منطقی این است که اگر بخواهند شرکت کنند با یک کاندیدا بیایند.

*این احتمال وجود دارد که حول یک اصولگرا جمع شوند؟

بعید میدانم، برخی اندک، آقای علی لاریجانی را مطرح میکردند که بنظر نمیرسد ایشان بخواهند کاندیدا بشود. بنابراین احتمال اینکه بخواهند از کاندیدای اصولگرای دیگری حمایت کنند حداقل تا الان نشنیدهام. استدلال بعضی این است که اگر یک اصولگرای معتدل با تفکری که به اصلاح طلبان نزدیکتر است رئیس جمهور شود بهتر از یک اصلاح طلب ضعیف عمل می کند چون برخی از اصلاح طلبان در قدرت که قرار گرفته اند از اصولگرایان اصولگراتر شده و از اصلاحات فاصله گرفته اند، یعنی شهامت انجام کوچکترین کاری در جهت شاخص های اصلاح طلبی را نداشتند و بیشتر دنبال بقا و حفظ موقعیت خود بوده اند، ولی یک اصولگرا چون با خودشان است اگر معتدل و قوی باشد می تواند موفق تر عمل کند.


* دو روز پیش آقای محسن  یک لیستی را معرفی و بعد تکذیب کردند..
تکذیب نکرد؛ سوء برداشتی که از اظهاراتش شده بود را توضیح داد. او گفته بود که این لیست شامل افرادی است که ظرفیت رئیس جمهور شدن را دارند.


*نکته جالب آن این بود که دو کاندیدای زن هم در آن لیست معرفی شده بودند، شما به عنوان یک زن فعال سیاسی  در حزب کارگزاران  و در جریان اصلاحات چقدر دنبال این هستید که یک زن را به عنوان یک کاندیدا معرفی کنید؟

در شرایط فعلی به دنبال معرفی کاندیدای زن نیستم چون قصد شرکت در جریان انتخابات را ندارم، ولی یک کمپین خوبی  راه افتاده که احیای حق زنان برای رئیس جمهور شدن است،یعنی شورای نگهبان کلمه رجل سیاسی را تفسیر رسمی و قانونی کند و این حقی که سالها از زنان گرفته اند را به آنها برگرداند، هرچند بعید می دانم یک زن به عنوان رئیس جمهور رأی بیاورد. وقتی در مجلس، نمایندگان زن ما آنقدر کم هستند، نشان می دهد که جامعه زنان را کمتر در موقعیت های سیاسی کلان قبول دارد. بنابراین الان مهم نیست که ما رئیس جمهور زن داشته باشیم بلکه بحث این است که این حق ضایع شده زنان احیا شود و کلمه رجل سیاسی فقط شامل مردان نباشد. 

*نزدیک همه انتخابات ها شورای نگهبان اعلام می کند که زن ها می توانند ثبت نام کنند اما درباره تایید صلاحیتشان می گوید که فقها باید نظر دهند. این حرفهای شورای نگهبان چقدر می تواند شوی انتخاباتی باشد؟

این‌دفعه قدری متفاوت بود؛در ابتدا آقای کدخدایی گفتند برای رئیس جمهور شدن زنان منع قانونی وجود ندارد، یعنی دربررسی صلاحیت ها به خاطر زن بودنشان رد نمی شوند مگر اینکه شرایط مدیر بودن را نداشته باشند،همان موقع هم این تصور به وجود آمد که آقای کدخدایی برای ایجاد انگیزه برای کشاندن مردم پای صندوق های رأی این حرف را می زند. در نهایت آقای کدخدایی جا زد و چیز دیگری گفت، ایشان این دفعه گفتند زنان برای ثبت نام مشکلی ندارند، مگر برای ثبت نام نیاز به گفتن شما بود؟ معلوم بود که مشکل ندارند. این حرف جدید این تصور که دنبال رأی مردم هستند را تقویت کرد. چون بعد از صحبت اول ایشان این بحث مطرح شد که ما رئیس جمهور زن نمی خواهیم بلکه فقط ما دنبال احیای این حق هستیم. فکر می کنم اینها فکر کردند که اگر قرار باشد زنان را تایید کنیم ولی اثری در افزایش آرا نداشته باشد، چرا از موضع خودمان عقب نشینی کنیم و بشود آش نخورده و دهان سوخته. لذا آقای کدخدایی جا زد و حرفش را عوض کرد. تحلیل این است که انگیزه اصلی همان شوی تبلیغاتی بود.


*یعنی فکر می کنید که عزم آنها تایید صلاحیت نیست؟

بنظر این طور می آید. آقای احمد خاتمی که عضو فقهای شورای نگهبان هستند گفتند رجل یعنی مرد و هیچ زنی نمی تواند رئیس جمهور شود. آقای خاتمی شما که مثلا" فقیه هستید و قرآن را بلدید، تعدادی آیه داریم که رجل را به معنای انسان به کار برده است و شما این را نمی دانید؟ آقای بهشتی  با این هدف کلمه رجل را گذاشت که اگر زمانی شرایط جامعه برای ریاست جمهوری زنان مناسب بود زنان هم بتوانند کاندیدا شوند وگرنه می توانست بنویسد مرد! چرا مرد نگذاشت؟ چون آن موقع مخالفت می کردند، پس رجل را نوشت، که شاید در زمانی تفسیر درست از آن بشود. کمتر کسی است که نداند رجل سیاسی یعنی شخصیت برجسته سیاسی اعم از زن و مرد. بابا هم در حول و حوش انتخابات ۱۳۹۲ و یا ۱۳۹۶ مذاکرات مجلس خبرگان قانون اساسی را بیان کرد و همین توضیحات را داد.


*الان نزدیک ۶ ماه است که از تشکیل مجلس یازدهم می گذرد، نگاه و نظرتان درباره عملکرد زنان مجلس یازدهم چیست؟ اگر بخواهید آن را با مجلس دهم مقایسه کنید چگونه است؟

اختلاف بینش زیادی وجود دارد. زنان مجلس دهم عمدتا اصلاح طلب و به دنبال حقوق زنان و رفع تبعیض ها بودند، زنان مجلس یازدهم عمدتا" اصولگرا هستند و اعتقادی به آن چیزی که اصلاح طلبان به عنوان حقوق زنان می گویند، ندارند. مخالف این هستند که مثلا کودک همسری منع شود، یا مخالف این هستند که تبعیض ها در خانواده بین زن و مرد حذف شود. بنابراین در حوزه زنان با توجه به زنانی که در مجلس یازدهم هستند خیلی امیدی به اصلاح قوانین در جهت رفع تبعیض ها وجود ندارد، اعتقادی به مدیریت زنان ندارند.

خودشان مدیر، وزیر یا نماینده مجلس شده اند اما اینکه خانم ها بتوانند این شرایط را به طور عمومی داشته باشند خیلی موافق نیستند و زن را بیشتر در خانواده تعریف می کنند، برای همین به مجلس یازدهم در مورد موضوعات زنان امیدی وجود ندارد. البته یکی از خانم های نماینده از ریاست جمهوری زنان دفاع کرده بود و تعدادی از آقایان اصولگرا هم از این حق زنان دفاع کردند. خارج از حوزه زنان به نظر نمی رسد تا الان مجلس یازدهم عملکردی داشته باشد، چیزی که من می بینم بیشتر شعارهای افراطی و انتخاباتی و عدم دانش است.

مثلا" نقدهایی که به آقای روحانی وارد می کنند به آقای روحانی ربطی ندارد، خطاب آنها سیاست های کلان و تصمیم گیری های بالاتر است که مملکت را به اینجا رسانده است، وقتی ما رابطه ای با امریکا نداریم آقای روحانی چه نقشی می تواند داشته باشد؟ وقتی ما FATF را امضا نکرده ایم و روابطمان را با دنیا بخصوص با کشورهای همسایه به هم ریختیم آقای روحانی چه کار می تواند بکند؟ آقای روحانی در مورد بخش هایی زیر سؤال است ولی حرفهایی که اینها می زنند خودشان می دانند که مخاطبش آقای روحانی نیست. تعجب می کنم که چرا اینها را به آقای روحانی می گویند. تا کنون عملکرد آنچنانی از مجلس یازدهم ندیده ام. باید به اینها گفت که نگران انتخابات ۱۴۰۰ نباشید، آنهایی که می خواهند به شما رای دهند پای صندوق می آیند و آنهایی که نمی خواهند به شما رای دهند پای صندوق ها نمی آیند، یعنی شما رأی می آورید، بنابراین نیاز به این همه جنجال و هیاهو و بی تقوایی نیست.

 

بیشتر بخوانید: فائزۀ هاشمی:فضا برای ‌ریاست‌جمهوری ‌زنان مناسب است/در انتخابات مجلس رای ندادم/مخالف لیست‌دادن کارگزاران بودم/اگر سیاست‌ها همین باشد 1400 هم رای نمی‌دهم فائزه هاشمی: هوس‌بازی می‌کنند می‌گویند پرستو بود/فكر نمی‌كنم چادر حجاب برتر است/دختران جوان حقوقشان را شناخته اند فائزه هاشمی: اینطور پیش برود اصولگراها ریاست جمهوری را می‌گیرند/مردان اصلاح‌طلب هم با حقوق زنان مشکل دارند/کشور به شدت دوقطبی شده لینک کوتاه: asriran.com/003BNt

منبع: عصر ایران

کلیدواژه: اصلاح طلبان جریان اصلاحات خاتمی فائزه هاشمی مصاحبه خبرآنلاین فائزه هاشمی رفسنجانی شاخص های اصلاح طلبی ریاست جمهوری زنان جریان اصلاحات آقای روحانی اصلاح طلبان اصلاح طلبان هم اصلاح طلبان حزب کارگزاران انتخابات ۱۴۰۰ شورای نگهبان آقای کدخدایی مجلس یازدهم رئیس جمهور شورای عالی وجود ندارد آقای خاتمی یک اصولگرا پای صندوق شورای شهر تحت تاثیر رای دهند سیاست ها اگر قرار خانم ها بر اساس نظر شما عده ای

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۱۷۲۳۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

حمله شدیدالحن سایت اصولگرا به ذوالنوری | به چه حقی "شورایعالی سران قوا" که دستور رهبری است را خلاف می‌دانی!

سایت اصولگرای مشرق در گزارشی در مورد عملکرد مجتبی ذوالنوری در مجلس نوشت: نماینده ای که فکر می کند نمایندگان اختیار کافی نداشته اند نباید اساسا نامزد انتخابات می شد و اکنون نیز حق ندارد به سیاق امثال میرحسین موسوی؛ زیر میز بازی بزند.

درحالی که مجلس یازدهم به روزهای انتهایی خود نزدیک می شود، سایت اصولگرای مشرق در گزارشی به عملکرد مجتبی ذوالنوری از چهره های نزدیک به جبهه پایداری و نایب رئیس مجلس پرداخته است. در بخشی از این گزارش آمده است؛

مجتبی ذوالنوری، نماینده منتخب قم برای مجلس دوازدهم که در رقابت های انتخاباتی اخیر دست به رفتار عجیب و غریبی هم زد و با یک سخنران محفلی مدعی ارتباط با غیب، جبهه انتخاباتی تشکیل داد، به تازگی طی سخنانی گفته است: اگر بنده رئیس مجلس شورای اسلامی شوم و از بیرون به صورت اتوبوسی و قطاری افرادی را بدون داشتن هیچ آشنایی وارد مجلس کرده و به آنها مسئولیت دهم، آن وقت تکلیف کارمندی که ۲۰، ۳۰ سال در انتظار رسیدن به قله بوده چه می‌شود؟ او دیگر چه‌طور می‌تواند هزینه چند ۱۰ ساله‌اش در خدمت‌گذاری بیشترش را مطلوب کند؟ باید ارزش افزوده‌ای باشد برای این وضعیت. آیا این کارمند انگیزه کاری و همیت در تحول مجلس شورای اسلامی را دارد؟

او می افزاید: بر اثر تغییرات سالیان اخیر و تحولات آیین‌نامه شرایط به گونه‌ای پیش رفته که مجلس شورای اسلامی نماینده‌محور و هیات رئیسه‌محور نیست و رئیس محور است. حال این‌که مجلسی می‌تواند کارآمد باشد که همه نمایندگان در آن تاثیر و سهم داشته باشند. از طرف دیگر گاهی به بهانه گرایش‌های سیاسی، بخشی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی کنار گذاشته می‌شود و در حاشیه قرار می‌گیرند. گاهی نمایندگان در تصمیمات تاثیری ندارند.

ذوالنوری با بیان این‌که اختیار مجلس شورای اسلامی به دستگاه‌های بیرونی واگذار می‌شود تصریح کرد: وجود مراجع فرامجلسی خلاف نص صریح قانون است...این مراجع به جای مجلس و نمایندگان تصمیم می‌گیرند حال این‌که در نهایت باید نمایندگان پاسخ‌گو باشند. مراد من از این صحبت‌ها مربوط به افراد نیست؛ بلکه شرایط ساختاری چنین وضعیتی را رقم زده است؛ اگر رئیس مجلس شورای اسلامی در جلسه سران قوا و شوراهای متعدد تصمیمی می‌گیرند که از جنس قانون‌گذاری است، باید این تصمیم از قبل به اطلاع نمایندگان رسیده و حتی از آنها استمزاج شود.

فرد مذکور همچنین گفته است: چهار سال عمر یک مجلس است ما در هر سال می‌توانیم یک مشکل اساسی اعم از خودرو، مسکن، حساب‌های مالی و اداری و بانکی را در دستور قرار داده و حل کنیم. این اقدامات باعث افزایش مشارکت مردم و سرمایه اجتماعی می‌شود. باید به شکرانه رای مردم مجلس آینده مجلسی کارآمد با اصلاح آیین‌نامه و برگرداندن اختیار به نمایندگان منتخب باشد.

شاید برای مخاطبان جالب باشد که مقام معظم رهبری چند سال قبل در خطابی مستقیم به شخص آقای ذوالنوری تأکید کردند که آتش توپخانه وی در انتقاداتش شدید است!

تذکری که اگرچه انتظار بود ذوالنوری به آن ملتزم شود اما گویا او پس از نزدیک شدن به آن سخنران محفلی مدعی ارتباط با غیب؛ طریقی دیگر برگزیده است...

سخنان ذوالنوری از حیث منطق و سیاست ورزی هم صحیح نیستند.

مثلا او به چه حقی نهادهای کلانی مثل "شورایعالی هماهنگی سران قوا" که با دستور مقام معظم رهبری تشکیل شده است را خلاف قانون عنوان می کند؟

نهادی که اگر نبود؛ بسیاری از تصمیمات ضروری برای مردم و کشور در گیرودار بروکراسی مجلس، نطقهای چند نماینده بی هنر و شوآف های فلان سخنران و بهمان مهره سیاسی سوخته گیر می کرد و بسیاری از مشکلات در جای خود باقی میماند.

از طرفی اگر قرار است که هر تصمیمی در شورای هماهنگی سران قوا گرفته می شود به استمزاج نمایندگان گذاشته شود پس چه حاجت به دستور رهبری و تشکیل یک نهاد فراقوه ای؟

انتظار عقلانیت این بود که آقای ذوالنوری با عنایت به سابقه زیادی که در مجلس و اجرائیات کشور دارد؛ متوجه "مقوله فوریت" و برخی ضرورت ها در تصمیم گیری های کشور باشد و هنگامی که این فوریت بر وظایف مجلس رجحان می یابد؛ امثال ذوالنوری نیز در مقابل مصالح عقلانی تمکین کنند نه اینکه مصلحت های کشور و دستور رهبری را خلاف قانون معرفی کنند.

ماجرای وارد ساختن افراد غیر کارمند به سیستم مجلس و یا انتقاد از رئیس محور بودن مجلس نیز به لحاظ سیاسی واجد ارزش نیستند. چه اینکه اولا همه می دانند که هر مسئولی وظیفه دارد نخبگان را وارد سیستم مدیریتی خود کند. (البته اگر آن افراد ثمرات نخبگی را آشکار نکنند حتما بایستی کنار گذاشته شوند!) و ثانیا قوای یک کشور در تمام ممالک دنیا رئیس محور هستند و نمی توان به خاطر تقلای چند عنصر بی هنر در مخالفت با کارنامه جهادی یک رئیس قوه؛ حرف شاذی مثل انتقاد از رئیس محور بودن یک قوه را پذیرفت.

عجیب ترین بخش اظهارات ذوالنوری اما جایی است که شاهدیم او بر خلاف تمام سابقه اش تقلا می کند جای دولت و مجلس را عوض کند و مجلس را مسئول اجرائیات کشور جلوه دهد.

ذوالنوری مگر به چشمان خودش ندید که مجلس یازدهم برای مسکن و اجاره و اخذ مالیات از خانه های خالی و واردات خودرو؛ ۴ قانون مهم و راهبردی را گذراند اما این قوانین آنطور که باید هرگز اجرا نشدند.

باید دانست که نمی توان حرف غلط را در زرورق هایی مثل "اختیار نمایندگان" پیچید!

دیگر خبرها

  • خیز اصلاح طلبان رادیکال به سوی خیابان به بهانه طرح نور/ روزنامه آرمان ملی: مسئله مذاکره با آمریکا و حجاب باید حل شود!
  • انتقاد تند جهره شاخص اصلاح‌طلبان از سوپر افراطی حزب‌اللهی دیروز!
  • اصلاح‌طلبان درباره روند بررسی صلاحیت‌ها چه گفتند؟
  • حمله شدیدالحن سایت اصولگرا به ذوالنوری | به چه حقی "شورایعالی سران قوا" که دستور رهبری است را خلاف می‌دانی!
  • رابط اصلاح‌طلبان با رهبری بعد از فوت هاشمی‌رفسنجانی چه کسی است؟
  • فاکتور اشتباه و شیطنت آمیز اصلاح طلبان در خصوص شرایط امید در جامعه/ آغاز کنش‌های انتخاباتی رادیکال‌ها پس از عملیات تحریم!
  • لزوم اتحاد کشورهای اسلامی در برابر ظلم و جنایت رژیم صهیونیستی
  • تاثیر مثبت انتخاب فرد اصلح در دور دوم انتخابات بر آبادانی شهرستان
  • پیش‌بینی مرتضی افقه از تاثیر انتخابات آمریکا بر بازار ارز/ منتظر این تغییر باشید
  • تشکیل کانون‌ نقد و کانون‌های شورش!